مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایج - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)

667 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ثریا مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3503 روز

    به‌نام خدای مهربان

    از استاد خوبم ممنونم که به سوالات پاسخ میدن واقعا تو همین جواب دادنا خیلی از ابهامات من رفع میشه همین که اموزه های من برای یه عده خاصه من میفهمم که اصلا نباید با کسی بحث کنم یا به کسی بگم هر کسی تو مدارش باشه هدایت میشه. من نمیدونین از وقتی تصمیم گرفتم به صورت جدی روی باورهام کار کنم و پاشنه آشیلمو پیدا کنم چقدر زندگی خوب شده، چقدر دنیا به کام منه، همه چی برام خیلی راحت اتفاق میوفته من هم شاغلم هم دانشجوام امتحانامو خیلی راحت پاس میکنم نمره های فوق العاده‌ای میاد که خیلی راضیم، در محل کارمم همین طور کار راحت و عالی و محیط کار سالمی دارم شروع کردم به پول پس انداز کردم و همونطور که در جلسات قبل تکامل رو گفتین، طبق تکامل خودم شروع کردم و هی بهش اضافه میکنم. هر ماه. احساس میکنم که کار دنیا الان راضی کردن منه. چقدر باور توحیدی هام داره بهتر میشه، قبلا باور محدودی داشتم که یکی بیاد یه چیزی بهم بده و ناخداگاه بهم الهام شد برم یه فایل رایگان توحید عملی 3 رو گوش کنم، اصلا اون فایل من قبلا دیده بودم ولی حرفا یه جوری دیگه به ذهنم میومد باورهای توحیدی اینکه فک میکنم خودم نمیتونم داشته باشم ثروت رو ؟ اینکه خداوند برای من پول میشه، خواهر میشه، مادر میشه و سفر میشه.

    همه چی راحت، توی مناطق زیبای تهران میگردم و سپاسگزاری میکنم چون همیشه گفتین و قانون اینه کسی که زیبایی هارو میبینه به زیبایی‌های بیشتری هدایت میشه، هر وقت که میرم بام تهران یکی از جاهای مورد علاقه منه خیلی احساس فوق‌العاده‌ای دارم چون احساس میکنم بام تهران شبیه فلوریداس و واقعا لذت میبرم.

    استاد خوبم من با این جملتون که اموال منو خدا هدایت میکنه چقدر حال کردم، اگر ما در هرچیزی با خداسهیم باشیم با نیروی برتر همه چی فوق‌العاده پیش میره، این جملتون که کسی که توی مسیری درسته هیچ وقت مشکلی براش پیش نمیاد منو یاد آیه مومنان نه ترسی بر آن‌هاست و نه غمگین میشن انداخت، این اطمیئنان چیزی که من توی قانون خیلی دوسش دارم اطمینان و امید و توکله.

    خیلی دوستون دارم انشالله همیشه در پناه خدا زندگی رو به صعود داشتی باشین، لب خندون و ثروت و سلامتی بی‌نهایت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1456 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام گرم به استاد عزیزم و دوستای گلم

    استاد میدونم باور میکنید

    که در شروع صحبتتون که با یاد خدا شروع کردین بالاترین فرکانس رو من در فاصله هزاران کیلومتر حس کردم

    واقعا قوانین چقدر درسته که فرکانس فاصله براش معنی نداره

    من لذت بردم از این انرژی و این فرکانسی که در صحبت هاتون میدید خدیا شکرت

    من تا الان چیزی که درک کردم توی برنامه هاو آموزش های شما

    سادگی و درستی

    ساده بودن رنگ خدا بودن هستش

    چقدر شما قوانین رو خوب درک کردین از جنبه ساده بودن و ساده کردن برای خودتون و برای ما که درک کنیم همه چی در دستمونه

    همه چی در درون ماست دنبال بیرون و چیز های حاشیه نباشیم

    بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست

    از خود بطلب که هر آنچه خواهی تویی

    استاد خدا شما رو برای ما نگه داره

    الان سه روزه چسبیدم به فایل های مصاحبه از اول و دارم به روند نگاه میکنم میبینم هرکجا همه چی رو ساده کردم بهتر نتیجه گرفتم

    احساس بهتری داشتم

    و هر کجا پیچیده کردم رفتم توی حاشیه ها

    ی جا تو قرآن داشتم میخوندم خدا میگفت مگه این نشانه های دور برتون رو که هر روز میبینید متوجه نمیشد قوانین رو سازو کار این جهان رو

    شب و روز

    تغییر فصل ها

    زنده شدن گیاهان در بهار و ‌…..

    و واقعا همه چیز ساده هست به شرط اینکه نگاهمون ساده باشه به مسائل زندگی

    و قبول کردن اون چیزهایی که باعثش خودمون بودیم خیلی برامون راحتره که تغییر بدیم

    خدایا شکرت که در این سایت هستم و دارم هر روز روی خودم کار میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    نگین نگین گفته:
    مدت عضویت: 2247 روز

    سلام به همه ی دوستان بخصوص استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین

    1) باید نتایج کوچک رو ببینم و ادامه بدم تا به نتایج بزرگتر برسم، نباید ناامید بشم.

    تو کامنت خانم ماریا اکبری خوندم: «دراجرای قوانین مهارت کسب کنم و هوشمندانه ارتباط بین نتایج و طرز تفکر و رفتار مو ،پیدا کنم و هی تصحیح مسیر کنم»

    به نظرم این خیلی مهمه که مدام ارتباط بین نتایج و نگرش و عملکرد جدیدم رو برای خودم مرور کنم بگم نگین قبلا این چیزها رو تو زندگیت نداشتی، نگین تو قبلا این درآمد و این احساس آرامش تو رابطه عاشقانه رو نداشتی، تو این ده سال گذشته اصلا هیچ دوستی نداشتی ولی الان دوستایی داری که باهم حسسابی میخندین، قبلا خیلی سخت خرج میکردی ولی الان همیشه پول سمتت میاد و به راحتی خرج میکنی.

    2) باید با اطمینان از رسیدن به خواسته هام حرف بزنم (چیزی که من همیشه ازش ترس داشتم اگه نشد چی؟ الان هم سعی میکنم حرفی نزنم تا انرژی منفی از بقیه نگیرم، فقط سکوت میکنم)

    نگین اگر تو مسیر درست رو بری کم کم اتفاقاتی میافته که تو رو به خواسته ات نزدیکتر میکنه و در نهایت بهش میرسی، خودم هم میدونم این ترس از نرسیدن بخاطر ترس از مسخره شدن توسط دیگرانه (عزت نفس رو بیشتر کار کن نگین)

    این جمله رو هم از کامنت خانم ماریا اکبری برداشتم، «اگر در مسیر درست بمونم و نتایج پایدار بگیرم هرگز یک شبه سقوط نمیکنم چون در ذهنم تغییرات بنیادین ایجاد کردم»

    دیگه ترسی نخواهد بود که اگر بیشتر پیشرفت نکنم چی؟ اگر همین راه رو برم اما به خواسته ام نرسم چی؟ و در ادامه برای من ترس از مسخره شدن توسط دیگران هم از بین خواهد رفت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    شیما محسنی گفته:
    مدت عضویت: 3686 روز

    سلام و صد سلام

    خدا قوت بر مریم بانو و استاد جان جانان..‌‌

    گام دوم:

    دلیل نتایج پایدار، همون خوب و عمقی و اصولی کار کردن رو خودت است. البته تکاملی …

    اینکه قانون رو یاد بگیریم و با رعایت ان در زندگی، نتایج کوچک کسب کنیم و سپس تکاملی همینطور پیش بریم تا نتایج بزرگ تر هم کسب کنیم و با گذشت زمان و همینطور کار کردن رو خودمون ( کنترل ورودی، کنترل ذهن در مواجه با تضادها، کنترل بیان، نماندن در احساس بد و رعایت اصل تکامل و تمرکزی کار کردن دوره ها ….) اون وقت نتایج پایدار در زندگی خواهیم داشت و ….به راحتی نتایج خوب از زندگی مان بیرون نخواهند رفت.

    در پناه حق

    شیما بانو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    زهرا ایل بیگی گفته:
    مدت عضویت: 1849 روز

    به نام فرمانروای عالم

    پروژه مهاجرت به مدار بالاتر روز دوم

    نکته 1 : دیدن نتایج کوچیک و تحسین اونها ، گاهی ما واقعا این نتایج کوچیک نمی‌بینیم و اینجوری هستیم که اونا باید میبوده دیگه طبیعیه ولی اینجوری نیست باید بدونی که افکارت و باورت هات فرق کرده که این نتایج برات رخ داده به اندازه ای که روی خودت کار میکنی نتایج میاد حالا میخوای نتایج بزرگتر بشه باید بیشتر کار کنی یاد اون فایل افتادم که میگفتید آیا به اندازه ای که میخوای زبانت فول بشه روی باور هات کار میکنی زمان میزاری ؟

    پس این نتایج کوچیک ببین استمرار داشته باش از مسیر لذت ببر قدم بردار نتایج خودش میاد

    بعدش یاد فایل ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است افتاد اونجا گفتید، من باور کردم از کجا میفهمم باور کردم از اونجایی با ایمان عمل کردم قدم برداشتم اینجا هم گفتید من با اطمینان در مورد خواستم حرف میزدم این جنس همون باور هست که ناامید نشید و و باور داشته باشید که اتفاق می افتد

    نکته 2 :سیستم ذهنی عصبی همه ی ما آدم ها یکی هست این به معنای خاص بودن یک نفر نیست اینکه خداوند لطفی بهش کرده ، چ جالب که استاد هم میگه من مثل بقیه ترس و شرک و .. دارم فقط از ی زمانی رو خودتون کار کردید

    همینو بگیر تا آخر برو این یعنی ما هم فقط نیاز به کار‌ کردن داریم نیاز به ایمان و توکل و عمل کردن داریم نیاز نیست فکر کنیم اول کامل بشیم و اول نترس و با ایمان مطلق بشیم بعد عمل کنیم نه هیچ کس کامل نیست

    نکته 3 : میرسیم به پایه و بیس که باید درست ساخته باشه و برمیگردیم به بحث تکامل که وقتی درست طی بشه به این راحتی ها از بالا به پایین نمیفته ، پس رو خودت خوب کار کن و بنیادی کار کن وقتی نتایج پایدار شد یعنی الان باور های پایت درست ساخته شده

    نکته 4 :ما همیشه خودمون مقایسه می‌کنیم با الان یک آدم موفق و مثلا استاد پس من که کی میرسیم به اون نقطه و چرا اون میتونه من نمیتونم ما پشت صحنه زندگی اونو نمی‌بینیم که چی پشت سر گذاشته چه قدم های پله پله طی کرده چه باور هایی قدم به قدم ساخته ،چه ریشه ای ریز خاک داره که ما داریم گل زیبای بالاشو می‌بینیم ، پس مقایسه ممنوع تو راه خودتو برو فقط از آدم های موفق الگو بگیر این باور بساز که اگه اونا تونستن ماهم میتونیم

    نکته 4:از همونجایی که هستی همون کار همون شرایط و همون روابط رو خودت کار کن

    وقتی با تمرکز و با ایمان حاشیه بزار کنار از همون شب اول اتفاقات برات رخ میده

    چه جالب که استاد خودشو محدود نمیکنه نمیگه من فقط از این کار به این موفقیت ها می‌رسیدم نه میگه اصلا از یه مسیر دیگه میرفتم میگه من اگه همین تمرکز و باور و عشق رو هررررر کار دیگه ای میزاشتم همین نتایج عالی میگرفتم و این نشونه یک فکر باز و یک ایمان و باور واقعی است

    پس خودتو محدود نکن یا این کار یا هیچی بزار فکرت باز بشه بزار خداوند هدایت کنه و راه هارو بهتون نشون بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    Michael گفته:
    مدت عضویت: 3924 روز

    سلام و درود استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    یادداشتهای من برای این قسمت:

    وقتی قانون را درک میکنیم و روی خودمون کار میکنیم در اوایل کم کم نتایج را در اتفاقات و کارهای روزانه همچون کم شدن هزینه‌ها، حس خوب داشتن، همزمانی کارهایی که دوست داریم انجام شود و … وقتی این نشانه‌ها را میبینیم باید ببینیم و درک کنیم که این مسیر درست است و باید روی خودمون کار کنیم و این فرایند کار کردن روی خودمون رو ادامه بدیم و تکرار و تکرار کنیم تا به باورهای درست و سازنده در زندگی تبدیل شود. وقتی میفهمیم افکارمون هست که نتایج را رقم میزند و افکارمون از کجا شکل میگیرد از ورودیهایی که به ذهنم میدهم پس من باید ورودی‌هام رو کنترل کنم و آگاهانه یکسری باورها را در خودم ایجاد کنم و بعد هدایت میشوم به شرایط، موقعیت‌ها و ایده‌های درست که در مسیر خواسته ها و اهدافم است.

    اگر روی ارتباط گرفتن با دیگران مشکل داریم باید روی عزت نفسمون کار کنیم و باید اعتمادبنفسی که در طول زندگی ازمون گرفته شده را دوباره برگردونیم و باورهای درست بسازیم. (دوره عزت نفس)

    این پروسه یک روند تکاملی است که باید طی کنیم.

    وقتی توی مدار دست هستید هیچ وقت اتفاقی براتون نمی‌افتد که همراستا با مدار شما نیست، در واقع ما لازم نیست نگران این موضوع باشیم چونکه وقتی در مدار ثروت هستیم اصلا سایر اتفاقاتی که همراستا با این مدار نیستند به ما دسترسی ندارند که رخ دهند، وقتی این اتفاق می‌افتد که ما از لحاظ فرکانسی پس‌رفت کنیم و کی پس‌رفت میکنیم وقتی که روی خودمون کار نمیکنیم. برای کسی که روند رشدش را به صورت تکاملی در بازه زمانی طولانی مدت طی کرده است هیچ وقت اتفاقی که همراستا با فرکانسش نیست رخ نمیدهد (مثل شخص ثروتمندی که کل ثروتش رو از دست دهد) به این دلیل یکسری باورها رو به صورت درست توی زندگی و درونش ساخته که به این جایگاه رسیده است. چیزی که درست ساخته شده است به راحتی خراب نمیشود. تنها در حالتی رخ میدهد که پایه و اساس باورها درست ساخته نشده باشد و روند تکاملی طی نشده باشد.

    وقتی شما روی خودتون درست و ادامه دار کار میکنید و نشانه‌ش اینه که نتایج پایدار میشود و سالهای سال نتایج خوبی رو ایجاد میکنید.

    هیچ تحول و تغییری اتفاقی رخ نمی‌دهد کسی تغییر میکند که آمادگی تغییر از قبل درونش ایجاد شده باشد و چطور این آمادگی ایجاد میشود، به صورت تکاملی و با کار کردن روی خودمون و باورهایی که داریم. به میزانی که روی خودمون کار میکنیم و باورهای درست میسازیم، و به میزانی که باور میکنیم و ایمان داریم نتایج رقم میخورد. برخی افراد که استمرار و مداومت در کار کردن روی خودشون دارن و در زمان کوتاهتری به نتایجی که میخواهند میرسند و کسی که کمتر کار میکند به همان میزان دیرتر به نتایجی که میخواهد میرسد.

    وقتی روی خودتون کار میکنید نیاز نیست کار خاصی انجام بدهید که به نتایج برسید از همان جایی که هستید کم کم تغییرات شروع میشود و بعد هدایت میشوید به مسیرها و کارهای دیگر که شما را به نتایج بزرگتر میرساند. وقتی باورها درست ایجاد شود از همان کاری که انجام میدهی در همان مکان و شرایطی که هستید تغییرات رخ میدهند. وقتی باورهای درست ایجاد میشود در واقع پا رو از روی ترمز برمیداریم و نتایج اتفاق می‌افتد.

    هرچقدر بیشتر روی باورهامون کار کنیم باز پتانسیل رشد رو دارند و محدودیتی ندارند یعنی به میزانی که شما باور میکنید نتایج رو میبینید مثلا استاد از سالهای قبل روی باورهای فراوانی و ثروت کار کردند و هنوز هم دارن روی این باورها کار میکنند با پیدا کردن الگوهای بهتر و بزرگتر تقویت اون باورها و به همان میزان که باورشون رشد کرده نتایجی هم که گرفتند رشد داشته و انتهایی برای کار کردن روی این باورها وجود ندارد هرچقدر بیشتر کار کنیم نتایج بزرگتر میشود.

    وقتی این باورها رشد کنند توی هر حوزه‌ای که علاقه داشته باشیم و بخواهیم رشد میکنیم و به نتایج فوق‌العاده میرسیم. نمونه‌های زیادی همچون ترامپ، زیدان و … هستند که میبینیم توی زمینه‌های مختلف موفق شدند. پس وقتی قانون رو بدانیم و اصل رو درک کنیم توی هر زمینه ای که تمرکز کنیم به نتایجی که میخواهیم میرسیم.

    از طرفی وقتی این قانون رو بهتر درک کنیم بیشتر از مسیر لذت میبریم و با آرامش مسیر را طی میکنیم.

    وقتی به درستی روی خودمون کار میکنیم نتایج خوبی هم ایجاد میکنیم و همین نتایج و احساس خوب و لذتی که ایجاد میشود باعث میشود که مسیر رو با قدرت بیشتری ادامه دهیم. همیشه و در همه حال باید به یاد داشته باشیم احساس خوب = اتفاقات خوب

    سوال:

    «حالا که می‌دانید نتایج پایدار، یک روند تکاملی است و یک‌شبه پدیدار نمی‌شوند، بلکه با استمرار در درک قانون و اجرای این درک در افکار، رفتار و عملکرد ایجاد می شوند، در لحظاتی که ظاهرا هیچ پیشرفت فوری و آشکاری نمی‌بینید، به چه شکل می خواهید انگیزه های خود را برای استمرار در این مسیر حفظ کنید و اجازه ندهید شک و تردیدهای ذهن تان، پای شما را بلرزاند؟

    من ذهن منطقی دارم و این باعث شده که وقتی روی خودم کار میکنم وقتی بهم ثابت میشه که نتیجه رخ میدهد و باید با ایمان ادامه بدم و صبر داشته باشم با قدرت ادامه میدهم.

    یکی از کارهایی که انجام میدهم پیدا کردن الگوهایی در زندگی خودم هست برای مثال من وقتی داشتم شنا یاد میگرفتم این موانع رو که پشت سر میذاشتم و تمرکز کامل رو روی اون گذاشتم یک ماه اول خیلی سخت بود و بعد برای گروه و کلاسی که داشتیم میزان رشد من از هفته 5 به حدی بالا رفت که وقتی من 3 سطح را تکمیل کردم و مدرک نهایی گرفتم بقیه هنوز توی اواسط سطح 2 بودند. بعد از اون همیشه به خودم میگم وقتی تمرکز داری و با ایمان و مداومت ادامه میدهی نتایج بدون شک رخ میدهد فقط باید ادامه بدیم و دوره باروری و تکاملش رو طی کنیم این دوره هم بسته به تلاش ما میتونه کم و زیاد باشه پس باید ادامه بدیم.

