مصاحبه با استاد | قرار گرفتن در مدار «دریافت الهامات الهی» - صفحه 18

336 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1842 روز

    به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به سمت این آگاهی ها ، بزرگترین سپاسگزاری من از خداوند ،هدایت شدنم به این آگاهی های زندگی ساز هست که هرآنچه از نتایج مالی و معنوی دارم همه از عمل به همین قوانین و همین آگاهی هاست ،هزاران بار سپاسگزارم مهربان پروردگارم.

    و سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین ،

    وسپاسگزارم از خودم که متعهدانه پای این آموزش ها و پای بهبود دائمی خودم ایستادم تا طی تکامل خالق تمام عیار خواسته هام باشم.

    «««خداوند “بی نهایت” است اما توانایی ما برای «بهره مندی از این بی نهایت»، به اندازه ظرف وجود ماست و نه به اندازه دریافت بی نهایت؛»»»

    چقدر عالی توضیح میدید استاد ، هرروز بهتر درک میکنم که منظورتون چی هست ، مثالی که زدید خیلی به فهمم کمک کرد ، ریاضی و فرمول هاش و کاربردش بی نهایته ، اما به بچه ی کلاس اول نمیشه این بی نهایت رو توضیح داد و اگر توضیح هم داده بشه اون هرگز درک نخواهد کرد و کاربردی هم براش نداره، به اون بچه به اندازه ظرفش، به اندازه فهمش باید گفت و اگرهمون مقدار کم رو درک کنه ، همون مقدار برای اون مداری که دراون زمان توش هست برای اون فضای فکری که توش هست ،میتونه بسیار کاربردی هم باشه ،

    پس درسته که خداوند بی نهایته اما توانایی ما برای بهره مندی ازاین بی نهایت به اندازه ظرف وجودی ماست نه به اندازه ی همون بی نهایت …..

    و من اینجام تو این سایتم تا به وسیله این آموزش ها و بکار بردنشون تو زندگی شخصیم ظرف وجودمو بزرگ تر کنم ، واقعا از خودم راضیم به وسیله ی عمل به قوانین ،در تمام ابعاد رشد کردم در تمام زمینه ها ، اما این به این معنی نیست که به استانداری که داشتم رسیدم ، نه اتفاقا استاندارد هامم با رشدکردنم بزرگتر میشن و یک پله بالاتر میرن و انگیزه ای میشن برای ادامه دادن این مسیر ، مسیر بهبودی دائمی و کار کردن همیشگی روی خودم و بزرگتر کردن ظرف وجودیم ..

    سپاسگزارم از مهربان پروردگارِ سخاوتمندم ،که لیاقت شنیدن این آگاهی هارو بهم دادی و سپاسگزارم که شجاعت عمل به قوانین رو بهم دادی تا خوب زندگی کنم و لذت ببرم ازاین مسیر توحیدی و کمک کنم جهان جای زیباتری برای زیستن باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    حسین نیساری گفته:
    مدت عضویت: 802 روز

    با سلام خدمت استاد جاااااان و سرکار خانم شایسته گرامی

    1-اول اینکه ما بتوانیم با استفاده از قانون تکامل بفهمیم که این ایده الهامی هست بعد وقتی که فهمیدیم و تشخیص دادیم که ایده الهامی هست که راه تشخیص اش هم این است که ایده ای که از طرف خدا هست آرامش داره و وعده فزونی و ثروت و….می ده اولین راه و سخت ترین همینه چون اون زمان اول وقتی که وارد این مدار میشی هنوز نمی تونی تشخیص بدی وقتی که با استمرار و ایمان داشتن به خدا و هدایت کردنت به این مسیر و اعتماد کردن از چیزهای کوچک بهش هی ظرف وجودی اعتماد کردن بهش بزرگتر میشه هر روز بیشتر خیالت راحت تره چون می دونی رو بزرگ بزرگ ترها بستی که زورش پولش از همه بیشتره

    فقط زمانی که فهمیدیم ایده الهامی بعد دیگه خودمون رو باید بدیم به دست جریان و تسلیم باشیم

    2-الهامات خداوند مثل خورشید هم همیشه داره می تابه اگه من دریافتش نمی کنم باید از تو سایه یا غار و…بیام بیرون من باید بیام بیرون

    حالا چگونه در مسیر دریافت الهامات قرار بگیریم اوایل که با تضاد برخورد می کنیم و زندگیمون سخته بقول حضرت موسی که به خدا میگه من به هر خیری که از تو به من برسد فقیرم و اینگونه وا می ده می ذاره جریانات بهش الهام بشه بعضی وقتا با تضاد ها این اتفاق می افتد بعدها که جنس این حس رو می فهمی دیگه کاری نمی کنی می ذاری تا باهات حرف بزنه و هدایت کنه و راه تشخیصش هم احساس خوبه

    فقط نکته مهم اینه که بخوایم ازش که بهمون بفهمونه که خدا داره صحبت می کنه باهامون صدای نجوایی ذهن نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مریم پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 2023 روز

    به نام الله.سلام خدمت همه عزیزان

    خداهرلحظه باماصحبت میکنه ولی ما به اندازه ظرفمون ومدارمون درکش میکنیم.

    چندسال پیش که بیماری پندمیک بود وارایشگاه هاهمه بسته بودن من به فکربودم که اصلاح ابرو وصورت روچه کارکنم که دخترم سه سالش بودگوشیموبرداشته بود رفته بود تومخاطبینم وبه خانم بشکنی داشت زنگ میزدکه یهوصفحه گوشیمو دیدم سریع قطع کردم یهویادم اومدکه این خانم بشکنی که مامان همکلاسی دخترم هم ارایشگره که توخونه هم مشتری قبول میکنه وهم خیلی نزدیکمون هست وخدا اینجوری هدایتم کردازطریق یه بچه.

    یک بارهم ذهنم خیلی درگیر یه بیماری بود که تازه فهمیده بودمش من اصلا اهل تلویزیون دیدن نیستم یک چیزی بهم میگفت که تلویزیون رو روشن کنم یه کشش قوی یه اشتیاقی که این کار رو بکن منم روشن کردم تویه شبکه مجری داشت درمورد تلقین پذیری بیماری ها صحبت می‌کرد قشنگ صحبتهاش درمورد من صدق می‌کرد ونگرانی من رو برطرف کرد.

    موردبعدی من هر موقع دخترم دچارسرماخوردگی میشه میبرم تامین اجتماعی که رایگانه ودکتر میگه حساسیت داره وکتوتیفن میده یه بارکه بردمش بهم الهام شد که بهش بگم به جای کتوتیفن فنوکسفنادین بده دکترگفت داروخونه اینجا نداره ولی همین شربتی که میگی امروز صبح برای تبلیغاتش برام آوردن از شرکت داروسازی،اینم برای شما که گوشه میزش بود به من تحویل داد،آخه چطورمیشه از این خدا تشکرکرد با این همه لطف ومحبتی که درحق ما داره ،همه کارا رو داره انجام میده خیلی وقتها ما حواسمون نیست،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 912 روز

    به نام الله مهربان

    سلام استاد عباس منش عزیزم

    سلام استاد مریم بانوی عزیزم

    سلام دوستان گلم

    سپاسگزار خداوند هستم ک مرا هدایت کرد به مسیر درست و مستقیم

    خدایا سالهای زیادی از زندگی ام را در تاریکی گذراندم

    سالهای زیادی از زندگیم نمی‌دیدم نمی شنیدم نمی فهمیدم نمی دانستم اما همیشه فکر کردم می دانم می بینم می شنوم میفهمم

    امروز تولد من بود امروز چهلمین سالگرد به دنیا آمدن من بود

    استاد من بزرگتر شدم

    امروز فهمیدم من تمام سالهای زندگی ام را در تاریکی بودم در نا آگاهی

    استاد من از قرآن دفاع میکردم از دین بدون اینکه حتی بفهمم قرآن چه میگوید دین چیست

    از زمانی ک با شما آشنا شدم تازه دارم میفهمم تازه دارم ذره های آگاهی رو در وجودم احساس میکنم ک قرآن چگونه کتابی است

    استاد امروز بسیار بسیار احساس خوب و فوق العاده ای داشتم امروز صبح روبروی طبیعت زیبا و سفید پوش جلوی تراس خانه ام ایستادم و گفتم خدایا سپاسگزارم.

    خدایا سپاسگزارم که مرا در مسیر درست قرار دادی و هدایت کردی

    من امروز به اندازه ی قطره ای از دریا میفهمم میبینم میدانم من برای اولین سال زندگی ام برف زیبایی ک برای صبح روز تولدم به من هدیه کردی میبینم نسیم دلنوازش رو حس میکنم صدای جاری شدن را می شنوم من دارم زندگی رو احساس میکنم لذت بردن از نعمت های خداوند رو احساس میکنم.

    من زنده ام چه نعمت بزرگی

    من چشم دارم من گوش دارم من احساس دارم من

    پا دارم من دست دارم من ی دنیا نعمت دارم ک از شمارش خارج است من هنوز برای شمردن نعمت هایت خیلی کوچکم

    خدایا ظرف وجودی ام را بزرگ کن

    خدایا زیادم کن بزرگم کنم

    خدایا برای لحظه ای در لحظه بودم و احساس کردم ک چقدر نعمت بزرگی است بودن اینکه احساس کنی هستی وجود داری

    خدایا عشق را حضور را احساس کردم

    من تمام این ها را از شما آموختم من با اندک آگاهی هایم جوری دارم از زندگی ام لذت میبرم ک تاکنون تجربه نکرده ام

    استاد من از نتایجم بگویم؟ از نتایجی که از دوره های شما تهیه کردم؟ و از آموزشهای شما درک کردم بگویم ؟

    من هر روزم رو دارم زندگی میکنم استاد

    من هر روزم رو دارم حس میکنم استاد

    من هر روزم رو دارم عاشقی میکنم استاد

    من حالم عالیه من شکرگزار خداوندم

    من دارم هر روز و هر روز از مسیری ک دارم لذت میبرم

    من بسیار خوشحالم ک در قله چهل سالگی ام ایستادم وبا قلبی لبریز از عشق فهمیدم که تاکنون هیچ نمی‌دانستم خدا رو شکر که من این رو فهمیدم

    خدایا سپاسگزارم که من الان میدانم ک باید بیاموزم باید آگاه شوم باید دنبال فهم قرآن برم دنبال انس با قرآن

    هر چه توحیدی تر خوشبخت تر

    هر چی به هیچ برسی بزرگتر میشوی

    هر چی تسلیم تر آسان تر

    من از خودم هیچ ندارم من هیچم و حتی منی که هستم هم از آن اوست از پروردگار خوبی ها

    استاد ی دنیا عشق برای شما و برای تمام کسانی ک کنار شما هستند می‌فرستم که دستان خداوند زبان خداوند شدید و چراغ راه هستید راهی که من هیچگاه نتونستم توی زندگیم تجربه کنم

    سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    برایتان بهترین ها رو آرزومندم

    این رد پای من بماند یادگار در چهلمین سالی ک روی زمین خداوند حاضر شدم تا دنیا را جای بهتری کنم برای زندگی

    در پناه الله مهربان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1494 روز

    به نام خدای قوانین .

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته بی نظیر و همه دوستان هم فرکانسیم در این مکتب الهی .

    خدایا شکرت برای یک روز دیگه فرصت دادی تا بیام در سایت بهشتی در مورد قوانین الهامات تو بنویسم .

    امشب دوره دوازده قدم ششم جلسه یک را دیدم هم زمانی خوبی بود با این فایل که در مورد هدایت الهی و

    جالبترش این که یک فیلم دیدم با همسر عزیزم به نام مردی که بی نهایت را میدانست

    خیلی فیلم فوق العاده ای است که در عقل کل دوستان عزیزم پیشنهاد داده بودن در مورد زندگینامه ریاضی دان

    هندی بود سرینیواسا رامانوجان .

    من در مورد الهاماتی که شدم و فهمیدم که در واقع ما همیشه در حال هدایت هستیم و بیشتر اوقات به آن توجه

    نداریم و به عقل منطقی نگاه میکنیم و بر اساس تجربیات و چیزهایی که داریم قدم ور میداریم .

    بعضی مواقع به جاهایی منو میبره که اصلا منطقی نیست ابتدای روز میبرتم لب دریا یکی از اون روزهای باشکوه

    منو برد کنار ساحل سنگی و زیر یک تخته سنگ روز ماسه های سفت خیس صاف نوشته بودم ( انی انا ربک )

    وای خدای من دیگه خدا به این واضحی منو میبره به کنار ساحل زیر تخته سنگ و برام این نوشته زیبا را نشون

    میده من ازش عکس گرفتم و گذاشتم روز صفحه اصلی دستاپم و همیشه یادم باشه با چه خط زیبایی اونو نوشته

    وای خدای من واقعا خدا با ما صحبت میکنه به همین شکل های مختلف ما بیشتر اوقات چون به ذهن منطقی

    نگاه میکنیم نمیریم دنبال رو هدایت نیستیم خود من وای معلوم نیست که خدای من چقدر برام هدایتها را فرستاده

    ولی من پس زدم و شاکیم از اینکه چرا هدایت نمیاد در صورتی که میاد هست من دنباله رو اون نیستم باید تکاملی

    پیش برم و بیشتر به احساسم توجه کنم مخصوصا زمانی که حالم خوبه و فرکانس مثبتی دارم اگر گفته های منطقی

    نبود برم ببینم چی میگه آخه هدایت شروع میشه به صورت سریالی هست باید پی گیرش باشم و ادامه بدم

    قطعش نکنم منظورش را بفهمم حالا برای هر کسی فرق میتونه داشته باشه با زبانهای مختلف با اشکال مختلف

    میتونه از یک نوشته در کتاب یا یک پیام از طرف همسر دوست همین سایت یه کامنتی یک فایلی از استاد

    پیام درخواستم باشه باید بهش دل بدیم و پی گیری کنیم اینا همش با تکامل باید قدرتش بیشتر بشه تا زبان

    حرف زدن خدا با خودمون را بیشتر درکش کنیم و عمل کنیم عمل کردنه که اون هدایت اومده اگر عمل کنیم

    با این ایمان که اون داره بهم کمک میکنه من خودم بعد اون هدایت خیلی حالم خوبتر شد درگیر یک تضادی

    بودم که اون پیام را بهم داد به صورت تصویری دیگه حالم دگرگون شد فهمیدم مسیرم درسته و بعدش

    نتایج عالی اومدن در وضعیتی که اصلا خبری نبودا داغون بود وضعیت با این پیام ربم معجزه شروع شد و زندگی

    بهم رنگ شادی بیشتری گرفت باید سپاسگزار خداوند باشم در تمام شرایط نه اینکه فقط نتیجه خوب گرفتم حالم

    خوب بشه و بعدش برگردم به عقب ونگرانی این که کار طبیعی ذهنه که با اتفاق خوب حالمو خوب کنه و با اتفاق

    به ظاهر بد حالم بد بشه واکنش گرا باشم به اتفاقات این که طبیعی همه دارن اینطوری زندگی میکنن کسی که

    داره رو خودش کار میکنه ذهنش را کنترل میکنه دیگه باید بازی این ذهن چموش را بلد شده باشه و افسارش را

    به دست خودش بگیره و سواری خوبی ازش بگیره به نفع خودش بله این داستان کنترل ذهن هست که همه چی

    را برای ما رقم میزنه اگر کنترل ذهن باشه و در فرکانس خوبی قرار بگیرم هدایت میاد و منم باید پیروی کنم و

    زندگی را با لذت و ارامش بیشتری پیش برم با کمک ربم و دستان بی نظیرش مثل استادان عزیزم

    دوستون دارم خیلی زیاد عاشقتونم به خدای بزرگم میسپرمتون .

    خدا نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    یاسمن ایزانلو گفته:
    مدت عضویت: 1312 روز

    کامنت شصت و سوم

    21 بهمن 1403

    تعهد دعا:

    خداوندا شکرت به خاطر اینکه می شنوی، می بینی و اجابت می کنی.

    خدایا شکرت که همه چیز به راحت ترین و بهترین و درست ترین و کم هزینه ترین شکل ممکن حل شد.

    مسئله ی به اون سادگی، امکان نداشت راه حل به اون پیچیدگی داشته باشه.

    خدایا من به تو اعتماد کردم و ازت درخواست کردم.

    صبح تا شب و شب تا صبح به حل مسئله فکر می کردم و ازت می خواستم اجابتم کنی.

    خدایا اون لحظاتی که سردرگم بودم رو خوب به خاطر سپردم که وقتی مسئله ام حل شد، بفهمم از کجا به کجا رسیدم. می خواستم تو رو بهتر و بیشتر درک کنم.

    تو معجزه کردی پروردگارم.

    تو من رو به بهترین شیوه هدایت کردی.

    من هیچ چیزی نمی دونستم. فقط به تو اعتماد کردم و تو راه رو به بهترین شکل ممکن برام باز کردی.

    مسئله ای که سه ماه درگیرش بودیم به راحتی طی سه روز حل شد.

    خداوندا ازت ممنون و سپاسگزارم.

    همیشه همینقدر نزدیکم باش و نذار ازت دور بشم.

    سپاسگزارم.

    خونه تکونی ده روزه:

    امروز از عملکردم خیلی راضی بودم.

    خدا رو شکر که تونستم کابینت ها رو تموم کنم.

    یخچال رو از بالا تا پایین شستم و تمیز کردم و همه چیز رو دوباره مرتب توش چیدم.

    داخل تمام کمدهای پذیرایی رو هم تمیز کردم.

    تمام این کارها رو در حضور فرزندم انجام دادم.

    فقط یک ساعت و نیم دخترکم با باباش رفت پیش مادرجونش. بقیه اش رو در کنار دخترکم به تمیزکاری خونه مشغول بودم.

    خدا رو صدها هزاران مرتبه شکر که فرزندم باهام همکاری کرد و بیشتر با خودش سرگرم بود.

    این ها همه هدایت خدای مهربان است.

    تعهد سوم:

    پروردگارا شکرت به خاطر سلامتی خودم، همسرم، دخترم و خانواده هامون.

    خدایا تک به تک سلول های بدنمون رو در سلامتی کامل نگه دار و کمکمون کن همیشه در پناه تو، تندرست و شاد و ثروتمند و غنی باشیم.

    خدایا شکرت به خاطر خونه ای که قسمت های سختش تمیز شد و الان قسمت های راحت ترش مونده.

    خدایا شکرت به خاطر این حجم از توان و انرژی و سلامتی و سرزندگی که به من دادی که بتونم به راحتی هم از دخترم نگهداری کنم و هم خونه رو تمیز کنم.

    خدایا شکرت که کمکم کردی بتونم غذا هم بپزم.

    ازت ممنون و سپاسگزارم پروردگار مهربانم. شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    ساره امین آبادی گفته:
    مدت عضویت: 1212 روز

    به نام پروردگار یکتا

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانوم شایسته مهربان

    میخوام یه کامنت کوتاه از هدایتم صرفا جهت رد پا اینجا بنویسم . هفته ی پیش یه مبلغی یهویی برام واریز شد که تا دو روز نفهمیدم به چه دلیله . حالا هدایت خداوند به دل من این بود به محض اینکه این پول برام واریز شد دلم میخواست برم باهاش سکه بخرم . یه چیزی میگفت همین امروز سریع برو اماااا ذهن حسابگرم گفت این پول رو شاید کاریش داشته باشی یا صبر کن هفته دیگه برو حالا دیر نمیشه . اینو بگم که من اصلااااا اخبار سکه و … رو دنبال نمیکنم . خلاصه من به هدایتم گوش ندادم همانا و بعد چند روز شنیدم که سکه بسیار گرون شده . انصافا من از اضافه نکردن سود ناراحت نشدم اما دو فکر توی سرم بود : یکی اینکه ساره این دفعه سریع حکمت اون صدا رو فهمیدی و ایمانت قوی تر شد تا دفعه بعدی تعلل نکنی … و بعدی اینکه ناراحت شدم چون اگر به هدایتم گوش میدادم خیلیییی ایمانم نسبت به الان قوی‌تر میشد.

    باید هر هدایت رو سریع عمل کرد . اون خدایی که از بالا داره بهت آمار میرسونه آمار در لحظه رو میرسونه نه یک هفته بعد یا یکسال بعد . ممکنه بعدا مسیر بهتر عوض بشه .

    این هم از درس این هفته ی من

    همگی رو به خداوند میسپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    Zhila J گفته:
    مدت عضویت: 3468 روز

    سلام وصد سلام وصدسلام به همه ی دوستانم

    در مورد شهود والهامات ، آگاهی واطلاعات دقیق رو ازاستاد عبامنش شنیدم .

    خوب خیلی تو زندگی حسش کردم ، مثلا بارها شده یه سری کارها رو میگفتم کاش انجامش میدادم ،یا به دلم اومدگفتن این حرف درست نیست، ولی گفتم که ای کاش نمی گفتم ، فلان جا میخواستم برم نرفتم با اینکه حسم خوب بود .

    قبلا ، من یه گوشی لمسی داشتم که خیلی دوستش داشتم ، قسمت لمسش خراب شد ووقتی می خواستم تایپ کنم به حالت عجیبی شروع میکرد تایپ کردن بدون اینکه دست بزنم ، حتی گوشی رو تا روشن میکردم این اتفاق می افتاد ولی حروف تایپ شده مفهوم نبود، انگار به صورت رمز زده میشد این سوال رو میکردم کی هستی نامتو بنویس ولی حروف صفحه تند وتند روشن میشد ویه سری پشت هم تکرار میشد،گاهی میترسیدم که چرا این اتفاق تکرار میشه ، بچه ها میگفتن خوب معلومه صفحه خرابه ولی اگه خرابی صفحه بود فقط باید حروف همونجا فشرده میشد نه از کل صفحه . گوشی رو عوض کردم ونفهمیدم چی بود دقیقا .چندین بار حروف رو یاد داشت کردم و فکر کردم به زبانهای دیگه باشه یا حروف ابجد باشه ، بالاخره ولش کردم.

    الآن یه سری از خدا سوال پرسیدم و منتظره جوابم بارها شده کتابی از میز انداختم وبعد از اینکه ورش داشتم وبستم ، یادم اومده که نکنه چیزی برا من داشته که دیگه دیر شده ومتوجه نشدم کجای کتاب باز شده بود .تازه گیها تو کامنتهای دوستان که میخونم هی کلمه ای نشانه دار میشد برای کپی ، اولش متوجه نمیشدم ، ولی چند بار کلمه ی انتخاب شده رو نگاه کردم وبه خاطر سپردم یه سری این تکرار شد دیدم کلمه تغییر ، شخصیت، کار، اومده وبعدم فکر کنم توفایل مهاجرت به مدار بالاتر استاد راجع به تغییر شخصیت وتبدیل عادات غلط به عادات خوب تاکید کرد ودیدم این جواب یکی از سوالات من بوده.

    دقت کردن وفهمیدن نشانه ها والهامات الهی که بیشتر به صورتهای مختلف میاد، درکش تو زندگی روز مره که مشغول میشیم ، خیلی حواس جمعی بیشتری میخواد .

    من بارها شده غذا درست میکنم نمک ریختم ، میگم نکنه نمکش کم بشه ، بازم میخوام بریزم حسم بد شده وگفته نریز ولی گوش ندادم وریختم وبعد که چشیدم دیدم چقدر شور شده ، یادمه یه بار داشتم الگوی شلوارو مینداختم رو پارچه که ببرم والگو چند بار سر خورد وافتاد زمین وهر بار ورش داشتم وگذاشتمش رو میز روی پارچه تا ببرمش، موقع دوخت دیدم دمپای شلوار کمه وقتی دقت کردم متوجه شدم الگوی شلوار ایراد داشته واگه من قبل برش متوجه این میشدم که کاغذ بی دلیل هی نمی افته بهتر بود، هرچند شلوارو باگوشه انداختن درستش کردم ، فقط میخوام بگم الهامات همیشه هست ولی درک زبانش هوشمندانه عمل کردن رو می طلبه .یک کلید برای من که بتونم الهامات رو جدی بگیرم ، میتونم بگم همین حسهاییه که در طول روزوشب در لحظه ، لحظه ی زندگیم حسش میکنم ودیگه برام واضحتر شده که هست وبرای ماندن در این مدار ، عمل کردن وتمرین درک بیشتر آن است .

    الآن سالهاست که هر عید که میشد چرخ خیاطیم خراب میشه ودم عید درستش میکردیم ودوباره عید بعدی کار نمیکرد .احساس میکنم جواب سوالم که کار مورد علاقه ام چیه ومن فکر میکنم خیاطیه رو میخواد بگه که نیست یه چیز دیگه است چون تکرار این اتفاق نمیتونه الکی باشه!!!

    امیدوارم الهامات درونیم امسال واضحتر بگه ومن ببینم خیاطی رو ادامه بدم یا نه، دنبال مسیر دیگه ای باشم.

    من از خدایم از ربّم در خواستی کردم ونشانه هایی آمد و به امید خدا تا عیدبهش میرسم و میام و در موردش مینویسم .

    آرزو میکنم وامیدوارم همگی گنجایش ظرف وجودیمون برای دریافت آمادگی بیشتر وثروت وتوحیدوتقوی، بزرگتر وبزرگتر بشه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      Smaeil rostami گفته:
      مدت عضویت: 556 روز

      سلام همکلاسی خوبم،

      از توجهی که به الهام و نشونه داشتید و داربد لذت بردم و یاد یکی از الهامات واضح که چند ماه پیش داشتم افتادم اینجا براتون مینویسم؛

      مدتیه که به شدت در صدد تغییر شغلی هستم که سالهاست بهش مشغولم و داشتنش البته معجزه ای از طرف خدا بود برام ولی خوب به مرور درآمدش کم شد و به دلیل پر شدن سقفش ( به نسبت چیزی که من ازش میخواستم و به دست هم آوردم ) و چند دلیل دیگه ، میخوام که تغییر شغل بدم ، مدتی پیش تو خیابون داشتم میرفتم و شدیدا توی ذهنم داشتم با خدای خودم حرف میزدم و دقیق رسید به اونجا که من ازش پرسیدم که خدایا پس کی بهم میگی که چکار کنم برای تصمیمی که راجع بهش از خودش کمک‌ خواسته بودم و دقیقا توی همون لحظه که این جمله توی ذهنم مرور شد داشتم از دم یه میوه فروشی رد میشدم که رادیوش روشن بود و یه خانم مجری داشت این جمله رو میگفت که : خدا خودش موقعش که بشه بهت میگه چکار کنی !!!!! خدا رو شاهد میگیرم دیگه اصلا نه یک کلمه بیشتر و نه یه کلمه کمتر و فقط همین مقدار یعنی همین یه جمله رو شنیدم و از دم مغازه رد شدم.

      واقعا تا چند دقیقه بعدش انگار یه جورایی شوک بودم.

      باور به الهامات باور به غیبه و از نشونه های بارز ایمانه .

      الذین یومنون بلغیب

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مهسا آبسری گفته:
    مدت عضویت: 863 روز

    بنام خداومند مهربان و هدایتگرم

    سلام به استاد عزیز و قوی و پیامبر دوران من

    سلام به مریم جان شایسته بانوی بی نظیر و بهترین الگوی هر زن برای پیشرفت به سمت تعالی

    خداروهزااااار مرتبه شکر بخاطر گام 24 و تعهدم به انجام تمریناتی که قول داده بودم انجام بدم

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    به نام خداوند رحمتگر مهربان

    وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾

    سوگند به خورشید و تابندگى‏ اش (1)

    وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾

    سوگند به ماه چون پى [خورشید] رود (2)

    وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾

    سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند (3)

    وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾

    سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (4)

    وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾

    سوگند به آسمان و آن کس که آن را برافراشت (5)

    وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾

    سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد (6)

    وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾

    سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد (7)

    فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾

    سپس پلیدکارى و پرهیزگارى‏ اش را به آن الهام کرد (8)

    قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿9﴾

    که هر کس آن را پاک گردانید قطعا رستگار شد (9)

    وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿10﴾

    و هر که آلوده‏ اش ساخت قطعا درباخت (10)

    کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾

    [قوم] ثمود به سبب طغیان خود به تکذیب پرداختند (11)

    إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾

    آنگاه که شقى‏ ترینشان بر[پا] خاست (12)

    فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَهَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾

    پس فرستاده خدا به آنان گفت زنهار ماده‏ شتر خدا و [نوبت] آب‏خوردنش را [حرمت نهید] (13)

    فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾

    و[لى] دروغزنش خواندند و آن [ماده‏ شتر] را پى کردند و پروردگارشان به [سزاى] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاک یکسان کرد (14)

    وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾

    و از پیامد کار خویش بیمى به خود راه نداد (15)

    خداوند همیشه با ما صحبت میکنه و تو آیه شمس چندین بار قسم خورده به ماه و خورشید و زمین و آسمان که خیر و شر ما رو بهمون الهام میکنه و ما رو هدایت میکنه

    استاد چقددددر قشنگ توضیح دادین ظرف وجودمون رو که این الهامات به اندازه ظرفمون به ما گفته میشه من نمیتونم چیزی رو غیر از اون چیزی که میفهمم دریافت کنم و استاد همیشه و همیشه تو همه فایلاشون گفتن که الهامات خداوند همیشه قابل انجامه اگر فک میکنی الهامی بهت شده اما تو الان آمادگیشو نداری یا گفته شده برو قرض کن وام بگیر چندتا کارمند بگیر برو مغازه خیلی بزرگ بگیر تو اول کارت ،بدون که اونا ایده الهامی نیست خداوند همیشه ایده هایی رو بهت میگه که برات قابل انجامه و من باید بدونم که همه چی تکاملیه ظرف منم با تکامل رشد میکنه و بزرگ میشه من قدم به قدم به الهاماتی که قلبم میگه عمل می‌کنم و جلو میرم و خداوند بهم کمک میکنه

    ما با توجه به مداری که در اون قرار گرفتیم الهامات رو دریافت می‌کنیم خدا هیچوقت لقمه بزرگ‌تر از دهنتو بهت پیشنهاد نمیکنه هر چقدر مدارمون بالاتر بره آگاهی‌ها بیشتر میشه و ما اونها رو دریافت می‌کنیم

    خداوند میفرماید: ما بر خودمان واجب کردیم هدایت بندگانمان را

    پس ما لایق هستیم که هر لحظه الهامات خداوند رو دریافت کنیم ما لایق هستیم که هدایت بشیم اگه الان فک می‌کنیم که خدا چرا با ما صحبت نمیکنه به این معنا نیست که واقعا خدا با ما صحبت نمیکنه این یعنی ما آماده نیستم ما در مداری هستیم که مُهر به قلبمون کوبیده شده به قول قرآن ما نمیشنویم ما گوشامونو تیز نکردیم ما چشمامونو باز نکردیم ما از مسیر گمراه شدیم اگه گاهی حس می‌کنیم که هیچ الهامی دریافت نمیکنیم باید به خودمون برگردیم باید ببینیم تو کدوم مسیر داریم سیر می‌کنیم؟

    مسیرمون درسته؟

    حالمون خوبه؟

    خوشحالیم؟

    توکل کردیم؟

    امیدواریم؟

    یا برعکس کلی ترس تو وجودمون هست کلی بیماری داریم هرروز یه جاییمون درد میکنه هرروز در حال بدگویی کردن از این و اونیم؟

    میخوایم بقیه رو درست کنیم؟

    از گرونی و بالا رفتن دلار شاکی هستیم؟

    عوامل بیرونی راحت دارن زندگیمونو تغییر میدن؟

    این سوالا رو باید از خودمون بپرسیم واقعا باید بپرسیم که ما با خودمون چند چندیم؟

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت دادی هدایت کن آممممین یا رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    نور گفته:
    مدت عضویت: 623 روز

    بنام خداوند مهربان

    همه عالم خروش و جوش از آن است

    که معشوقی چنین پیدا، نهان است

    ز هر یک ذره خورشیدی مهیاست

    ز هر یک قطره ای بحری روان است

    اگر یک ذره را دل برشکافی

    ببینی تا که اندر وی چه جان است

    عطار نیشابوری

    سلام خدمت استاد عزیزم و عزیزدل استاد

    و سلام به همه ی هم مداری های عزیزم

    من با پوست و گوشت و استخون خودم تکاملی بودن دریافت الهامات رو درک کردم

    اول که از خدا میخوای الهام کنه بهت مسیرو هیچی نمیاد

    ممکنه چندبار بپرسی بازم هیچی نیاد ولی این به این دلیل نیست که خدا داره ناز میکنه نه، به دلیل سیستمی بودن

    رفتار خداونده . یعنی تو اوایل که میخوای معمولا با گریه زاری التماس میکنی و میخوای ولی خدا گریه زاری نمیفهمه میگه بنده ی من فرکانست چند هرتز هست؟ من روی اون فرکانس امواجو برات میفرستم

    الان میفهمم چرا همیشه توی فیزیک خوب بودم و توی المپیادا رتبه میاوردم عاشقشم اصن

    فرکانس آدمم همون اول نمیره روی 400 هرتز که از کم شروع میشه و باندازه ای که باور میکنی فرکانست میره بالا

    باندازه ای که توکل میکنی و رها میکنی و تسلیم میشی فرکانست اوج میگیره

    هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر

    آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم

    هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر

    رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

    مولانا

    واقعا کاش میشد نشست با مولانا یه چایی خورد و حرف زدو فهمید که این چه عشقیه که بخدا داشته؟ این چه تسلیمیه؟ این چه ایمانیه؟ خداوند هممون رو هدایت کنه به مسیر کسانی که درآغوش کشیده شدند توسط خودش

    بعد که کم کم فرکانست اوکی میشه تک و توک الهام میگیری ولی گیجی که این الهامه یا نجواست یا خودم دیونه شدم الکی دارم میبافم؟ ولی اینجور مواقع رجوع کنیم به قلب که اولین اندامیه که شکل میگیره هنگام تولد چرا؟ چون خدا ما رو از قلب آفریده که جایگاه الهامات خودش باشه و در طی تکامل مغز شکل گرفته یعنی فک نکن مغز سلطانه ، قلب همه چیز است.

    اینطوریه که الهامات شکل میگیره… و زندگی پر از آرامش میشه

    دوستون دارم

    نور

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: