مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی - صفحه 10
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-02-05 10:34:422025-02-06 06:34:51مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام و درود بر استاد گرامی و گرانقدر و عزیز
سلام بر همراه بینظیر استاد سرکار بانو استاد مریم شایسته عزیز
امیدوارم که حال دلتون عالی عالی عالی باشد و همیشه شاد و سلامت و سعادتمند و خوشبخت
سلام بر دوستان هم قدم و همراه در این پروژه عالی مهاجرت به مدار بالاتر
امیدوارم که حال دل شماها هم عالی و عالی باشد و سرشار از انرژی برای یک روز جدید دیگر
گام بیست و سوم باورهای قدرتمندکننده برای درمان وابستگی
خدا رو شکر که باز هم قسمتم شد در این گام همراه دوستان و استاتید عزیز باشم و بتونم خوب درس رو یاد بگیرم و خوب اجرا و خوب نتیجه بگیرم
درمان رفع وابستگی فکر کردن به گذار بودن دنیا، فکر کردن به مرگ، فکر کردن به اینکه این وسیله که داریم ممکن است از بین برود، این آدمهایی که باهاشون هستیم یک روزی از دنیا خواهند رفت، گذار بودن دنیای مادی کمک میکند که به چیزی وابسته نشویم
همین الان ما وابسته به این سایت بینظیر در دنیا شدیم، مگه میشه یه این سایت به این خوبی و حال خوب کن وابسته نبود، مگه میشه یک روزی از خواب بیدار بشی و این سایت نباشه، فکر کردن بهش هم آدم رو دیوانه میکنه…. ولی نه… باید به چیزی وابسته نباشیم حتی این سایت.. حتی آدمهای دور و برم… حتی … حتی … توی فایلی استاد میگه که مرگ انتقال انسان از این دنیا به جایی بهتر هست، به جایی که متعلق به اونجا بودیم به جای بهتر از اینجا این دنیای مادی گذارست چقدر این فکر قشنگه که ادم میتونه راحت زندگی کنه.. اینقدر حرص این دنیا رو نخوره … اینقدر ناراحت از دنیا رفتن اطرافیان نباشیم و بدونیم که اون رفته جای بهتر آخ که این باور رو تو خودمون تقویت کنیم دیگه وقتی یک نفر از دنیا میره این همه مراسمات مختلف براش نمی گرفیتم و غم و ناراحتی سر نمیدادیم اخ که چقدر دین اسلام رو به ما اشتباه معرفی کردن سالهاست که داریم برای امامانمون گریه و زاری و غم و ناراحتی… ولش کن ببخشید … منظور اینکه هممون به همه چیزهایی که داریم وابسته هستیم، به گوشی، لب تاپ، ماشین، خونه، فرزند، همسر، پدرومادر، خواهروبرادر، و الی آخر ولی اگه یاد بگیرم که بابا همه اینها موقتی امانتی دست من هستم که باید یک روزی از اینها بگذرم، از اینها جدابشم، رها باشم و از لحظه لحظه زندگی لذت ببرم
الان که دارم این متن رو مینویسم ساعت 10:42 روز پنج شنبه 18بهمن ماه 1403 هست، در یک مجموعه ای بنام پاردایس هاب، از این مجموعه که میزو صندلی اشتراکی یا اتاق کار ساعتی یا روزانه یا ماهانه اجاره میدن، نمیدونم کسانی که میخونند آشنایی دارن یا نه، این مجموعه ها که یکی من دارم استفاده میکنم بنام پاردایس هاب هست و یک مجموعه دیگه بنام همکارا حالا شاید بیشتر هم باشند، میزوصندلی، اتاق خصوصی، اتاق جلسات، ساعتی و روزانه و ماهانه اجاره میدن، چای و قهوه و دستشویی و وایفا و اینترنت و … تو گوگل بزنید میاره… برای کسانی که شرایط کاری چند نفره دارن و جایی یا مکانی برای کار کردن ندارند اینجاها جای خوبی است، و برای تک نفره مثل که امروز کتابخونه محل باز نبود اومدم اینجا.
هم برای کار کردن روی فایلها و دوره ها هم برای ترید کردن.
حالا چرا اینا گفتم میگم
وقتی روی خودمون کار میکنیم آدمهایی که باهاشون در ارتباط هستیم مهم نیست که چقدر تلاش کنیم باهاشون باشیم، از آدمهایی که هم فرکانس نیستیم جدا میشویم این قانون هم فرکانسی و هم مداری است.
من یک کارمند بودم با 25 سال سابقه، حدود 3یا4سالی هست که با استاد و مباحثش آشنا شدم ولی بیشتر به طور ناپیوسته و حال خوب کن فایلها را گوش میدادم و تمرینات هم جدی نمیگرفتم، از سن 20سال خدمت من تقاضای بازنشستگی داشتم ولی به دلایل مختلف با من موافقت نمیشد، خوب توی اون سازمان و اون اداره و اون اتاق کارم نفراتی که با هم بودیم هم فرکانس هم بودیم چون توی یک مکان و اداره بودیم به قول استاد کبوتر با کبوتر باز با باز.
از اون موقع که با استاد آشنا شدم احساس میکردم که جنس فکر کردنم و صحبتهام کمی تغییر کرده ولی خیلی نه.
تا اینکه امسال از اواخر خرداد ماه بیشتر روی خودم و باورهام کار کردم و بودن تو این سایت و انجام تمرینات بخصوص فایلهای دانلودی اجرای توحید در عمل رو بهتر و بیشتر انجام میدادم و در واقع جنس افکارم و فرکانسهام در حال تغییر کردن بود تا اینکه به طرز معجزه آسایی بازشست شدم (که کامنت بازنشستگی اتفاقات بازنشستگی و دست خدا و هدایت رو توی فایلی گفتم، نتوستم پیداش کنم که آدرسش رو بزارم، بعدا توی پروفایلم خواهم گذاشت چون یک اتفاق بینظیر بود) در واقع همون حرف استاد افکار و فرکانس و مسیر و شکل فکری من عوض شد و طبق قانون، کائنات و جهان منو از اون موقعیت جدا کردند چون من در حال تغییر هستم، و با همسر عزیزم که همراه و هم قدم هستیم در این مسیر پا گذاشتیم و در واقع همون همکار هم فرکانس و هم مدار بیشتر باهم شدیم چون از زمان بازنشستگی بیشتر در منزل هستم و بیشتر با همسر جانم عزیز دلم وقت میگذرونم ولی چون بچه کوچیک داریم و نیاز به بازی و شلوغی کردن داره وقتایی که نیاز هست میرم کتابخونه یا مثل این مجموعه یا جای دیگه… ولی در کل مسیرم نسبت به قبل یعنی 7یا8ماه پیش عوض شده چون جنس فکریم عوض شده است، در واقع خودم فرکانسش رو فرستادم که خدا و جهان هم به فرکانسم پاسخ داد و خدا رو شکر که این مسیر رو برام مهیا کرده که هم روی خودم کارکنم، هم بیشتر با همسرم باشم و هم قدم با هم باشیم و هم زندگی گذشته خودمون رو تغییر بدهیم.
من خودم روی خودم کار میکنم، روی باورهام کار میکنم، و آدمهای هم فرکانس با من هماهنگ میشوند، و هم مدارم میشوند و آدمهای غیرهم فرکانس از من جدا میشوند
تو محل کارم، شاغل که بودم؛ این 3یا4اواخر که فایلهای استاد رو گوش میدادم و یادداشت میکردم اگر برای لحظه ای از پشت میزم و اتاقم بیرون میرفتم، یک همکار خیلی فضول و زیرابزن داشتم که وقتی برمیگشتم متوجه میشدم که اومده دفترمو نگاه که ببینه من چکار میکنم و چی مینویسم، و منم چیزی بهش نگفتم، چندباری هم رفت پیش این و اون بازرسی و جاهای دیگه زیراب هم زد، که مثلا برای من مشکلی درست کنه، خب منم که کاری غیر از بودن در مسیر توحید و خوبی و تغییر افکار کاری نمیکردم و به کسی هم کاری نداشتم و برای کسی هم ضرر نداشتم چون هم از تایم استراحت و فراغت از کارم فایلها رو گوش میکردم و هم منم دوست دارم جهان رو برای زندگی خودم و دیگران بهتر کنم این رسالت این سایت هست، به قول استاد برگرفته از کلام خدا در قران که گفته هیچی برگی بدون آگاهی خداوند از درخت پایین نمیفته و اگر خدا بخواد کسی رو بالا بکشه تموم دنیا هم جمع بشن که نذارند نمیتونن کاری کنند، به قول استاد، در واقع افکار خودم باعث شده بود که ادمهای نامناسب دوروبرم باشن و ایراد از خودم بود ولی وقتی ایراد رو برطرف کردم ادمهای ناماسب ازم دور شدن، و خدا منو از اون افکارهای نامناسب دور کرد، الان تو این مجموعه که هستم هر آدمی با افکار خودش هست، اگه خسته شدم وسایلم رو میزارم و میرم و برمیگردم اینجا اصلا کسی به کسی کاری نداره هر کسی سرش تو کار خودش هست و به فکر خودش
خدا رو شکر که مسیرم راهم وقتم همونجور که دوست داشتم و دارم خداوند داره برام رقم میزنه
توانایی بیرون امدن از منطقه امن رو خدا بهم داده و امیدوارم این توانایی و توانایی های دیگرم بهتر و بهتر شود با کارکردن روی خودم در همه زمینه ها تغییر کنم و روزبه روز بهتر وبهتر شوم
خدیا شکرت
گام بیست و سوم
2025/02/6
1403/11/18روز215
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد و مریم عزیز و دوستان گل
خدایا شکرت که یک روز دیگه فرصت دارم که زندگی امو خلق کنم و تمرین کنم که کمتر به مسیر انحرافی کشیده بشم و درمسیر درست قدم بردارم.
اینکه گفتید اگر آدمای خوبی دور و برمون نیستن بخاطر اینکه که خودمون هنوز ضعف داریم و مشکل داریم .
اره دقیقا درسته اینکه گفتید وقتی ما روی خودمون کار میکنیم فرکانس هامون تغییر کنه حتی اگر خودمون هم بخواهیم نمیتونیم با یسری آدمها ارتباط بگیریم .
یاد روزهای قبل از آشنایی با شما و سایت افتادم که من توی یک جهنمی گرفتار بودم که هرچی دست و پا میزدم بیشتر غرق میشدم و همیشه همان اتفاقات و آدمهای مشابه وارد زندگیم میشدن و اصلا نمیتونستم ازاین شرایط رها بشم
تا روزی که تصمیم گرفتم که دیگه ادامه ندم یا میمیرم یا شرایط درست میشه و از اون روز به بعد شرایط جهنمی که توش بودم هر روز بهتر بهتر شد یه جورایی از ته جهنم اومدم وسطای جهنم و بعدش آروم آروم از جهنم خارج شدم خداروشکر و دیگه اصلا آدمای جهنمی و بهشون برخورد نکردم و خداروشکر به آرامش رسیدم
فقط فقط زمانی این اتفاق افتاد که من من من من خود من تصمیم گرفتم که دیگه اون شرایط به ظاهر بهشتی اما جهنمی و تحمل نکنم و تمومش کنم .
بعداز اون اتفاق تقریبا بعداز6ماه بعدش با برخورد به یک تضاد که اونجا بود که من دیگه تسلیم واقعی شدم و رها شدم و گفتم خدایا من نمیدونم و تو بگو و توی داستانم توی پروفایلم نوشتم که چیشد و با خدا اول آشنا شدم و بعدش با سایت استاد و من وارد مسیر رسیدن به بهشت شدم خدایا شکرت
بعضی وقتا که شیطان میاد که احساس امو بد کنه یهو برمیگردم به گذشته و میگم من نسبت به 2سال پیش خیلی خیلی رشد کردم و خودمو از جهنم کشیدم بیرون و احساسم عالی میشه و خدارو شکر میکنم که وقتی که خواستم ازش و اونم هدایتم کرد و دستمو گرفت
میفهمم و به خودم میگم آفرین تو که تونستی از جهنم بیایی بیرون پس میتونی به بهشت بری
توکه تونستی اینقدر شخصیتت و تغییر بدی. پس از پس خیلی از کارها و مهارتها هم برمیایی
توکه تونستی روی پای خودت وایسی و به خدا توکل کنی پس میتونی اتفاقات بزرگتری و خلق کنی
خدایا شکرت که امروز اینجام و میتونم اینارو بنویسم و ازت تشکر کنم
سلام استاد عزیز
سلام خانم شایسته نازنین
استاد نمیدونم چی بنویسم ،توضیحات شما در ابتدای این فایل شاید هیچ جای دنیا و در سخنان هیچ فردی نشود پیدا کرد .
چه آگاهی های عالی ای، سرمایه اصلی دارایی نیست،توانایی در توکل برخدا،توانایی حل مسئله ،کنترل احساسات ،بهتر کردن ارتباط با دیگران ،بیرون آمدن از منطقه امن،جسارت بیشتر داشتن ،استاد عزیزم اینها نیازهای این روزهای من است که باید به بهترین شکل ازشون استفاده کنم ،
من گاهی اوقات خودمو یک آدم معتاد میبینم معتاد به منفی بافی،احساس بد به دیگران یا ترس از دیگران،تمرکز روی عیب وایراد های دیگران و خدا را شکر با کمک دوره عزت نفس و عشق و مودت دارم از این اعتیاد دوری میکنم اما گاهی اوقات میگم این عیب وایراد ها اینقدر ریشه ای و قدیمی هستند که باور نمیکنم بتونم برای همیشه پاک پاک شوم، اما این فایل شما امید را در دلم زنده کردکه میتونم از شر این اعتیادها خارج شوم،اگر جهاد اکبری راه بیندازیم و امید و انگیزه داشته باشم که میتونم بهترین خودم بشوم.
به نام خدای مهربان
سلام به همه دوستان و عزیزان از استاد تشخیص اصل از فرع گرفته تااا بهترینها در اجرا و عمل تااا شاگرد ممتازااا و نمونه هااا تاااا نماینده و اونی که ته ته کلاس رو نیمکت آخر نشسته و هر از گاهی یه نگاهی به تخته کلاس می اندازه چند ساله همون عقبه ولی بالاخره هست حضور داره
خب همه رو گفتم دلم میخواست همه رو تک تک بچه ها رو نام ببرم انقدر که دوستتون دارم
خدارو هزاااارااان بار سپاسگزارم برای حضورم تو سایت معنوی عباس منش دات کام
دیروز یه تکه از فیلمی دقیقا نمیدونم کدوم فیلم بود چون تلویزیون تایم بیشتری روشنه بواسطه حضور همسرم تو خونه، یه جمله شنیدم که از طرف مقابلش پرسید
تو صبحها برای چی از خواب بیدار می شی
و این سوال و فکر کردن راجع بهش همه فضای فکریم رو گرفته چند روز بود داشتم فکر میکردم من هدف دقیقی ندارم هر روز دارم یکسری کارای تکراری خونه رو انجام میدم و البته تو سایت بودن و زبان خواندن هم هست ولی راضیم نمیکنه تو فایل قبل استاد گفتن ورودی مالی داشته باشید و این خلا اذیتم میکرد تو عقل کل سوال خوبی پرسیده شد و دوستان عالی جواب دادن مخصوصا داداش گلم حمید نارنجی ثانی
اینکه تا وقتی تو سایتم حالم خوبه
دیگه این آگاهی اومد و گفتم خودش به وقتش اتفاق می افته درآمد رو میگم
بعد تو این فکرا بودم که این سوال از اون فیلمه یه صحبت از طرف خداوند بود که
صبحها برای چی برای چکاری برای چه هدفی به چه عشقی از خواب بیدار می شی
و من دارم بهش فکر میکنم دارم جواب میدم دارم مینویسم تا ببینم چی میشه
خدای مهربان و لطیف و رزاق خودم رو شکر میکنم
براتون بهترینها رو آرزو میکنم
غرق نور الهی باشید.
گام بیست و سوم از پروژه مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر-باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی
به نام خداوندی که هرچه داریم از آن اوست.
سلام به استاد عزیز و مریم جان و همه ی دوستان هم کلاسی
خداروشکر که این فرصت رو داشتم تا این گام همراه این پروژه باشم و از آگاهی های بی نظیرش استفاده کنم و رشد کنم.
دوباره از خدا اجازه میخوام تا درک و دریافتم رو از این گام بنویسم تا هم بهتر برای خودم به این روش مرورش کنم و هم شاید کمک کوچیکی به بقیه ی دوستام در این مسیر داشته باشم.
بریم به امید خدا :)
سوال اول-راهکار اصلی برای رفع وابستگی؟
———–
اگر مفهموم وابستگی رو بخوایم در مقوله ی وابستگی های مالی و موضوعات دنیوی در نظر بگیریم ، آگاه بودن به گذرا بودن دنیا میتونه کمک کننده باشه تا کمتر وابسته بشیم.
آگاه بودن به مقوله ی مرگ و دائمی ندیدن این دنیای مادی به ما کمک میکنه راحت گیرانه تر با مسائلمون در این دنیا برخورد کنیم.
در مورد وابستگی در روابط انسانی هم باید یعی کنیم موضوع رو از بعد فرکانس ببینیم و درک کنیم.
یعنی این باور رو ایجاد کنیم که مهم نیست ما چقدر دلمون میخواد با یه نفر در ارتباط باشیم یا نباشیم ، جهان طبق قانون کبوتر با کبوتر باز با باز رفتار میکنه.
پس اگر آدمای نامناسب اطرافمون هستن نشانه ی اینه که خودمون به اندازه ی کافی تغییر نکردیم و تنها راه بیرون رفتن این آدما از زندگی ما اینه که خودمون به اندازه ی کافی تغییر کنیم.
اگر هر آدمی به هر دلیلی از فضای فرکانس فکری من بیرون برن طبق قانون جهان بین ما فاصله ایجاد میکنه و افرادی که هماهنگ ترن با باورهای جدید من وارد زندگیم میشن.
مهم نیست این افراد چقدر به ما نزدیک باشن ، پدر مادر خواهر و برادر ما باشن ، حتی مهم نیست همسر یا فرزند ما باشن.
زور فرکانس ها خیلی بیشتر از این نسبت های خونی بین ماست.
بنابراین با حفظ تمرکز روی خودمون بیایم بگیم من روی خودم داره آگاهانه کار میکنم و این وظیفه ی سمته منه و جهان هم افراد هم فرکانس با من رو وارد زندگیم میکنه و من از بودن باهاشون لذت میبرم.
ممکنه به هر علتی من یا طرف مقابلم فرکانس هامون عوض بشه و دوباره این پروسه تکرار میشه و جهان ما رو از هم جدا میکنه و آدمای هم فرکانس با من رو وارد زندگیم میکنه.
مهم ترین ماموریت من اینه که روی خودم کار کنم و فرکانس هام بره بالاتر و آدم بهتری از نظر شخصیتی بشم ، بتونیم مفید تر باشم و اجازه بدم خداوند آدمای مناسب رو وارد زندگی من بکنه و من از بودن باهاشون لذت ببرم.
سوال دوم-علت عدم وابستگی به دارایی های خود؟
———–
سرمایه ی اصلی هر انسانی چیزی غیر از خونه و ماشین و ملک و املاکشه .
اما از ابتدای مسیر رسیدن به این دارایی ها به این شکل نیست و باید تکاملش طی بشه.
مسلما در ابتدای مسیر ساختن ثروت ، خرید اولین دارایی مثل خونه بهمون اعتماد به نفس میده و خرید دومین خونه این اعتماد به نفس رو بیشتر میکنه و باعث خودباوری ما میشه.
اما از یه جایی به بعد این مسیر و با رسیدن به این دارایی ها باید ازشون گذر کرد و دیگه وابسته شون نشد.
دارایی اصلی قدرت ما در توکل به خداونده و علم به اینکه همون دارایی های مادی هم با توکل به خودش وارد زندگی ما شده.
هرچقدر مهمه که حساب کتاب این دارایی های مادی رو با ریز جزئیات نداشته باشیم و نسبت بهشون رها باشیم ، مهمه که در مسیر افزایش دارایی اصلی مون که توانمندی های فردی ما و باورهای قدرتمند کننده ی ماست دقیقا بدونیم چی داریم و چی نداریم و کجای مسیر هستیم و برنامه ی جدی داشته باشیم که هر روز افزایشش بدیم.
اونوقته که اتفاقا نتیجه ش تو افزایش دارایی های مادی ما هم خودش رو نشون میده یعنی خروجی ش میشه ثروت بیشتر.
هرچقدر بیشتر حساب کتاب دارایی های مادی مون رو داشته باشیم ما رو بیشتر به خودش وابسته تر میکنه.
مهم ترین دارایی ما قدرت یادگیری ما و توانایی ما در حل مساله ، کنترل احساساتمون ، باور کردن قدرت خداوند و قدرت برقراری ارتباط با دیگران و خارج شدن از منطقه ی امنه مونه.
سوال سوم-مهم ترین راهکار برای ترک اعتیاد؟
——–
راهکار اصلی درمان اعتیاد تلاش فیزیکی و زور زدن و تقلا داشتن نیست.
راهش معنویه و اتصال به خداوند و تسلیم شدنه.
حضور در جلسات انجمن معتادان گم نام میتونه این باور و امید رو ایجاد کنه که هرچقدر هم به ته تاریکی در این مسیر رسیده باشیم، باز به حکم انسان بودن و داشتم قدرت تغییر زندگی خودمون میتونیم دوباره به مسیر برگردیم و زندگی خودمون رو تغییر بدیم.
نه تنها میتونیم دوباره سلامتی مون رو به دست بیاریم بلکه میتونیم به موفقیت های مالی بزرگ برسیم و صاحب کسب و کارهای موفق باشیم.
همه چیز ممکنه چون ما انسان هستیم و با قدرت ارسال فرکانس در هر لحظه داریم اتفاقات زندگی خودمون رو خلق میکنیم.
ممنون از توجه تون به کامنت من دوستان :)
همگی در پناه الله یکتا باشین :)
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
راهکار اساسی شما برای رفع وابستگی چیست؟
-بستگی دارد وابستگی نسبت به چه چیز باشد
-اگر منظور وابستگی عاطفی باشد بهترین راهکار آن:
*فکر کردن به ناپایدار و گذرا بودن زندگی و
*فکر کردن به مرگ است
نمی توانیم با وجود دوست داشتن اشخاص:
-از این حقیقت غافل باشیم که زمانی مرگ آنها فرامی رسد
داشتن وسیله ای و دوست داشتن آن:
-با مرگ این وسیله دیگر وجود نخواهد داشت
گذرا دانستن جهان مادی به ما کمک می کند:
به اشیاء یا افراد وابسته نشویم*
هیچ پدیده ای را:
*دائمی ندانیم
*مرگ هر لحظه می تواند برای ما یا هر شخص دیگری اتفاق بیافتد
بنابراین:
زندگی را بسیار راحت تر در نظر بگیریم
اگر قانون فرکانس را به درستی درک کنیم متوجه می شویم:
-مهم نیست تا چه حد تلاش می کنیم با افراد ارتباط داشته باشیم به محض تغییر فرکانس های ما یا طرف مقابل از یکدیگر به هزاران طریق جدا می شویم
-اگر افراد نامناسب را در اطراف خود مشاهده می کنیم ایراد اساسی در باورها و فرکانس های ماست
-به جای مقصر دانستن دیگران خود را مقصر بدانیم
-افراد در هر لحظه به هر دلیل ممکن است شکل نگاه و دیدگاه شان تغییر یابد و از فرکانس ما خارج شوند
-مهم نیست افراد دور یا نزدیک باشند جهان عادلانه افراد هم فرکانس را وارد زندگی ما کرده و افراد غیر هم فرکانس را از زندگی ما خارج می کند
-همه ی ما قوانین الهی را می دانیم به همین دلیل تقلا و تلاش بیهوده برای نگه داشتن افراد به هیچ وجه تاثیری ندارد
-وظیفه ی ما کار کردن بر روی باورهایمان است تا افراد نامناسب از زندگی ما حذف شده و افراد با کیفیت وارد زندگی ما شوند
چه باوری دارید که اجازه نمی دهید دارایی های شما به پایتان بند شود و اجازه ندهد شما ریسک (از دیدگاه ناظر بیرونی )کنید؟
-سرمایه ی اصلی ما دارایی های مالی ما نیست
-به همین دلیل از میزان سرمایه های مالی خود اطلاعی ندارم
-اگر بر روی سرمایه های مالی خود حساب کنم بر سایر سرمایه ها حساب نمی کنم
-بنابراین دارایی اصلی خود را توانایی ها استعدادها توکل و ایمان خود بدانیم و تمام تمرکز خود را بر روی آنها قرار دهیم
-باید بدانیم دارایی های اصلی ما که توانایی ها خداوند توکل اعتماد به نفس و مهارت ها است به چه میزان است و هر روز در پی پرورش و رشد آنها باشیم
-سرمایه های مالی نتیجه ی بهبود سرمایه های اصلی است و لازم به شمارش آنها نیست
-توانایی یادگیری حل مسئله کنترل احساسات باور کردن خداوند توکل به خداوند ارتباط با دیگران بهتر کردن مهارتها بیرون آمدن از منطقه ی امنمان جسارت و شجاعت مهارت های اصلی ماست
اولین راهکار شما برای ترک اعتیاد چیست؟
-اعتیاد مسئله ی بسیار پیچیده ای است
-دلایل ان خلاهای درونی و عدم کنترل ذهن نقش بسیار ریشه ای و اساسی در شخصیت فرد معتاد دارد
-فردی که با استفاده از مواد مخدر که عامل بیرونی است به احساس خوب دست میابد مراحل پیچیده ای برای رها شدن از آن دارد
-افراد معتاد برای دستیابی به مواد مخدر ممکن است دست به هر اقدامی بزنند
-بسیاری از افراد معتاد ممکن است پاک شوند اما پاک ماندن آنها تضمین شده نیست
-عضویت در انجمن معتادان گمنام بهترین شیوه برای ترک اعتیاد است
-همه ی افراد می توانند حتی اگر به پایین ترین درجه هم برسند خود را تغییر دهند
-از اساس و اصول آموزه های انجمن ان ای برای درمان بسیاری از اعتیادهای دیگر نیز استفاده می شود
-حتی اگر اعتیاد به مواد مخدر نداریم می توانیم به این انجمن رفته و ببینیم افراد تا چه حد می توانند تغییر یافته و شخصیت خود را بهبود دهند
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدای مهربان
پله 23
خدایا ممنونم که هدایتم کردی و در جهل نماندم
چطور میتونم برای این نعمتت شکر گزار باشم
فکر میتونم با رفتار های الهی شکر این نعمت رو بتونم به جا بیارم
از اینکه وابسته هیچ چیز و هیچ کس نباشم
خودم رو رها و آزاد از هر چیز کنم
خدا جونم کمکم کن ویژگی های رو در خودم بیشتر کنم
واقعا از لحاظ وابستگی مثل گذشته نیستم
ولی جا داره که خیلی بهتر بشم
واقعا این رو با جون دل بپذیرم و اجرا کنم که
این دنیا گذری هست و هیچ چیز دائمی نیست
البته وقتی یک چیزی وقتی خیلی منو ناراحت میکنه با این خودم رو آروم میکنم که هیچ شرایطی ایستا نیست و همه چیز میتونه تغییر کنه
و برای همین برا خودم و دیگران راحتر می گیرم
و آرام تر و شاد تر میشم
و اجازه میدم خداوند کارهای که باید انجام بده رو انجام بده.
خدایا شکرت که روز به روز مقاومتم کمتر میشه
خدایا شکرت که روز به روز نرم تر و روان تر میشم در مقابل تو
سرمایه اصلی
یا
دارای اصلی
واقعا وقتی آدم به گذرا بودن دنیا فکر میکنه
و ایستا نبودن جهان هستی فکر میکنه
درمیابد که دارای های مادی نمیتونه دارای اصلی باشه
و باید آدم روی یک چیزی که فناناپذیر هست حساب کنه
مثل توانایی ارتباط با خداوند
مثل توانایی باور داشتن به الله
مثل توانایی حساب باز کردن روی خداوند
مثل توانایی بیشتر کردن ایمان به غیب
مثل توانایی حل مساله
یعنی یک انسان به این مرحله برسه که اگر من تمام مادیات و آدم دور اطراف خودم رو از دست بدم آیا میتونم دوباره همشون رو بسازم؟
توانایی اعتماد داشتن به خود و خدای درون خود
توانایی یادگیری هر آنچه که برای مسیرم نیاز هست
و
…..
خدایا شکرت
ممنونم استاد عزیزم
ممنونم مریم جونم
ممنونم از کسانی که سوال های خوب میپرسن
عشق براتون
درود براستاد عزیزم وحانم شایسته عزیز ودوستان هم فرکانسم…
خیلی تحسینتون میکنم استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز این فایل واقعا عالی بود…
من وابستگیای خیلی زیادی داشتم و بعضیاشم دارم هنوز ولی دارم درک میکنم چرا وابستگی بوجود میاد اصلا؟؟؟
تو سری خوردن یکی از عوامله چون من اینجوری بار اومدم و این توسری خوردن با مقایسه کردن من با بچه های مردم بود..اینقد این فشار زیاد بود که من میترسیدم بگم هستم و میخواستم خودمو نابودکنم اینقد سخت بود از همون زمان بچگی…
بد بودن اوضاع مالی خانواده و توی مضیقه بودن از ابندایی ترین امکانات زندگی …
و زمانی هم که چیزی میدادن اینقد احساس گناه میدادن بهم که فکر میکردم من آدم نیستم و ببخشید یک حیوون هم که توخونه نگه میدارن بهش آب و علف میدن..
اینی که متوجه میشدم برا خونواده ارزشی ندارم و اصلا دوست داشتن توخونه ما معنی نداشت اونم سخت بود …این بی توجهی منو میکشوند دنبال توجه از دیگران…
بی احترامی تو خونواده منو میکشوند سمت دریافت احترام از دیگران…
حتی موقع ازدواجم که شد اینقد بها ندادن بهم که خودم تو سن 21 سالگی ازدواج کردم و برای تسکین خودم از سن 8 سالگی سیگار و از سن 15 سالگی مواد میکشیدم و این داسنان ادامه داشت نا 16 سال مصرف به انجمن معتادان گمنام هدایت شدم و این نقطه شروع یک زندگی دوباره شد و یک تولدی دیگر…
خوب شدن از درد اعتیاد یک شبه اتفاق نمیافته…جمله ی معروفی داره انجمن که میگه مایک شبه معتاد نشده ایم…ولی با طی زمان و استمرار در جلسات و ارتباط با راهنما از اون اوضاع حدود 18 سال میگذره که خب اون حسین همون زمان بدیار باقی رفت و یک حسین جدید متولد شد…
حدود15 ساله کسب وکار شخصی خودم رو دارم و امکانات زیادی از نظر مالی کسب کردم…
خدایی مورد اعتمادم منک نسیه نمیخرم ولی هرجایی که منو میشناسن اکه نسیه بخوام بخرم بدون مدرک حرف منو سند میدونن و این از برکات انجمن هست….
