مصاحبه با استاد | اگر به سمت کمال حرکت نکنی، به سمت زوال کشیده می شوی

سوالات:

  1. پیشنهاد شما برای پر کردن خلأهای درونی چیست؟ 
  2. چه نوع عملکردی کمک می کند تا خلأهای درونی آدم پر شود و بتواند به مراحل بالاتر صعود کند؟
  3. چرا ما باید دائما رشد کنیم؟ حالا که فهمیدیم رشد دائمی یک الزام است، چطور مرتبا برای این رشد، انگیزه بسازیم؟

مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:

  • چیزی به اسم سکون نداریم، اگر چیزی بهبود داده نشود، از بین می رود؛
  • از تضادها، انگیزه بساز برای رشد؛
  • تضادها برای حسرت دادن نیامده اند بلکه برای «انگیزه دادن برای رشد کردن» آمده اند؛
  • انگیزه ساختن برای استمرار در مسیر درست؛
  • تقویت اراده و زنده نگهداشتن انگیزه ها؛
  • بهترین راه بهبود عزت نفس، افزایش مهارت هاست؛
  • به جای مقصر دانستن خداوند درباره مسئله پیش رو، از قدرتی که خداوند برای حل آن مسئله داده استفاده کن و رشد کن؛
  • به جای پذیرفتن ناخواسته های زندگی ات به عنوان سرنوشت، سرنوشت مورد دلخواه خود را بساز؛
  • چطور از حسادت به تحسین برسیم؛
  • اهرم رنج و لذت برای ترک عادت های مخرب و ایجاد عادت های سازنده؛

تمرین:

چقدر مراقب رفتار مخربی به نام “دشمنی با پول” هستی؟

امروزه ما در دنیای زندگی می کنیم که شبکه های اجتماعی به صورت نامرئی بیماری “نیاز به جلب توجه” را بیشتر و سریعتر از همیشه پخش می کنند. این بیماری از طریق تلاش برای خودنمای و جلب توجه یا تقلا برای عقب نماندن از قافله ی زندگی ظاهری دیگران، خود را در رفتارهای ما بروز می دهد، شما را تبدیل به مصرف کننده کالاهای کاذب می کند و مثل یک افعی پولهایی را که می سازید، می بلعد. معضل بدتر این است که خیلی از افراد، پولی را در این مسیر خرج می کنند که هنوز آن را نساخته اند. همان موضوعی که در دنیای امروزه نام هایی فانتزی مثل: وام، قرض، خرید اقساطی یا credit دارد.

تا کنون با این سوال مواجه شده ای که: این همه پول من ساخته ام پس کجاست؟

جواب این است که: بیماری خودنمایی و جلب توجه، این پولها را به صورت بسیار چراغ خاموش می بلعد. بر خلاف گذشته، معضل مسائل مالی امروز، خسیس بودن و خرج نکردن نیست بلکه معضل اساسی، بیهوده خرج کردن پول است که دوره روانشناسی ثروت 1 آن را دشمنی با پول یا ارزش قائل نشدن برای پول می نامد و برای حذف این عادت بسیار مخرب، تمرین دوستی با پول را به شما پیشنهاد می دهد تا بتوانید اول از همه با پولی که می سازید دوست شوید، برای آن ارزش قائل شوید و با آن دوست بمانید تا حضور او در زندگی شما پایدار تر شود.

یکی از عادت های ثروت آفرینی که دوره روانشناسی ثروت 1 در شخصیت افراد می سازد، “ریختن طرح دوستی با پول” و “بهبود مدام این رابطه” است. اگر دوره روانشناسی ثروت 1 را دارید و درگیر این مسئله هستید که نمی دانید این همه پولی که ساخته اید کجا رفته؟! پیشنهاد می کنم برنامه ای جدی برای کار کردن با آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1 بریزید خصوصاً جلسات مربوط به تئوری ظرف آب و راهکارها برای گروهی از افراد که ظرف آب آنها سوراخ است. استعاره از اینکه هنوز نعمت وارد ظرف آنها نشده، از ظرف آنها خارج می شود. این جلسات به شما کمک می کند تا روی رابطه دوستی تان با پول کار کنید و این دوستی را بهبود ببخشید. زیرا از دیدگاه فرکانسی، “پول”، ذاتا از احساس لیاقت بالایی برخوردار است و همواره جایی می رود که برای آن ارزش قائل باشند نه اینکه به قول روانشناسی ثروت 1، هنوز نیامده، از قبل چاله خرج کردن آن را کنده باشید.

اگر دوره روانشناسی ثروت 1 را هنوز ندارید، کمی درباره رفتاری که با پول خود دارید، هوشیار شوید. ببینید چقدر از پول هایی که خرج می کنید، اصولاً غیر ضروری است و اساس آن نیاز به جلب توجه است؟

چند درصد از پولی که می سازید را خرج می کنید؟ 

چقدر میان پولی که می سازید و پولی که خرج می کنید، تعادل برقرار می کنید؟

چقدر از وسایلی که با آن پول خریده اید، استفاده می کنید؟ و چقدر آن وسایل نیازهای اساسی شما را فراهم می کند؟

چقدر مسائل شما را حل می کند به گونه ای که زندگی برای شما آسان تر می شود؟

چقدر خوشحالی شما از آن خرید، پایدار است؟ (آیا مدت خوشحالی شما از آن خرید، در حد باز کردن بسته و امتحان کردن آن است یا اینکه آن خرید، واقعا با حل یک مسئله، به شما کمک می کند؟) 

چقدر از وسایلی که خریده اید، فقط به انباری خانه تان اضافه شده؟

به این سوالات فکر کنید و برنامه ای جدی برای ترک این عادت بریزید. زیرا مهاجرت به مدار بالاتر، نیازمند ترک عادت های مخرب و ایجاد عادت های سازنده است. شما نمی توانید عادت های مخرب خود را نگه دارید و به مدار بالاتر مهاجرت کنید. زیرا آن عادتها شما را به مدار کنونی ات زنجیر کرده است.

اگر نیاز به خریدهای بیشتری دارید، اول برنامه ای برای بیشتر پول ساختن بریزید تا همواره بتوانید تعادلی بین پولی که می سازید و پولی که خرج می کنید، نگه دارید.

نگران نباشید که نکند خسیس شوم زیرا موضوع آگاه شدن از اساس رفتارهای مان است. موضوع این است که دلیل رفتارهای خود را بدانیم و از خود بپرسیم آیا این رفتار از یک باور قدرتمند کننده نشات گرفته یا محدود کننده؟!

البته جلسه دوم از ثروت 1، به شما یاد می دهد که برای ترک یک عادت محدود کننده و ایجاد یک عادت قدرتمند کننده چطور یک اهرم رنج و لذت بنویسید و این برنامه را در ذهن خود نصب کنید و به این شکل از قدرت ذهن تان به نفع خودتان استفاده کنید برای اینکه یک عادت قدرتمند کننده جدید را جایگزین عادت محدود کننده قبلی کنید.

جلسه دوم از دوره روانشناسی ثروت 1 به شما یاد می دهد: چطور از قدرت ذهن تان به نفع خودتان استفاده کنید. درست مثل توربین گذاشتن جلوی یک طوفان مخرب و تولید برق از آن.


منابع کامل درباره محتوای این قسمت:

دوره روانشناسی ثروت 1 و جلسات مربوط به تئوری ظرف آب (بستن سوراخ های ظرف آب) و ریختن طرح دوستی با پول؛

جلسه 2 روانشناسی ثروت 2 اهرم رنج و لذت

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | اگر به سمت کمال حرکت نکنی، به سمت زوال کشیده می شوی
    226MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | اگر به سمت کمال حرکت نکنی، به سمت زوال کشیده می شوی
    19MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

278 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ناعمه احمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1282 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام ب استاد عزیز، خانم شایسته جان و دوستان عزیزم

    نشانه ی امروزم، خدایا شکرت زدی تو خال. چقدررر آرومم کرد. اصن اتفاقات چیده شدن تامن این درسارو بگیرم.

    فرصتی شگفت انگیز به نام تضاد

    مسائل و تضادها میتونن ب ما قدرت بدن برای اینکه ب سمت رسیدن ب خواسته هامون حرکت کنیم.

    انگیزه ای ک یه سری کمبودها ب آدم میده، این قدرت و توانایی رو داره ک مارو ب اون هدف برسونه.

    تضادها سوخت ما هستن برای پرواز، برای حرکت، برای رسیدن ب خواسته ها و آرزوهامون

    میخوام این انگیزه و نوید رو ب شما بدم ک خلاء ها نیومدن ک شمارو بدبخت کنن، نیومدن ک باعث حسرت شما بشن.اومدن ک ب شما انگیزه بدن برای حرکت کردن و این اتفاق میتونه بیوفته همونطور ک برای من رخ داد.

    خب تضاد من:

    دیروز ب پدرم گفتم میتونی بهم ایکس تومن پول بدی لازم دارم، ینی صبح با این فکر از خواب بیدار شدم، هی میگفتم خدایا تو ک میدونی برا من چقد سخته از کسی پول بخوام چرا میگی این حرفو بزنم؟ گفت انجامش بده، قربانی کن، غرورت رو، قانون درخواست رو انجام بده و با این پیش زمینه فکری ک خدایا تو ب بابام دستور میدی ک کارم رو راه بندازه، و تو خودت از راز درون سینه ها آگاهی میدونی ک من قدرت رو میدم ب تو و اگر بگه نه دیگه ب من مربوط نیست وظیفه خودته.

    ازش درخواست کردم و مِن مِن کنان جواب من رو داد و یه باشه ای گفت ک از سر خودش بازم کرده باشه :/ 

    منو میگی ب غرور سازنده ام برخورد گفتم چرا اصن گفتی ازش درخواست کنم؟ ینی من اصلا از پدرم هیچ توقعی ندارم حتی در حد یه کفش. و همین باعث شد از 19 سالگی کار کنم و حتی شغل خودم رو داشته باشم و تجربه اش کنم.

    این بماند ک نجوا چقدررر رفت سراغ مقایسه و سرزنش من.

    ولی خدا همش یه بیت شعر یادم می اورد

    رزق زان معنی ندادندم خسان، تا تورا دانم پناه بی کسان

    و امروز اصن یه جوری انگیزه گرفتم ک نگم، داشتم پادری میشتم گفتم حقته، حقته ناعمه. میدونید من پدرم رو خیلی بت کردم تو ذهنم، میخوام یه تصمیماتی بگیرم مثلا وارد کاری ک دوست دارم تجربه اش کنم، اولین ترمز اینه باااااابااات عمرا اگه بزاره. و این سرب باعث میشه من حرکت نکنم.

    گفتم آفرین دمت گرم، از پدرت درخواست میکنی جوابتو نمیده، این همون پدریه ک ازش بت ساختی و ازش میترسی هااا، ببین خدا میخواد ک تو وابسته پدرت نباشی، تو توی تصمیماتت هم مستقل باشی، بگی پدر من زندگی منه خودم براش تصمیم می گیرم. یه حسی بهم میگفت ببین تو چند وقت دیگه از پدرت تشکر میکنی بابت اون روزی ک جوابتو رد کرد.

    ازت ممنونم ک اون روز منو پیچوندی و جوابمو ندادی، ک من یادم بیوفته باید رو پای خودم وایستم، باید خودم یه حرکتی برا زندگیم بکنم، بهم ثابت کردی ک وابسته ی نظر تو نباشم برای حرکت کردن هام، نظر تو سرب نشه ب پام بچسبه نزاره حرکت کنم، میخوای من فقط وابسته ی خودم و خدای خودم باشم؟؟ ازت ممنونم، آره من همونی ام ک مستقل از تو هستم پدرجان، و از این ب بعد هم مستقلم، پس این تصمیمم رو قاطعانه اعلام میکنم و ازت نمی ترسم.

    خدا ب من گفت پدرت اگه بهت دونه بده تو توی قفسِ تایید طلبی اون میمونی، تو کبوتر اهلی پدرت میشی ک وابسته ب دست کسیه ک دونه براش می ریزه، من میخوام یادت بیارم ک تو بازی، تو عقابی، میخوای نون خشکای دست مردم و زیرش و بگیری جمع کنی؟؟ یا میخوای ب رزق فراوان رب العالمین تکیه کنی؟؟ بیگ پیکچررر بااابااااا

