مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید

اینها خلاصه نکاتی هست که من از توضیحات مربوط به این فایل بی نظیر یاد گرفتم:

– وقتی میدونیم قانون خداوندی که منبع تمام نعمت ها و ثروت هاست اینه که تمام اتفاقات زندگیمون نتیجه فرکانسهای خودمونه، پس چرا فکر میکنیم تغییر رو باید از جایی به جز فرکانس ها و باورهامون شروع کنیم؟

– خیلی از افراد فکر میکنن منظور از ایجاد تغییر، انجام یک عمل هست. (مثلا اولین گزینه های اونها برای تغییر اوضاع مالی تغییر شغل، تغییر محل جغرافیایی، گرفتن یه مدرک دیگه یا یاد گرفتن یه مهارت جدیده)

– افراد زیادی تغییر رو بیرون از خودشون جستجو میکنن.

– تردید در مورد قانون که حاصل نجواهای ذهن ماست، تعهد و تمرکز لازم برای تغییر باورهامون رو از ما میگیره.

– تلاشهای ذهنی که موجب ساختن باورهای قدرتمندکننده میشه منشا گام های عملی ای هست که ما رو به نتیجه میرسونه.

– تا زمانی که باورهای قدرتمندکننده در مورد خواسته هامون نداشته باشیم هیچ وقت به سمت راهکارها یا ایده هایی که منجر به تحقق خواسته هامون میشن هدایت نمیشیم.

– به همون اندازه ای که باورهای جدید میسازیم و میتونیم با تمرکز روی نکات مثبت از زندگی لذت ببریم و سپاسگزار هستیم به مدارهایی راه پیدا میکنیم که راهکارهای حل مسائلمون اونجا قرار داره.

– قانون مربوط به تغییر اوضاع مالی: تا زمانی که باورهای ریشه ای ما در مورد ثروت تغییر نکنه، تغییر شغل و کشور و افزایش ساعت کار و گرفتن مدرک یا وام جدید باعث بهبود اوضاع مالی ما نمیشه.

– وقتی روی خودمون کار میکنیم، تغییرات از همونجایی که هستیم شروع میشن و بعد خود به خود هدایت میشیم به مسیرهای بعدی.

– خداوند یه سیستمه که هر فرکانسی رو بهش میدیم جهان اطرافمون هم به همون شکل در میاد.

– خداوند همه چیز هست (هو الظاهر هو الباطن… هو الاول هو الآخر) ولی واکنش نشون میده به چیزی که ما هستیم. مثل آبی که به شکل ظرف ما در میاد.

– اگه باور کنیم خدا رزاقه، رزاق میبینیمش… اگه باور کنیم وهابه، اینطور میبینیمش و …

– هر چقدر بیشتر به خواسته هامون برسیم، رهاتر میشیم. مثل بچه ای که اول هیچ اسباب بازی ای نداره و بعد یه مدت اتاقش پر از اسباب بازی میشه. اینجوری دیگه اون بچه مشغول بازی و لذت بردن هست و برای داشتن اسباب بازی جدیدتر لجبازی نمیکنه.

– نباید شادی و لذت و خوشی رو به تعویق بندازیم چون هنوز به هدف هامون نرسیدیم.

– هر لحظه ای رو که ما با افکار بیماری زا و نگرانی و غم و غصه بگذرونیم، داریم خودمون رو از خوشبختی دور میکنیم.

– رهایی یعنی لذت بردن از داشته ها و رسیدن به احساس خوب که باعث میشه به خواسته هامون برسیم.

– دلیل خونسرد بودن افراد موفق هم رها بودن اونها نسبت به خواسته هاشون هست. اونها از مسیر سفر لذت میبرن نه صرفا مقصد.

– هر چقدر ثروتمندتر باشیم در نگاه خداوند عزیزتریم.

– رابطه ما با خدا رابطه ای نیست که بقیه بخوان بگن که چطور باید باشه. این مثل این میمونه که بگیم میخوایم ببینیم چطور یه نفر از آب خوردن یا غذا خوردن لذت میبره و ما هم بخوایم ازش یاد بگیریم و همونجوری لذت ببریم.

– تو مسائل دینی باید با تفکر به درک درست برسیم نه تقلید.

– خط قرمزهای قرآن تو آیات عذاب اومده.

– وقتی ذهنمون رو از تعصب و باورهای گذشته نسبت به دین پاک کنیم و از خداوند بخوایم که ما رو هدایت کنه، اونوقت چیزهایی رو میبینیم که قبلا نمیدیدیم. دیدمون وسیع تر میشه.

– قرآن رو باید بدون تعصب و پیش داوری بخونیم.

– اگه با پیش داوری بخوایم قرآن رو بخونیم احتمالا گمراه میشیم و حکمت و اصلش و حقیقت رو درک نمیکنیم.

– خداوند خودش بارها گفته که قرآن رو ساده و قابل فهم کردیم پس باید پیچیدگی های نسبت داده شده به این کتاب رو بزاریم کنار.

– خداوند بی نهایت توبه پذیر و مهربانه. خداوند هدایتگره و تو وجود ماست.

– هدایت این نیرو همواره و در همه جنبه ها و همه تصمیم های کوچیک و بزرگ زندگی در دسترس ماست، فقط کافیه باورش کنیم.