    یا الگوی دیگری که دارم دوره سلامت استاد است که وقتی به سبک علمی و منطقی ذهنم قانع شد دیگه راهی جز پذیریش و اجرا نداشت و 2 هفته اول واقعا سخت بود ولی بعد عادت ایجاد شد و بعد از 3 ماه 22 کیلو کم کردم و به وزن و انرژی ایده‌آل رسیدم… همه این الگوها و نمونه‌ها و دیدن استاد دوست‌داشتنیمون که چقدر عالی پیش میره چیزهایی هستند که سوخت من برای ادامه مسیر هستند.

    در نهایت فقط باید روی خودمون کار کنیم و این پروسه رو ادامه بدیم و ایمان داشته باشیم که خداوند به شجاعان پاسخ میدهد و قطعا و بدون شک نتایج رو میبینیم اگر حرکت کنیم.

    با احترام و آرزوی بهترین‌ها :)

    شاد، سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 751 روز

    ای نام تو بهترین سرآغاز

    سلام به همه دوستان

    خدایا شکرت بعد چند روز دوباره اصل برام مرور شد من

    چند روز پیش هم روی این قسمت کامنت گذاشته بودم

    امروز دوباره واسه جمع بندی برگشتم روش

    از اول تا آخر حرف های استاد تو این فایل داشتم تکامل رو مرور میکردم

    همه چیز انگار اصلش بر می گرده به تکامل رو طی کردن ….

    چطور استاد وارد این مسیر شد و چطور شد که انقد با قدرت + استمرار + بدون توقف ادامه بده ؟؟؟؟

    ایمان به مسیر که جواب می‌دهد ، ایمان به اینکه این روش هست که همه چیز هست …

    حتما استاد تو زندگیم مسیر های زیادی رو رفته بود و مرتبا درخواست میداد که راه چیه چطور موفق شم چطور ثروتمند شم و یک سری نتایج هم داشت با اینکه قانون رو نمی دونست

    و بعد که هدایت شد به راز برای جواب درخواست هاش ‌‌و پیدا کردن راه زندگی از طرف خدا

    دید که حس درونیش تایید میکنه. چرا تایید می‌کرد ؟ یاد مثال های خودش تو زندگیش افتاد و عمیق شد برای یادآوری که بفهمه آیا درست هست یا نه

    برای اطمینان شروع کرد به تست کردن ، طبق تکامل از چیزهای کوچیک شروع کرد ….تا بفهمه و مطمئن بشه و شک و تردیدهای ذهنش برطرف شه

    از چیزهای کوچیک شروع کرد دید خلق میشه و بعد وقتی شک و تردید در آور نتایج کوچیک از بین رفت ایمان به مسیر شکل گرفت و با قدرت + استمرار + اشتیاق + ایمان شروع کرد

    چیزی که گفت جمله ی استاد

    مدت کار کردن ما نیست که جواب میده

    مدت زمانی که با ایمان و تعهد و تمرکز و اشتیاق و باور کار می‌کنیم جواب میده

    این چند تا عامل شرط خلق کردن و ایجاد نتیجه هست

    بدون اشتیاق بدون ایمان نتیجه خلف نمیشه ……………..

    با اومدن نتایج کوچیک رفته رفته اشتیاق و ایمان زیاد میشه

    تا جایی که طرف یا مسیر رو فراموش کنه …. و وارد حاشیه بشه یا سیر بشه ‌دیگه نخواد بیتشر کنه

    طبق تکامل هر چیزی شدنی هست مثل اون زنی که از گوساله بلند کردن شروع کردن هر روز 1٪ بیشترش کرد

    مثل تغییر شب و روز در فصل زمستان و تابستان

    از خدا باید تکامل رو یاد گرفت

    طوری روز و‌شب رو تغییر میده که آدم هر روز اقلا احساس نمیکنه که داره کم و زیاد میشه یه هو میبینه که اون بلندی یلدا تو تابستون با همین تکامل شده بلندی روز ….. یا تغییر جسم انسان از یک نطفه در شکم مادرش

    چطور از یک سلول لقاح شده این اتفاق می افته طوری که اصلا این رشد طی هر روز به چشم دیده نمیشه ولی در دراز مدت خیلی خیلی مشهود هست

    وقتی آدم اطمینان داره ، نه متوقف میشه ، نه سست میشه ( منظورم اینه در کا متوقف و سست نمیشه شاید یکم خسته بشه یا کمی بالا پایین بشه ولی مثل استاد نمی بره تو مسیر و‌همیشه پیش میره )

    اگر این آگاهی ها رو داشتم مسیر رو چطور می رفتم ؟

    با قدرت و لذت بیشتر و سرعت بالاتر ……. و جسارت بیتشر

    چرا ؟

    چون نتیجه گرفته ‌خیالش راحته که جواب میده در نتیجه استرس نکرانی عجله و ازین دست حس های بد کمتر داره و حس خوب بهتری داره و تو حس خوب ما عملکرد بهتری داریم

    ( همین الان یه ترمز قدیمی ام خودشو نشون داد که با حس خوب ‌‌خوشحالی آدم حواسش پرت میشه و‌نمی تونه تمرکز کنه برای هدفمندی باید سفت ‌سخت و بی اعضای باشی حال خوب به درد هدفمندی نمی خوره ) عجب ………………. الان فهمیدم چرا انقد ذهنم تا هدف گذاری می کردم حالش بد می‌شد و‌بهم‌فشار می آورد که ادامه ندم

    طبق جلسه 2 روانشناسی ثروت

    اهرم رنج و‌لذت ‌ارتباطات بدی بین هدفمندی و لذت زندکی در من وجود داره

    ولی طبق قانون‌مسیر الهی بهترین مسیر ‌‌لذت بخش ترین مسیر

    مسیر پر مقاومت به علت عدم درک و رعایت قانون تکامله …… وگرنه هر روز کمی بهتر کردن چرا باید بد باشه و منو از زندگیم ساقط کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1659 روز

    سلام به دوستان عزیزم.

    این قسمت از مصاحبه با استاد هم دارای نکات بسیار‌آموزنده ای برای من بوده از جمله اینکه کسی که تکاملش رو طی میکنه و آرام آرام داره ذهنش رو کنترل میکنه و به دستاورد میرسه یک شبه دستاوردهاش خراب نمیشه. یعنی ماهایی که سعی در کنترل ورودی های ذهن داریم و داریم آگاهانه ورودی هامون رو انتخاب می‌کنیم و باورسازی میکنیم اینطوری نیست که یک شبه کل دستاورد هامون از بین بره و حتی اگر این اتفاق هم بیفته چون قانون رو میدونیم میتونیم زودتر با کنترل ورودی ها و باورسازی و عمل کردن به دستاورد های فعلی و بهتر از اون میرسیم. این نگاه ترس از آینده رو در ما از بین میبره چون میدونیم تا زمانی که روی خودمون کار میکنیم هدایت میشیم توسط خداوند.

    کنجکاو بمانیم و جستجوگر رو میشه از این قسمت یادگرفت که اگر من قوانین رو بدونم و دستاوردهام رو از دست بدم یک مسیر جدید رو شروع میکنم و جاهای دیگه سرک میکشم چون این چیزهایی که داشتم رو تجربه شون کردم

    فردی که در مدار درست هست امکان نداره یک شبه دستاوردهاش رو از دست بده چون روی پایه های درست به اون جایگاه رسیده

    امکان نداره فردی یک دفعه تغییرات بنیادینی در زندگیش رخ بده مگر اینکه قبلا روی خودش کار میکرده و اومده در برنامه های استاد و و اون ضربه آخریه مثل زدن میخ به دیوار رو تجربه کرده.

    عزت نفس باعث میشه که ما در مهارت های ارتباطی هم بهتر بشیم به همین دلیل هست که اول باید برای شروع هر موفقتی در زندگی اول عزت نفسمون رو تقویت کنیم چن ریشه های خیلی از موفقیت ها و دستاورد هایی که میخواهیم اول از عزت نفس شروع میشه. پس به همین دلیل عزت نفس همیشه مهم تر هست.

    سپاسگزارم بابت اینکه متن من رو مطالعه کردید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 2014 روز

    سلام بر عزیزانم

    سلام بر استاد عزیزم

    سلام بر خانم شایسته عزیزم

    خدارو شکر که در اینجا هستم در گام دوم

    خانم شایسته جان خیلی از شما سپاسگذارم برای این پروژه عالی یه خبر خوب بدم درمورد تعهدم برای این پروژه ، طبق صحبتهای دیروز شما من تصمیم گرفتم صبح که از خواب بیدار میشم اول به آگاهی های گام ها ی هر روز بپردازم بعد کارهای دیگه و امروز که داشتم گام دوم رو کار میکردم خواهر زاده م از مدرسه اومد خونه و من بهو یادم افتاد قول داده بودم بهش که امروز براش شله زرد درست کنم و یاد جمله نه گفتن افتادم و الویت رو دادم به خودم و گفتم اول کار خودم بعد کار خواهرزادهم و بعد گام رو تموم کردم و به خواهرزاده م گفتم که عصر براش درست میکنم و اونم گفت اشکالی نداره و این یه حرکت جدید در من بود و خدارو شکر میکنم که دارم کارهای جدید میکنم . یه تشکر هم بکنم از شما برای سوالی که در انتهای این فایل مطرح کردین که طرح سوالا برای من خیلی خوبه چون باعث میشه برای به دست آوردن جواب سوال با تمرکز بیشتری فایلهارو گوش بدم و بیشتر فکر کنم

    درمورد پاسخ به این سوال که خدارو شکر میکنم اول اینکه من تردیدم نسبت به این مباحث خیلی خیلی کم شده نسبت به روزای اول و دلیلش هم نتایجی بوده که از عمل کردن به آگاهی ها گرفتم میگم از عمل کردن چون من اوایل اصلا عمل نمیکردم فقط فایلارو گوش میدادم و فکر میکردم همین کافیه و میدیدم که نتایج اونطور که میخوام نیست به خاطر همین کلا در شک و تردید بودم

    برای جواب این سوال به نظر من آدم اگر بخواد زندگیش تغییر کنه به جهت مثبت باید شخصیتش خیلی تغییر کنه خیلی تغییر کنه و خوده من اولش اینو درک نمیکردم و توو یه سری جاها که اصلا فکر میکردم که من ایرادی ندارم و طرز فکرم درسته و استاد داره اشتباه میکنه مثلا در روابط که پاشنه آشیل منه و من خیلی تووش عدم لیاقت دارم وقتی برای بار اول دوره عشق و مودت رو گوش کردم خیلی خیلی عصبانی شدم و گذاشتمش کنار و ادامه ندادم و میگفتم استاد داره اشتباه میکنه و این راه درست نیست راه خودم درست تره و یکی نبود به من بگه آخه اگه راه خودت درست بود که تا حالا باید از روابطت راضی میبودی پس چرا راضی نیستی ؟ چرا افسرده ای؟ چرا همه ترکت میکنن؟ چرا بدترین آدما رو جذب میکنی؟ یعنی باید مقاومتها رو گذاشت کنار باید تسلیم شد و پذیرفت که اگر نتیجه ای نمیاد مشکل صد درصد از خودمونه نه قانون نه دوره های استاد حتی گاهی هم شده که من پدیرفتم که مشکل از منه و اومدم روو دوره ها کار کردم و باز نتیجه حاصل نشده و چندوقت بعد فهمیدم که اصلا من مطالبو درست درک نکرده بودم مشکل از مطالب نبوده مشکل از درک من بوده

    و حالا درسته که من کم کم دارم بیدار میشم و کم کم دارم میفهمم که باید تمرکز داشته باشم روی مطالب و میفهمم که باید عکس العملمو در شرایط ناگوار نسبت به گذشته بهتر کنم و میفهمم که باید تمرینات رو عمل کنم میفهمم که باید این غرور لعنتی رو بذارم کنار میفهمم که باید تسلیم باشم و دوره هارو مثل وحی منزل بدونم اما گاهی هم میشه حسم خوب نیست و ناامیدی ها میاد سراغم توو اونجور مواقع با توجه به آگاهی های این فایل میام با خودم صحبت میکنم و نتایج قبلی رو به یاد میارم هرچندکه کوچیک باشن و اگر ذهنم بخواد بگه برو سراغ راهای دیگه بهش یادآوری میکنم که راهای دیگه رفتم و اصلا نتیجه نگرفتم و همین یادآوری باعث میشه که اعتماد کنم به مسیرم و ادامه بدم

    و یه موضوع دیگه رو که برای خودم خیلی خیلی مهمه به خودم یادآوری میکنم اینکه من وقتی به احساس خوب میرسم و حالم خیلی خوبه فکر میکنم که دیگه حالم بهتر از این نخواهد شد و فکر میکنم دیگه اون حال نهایت حال خوبه و دیگه باید اتفاقای شگفت انگیز همین الان رخ بده در حالی که حال خوب انتها نداره و اگر به حس خوبی میرسم باید بدونم که از این بهتر هم میشه و باید همین حالو ادامه بدم و خوب نگه ش دارم درمورد این موضوع میخوام یه مثال بزنم من اون اوایل که شروع کرده بودم به شعر گفتن و میرفتم شب شعر و شعرامو میخوندمو بقیه نظر میدادن بهم میگفتن شعرات برای شروع خیلی خوبه اما باید برای پیشرفت شعرای شاعرای دیگه رو بخونی تا بهتر و بهتر شی و من اینو قبول نمیکردم یعنی میگفتم همین الانم این شعر من خیلی خوبه و تفاوتی با شعر استادم نداره و من اصلا دیگه نمیتونم بالاتر از این برم این دیگه نهایتشه بعد که مثلا بعد از چندماه اون شعرمو که فکر میکردم خیلی عالیه میخوندم متوجه میشدم که چقدر ساده و پیش پا افتاده ست و اون موقع بود که صحبتهای استادم رو درک میکردم وقتی از پیشرفت صحبت میکرد و الان هم درمورد کار کردن روی دوره های استاد دچار این توهم میشم که من دیگه همه چیو میدونم و همه احساسای خوبو تجربه کردم به نهایت توحید و بندگی خدا رسیدم و دیگه باید الان نتایج استادو بگیرم و صاف برم فلوریدا و بعد که یه کم دقیق به صحبتای استاد گوش میدم مخصوصا فایلهای این چنینی که استاد مثال میزنن که چه طور فکر میکردن بعد به این نتیجه میرسم که منکه اصلا مثل استاد فکر نمیکنم چرا باید توقع داشته باشم که نتایج استاد رو بگیرم

    مورد بعدی که باز هم خیلی مهمه هدفه ، هدف من باید رسیدن به احساس خوب باشه لذت بردن از مسیر باشه ، استاد جان من هم جهنم رو تجربه کردم من به جرات میتونم بگم بدترین احساسی که یک انسان میتونه تحربه کنه رو تجربه کردم و به نظر من بدترین احساس اینه که آدم فکر کنه خدا دوسش نداره و از درگاه خداوند رانده شده و دیگه راهی براش نیست و این خوده خوده جهنمه و من اینو تجربه کردم ولی حالا میخوام بهشتو تجربه کنم و خدارو شکر دارم به احساسای خیلی خوبی میرسم همون حس لطیفی که اشکم باهاش همراهه و به نظر من ارزشمندترین نعمتی که انسان میتونه بهش دست پیدا کنه احساس خوبه یه مورد دیگه که از این فایل دریافت کردم مثالهایی بود که استاد از نتایج اولیه شون زدن اینکه مثلا به یه دوستی فکر میکردن و همون موقع زنگ میزد و…. من درمورد خودم میگم اگر استاد این مثالهارو نزنن من اصلا نمیفهمیدم که اینا نشونه ست اصلا اینارو نشونه نمیدیدم فکر میکردم همینطوری شانسی بوده نه به خاطر کار کردن روی خودم چون دقیقا همین اتفاق دیروز واسه خودم افتاد و داشتم به یکی از دوستام فکر میکردم و یکی دو ساعت دیگه بعد از چندسال این دوستم باهام تماس گرفت و من اگر اینارو نشونه تلقی نکنم که نمیتونم این مسیرو ادامه بدم

    و در نهایت میخوام کمالگرا نباشم و بدونم گاهی احساس بد میاد سرغ آدم و اگر کلی نتیجه گرفتم و یه وقتایی هم حسم خوب نیست فکر کنم دیگه همه چی خراب شده و نمیشه کاری کرد یا بخوام عذاب وجدان بگیرم که من چرا باید الان حسم باشه باید به خودم یادآوری کنم که من هیچ وقت به درجه ای نمیرسم که دائما در حالت خوب باشم و من هیچ وقت بی نقص نمیشم و در مواقع نا امیدی سعی خودمو کنم که به احساس یه کم بهتر برسم و به خودم سخت نگیرم

    خدارو شکر میکنم که رو به پیشرفتم

    خدارو شکر میکنم که اینجا هستم در زمره خوبان

    استادجان و خانم شایسته جان خیلی دوستون دارم شما عالی هستین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    زهرا داودآبادي گفته:
    مدت عضویت: 1727 روز

    به نام خدای روزی ده مهربان

    امروز که پروژه مهاجرت به مدار بالاتر رو با صحبت های دوست داشتنی مریم جان شروع کردم , تصمیم گرفتم که ردپام رو هم بذارم

    اول تشکر کنم از استاد عزیز و مریم بانو که انقدر فعال و پویا هستن و پویایی تو سایت هر روز مشاهده میشه

    میخوام درباره نتایج پایدار رو که از استاد جانم یاد گرفتم رو بنویسم , اول اینکه وقتی من در مسیر درست قرار میگیرم , یک نشانه وجود داره و اونم اینه که هر روز احساس من بهتر و بهتر میشه , پس این میشه سنگ محک من برای اینکه بدونم در مسیر درست قرار دارم یا نه

    نکته بعدی اینه که چطور میشه نتایج پایدار ایجاد کرد؟

    نتایج پایدار زمانی و فقط زمانی ایجاد میشن که من مستمرا بهتر بشم و این استمرار و استقامت در بهبود شخصیت طبیعتا بهبود مستمر نتایج رو به دنبال داره

    منتهی خیییییلی باید مراقب یه نکته باشیم که تجربه خود من هم هست , زمانی که نتایج شروع میکنن به ایجاد شدن ذهن یه جاهایی میاد گولت میزنه که آره فلان نتیجه به خاطر فلان عامل بیرونی بوده , فلان اتفاق خوب به خاطر فلان اتفاق بیر.نی بوده و اونجاست ه دقیقن داری از مسیر خارج میشی و قانون جهان اینه که جایی که کار کردن هر روزه , هر روزه روی خودم رو کمرنگ میکنم , نتایج خیلی شیک و مجلسی برمیگردی به حالت قبل و وقتی چک و لگدت رو از دنیا میخوری میفهمی که خلق زندگیت دست خودته و لحظه لحظه زندگیت داره با فرکانس های ارسالی خودت که نشات گرفته از باورهاته که اون هم از کانون توجه هر لحظه ت نشات گرفته ساخته میشه

    سپاسگزار استاد و مریم جانم هستم که پیشگامان مسیر آگاهی هستن

    عاشقانه دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: