مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید

سوالات:

  1. تعریف شما از خداوند چیست؟ چگونه خداوند را شناخته اید و ما چگونه می توانیم به شناختی صحیح از خداوند برسیم؟
  2. شما چطور نماز می خوانید. به عبارت دقیق تر، نحوه ارتباط شما با خداوند به چه شکل است؟

مفاهیمی که استاد در این قسمت توضیح داده اند شامل:

  • راهکاری دقیق برای شناختن خط قرمزهای خداوند در قرآن؛
  • منطق هایی برای شناخت صحیح خداوند؛
  • مفهوم “هو الأول و هو الآخر” از نگاه دوره راهنمای عملی درباره خداوند؛
  • توضیح یک اصل اساسی درباره شیوه ارتباط با خداوند؛
  • کلیدهایی برای نحوه مطالعه قرآن و رسیدن به جواب سوالاتی درباره شناختن خداوند؛
  • مفهوم سیستمی بودن خداوند در دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها؛

سوال این قسمت برای دانشجویان پروژه “مهاجرت به مدار بالاتر”

آگاهی های این قسمت چه درسهای سازنده ای درباره شناخت خداوند و شیوه اتصال با این نیرو برای شما داشته و این درس ها منجر به اخذ چه تصمیم / تصمیماتی برای شما شده است؟

آن تصمیم / تصمیمات را مکتوب کنید. 

حالا که تصمیم خود را مکتوب کرده اید، ایده های خود برای اجرای این تصمیم را لیست کنید.سپس گام به گام این ایده ها را عملی کنید.

نکته: منظور از تصمیم، دست زدن به انجام یک کار خارق العاده و عجیب و غریب نیست بلکه هر اقدامی که به منظور اجرای این آگاهی ها در عمل انجام می دهید تا بهبودی در فکر، رفتار و شخصیت شما ایجاد شود، یک تصمیم سازنده محسوب می شود. البته به شرط اینکه در مرحله تصمیم نماند و به مرحله اجرا در بیاید.

به عنوان مثال:

  • من تصمیم گرفتم بدون تعصبات قبلی، قرآن را یک بار به زبان فارسی ساده بخوانم تا به یک شناخت نسبی نسبت به کلیت آیات قرآن برسم.
  • من تصمیم گرفتم ریشه “عذاب” را در قرآن جستجو کنم و تمام آیات این ریشه را مرور کنم تا اولا: به جای تقلید از دیگران درباره خط قرمزهای خداوند، خودم بدون واسطه آنها را از زبان قرآن بشنوم. ثانیاً: بر خیلی از ترسهای بیهوده ای غلبه کنم که ذهن من درباره عذاب های خداوند برایم درست کرده و به من احساس گناه می دهد؛
  • من تصمیم گرفتم برای درک دقیق مفهوم سیستمی بودن خداوند، جلسات 9 و 10 دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها را گوش دهم و با آگاهی های این دو جلسه و منطق هایی که درباره شناخت صحیح خداوند به من می دهد، رابطه درونی ام با خداوند را از نو بسازم.
  • من تصمیم گرفتم کتاب “چگونه فکر خدا را بخوانیم” را مطالعه کنم تا مفهوم سیستمی بودن خداوند را درک کنم.

منابع کامل درباره محتوای این فایل: آگاهی های دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها و کتاب “چگونه فکر خدا را بخوانیم”

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها

اطلاعات کامل درباره موضوع کتاب “چگونه فکر خدا را بخوانیم”


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید
    133MB
    24 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید
    23MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1113 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهـرا خوشبخت» در این صفحه: 1
  1. -
    زهـرا خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2523 روز

    روز سی و نهم سفرنامه:

    فایل مصاحبه قسمت6

    سلام

    تمام اتفاقات زندگی ما نتیجه ی فرکانس های خودمون هست نع نتیجه ی عوامل بیرونی ، پس نباید کاری ب عوامل بیرونی داشته باشیم ، چون قدرت دادن ب هرعامل بیرونی شرک هست، ما فقط باید روخودمون رو باورهامون کار کنیم ،نع اینکه ب عوامل بیرونی قدرت بدیم و بفکر تغیر اونها باشیم نع ، ما فقط باید رو باورهامون کارکنیم ،اون وقت ازهمون جا که هستیم باهرشرایطی ،همه چی شروع ب تغییر میکنه ، چون ما هستیم ک سازنده ایم باورهای ماست ک رقم میزنند تو این مسیر نباید تکامل رو نادیده بگیریم و انتظار داشته باشیم یکروز ه و یک ماه چند ماه همه چی کن فیکون بشه ، تکامل همان آماده کردن زمین ، کاشتن بذر ،آبیاری اون بذرها ،نورمناسب ، تنک کردن و کندن علفای هرز و . . . . ادامه دادن تار رشد کنع ،این تکامله.رهایی یعنی ازهمین جا ک هستیم لذت ببریم ، منتظرنباشیم شرایط عوض بشه بعد ار زندگی لذت ببریم ، باید ازینجا ک هستی و ازین ها ک داری لذت ببری و ب صلح برسی ، لذت نبردن همان مانعیست بنام دور شدن از خواسته ها ،دور شدن از خوشبختی . . .

    *همچون خارپشت باش ، همیشه یک مسیر رو انتخاب کن و ادامه بده و تمام انرژیتو پای اون بزار و تمرکزتو یجا بزار .

    الهامات خداوند همیشه باماست ، توخودقدم اول رو بردار ، خودش راه هارو بهت میگه؟ ک باید جکارکنی ،هدایت میکنع تمام بندگانشو.

    جالب بود برام ک یع خانم پوست گوسفند بکنع ! ؟ اینجا نکته خوبی گرفتم ک من هم میتونم هرچیزی رو یادبگیرم و انجام بدم ! مثل قصابی کردن ، نصب شیرآلات،و . . ماها فکرمیکنیم یسری کارا مرد و زن داره ،اما اینا همش محدودیت های ذهن!

    و نکته جالب تر از استاد ک گفتن من پاکذاشتم رو ترسم و دلسوزیم تو سربریدن و انجامش دادم و اجازه دادم تکامل ام طی بشه و بهتر وبهتر بشه ،اینجاش عالی بود ،ک انتظار بیجا نداشته باشیم ازخودمون تویسری جاها و تکاملو فراموش نکنیم.اینجوری تو کارمون عالی و عالیتر میشیم.سبک شخصی:

    ما خیلی وقتا میخوایم همه چی رو تقلید کنیم ،خوردن ، خوابیدن ،لباس پوشیدن، مد مد ک بدجوری تو جامعه شایع شده ،میری خیابون همه لباساشون مث همه ،رنگ همه یکیه ،کفشا یکی .شالا یکی ،

    خداروشکر من همیشه برعکس بودم ، و دوس نداشتم تکراری باشم، رنگ جماعت، اره تقلید حتی ب رابطمون باخدا هم رسیده ،ک بقیع چطور خدارو عبادت میکنن ، منم اونطو بشم،

    وقتی داشتم نکته بر داری میکردم یچیزی ب ذهنم اومد، ما چون خیال میکنیم ایمان ب خدا ظاهر قضیس ،و خدا ظاهرو نگا میکنع ،واسه همین میخوایم مثل اونا بشیم ک ظاهرا دارن ایمان و رعایت میکنن ، و بدبختیمون ازینجاس ک ما ظاهر سازی کردیم و درونمون خالی از خدا و ایما ن و توحید بود

    و زندگیمونم ک مشخصه !

    وقتی خدا رو و عبادتشو ظاهری درنظر میگیریم ، زندکیمونم از درون افتضاح میشه

    من یادمه خیلی خوب تقلید کردم عبادت خدارو ، ولی هیچ وقت خدارو حس نمیکردم

    بعد زندگیم پرا ز سختی شد ، اونجا واسم سوال پهش اومد ک چرا خدا کمکم نکرده ! و طلبکار خدا میشدم

    آره تقلید نتیجش میشه این

    . . .اما الان واقعا رابطم خوب باخدا .حسش میکنم ، شاید ظواهرو ندارم ،اما درونم دارمش، شاید مثل جماعت نباشم اما خب حسش میکنم ، آگاه باشیدتنها بایاد خدا دلها آرام میشو.

    خب من آرومم ، پس راهم درسته .

    الهامی زندگی کردن قشنگ تره تا مقررات و یسری نظم الکی و طاهری!

    و تمام این ها ، پاکذاشتن رو باورهای قبل ،سبک قبلی .جرات میخاد، ،تا خالی نشی ،جا برای شناخت و خدای جدید جا باز نمیشه

    لیوان من اگ پره آب پرتقال ،اگه میخوام آب بریزم ،خب بایدکمی اب پرتقال رو خالی کنم؟ باید جابازکنم!

    باید ذهنیپ قبلی بشکنع ، تانشکنع زندگی هم همین و ادامه داستان همانا

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: