مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی - صفحه 2

255 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1713 روز

    بنام خداى فراوانى ها 🌹

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمى ام ❤️

    چقد روى مسئله مهمى استاد تمرکز کردن روى اصل

    تمرکزشون روى خروجی نیست

    روى این نیست چقدر ملک دارم چقد پول دارن

    ودر واقع اینا رو چک نمکی کنن

    چرا ؟

    چون اینا اصل نیستن

    اصل اون عامل اصلى هست که این ملک و پولا رو اورده

    چیا ؟ اون عوامل چیا هستن

    توانایی حل مسئله

    توانایی اومدن بیرون از منطقه امن

    توانایی ارتباط با بقیه

    توانایی در بهتر کردن مهارت هامون

    توانایی ما تو جسارت هامون براى رو به جلو بودن هست

    توانایی ما توى توکل کردن و اعتماد به خدا و جلو رفتنه

    توانایی ما تو تشخیص و اجراى هدایت هاست

    تمرکز باید روى اصل باشه نه فرع

    اگه تمرکز روى اصل باشه باقی چیزها خودش میاد

    پس ما نیاز داریم هر روز خودمون رو رشد بدیم هر روز بهتر از دیروزمون باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  2. -
    نرگس در مسیر توحید گفته:
    مدت عضویت: 1612 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا و مهربان

    سلام خدمت دوستان عزیزم

    خدایا شکرت چقدر این فایل پر از آگاهیه

    سوال این فایل

    راهکار اساسیه شما برای رفع وابستگی چیه؟

    سپاسگزارم از استاد عزیزم که بصورت خیلی عالی توصیح دادن و خانم شایسته هم به نکات عالی اشاره کردن

    چه نکته خوبی گفتن استاد که با فکر کردن به مرگ دیگه آدم وابسته به چیزی نیست

    از خودم مثال میزنم

    من قبلا کلی وسیله داشتم یه کمد پر بود از وسایل خورد و ریزه و لباس

    از وقتی کار کردن روی خودم رو شروع کردم و فهمیدم که نباید به چیزهای دنیا وابسته نبود و ما به نفسی بند هستیم و وقتی ماموریتمون توی این دنیا تموم بشه هیچ چیزی حتی یه سوزن هم نمیتونیم از این دنیا ببریم خیلی راحت تمام اون وسایلم رو هدیه دادم و گذشتم ازشون دوست شون داشتم ولی ازشون استفاده نمیکردم و فقط توی کمدم بود و درش رو قفل میکردم که کسی دست نزنه یا خراب نشه فقط دلم خوش بود که هستن گفتم من که استفاده نمیکنم و باید بدم به کسی که ازش استفاده کنه

    الانم اصلا نمیدونم چقد لباس دارم بعضی وقتا وقتی میرم سراغ لباسام یه لباسایی میبینم میگم عه این لباس رو هم دارم

    به خودم گفتم اگر من بخوام تغییر مکان بدم باید سبک بال سفر کنم

    اصلا خوشم نمیاد چیزی روی دوشم باشه واقعیتش اذیت میشم موقع راه رفتن چیزی دستم باشه بخاطر همین الان خیلی راحت از هر وسیله ای راحت میگذرم

    و این برای اطرافیانم تعجب آوره که چطور یه دختر میتونه اینجوری باشه میگن ما تاحالا دختر اینجوری ندیدیم همه ی دخترایی که دیدیم جونشون بنده به لباسها و لوازم ارایش شون تو که حتی لوازم آرایش هم نداری

    همیشه میپرسن ازم پس تو چیکار میکنی؟

    میگم من سادگی خودم رو دوست دارم

    با خودم میگم اونا لباس دارن لوازم آرایش دارن و کلی چیز فیزیکی دیگه ولی اون چیزی که من دارم اونا ندارن من آرامش درونی دارم

    من عاشق خود واقعیم هستم

    من بجای رنگ آمیزی صورتم وقت میزارم برای ساختن زیبایی درونیم

    من وابسته ی خودم هستم

    خدایا شکرت

    بهترین بهترینها رو براتون آرزو میکنم

    ان شاءالله که همیشه در پناه خدای مهربان سعادتمند و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت

    عاشقتونم بینهایت

    🌺♥🌹♥🌹♥🌹♥🌹♥🌹♥🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 122 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3815 روز

      باریکلا باریکلا عزیزم

      بین این ۳۰ کامنتی که تا الان خواندم این کامنت را نمیشد با پنج ستاره پر و تحسین گذشت واقعا.

      خیلی لذت بردم از جایی که نوشتی؛ من وسیله ارایشی ندارم و به جای رنگ امیزی صورتم سعیم بر زیباتر کردن درونمه

      ممنونم ممنونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    الهه رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 2215 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربونم

    و سلام به دوستای عزیز و بهشتی م

    خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که بهم جانی دوباره؛ نفسی دوباره و تولدی دوباره رو هدیه دادی تا بتونم زندگی بهشتی م رو همراه خودت ادامه بدم.

    خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که دارم با عشق و با احساس فوق العاده عالی و الهی م و با شوق و ذوقم این کامنت ارزشمندم رو مینویسم.

    خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که ما رو خالق زندگی مون قرار دادی تا بتونیم هر انچه رو که دوست داریم وارد زندگی مون کنیم.

    خدای مهربانم تو در جان منی من کم ندارم

    تو ایمان منی من غم ندارم

    اگر درمان تویی دردم فزون باد

    و گر معشوقه ای سهمم جنون باد

    خدایا شکرت که اینقدر حس و حالم زیبا و بهشتیه

    خدایا شکرت که دارم با تک تک سلول های بدنم تو رو حس میکنم

    و اینقدر حال و هوام عالیه که از شدت حس خوب اشک توی چشمام جمع شده

    اشک هایی که برام خیلی مقدسن

    چون تمام وجودم رو زلال و پر از ارامش خودت کرده

    من عاشقتم خدای عزیزم که اگه تمام دنیا ما رو نخان تو ما رو میخای

    تو هستی که برامون همه چیز و همه کس میشی

    خدا جونم این تو هستی که هر وقت و هر زمان و هر جایی که باشیم و صدات بزنیم

    با عشق و با اغوش باز جواب مون میدی

    خداجونم تو قلب و جان منی؛تو عطر نفس های منی

    تو تمام دارایی منی ؛ من عاشقتم خدای مهربونم

    و تنها خودت برامون کافی هستی

    استاد عزیزم من عاشقتم که اینقدر وجودتون پر از ارامش خداست

    و اینقدر زیبا ما رو با خدا اشنا کردی که شده تنها تکیه گاه امن و محکم برامون

    استاد عزیزم نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم و فقط میتونم از خدا براتون عمری با عزت و سلامتی و فراوانی نعمت و ثروت بیشتر رو بخام.

    خدایا شکرت به خاطر تک تک نعمت هایی که بهمون عطا کردی

    خدایا شکرت که ما رو توی اغوش گرم و عاشقانه ت گرفتی و داری به زیباترین زمان ها و مکان ها هدایت میکنی

    خدایا شکرت که منو به این فایل زیبا و الهی و پر از اگاهی هدایت کردی که تک تک کلمات و جملات زیبای دستان بینظیرت که کلام الله ست برام ارزشمندن

    من عاشقتم مریم جانم که اینقدر زیبا و با حس خوبت تون تک تک سوالات رو برای استاد میخونید و استاد هم با عشق داره اگاهی های بینظیرش رو بهمون هدیه میده

    و این فایل ۸ دقیقه ای چنان منو متحول کرد که دارم برای چندمین بار میبینمش و اشکامو جاری کرده و تنها میتونم خدا رو هزاران بار شکر کنم به خاطر اینکه تونستم این فایل پر از اگاهی رو ببینم و مدارم رو بالاتر ببرم

    و دوست دارم سوال و جواب ها رو با عشق هم برای خودم و هم برای دوستای عزیزم بنویسم

    راهکار اساسی برای رفع وابستگی چیه؟

    و جواب استاد عزیزم که منو دیوونه کرد و روحمو پرواز داد “که اگر بحث وابستگی به آدم باشه؛ چیزی که به شدت بهمون کمک میکنه که وابسته نشیم اینه که” به گذرا بودن دنیا فکر کنیم و بدونیم که دنیا گذراست” و ” فکر کردن به مرگ “هست

    “گذرا بودن دنیای مادی” خیلی بهمون کمک میکنه که وابسته به هیچ چیزی و هیچ کسی نشیم و باعث میشه که چیزی رو دائمی نبینیم و همه چیز رو گذرا ببینیم و این رو برای خودمون مرور کنیم که ” مرگ هر لحظه ممکنه اتفاق بیفته چه برای خودمون چه برای کس دیگه ای و همین باعث میشه زندگی رو خیلی راحت تر بگیریم و راحتر از چیزی بگذریم ”

    استاد چقدر زیبا در مورد وابستگی به ادم ها برامون توضیح دادین که خیلی وقت ها ما به ادم ها وابسته میشیم ” بیایم ادم ها رو توی بعد فرکانسی ببینیم یعنی اینکه ما توی یه فرکانسی هستیم و داریم روی باورها و افکارمون کار میکنیم و شخصیت مون رو قوی تر میکنیم و مدارمون رو بالاتر میبریم ؛اون ادم هایی که باهاشون در ارتباطیم اگر که فرکانس شون عوض بشه و یا فرکانس خودمون عوض بشه ؛ مهم نیست که چقدر تلاش میکنم که با اونها باشیم ؛ ما مسیرمون از هم جدا میشه و قانون ” کبوتر با کبوتر باز با باز ” رعایت میشه و چقدر این قانون داره زیبا عمل میکنه

    من عاشقتم استاد که اینقدر زیبا دارید بهمون این اگاهی های ناب رو هدیه میدید و چقدر زیبا بهمون توضیح دادین ” که اگر ادم های نامناسب دور و برمون هستن بدونیم که یه ایرادی خودمون داریم که این ادم ها رو به سمت خودمون جذبشون کردیم” و این بهمون کمک میکنه به جای اینکه ایراد از بقیه بگیریم بیایم ایرادهای خودمون رو اصلاحش کنیم

    و اینو هم بدونیم که ادم ها ممکنه به هر دلیلی مسیر فکری شون و شکل نگاهشون به دنیا عوض بشه و از فرکانس ما خارج بشن و اونوقت جهان”الطیبات للطیبین ” میکنه و افرادی که هماهنگ تر با ما هستن رو وارد زندگی مون میکنه و افرادی که با ما هماهنگ نیستن رو از ما جدا میکنه و مهم نیست که چقدر به ما نزدیک باشن اون ادم ها؛ ممکنه پدر یا مادر و … باشن و زور زدن توی این قضیه اصلا معنایی نداره

    و بهترین کار اینه که بگیم ما رو ی خودمون کار میکنیم و ادم های همفرکانس با ما میان توی زندگیمون و از بودن باهاشون لذت میبریم و به هر دلیلی ممکنه ما عوض بشیم یا اونا عوض بشن جهان ما رو جدا میکنه ولی دوباره ادم های همفرکانس وارد زندگی مون میشن

    و بهترین کار اینه که ” من روی خودم کار میکنم و فرکانس م رو بالاتر ببرم و ادم بهتری بشم و شخصیت قوی تری داشته باشم و ادم سالم تری بشم و مفیدتر باشم و ارام تر و شادتر باشم و هر چیزی که باعث میشه من شخصیت بهتری داشته باشم بیام و روی اونها کار کنم و اون وقت اجازه بدم که خداوند ادم های مناسب رو وارد زندگیم کنه و از بودن باهاشون لذت ببرم

    من عاشقتم مریم عزیزم که این سوال زیبا رو از استاد پرسیدین که “شما نمیدونید چقدر دارایی دارین و اماری ازشون ندارین روی چه باوری و نگاهی پشتش هست که ادم به این دارایی ها بند نشه “و استاد هم به این زیبایی برامون جواب دادن و اگاهی هامون رو بیشتر کردن و منم مثل مریم جان داشتم با تمام وجودم استاد رو تحسین میکردم که اینقدر زیبا داشت از سرمایه های اصلی برامون توضیح میداد

    من عاشقتم استاد که اینقدر زیبا جواب دادین” من سرمایه ی اصلی رو اون دارایی های مالی مثل ملکه و … نمیدونم ؛ و چقدر با مثال زیباتون از خرید یه خونه و خونه های بعدی و خونه های بیشتر که باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و خودباوری مون میشه؛ ولی اگه بخایم روی این چیزها حساب کنیم روی چیزای دیگه حساب باز نمیکنیم؛ برامون این جواب رو واضح تر کردین که باید تکامل مون رو طی کنیم

    بنابراین ” دارایی اصلی مون رو باید اون توکل و اون خدایی که توی وجود خودمون رشد میدیم و اعتماد به نفس مون و توانایی هامون و اون مهارت هایی که توی وجودمون رشد میدیم بدونیم و روشون حساب باز کنیم ”

    و با تمام وجودم شما استاد عزیزم رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا دارید هر روز روی سرمایه های اصلی تون کار میکنید و رشدن میدین و به ما هم یاد دادین که ما هم بیایم روی سرمایه های اصلی مون که شخصیت مون رو شکل میده و یه زندگی بهشتی رو بهمون هدیه میده رو کار کنیم و رشدشون بدیم و اینو هم بدونیم که دارایی های مالی مون خروجی اون نتیجه ی کار کردن روی سرمایه های اصلی مونه و هر چقدر ما بیشتر روی سرمایه های اصلی مون کار میکنیم قاعدتا اون سرمایه های مالی مون هم بیشتر و بیشتر میشه

    من عاشقتم استاد که اینقدر زیبا بهمون توضیح دادین که شمردن دارایی های مالی یه کار بیهوده ست چون ما رو گیر اونها میشیم و توی ذهن مون اون دارایی ها برامون مهم تر میشه

    در صورتی که مهم ترین دارایی مون “توانایی ما در یادگیری ؛ توانایی ما در حل مسئله و توانایی ما در کنترل احساسات و توانایی ما در باور کردن خداوند و توکل کردن به الله ست و توانایی ما در ارتباط برقرار کردن با دیگرانه و توانایی ما در افزایش مهارت هامونه و توانایی ما در بیرون اومدن از منطقه ی امن و جسارت بیشترمونه”

    و چقدر من این وجود الهی و توحیدی شما استادعزیزم رو تحسین میکنم که بهمون یاد دادین به هیچ چیزی و هیچ کسی جز خدا وابسته نباشیم و این رابطه ی عاشقانه و الهی بدون وابستگی و دلبستگی شما استاد عزیزم و مریم جانم رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا دارید زندگی میکنید و یه الگوی بینظیری در تمام زمینه ها برای ما هم هستین و خدارو هزاران بارشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمندتون.