    اره آقا من میترسیدم از یه سری اقدامات ولی دیگه بیشتر جریح ترم شدم ک وایمیستم میگم آقا شما هیچ جای زندگیم تا الان نبودین از این ب بعدشم نیستید، منو خدام کافی هستیم ممنون. و ب خدا گفتم خدایا بیا این سربم از پام باز کردم تو فقط هدایت کن من بگم چشممم. دیگه ذره ای نظر فامیل و اطرافیان برام مهم نیست، این فامیل  کجای تضادهای مالی من همراهم بودن ک بخوان الان جلوی تصمیم من وایستن؟؟

    اصن خودِبابام، مامانم نبوده پس چرا انقد بهش قدرت میدم؟؟؟ چرا میخوام کاری رو داشته باشم ک بقیه راضی باشن؟؟

    مورد بعدی تضاد عاطفی

    عزت نفست رو افزایش بده، مهارت های ارتباطی تو بهبود ببخش، احساس لیاقت خودت رو بالا ببر، زیبایی های خودت رو ببین، زیبایی های درونی ات رو ببببیییین.

    آره اینم یه نشانه دیگه بود، من یه رابطه ی عاطفی رو بعد 2 جلسه کات کردم، خب برخی از ویژگی های موردنظرم رو داشتن ولی چندین مورد ک خط قرمزای من بود رو خیر، و داشتم میرفتم تو فضای مادر ترزا و قهرمان زندگی عشقم بودن :/ ک خدا با فایل توانایی تغییر دیگران تون منو نجاااات داد، و سریع این رابطه ی سمی رو کات و بلاک.

    خب این نجوا چی میگفت، افکار کمبود:  تمام شد و رفت دیگه کجا میخوای پیدا کنی مثه اینو برو خداتم شکر کن الان پاییزه و تنهایی هاش :// و… بعد قلبم ارومم کرد و بهم احساس ارزشمندی ام رو یاد آوری کرد، گفت اگه میخوای ب جهان ثابت کنی لیاقتت یه فرد بهتره پس ثابت کن در عمل، در تقوا و کنترل ذهن. گفتم باشه خدایا من از ذهنم هم کاتش میکنم ولی بعدا جایزه شو خوب میدی بهم هاااا.

    اینم یه مرحله رشد برام بود، یه تجربه ای ک باعث شد قوی تر بشم، وابسته ی آدما نشم، دل بکنم از روابط دنیایی، اصن حتی یه هفته من آهنگم گوش نمیدادم چون می دیدم تاثیر میزاره ک ذهن میره.

    ب قول شما : این رابطه خیلی قشنگه!؟؟ این آدمه خیلی خوبه!؟؟؟ بخدا بعدی بهتره. بخدا آدم بعدی باکیفیت تره. رابطه ی بعدی قشنگ تره، زیباتره.

    این باور کمبود شیره ی مارو مکیده :/

    ب قول استاد اگه بتونید بهش فکر هم نکنید بردید نمیخواد احساس تون رو عالی کنید فقط بهش فکر نکنید ب چیزای دیگه فکر کنید. اولش فکرتون روزی چند ساعت، بعد میشه 1 ساعت، بعد میشه چندین دقایق، بعد هرچند روز و بعد تامام. اصن این ذهن فراموشکار اینجاها ب درد میخوره دیگه، این انسان(نسیان) اگر غم هارو فراموش نکنه ک خودکشی میکنه، همینه میگن زمان همه چیز رو از یادت میبره، مثلا مرگ افراد بعد از یه مدت ک زمان میگذره آروم میشی. و اگر تو زودتر فراموش کنی و زودتر خودتو آروم کنی بُردی دیگه

    و خدا یه دوست جدید برام پیدا کرد، یه دختر بچه ی 8 ساله ک باهاش میرم پارک، پیاده روی، سرسره بازی، میرم کافه، و همش خنده و خنده و خنده، بفرما اینم جایزه اش. انقدر ک من از این دختر شاد بودن و رها بودن و یاد گرفتم، در لحظه بودن. انقد ک منو میخندونه، همش بهم میگه من کنارت خیلی حالم خوبه انقده شیرینه و دوستش دارم. قشنگ مطمئنم خدا این بنده شو فرستاده دلِ منو شادکنه، میگه بچه شو و لذت ببر.

    سپاس و سپاس از همه ؛) خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 84 رای: