مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی

سوالات:

  1. راهکار اساسی  شما برای رفع وابستگی چیست؟
  2. اگر بخواهی یک راهکار به معتاد برای ترک اعتیاد بدهی، آن راهکار چیست و اولین قدم را از کجا بردارد؟

مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:

  • قوی ترین منطق برای وابسته نشدن به هر چیزی؛
  • قانون فرکانسیِ کبوتر با کبوتر باز با باز؛
  • مسیر تکاملی رفع وابستگی به هر عامل بیرونی و اتصال به نیروی درونی؛
  • دارایی های اصلی و درونی خود را بهتر بشناسیم و بیشتر روی آنها حساب کنیم؛
  • شناختن ریشه های وابستگی و درمان ریشه ای آن؛
  • انسان می تواند تغییر کند و هر شرایطی را تغییر دهد. انسان می تواند حتی از اسفل السافلین به سمت رشد و تعالی حرکت کند؛

منابع بیشتر:

سرمایه اصلی شما چیست


 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی
    203MB
    19 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی
    18MB
    19 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

255 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمدصادق امام بخش زاده» در این صفحه: 1
  1. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1536 روز

    سلام خدمت همراهان عزیز.

    فکر کردن به گذرا بودن دنیا و فکر کردن به مرگ باعث میشه که وابسته نباشیم. اگر وابسته به اطرافیان هستیم بدونیم که خود ما یا آنها روزی از دنیا خواهند رفت بنابراین به هیچکس وابسته نباش. از طرف دیگه اگر وابستگی به وسایلی داری بدون که هر لحظه‌ای ممکنه از دنیا بری و این وسایل رو با خودت نمیبری. من خودم به کامپیوتر وابسته هستم. یعنی در چند سال گذشته تقریبا هر روز یک ارتباطی با کامپیوتر داشته ام و بلافاصله پس از بیدار شدن از خواب هم بوده. چندین و چند بار تلاش کردم برای اینکه وابستگیم رو به این وسیله کم کنم و برخی تلاش‌ها موفقیت آمیز بود و برخی هم نبود. چرا چنین تلاشی انجام میدادم؟ به چند دلیل یکیش اینکه میدیدم ساعت‌های زمانی زیادی رو بدون اینکه کار مفیدی انجام بدم دارم با کامپیوتر خودم رو سرگرم میکنم. یعنی میشینم ویدیو میبینم، یا میشینم کارهایی رو با کامپیوتر انجام میدم که اصلا هدفی پشتش نیست، یا احساس کردم که من الان چند ساعت پشت سیستم هستم ولی هیچ کار مفیدی انجام ندادم، از طرف دیگه این حس رو هم داشتم که چرا اصلا از کار کردن با کامپیوتر لذتی نمی‌برم و رضایتی ندارم در حالی که من عاشقش هستم؟ و به کلمه وابستگی رسیدم. کلا به هر چی وابسته بشی چه تکنولوژی باشه چه آدم باشه چه وسیله، لذتش از دست میره و کیفیت ارتباطی پایین میاد. یعنی اگه یک الی چند روز دست به اون وسیله نزنی و احساست رو بهش گره نزنی و از طریق روش‌های دیگه احساس خوب رو تجربه کنی و به اون وسیله نچسبی وقتی بعد از یک مدت میای که ازش استفاده کنی میبینی که چقدر احساس خوبی بهت دست میده از اینکه داریش و چقدر هم کارهای با کیفیتی انجام میدی و چقدر ایده‌های عالی تو ذهنت هست در صورتی که وقتی وابسته هستی بهش میبینی که هیچ ایده‌ای خوش حسی برای انجام دادن نداری و یکجورایی معتاد اون وسیله شدی.

    چند وقتی هست که یک مطلبی به چشمم خورد و پاسخ به سوال درونی‌ای بود که داشتم و از اون مطلب استفاده کردم و خیلی بهم کمک کرده و اون هم صحبت «جف بزوس» در مورد استفاده از وسایل دیجیتال هست. جف بزوس میگه من تا یک ساعت بعد از بیدار شدن از خواب به هیچ وجهی دست به هیچ وسیله‌ی الکترونیکی‌ای نمیزنم (چه موبایل، چه کامپیوتر، چه تلوزیون و..) و وقتم رو برای بودن با خانواده ام و لذت بردن از صبحانه‌ای که با هم میخوریم و … میکنم.

    بعد من به خودم گفتم من همیشه اولین کاری که بعد از بیدار شدن میکنم رفتن به سمت تکنولوژی هست. حالا یا موبایل هست یا کامپیوتر و بعد از این کار هم به هیچ عنوان حس خوبی ندارم و انگار این عادت مخرب انرژی من رو میکشه به خودش و هدر میره. (درصورتی که من اصلا اینستگرام چک نمی‌کنم ولی به جاش وب‌گردی می‌کنم که این هم عادت مخربی هست) تصمیم گیری کردم و برای حل این عادت مخرب دست به کار بشم و الان مدتی هست که بعد از بیدار شدن از خواب تا یکساعت هیچ تعاملی با تکنولوژی ندارم فقط در این حد که گاهی ببینم ساعت چند هست که با یک فشار دادن دکمه گوشی این رو میبینم و بعدش کنار میگذارمش و میرم سراغ انجام روتین‌هایی که باید انجام بشه و لذت بردن از زندگی. واقعا طی این مدت احساس میکنم اون همه انرژی‌ای که ابتدا روز ازم گرفته میشد دیگه گرفته نمیشه و من آماده تر هستم. باید بیشتر ادامه اش بدم تا بیشتر نتایج‌اش رو ببینم. یک مدت هم خودم رو گول زدم که میام در سایت استاد و کامنت‌های دوستان رو میخونم ولی این هم میشه استفاده از تکنولوژی و واقعا هیچ حس خوبی نمی‌گرفتم از این حال و احساس میکردم انرژیم کشیده میشه همون ابتدا روز، دلیلش هم این هست که من در طول شبانه روز تعامل زیادی با کامپیوتر دارم و مثل آدم‌های معمولی نیستم و اینطوری نیست که کلا در طول روز یکی دو ساعت با کامپیوتر سر و کار داشته باشم، نه از 24 ساعت حداقل 6 الی 8 یا بیشتر من درگیر کامپیوتر هستم برای انجام پروژه‌ها و حتی تفریح کردن، و به این نتیجه رسیدم که این روند طولانی مدت استفاده کردن از تکنولوژی واقعا خوب نیست. الان با ایجاد فاصله یک ساعته استفاده نکردن از تکنولوژی و با انجام اعمال روتین روزانه در این مدت زمان و صحبت کردن با خانواده و حتی انجام تمرین سپاسگزاری یا مطالعه کتاب‌هایی که حس خوبی بهم میده کار رو شروع میکنم و نتیجه برای من خیلی بهتر شده.

    به نظرم این کار باعث شده که وابستگی‌ام به تکنولوژی کمتر بشه و انقدر ذهنم درگیرش نباشه.

    در مورد این موضوع که اگر آدم‌های اطرافت نامناسب هستند یعنی تو هم یک ایرادی داری، زنگ تو گوشم به صدا در اومد که اطرافیان من در بسیاری از جهات خوب هستند مثلا اهل کار و تلاش هستند، اهل عبادت هستند، کمک می‌کنند به هم، اهل شادی و خنده هستند و.. اما یک سری ویژگی‌های نادلخواه من مثل پیگیر اخبار بودن، در مورد منفی‌ها صحبت کردن، تمرکز کردن روی مشکل و ناخواسته‌ها و غیبت کردن رو هم دارند و این یعنی اگه این افراد در زندگی من هستند ایراد از اونها نیست بلکه این نشون میده که من دچار یک سری مسائل و باورهای اشتباه هستم که باید حلشون کنم در خودم تا جهان این موضوع رو هم برای من حل کنه.

    عاشقتونم و براتون بهترین ها رو از خدا میخوام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: