مصاحبه با استاد | قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی»

بنام خداوند الهام بخش

سلام به استاد یدونه ی نازنین ومریم بانوی بی نظیر و دوست داشتنی و تمام دوستانم در این مسیر زیبا

دیروز فایل این گام رو گوش دادم و چقدر لذت بردم از این مثال های فوق العاده استاد

امروز اومدم فقط کامنت بچه هارو بخونم که بعد از خوندن چندتا کامنت یادم افتاد همین چند روز پیش هم یه موضوع خیلی جالبی به من هم الهام شده بود.که الان یه حسی بهم کفت برو و بنویسش

من تو کامنت قبلی گفتم که پدر و مادرم الان درحال طواف خانه خدا هستن و یکی از بزرگترین آرزوهای خودشون ومن تحقق پیدا کرد به لطف الله یکتا‌

چند روز پیش که ما دنبال سالن برای برگزاری مراسم ولیمه شون بودیم اول هدایت شدیم به یه سالن کوچکتر رفتیم که قرارداد بنویسم و مبلغی بیعانه بدیم من یه شکی تو دلم افتاد و همسرم که کارتشو داشت میداد به متصدی تا مبلغ بیعانه رو پرداخت کنه منصرف کردم و گفتم بذار براشون کارت ب کارت کنیم و از اونجا اومدیم .فردای اون روز پدرهمسرم یه سالن بهتر و بزرگتر بهمون معرفی مرد با مزایای بیشتر حتی و وقتی رفتیم و دیدبم خیلی خوشمون اومد و اونجا قرارداد بستیم و بعد که من یاد اون لحظه صبر کردن افتادم که حس درونیم بهم گفت صبر کن و من بهش اعتماد کردم حتی با وجود شک تو دلم اما نتیجه یه نتیجه ی کاملا متفاوت شد و انشالله که مراسمشون هم به بهترین نحو انجام بشه چون من تو این مسیر از خود خداوند هدایت خواستم و اوتم دستم رو گرفت و راهنماییم کرد به بهترین شرایط ممکن

الهی صدهزار مرتبه شکر به خاطر شناخت

این قوانین

این الهامات

و قرارگرفتن در این مسیر توحیدی

بی نهایت خوشحال و سپاس گزارم

در پناه رب یکتا شاد و سلامت و ثروتنمند باشید