مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی

سوالات:

  1. راهکار اساسی  شما برای رفع وابستگی چیست؟
  2. اگر بخواهی یک راهکار به معتاد برای ترک اعتیاد بدهی، آن راهکار چیست و اولین قدم را از کجا بردارد؟

مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:

  • قوی ترین منطق برای وابسته نشدن به هر چیزی؛
  • قانون فرکانسیِ کبوتر با کبوتر باز با باز؛
  • مسیر تکاملی رفع وابستگی به هر عامل بیرونی و اتصال به نیروی درونی؛
  • دارایی های اصلی و درونی خود را بهتر بشناسیم و بیشتر روی آنها حساب کنیم؛
  • شناختن ریشه های وابستگی و درمان ریشه ای آن؛
  • انسان می تواند تغییر کند و هر شرایطی را تغییر دهد. انسان می تواند حتی از اسفل السافلین به سمت رشد و تعالی حرکت کند؛

منابع بیشتر:

سرمایه اصلی شما چیست


 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی
    203MB
    19 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی
    18MB
    19 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

255 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم غدیری» در این صفحه: 2
  1. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3758 روز

    به نام خداوند جان و خرد/کزین برتر اندیشه برنگذرد

    میخوام تمرکزی روی فایلهای (مهمترین رابطه ی ما)کار کنم. میخوام همه تلاشم رو بکنم که این رابطه بهتر بشه و من فقط و فقط به خود خدا وابسته باشم. خیلی جای کار دارم. از اینکه در شرایط فعلی ام میتونم مقاوم باشم و در عین حال از منطقم بتونم استفاده کنم و کنترل بهتری روی احساساتم داشته باشم خدا رو شاکرم. با فایلهای استاد همه مسائل را پشت سر گذاشتم تا اینجا و مطمئنم هرچه تعهدم روی رشدم بهتر بشه پاداش های بیشتری خواهم گرفت. خدا رو سپاسگزارم برای همه ی بخشندگیش و برای نعمت سایت که میتونم بهترین ورودی ها رو به ذهنم بدم و عبور راحت تری از چالشها داشته باشم. دیشب با یکی گفت و گو داشتم.ازشون پرسیدم شما در حال حاضر چکار میکنید منظورم این بود که شغلشون چیه. ایشون گفتن ترید میکنم. هی فکر کردم معنیش یادم بیاد نیومد. ولی نگفتم نمیدونم چیه. لبخند زدم و گفتم چه خوب. ولی حسم میگفت او کاری نمیکنه که در راستای علاقه ش و همه ی حرفهایی که از شما آموخته ام و دارم بهش عمل میکنم باشه. وقتی رسیدم خونه توی دیکشنری گشتم و دیدم معنی شو. از یه طرف خیلی حس خوبی گرفتم که فهمیدم درست حدس زده بودم. از طرف دیگه گفتم چقدر شما درست میگین که افراد جامعه روی سرمایه های درونی شون و در راستای علاقه شون کار نمیکنن… استاد کلا همه چی رو بر اساس فایلهای شما تحلیل میکنم اینطوری قانون توی ذهنم مرور میشه و یه حس خیلی دلپذیر میگیرم.درباره ی اعتیاد هم که گفتین تجربه ی خیلی عمیقی ازش دارم. همسر خواهرم اعتیاد داشتن و در کودکی از نزدیک دیدم چی میشه و مثل خودتون این موضوع خط قرمز شد برام که تحت هیچ شرایطی سمتش نروم. یادمه سال 92 توی یه بحران عاطفی بودم و با مواد مخدر کمترین فاصله رو داشتم. ولی هرچی فکر کردم دیدم نمی خوام بشم شوهر خواهرم. الان بابت اون تصمیم قاطعانه ام خوشحالم.‌ به تازگی هم در رابطه ای بودم که طرف مقابلم اعتیاد داشت و من از رابطه اومدم بیرون. از خدا میخوام کمکم کنه که فقط او را بپرستم و تنها از او یاری جویم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3758 روز

    به نام خداوند جان و خرد/کزین برتر اندیشه برنگذرد

    از اینکه خانم شایسته اینحد با تمرکز به صحبت های استاد گوش می‌دهند ذوق میکنم انگار اولین باره این صحبت ها را می‌شنوند در حالیکه از وقتی همراه و همیار استاد شده اند پای ثابت این گفت و گوها بوده اند. خیلی تحسین برانگیزه. چقدر مثال دارایی های مادی و دارایی های معنوی دقیق و بجا گفته شد. افرادی را می‌شناسم یک بیستمِ دارایی های مادی و معنوی استاد را ندارند ولی خیلی به خودشون می نازن. من دوست دارم مثل استاد باشم که به اندازه ی خودم دارایی مادی داشته باشم هم واقعا از نظر ذهنی مستحکم و غیروابسته بتونم زندگی کنم. این خیلی خیلی قشنگه و صد البته به تلاش ذهنی نیاز داره. راجع به اینکه مشاهده ی انجمن معتادان گمنام باورهای ذهنی تون رو بسیار تحت تأثیر قرار داد گفتید. بهتر قدر خودم و لحظاتی که تونستم کنترل ذهن کنم و سمت مواد نروم را دانستم و سپاسگزارتر شدم. با همه ی فشارهایی که روم بود و البته دلیل اصلیش وجود فردی در بستگانم بود که از نزدیک می دیدم داره به قهقرا میره و ترس از اینکه مثل او نشم همیشه منو از این اتفاق منع کرد.( من ناآگاهانه به چیپس پیرینگلز معتاد بودم.وقتی ترکش کردم تازه فهمیدم اعتیاد چیه و با ذهن و بدن چکار میکنه) بعدا هم سمت ساقه طلایی و شیرکاکائوی قند قرمز رفتم و در دوره ی قانون سلامتی متوجه شدم که آنهم نوعی اعتیاد است. خدا رو صدهزار مرتبه شکر که از خواب غفلت بیدار شدم و کنترل ذهن را تمرین میکنم. هنوز خیلی مانده تا به درجه ی استاد و خانم شایسته در زمینه ی رعایت قانون سلامتی برسم. دوستتون دارم بهترین و زیباترین هدیه های الهی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: