مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی

سوالات:

  1. راهکار اساسی  شما برای رفع وابستگی چیست؟
  2. اگر بخواهی یک راهکار به معتاد برای ترک اعتیاد بدهی، آن راهکار چیست و اولین قدم را از کجا بردارد؟

مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:

  • قوی ترین منطق برای وابسته نشدن به هر چیزی؛
  • قانون فرکانسیِ کبوتر با کبوتر باز با باز؛
  • مسیر تکاملی رفع وابستگی به هر عامل بیرونی و اتصال به نیروی درونی؛
  • دارایی های اصلی و درونی خود را بهتر بشناسیم و بیشتر روی آنها حساب کنیم؛
  • شناختن ریشه های وابستگی و درمان ریشه ای آن؛
  • انسان می تواند تغییر کند و هر شرایطی را تغییر دهد. انسان می تواند حتی از اسفل السافلین به سمت رشد و تعالی حرکت کند؛

منابع بیشتر:

سرمایه اصلی شما چیست


 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی
    203MB
    19 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی
    18MB
    19 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

255 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رویا محمدیان» در این صفحه: 1
  1. -
    رویا محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1105 روز

    سلام استاد

    یه مدته که دارم شدید روی جدا کردن احساس ارزشمندیم از عوامل خارجی کار میکنم و همه چیزو به این چشم میبینم

    وابستگی از نظر من یعنی من برای ارزشمند شدن به این شخص یا اون چیز نیاز دارم

    یه مثال بزنم ما یه سانتافه داریم که شوهرم یه مدت تصمیم داره بفروشتش و من مدام اوایلش ناراحت بودم و احساسم بد بود چرا ؟ چون من ارزشمندیمو وصل کرده بودم به داشتن ماشین خارجی گرون قیمت و وابسته اش بودم و اومدم گفتم بخودم که ارزشمندی من ربطی نداره به اینکه من ماشینم چیه من من چه ماشین برند داشته باشم چه ماشین ایرانی یا چینی سوار بشم خودمو دوست دارم و احساس ارزشمندی میکنم

    یا تو بحث رابطه با شوهرم دیدم اقا من چقدر دارم تقلا میکنم رابطمو خوب کنم و همشم برعکس میشد همش الکی دعوا میشد و اومدم به این فکر کردم چرا من انقد وابستم به شوهرم به اینکه رابطمون خوب باشه؟ دیدم من اگر رابطه ی خوبی نداشته باشم اگر بچهام تو خونه ای که تنش هست باشن شدیدا احساس بی ارزشی میکنم و یاد دعواهای مامان بابام میفتم

    اومدم گفتم ارزشمندیم ربطی به رابطه ام با شوهرم نداره چه رابطمون عاشقانه باشه چه رابطمون سرد باشه خودمو دوست دارم و احساس ارزشمندی میکنم و این به این معنی نیست که بگم بی خیال بزار گند بزنم به رابطه به این معنیه که وابسته به نتیجه که خوب شدن رابطس نیستم و میگم من رو خودم کار میکنم من کار درستو میکنم نتیجه هر چی باشه خوبه

    و کلی ازین مثال ها دارم واسه خودم

    خانم شایسته گفت وابستگی فامیل اره درسته اونم من ارزشمندیمو وصل کردم به رفت و امد کردن و شلوغ بودن دورم اگر کسی دور و برم نباشه احساس بی ارزشی میکنم و دارم روش کار میکنم چون این زنجیر اخریه که برای رفتن به مدار انسانهایی که دوست دارم باهاشون معاشرت کنم ، باید پاره کنم

    من قبلا به مرگم زیاد فکر کردم ولی باعث نشد وابستگیام از بین برن اما وقتی اصولی رو احساس ارزشمندیم کار کردم وابستگی ها کم و کم شدن

    چند وقت پیش خونه یکی از اشناها بودم که قبلا معتاد بوده و با همین انجمن پاک شده یه سری جزوه رو میز بود رفتم نگاه کردم همینطوری لای یکیشو باز کردم این شعر نوشته بود

    گرم گرمی را کشید و سرد سرد قسم باطل باطلان را میکشد نوریان مر نوریان را جاذبند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 63 رای: