مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایج - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و دوستان عزیز

قدم دوم

به نظرم یکی از عواملی که میتونیم ازش استفاده کنیم برای مواقعی که ذهن از کنترل خارج میشه و شروع به نجوا گفتن میکنه اینه که بیایم و به گذشته خودمون رجوع کنیم و اتفاقاتی رو که در گذشته برامون افتاده که به قانون عمل کردیم رو برای خودمون بازگو کنیم و اون اتفاقات رو بنویسیم شاید بگید ما که قبلا قانون رو بلد نبودیم از کجا بفهمیم کدوم اتفاق با استفاده از قانون رخ داده جواب این سوال اینه که وقتی قانون رو متوجه میشیم و به اتفاقات گذشته رجوع میکنیم چه اتفاقات بد چه اتفاقات خوب میبینم که بله قانون با اینکه ما اون زمان ازش خبر نداشتیم داشته کار خودش رو میکرده و اینجوری میتونیم ذهن رو قانع کنیم خود من وقتی برای اولبن بار راجب به قانون و ابنکه شرایطمون رو خودمون با افکار و باورهامون رقم میزنیم شنیدم ذهن من خود به خود رجوع کرد به اتفاقات گذشته و حضور قانون رو برام در اون اتفاقت روشن و شفاف کرد و من متگجه شدم که چرا اون اتفاق خوب یا بد برام رقم خورده و فهمیدم که تنها دلیلش هم افکار و باورهای خودم بوده الان که دارم این حرفارو میزنم هر روز دارم روی باوهام کار میکنم و به فاقل هاگوش میدم و کامنت میخونم و مینویسم اما تغیر بزرگی رو ندیدم اما اما اما تغیرات کوچیک و نشانه های کوچیک داره خودشون رو نشون میدم برای مثال 3 روز پیش داشت برف میبارید و من از خدا خواستم که من رو به جایی هدایت کنه که بتونم برف بازی کنم و لذت ببرم از این هوای برفی زمستانی و به خدا گفتم خدایا من فلان جا مد نظرم هست که برای برف بازی خوبه و برف زیادی میباره ولی من میسپارم به خودت اگه جای بهتری هست من رو به همون جا هدایت کن و خداوند من رو به جای خیلی خیلی بهتری هدایت کرد و کلی خوش گذشت و کلی لذت بردم و همین هدایت کوچیک همین نشانه کوچیک میتونه من رو امیدوار کنه در ضمن ابن رو بگم که من قبلا با استفاده از قانون تونستم کسب و کار خودم رو راه اندازی کنم و این یکی اتفاق بزرگ بود برای من و الان هروقت ذهنم شروع میکنه به نجوا گفتن اون اتفاق رو یاد آوری میکنم بهش و قبل از اینکه قانون رو بدونم با صورت ناخود آگاه تونستم مصرف سیگار و مواد رو کنار بگذارم و باز این خودش اتفاقی هست که من با یادآوری کردنش ذهنم رو کنترل میکنم من هر روز که با اسنپ میام سر کار وقتی میخوام اسنپ بگیرم قبلش میگم خدایا برای من یک ماشین خیلی خوب با راننده ای خوش برخورد و ماشین تمیز بفرست و شاید حدود 95 درصد مواقع ماشین خوب با راننده خوش برخورد میاد دنبالم و این اتفاق به ظاهر کوچیک که شاید بگید شانسی هست و فلان داره به من کمک میکنه برای کنترل ذهنم واقعا نباید از خودمون توقع داشته باشیم که در اول راه که به نظرم توی این مسیر اول راه میشه هر روز که از خواب بیدار میشیم اول راهه و باید سعی کنیم هر روز روی باوهامون کارکنیم حتی اگر 10 سال 20 سال داریم کار میکنیم چون خودتون میدونید ذهن خیلی خیلی قدرتمنده و میتونه هر لحظه ضربه فنی کنه نباید توقع داشته باشیم هر روز از اول روز تا آخر روز پرفکت باشیم و بتونیم ذهن رو خاموش کنیم و یا از این چیزا باید به خودمون همیشه یادآوری کنیم قانون رو و با یادآوری کردن اتفاقات خوب ذهنمون رو کنترل کنیم طولانی شد امیدوارم به دردتون بخوره دوستتون دارم خدانگهدار.