مصاحبه با استاد | اگر تمرکز نصف شود، نتیجه نصف نمی شود بلکه تقریبا صفر می شود - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

315 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عباس نوربخش گفته:
    مدت عضویت: 645 روز

    بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

    سلام وادب واحترام

    خدایابابت این فایلی که الان دیدم ازاستادعزیزم بی نهایت سپاسگزارم

    بزاریدبگم چی شده:من ازاونجاکه همیشه برای کاری بایدتمام تمرکزم روبزارم روش چندساعت پیش باعشقم رفتیم تودل جنگل ورودخانه مسیرجاده سیاهکل به دیلمان “سمت(آبشارلونک)که نزدیک منزل وفروشگاهمون هست”جاتون خالی دوروزحسابی برف اومده بودوامروزهواآفتابی شده بودومنوعشقم رفتیم پیاده روی دربرفها ورودخانه که واقعاعالی بود واونجا به عشقم میگفتم که الان تمرکزگذاشتم روی این خواسته….ودوست دارم مثل همیشه تواین 3سالی که بهم کارنداشتی بازبی خیال باشی تامن تمام تمرکزم روبزارم براش چون خواسته دوتامون هست “تااینکه اومدم دیدم استاداین فایل روگذاشتن وخیلی خیلی خداروسپاسگزاری کردم که نشانه اش اومدواین برام خیلی لذت بخش بود ودوست داشتم اینجامطرح کنم وبگم آره استادمن هرکاری که توش موفق بودم وبهش رسیدم تمام تمرکزم روگذاشتم براش”(بابت این فایل باارزشتون هم سپاسگزارم)وهمیشه حرف استادانیشتین که میگه برای حل یک موضوع یا مسئله ای یارسیدن به خواسته ای بایدتمام تمرکزت روبزاری تواون خواسته تابهش برسی”البته اینوبگم من تمرکزم بااستادفرق میکنه من تقریبا یکم مثل انیشتین هستم وقتی که تمرکزروکاری میزارم حتی خانوادهم روفراموش میکنم/خخخ/واین رفتارم رو”ازجوانی دوست داشتم وازاون موقع یادگرفته ام که کاری به کسی نداشته باشم وبرای رسیدن خواسته هام تمام تمرکزم روبزارم رواون خواسته…

    دوستون دارم/یاحق///

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  2. -
    دختر توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 1213 روز

    سلام به دوستان عزیز خانم شایسته گل و صدای زیباشون 😍و بهترین استاد دنیا !

    این فایلو من دیشب گوش کردم ولی نت قطع بود نشد بیام کامنت بنویسم …خب امروز اومدم …

    درس این فایل قدرت تمرکز بود اینکه من باید تمرکز ۱۰۰ درصدمو بزارم روی یک کار و نتیجش فوق العاده میشه دیشب همزمان باگوش دادنم ایده هاش میومد که باید چیکار کنم …خب من گفتم فاطمه تو توی سایت هستی و مطالبو گوش میدی و عمل نمیکنی ورودی هاتو کنترل نمیکنی و توجهت به سمت ناخواسته هاست … خب بعد تصمیم گرفتم از این به بعد از صبح تا شب دارم اینجا تعهد میدم که یا فایل گوش کنم یا کامنت بنویسم کامنت بخونم یا مطالب عاااالی ای که توی مقالات خانم شایسته هستو بخونم و مراقب ورودی هام باشم و تمرکزکنم روی کنترل ورودی های ذهنم … واقعا میفهمم که تمرکزم روی مطالب سایت همون ۸ درصد بوده …

    دومین موضوع هم تجربمه که دوست داشتم باهاتون به اشتراک بزارم …استاد دوسال پیش من سال اخر دبیرستان بودم و به خاطر اون جریان بیماری اینا کل سال از مهر تا خرداد مدارس تعطیل بود و اموزش مجازی .. خب من درسم خوب بود اما خب تقلبم میکردم 🤭و مخصوصا تو درسای حفظی … خب من اونارو اصن بلد نبودم و امتحانام مجازی بود و اخر سال ما رفتیم مدرسه و امتحان نهایی داشتیم و و تواون یک ماه خرداد من از صبح تا شب و حتی تا نصف شب درس میخوندم تا نمره هام بالا بشه مثه همیشه و هرسال …و اون یک ماه کل تمرکزم روی درسم بود و خب من نمره های ۱۹ و ۲۰ رو فقط قبول داشتم و بعدش وقتی کارناممو گرفتم دیدم کل نمره هام بالای ۱۹ بود به جز ادبیات که ۱۸ بودد و من خیلی خوشحال شدم و معدلم ۱۹/۵۲ خیلی خوب بود نتیجه اون تمرکز یک ماهه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    حسین و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1810 روز

    سلام خدمت همه دوستان

    یادمه از بچگی نمونه های عینی زیادی رو در بحث تمرکز و دریافت الهامات تجربه کردم

    مثلا وقتی کوچک بودم و متوجه شدم دختر همسایه وسیله ای ای خریده که بهش آتاری میگن خواستش در من شکل گرفت و مدام بهش فکر میکردم یا وقتی میرفتیم خیابون توی مغازه ها پشت ویترینها خیلی به دستگاه های بازی توجه میکردم…اون موقع این بازیها خیلی گرون بود و هر کسی توانایی مالی خریدشو نداشت…این در حالی بود که حتی تلویزیون خونه ما، یه تلویزیون سیاه و سفید بود که لامپ تصویرش هم در آستانه خراب شدن…اما من خیلی به این خواستم توجه داشتم و هنوز ذهنم از باورهای مخرب پر نشده بود…اتفاقی که افتاد و باعث شد بیشتر روی این خواستم متمرکز بشم این بود که تصویر بازی آتاری همسایه از طریق آنتن به شبکه هشت تلویزیون ما منتقل میشد و خیلی اتفاقی وقتی داشتم با دستای کوچکم کانال عوض میکردم متوجهش شدم..این شد که کار من شده بود هر روز کانال عوض کردن و تماشای بازی بچه همسایه..مخصوصا بازی قارچ خور که انقلابی بود تو بازی های اون موقع…یادش بخیر..این تمرکز روی خواسته و اقدام عملی باعث شد یه روز که رفته بودیم باغ یکی از اقوام، وقتی برگشتیم خونه، متوجه شدم پدرم از ماموریت برگشته و از بندر یه بسته بزرگ آورده..در حالی که من حتی یادم نمیاد به پدر و مادرم گفته باشم چنین درخواستی دارم بخاطر اینکه با وجود کودکی، شرایط مالیشونو درک میکردم…و خداوند پاسخ میدهد…

    بعد از اون قانون تمرکز رو تو بازی های کامپیوتری خیلی تجربه کردم..وقتی یه بازی رو تا جایی میرفتم که گیر میکردم و خیلی روش وقت و تمرکز میزاشتم، در خواب همون بازی رو انجام میدادم و بصورت الهام راه حل رو دریافت میکردم و خدا شاهده در صد درصد موارد پاسخ درست بود و اون مرحله رو رد میکردم…

    و من آرام آرام بزرگتر میشدم و داستان تمرکز و دریافت الهامات رو قوی تر درک میکردم…

    در دوران نوجوانی با بحران هایی مواجه شدم که نیاز به ارتباط های معنوی با خداوند و شناختش مثل عطشی سیری ناپذیر بر جانم افتاده بود…شروع کردم به مطالعه کتابهای بسیار و رسیدم به بحث توحید..اینقدر در بحث توحید پیشرفتم که هر سوالی پیش میومد در خواب یا حتی تفکر های شبانه، پاسخ ها به قلبم الهام میشد…اونم در شرایطی که با شبهاتی روبرو میشدم که خیلی ها حتی بهش فکر هم نمیکردن..از اصول فلسفی تا مباحث عرفانی…و خداوند بخاطر تمرکزم روی این موضوعات هدایتم میکرد و همیشه از الهاماتش بهره مند بودم…و بعد عطشم منو به مباحث روانشناسی کشوند و باز هم داستان الهامات ادامه داشت..وقتی تمرکز روی موضوعی میزاریم یعنی در خواسته خودمون صادقیم…یعنی صداهای ذهن رو در مورد اون موضوع خاموش میکنیم تا صدای خداوند رو بشنویم..و جالبه که در تمام این سالها، فقط روی موضوعاتی تمرکز داشتم که مقاومت ذهنی خاصی در موردشون نداشتم و الهامات رو دریافت میکردم..به خانمم میگفتم اگر من یکصدم الهاماتی که در بحث خودشناسی و خداشناسی دریافت میکنم در مباحث مالی دریافت میکردم، الان مولتی میلیاردر بودم!! اما امان از مقاومت ذهن!! بنظرم باید در قدم اول تمرکز بزارم روی رام کردن این اسب چموش، و بعد تمرکز بزارم روی خواسته های دیگر

    اول ای جان دفع شر موش کن

    وانگهان در جمع گندم جوش کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1734 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام ب همگی عزیزانم

    گام25

    اگر تمرکز نصف شود، نتیجه نصف نمی شود بلکه تقریبا صفر می شود

    الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت این آگاهی های ارزشمند

    چقد تمرکز مهمه، وقتی بدونیم ب چی علاقه داریم و خواسته مون رو واقعا از صمیم قلب بخواییم وحاضرباشیم ک بها پرداخت کنیم براش

    خود ب خود براش وقت میزاریم

    ولی اگه وسوسه بشیم ک شاید ی راه دیگه باشه ک منو ب خواسته ام از مسیر راحت‌تری میرسونه ،بخاطر باورهای محدود کننده ک داریم درمورد موضوع مورد علاقه مون

    ک لازم نیست وقت بزارم براش

    همین فکر باعث میشه ک تمرکز نزاریم و از مسیر خارج بشیم

    اتفاقی ک چندین بار برای من افتاد میدونستم ک باید تمرکز داشت ولی همه اش دنبال ی راه آسون تر بودم ک زود نتیجه بده ی کار راحت‌تر

    ک زود منو ب ثروت برسونه ولی سمت هرکاری رفتم بعد یکی دوماه چون مورد علاقه ام نبود ولش میکردم

    و چقد هم برای یادگیری اون کار تمرکز و وقت میزاشتم وخیلی عالی هم یاد میگرفتم ش و تحسین هم میشدم بابت عملکرد خوبم

    دیدم نمیتونم برای کسی کار منم واینکه دلم و میزد چون پول کمی دریافت میکردم بخاطر باورهای محدود کننده و مداری ک توش بودم

    برای خودم مینویسم تا یادم باشه ک چقددد وقتم و هدر دادم و اهرم رنجی باشه ک دیگه نخوام از مسیر علاقه ام خارج بشم

    بیشتر بخاطر تایید بقیه انجام می‌دادم

    -رفتن ب کارگاه تولیدی پوشاک 10 روز از ساعت 8 صبح تا5 بعداظهر

    -کار تو سالن کانون مو ب مدت 2 ماه و آموزش دیدن برای سرچسب زدن مو ک مهارت زیادی لازم داشت و خییلی ظریف بود ماه اول فقط داشتم تمرین میکردم ک یادبگیرم اونم با حقوقی ک 1ونیم بهم گفته بود ولی 800 بهم میداد میکفت دارم آموزش ت میدم همین آموزش خودش هزینه داره

    ب فلانی ک 4 ماه آموزش دادم بدون اینکه پولی بهش بدم الان خیلی برای تو بهتره شرایط ک دارم 800 هم بهت میدم دارم بهت لطف میکنم و من باید هرروز حجم زیادی از موهایی ک جلوم بود رو بایستی درحد دومیل ونیم با دست جدا میکردم و با دستگاه چسب و گرم میکردم و سرچسب میزدم و چقد دستم میسوخت با اون داغی چسب ک باید با انگشت شست و اشاره با چسب داغ ی شکل بیزی و خاص رو در می آوردم و خییییلی تلاش کردم ک یادش گرفتم

    خود صاحب سالن از پیشرفت و یادگیری کارم متعجب بود ک چطور تو یک هفته دستم اومد و هی بهتر و بهتر شد چرااا چون خییییلی تمرکز میزاشتم برای کار

    و همون کار ک آماده میشد برای مشتری نصب می‌کرد 20،30،40 میلیون ولی ب من 800 هم ب زور میداد

    بهم میگفت تو داری کارمهمی رو انجام میدی حواست باشه راست می‌گفت هرکسی نمیتونست و ب این مهارت نمی‌رسید و حوصله نمی‌کرد برای کار بقیه این همه وقت بزاره ولی من گذاشتم ب جای اینکه این تمرکز بالا رو برای کار خودم بزارم

    ک رفتار صاحب سالن باهام خوب نبود و بخاطر دستمزد کم و فشارزیاد کار دیگه نرفتم و متوجه شدم برای همینه ک کسی نمیمونه پیشش

    بعد این هم یک هفته رفتم تو یک آتلیه برای کارآموزی ، گفتم شاید این کار علاقه ام باشه چون راحت‌تر هم بود انگار ولی کلی ازم بیگاری کشیدن ک اونم نرفتم

    3-شروع کار تو سالن پوست و فیشیال و منشی شدن، همکار آجیم بود گفت چقد دستمزد گرفتی تو سالن قبلی گفتم 1ونیم

    ک اونم گفت منم یک ونیم بهت میدم،3ماه من پیش این خانم بودم و آموزش پوست دیدم از پایه ب همراه هنرجویانی ک داشت ولی اینبار رایگان

    ک اینم کلی وقت گذاشتم مطالعه کردم ساختار پوست و پاکسازی و یادگرفتم کار با دستگاه میکروکانت

    میکرونیدیلینگ

    و..

    کوتاهی و اصلاح روهم داده بود بهم باز کلی زمان گذاشتم برای بهترشدن کوتاهی و یاد گرفتن بافت تازه میخواستم آموزش بافت هم ببینم ک ی کار ب ظاهر بهتر بهم پیشنهاد شد

    منشی دندانپزشک درمانگاه ک دستمزدش 5 تومن بود و چون طرف قرار داد داشت با خییلی از بیمه ها و هر بیمه هم ی درصدی داشت برای تخفیف

    و هردندون باقیمت و جای دقیقش اینکه چ کاری روش انجام شده و باید پولشو حساب میکردی و میگفتی ب بیمار

    و چقددد شلوغ بود و چقددد دوندگی و مار داشت من رفتم هااا با اینکه اصلا راضی نبودم کار پوست ک راحت‌تر بود و ول کنم ولی خانواده ام منو مجبور کردن ک برم

    بهم میگفتن کار پوست ارزش نداره هیچ رشدی نداری کسی رو نمیبینی

    فقط با خانم ها درارتباط هستی و با کسی آشنا نمیشی برای ازدواج و ..

    ک گفتم خدایا من نمیدونم خودت هدایتم کن ک گفتم باشه دو روز رفتم آموزش دیدم روز سوم ک رفتم بهم گفتن زود اومدی، یک نفر دیگه هم اومده میخواد امروز آموزش ببینه

    اگه خواستیم بهت زنگ میزنیم ک انگار دنیا رو بهم دادن چون میتونستم برگردم سالن پوست

    ک برگشتم هم چون صاحبش بهم گفت خیلی ناراحتم ک داری میری اکه پشیمون شدی برگرد حقوقتو سعی میکنم حداکثر3 تومن کنم ولی دیگه ول نکنی بری

    ک یک ماه نشد ک زد زیر حرفش گفت منشی برام نمی صرفه اگه لازم داشتم بهت میگم

    ب همین راحتی کلی وقت و انرژی گذاشتم براش

    -ی مورد دیگه هم یک ماه وقت گذاشتم برای آموزش محصول تراست اسمارت بازاریابی شبکه ای ک کلی جلسه آنلاین شرکت کردم هرروز

    و دیدم ک هرروز دارم از مسیر خودشناسی و ساخت باور و سایت دور میشم

    چون کاملا عکسش و میگفتن.

