مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-02-05 10:34:422025-02-06 06:34:51مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با نام خدا کار خود آغاز کنم
سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته دوست داشتنی و همه دوستانم در سایت عباسمنش دات کام 😍
انسانها دو دسته هستند ،
یا میتوانند همرنگ جماعت شوند یا میتوانند دنیا را متحول کنند، ولی نمیتوانند جفتش را با هم انجام دهند.
خدا رو هزااااار بار شکر میکنم که منو با شخصی از طریق دستان خودش آشنا کرد که نخواست همرنگ جماعت باشه و خواست خودشو از بدنه جامعه جدا کنه و با حرفاش و آموزه هاش داره جهان های بسیاری رو متحول میکنه ، یکی ش جهان من 😍
من شاید نتونم جهان رو متحول کنم ولی همینکه قدم بردارم و جهان خودمو متحول کنم ، به خودم یه افرین بلند بالا میگم که تونستم جز اون ۱ درصد افراد آگاه جهان باشم .
منم یکی از سرمایه های اصلی م رو این میدونم که جرات داشتم و جسارت داشتم اون من قبلی رو بشکنم و خورد کنم و بگم این راه ، این مرد درست میگه ، این مرد فوق العاده س ، این مرد داره با نتایجش صحبت میکنه ، این مرد شوآف نمیکنه ، پس حقیقته تماااام حرفاش .
منم باید سرمایه گذاری کنم رو قدرت کنترل ذهنم ، رو تقوام ، رو تمرکز برای هدفم .
خدایا کمکم کن که بتونم جز افردا با تقوات بشم❤
وابستگی یکی از اون مباحثه ک خیلییییی باید روش کار کنیم ،
ما وقتی به شخص ، یا دارایی ، یا مشروبات و مواد مخدر وابسته میشیم ک فکر میکنیم یک عامل بیرونی داره به ما احساس خوب و خوشی رو میده و ما با اون گزینه فقط حالمون خوبه و احساس رضایت داریم ، ولی وقتی رو اعتماد به نفس و توانمندی های خودمون کار کنیم نمیگذاریم ک کنترل احساسات ما دست چیزی یا کسی قراربگیره . خودمون باید با تغییر کانون توجهمون ، با تغییر نگاه و باورمون باعث احساس خوب و آرامش خودمون باشیم.
نگاه ما باید به روابط نگاهی باشه که یه انسانی یه برهه ای از زمان میاد تو زندگی مون ، و سعی کنیم تو اون مدت احساس خوبی داشته باشیم و وابسته هم نشیم که نگاه مرگ و زندگی به اون رابطه داشته باشیم یا این نگاه ک باید تا ابد با هم باشیم ، وقتی در عین رهایی و آزادی تو رابطه با کسی قرار بگیزیم بقول استاد تو ۹۰ درصد مواقع اون رابطه پایدار باقی میمونه ، که نمونه عینی ش رو داریم حداقل ما عباسمنشی ها میبینیم ، رابطه استاد و مریم جان شایسته ؛ عزیز دل استاد 😍
نگاه پایدار نداشته باشیم به روابط ، نگاه گذرا داشته باشیم و در طبیعی ترین حالت ممکن ، امکان داره یکی از طرفین از دنیا بره . و وقتی به لحظه مرگ رسیدیم متوجه میشیم که هیچ چیز تو دنیا انقدر ارزش اینو نداشت ک بشینیم غصه بخوریم و بحث کنیم و احساسمون رو بد کنیم .
و استاد اینجا یاد مثالی افتادم که میگفتید فکر کنید تو یه کوپه قطار هستید و یک نفر تو کوپه تون هست و میخواد یکی دو ایستگاه قبل شما پیاده شه ،
شما سعی میکنید که تو اون تایم از باهم بودن لذت ببرید و میدونید تو ایستگاه های بعدی از هم جدا بشید .
نگاه گذرا داشتن به روابط باعث میشه کیفیت رابطه هم بالا بره .
وقتی وابسته میشیم به آدمی هم خودمون زجر میکشیم هم طرف مقابل .
انشاالله ک جمله جمله حرفاتون رو بتونیم تو زندگی هامون پیاده کنیم و بتونیم سعادت این دنیا و اون دنیا رو با هم داشته باشیم و بشیم جز افرادی ک به راه راست هدایت شدند .
استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و دوستانم برای دونه دونه تون عشق و سلامنی و شادی و ثروت و آرامش بیشتر از خداوند خواهانم 🤲🤲☘☘☘
سلام و درود به شما
اون نکته در خصوص دو دسته بودن آدمها خیلی نکته خوبی بود، واقعا خدا رو شکر که ما قرار نیست همرنگ جماعت باشیم. واقعا خدا رو شکر ما اون گروهی هستیم که تغییر رو در هر جامعه ای که قرار بگیریم رقم میزنیم با آگاهی از این موضوع که ما مرکز جهان خودمون هستیم، کافیه هسته مرکزی این جهان تغییر انرژی و فرکانس بده تا همه محیط پیرامون اون هسته مرکزی هم تغییر ساختار بده.
یادمه قبل از آشنایی با سایت استاد عباس منش فایل های صوتی شخصی بنام کوین ترودو رو گوش میدادم. که حس میکنم هون صحبتها منو از لحاظ فرکانسی رسوند به مرحله ای که بیام توی سایت استاد عباس منش.
یه جاش کوین ترودو یه نقل قول میکنه از استادش و میگه استادم بهم گفت :
Kevin , if you want things in your life to be changed, YOU HAVE TO CHANGE THINGS in your life.
کوین اگه میخوای داشته هات توی زندگی تغییر کنن ، باید چیزایی که توی زندگیت داری رو عوض کنی.
میگفت خیلی جمله ساده ای بود ولی مدتها بهش فکر کردم تا بفهمم استادم چی میگه. در ادامه توضیح میده اگه میخوای داشته های زندگیت عوض بشه با یه تغییر اساسی در باورها و سبک زندگیت ایجاد کنی. اگه بخوای مثل مردم عادی غذا بخوری و همون برنامه های تلویزیونی رو ببینی و بری سینما و مشغول خوش گذرونی های معمولی باشی و همون شکلی کار کنی، محکوم به این هستی شبیه مردم معمولی زندگی کنی.
و خدا رو شکر که خداوند ما رو به جایی هدایت کرد که با باورهای توحیدی میتونیم روی خودمون کار کنیم و تغییر رو ایجاد کنیم.
درود به شما 🌹🌹
سلام به دوست ارزشمندم حمید جان
ممنونم ک وقت گذاشتی و کامنت بنده رو به لطف خوندی و بیشتر از اون نظر خودت رو برای من ثبت کردی ،
بسیار قدردان و سپاسگذار تو هستم
نقطه آبی جلو اسمم وقتی وارد سایت عباسمنش دات کام عزیزم میشم برای من دنیا دنیااااا ارزش داره ، تنها تقطه آبی که من تو زندگی م خیلی دوسش دارم 😂
دقیقا همینطوره دوستم ، از لحاظ فرکانسی جهان وقتی آماده بودی خود بخود تو رو با این شخص بزرگ و این سایت آشنا کرد ، پس همه چی در این جهان باید تکاملش روطی کنه ، وگرنه هیچ نتیجه ای نمیده که هیچ ، تو رو از مسیر هم ممکنه خارج کنه .
امیدوارم قدم به قدم تکاملت رو طی کنی و به بهترین چیزها ب سی ، به شرطی که همین لحظه از چیزهایی که داری احساس رضایت و شعف و سالبته سپاسگزاری داشته باشی .
موفق ترین باشی دوست عزیزم🌺🌺🌺
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
واااو این فایل دقیقا دقیقا برای اینروزهای من هست .الله اکبر
بحث وابستگی در روابط ؛ اینو حس کردم که قلبم همیشه بهم میگه که کدوم راه درسته ، این ادمی که الان باهاش تو رابطه هستم بهم میخوره یا نه و دیگه مسیرمون داره از هم جدا میشه بواسطه تغییر فرکانسهامون ..اما وابستگی که دارم نمیذاره ول کنم و برم …..
توی بحث مهاجرت اینو بوضوح لمس کردم که وقتی رفتم جایی دیگه چقققدر اوضاعم بهترازقبل شد و باخودم میگفتم چرا زودتر حرکت نکردم و ازجایی که بودم به جایی بهتر نرفتم؟! به خودم ظلم کردم !! حالا همین قضیه در روابط هم صدق میکنه که اقا وقتی فرکانست رفت بالا که البته خودت متوجهش میشی ، اونموقع جهان میخواد شمادوتارو از هم جدا کنه کبوترباکبوتر باز با باز ..زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک یعنی خداوند و سیستم و کل طبیعت دست به دست هم میدن ؛ اینطوری که تو افکارت اول تغییر میکنه و یک درجه حالت خوبتر میشه و در انتظار حال خوب بهتر هستی ولی طرف مقابلت هنوز توحس نامناسب گیرکرده این میشه که دیگه به هم نمیخورید و باید مهاجرت کنی از رابطه ات .
دوروز قبل که توهمین حال وهوا بودم پشت یکی از ماشینهای توجاده یه ایه نوشته شده بود که خداوند برای مومنین بهترین هارو نگه داشته….این نشونه من بود .
مهم ترین سرمایه من نه ملک و دارایی و ماشین طلا و …هست ونه روابطی که باافراد دارم هست ، مهم ترین سرمایه من شخصیتمه ؛
شجاعت و جسارتم که باعث میشه حرکت کنم و تونقطه امنم نمونم
حس خوبم که سعی میکنم داشته باشم
کنترل ذهنم که سعی میکنم داشته باشم
گسترش جهان بوسیله کاری که علاقه ام هست وعاشقشم ..این مهممممترین کار زندگیه منه..معلومه که این رسالتمه چون اگه منو تو یه جزیره ول کنن فقط همین کارو انجام میدم تا عمرم تموم بشه دوسدارم وقت و انرژیمو اونجا بزارم..مگه میشه یه ادم کلللل فکرو ذکرش تو یه کاری باشه بدون اینکه هنوز به پول رسیده باشه و ادامه بده وسالهاادامه بده واون رسالتش نباشه؟؟! رسالت من گسترش هنر در این دنیاست 💚
ادمای اطرافمو که نگاه میکنم بعضیا همیشه درحال حرکتند و میفهمم اینا رسالت دارن مثل پیامبرا که وظیفه اشاعه توحیدو داشتن ..منم مثل اون پیامبر وظیفه دارم وظیفه من گسترش هنر هست ..فکر میکنم خدا اینو رو دوشم گذاشته بواسطه باورهایی که داشتم بواسطه علاقه ای که به نقاشی نشون دادم …
به نام پروردگار رب العالمینم
سلام دارم خدمت استاد گرانقدرم و سرکار خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی ام
گام 23
خدا رو بی نهایت شکر برای رسیدن به گام 23
خانم شایسته نازنین و استاد عزیزم سپاسگزار وجود گرانقدرتون هستم
اگر قبل از آشنایی با شما ازم پرسیده میشد که مهمترین سرمایه زندگیتون چیه مطمئنا می گفتم شغلم درآمدم سلامتی ام همسر و فرزندانم وووووو ولی همیشه یه نیروی برتری رو بالاتر از اینها در وجودم حس میکردم چون به تجربه فهمیده بودم که وقتی با اون نیرو حرف میزنم و راز و نیاز میکنم آرامش میگرفتم وقتی احساس کمبودهای مادی میکردم ازش درخواست میکردم و همواره درخواستهایم رو اجابت میکرد بارها از همسرم تقاضایی داشتم که میگفت پولش رو نداریم ولی وقتی از او تقاضا میکردم بهترش رو بهم میداد بارها از دست همون سرمایه ها ناراحت و خشمگین میشدم ولی فقط او بود که بهم آرامش میداد انگیزه میداد و امید میداد و فکر نمیکردم وقتی به سرمایه های زندگی ام نگاه میکنم و می شمارم حداقل او را به حساب بیاورم بارها در ذهنم خودم رو با بقیه مقایسه میکردم که طی گذشت این سالها من چی بدست آوردم و اونا چی ، من چند مقدار طلا، خونه و ماشین دارم اونا چه مقدار ، حتی به تحصیلات بچه هامون و موفقیت هاشون هم نگاهی مینداختم و مقایسه میکردم ………..
ولی الان با بند بند وجودم این درک رو دارم که تنها و تنها سرمایه ی من خداوند است و میزان اعتماد و ایمانی که من بهش دارم و سعی میکنم برای افزایش این سرمایه اعتماد و ایمانم را افزایش بدم و درک کردم که هرچه ایمانم بهش بیشتر میشه حضورش در قالب سرمایه های مادی و معنوی در زندگیم بیشتر و پررنگتر میشه
خدایا سپاس مرا بپذیر سپاسی بی پایان
و اما در مورد درمان وابستگی یه موردی رو در باره خودم بگم
من به شدت به پسرم وابسته بودم و دوسش داشتم و از همون بچگی در 90 درصد مواقع با احترام و محبت فوق العاده ای باهاش برخورد میکردم وقتی کنکور داد و خدا رو شکر با رتبه ی عالی قبول شد میدونستم که دیگه از پیش من میره و ماه ها ممکنه من نبینمش واقعا فکر کردن بهش منو ناراحت و غمگین میکرد و حتی همسرم این عقیده رو داشت که من تمام کارهام از جمله آشپزی هام به خاطر پسرمون انجام میدم و گاهی به شوخی و البته من احساس میکردم جدی میگه به پسرم می گفت تو بری دانشگاه ما اینجا از گرسنگی میمیریم چون مامانت به خاطر تو آشپزی میکنه خخخخخ این نوع نگاه به خاطر این بود که من خیلی سلیقه پسرم رو در نظر می گرفتم و گاهی ام در خلوت خودمون نصیحتم میکرد که دوری از پسرمون رو تحمل کنم و صبور باشم و میگفت که این آرزویی بوده که براش داشتیم و خدا رو شکر کن در واقع یه جورایی بهم میگفت زندگی رو بهمون تلخ نکن خخخخ
حالا موقع رفتن پسرم به دانشگاه بود و من و باباش وسایلش رو گذاشتیم تو ماشین و با نام خدا راه افتادیم به سمت مقصد ، و رسیدیم
پسرم وسایل رو برد داخل خوابگاه باباش هم بهش کمک میکرد و کلی خوراکی و میوه و شیرینی و لوازم بهداشتی و لباس نو براش تهیه کرده بودیم و کارشون که تمام شد همدیگه رو در آغوش گرفتیم و بوسیدم و ازش خداحافظی کردیم وووو
و موقع برگشت از همون در خوابگاه همسرم عین ابر بهاری گریه میکرد اونم چه گریه ای دستمال کاغذی کفاف نمیداد طوری که داد زدم گفتم چه خبرته الان جلو چشم خودت رو نمی بینی چجور میتونی با چشمان اشکبار رانندگی کنی و چشماشو پاک میکرد و تا شهر خودمون دم درب خونه ی مامانم یک ریز گریه میکرد همون دم در تلفن زدم دخترم گفتم بیا بریم خونه
مامان و خواهرام که منو خوب می شناختن گفته بودن مطمئنا این مسیر مینو همه اش گریه کرده که نتونسته بیاد اینجا (یعنی من برم خونشون ) و دختر رو ورداشتن و رفتن خونه خخخخخ
روز بعدش مامانم زنگ زد و گفت چرا از راه رسیدین نیومدین تو خونه استراحتی بکنین و غذایی بخورین گفتم والا مامان این دامادت که هی از من ایراد میگرفت خودش یه ریز گریه کرده و دیده چشاش قرمز و اشکی بوده خودش نخواست بیایم اونجا در واقع خجالت میکشید از چشای قرمز و اشک آلودش من نه بغضی داشتم نه اشکی ریختم و خدا شاهده همه اش خدا رو شکر میکردم برا موفقیتش
مامانم خیلی تعجب کرد از آرامش من
گفتم مامان به خدا من میدونستم تحمل یه شب دور بودن از پسرمون رو ندارم برا همین مدام از خداوند طلب صبر میکردم و واقعا صبر بهم داد برا همینه که میگم تو زندگیم هرچی ازش خواستم بهترش رو بهم داد واقعا هم صبر عظیمی بود چون پیش میومد تا سه ماه هم خونه نمیومد و من اصلا بهش اصرار نمیکردم که بیا خونه
یه بار بعد عید بود و فصل میوه های نو بر همسرم خرید کرده بود و من شسته بودم که بخوریم توت فرنگی هم جزوشون بود از اونجایی که پسرم خیلی به توت فرنگی علاقه داره همسرم فورا ازم پرسید که به نظرت این بچه میره برا خودش توت بخره ببین چقدر من تغییر کردم به همسرم گفتم تو رو خدا زهرمارمون نکن بزار خوردنش بهمون بچسبه به من چی که میره یا نمیره پول تو جیبشه هرموقع وقت کرد میره خرید تو نمی خواد تا این حد دلواپسش بشی و همسرم باز آروم نگرفت و اومد یه مبلغی به کارتش واریز کرد و بهش پیام داد عزیزم برا خودت توت فرنگی بخر و بلافاصله پسرم زنگ زد و خندید و گفت بابا اینقدر انواع توت ها رو می خورم که دل درد گرفتم محوطه خوابگاهمون پر از توته توت سفید شاه توت و توت فرنگی هم مرتب از بیرون میگیریم خخخخخ
خدا رو بی نهایت شکر که خانوادگی با استاد آشنا شدیم و قانون احساس خوب اتفاقات خوب و احساس بد اتفاقات بد رو یاد گرفتیم و صبری که خداوند به من داد هنوز هم ادامه داره چون وقتی پسرم سربازی رفت هم صبور بودم و یک ریال من به عنوان نذر و صدقه به خاطرش پرداخت نکردم و فهمیدم کانون توجه باعث اتفاقات میشه و از اونجایی که پسرم خیلی بیشتر از من حواسش به کانون توجهش هست البته یه مقدار هم به صورت فطری تو وجودشه دیگه معنی صدقه و نذر و اینجور آداب برای دور شدن از بلا در نظرم بی اعتبار شده بود
و الان هم در یه استان دیگه مطبش رو برقرار کرده و کلا مستقل شده و اگر از همون ابتدا طلب یاری از خداوند نمیکردم (همون سرمایه اصلی زندگی) معلوم نبود چه زنجیرهایی به پای خودم و پسرم نمی بسنم و از موفقیت دورش میکردم
خدایا یک لحظه هم مرا به حال خودم وا مگذار
در تمام تصمیم گیری هایم حضور داشته باش و تصمیم نهایی رو تو برایم اتخاذ کن
چرخ زندگیم را تو بچرخان به راه مستقیم راهی که پر از نعمت و خیر و برکت است
خدایا برای تمام نعمتهایت مخصوصا نعمت هدایتت تو را شکر می گویم
استاد عزیز و گرانقدرم و خانم شایسته نازنین و گرانقدرم و دوستان گرامی ام
سپاسگزارتون هستم
سلام گرامی تر از جانم،خدا گواه است که همه نکاتی را که در این متن نوشته ای حقیقت محض است ،من روزی روزگاری عشق نوشتن داشتم ولی اکنون می بینم که شریک زندگیم به راستی در نوشتن توانا شده چرا که بازگو کردن حقایق دلی قوی می خواهد که خدا رو شکر در وجود تو می بینم.این برایم موجب مسرت و شادمانی است که اینهمه به خدا تکیه می کنی کاش من هم چون تو به اعتقادی راسخ می رسیدم و همیشه کارهایم را به خدا می سپردم.ذهنم از من می خواهد علت تاثیر گذاری متن شما را بنویسم چه علتی بالاتر ازاین که به من یاد آوری شد که همیشه خدا را علت اصلی همه موفقیتهای زندگی ام را بدانم ،گاهی انسان فراموش می کند که هر چه را بدست آورده از فضل خدا بوده،نه از توانایی های اندک خودش.
سلام همسر عزیزم
وااااای اصصصصصلا انتظار نداشتم برام بنویسی ای شیطون خخخ
بوس بوس بوس
خیلی از زوج های عباسمنشی توی این سایت به موفقیت های بزرگی رسیدن امیدوارم ما هم جزو اون دسته باشیم و به همه ی آرزوهای قشنگمون برسیم
من یه هفته اس که دارم روی ثروت یک کار میکنم دو ساله که این دوره رو خریدم و خودت خوب میدونی که چه نتایج عالی گرفتیم
این در حالی بوده که فایل ها رو فقط گوش میدادم و کامنت خوانی می کردم ولی این بار دارم با تعمق و تدبر مرورش میکنم و می خوام تو کامنت نوشتن فعال باشم و این پاسخ تو برای من یه نشونه بود
خداوند از هر طرف داره منو سوپرایز میکنه تا احساسم عالی باشه
ممنونم ازت عزیزم که خوشحالم کردی
بوس به چشمای قشنگت
به نام خدای مهربانم
سلام به استاد عزیزم و عزیز دلشون
من بخام بطور کلی بگم از همون نوجوانی تنهایی رو خیلی دوست داشتم و دارم و از تنهایی خودم خیلی استفاده های خوبی میکردم مثلا دورا تحصیا مینشستم درس میخوندم یا درسهای قبلی رو مرور میکردم اگه درس نداشتم کتاب میخوندم و بیشتر اوقات رویاپردازی میکردم و خودم رو در جایگاهی که دوست داشتم قرار میدادم و کلی با خودم و اطرافیان خیالی صحبت میکردم و اکثرا خودم در جمع بزرگی میدیدم و سخنرانی میکردم در مورد چیزهایی که علاقه خیلی زیادی داشتم مخصوصا قرآن و خداشناسی و اخلاق
اما با وجود علاقه به تنهایی خب تقریبا زود به شرایط موجود عادت میکردم و وابسته میشدم و تغییر شرایط تا چند روزی منو درگیر خودش میکرد و دوباره بیخیال میشدم
در مورد اشخاص وابسته بودم و خیلی عادت میکردم مخصوصا من خیلی وابسته به خواهرم بودم خیلی و همه جا من و خواهرم و با هم میدیدند و به قول استاد به هر چه وابسته بشی جهان اون رو از تو دور میکنه و وابستگی خواهرم به من خیلی بیشتر از من بود که متاسفانه جهان خواهرم رو از من دور کرد چه دور کردنی که خیلی زود از دستش دادم
و چند سال ی چشم من اشک بود و ی چشمم خون و واقعا دیگه تابلو شده بودم و تقریبا جاهایی که با خواهرم میرفتیم که البته 90 درصد موارد بود دیگه نمیرفتم و خیلی اذیت شدم و الان میفهمم که این حالت در احساس بد و غم موندن چقدر من رو در مدار غمها و سختیهای بیشتر قرار داد
خدارو شکر میکنم که بعد از آشنایی با استاد این حالت غم و اندوه خیلی خیلی کم شده و شاید به 5درصد رسیده اون هم البته گاهی و همیشگی نیست
و خدارو شکر میکنم به چیزهای مادی وابسته نیستم شاید یک لحطه از نبودش ناراحت بشم ولی سریع بیخیال میشم
استاد ممنونم که من رو از این برزخ جهنمی و عم انگیز نجات دادین
دوستون دارم بینهایت
به نام خدای یکدانه ام که هر چه دارم ازوست
چقدر خدای مهربان وبزرگی هستی
چقدر راحت با بنده هات حرف میزنی
ازت خواستم باهام حرف بزنی،در هشت دقیقه حرفات رو از زبان استاد برام بازگو کردی
من هم باتمام وجودم مینویسیم چشم به روی چشم
این فایل رومن قبلا گوش داده بودم شاید برام خیلی عادی بود،ولی از دیروز چندبار همین هشت دقیقه رو قورت دادم
چطور میتوانی از وابسته شدن اجتناب کنی؟
بهترین راهکار به یادآوردن مرگ
هیچ چیز وهیچ کس پایدار وابدی نیست
پس وابسته نشو ودر لحظه زندگی کن
از داشته هات در همون لحظه لذت ببر،که اگه روزی به هر دلیلی تمام شدن،احساس دلتنگی ووابستگی تورو اذیت نکنه
به خودت با آرامش ودوستی رفتار کن وهمیشه گوشزد کن که ممکن روزی این موارد نباشن ،تا هستن لذت ببر ،اگه به هر دلیلی هم تموم شدن ونبودن شک نکن اگه قدر خودت رو بدونی قرار بهتر ازین برات اتفاق بیفته
الهی شکرت که دوباره شروع به نوشتن کردم
به قول عزیزی دستان مبارکم زحمت نوشتن داره به خودشون میده،وحس فوی العاده ای دارم
در پناه حق
به نام هدایت الله
سلام خدمت خواهر عزیزم شهلا دوست هم فرکانسی و توحیدی و ارزشمند سایت
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت نسبت به الله
اقدرقلم شما جادویی وفوق العاده است که روزم را با کامنت شما آغاز کردم واحساس خوب و انرژی عالی به من داد
بهترین ها رو برای شما آرزو می کنم و امیدوارم همیشه بدرخشید مثل ستاره های آسمان وماهم از نتایج خوب وعالی شما لذت ببریم
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
به نام رب جهانیان
سلام به شما آقای روحی عزیز
سپاسگزارم کامنتم رو خوندین
خداروشکر میکنم تو این سایت هستم ودوستان عزیزی مثل شما دارم
از زمانی که با استاد ودوستان سایت آشنا شدم واقعا دوباره متولد شدم،اگه به ساعت نوشتن شدن این کامنت هم نگاه کنید متوجه خواهید شد که چه حال وهوای توحیدی تو زندگیم هست که با حالی فوق العاده درتایمی که اکثر مردم خواب هستن دارم جواب کامنت شمارو مینویسم
خداروهزاران بار سپاسگزارم واین حال الهی رو پیشکش وجود شما دوست عزیز میکنم
در پناه خودش باشید
سلام استاد عزیزم و مریم جان
وقتی خانم شایسته سوالشون رو ک درمورد وابستگی بود پرسیدن من خودم اون لحظه این جواب ب ذهنم رسید ک ما اگه دنیارو موقتی و گذرا ببینیم کم تر وابسته میشیم و شماهم دقیقا همین حرفو زدین. چون در دوره عشق و مودت هم خیلی روی این موضوع تمرکز دارین و بهش تاکید میکنین. فکر کردن ب اینکه دنیا گذراس. موقتیه، پایدار نیست. توجه داشتن ب این موضوع ک ادم های نزدیک زندگی ما ب هردلیلی و بدون هیچ خبر قبلی هرلحظه ممکنه بمیرن و این درمورد خود ماهم صدق میکنه. درک هرچه بیش تر این موضوع خیلی روی روابط تاثیر داره. خیلی گیردادنا، غر زدنا کم تر میشه. خیلی لذت رابطه بیش تر میشه. البته خود این موضوع هم نیاز ب تمرین هرچه بیش تره. نیاز داره ما مدام ب خودمون یاداوری کنیم چون ب قول شما ما خیلی زود فراموش میکنیم این موضوع رو. درک این موضوع باعث میشه ما لذت هامونو ب تعویق نندازیم. نگیم بعد بازنشستگی، نگیم حالا وقتش نیس. وقتی بدونیم هرلحظه ممکنه بمیریم پس بیش تر اهمیت میدیم ب خواسته هامون و لذت هامون. رهاتر زندگی میکنیم، کیفیت زندگیمون ارتقا پیدا میکنه. بیش تر سعی میکنیم از هرچی لذت ببریم…
مورد بعدی ک درموردش توضیح دادین این هست ک به مسائل این چنینی از دیدگاه فرکانس نگاه میکنین. اینکه ادم های اطراف من ب خاطر نوع فرکانسی ک من دارم بامنن.قانون کبوتر با کبوتر باز با باز ک جهان افرادی رو در زندگی من میاره ک با من هماهنگن و وقتی من یا اون ها تغییر کنیم، ادم های اطرافمون هم تغییر میکنن و هرچی تلاش کنیم بیفایدس. فقط باید روی خودمون کار کنیم ک در ابعاد مختلف شخصیت بهبود پیدا کنیم و جهان افراد هماهنگ بامارو وارد زندگیمون کنه.
موضوع بعدی درمورد این بود ک استاد امار دقیق از سرمایه های اصلیشون ندارن و پاسخی ک دادن ب نظرم بهترین بود..درس داشت برای من ک روی ملک و املاکو داراییت تمرکز کن و فکر نکن اونا مهمن. فکر نکن اونا سرمایه های اصلی توان. سرمایه اصلی تو اعتماد ب نفست، شجاعتت، توانایی برقراری ارتباط با ادم ها، مهارت هات، توانایی بیرون اومدن از دایره امنت،توانایی کنترل ذهن و احساست، باور ب خدا و توانایی هاش و… هست ک باعث رشد تو میشه. باعث ثروت مند شدن تو میشه و ثروت نتیجه داشتن این سرمایه هاست. ما اگر مدام روی ملک و داراییمون تمرکز کنیم عملا داریم تمرکزمون رو از روی سرمایه های اصلیمون برمیداریم و راهو گم میکنیم. اصلو ول میکنیم میچسبیم ب فرع و بیراهه میریم. پس حواسمون ب سرمایه های درونیمون باشه ک برامون خیلی چیزارو رقم میزنه و ثروت تنها یکی از خروجیهاشه. در اخر سعی کنیم این سرمایه هارو هرروز ارتقا بدیم و خودمونو قوی تر کنیم.
ممنونم از شما
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
راهکار اساسی شما برای رفع وابستگی چیست؟
اگر وابستگی به افراد باشد:
عاملی که باعث می شود به افراد وابسته نباشیم فکر کردن به گذرا بودن دنیا و مرگ است
فرد مورد علاقه ی ما: ممکن است به هر دلیلی از دنیا برود
اگر وابستگی به هر وسیله ای باشد:
با مرگ ما از بین خواهد رفت باور به گذرا بودن دنیای مادی: به ما کمک می کند به چیزی یا کسی وابسته نباشیم و دنیا را دائمی نبینیم مرگ : در هر صورت رخ می دهد بنابراین باید زندگی را بسیار آسانتر بگیریم و از مسائل ناجالب به راحتی بگذریم افراد را در بعد: فرکانسی در نظر بگیریم زمانی که بر روی باورهای خود کار می کنیم و در مدار متفاوت قرار می گیریم مهم نیست تا چه حد تلاش می کنیم تا افرادی را در زندگی خود نگه داریم:
مسیر ما از آنها جدا خواهد شد که همه ی ما این شرایط را تجربه کرده ایم
اگر افراد نامناسب در اطراف ما هستند: ایراد از باورها و فرکانس های ماست افراد ممکن است به هر دلیلی تغییر کنند جهان کاملا: ما را از آنها جدا کرده و افراد هماهنگ را وارد زندگی ما می کند و افراد ناهماهنگ به راحتی از زندگی ما خارج می شوند
مهم نیست: افراد چقدر به ما نزدیک و یا پیوند خونی با ما داشته باشند یا خیر در هر صورت طبق قانون:
چنین اتفاقی رخ خواهد داد بنابراین زور و تقلا مفهومی ندارد بر روی باورهای خود کار کرده تا: افراد هم فرکانس به زندگی ما جذب شده افراد نامناسب از زندگی ما به راحتی حذف شوند بر روی خود و باورهای خود کار کرده تا شخصیت رشد یا فته تری داشته باشیم و
به سمت افراد بهتر و با کیفیت تر هدایت شویم و اجازه دهیم خداوند این کار را برای ما به راحتی انجام دهد
چه باوری پشت این طرز تفکر شماست که از دارایی خود هیچ اطلاعی ندارید و به آنها وابسته نیستید؟
من سرمایه ی اصلی خود را: دارایی مادی نمی دانم و تمرکزی بر مقدار آنها ندارم البته از ابتدا : به این شکل فکر نمی کردم
زمانی که خانه ای خریداری می کنیم: احساس قدرت و عزت نفس داریم اما به تدریج متوجه می شویم اگر بر روی آنها حساب کنیم:
تمرکزمان از روی سایر مسائل برداشته خواهد شد
بنابراین:
دارایی اصلی خود را توکل اعتماد به نفس توانایی و مهارت خود دانسته و آنها را دارایی اصلی خود در نظر بگیریم
این که بر دارایی های مادی خود حساب کنیم: آنها در ذهنمان بزرگتر خواهند شد در صورتی که دارایی اصلی ما:
توانایی یادگیری حل مسئله کنترل ذهن کنترل احساسات باور به خداوند توکل به خداوند ارتباط با دیگران بهبود مهارتها بیرون آمدن از منطقه ی امن و جسارت بیشترمان است
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خالق زیباییها
سلامی گرم خدمت استاد عزیز و بینظیرم و مریم جان عزیزم که عشقه
استاد اول بگم عاشق این سوال و جوابهای عالیتون هستم، جوابهای کوتاه، مفید و دقیق که اصل مطلب و میرسونه
در مورد سوال اول و رفع وابستگی:
چه جواب زیبایی، فکر کردن به گذرا بودن دنیا و مرگ
من در این مورد یه تجربه دارم که خیلی برام تلخ بود ولی درس بزرگی گرفتم
من همیشه دختر وابسته ای بودم به خانوادم و جدایی از اونا مثل مردن بود برام تا اینکه ۸ سال پیش مادرم رو بر اثر بیماری اززدست دادیم و بزرگترین شوک زندگیم بهم وارد شد، هم به من هم خونوادم که شدیدا وابسته بودیم، بعد مرگ مادرم آسیبهای زیادی از لحاظ روحی و جسمی به من،. پدرم، خواهرم و برادرام وارد شد، بعد از اون با خودم گفتم این وابستگی به چه دردی میخوره وقتی بعدش قراره این همه درد و رنج باشه و این همه عذاب بکشیم؟
دیگه به خودم قول دادم به هیچ چیز و هیچ کسی وابسته نباشم چون اینجوری هم به اون فرد هم به خودم کمک میکنم
و اینکه واقعا از مرگ. گریزی نیست و هر لحظه سراغ هر کسی میاد حتی خودم و این وابستگی به اطرافیانم هم آسیب میزنه
اولین قدم برای ترک وابستگیهام مهاجرت بود با تمام رنجی که برام داشت و دردی که کشیدم ولی میدونستم برام مفیده و لازمه و انجامش دادم و از اون زمان خیلی راحت تر و بی دغدغه تر زندگی میکنم
من هنوز هم عاشق خانوادم هستم و دوسشون دارم ولی دیگه نخواستم وابسته باشم
موضوع بعدی هم فرکانسی با ادم های اطرافمون:
تو این دو سالی که دارم رو خودم کار میکنم خیلی از آدما اومدن تو زندگیم و خیلیاشون رفتن چون هم فرکانس نبودیم و به هیچ وجه ناراحت نبودم و نیستم چون من فقط تلاش و تمرکز میکنم فرکانس خودمو بالا ببرم و در مدار بالاتر باشم و مطمئنم تو هر دوره ای ادمهای هم فرکانس من هستن که باهم باشیم
زمانیکه آدمی با فرکانس پایین کنارم قرار بگیره با خودم میگم یا من سطح مدارم پایین اومده یا اون آدم قراره هم مدار بشه با من و یقین دارم اگه فرکانس اون آدم تغییر نکنه نمیتونه کنار من بمونه و خدا مسیرمون رو از هم جدا میکنه
وقتی که طولانی در یک فضای فرکانسی پایین قرار میگیرم به قول استاد به خودم رجوع میکنم که من دارم چیکار میکنم که تو این فضا قرار گرفتم و چرا اینقدر فرکانسم پایین اومده
و دوباره با تمرکز روی خودم و ساختن شخصیت خودم از اون فضا دور میشم
واقعا مدتهاست دیگه نگران بودن و نبودن آدما تو زندگیم نیستم و تلاش میکنم هر روز خودم و تغییر بدم و بهترین خودم باشم
در مورد سوال دوم که مریم جون پرسیدن، که شما اماری از داراییهاتون ندارین و چه باوری پشت این شخصییتتون هست؟ :
چقدر عاشق این نوع نگاه متفاوت و خاصتون هستم به زندگی
اینکه اصلا سرمایه اصلی ما چی هست؟؟
شما گفتین سرمایه اصلیتون دارایی و ملک نیست برای همین تمرکزی روش ندارین
من امروز رفتم و فایل”سرمایه اصلی شما چیست”
رو گوش دادم و چقدر عاااالی بود و البته قبل از گوش دادن جوابهای خودم و نوشتم و حتما تو اون قسمت کامنت خودمو مینویسم
استاد چقدر دوست دارم که همیشه حرفاتون پر از امیده، اینکه وقتی میگین از اول اینجوری نبودین و مسیر تکاملی طی کردین به من امید میده که پس راهم درسته و فقط باید تکاملم و سپری کنم و توقع زیادی از خودم نداشته باشم و ادامه بدم با قدرت و جسارت و توکل به خدا
اینکه اوایلش با خرید ملک آدم اعتماد بنفس میگیره، خودباوری و قدرت میده به آدم ولی تا به جایی خوبه بعدش باعث میشه ادم از اصل دور بشه و روی اصل حساب نکنه
دارایی اصلی شما توکل، ایمان به خدا، اعتماد بنفس، تواناییها و خیلی ویژگیهای عالی دیگه هست که گفتین اتفاقا خیلی خوب میدونین دارایی اصلیتون چیه
و بحث مالی خروجی این دارایی اصلی هست، و هر روز با افزایش دارایی اصلی، دارایی مالی هم افزایش پیدا میکنه
مهمترین دارایی ما، توانایی در یادگیری، توانایی در حل مسئله، توانایی ما در کنترل احساساتمون، توانایی ما در باور کردن خداوند، توکل کردن به خداوند، توانایی ما در ارتباط با دیگران، توانایی ما در بهتر کردن مهارتهامون هست و توانایی از بیرون اومدن از منطقه امن زندگیمون
توانایی ما جسارت بیشترمون هست
وقتی به اینا فکر کردم دیدم خدایا چقدر تو این ویژگیها پیشرفت کردم و چقدر خوب میتونم الان رو این داراییهام تکیه کنم و چقدر خوشحالم از داشتن این همه دارایی و توانایی در تعییر در خودم
من قبلا هیچ کدوم اینا رو نداشتم و الان چقدر تغییر کردم
از سال گذشته که دوره بینظیره عزت نفس رو خریدم و روش کار کردم چقدر تغییر در من بوجود اومده، چقدر جسورتر شدم، تو مسیر کاری درست قرار گرفتم، دنبال کسب مهارت جدید رفتم وهر روز دارم خودمو ارتقا میدم، چقدر خدا رو بیشتر از قبل باور دارم و بهش نزدیکتر شدم، چقدر در کنترل احساساتم قوی شدم، دخترم چند روز پیش میگفت مامان تو خیلی تغییر کردی قبلا هر وقت باهات میخواستم حرف بزنم احساساتی میشدی و نمیتونستی بهم کمک کنی ولی چند ماه گذشته چندین بار باهات صحبت کردم و تو خیلی خوب کمکم کردی و من چقدر خوشحال شدم که میتونم با خیال راحت ازت کمک بگیرم و چه کسی بهتر از مامانم، و این داستان چقدر حال منو خوب کرد و چه اعتماد بنفسی بهم داد که میتونم احساساتمو کنترل کنم و دیگه مامان گذشته نیستم
توانایی در ارتباط با اطرافیانمون که چقدر تو حوزه کاریم بهم کمک کرده و چقدر توش قوی شدم
توانایی در بیرون اومدن از نقطه امن زندگیمون، و من با جسارت تمام بیرون زدم و چقدر موفق بودم
خدا رو هزاران بار شکر میکنم برای این همه دارایی و احساس زیبا، برای داشتن استاد و راهنمای بینظیرم که تو دوسال گذشته بزرگترین دارایی من هستید
شما و مریم جون عشقین و بزرگترین و بهترین دارایی من هستید و خدا شما رو برای ما حفظ کنه
استاد و مریم جون ممنونم ازتون بابت فایلها و زحماتی که میکشین و این فایل برای من یه چکاپ فرکانسی عالی بود که برگردم و خودمو مرور کنم و امیدوارتر و خوش بین تر از گذشته به مسیر پر از عشق و آگاهی و نور که توش هستم ادامه بدم، با قدرت بیشتر، ایمان بیشتر و توکل و عشق بیشتر
عاشقتونم و دست بوستون هستم.
در پناه حق باشید❤️
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم، و همچنین خانم شایسته عزیز دلم ♥♥
میخواستم بگم که این قضیه وابستگی به دوستان برای من حدود یکسالی طول کشید تا متوجه بشم به زور نباید به یک چیزی بچسبم.
وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم که از وقتی که شروع کردم روی خودم کار کردن، شروع کردم به گوش دادن و یاد گرفتن قانون، بعضی از افراد بطور معجزه آسایی از زندگیم بیرون رفتن، این افراد، افرادی بودن که من خودمم دیگه تمایلی به داشتن رابطه باهاشون نداشتم و نمیدونستم چطور بدون پیش اومدن ناراحتی ازشون فاصله بگیرم، هنوزم نمیدونم چی شد ولی اتفاق افتاد، چندین آدم متفاوت به همین شیوه ندونستن من از زندگیم رفتن بیرون و من بابتش واقعا خداوند رو شاکرم. گذشت تا رسید به دوستام، که فکر میکردم خیلی باهاشون حالم خوبه و دوست داشتم باهاشون باشم، با اینکه هر دفعه که باهاشون وقت میگذروندم متوجه میشدم که دیگه حرف زیادی برای گفتن ندارم و این جمع همش به چرت و پرت گفتن و غیبت کردن میگذره، باز هم به زوووور گاری رو وصل کرده بودم به خودم و باهاشون میرفتم بیرون، تا اینکه ماه گذشته که دیدمشون آنچناااان این تفاوت فرکانسی بر من آشکار شد که به شکل بیماری خودشو بروز داد و من همونجا متوجه شدم دیگه دنیا داره چک و لگدیم میکنه و این رابطه رو نباید ادامه بدم.
یادمه حدود 10 سال پیش، یکی از این دوستام گفت میخواد که مهاجرت کنه و مثلا کاراش رو داشت انجام میداد و من چقدررررر گریه کرده بودم اون موقع که دارم دوستم رو از دست میدم :)))) واقعا نمونه جهل کامل، ولی خب اون موقع من توی این فضا نبودم و چیزی نمیدونستم.
ولی الان خودم آگاهانه ارتباطم رو قطع کردم. با همشون و چقدر احساس راحتی و سبکی میکنم.
الان تنها دوستم نامزدمه. باهم به لطف خدا بسیار همفرکانس هستیم. از دوره ها استفاده میکنیم. چندین بار در طول هفته باهم پیاده روی طولانی انجام میدیم و از اول تا آخرش داریم راجع به قانون، به فرکانس، راجع به فایل جدید استاد صحبت میکنیم. راجع به چیزهایی که یاد گرفتیم صحبت میکنیم، راجع به مسیری که داریم میریم. چیزهایی که میخوایم بدست بیاریم و …
میتونم بگم زندگیم هرروز کیفیت بهتری نسبت به دیروز داره و بابتش بی نهایت از شما سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم جانم ♥♥
در مورد سرمایه اصلیم که من باور دارم سرمایه اصلی من ایمان قلبیم و باورمه که باعث میشه من به سمت جلو حرکت کنم و راستای هدفم تلاش کنم. کاری که الان دارم انجامش میدم. من هنوز به مرحله ثروت (مالی) نرسیدم که بتونم ازش گذر کنم. دارم خودم رو برای اون مرحله آماده میکنم و مسیرم رو بسیار هموار و روشن میبینم. وابستگی از دید رو اگه بگم ندارم که دروغ گفتم ولی خب دارم تلاش میکنم که نداشته باشم. به کمک خدا و آموزش های شما و تلاش های خودم بهش خواهم رسید 😍😍
خیلی هم دوستتون دارم ♥♥♥
به نام خدایی که تنها و تنها ستایش از ان اوست.سلام خدمت استاد عزیز وخانم شایسته عزیز که الگوی من هستن.زیرا با دیدن خانوم شایسته معنای تکامل ثانیه به ثانیه بیشتر درک میکنم .و این زیبایی درونی خانوم شایسته نشانه گر آن قدرتی که از توحید ،توکل،تکامل درونی شماست.نشان میدهد.من از خدای درون خودم سپاسگزارم خدا ی ابراهیم ،موسی، عیسی،محمد وعلی که مردی دانا وباسیاست خدا ترس بود.که این بزرگان الگوی بسیار ارزنده ای برای یادگیری اسلام داشتن( تسلیم بودن ) می باشند.از خدای یکتا سپاسگزارم بابت روشن کردن قانون یا بهتر گفته باشم قوانین غیر قابل تغییر جهان هستی، که برای من واعضایی این خانواده در مسیر تکامل قدم برداشتیم .به نقل از قران آیا بینا و نابینا با هم یکسانند چرا اینها نمی اندیشند.من می بینم که شماچگونه با دل وجان قوانین را فریاد می زنید واموزش می دهید بدون هیچ کم کاستی .من از خدایی خودم واز شما سپاسگزارم بابت وجود شما در این دنیا معادی که گذراست وتلاش میکنید تادنیا جای بهتری برای زندگی کردن باشد.و از خدای یکتا شادی ، سلامتی ،ثروت وسعادت در دنیا و اخرت برای شما استاد عزیز وخانم شایسته دوست داشتنی خواستارم….امین