    با تمام وجودم از شما دستای بینظیر خدا تشکر میکنم که با عشق و با قلب مهربون تون بهمون این اگاهی های ناب رو هدیه میدین تا ما هم مثل شما یه زندگی بهشتی رو برای خودمون رقم بزنیم.

    خدایا شکرت؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و قدرتمندتر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

    خدایا تنها و تنها خودت برامون کافی هستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 60 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2224 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام دوست عزیز

      چقدر زیبا نوشته بودید ممنون از شما و از کامنت ارزشمند شما، معلوم است جز شاگردان زرنگ استاد هستی چون دیروز (3دی 1401) در پاسخ به برادرمان حمید امیری نوشته بودید که چطوری 20 برابر پول دانشگاه تون رو در عرض نیم ساعت جذب کردید.واقعا تحسین برانگیزه. ممنون از حضور سبزتان در سایت. خدایا شکررررررررت بخاطر این شاگردان زرنگ، که چه زیبا درس های استاد رو بازگو می‌کنند.

      در پناه حق پاینده و پایدار و ثروتمند باشیم همگی ان شاءالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1622 روز

    به نام خداوند یکتای بی همتا

    ودرود وسلام به استاد بی نظیر

    خداراهزاران سپاس از قوانین ثابت وبدون تغییر وهزاران شکر بابت هدایت به موقع به این فایل که بی اندازه تشنه این صحبت ها بودم

    همین امروز یه مسئله ای پیش اومد که مادرم میخواست با خواهرم به تفریح بروند ومن هم دوست داشتم بروم ولی ته دلم راضی نبودم که برم و وقتی که بچه هام متوجه شدند که تصمیم گرفتم بریم مخالفت کردند واین را نشانه گذاشتم که حتماخیر است وهم فرکانس نیستم که مخالفت میکنند ونشانه را پذیرفتم ورهاکردم

    ولی همین جور که استاد گفتند نمی‌خواستم بپذیرم وذهنم خیلی حرف میزد

    خدا خیلی دوستم داشت که وقتی درگیر بودم با ذهنم که چرا نرفتی خوش می‌گذشت ولی قلبم می‌گفت کار درست را انجام دادی وموافق بود ولی دلم میخواست یه پیامی حرفی از یه جا بشنوم که مرا آرام کند و داشتم فایل بخش نهم قانون افرینش را می‌شنیدم که تمام شد و رفتم توسایت ودیدم فایل جدید گذاشتید وخیلی خوشحال شدم واینقدر لذت بردم ومثل همیشه جواب هاتون عالی وبرام پیام ازطرف خدابود

    یعنی محال است که آب شیرین با آب شور هم فرکانس باشد وقتی که خدا جدا کرده این دو را چطور انسانها را که افکار وباورهایشان با هم متفاوت است با هم هم فرکانس میکند

    بیشترین آسیب را ما از روابط وابستگی میخوریم

    وقتی همه چیز گذرا است چطور میچسبیم به مال و فرزند و همسر

    وقتی با درون خودم با خدای درونم هماهنگ باشم پرمیشوم سرشار از عشق خدا میشوم چه نیاز به محبت بنده ها

    وقتی که به افرادی چسبیدم وبزرگ کردم و خودم را کوچک و وابسته شدم ولی همان افراد ضربه خوردم و جهان گوشم را پیچاند وان وقت دیدم تنهام وکسی جز خدا کنارم نماند و نیست

    آن وقت تسلیم شدم ومعبودم را یافتم عشق واقعی را یافتم پرشدم ازعشق او مطلق بی همتا

    خدایم عشق و محبت و دوستی را در حقم تمام کرد واو خوب عاشقی میکند ولی آیا ما هم عشق واقعی به معبود داریم و تنها اورامیپرستیم یا درون ما خدایان دروغین هست

    حالم دگرگون شد با این فایل باید هزار بار بشنوم تا یادم باشد وابستگی =آویزان شدن چسبیدن به چیزهای گذرا انسانها را بزرگ کردن درگیر شدن آرامش نداشتن فکرت درگیر بقیه بودن به جای عشق به خدا دادن وکمبود عزت نفس وخلااست

    وقتی خداراداری همه چیز داری وقتی یک قدم برای خودت تغییرت برمیداری خدا هزاران قدم برمی‌دارد

    پیامبران فقط خدارابزرگ کردند و وابسته نبودند وخدا هم همه کار کرد برایشان واین نتیجه ایمان ورها بودن است مثل ابراهیم که پیروانی نداشت ولی خداپرست بود و تسلیم بود و وابسته نبود ویعقوب که وابسته به یوسف بود وکورشد

    خدایا هدایتم کن به تسلیم بودن ورها بودن وچسبیدن به خودت واغوش خودت که بهترین جا وامن ترین جای دنیاست

    خداراسپاس بابت استاد عباسمنش ودوستان هم فرکانس دراین سایت که خیلی درس ها آموختم وبزرگ شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3815 روز

      به نام خدا

      من با این مثالت سمیه جان، مثال قرآنیت جدا بودن کامل اب شور و شیرین، بهتر درک کردم داستان مدار را مدار در روابط را

      ممنونم

      سپاس گزارم که نوشتی و بلعث شدی من امروز احساس بهتری نسبت به خودم و خدایم داشته باشم.

      عاشقتم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    Aliparishani گفته:
    مدت عضویت: 1440 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و دوستان همفرکانسی

    چه باورهایی باعث میشه که ما به چیزی یا کسی وابسته نشویم ؟

    این که دنیا گذراست اینکه هیچ چیزی ایستا نیست اینکه همه چیز در هر لحظه در حال تغییر کردنه مثلا در مورد وابستگی به یک شخص اینکه طبیعی ترین اتفاق که میتونه مارا از هم جداکنه مرگه یکی از ماست مگه کسی میتونه فردای خودش و دیگران را تضمین کنه مگه کسی از لحظه بعدش اگاهه هر لحظه ممکنه این اتفاق برای هر کسی پیش بیاد و این چیز خیلی طبیعیه پس ما نباید به ادم ها وابسته بشیم .

    در مورد وابسته شدن به دارایی هامون و ثروتی که داریم بازم این باور که سرمایه اصلی من این ثروت و این ملک و املاک نیست اینا ممکنه یه زمانی از دست بره ولی اون سرمایه های اصلی مثل خود باوری مثل اعتماد بنفس مثل ایمان و توکل مثل مهارت و تخصص این سرمایه های اصلی همیشه با ما هست و ما نباید به ثروتمون وابسته بشیم .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2196 روز

    قسمت ۳۲

    مصاحبه با استاد منش

    باسلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربانم🌹🌹

    و سلام به دوستان همراه در این بخش🌹

    خدارو شکر گذارم که امروز هم قدرت خداوند من را بسمت بهترینع بهترین ها و زیباترین آگاهی ها هدایتم کرد در جهت رسیدن به اهداف و خواسته های مقدسم

    استاد عزیزم چقدر این قسمت از موضوع و مبحث وابستگی .. من رو بفکر فرو برد و لحظه ای من رو برد به گذشته ی نه چندان دورم یعنی قبل از آشنایی با شما استاد عزیزم و این سایت گوهر بار و گنجینه ی اسرار آمیزم که فرمان زندگی مو بسمت مسیرها و راههای درست و صحیح و سالم هدایتم می کند

    من از اون کسانی بودم که به همه چیز زود وابسته میشدم و اگر کوچکترین تغییری در روند زندگیم میشد کلی کلافه میشدم و همش غر میزدم و شکوه و شکایت می کردم و این نشان از کمبود عزت نفس

    و ناسپاسی من بود و بخاطر همین وابستگی هام در همه ی جنبه های زندگیم همه چیزهامو از دست دادم و تضادهای زیادی رو تجربه کردم.. از مال و اموال و خانه و ماشین و دارایی و باغ و پول و ثروت و طلا و شماره ی مبایلم که کد یک بود و خیلی دوستش داشتم و بغییر از اینها روابط خانوادگی مون و سلامتی و وروابط با دیگران و هر آنچه که فکرشو بکنید من به نقطه ی صفر و یا شاید زیر صفر رسیده بودم …

    نمیدونم آگاهانه و یا ناآگاهانه بسمت و سویی هدایت شدم که الان هر روز فوق العاده شکر گذار هستم چون با از دست دادن زحمت های چندین و چندساله و زندگی مشترکم با همسرم و دو فرزندم و کل دارایی ها بطور کلی به نقطه ای رسیدم که اصلا فکرشو نمی کردم … همیشه فکر می کردم زندگیم خیلی عالیع و من در نقطه ی امن خودم براحتی زندگی می کنم و هیچ مشکل خاصی برام پیش نمیاد ولی آنچنان زندگیم پشت و رو شد که الان اصلا به هیچ وابستگی فکر نمی کنم .. من فهمیدم که وقتی همسرم با یک تصادف وبیمارستان و بعدش به رحمت خدا رفت نباید به هیچ کسی جز خداوند تکیه کنم … من فهمیدم که با از دست دادن خانه و ماشین ها و باغ و ثروت و پول و دارایی هایم نباید هیچ وقت به این داشته هایی که داشتم وابسته باشم و هر وقت دوباره به جایگاه بالایی رسیدم بدانم که قدرت و ثروت خیلی خوبع و خوشحال خواهم بود ولی وابسته نشم … من در روابط خانوادگیم و تضادهایی که بواسطه ی ارث و میراث زندگیمون بین فرزندانم بوجود آمد فهمیدم که نباید حتی به فرزندانم دلخوش باشم و وابسته باشم و در مورد سلامتی ام آن زمان ها به مشکلات پی در پی که برخوردم نباید وابسته باشم و بعدش با از دست دادن اعتماد بنفسم و بی انگیزه شدن بخاطر از دست دادن های گذشته ام کلی بی هدف و روز مرگی برام بوجود آمده بود .. دوستان اینهارو گفتم که یک بیوگرافی کوتاهی از من داشته باشید هر چند در کامنت های خیلی قبل ها سرگذشتمو نوشته بودم … ولی در همون حال و احوال های بی خبری خداوند دستمو گرفت و منو با استاد عباسمنش آشنا کرد و بخاطر تضاد مالی و ورشکستگی های مالی و مادی و پولی و بدهکاری ها بسمت این فایل و بطور خیلی هدایتی

    جذب شده بودم و تمام فکر و ذکر من این بود که شاید از اون وضعیت نجات پیدا کنم و خدارو شکر که نه تنها از اون تضادها نجات پیدا کردم بلکه به مسیرهایی هدایت شدم که هر روز سپاسگذار خداوند هستم .. اون موقع ها یعنی ۲۵ مرداد ماه سال نود وهفت ( هر وقت سالگرد آشنایی مو میبنم یک مروری به گذشته ام میکنم که ببینم از کجا به کجا رسیدم ) با سه فایل چگونه درآمد خود را در یکسال سه برابر کنید استاد در تلگرام آشنا شدم و بعد از مدت کوتاهی شاید سه یا چهار ماه روی افکارم و باورهام کار کردم که یهویی درهایی از نعمت و برکت به رویم گشوده شد و به من انگیزه داد و از اون بدهکاری ها نجات پیدا کردم و بعد از تلاش های شبانه روزی و بی وقفه به فایل فقط روی خدا حساب کنید هدایت شدم آنجا بود که به مسیر توحیدی توسط استاد بینظیرم عباسمنش هدایت شدم و وارد سایت شدم و من فهمیدم که نه تنها نباید به کسی و چیزی وابسته بشم بلکه باید مسیر درست رفتن رو یاد بگیرم و فقط و فقط چشمم به دستان پر توان و قدرتمند خداوند باشد .. آمده بودم پولدار شوم ولی عاشق و سرگشته ی این مسیر توحیدی شدم و هدایت شدم و هدایت شدم تا جایی که من ریسمان هدایتی را تا به الان دنبال میکنم ..

    فهمیدم که به هیچ مالی وابستگی نداشته باشم چون زمانی ممکنه که از دستش بدی هر چند این از دست دادن های من بخاطر افکار و باورهای مخرب من بود و الان به این باور رسیدم که دیگر هیچوقت به گذشته ام بر نمیگردم و من با او رویا ی گذشته خیلی وقتع که خداحافظی کردم و دیگر هیچ ربطی به اون گذشته ام ندارم ..

    چون فهمیدم مثل استاد همیشه باید مواظب فرمون زندگیم باشم ..امروز وقتی این قسمت ۳۲ مصاحبه با استاد رو نگاه می کردم نا خودآگاه مدام حواسم به فرمون ماشین استاد بود هر چند این ماشین بطور اتوماتیک حرکت میکند ولی با اعلام هشدار از طرف ماشین استاد گاهی بجلو نگاه میکردند و گاهی فرمون رو لمس میکردند و این قسمت بمن هشدار داد که باید به نشانه ها و هشدار ها توجه کنم و از مسیرم هم لذت ببرم و این موضوع آنچنان در ذهن و قلبم نهادینه شده که هر لحظه برای هر چیزی سعی میکنم توجه ام رو به مسایل زندگیم بیشتر کنم که اینها رو با تمرین های این چند سال در این سایت با آموزه های استادم یاد گرفتم.. خدارو شکرت آنموقع ها برای هر چیزی ناراحت میشدم و غر میزدم و شکوه و شکایت می کردم و بخاطر باورهای مذهبی مخربی هم که داشتم شبانه روز زجه و گریه و شیون میکردم 🙄😂 الان کلی خنده ام میگیره با اینکه من طعم فقر رو چشیده بودم ولی الان اصلا ناراحت نیستم چون از وابستگی هام دست برداشتم و رشد کردم و آگاه شدم و از خواب غفلت بیدار شدم و هر روز برای کوچکترین نعمتم شکر گذاری میکنم حتی برای خوردن یک لیوان آب گوارا و خدایا شکرگذار هستم 🥤🍽

    استاد عزیزم ممنون که هستید خدارو شکرت که رسالت خودتون رو بنحو احسنت انجام دادید و ممنونم خدایا شکرت🥀🌹🌹🙏🙏

    در روابط فهمیدم که نباید به هیچکسی وابسته باشم … 🙄

    وقتی همسرم به رحمت خدا رفت به فرزندانم خیلی وابسته شدم و هر لحظه چک شون میکردم و هی زنگ میزدم کجا هستند و خلاصع اینقدر این ( خرس گنده ها ) رو نوازش می کردم و هر چی می خواستند مهیا میشد و هر چی می گفتند انجام میدادم ( هر چند همیشه بهم گفتند تو هیچ کاری برای ما انجام ندادی) … البته بیشتر لیلی بع لا لایی پسرم میذاشتم و همینطور کم کم بهشون بیشتر وابسته شدم و طوری شد که پسرم ارث میراث شو از بین برد و بعدش دوباره برگشت پیش این مادر کم ظریفتش و فهمید که باز هم من بهش ارفاق میکنم و کمکش میکنم .. ( که این بدترین کار من بود بخاطر کمبود اعتماد بنفسم ) که بعدا دیدم استاد یک فایلی رو تدوین کردند در رابطه کمک به دیگران و یک قسمتش هم کمک نکردن به پرندگان و حیوانات بود که دقیقا اسم اون فایل یادم نیست و پیشنهاد میکنم که دوستان حتما اون فایل رو ببیند…

    خلاصه دنباله ی داستان ..

    بعد از اینکه پسرم دوباره برگشت پیش ما .. کارخونه قارچ راه اندازی کردیم ولی بازم بخاطر همون باورهای اشتباه ی همه مون باز هم این کسب و کار را از دست دادیم و روابط من وفرزندانم هر روز تیره تر میشد خلاصع بعد از مدتی همه مون پخش وپلا شدیم و هر کدام سویی رفتیم

    بعد دوباره بازم دچار تضاد شدیم و روابط خراب شد .. بعدها که وارد سایت شدم فهمیدم من کلا در همه ی زمینه ها درب و داغونم و شروع کردم روی خودم و اعتماد بنفسم کار کردن و یواش یواش فهمیدم که مدارها چیع و فرکانس چیع و کبوتر با کبوتر و باز با باز چیع …🙄🤔🤔

    و کلا روابط با دوستان و آشنایان و همه و همه قطع شد و این قطع روابط سبب خیر شد برام که خلوت گزینی کنم و بیشتر از همیشه روی عزت نفسم کار کنم و همچنین با گوش کردن فایل های در پرتو آگاهی به من کمک کرد که روی سلامتی و تندرستی و جسمم بیشتر کار کنم و شکر خدا آن تضادها و انسداد های انرژی که در جسمم بوجود آمده بود بطور کل از وجودم خارج شد و حدود بیست کیلو وزنم هم کم کردم و برای وجودم بیشتر ارزش قایل شدم و مدام پیاده روی میکردم و مدیتیشن انجام میدادم

    و فایل های استاد رو گوش میدادم و تا الان هم به همین شیوه زندگی میکنم و برای خود مقدسم و ترمیم جسم و روحم و ذهنم زمان و وقت و فرصت بیشتری گذاشتم خدارو شکر ..

    امروز با دیدن این فایل فهمیدم که من برای قطع وابستگی های گذشته ام به این مدت استراحت و خلوت گزنیی نیاز داشتم و باید بیشتر و بهتر از همیشه روی باورهام کار کنم .. یعنی الان که خانه ای اجاره کردم و تقریبا به یک ثباتی رسیدم به اهداف و خواسته های مقدسم و وجود مقدس خودم بیشتر از هر چیز دیگه ای توجه میکنم و فهمیدم که این جهان یک بازی بیش نیست و باید برای هر قدمم شاد باشم و با لذت این مسیر رو طی کنم فهمیدم که اگر فرزندانم کنارم باشند خوشحال خواهم بود ولی اگر هم پیش من هم نباشن باز هم خوشحال خواهم بود و از تنهایی هام نهایت استفاده رو میکنم و اصلا دیگه اون شدت وابستگی هام از بین رفته … و برای خودم برنامه ریزی می کنم و برای فرصت هایی که دارم بیشتر ارزش قایل هستم..

    وقتی خانه و زندگیمو از دست داده بودم و از نقطه ی امن ام خارج شده بودم فهمیدم که جهان با چک و لکد خواست به من بفهماند که قید وابستگی رو بزنم البته آن موقع ها چنین تفکری نداشتم و نسبت به این مسایل ناآگاه بودم ولی جهان آگاهانه داشت منو هل میدهد به مسیر درست و مناسب و من آگاهانه برای تمام تضادهایم شاد هستم و خوشحال و الان کوچکترین تضاد رو به چشم یک موهبت الهی می نگرم که یکی از این تضادها چند وقتی است که برام بوجود آمده و باز من خوشحال هستم چون فهمیدم که آگاهانه باید یک تغییر تحولی در زندگیم ایجاد کنم و الان در مدار تغییر و تحولی هستم که آگاهانه درخواست کردم و تلاش می کنم که به این خانه ای که الان درونش زندگی می کنم وابسته نشم هر چند موقعیت و فضایی که من الان در آن زندگی میکنم برای الان من فوق العاده عالی است و خدارو شکر گذارم ولی نشانه هایی که دریافت کردم به من اشاره میکنه که باید تغییر مکان داشته باشم و من هم تسلیم خداوند هستم و با توجه به نکات مثبت خانه ام و سقفی که بالای سرم هست و فضایی که از پنجره می توانم آسمان زیبایم رو ببینم و در طبقه ی ششم هستم یعنی در ارتفاعی که بخدا نزدیکترم و خیلی برای این ویویی که دارم خدشحالم و مدام شکر گذار هستم ولی نشانه های پر رنگ خداوند از راه رسیدن و به من بشارت تغییر و تحول رو میدهند و مدام بهم میگن رویا جون آماده باش که باید از اینجا هم دل بکنی و یک قدم دیگر بردار و من تمام این مدت بفکر تغییرات هستم و مطمعن هستم که قدم بعدی بهم گفته میشه و من با خوشحالی تمام به این تضادم می نگرم و ترس و دلهرهام رو بخداوند سپردم و رها و آزاد هستم و روحم رو رها و آزاد کردم از قید و بندها و زنجیزهایی که بخاطر ناآگاهی هایم بخودم وصل کرده بودم و بقول استاد در یکی از فایل هاشون گفتند که اگر دیدی برای بدست آوردن چیزی خیلی تقلا میکنی بدون مسیرت درست نیست و من هم به این باور رسیدم که فقط از خداوند درخواست کنم و سمت خودم رو درست انجام بدم و بقیه ی کارها رو بخودش بسپرم و از مسیرم لذت ببرم و شاد باشم و مطمعن هستم که خیلی بهتر از قبل به من ثروت و نعمت و برکت بیشتری اعطا خواهد شد🧚‍♀️🧚‍♀️🧚‍♀️

    خدایااا شکرت که هر روز در مسیر آگاهی بیشتر و بیشتری هستم 🙏🙏🙏🙏🌹

    خدایااااا شکرت که بسمت استادی خردمند هدایت شدم که چراغ راهم شد 🌹🌹🌹🙏🙏

    خدایاااا شکرت بخاطر وجود خانم شایسته ی عزیزم که همواره کنار استادمون هست و چراغ این راه و مسیر توحیدی مون رو چراغانی تر می کنند 🌹🌹🌹

    خدایاااا شکرت برای این سایت نورانی که تمام انرژی های مثبت کیهانی درونش گنجیده شده 🌹🌹🌹

    خدایااااا شکرت برای تمام دوستانی که در این سایت گوهربار حضور دارند و با خواندن کامنت های بینظیرشون به درک و آگاهی بیشتری هدایت میشوم

    🌹🙏🙏🙏🌹

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
    • -
      تنها خدا برایم کافیست گفته:
      مدت عضویت: 1112 روز

      سلام رویای عزیزم

      خیلی خیلی لذت بردم از خوندن دلنوشته ها و الهامات و آگاهی های نابتون

      مخصوصا وقتی گفتید خداوند نشانه هایش رو بهتپن نشون میده و بشارت تغیر تحول رو بهتون میده و شما درمقابل خداوند تسلیم هستید خیلی لذت بروم ازین ارتباط زیبا خیلی خیلی خوشحالم براتون دوست خوبم و از خدای خودم میخوام به همین زیبایی منو هدایت و راهنمایی کنه خیلی براتون خوشحالم همیشه موفق باشید عزیز دلم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        رویا مهاجرسلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2196 روز

        سلام و درود بع شما دوست عزیزم وقتی اسم روی پروفایل تون تنها خدا برایم کافیست رو دیدم بازم برام نشونه بود و گفتم خدایاااااا بر در و دیوار این شهر همه از تو نشانه است ..

        دوست عزیزم ممنونم که کامنت منو وخوندید و زمان ارزشمند خودتون رو برای پاسخگویی این کامنتم گذاشتید باید ازتون تشکر و قدردانی کنم چون بیشتر از همیشه به درک و آگاهی این مفهوم رسیدم که خدا برایم به تنهایی کافیست

        بهترینع بهترین ها رو برای شما و برای همه مون آرزومندم

        روز و شب وفق مراد‍️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          تنها خدا برایم کافیست گفته:
          مدت عضویت: 1112 روز

          سلام عزیز دلم سلام دل من

          از پاسخگویی ن بسیار سپاسگزارم خیلی حس و احوال خوبی بهم القا شد،کلا من از دلنوشته هاتون همیشه لذت میبرم و ازتون میخوام برای ادامه مسیری که‌در پیش دارم برای درک بهتر نشانه ها به من و همه دوستانی ک در فرکانسش هستن الگو و راهنمایی بدید بیشر میخوام درک کنم مخصوصا ک از خدا هم میخوام درک کنم این آگاهی ها رو

          در پناه الله یکتا باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ناهید داوری گفته:
    مدت عضویت: 1523 روز

    سلام به استاد عزیزم و سلام به همه دوستان خوبم

    من این قانون رها کردن خود از وابستگی و آزاد کردن رو واقعا خیلی دوست دارم

    چند مدت پیش تصمیم گرفتیم یکسری از آدمهارو از وابستگی به خودم و خانواده ام رها کنم با این از نزدیکانم بودن ولی گفتم الان دیگه وقتشه نمیخام بهشون فکر کنم

    یا اینکه چرا بپذیرم که این شخص ها همیشه تو زندگیم باشن بیشتر اونا وابستگی خیلی شدید داشتن به منو خانواده ام و من این رفتارو دوست نداشتم

    اول کامل پذیرفتم که من خودم هستم که اینارو به خودم وابسته کردم چون همیشه خودم به همین وابستگیشون فکر میکردم که چرا وابسته هستن به منو خانواده ام و چرا باید همیشه باهم باشیم همیشه این باور بود تو ذهنم

    و فهمیدم آگاهانه میتونم خودم اینارو از وابستگی به خودم دربیارم و آزاد و رها باشم

    تصمیم جدی گرفتم برای این مسئله

    روی خودم کار کردم و آگاهانه ذهنمو کنترل کردم

    و هر بار دقیقا هربار که به ذهنم میومدن درجا به خودم میگفتم الان این آدمها چه نفعی برای من دارن منو به آرامش میرسونن یا اینکه بهشتو بهم میدن یا ثروت میدن یا ایمان چی بهم میدن…

    و به رفتارهای مثبتشون فکر میکردم که آفرین این رفتارو دارن یا این کارو انجام میدن و ذهنمو کنترل میکردم

    و ذهنم دوباره نگه چرا اینا به من وابسته هستن چرا باید همیشه باهم باشیم

    به رفتارهای خوبشون فکر میکردم این آدمها خیلی خوبن و نیازی به من ندارن و اونا جهان خودشونو دارن

    تکرار میکردم من یک انسان آزاد و رهایی هستم و همه کسو دوست دارم نه اونا نیازی به من دارن نه من نیازی به اونا ما همگی انسانهای آزادی هستیم

    مرتب هربار وابستگیشون به ذهنم میومد درجا با خودم تکرار میکردم البته با حس خوب و حال خوب

    دقیق بعداز مدتی اصلا خبری از اون آدمها نشد و کم کم از ذهنم که بهشون توجه میکردم حذف شدن و الان تو زندگیم نیستن خیلی دوستشون دارم ولی از وابستگی که باید همیشه باهم باشیم رها شدم

    برای کوچکترین فرصتی که وقت آزاد داشتم بدون گفتن من و تعارف کردن باید باهم میبودیم و دورهمی میگرفتیم و اوقات خودمون با حرفهای الکی و چرت و پرت میگذروندیم و من قانونو فهمیدم که خودم این وابستگی رو ایجاد کردم

    تازمانی که مرتب دورهم بودیم اصلا احساسم براشون خوب نبود ولی زمانی که خودمو آزاد کردم خیلی بیشتر از هروقتی دوستشون دارم و براشون بهترینهارو میخام

    خداروشکر این قانونو فهمیدم و پذیرفتم هرکسی که به من وابسته هست یا من به اون

    میتونم از خودم آزاد و رهاش کنم و چه حس خوبی هست که به کسی وابسته نباشی یا کسی وابسته به تو نباشه

    برای دارایی ام همینجور دارم آگاهانه کار میکنم که هیچ وابستگی بهشون نداشته باشم و خودمو آزاد کنم از هر حساسیتی که به خونه و ماشین و وسایل خونه داشته باشم

    هرچقدر رهاتر باشیم بیشتر میتونیم ازشون لذت ببریم

    سپاس بینهایت فراوان استاد عزیزم بابت این آگاهی که به ما یادآوری میکنی🙏🙏🙏🙏

    در پناه الله همیشه شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  8. -
    فروغ ریاحی فر گفته:
    مدت عضویت: 1556 روز

    سلام و درود

    من مدتها هست در سایت هستم وبا این قوانین الهی آشنایی دارم و با تمام وجودم دارم تلاش میکنم به اونها عمل کنم شاید باورتون نشه ولی از وقتی این تصمیم رو گرفتم شاهد کلی تغییرات در زندگیم و در وجود خودم هستم که بعضی اوقات میگم این منم که اگر در گذشته در همین موقعیت فعلی قرار میگرفتم فلان رفتار و حرکت نادرست

    رو میکردم اما ببین الان چه رفتار و حرکت متفاوت و در مسیر درستی رو دارم خلاصه طوری تغییر کردم که خدا شاهده اطرافیان من تغییر کردن به خدا من این حرف استاد رو که میگه شما روی خودتون کار کنید مدارتون رو ببریین بالا جهان افراد هم فرکانس با شما رو وارد زندگیتون می‌کنه با تمام وجودم دارم حس میکنم اول اینکه باید بگم من تمام توجهم رو مدتها هست گزاشتم روی تمام جنبه های زندگی (مثل تفریحاتشون و یا روابطشون و یا ثروتشون و یا سلامتی و …)افراد مدار بالا در اطرافم و بارها و بارها اونها رو تحسیین کردم و میکنم خیلی جالب من این چندین بار هست به صورت خیلی هدایتی با این افراد ملاقات میکنم و باهاشون تفریح میرم و حتی جالبتر از اون خیلی خیلی اتفاقی که الان اینجا نمیتونم بگم با این افراد من به یه سفر بسیار عالی رفتم که الان هم که دارم این کامنت رو می‌نویسم داخل سفر با همین آدمهای عالی هستم و همش به یاد قانونم و با تمام وجودم دارم قوانین رو حس میکنم و حتی هر لحظه سپاسگزار خدای خودم هستم که میشود فقط کافیه عمل کنم به حرفهای استاد ودوم اینکه استاد من اینقدر شجاعت خانم شایسته رو در زمان نبود شما در اون ملک روی آب تحسین کردم که خدا شاهده جهان من رو به این موقعیت هدایت کرده اونم برای چند بار پشت سرهم در مدت دو ماه که در بیست سال زندگی مشترک با همسرم هرگز همچین تجربه ای رو نداشتم و جهان کاری کرد که ایشون رو برای انجام کاری که اونم در جهت پیشرفت مالی ما هست به شهری ساعتها دور از من هدایت کرد که من تا حالا همچین تجربه ای نداشتم که بدون ایشون در شهر محل زندگیم به تنهایی با دو فرزندم به مدت دو هفته زندگی کنم و اما چون بنده از آموزشها خبر داشتم به نحو احسن این روند رو طی کردم و هر بار بهتر از قبل از پس زندگی و بچه ها بر اومدم طوری که اگه بخوام به زبان ساده بگم باید بگم با این تضاد خودم از خودم راضی تر هستم چون من در دل تمام ترسهام یکی یکی رفتم اونم منی که سالهای سال در کنار همسرم و وابسته به ایشون زندگی کردم وحتی به تنهایی تا مغازه ی سر کوچه نرفته بودم شاید این کارهای من برای خیلی‌ها کارهای خاصی نباشن اما برای خودم که با گذشته ی خودم مقایسه میکنم شاهکارن مثلا من تا حالا تجربه ی بنزین زدن در پمپ بنزین رو نداشتم و اما خودم خواستم و رفتم امتحان کردم در حالی که میتونستم روی اطرافیانم حساب کنم و

    با یه اشاره بدم به برادرم و یا پدرم و … این کار رو بکنه اما نکردم هر دو فرزندم در نبود پدرشون دچار این ویروس جدید شدن و مریض شدن و اما من خیلی عالی بدون ترس و نگرانی و با توکل به خدا اونها رو به پزشک بردم و دارو دادم و درمان کردم در حالی که اگر در گذشته بود تنها کاری که در این جور مواقع میکردم شاید باورتون نشه فقط گریه و ناراحتی بود اما الان خودم به تنهایی بدون ذره ای نگرانی انگار که دلم قرص بود خدا همراهم هست تمام کارها رو به نحو احسن میکردم یا اینکه من مدتها هست رانندگی میکنم اما هیچ وقت جرات نداشتم به مرکز شهر و جاهای شلوغ برم و در جاهای کوچیک پارک کنم اما حالا در نبود همسرم چندین مرتبه به خاطر کلاسهای دخترم و پسرم مجبور شدم و رفتم در حالیکه میتونستم با اسنپ و تاکسی بفرستم دخترم رو اما خودم آگاهانه دوست داشتم با شجاعت تمام در دل ترس هام برم و اونها رو تجربه کنم و من در این مدت نبود همسرم بدون نیاز به هیچ کس به جز رب العالمین کارهام رو انجام دادم و کلی کارهای ارزنده ی دیگه انجام دادم که اگر بخوام تک به تک بنویسم زمان میگیره و اذیت میشین فقط می‌خوام بگم به قول استاد نتیجه ی تمام این کارهام این شد که از خودم راضی ترم حسم به خودم بهتر شده اعتماد به نفسم بالاتر رفته و حس اینکه در مسیر درستم و شاگرد استادم بیشتر شده استاد این رو هم بگم خانه ی پدرم و برادرم و خواهرم فاصله ی زیادی با ما نداره اما خودم ،خودم خواستم تحت هیچ شرایطی از هیچ کس کمک نگیرم حتی بارها همسرم زنگ میزد و می‌گفت اگه کاری داری به فلانی بگم بیاد براتون انجام بده اما من قبول نمی‌کردم و دارم میبینم جهان پاسخ من روبه شکل ورود نعمتهای بیشتر داره میده و سوم اینکه باید بگم این جنبه از تغییرم رو هم خیلی دوست دارم که من هر تضادی برام پیش بیاد هیچ وقت هیچ کس رو دیگه مقصر نمی‌دونم و خیلی راحت و خیلی خود به خودی میگم خودم مقصرم ویا خودم ضعیفم که این مشکل برام پیش اومد و بلاافاصله همش میگردم درسی از این تضاد که برام پیش اومده رو بگیرم و اشکال شخصیتی که در وجودم هست روپیدا کنم همین چند روز پیش با شخصی بسیار قابل احترام بودم که نمی‌دونم چرا با من یکم سنگین و نادرست برخورد کرد و من اولش بهم برخورد که چرا اینطوری رفتار می‌کنه اما برای یه لحظه تمام حرفهای شما استاد در ذهنم مرور شد که ببین تو چون به دنبال تایید این شخصی و به دنبال اینی که با این شخص حالت خوب بشه و یا به دنبال اینی که فلانی بهت احترام بزاره و چون از بقیه توقع و انتظار محبت و احترام و تایید و ..داری این رفتارها رو هم میبینی به خودم گفتم نه نشد بابا قویتر باشی و به قول استاد اول خودت با خودت رفیق باش حالت رو خوب کن عاشق خودت باش ببین مردم چطور عاشقت میشن (این در حالی هست که من از وقتی در مسیرم فکر میکردم دیگه با آموزشها عاشق خودم هستم و.. اما زمانی که در کنار فردی که برام بزرگ و مهم بود قرار گرفتم دیدم نه به دنبال احترام و دوست داشته شدن از طرف ایشونم ) خلاصه استاد اینقدر گفتم و گفتم با خودم حرف زدم و به خودم قول دادم و به ایرادهای شخصیتی ام فکر کردم که ایراد کارم چیه تا بازم اتفاقی همون فرد رو دوباره دیشب ملاقات کردم اما من دیگه اون نگاه گدایی محبت و احترام از اون فرد رو تاحدود زیادی نداشتم حالا شاید هنوز کامل نبود اما به قدر زیادی نداشتم و اونم رفتار بسیار بهتری با من داشت و من نه برای رفتار های درست و خوب دیشب اون شخص بلکه برای خودم که تونستم با اون تضاد پیشرفت کنم و عیب کارم رو پیدا کنم خیلی خوشحال شدم و احساس قدرت کردم .

    من نمیدونم چقدر این کامنت من برای شما استاد ارزشمنده شاید بگی اول راهی شاید بگی این نتیجه ها هنوز کوچیکه اما خودم با همین عملگرا بودن به قوانین و نتایج عالی که در این مدت داشتم دارم از خوشحالی روی ابرها پرواز میکنم و حس شاگر بودن شما و در مسیر الهی بودن رو خیلی بیشتر حس میکنم امیدوارم بازم بزرگ و بزرگتر بشم به قول استاد ظرف وجودم بزرگتر بشه تا خدا نعمتهای بیشتری رو به من بده .

    خدا رو شکر که در مسیر هستم ،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  9. -
    آرمین اصغری گفته:
    مدت عضویت: 2359 روز

    بنام خداوند بخشنده ومهربان

    سلام برپادشاهان توحیدوآگاهی وعمل جهان

    سلام برپادشاهان ثروت وسلامتی جهان

    استاد جان ازوقتی با شما آشنا شدم

    نسبت به افرادی که از دنیا میرند احساس غم به من دست نمیده

    قبلا ۱ماه توفکرخاطرات میرفتم

    مثلا همین چند وقت پیش پدربزرگم فوت کرد من یک عکس سلفی که ازخودم وپدربزرگ به یادگار داشتم استوری کردم که یقینا همیشه لبانت خندان خواهد بود

    وبعلکس مابقی فامیلها فقط گریه وزاری

    بابت وابستگی به افراد که اصلا ۱۰۰۰درجه فرق کردم

    یا همین مراسم هایی که دراین ایام میگیرن قبلا در صف اول بودم

    ولی از وقتی با شما آشنا شدم وبه آگاهی های ناب رسیدم

    دور خیلی چیزا شبیه به این مزخرافت رو خط کشیدم

    وسعی کردم از افراد درس بگیرم چه امام باشه چه یک انسان ساده ومعمولی

    وخدا میدونه به چقد دارایی های معنوی رسیدم که اگر یه انسان ۱۰۰۰سال هم زندگی کنه نمیتونه به این آگاهی برسه جز اینکه شما در مسیرش باشین

    چون طبق گفته های شما وقتی بهترین کتابهای موفقیت رو میخونم ورسد میکنم خیلی راحت متوجه یکسری باورهای. اشتباه نویسنده میشم

    خداروهزاران مرتبه شکر که شما درمسیرم هستین استاد جان

    خیلی خیلی ممنونم ازشما وخانوم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    اکرم هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1421 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان موحد و ثروتمندم:

    راهکار رفع وابستگی

    فکر کردن به گذرابودن دنیا

    فکر کردن به مرگ

    کسی که دوسش داریم احتمال داره بی خبر از دنیا بره

    هر وسیله ای که داشته باشم با مرگ خودم تموم میشه میره

    همه چیزو گذرا ببینم

    راحت بگذرم

    راحت بگیرم

    آدما رو تو بعد فرکانسی ببینم

    من روی فرکانس خودم هستم

    دارم رو خودم کار میکنم

    اگر فرکانس من تغییر کنه باعث میشه اطرافیانم عوض بشن

    مهم نیست که من چقدر تلاش میکنم که با اونا باشم

    ما مسیرمون از هم جدا میشه

    بحث فرکانسو درک کنیم میفهمیم بحث کبوتر با کبوتر ، باز با بازه

    اگه آدمای نامناسب دور و برم هستن، بدونم خودم یه ایرادی دارم که روی اون فرکانسم

    این کمک میکنه بجای اینکه از بقیه ایراد بگیرم از خودم ایراد بگیرم

    آدما ممکنه مسیر فکریشون، شکل نگاهشون به دنیا عوض بشه

    به هر دلیلی

    از فرکانسم برن بیرون

    اونوقت جهان کاملا الطیبین الطیبات میکنه

    افرادی که هماهنگ ترن وارد زندگیم میشن

    ناهماهنگا از زندگیمون خارج میشن

    اصلا مهم نیست چقدر به ما نزدیک باشن

    پدر

    مادر

    همسر

    فرزند

    بهترین کار اینه خیلی راحت بگم من رو خودم کار میکنم

    فرکانسم تغییر میکنه

    آدمای هم مفرکانس وارد زندگیم میشن

    از بودن باهاشون لذت میبرم

    توی هر فرکانسی که وارد بشم قضیه همینطور اتفاق میوفته

    و کار من اینه روی خودم کار کنم تا فرکانس بهتری داشته باشم

    شخصیت بهتر

    سالم تر

    مفید تر

    آرام تر

    شادتر

    و اجازه بدم جهان آدمای مناسبو وارد زندگیم کنه

    آماری استاد از داراییش نداره، چه باوری پشت این نگاهه، چقدر میتونه کمک کنه دارایی به پای آدم بند نشه

    این همونه

    سرمایه اصلی شما چیست

    سرمایه اصلی دارایی مادی نیست

    تمرکزیم رو اونا نداره استاد

    اما از اول اینجوری نبود

    تکامل طی شده

    اولش ادم اعتماد بنفس میگیره وقتی خونه اول و دوم و بعدی رو میخره

    اعتماد بنفس و خود باوری تحت تاثیر قرار میگیره

    ولی اگه بخوایم روی اینا حساب کنیم ،رو چیزای دیگه حساب نمیکنیم

    پس دارای اصلی توکل، اعتماد بنفس ، توانایی هاست

    دارایی اصلی رو دقیقا میدونم چقدر دارم

    نه دارایی مادی

    بلکه توانایی های خودم

    خدایی که با من هست

    توکلی که در وجودم رشد میدم

    اعتماد بنفسی که بیشترش میکنم

    واقفم بهشون

    سعی میکنم افزایشش بدم

    نتیجه این خروجی مالیه

    هر بار باید بیشتر و بیشتر بشه

    حالا بشینی فکر کنی چقدر داری، این بیهودست

    چون اونا رو مهم میکنه تو دیدت

    دارایی ما ایناست؛

    توانایی ما در یادگیری

    توانایی ما در حل مسئله

    توانایی ما در کنترل احساسات

    توانایی ما در باور کردن خدا

    توانایی ما توکل کردن به خدا

    توانایی ما در ارتباط با دیگران

    توانایی ما بهتر کردن مهارتامونه

    توانایی ما بیرون اومدن از منطقه امن

    توانایی ما جسارتمونه

    .

    .

    انشاءالله خداوند ما رو جزو مومنین و متوکلین به خودش قرار بده

    یادمون باشه اون قسمتی که مربوط به خداونده کلا حله

    قوانین خدا مثل ساعت کار میکنه

    دقیقه

    دائمه

    مو لای درزش نمیره

    و مشخصه

    تو قران بارها گفته شده

    اگه بهمون تو مدرسه گفتن قران کتاب هدایت و زندگیه ولی ما جدی نگرفتیم

    راست گفتن بهمون

    هرچی قراره بدونیم اونجا هست

    چیزی که میمونه سهم ماست

    قدم ماست

    کار ماست

    همونایی که استاد گفتن

    ساختن یه خود بهتر در مقایسه با خودِ ۱ دقیقه قبلمون

    این وظیفه ماست

    بقیش دیگه کار خداست

    و کار خدا کار نیست

    شاهکاره

    چونکه اون شاه و فرمانروای بلامنازع کل کائناته

    نه خللی تو کارش هست

    نه کم کاری

    نه خواب و غافل شدنی

    اون پرفکته

    تمومه

    پس ذره بینو بندازم روی خودم

    اگه از فرکانسی که توشم ناراضیم فقط ذره بینو بندازم رو خودم

    واقعا خداروشکر

    استاد

    من فکر میکنم باید چکاپ فرکانسی برای خودم بنویسم

    البته اون دوره فوق العاده رو ندارم

    ولی یه بار گفتین از همون نوشتن چکاپم خیلیا تازه دستشون اومد اوضاعشون چجوره

    باید ذره بینو که روی خودم میندازم پروژکتورا رم روشن کنم و خودم

    همینه کار کردن روی خود

    همینه معنی اینکه خودت مسئول ۰ تا ۱۰۰ زندگیتی

    اینکه کسی اون بیرون نیست و دنیای ما شخصیه ، معنیش تحت الفظی نیست

    نه اینکه تویی و تویی و اون بیرون وهمه و هیچی نیست

    معنیش اینه اون بیرون کم و کاست و اشتباهی وجود نداره

    اون بیرون دقیقه دقیقه

    شاکی هستی فقط و فقط و فقط مشکل از خودته

    همینه و جز این نیست

    بپذیر تا تمرکزتو بذاری جای درست

    و کن فیکون کنی

    و خوب زندگی کنی

    و دنیا رو جای قشنگ تری برای زندگی کنی

    الهی شکرت

    الهی شکرت

    الهی شکرت

    استاد

    مرسی هستین

    در پناه خدا باشید

    اهدافم در ۱۴۰۱

    عاشق الله بشم

    بلطفش بیزنسمو ران کنم

    بلطفش فهم و حفظ و تثبیت قرانم عالی بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: