سوالات:
- راهکار اساسی شما برای رفع وابستگی چیست؟
- اگر بخواهی یک راهکار به معتاد برای ترک اعتیاد بدهی، آن راهکار چیست و اولین قدم را از کجا بردارد؟
مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:
- قوی ترین منطق برای وابسته نشدن به هر چیزی؛
- قانون فرکانسیِ کبوتر با کبوتر باز با باز؛
- مسیر تکاملی رفع وابستگی به هر عامل بیرونی و اتصال به نیروی درونی؛
- دارایی های اصلی و درونی خود را بهتر بشناسیم و بیشتر روی آنها حساب کنیم؛
- شناختن ریشه های وابستگی و درمان ریشه ای آن؛
- انسان می تواند تغییر کند و هر شرایطی را تغییر دهد. انسان می تواند حتی از اسفل السافلین به سمت رشد و تعالی حرکت کند؛
منابع بیشتر:
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی203MB19 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی18MB19 دقیقه
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم جان عزیزم و تمامی دوستان گرامی .
« باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی» .
وابستگی میتونه هم نسبت به آدمها باشه و هم نسبت به مادیات .
کسانی که به مادیات وابستگی دارن درک درستی از قوانین جهان ندارن .
چرا که این افراد فکر میکنن تا ابد هستند و تا ابد قراره تو این دنیا زندگی کنن این افراد هیچ وقت به مرگ فکر نمیکنن . شایدم فکر میکنن اگر بمیرن قدرت بردن مال و اموالشونو دارن در واقع این افراد فکر میکنن مرگ فقط برای همسایه ست.
به خاطر همین دو دستی مالشونو میچسبن که کسی ازشون نگیره کسانی که وابستگی به مال و ثروتشون دارن از زندگی لذت و بهره ی خاصی نمیبرن . نه تنها ویژگی بذل و بخشش ندارن حتی به خودشون هم رحم نمیکنن و خودشون هم درست و به اندازه ی نیازشون از مال واموالشون استفاده نمیکنن . که همه ی این احساسات ناشی از ترسهای آدمها و در نهایت عدم ایمان به خدا و جهان آخرت هستش .
خدا را شکر میکنم اگه در گذشته یه کم این ویژگی رو داشتم
الان دیگه ندارم . بخصوص تو این سالها از دوران بیماری پندمیک به اینور که دیدم چقدر انسانها میتونن راحت از دنیا برن ، به همین جهت خیلی خوب درک کردم که واقعاً این دنیا ارزش چسبیدن به مال دنیا رو نداره . خیلی جاها متوجه نمیشدم و برای بدست اووردن خواستههام حرص و جوش میزدم اما امروز یاد گرفتم حتی برای بدست اووردن چیزی که ندارم هم ، تقلا نکنم چون معلوم نیست تا کی زنده هستم . بنابراین تو این سالها سعی کردم یاد بگیرم در لحظه زندگی کنم و از داشته هام لذت ببرم و ترس از دست دادن چیزو نداشته باشم و.
به خودم میبینم که اگه روزی ثروتمند بشم در کنار لذت بردن خودم از زندگی ، بی نهایت بذل و بخشش میکنم و هیچ وابستگی به اموالم نخواهم داشت همیشه این تجسمات رو میکنم که اگه روزی مال زیادی بدست اووردم ذهنم باز باشه .
چون از کمک و هدیه دادن به دیگران لذت میبرم .
و اما در مورد وابستگی به آدمها یعنی بیشتر در مورد عزیزان و بستگان نزدیکمون نکتههایی میخوام عرض کنم که احساسات خودمم در موردشون خواهم گفت.
اول اینکه باید بدونیم ریشه ی وابستگی توی ترسه . ترس از دست دادن هر چیزی و هر کسی چ مادیات و چ افراد نزدیکمون .
در گذشته فکر میکردم کسانی که وابستگی به عزیزانشون دارن نشون دهنده ی دوست داشتن اونها و عشق ورزیدنشون نسبت به اون فرد هستش . از اونجایی که خودم بابت این موضوع خیلی درد و عذاب کشیدم از سمت فردی که وابسته به من بوده به همین جهت خیلی خوب درک کردم که وابستگی هیچ ربطی به دوست داشتن و نشون دادن عشق و علاقه به فرد مقابل نیست . حتی اگه اون فرد فرزندت باشه.
خیلی وقتا طرف ، بیش از حد نگران شخصی میشه به همین جهت مدام اون شخص مقابل را مورد کنترل خودش در میاره یا زیادی بش امر و نهی میکنه و زیادی بهش خط و نشون میکشه چون فکر میکنه داره از اون شخص مراقبت میکنه . اینم یه جور وابستگی هستش که تو خیلی از افراد دیدم
این هم میتونه به عدم ایمانمون برگرده . اینکه من به قدرت نیروی برترم اعتماد ندارم و برای مراقبت از عزیزانم ، خودم دست بکار میشم و دست و پا میزنم و از جون مایه میزارم به قول استادعزیز از خودم میکنم و به بقیه خدمت میکنم و فکر میکنم آدم خیلی مهربون و با گذشت و فداکاری هستم. خیلی وقتا تو جامعمون به این آدمها دقیقاً همچین نگرشی داشتیم که حالا متوجه شدیم کاملاً نگرش اشتباهی بوده .
کسی که به خودش آسیب و لطمه وارد کنه که به خیال خودش داره به کس دیگهای کمک میکنه در واقع این فرد با ظلم کردن به خودش داره به جهان هستی فرکانس منفی ارسال میکنه پس در نهایت همون ظلم و همون درد رو دریافت میکنه. چرا باید من به خاطر کسی حتی اگر عزیزم باشه درد بکشم ؟!!! شاید پیش خودتون فکر کنید که طبیعیه و از اونجایی که کسیو خیلی دوست دارم کسی برام خیلی عزیزه با درد اون ، منم باید درد بکشم ولی در اصل نباید اینطور باشه. چکار کنیم که درد نکشیم ؟! کسی که ایمان به خدا و قدرت خدا داشته باشه این درد رو تحمل نمیکنه و به اندازه ی سهم و نقش خودش و در حد توانش اگه کاری از دستش بر میاد برای طرف مقابلش انجام میده و بدون اینکه متحمل دردی بشه و بعد اونو به آغوش خدا میسپاره چون متوجه شدیم که دردی که به هر علتی برای مراقبت از عزیزانمون میکشیدیم یه حرکت و رفتار بیهوده و بیثمری بوده و هست .
چرا باید از خودم سلب آرامش کنم که حال یه نفر دیگرو خوب کنم ؟! این نگرشها با قوانین جهان هستی تناقض داره . به همین جهت با تمرین کردنمون سعی کردیمو و میکنیم به گونه دیگه ای عمل کنیم که هم بتونیم در حد توانمون به کسی کمک کنیم و همین که هیچ صدمهای به خودمون وارد نکنیم.
آرامش وقتی بدست میاد که بفهمم قدرت برتری هست که به تک تک ما عشق میورزه و از ما و از عزیزانمون خوب مراقبت میکنه.
قطع وابستگی به معنای این نیست که ما نسبت به اونهایی که دوسشون داریم بیتوجه بشیم ! بلکه به معنی اینه که خواسته و عزیزانمون رو به خدای قدرتمند و مهربان بسپاریم.
از استادعزیز یاد گرفتیم تنها مسئول اعمال و رفتار خودمون هستیم.
برای قطع وابستگی باید تمریناتی انجام بدیم و هر روز تلاش داشته باشیم تا با قطع وابستگی آرامش را برای خودمون به ارمغان بیاریم .
قطع وابستگی مهمترین اصل در هر رابطه ی سالمی هستش .هر یک از ما فرد آزادی هستیم که دوست داریم طبق خواستهها و عقاید و علایق خودمون قدم برداریم . هیچکس دوست نداره زیر سلطه ی کس دیگهای باشه.
به هر چیزی که فکر کنیم از همون جنس اتفاقات را جذب میکنیم .
امروز با همه ی توانم مفهوم قطع وابستگی رو تو روابطهام به کار میبرم . حتی اگه نتونم کاملاً رها کنم حداقل سعی میکنم به اون کسی که وابسته هستم نچسبم.
هرچی بیشتر خودمون رو درگیر وابستگی کنیم عمیقتر در گودال جدایی میفتیم .
هر کسی تو هر شرایطی از زندگی خودش ، قادر به ادامه ی راه خودش هستش و نیازی به دخالت ما نداره .
زندگی در کنار عزیزانمون باید توام با آرامش و آزادی و حق انتخاب باشه.
امروز به خاطر عشق بلاعوضی که نسبت به فرزندانم و حمایت از اونها دارم خدا رو شکر میکنم. و یقین دارم که خداوند بهتر از من ، ازشون مراقبت میکنه . به همین جهت خیلی جاها اونها رو با عشق رها میکنم و فقط براشون دعا میکنم و به خدا میسپارمشون سعی میکنم هر اتفاقی براشون بیفته اونا رو مصلحت خدا و تضادی ببینم که برای رشد و موفقیت و پیروزیهای بعدی فرزندانم بدونم .
وابستگی باعث درد میشه و عدم وابستگی به شادی و سرور ختم میشه.
هر وقت احساس میکنیم به چیزی یا کسی وابسته هستیم باید ذهنمون رو آگاهانه به خدای بزرگمون معطوف کنیم و حتی شکست و موفقیت را به خدا واگذار کنیم .
فقط در این صورت هستش که میتونیم به آرامش و رضایت حقیقی دست پیدا کنیم .وقتی ما خودمون را وابسته به کسی میکنیم آدمای متوقع ای میشیم چون وقت و انرژی زیادی برای شخص مقابل میزاریم و وقتی که از اونها بیاعتنایی ببینیم باعث میشه که ازشون دلگیر و ناراحت بشیم. حتی خیلی وقتا وابستگیهای ما ، باعث سلب مسئولیت از دیگران میشه حالا این دیگران میتونه فرزندانمون باشه یا همسرمون و یا …. وقتی سلب مسئولیت از دیگران کنیم دیگران سهم و نقش خودشون رو گم یا فراموش میکنن.
وقتی وابسته ی کسی باشیم تمام فکر و ذهنمون رو دیگران درگیر میکنن و وقتی برای مراقبت از خودمون پیدا نمیکنیم بنابراین از وقت و زمانمون نمیتونیم استفاده و بهره ی درستی ببریم . باید به بچههامون هم ، عدم وابستگی و رها کردن رو یاد بدیم .
خیلی جاها وابستگیهای ما ریشه در خودخواهیهای ما داره ، نه دوست داشتن و عشق ورزیدن. چون همه چیز رو به خاطر خودمون میخواهیم انجام بدیم که ریشه تو ترسهامون داره.
کسانی که وابسته به کسی هستن اعتماد به نفس ضعیفی دارن و از تواناییهای خودشون آگاه نیستن و دنبال تایید دیگران هستند.
اگه وابسته به کسی باشم زیاد قضاوتش میکنم و توقع و انتظاراتم ازش خیلی بالا میره .
فرد وابسته همیشه تصورات باطل و کنترل زیادی روی فردی که بش وابسته هستش داره .
همه وابستگیها از ضعف ایمان میاد . ما باید یاد بگیریم که سهم و نقش خودمون رو تو هر جایگاهی مثلاً من، تو جایگاه مادر تو جایگاه دختر تو جایگاه همسر درست انجام بدم و سعی کنم نقش خودم رو خوب ایفا کنم و کاری به نقش دیگران نداشته باشم . ایرادی نداره آگاهی به کسی بدیم اما نه تحمیلی فقط در حد آگاهی دادن باشه .
سعی کنیم مسئول رفتار و اعمال خودمون باشیم .
به مسئولیتهای دیگران کاری نداشته باشیم . هرجا به هر علتی که ترسیدیم یادمون باشه خدایی هست که آگاهتر از ماست و بهتر از ما میتونه از عزیزانمون مراقبت کنه.
خدا را شکر میکنم تو این چهار پنج سال اخیر به مرور زمان یاد گرفتم و حتی خیلی جاها درس گرفتم که وابستگی به هیچ عزیزی نداشته باشم و با اعتمادی که به قدرت خدای خودم دارم و با توجه به شناختی که از خدای خودم پیدا کردم ، همه چیزو ، هرجایی که حس نگرانی و ترس سراغم میاد آگاهانه بسپارمش به خدا و اون موضوع رو رها کنم و سعی کنم بهش فکر نکنم .
پی بردن به ارزشهای درونی خودت و اینکه بدونی تو لایق آرامش و حس خوب نسبت به خودت هستی عامل مهمی هستش برای قطع وابستگی .
شاید خیلی جاها آگاهانه یا ناآگاهانه به خاطر وابستگی نسبت به کسانی که داشتیم آرامش را از خودمون گرفتیم و بیش از حد توانمون به کسی به نظر عشق ورزیدیم در حالی که معنا و مفهوم عشق ورزیدن با چیزی که ما یاد گرفته بودیم فرق میکنه. باید اول عشق دادن و محبت کردن به خودمون رو یاد بگیریم و در صورت مراقبت درست از خودمون در حد توان و میزان لازم به دیگران کمک کنیم و عشق بورزیم.
باورهای خیلی اشتباهی نسبت به وابستگی داشتیم که با کار کردن دورههای مختلف استاد عزیز پی به تک تک اشتباهاتمون بردیم و سعی کردیم در مسیر درست و بهتری گام برداریم که هم خودمون آرامش داشته باشیم و هم باعث سلب آرامش دیگران نشیم .
اجازه بدیم هر کسی حتی فرزندانمون مسئول اعمال و رفتارهای خودشون باشن تا بیشتر و بهتر رشد کنن.
افراد وابسته همیشه مضطرب و پریشون حال هستن .
و چیزی از زندگی نمیفهمن .
من به نوبه ی خودم از سمت همسرم که بهم وابستگی شدیدی داشت ضربهها و آسیبهای زیادی خوردم . هر چقدر همسرم نسبت به من ، عشق و محبت بی اندازه داشت بیشتر منو از خودش دور میکرد و خیلی جاها باعث آزار و اذیتم بود .
چرا که حق انتخاب و آزادی را از من گرفته بود. به نظر خودش این رفتار و احساسش درست بود اما با گذشت سالها بالاخره متوجه شد که مسیرو خیلی اشتباه اومده و این عشق و علاقه شدیدش چیزی جز نفرت و دوری به بار نمیاره.
چیزی که خودمون به جهان ارسال میکنیم رو دریافت میکنیم .بنابراین اگه وابسته به کسی یا چیزی باشیم که همیشه بخاطرش مضطرب و نگرانیم ، جهان هم در پاسخ صدمه زدن و عدم آرامش رو برامون میاره .
با تغییرات زیادی که تو این چن سال اخیر کردم به طور معجزه آسا و ناخودآگاه دیدم همسرمم کم کم تغییرات زیادی کردش فکر میکنم دوست داشتن و محبتش در حد تعادل و اندازه ی درستش هستش .
هیچ وقت فکر نمیکردم تغییر کنه اما به عینه دیدم با تغییرات من ، تغییرات شگفتانگیز زیادی داشته .
خدا را سپاس میگم و از خدا ممنونم که آرامش رو به زندگی من وارد کرد. نمیگم ایشون مقصر بوده حتماً خودمم فرکانسهایی داشتم که همچین رفتارهایی رو جذب میکردم.
به همین منظور برای بدست اووردن هر چیزی و هر تغییری تمرکزمو روی خودم میزارم تا بتونم اون موضوع رو حل کنم.
و چیزی رو که میخوام به دست بیارم.
استاد جونم ممنون و سپاسگزارم از شما و آموزههای قشنگتون که توی زندگی من ، کاربرد بسیاری داشته .
مرسی که هستید.
الهی که باشید همیشه.