اعتیاد یک بیماریه راه درمانی نداره فقط میشه کنترلش کرد و هرزمانی یک معتاد درحال بهبودی ادعای توانایی کرد و جداشد باز بر میگرده به گذشتش…
سپاسگزارم
عاشفتونم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به همه دوستان
مرور مطالب:
وقتی به این موضوع وابستگی که در خودم هست ریز میشم میفهمم یکی از مهم ترین دلیل هاش اینه که واقعا خودم رو دوست ندارم و برای همین که در درونم ارزشمندی ندارم میام خودم رو به یه عامل جدای از خودم پیوند میزنم یعنی مثلا شغلم رابطه ام . پدر و مادرم . زیباییم . مهارتم. مواد مخدر . الکل . ثروت . لایک و ستاره های سایت . و … وجودمو گره زدم به این هاکه به من لذت و تایید بدهند ولی این لذت ها پایدار نیستن و مثل الکل میپره
یعنی اگه بخوام وابستگی رو برای خودم مثال بزنم مثل درختی میشه که که کنارش یه چوب گذاشتن که شاخه هاش کج نشه و برای انسان هم اون وابستگی مثل همون چوب هست که روش خیلی حساب و بهش تکیه کرده
اگه بازم دقیق تر نگاه کنم کنم مثلا در بحث ثروت , پول نتیجه یه سری باورهای درست هست . و اعتیاد یا هر رفتاری نتیجه یه سری باورهای پنهان در من است . این باور باعث این رفتار میشه . یعنی یه جورایی مغز میخواد خودشو اینجوری از اون احساس خلاص یا لذت ببره کنه که نتیجه اش این رفتار میشه .
من در گام قبلی برای خودم نوشتم که از خودم در مورد چرایی انجام اعمال بپرسم .
توی بحث وابستگی که پاشنه من اشیل هست و این رفتارها داره از من به طور خودکار سر میزنه یه سری باورهای پنهان باید تغییر کنه برای همین به این نتیجه رسیدم که اگر شب و روز زاری کنی و دعا کنی به خدا که از دست اون عمل رهایی پیدا کنی یا بدست بیاری فایده نداره بلکه تا اون ذهنیت پشت پرده باید عوض بشه .
یعنی به نظرم کسی که پرخاشگره یا هرچی اگه حتا چسب به دهانش بزنی که مدت ها بسته باشی اما بعد مدت ها باز کنی بازم به همون پرخاشگری ادامه میده . چون اون برنامه ذهنی تغییر نکرده فقط ماست مالی شده . به همین دلیل دوست دارم به خودم یاداور بشم که اهرم رنج و لذت خیلی خوبه اما تا وقتی که اون پذیرش و امادگی ذهنی محیا نباشه اون اهرم عمل نمیکنه
خداروشکر
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
خیلی اوقات من درگیر افکار و باورهایی می شدم که خودم را نیازمند حضور و بودن دیگران می دانستم
همیشه دنبال آنها بودم و یک جورایی در وجود خودم به این فکر می کردم که چطور باید آن شخص را حفظ کنم
یا اینکه به یک چیزی دل می بستم
خیلی آنرا دوست داشتم
همیشه نگران از دست دادن آن شخص و یا آن شی و چیز بودم
خوب این خیلی یادم را بد می کرد
نگران بودن
دلشوره و استرس داشتم
درگیر افکار بد شدن
همه سبب می شد ک نتوانم یک آرامش خوب را داشته باشم
اما اکنون به این درک و منطق رسیده ام که باید و باید همیشه دل به خدای خودم بسپارم و از او بخواهم که من را هدایت کند
این واقعا برای من ارزشمند است و از اینکه می توانم به خدای خودم اعتماد کنم واز او کمکم بگیرم خداوند راه و مسیر را به من نشان خواهد داد
اکنون به این درک و منطق رسیده ام که فقط و فقط روی خودم حساب باز کنم
از خدای خودم کمک بگیرم
او را همیشه دوست و یار خودم بدانم
من آنچه که در وجود خودم دارم به من کمک می کند تا به راحتی و آسانی بتوانم به سوی موفقیت گام بردارم
من خودم بهترین سرمایه برای خودم هستم
حال خوبی که دارم
احساس آرامش که دارم
خداوندی که در کنار من است
دوستان و فامیل و اقوامی که در کنار من هستند و دستهای خدای مهربان برای من هستند
اینها واقعا سرمایه های من است
هر چه بهتر و بیشتر ببینم جهان هم بهتر و بیشتر را به من می دهد
چقدر این نگرش زیبا و عالی است
چقدر این نوع دیدگاه حس و حال خوب به من می دهد
واقعا خوشحال هستم که امروز به این فایل فوق العاده هدایت شدم
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها