سوالات:
اگر یک کلید برای جدی گرفتن ایده های الهامی و عمل به آنها بدهید، آن کلید چیست؟
چگونه در مدار دریافت الهامات الهی قرار بگیریم؟
مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:
- به اندازه ای که ظرف وجود خود را برای درک الهامات آماده می کنی، الهامات را تشخیص می دهی و دریافت می کنی؛
- الهامات الهی برای هدایت ما همواره جاری است اما دسترسی ما به الهامات به اندازه ظرفی است که آماده کرده ایم؛
- سیر تکاملی پیامبر اسلام در دریافت «آیات قرآن با جزئیات کامل تر»، گویای بزرگتر شدن ظرف وجود پیامبر در طی مسیر است؛
- خداوند “بی نهایت” است اما توانایی ما برای «بهره مندی از این بی نهایت»، به اندازه ظرف وجود ماست و نه به اندازه دریافت بی نهایت؛
- مسیر تکاملی دریافت الهامات و دسترسی به آگاهی های درونی؛
- درسهای داستان موسی و خضر؛
- توانایی دریافت الهامات الهی، یک فرایند تکاملی است؛
- قرار گرفتن در مدار دریافت الهامات الهی؛
- کلید «جدی گرفتن ایده های الهامی»؛
- پشتوانه هایی برای «تواناییِ ماندن در احساس خوب»؛
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی»229MB21 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی»19MB21 دقیقه
الم
الف، لام، میم.
ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ
این کتاب که در [کلام خدا بودن] آن هیچ تردیدی نیست، راهبری است برای پروا پیشگان.
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ
همانان که به غیب [=حقایق پنهان] ایمان میآورند و نماز [=رویکرد به خدا را] بپا میدارند و از آنچه روزیشان دادیم انفاق میکنند.
وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ
و کسانی که به هرآنچه بر تو و بر [پیامبران] پیش از تو نازل شده ایمان میآورند و به آخرت [=سرای بازپسین نیز] یقین میکنند.
أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
آنها بر هدایتی از پروردگارشان [رهسپار] هستند و همانان رستگارانند.
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
سلام و سلامتی و نور خدا به دو استاد نازنین و دوست داشتنیم و به عزیزان هم خانواده
امیدوارم حال دل همگی در عالی ترین حالت باشه… خدای مهربونم رب العالمین خداجونم تنها تو رو می پرستم و تنها از تو یاری می خوام که تو برای بنده ت کافی هستی… همه چیز هستی… خدایا شکرت برای یک فرصت دیگه یک روز زیبای دیگه که پر از نعمت و برکت و اتفاقای خوب قراره باشه… یکیش هم همین فرصت نوشتن یک صلات پربرکت تو این فضای بهشتی… خدارو شکر که باز شنبه اومد و وقت بیشتری می تونم بذارم تا بیشتر رو خودم کار کنم… چند روزی هست بیشتر دارم به همین قضیه ی مدار و اینها فکر می کنم… اینکه قانون قانونه… اینو باید انقدر تکرار کنم تا بره تو درونی ترین لایه های مغزم… که قانون تغییر نمی کنه، اصلا هم سخت نیست… اگر من کامل و از ته قلبم باورش کنم که آقا جهان جهان مدارهاست… شما نمی تونی تو مدار 1 باشی و به چیزهایی که تو مدار 2 هست دسترسی داشته باشی… اگر چیزهایی که می خوای در مدار فعلیت نیست یعنی باید بیشتر تمرکز بذاری رو خودت بیشتر کار کنی ظرفت رو بزرگتر کنی اونوقت مدارت که بالاتر می ره لاجرم لاجرم به اون چیزها دسترسی خواهی داشت لازم نیست کاری بکنی… اینکه هی بشینی به این فکر کنی که من فلان چیزو می خوام باید یه جوری بهش برسم چیکار کنم چیکار نکنم فایده نداره… یه مدت رهاش کن، تمرکزی کار کن رو خودت و بعد یه مدت مدارت می ره بالاتر و راه رسیدن به اون خواسته خیلی راحت فراهم میشه… ایده ش میاد… اینا رو باید هزاران بار برا خودم تکرار کنم تا جا بیفته… یکی از بهترین راههای تکرارش هم همین فایل گوش دادن و نوشتن هست…
استاد چقدر تکامل مهمه… حتی محمد پیامبر هم تکاملش رو باید طی می کرد… اونایی که غرض تو دلشون دارن هی می گن حضرت محمد سواد نداشته… اینو نمی بینن که بابا الکی نیست هر سال، یکماه کامل رو تو بری توی غار، اونم اون زمان… نه کولربگی نه فلاسک چای و قهوه ای… یک ماه تنها تو باشی و خدات… بخدا هر آدمی اینکارو بکنه به زلالی پیامبر می رسه دیگه… و کم کم گوشِت تیز میشه، شاخکا تیز میشه قلب باز میشه… و صدای خدا رو می شنویم… حالا هرچقدر من خودم رو خالصتر کنم اون ارتباطم با خداوند رو خالصتر کنم ایمانم رو بالغیب بیشتر کنم خب صداها رو واضحتر می شنوم… همونطوری که تا پارسال وقتی من کامنتا رو می خوندم که نوشته بودن خدا بهم گفت از اینور برم یا اینکارو بکنم یا نکنم یا تو فایل نتایج دوستان، با خودم می گفتم اینا واقعا چجوری الهام خدا رو می فهمن؟؟ الکی می گن یا واقعا صدای خدا رو می شنون؟!! اون موقع من در مدارش نبودم و نمی تونستم درک کنم… اولش با همین سوال شروع میشه دیگه… که دنبال این باشیم بفهمیم چجوری این اتفاق میفته این یعنی خواسته شکل گرفته… و بعد خداوند ارحم الراحمین کم کم هدایت می کنه ما رو به اینکه بیشتر رو خودت کار کن بیشتر تو خودت کنکاش کن، بیشتر خودت رو بشناس، بیشتر به من وصل شو… و بعد هر ازگاهی یه چیزی به دلمون میفته میگیم شاید این از طرف خدا بود… اما این ذهن که بیکار نمیشبنه… می زنه زیر خنده میگه پاشو خودتو جمع کن… تو؟؟ خدا؟؟ وهم برت نداره هرهرهر! اما باید بدونیم که این نجوای شیطانه، شیطان کارش همینه که ما رو ناامید کنه… و بعد یه بار که عمل می کنیم به اون الهام دلمون گرم میشه و تازه باور می کنیم اینهمه گفتیم من لایق اینم که خداوند باهام حرف بزنه، واقعا خدا باهام داره حرف می زنه!!! ببییین من واقعا لایقما… البته بازم شیطان بیکار نمیشینه و آدم خیلی راحت یادش می ره یا بنظرش کوچیک میاد… به مرور تکاملمون رو طی می کنیم و بقول استاد هرچقدر ظرفمون بزرگتر میشه بیشتر درک می کنیم بیشتر دریافت می کنیم…
چقدر این نکته که استاد گفتین ما همه موسی هستیم جالب بود… چقدر قبلنا پیامبرا برای منِ نوعی آدمای متفاوتی بودن و چقدر اینکه الان بدونم من و بقیه ی آدما همه به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم چقدر از این کج فهمی ها جلوگیری می کنه…. خداجونم شکرت برای این آگاهی ها، شکرت که من رو در مدار آشنایی با دو استاد عزیزمون و استاد شایسته ی نازنینمون قرار دادی… شکرت که سر کلاسی هستم که بهترین استاد و بهترین همکلاسی ها رو دارم اونم از نوع درجه یک شاگرد زرنگ…
جمله های طلایی استاد
جایگاه خودمون رو بدونیم و هی دنبال بهتر شدن باشیم…
باید رو خودمون کار کنیم رشد کنیم ظرفمون بزرگتر شه…
اگر در مسیر درست قرار بگیریم، اگر ایمان داشته باشیم و عمل کنیم حتی اگر کج و کوله، اگر نیاز به شجاعت بیشتری داره ولی عمل کنیم، هی ظرفمون بزرگتر میشه و کلام خدا رو بیشتر می فهمیم…
کلید عمل کردن به ایده های الهامی هم عالی بود استاد… اینکه یادمون باشه خداوند ناظر و آگاهه مثال جنگل و هلیکوپتر رو باید هی برا خودم تکرار کنم تا یادم نره… خدا رو شکر الان تو خیلی چیزای ریز و درشت از خودش هدایت می خوام و خیلی خیلی وقتا هم هدایتش رو دریافت می کنم…
کل داستان اینه اگر ایمان داشته باشیم که الهامات از آگاهی بالاتری رسیده که من بشون دسترسی ندارم و اومده منو نجات بده، شرایط منو بهتر کنه، منو به خواسته م برسونه، خیلی راحتتر بهشون عمل می کنیم…
جالبه فکر کنم تو کامنت قبلیم یا یکی دوتای قبلی بود از مقاومت ذهنم برای فراوانی و رزق بی حساب نوشته بودم… اینکه مثلا کارت هدیه ی 25 دلاری رو که تو کشو پیدا کردم بعدش به خودم می گفتم که باور کن خداوند منبع رزقه و می تونه بی حساب ببخشه… و نجوایی که با پوزخند بهم می گفت آره در حد 25 دلار و صد دلار و اینا حالا شاید… ولی مثلا فکر می کنی تو این ماه میشه دو سه هزارتا بدون حساب وارد زندگیت بشه؟؟ زهی خیال باطل… و همون موقع که می نوشتم به ذهنم داشتم می گفتم میشه چرا نمیشه… من باور کنم خداوند منبع رزق و نعمت و همه چیه میشه… و جالب اینجاست که دو روز پیش که یه بنده خدایی بدون اطلاع قبلی هزار دلاری که ازش طلب داشتم رو برام واریز کرد و اس ام اسش اومد، با خودم فکر کردم دیدم عههه تو این ماه دوبار هم همسرم یه مقدار سهم فروخته بدون اینکه من بدونم و یهو دیدم پول به حساب واریز شده (حسابمون مشترکه)… و دیدم درواقع همون دو سه هزارتا وارد حسابمون شده این ماه… درسته مقداری از فروش سهم بوده توسط همسرم ولی بهرحال می تونست این موقع نباشه… و کلی خدای مهربون و رزاق رو شکر کردم و تو دفترم نوشتم… خداجونم مهربونم عاشقتم خودت می دونی…
شکرت برای تک تک آگاهی هایی که تو این سایت پربرکت هست و استفاده می کنم…
شکرت برای وجود خود استاد و استاد شایسته
شکرت برای وجود همکلاسیهام که برا بعضیهاشون بدجوری دلم تنگ شده (کجایین شما خدایی؟ لایکاتون رو می بینما… بابا یه خبری کامنتی پیامی… انقدرمدارتون رفته بالا که اصلا دسترسی نداریم بتون هیچجوره :)))
شکرت برای اینننهمه نعمت و برکت تو زندگیم…
شکرت برای همسر و دوتادختر نازم… شکرت برای مامان مدار بالای عزیزم، شکرت برای خواهرای همراه و هم مسیرم…شکرت برای پیامای قشنگی که از دوستان نازنین و مدار بالام می گیرم… شکرت برای خونه ی قشنگمون…شکرت برای برفی که امروز در حال قهوه خوردن تماشا می کردم و فیلم گرفتم… شکرت برای سرماخوردگیی که روش رو کم کردم و با لیمو عسل و زنجبیل کلکش رو دو روزه کندم… شکرت برای مهمانیی که فردا دعوت شدیم و نمی ریم چون هم فرکانس نیستم باشون… شکرت برای والیبالی که یکشنبه ها می رم و عشق می کنم… شکرت برای همه چیِ الان زندگیم… شکرت که این کامنت رو صبح که لیلین رو خوابوندم شروع کردم و الان که خواب شبش شروع شده تمومش کردم ولی بلاخره نوشتم :))) خدایا شکرت که دارمت :)))
پی نوشت: خدایا شکرت برای این همزمانی خوشگل!!! بعد از ارسال کامنتم رفتم نشانه ی امروز من رو زدم و رسیدم به فایل گفتگو با دوستان «تسلیم بودن در برابر هدایت»… داریم از این قشنگتر؟ همون فایلی که اولین بار که می شنیدم می گفتم این سپیده چی میگه؟؟ بهم می گه چی بخور چی نخور، چی بپوش؟؟ وای خدای من چه حس خوبیه امشب… شکرت کرور کرور :)))