    باور کمبود،رقابت ،عجله و..تکنیک فروش و فلان

    ک اونم رها کردم

    همین الگوی تکرار شونده باعث شد تمرکزم از سایت برداشته بشه ب مدت طولانی با اینکه تو سایت بودم ولی چون تمرکزی نبود نتیحه ی هم نبود کلی باور محدود کننده هم گرفتم این وسط ،از خودم دورتر شدم.

    انرژی ذهنم و تمام تمرکزم از بین رفت

    چقد خودم و سرزنش کردم بابت این همه انرژی ک گذاشتم برای کاربقیه ،اگه روی دوره ی مجلسی خودم میزاشتم الان کاملا مصلت شده بودم بهش و کلی پیشرفت داشتم

    و باز آخرین پیشنهاد مال اول این ماه بود ،قبلا ی موسسه پیش دبستانی رفته بودم برج 3 برای مصاحبه ک ردشدم

    داشتم رو ویژگی های مثبت اطرافیانم کار میکردم و می‌نوشتم و کلی حسم خوب شد ک فردا صبحش باهام تماس گرفتن ک فلان روز بیا ی تست آموزش بده

    اگه اوکی بودی ما بهت آموزش میدیم

    کلی ذوق کردم برای این تماس ک قانون داره جواب میده و حسم عالی شد

    بخاطر تغییر فرکانسم این تماس گرفته شد

    ن صرفا ک برم

    ولی باز خانواده اصرار کردن ک برو و رفتم چند روز هم وقت گذاشتم براش برای آموزش حرف آو 2و3

    ولی اینبار از خدا هدایت خواستم گفتم خدایا من نمیدونم تو میدونی

    من واقعا دیگه نمیتونم انرژی مو هدر بدم

    اگه این کار باعث رشد من میشه خودت اوکی کن

    اکه ن من ب هرخیری ازسمت شما فقیرم پ محتاج خودت هدایتم کن

    ک چند روز بعد تماس رفتم موسسه.

    قبلش زنگ زدم و شرایط و پرسیدم برعکس همیشه،

    گفت حقوق از 2 میلیون شروع میشه تا 11 تومن بستگی ب مدرک و سابقه داره

    منشی تماس گرفت یا صاحبش جواب نداد

    زنگ زد ب شوهرش گفت من اطلاع ندارم

    من زنگ زدم؟

    گفتم ی خانمی بوده گفت خانم پویان بودن الان جواب نمیدن خودمون باهات تماس میگیریم

    گفتم خیره آن شاالله

    واین هم مثل الگوهای قبل بود ک خداروشکر تماس نگرفت واین باعث شد مطمئن بشم ک بایداز این دور باطل خارج بشم

    واقعا استاد راست میگه خیلی ها حاضر نیستن بها بدن،و قربانی کنن تمرکزشون رو

    یکی از اون خیلی ها من بودم و حاضر بودم 100 خودم و بزارم برای بقیه

    ولی سختم بود ک برای خودم و کار خودم بزارم

    همین دوره ای ک یکساله دارم از زیرش در میرم ک آموزش بینم مدل‌هایی توش داره ک هرکدوم از 10 میلیون ب بالا میتونم کار کنم

    هرچند نیاز ب تمرین و تکرار داره

    ولی خیییلی بهتره ک کل زمانم و بیرون باشم و همه ی دستمزد ناچیزم و بدم کرایه ماشین و مه اش لنگ بمونم برای یکی دوتومن اونم در ماه

    چقدد من برای خودم،وقتم،انرژی و مهارت م ارزش قائل نبودم

    ولی اینا باید طی میشد و من ب این نتیجه می‌رسیدم ک باید روی علاقه ام تمرکز 100 درصدی بزارم

    و اعتماد ب نفسم هم بره بالاتر

    چون هر کاری و ک انجام میدادم عالی انجام میدادم ک بقیه کیف میکردن

    خداوند مث همیشه کمکم میکنه و هدایتم میکنه

    من نمیدونم چطور و از کجا ولی ایمان دارم در زمان مناسب شرایط،آدم ها و اتفاقات جوری اوکی میشه ک من ب راحتی ب خواسته ام برسم و البته باعشق و با پرداخت بها

    و قربانی کردن تمرکزم

    الهی صدهزار مرتبه شکرت رب العالمین

    دیشب گفتم خدایا میخوام صبح ساعت 4 بیدارم کنی ک 10 دقیقه ب 4 بیدارم کرد

    قبلا نیم ساعت ب ساعتی ک میگفتم بیدارم می‌کرد الان کمتر شده و این نشونه ی خوبیه الهی صدهزار مرتبه شکرت بخاطر هدایتم ب این مسیر زیبا و این آگاهی ها

    درسی ک گرفتم و سوالی ک باید بارها از خودم بپریم

    اینه ک من حاضرم برای رسیدن ب این خواسته ام چ بهایی ب پردازم،چقد انرژی و تمرکز بزارم؟

    و مسیر بهم گفته میشه و خداوند هدایتم میکنه

    هرشغلی پتانسیل ثروت ساختن رو داره

    تو هر شغلی ک رفتم مشتری های زیادی داشت و فراوان بود کسایی ک میومدن ک خدمات میگرفتن

    و کار من هم ارزشمنده هنر خداونده از جایی ک فکرشم نمیکنم خداوند برام مشتری میفرسته

    این روند جزئ از مسیر تکاملم بوده و میپذیرمش و باعث شد بفهمم چی میخوام و چطور باید انرژی و تمرکز بزارم براش

    خدایا شکرت

    و آدم های موفق همیشه با تمرکز 100درصد ب نتیجه رسیدن.

    حتی من بارها تو کامنتهای دوستان دیدم ک از وقتی تمام تمرکزمون رو گذاشتیم رو آکاهی ها و عمل کردیم نتیحه ها شروع شد

    منم میخوام بهاش و بپردازم و با تمام وجود تمرکز کنم و روی خودم کار کنم تا ب نتیجه برسم.

    قانون همیشه پاسخ میده

    خداوند سریع پاسخ میده

    سپاسگزارم استاد جانم ،مریم جون مررسی

    دوستان گلم خدا قوت

    لَهُۥ مُعَقِّبَٰتࣱ مِّنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ یَحۡفَظُونَهُۥ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡۗ وَإِذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِقَوۡمࣲ سُوٓءࣰا فَلَا مَرَدَّ لَهُۥۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَالٍ١١‮رعد

    براى انسان از پیش رو و پشت سر، مأمورانى است که همواره او را به فرمان خدا [از آسیب‌ها و گزندها] حفظ مى‌کنند. یقیناً خدا سرنوشت هیچ ملتى را [به سوى بلا، نکبت، شکست و شقاوت] تغییر نمى‌دهد تا آنکه آنان آنچه را [از صفات خوب و رفتار شایسته و پسندیده] در وجودشان قرار دارد به زشتى‌ها و گناه تغییر دهند. و هنگامى که خدا نسبت به ملتى آسیب و گزند بخواهد [براى آن آسیب و گزند] هیچ راه بازگشتى نیست؛ زیرا براى آنان جز خدا هیچ یاورى نخواهد بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      زهرا گفته:
      مدت عضویت: 1699 روز

      سلام دوست عزیزم،چقدر احساس خوبی از کامنت شما گرفتم،که چقدر با اعتماد به نفس مسیری که رفتین رو توضیح دادین،با خوندن کامنت شما یاد خودم و مسیری که اومدم افتادم،من هم چون تو خونواده سطح متوسط (رو به پایین)بزرگ شدم کلی از خواسته هام شده واسم یک ارزوی دست نیافتنی،حتی این باورهای محدود کننده و فقط به قدری توو وجود من ریشه داشت که حتی یک ثانیه نمیتونستم تو خیالات خودم،خودمو در جایگاهی ببینم که موقعیت مالی و اجتماعی خوبی دارم یا ماشبن دارم و یا خونه و……

      زمانی که من دانشجو بودم پدرم هفته ای یک مبلغی ،برای هزینه هام واسم واریز میکرد

      چون من دانشجو شهر دیگه ای بودم

      و توی خابگاه زندگی میکردم

      سال 96 اون مبلغی ک بابام واسم واریز میکرد تقریبا خوب بود و میتونستم هزینه هامو تامین کنم اما از سال 97 که تورم شدید شد ،دیگ اون مبلغی ک بابام واسم واریز میکرد خیلی کم بود و حتی نمیتونستم با اون مبلغ غذا از سلف دانشگاه رزرو کنم برای 7 روز

      نهایت برای 5 روز کفاف میداد و دو روز دیگ من هیچ پولی نداشتم و روی اینو ک به بابام بگم واسم چول بیشتری بزنه رو هم نداشتم و خجالت میکشیدم که بهش فشار بیارم

      همیشه تو دلم میخواستم یک شغلی داشته باشم در کنار دانشجو بودنم که بتونم درامدی داشته باشم

      و حداقل کمی توی هزینه هام بهم کمک بشه

      داخل دیوار میگشتم و اگهی هایی که پرستار بچه میخواستن درخواست کار میدادم

      یادمه یکبار یکی از کسایی که بهشون درخواست کار برای پرستار بچه داده بودم ازم پرسید که دانشجو چه رشته ای هستی؟ و من گفتم مامایی

      بهم گفت دخترم به درست بچسب انشالله موفق شی

      اما من بیکار ننشستم

      من از بچگی علاقه شدیدی به طراحی و سیاه قلم داشتم ،خییییلی اتفاقی ، یک روز که من بدیدن یکی از دوستای دبیرستانم رفته بود صحبت از این شد که دوستم دوره های اموزش مجازی طراحی سیاه قلم رو شرکت کرده

      و میگف میخوام یاد بگیرم بعدش سفارش طراحی چهره بگیرم

      منم چون خیلی علاقه داشتم ازش خواستم بشه معلم من ،و اموزشی که میبینه بیاد ب من یاد بده و اونم قبول کرد

      جلسه های اول ،بهم یادداد که چه وسایلی باید بخری و و از کجا باید شروع کنی

      منم با مقدار خیلی کمم پس اندازی که داشتم چندتا وسیه خریدم مثل مداد زغالی تخته شاسی کاتر و یک قلمو و پاککن خمیری و….

      و استارت کار رو زدم

      چون علاقه ی خیلی زیادی داشتم ،در طی روز خیلی تمرین میکردم علاوه بر اموزشی که دوستم بهم میداد خودم داحل اینستاگرام سرچ میزدم

      داخل یوتیوب

      داخل گوگل

      و پیج افرادی که تو این زمینه موفق بودن رو هزار بار میدیدم

      و تو زمان خیلی کمی

      من اولین چهره رو با سیاه قلم طراحی کردم

      که اون چهره ،چهره برادرم بود

      و انصافا بیشتر شبیه کاریکاتور شده بود تا طراحی چهره

      اما کوتاه نیومدم

      دوباره یک مقوای دیگه خریدم و دقیقا همون عکس رو دوباره کشیدم اما بار دوم محشر شد

      خیلی قشنگتر از اون چیزی شد که از خودم انتظار داشتم

      خیلی اتفاقی ،داداشم از روی این طراحی یک عکس گرفت و استوری گذاشت و بدنیال اون استوری ،دوستای داداشم استوری کردن

      و حتی بعضی هاشون روی استوری نوشته بودن سفارش چهره قبول میکننبا اینکه من اصلا اعتماد به نفس اینو نداشتم بخوام سفارش بگیرم

      و بابت طراحی چهره از کسی پول بگیرم

      تعداد افرادی که این استوری رو گذاشتن شاید به 50 نفر رسید

      و من یک شبه داخل شهرستان معروف شدم

      و به من سفارش چهره میدادن

      اولین چهره ای که قبول کردم به مبلغ 100 هزار تومان بود

      زمانی که مشغول اماده کردن سفارش بودم ،بابام منو میدید که سخخ مشغول طراحی هستم ،بهم میگفت خودتو با این نقاشیا مشغول نکن ،مردم پولشونو از جوب نگرفتن که بخوان به این نقاشی های تو بدن (بابای من باورهای محدود کننده خیلی قوی ای داره و منم تو همین حانواده بزرگ شدم و عجیب نیست که کلی ترمز داشته باشم در مورد ثروت و نعمت )

      اما من گوشم به حرف های بابام بدهکار نبود و بخاطر علاقه ی شدیدی که داشتم ،مشغول بکار بودم حتی گاهی اوقات تا 5 صبح طراحی میکردم ……

      اولین درامد من از طراحی 100 تومن بود اما انگار واسه من 100 میلبون تومن بود ،بقدری من از این واریزی خوشحال بودم که خدا فقط میدونه ،هنوز این طراحی رو تحویل نداده بودم ،یک نفر دیگ سفارش داد و نفر بعد و نفر بعد ……….

      همینطور که سفارشات من بیشتر میشد مهارتم هم بیشتر میشد

      و به مرحله اب رسیدم که همیشه سفارش داشتم و همیشه مشغول بودم و به درامد خیلی خوبی رسیدم

      خواستم بگم که دوست عزیزم ،روی خودت سرمایه گذاری کن

      و به کاری که مورد علاقت هست بچسب ،تتیم بزار و خودتو تقویت کن

      من الان چند سالی هست که دیگه طراحی نمیکنم

      چون توی رشتم فارغ التحصیل شدم و بعد مشغول کار در بیمارستان و الان هم مطب خودمو دارم و خداروشکر راضیم

      ….

      خدا همیشه به واسطه هزاران دست مارو هدایت میکنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        زکیه لرستانی گفته:
        مدت عضویت: 1734 روز

        سلام ب زهرای عزیزم

        سپاسگزارم ک وقت گذاشتی و کامنت منو خوندی

        و مرررسی ک برام نوشتی و دست خدا شدی، پیام خداوند رو بهم رسوندی

        خواستم بگم که دوست عزیزم ،روی خودت سرمایه گذاری کن

        و به کاری که مورد علاقت هست بچسب ،تتیم بزار و خودتو تقویت کن

        خداوند از بینهایت دستانش کارهای منو انجام میده

        چقددد انرژی گرفتم از روند رشدتون تو کار سیاه قلم

        استوری برادرتون

        و دوستانش ک دست خدا شدن برای شما

        چقد زیباست کارقانون ثابت خداوند و قانون فرکانس

        چقد لذت بخشه

        خیییلی کیف کردم و کلی انرژی گرفتم

        میدونی خدا بهم گفت من ب راحتی برات مشتری میفرستم

        تو کارت و شروع کن

        دل بده بکار

        و باعشق رو مهارتت کار کن

        بقیه اش و بسپر ب من

        من هستم

        مث همیشه هدایتت میکنم

        مررسی از انرژی ک برام فرستادین آن شاالله هزار برابرش بهتون برگرده

        خییلی خوشحال شدم ک الان راضی هستین آن شاالله همیشه ثروتمند و سعادتمند باشید دوست قشنگم زهرای نازنین

        سپاسگزار خداوندم بخاطر وجود نازنینت

        و اینکه عاشقتمممم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    منصوره خلجی گفته:
    مدت عضویت: 326 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    گام 25

    تمرکز 100 درصدی

    سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته همیشه لبخند به لب و مهربان

    چقدر وقتی شما دو بزرگوار را در یک قاب می بینم لذت می برم و با عشق و تحسین به شما دو بزرگوار نگاه می کنم

    و خدا را سپاس می گویم که من را هدایت کرد که حتی رابطه عاشقانه عمیق را ببینم و از آن لذت ببرم و با تمام وجودم این رابطه را از خداوند خواستارم .

    و امااا گام 25

    من باز یک پاشنه آشیل دیگه از خودم پیدا کردم و می خوام یک خود افشایی دیگه بکنم .

    من تا حالا تمرکز 100 درصدی روی یک موضوع خاص نزاشتم . شاید به جرات بگم تنها تمرکز 100 من امتحان کنکور بود که با جدیدت روزی 12 ساعت درس می خوندم و نتیجه دلخواهم را دیدم .

    همیشه موضوعات مختلفی را که دوست داشتم . موسیقی. آشپزی . هنر . ورزش . یادگیری زبان . لاغری . کار و…. باهم انجام می دادم و بعد از مدتی که 20 درصد کار را یاد می گرفتم آن را رها می کردم و نتیجه ایی هم نمی گرفتم . برای همین هیچ وقت از خودم راضی نبودم . حس افسردگی . حس کمبود . حس کمتر بودن نسبت به دیگران . حس مفید نبودن و ….داشتم

    حتی استاد عزیز متاسفانه من آموزه های شما را هم با جدیت و تمرکز 100دنبال نکردم .

    ولی الان در همین ساعت و روز می خوام به خودم و خدایی که به تازگی اون را با دریچه ایی تازه شناختم و تمام دوستانم در این مجموعه و به استاد عزیز و مریم بانو قول بدم

    یک کار را با جدیت و تمرکز لیزری انجامش بدم

    و اون گوش دادن به آموزه های شما و انجام آن است و 100 خودم را بزارم

    به امید روزی که از همین تریبون نتیجه این تصمیم و قول خودم را براتون گزارش کنم .

    دوستتون دارم

    در پناه خداوند شاد . سلامت . ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  6. -
    سهراب سهرابی گفته:
    مدت عضویت: 1559 روز

    سلام استاد نازنینم و خانم شایسته عزیز

    چقدر این فایل خوب و عالی بود برای من

    من همیشه از خدا می‌خوام که مثل استاد بتونم فکر کنم و الهاماتو دریافت کنم

    من نتیجه ای که از این فایل گرفتم اینکه اگه میخوای میخوای نتیجه خوب و عالی بگیری تو کار و زندگیت باید رو یه موضوع تمرکز کنی و دیگه بقیه چیزا رو بزاری کنار(اگه نتیجه میخوای باید بتونی این کار و بکنی) وگرنه دنبال حاشیه باشی مثل بقیه نتیجه میگیری من قبل از اینکه این فایل جدید رو ببینم قسمت قدم پنجم قسمت پنج رو از دوره دوازده قدم می‌دیدم که پاسخ به سوالات بود چقدر همزمانی عالی بود برای من که دارم رو اهدافم کار میکنم و پاسخ به سوالات که خیلی عالی بود من همیشه از خدا می‌خوام خدایان کنه به مسیر بهتر و آگاهی های بیشتر که درک کنم فایل های استاد رو دیروز و امروز فهمیدم یه روند تکاملی داره که من هر موقع میبینم یا گوش میدم چیزهای جدیدی می‌شنوم و درک میکنم حال عجیبی پیدا میکنم و الان خیلی قاطع و محکم به خودم باور دارم که اگه استاد تونسته منم میتونم یه جورایی دلم قرصه به هرچیزی که دارم فکر میکنم و آرزو شو دارم میرسم چو با هربار گوش دادن فایل ها آگاهی های بهتری بهم میده و آرامش موج میزند رو خودم بیشتر کار میکنم با انگیزه تر میشم هرروز ،در مورد این فایل بگم که من باز تحت تاثیر قرار داد چون من تو ستاره قطبی همچین چیزی از خداوند خواستم که خدایان کنه ترمزهاو پیدا کنم و هدفی که دارم رو چجوری دنبال کنم با شنیدن این فایل خداوند بهم نشونه داد چجوری و یه چیز دیگه که من از فهمیدم یعنی الان درکش کردم ( لذت ببر از زندگیت هیچ عجله ای نکن موفقیت یک رونده رو به رشد و تکامل یه اینو از قدم پنجم نوشتم) سپاسگزارم از وجود پرمهرتون موفق و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  7. -
    Aliparishani گفته:
    مدت عضویت: 1445 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیز و دوستان گرامی

    این فایل فوق العاده در مورد بحث اساسی تمرکز است که به قول استاد خیلی ها توش مشکل دارن و من هم توش مشکل دارم .

    اینکه اگه من یه خواسته و هدفی دارم باید ۱۰۰درصد تمرکزم را بذارم روی اون موضوع و باید تمام وجودم حول اون موضوع باشه تا نتایج عالی بگیرم و توی اون موضوع پیشرفت کنم ویکی از قربانی هایی که باید برای تمام اهداف و خواسته هام بکنم اینه که تمام تمرکزم را بذارم روی اون هدف و اون خواسته و استاد واقعا تحسینتون میکنم بخاطر این شجاعت و جسارت در پرداخت بها ودر گذاشتن تمرکز روی هر موضوعی و من هم از خودم مثال هایی دارم از ازمون هایی که داشتم و تا شب قبل هیچی نمیخوندم و شب قبل یه تمرکز هیولا میزاشتم روی اون ازمون و نمره عالی میگرفتم و یه موضوع دیگه که تمرکز خیلی بالایی روش میزارم همین سایت شماست که واقعا تمرکز بالایی روش دارم بااین که از فایل های دانلودی و دوره عزت نفس فقط دارم استفاده میکنم ولی تمرکز بالایی روش دارم و این مسیر را به امید الله تا اخر عمرم با تمرکز خیلی بیشتری ادامه میدم .ممنون از این فایل ارزشمند🌷⚘⚘⚘⚘🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  8. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2442 روز

    بنام خدایی که بــــــــشدت کافیست

    ســـــلام🙋

    استاد جان و مریم عزیزم بــــــــی نهایت از شما سپاسگزارم که با رشد خودتون هر روز باعث بزرگتر شدن جهان میشید کاری که هر کدوم از ما میتونیم انجام بدیم و چـــــــــقدر که حس ناب قشنگی داره خــــــــدای من😍

    من از اخر سال ۹۸ به حوزه ای وارد شدم که همین حوزه که مهم ترین فاکتورش ارتباط هست چیزی بوده که با تغییر خودم باعثش شدم وگرنه تا چند سال قبلش من تو خانواده خودم هم به خجالتی بودن شهره بودم چه برسه جمع فامیل و غریبه. این حوزه هم روابط عمومی هست و تو مجموعه هایی که وارد شدم طبق چیزایی که از اینجا یاد گرفتم که مهم ترینش تکامل هست همیشه سعی کردم بهتر بشم با گوشی خودم پوستر درست میکردم کلیپ درست میکردم و حس خیلی خوبی واسم داشت خلق کردن و حتی وقتایی که پولی دریافت نمیکردم بازم این کار رو انحام می دادم و سعی میکردم بعدی رو قشنگ تر درست کردم و لذت میبردم اونم بدون اینمه دوره ای برم تا اینکه دو سه هفته پیش یه دفعه یه حسی بهم گفت دیگه وقتشه حرفه ای یاد بگیری و انجام بدی تا قبلش فقط با گوشی و برنامه های ادیت گوشی انجام می دادم که همینم باعث تحسین خیلی ها شد ولی دو سه ماهی بود داشتم تمرکزم رو چند بخش میکردم و دیدم هیچ کدوم رو یاد نمی گیرم تا اینکه تقریبا یک هفته پیش یه حسی در من جاری شد و بهم گفته دیگه وقتشه اینقدر شاخه بندی نکنی و یه شاخه رو بچسب و همون موقع سرچ کردم دنبال یه دوره تدوین و به یکی از بهترین های شهرمون هدایت شدم اونم در بـــــــــهترین زمان چون یک هفته بود این دوره شروع شده بود و گفتن میتونید ثبتنام کنید و هفته گذشته جلسه اولم رو رفتم که کار با پریمر هست که اولین باره اصلا فضای این برنامه رو می بینم ولی بعد یک جلسه تونستم بعد تمرکزی که گذاشتم تونستم یه کلیپ ابتدایی طبق اموزشی که استاد داد درست کنم😍

    خـــــــــدایا شڪرت

    هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    محمود رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 3399 روز

    سلام و درود

    کاش خانم شایسته همیشه تو آخر فایل ها بفرماین که موضوعات توی فایل ها رو تو کدوم دوره ها بیشتر باز شده و استاد کامل درباره شون صحبت کردن. ممنونم از این فااایل فوق العاده حال خوب کن

    ممنونم

    زمانی دارم این کامنت رو مینویسم که در حالی که مردم مشغول تظاهرات و .. هستن، تو خونه نشسته ام و دارم کتابم رو که به تازگی شروع کردم ادامه میدم و مینویسم و فارغ از اتفاقاتی که بیرون داره رخ میده، بجای ترمز کردن، دارم گاز میدم. و همیشه باید ذهنوین رو در برابر ورودی های نامناسب به شکل آگاهانه ایزوله کنیم. به قول معروف، اگر خودت ورودی هاتو کنترل نکنی، اونا برات کنترل ش میکنن.

    و البته وقتی این فایل رو دیدم، بیشتر به حقانیت صحبت های شما پی بردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  10. -
    جواد jk گفته:
    مدت عضویت: 2124 روز

    با سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز

    چقدر جالب گاهی وقتی دقیقا بعضی از فایل تون استاد میشه نشونه ای که از خدا خواسته بودی دو روز بود از خدا میخواستم هدایتم کنه برای انتخاب دو کاری که در پیش دارم یه کاری بود که پنج ماه شبانه روز دارم روش کار میکنم و یکی دیگه شروع یه پروژه جدید

    با خودم میگفتم خب دیگه پروژه که تستاشو هم زدم کارم که میکنه دیگه تمامه برم یه پروژه ضبط آموزش استارت بزنم که ضبط آموزش بیشتر برام پول میسازه اما یه حسی بهم میگه که نه تمرکز همچنان روی پروژه داشته باش و به در آمد برسونش و این ویدئو هم یه جوری بهم گفت اگ میخوای پروژه ات به درآمد برسه باید تمرکزتو روش کامل داشته باشی تا به نتیجه برسه هم زمان دو جا تمرکز داشتن نتیجه نمیده یکی باید انتخاب کنی

    درکل ممنونم از خدای که مارا با دست هایش بر روی زمین یک از آن ها استاد عباس منش عزیز هستن هدایت میکند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: