مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 49

1113 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیر محمد گفته:
    مدت عضویت: 2366 روز

    خوشا آنانکه الله یارشان بی

    بحمد و قل هو الله کارشان بی

    خوشا آنانکه دایم در نمازند

    بهشت جاودان بازارشان بی

    چقدر این شعر به حرفای استاد نزدیکه کسی که دائما در حال کنترل ذهتشه یا تقوای الهی کسی که درحال باور سازی صحیحه در حال شکر گزاری هست دائم در نماز هست استاد ممنون که من رو دید تازه بهم دادین در جهان بینی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    نسرين خالقي گفته:
    مدت عضویت: 1307 روز

    سلام بر استاد عزیز و همه عباسمنشی ها ،

    روز ٣٩ سفر ، هر چه روز های بیشتری را در روز شمار پیش میروم ، باورهای غلط بیشتر را می شناسم ، خدا را بهتر می شناسم و می دانم باید به روش خاص خودم به روشی که او را بیشتر درک کنم و نزدیک بداتم باید ستایش کنم و شاکر باشم ، با او دوستی کنم و در دستان قدرتمند او باشم و فقط خواسته ام را بگویم اوست که راه رسیدن به ان را می داند دستم را گرفته و هدایتگر و راهنما و محافظ من أست چقدر این حس خوبه که بدونی یک محافظ قوی و قدر که هیچ نیروبی بالاتر از ان نیست همیشه کنارت هست ، کاش این را از خیلی سال قبل می دانستم ان وقت الان کلی اوضاع فرق میکرد باز هم خدا را شکر وقتی به خیلی قبل نگاه می کنم می بینم من پله پله به اینجا رسیدم ، انگار پله پله اومدم تا خدا را ببینم و حس کنم. ، فقط یک پاشنه اشیل خیلی قوی دارم که خیلی جاها میاد جلو که حال من را بگیره و مانع دیدن خوبی ها بشه که به امید الله مهربان بتونم اون را هم از بین ببرم ،

    شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1323 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان….

    استاد عزیزم در این سفرنامه ها انسان را به ابدیتش در جهان و آخرت داره نزدیک نزدیکتر میکنه!….

    قانون تکامل در این سفرنامه ها خیلی هر روز برام واضحتر میشه…بعضی از موقها ذهن مقاومت میکنه…ولی خودم برمیگردم و اون الهاماتی که خداوند دیدم و شنیدم….و اینم کسری از ثانیه هست….

    چون از بچگی اون باورهای محدود کننده از خانواده مخصوصا و بعد جامعه بهمون تحمیل شده….واقعا بعضی از موقع این ذهن خیلی به جنبش در میاد…مثل کش تنبان میپره…با تکرار و تکرار و باور خوب میشه اونو به خودت پایبند کرد..و به آرامش رسید…

    ..چون احساسم زود خودشو نشون میده… اینم در،کسری از ثانیه…

    و منم زود رنج نمیشم ..چون الان چند هفته هست به این نکته رسیدم…و میزارم تکامل طی بشه…..

    و برای خواسته هامون در هر جنبه ایی از زندگیمون…باید کنترل وردی…ذهن …و افکارمون دقیقا هم جهت به خواسته هامون باشه….و رها باشیم..

    رها بودن یعنی خودتو به احساس خوب رسوندن…و چسبیدن زیاد به یه موضوع چون احساس سردرگمی پیش میاد همین باعث میشه از خواسته ها دور بشی…و نامیدی و همون ترس قبلی سراغت میاد…پس..کنترل کنیم

    و بازم این موضوعات برمیگرده به عزت نفس..و پذیرفتن خداوند و قوانینش…

    استادم من اصلا نمیدونستم دنیا بر حسب قوانین هست…همیشه برام سوال بود..که موجودیت ما در این دنیا برای چی هست…چرا بعضی از خواستها اینقدر طول میکشه….فهمیدم بخاطر اعتماد بنفس و عدم احساس لیاقت. هست…و موضوعی که خیلی برام ناراحت کننده و احساس بد داشتم ولی میخاستم با چنگ و دندون اونو بدست بیارم..همیشه هم تو دهنی شدیدی از همین ناآگاهی به قانون میخوردم….

    و دقیقا 99/9انسانهای امروز همین روند رو دارن تکرار میکنن.مخصوصا تو فرهنگ ما…..

    و فهمیدم بحث کردن و راضی نگه داشتن اطرافم نسبت به این موضوع آب در هاونگ کوبیدن هست….

    پر از باورهای اشتباه…و بعد از دانستن این موضوع جایی که داره رو مغزم تاثیر میزاره براحتی احساس خودمو خوب نگه میدارم و خارج میشم….

    من خیلی تفکرم ناصحیح بوده…و من ممنون از سفرنامه های پربارتون…مخصوصا سفر به دور امریکا خیلی خیلی روم تاثیر گذاشت…دقیقا دارم تکاملمو طی میکنم…

    من یه خصلت عجیبی که داشتم همیشه آزارم میداد این بود خیلی به خودم سخت میگرفتم برای انجام دادن کارهای شخصی و …و با این طرز تفکر با این سفرنامه..مخصوصا سفرنامه زندگی در بهشت…..و کل قوانین فقط داره از هر لحظه از زندگیت لذت ببری…(بحث بسیار مهمی هست)…در لحظه خوش بودن…دقیقا اون مهمونایی که داشتین..که من دارم ادامه میدم…بسیار قابل تحسین هست….

    و فهمیدم یه عمر مذهبی که فقط بدبختی گریه در مراسمهای دعا در خورمون کرده بودن..از دید من !…مرا به احساس بد میکشوند….دقیقا چوپ محکمی از این تفکر خوردم…

    و فهمیدم در این دنیا ادمهایی که هستن و خوشگذران و از لحظه هاشون لذت میبرن تعداد اندکی هستن…بخاطر دید اشتباهمون اینم مذهبمون…باعث شده غیبت های زیادی پشت سر این افراد زیاد شود…..

    من خیلی خیلی از شما و خداوندم سپاسگزارم…و فهمیدم قوانین دنیا هیچ ربطی به اعمال( تقلیدگذشتگانمون )ما نداره…اگه بود من با این دیدگاه قبلیم به خوشبختی رسیده بودم…

    و الان از همین داشته های کوچک و بزرگی که برام پیش میاد…لذت میبرم و احساس خوشبختی میکنم…من بسیار سپاسگزارم…

    و برخورد به ادمهای اطرافم دقیقا بر میگردم به اون باورهای بیماری زا ی قبلنم…

    که گنج بزرگی در تمام خانه هایمان گذاشته ولی ما هر روز ناسپاسی میکنیم..که اونم قرآن هست…..چقدر این قران گنج بزرگی هست….

    نمیگم من الان خیلی خوب شدم..ولی به این نقطعه رسیدم…اینم بخاطر اون باورهای محدود کننده قبلیم هست….و م تا زمانی، و اینم هر روز رو خودم کار میکنم..و واقعا الهامات خداوندم بیشتر درک میکنم…دقیقا اون رویای قبلم!.. میگفتن ..خدا میخوام باهات حرف بزنم….

    و اون مفهموم خدا از رگ گردن بهت نزدیک هست برام خیلی واضح نبود…و الان به این درک رسیدم…

    انسان اشرف مخلوقات هست….خیلی راحت خداوند اونو هدایت میکنه…بدون هیچ سختی و نگرانی….

    و این سفرنامه خیلی درس بزرگی داره.. بحث تکامل رو داره با نتیجه بصورت مدام و قدم به قدم به ما میگه….

    بحث رویکرد به خداوتد…من واقعا بهش رسیدم…باوری که به خداوند رسیدن اون عاداتی که از بچگی نشونمون دادن همه غلط و نادرست بوده…یکی از دوستانم میگفت..یبار نماز نخونده بودم فکر میکردم الان خدا میاد با شمشیر منو میکشه…اومدم تو یکی از اتاقا که جدا از خونمون بود…با عجله و ترس😀. در کسری از ثانیه خوندم…خواهرم نمیفهمید من تو این اتاقم!.. درو روم بست…که تو پنجره خودمو کشیدم بیرون…..

    نمیدونم چه باوری بود….واقعا دیگه حای خرف ندارم… …یا یه چادر با حجاب کامل بندازی رو خودت دو تا پا رو در موقع رکوع بزاری رو هم که پاها متصل باشه…یادم میاد اولین باری که به این موضوع رسیده بودم تا یکماه پا درد داشتم😁….واقعا خنده دار نیست..

    همیشه برام زجر اور بود..که چرا!..

    و من بخاطر یسری مشکلات درونی و بیرونیم از خداوند خاستم و مرا هدایت کرد به سایت استاد عباسمنش!

    سپاسگزارم از خداوندم…بسیار به ارامش رسیدم….

    دیگه اون خوابای استرس زار نمیبینم…کلا سیستم درونی و بیرونیم تغییر کرده….

    و فهمیدم رسیدن به خداوند هیچ ربطی به حرکات بدنی ما نداره…و من خیلی راحت کارمو انجام میدم در کمال ارامش..با خدایم هستم….وبدون هیچ ترس و نگرانی..

    این سایت بهشتی هست…که فقط افرادی به این درک میرسن…که واقعا بخوان که خواستهای مادی و معنوی…سلامتی و هر چی هست برسن…..و اولین و مهم ترین آن آرامش مطلق در هر جنبه ایی…و مهمترینش…کنترل ذهن و روح….(پروسه ایی هست که خیلی میخاد تحت کنترل باشه)…که بیشتر افراد تمام خوشبختیشون و ضربه هاشون سر این دو موضوع هست….

    در پناه حق..برای تمامی اعضای خانواده بهشتیم😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1271 روز

    به نام الله

    روز سی و نهم سفرنامه من

    سلام بر استاد عزیز و مریم جان عزیز

    متن این فایل که مریم جان نوشته اند بسیار عالیه . بسیار زیبا . بسیار آموزنده. من کلی از متن ایشون را برای خودم نوشتم در مورد توحید در مورد صلوه .

    مریم جان واقعا ممنونم.

    این روزها که من در این سفرنامه هستم و کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم و دو فصل کتاب رویاهایی که رویا نیستند را خواندم ، بسیار بسیار مواظب ورودی هایم هستم. در گروه هایی که هستم هر فایلی که به من چیزی اضافه نمیکنه را نمیبینم و نمیخوانم. و در کل برای خودم خوشحالم که این تغییرات در بدنم واکنش نشان میده. هر چیزی که بد باشه میبینم یا میشنوم بلافاصله حالم بده و تحمل نمیتونم بکنم. شنیدن اخبار هرنوع اخباری و خواندن هر مطلب خبری که معمولا اخبار بد هستند حالم را دگرگون میکنه. مثل غذای بد در بدن که بدن بلافاصله واکنش نشون میده و حالت تهوع میگیریم من در مورد چیزهای بد واکنش نشون میدم. و برای خودم خوشحالم این نشونه خوب است . بلافاصله جایگزینش یه مطلب خوب میکنم یه کتاب میخونم یه فایل استاد را گوش میکنم. این تغییرات من در مورد کنترل ورودی هایم است.

    و واقعا روی توحید و توحید عملی دارم کار میکنم. شرک هام را شناسایی میکنم. الان توجهم بیشتر به توحید شده زیبایی ها را بهتر میبینم . صدای پرنده ها را بیشتر میشنوم. راحت تر میخندم . خدایا شکرت.

    به قول مریم جان توحید یعنی من بخشی از قدرت و نیرویی هستم که منبع همه قدرت هاست. پس ناراحتی برای چی؟

    وقتی وصل بشیم حالمون خوبه . آرامش داریم . و این نشونه های این است که به زیبایی ها توجه داریم . نعمت ها را میبینیم فراوانی را میبینیم.

    و در مورد نماز که من این روزها بیشتر دقت میکنم که سال ها نماز میخوندم اما نمیدونستم چی میگم. ولی الان که با خلوص میخونم میفهمم چی میگم و همه همه تسبیح اوست .

    الان میفهمم که ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی چی؟

    به زیبایی ها و نکات مثبت هر اتفاقی نگاه کردن و توجه کردن یعنی نماز.

    و نکته مهم این روزهای من همین جمله استاد است:” اگر تصمیم به تغییر هر شرایط از زندگی ات گرفته ای باید کار را از تغییر ورودی های ذهنت و کانون توجه ات شروع کنی. ”

    واکنش خداوند فقط و فقط به فرکانس های من است و اگر اتفاق بدی را تجربه میکنم خودم و فرکانس من مقصر است و مسئولیت کارهایم را بر عهده میگیرم.

    من قول میدم که گوشم را از شنیدن غیبت دیگران اگاه کنم و بتونم همون واکنش وروی هایم را در مورد غیبت هم داشته باشم و شنیدن غیبت و گفتن غیبت حالم را بد بکنه.

    باید از خودم شروع کنم و اتفاق های خوب همونطور که الان بعد از چند ماه افتاده همینجور ادامه پیدا میکنه و من با کار کردن روی خودم و نجواهای ذهنم اول آرامش و بعد همه نعمت ها مثل ثروت و عشق و سلامتی و ..‌ . را تجربه میکنم .

    خدایا شکرت بخاطر خودت 🙏 بخاطر اینکه کمکم میکنی در مسیر توحید حرکت کنم و ادامه بدهم.

    ممنون استاد عزیز و مریم عزیز بخاطر این مسیر سبز.

    من اسم این سفرنامه ام را مسیر سبز گذاشته ام و باهاش عشق میکنم.

    خیلی خیلی دوستتون دارم ❤

    سپاسگزارم 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      خواهر حسینی گفته:
      مدت عضویت: 1249 روز

      سلام مینای عزیز

      ممنونم از نظرات خوبت و آگاهی های که دادی. فهمیدم منم سر بعضی مسائل که از گذشتگان بما رسیده خودمو خیلی اذیت کردم.

      چقدر خوب بود اون جمله ای که از مریم جان شایسته یاد گرفتم. برام مدتی سوال بود که توحید عملی چه فرقی با قائل شدن حق اصلی من در عمل داره ؟ به عبارتی اعتبار عمل از آن کیه ؟ من یا خدا که جواب شایسته عزیز منو روشن کرد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    نجمه سادات جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1423 روز

    باسمه تعالی

    سلام به تمام دوستان عزیززززززز و همراهان و هم فرکانسی های محترم و اساتید دوستداشتنی 😍😍😍😍😍

    نگران کارم بودم امروز و با گوش دادن این فایل به خودم اومدم که قبلا هم وقتی نگران بودم یک فایل گوش دادم به یاد نمیارم که چه فایلی بود ولی گفتید« با عشق کار کنید من قبلا تمام داراییمو خرج کارم کردم و لذت میبردم» اون موقع که من توی شرایط استرس زایی بودم اون فایل اونقدر منو اروم کرد که اصن فگر میکنم به ارامش اون زمانم اروم میشم در این حد . ولی حالا که همچی عااااالیه من نگران بودم و فکر کردم به اون موقع که میگفتید لذت ببر از کارت نگران نباش رها باش و من رها بودم درست شد و بزرگترین دغدغه ی من شد بزرگترین موفقیت من . چقدر اتفاقاتی به ظاهر شر افتاد که تهش خیر بود و چقدر منو یاد داستانی که وقتی بندر عباس بودید و از کارتون گذشته بودید و همون روز که نبودید اتفاقی به ظاهر بد افتاد .

    چقدر سخنان شما منو اگاه میکنه سخنانی که از توحید میگید از یکتایی خداوند میگید چقدر منو اروم میکنه خدارو هزار بار هروز شکر میکنم که اگاه شدم و در این مدار قرار گرفتم از شما خیلی ممنونم استاد خیلی .

    امور زندگیمو میسپارم به خداوند و ایمان دارم که خداوند بهترین هدایت کننده است و سپاس گذارم که رهایی یافتم .

    چند روز پیش امتحان ادبیات داشتم و یک درسم از قابوس نامه ی کیکاووس بود و با خواب الودگی وقتی داشتم درس میخوندم همینجور که داشتم کلماتو حفظ میکردم یدفعه مغزم ارور داد حواسم یه کلماتی که تکرار میکردم نبود ولی یکدفعه مغزم انگار فهمید دارم چیو تکرار میکنم و این جمله بود « بدان کوش که به هر محالی؛از حال و نهاد خویش بنگردی ،که بزرگان به هر حق و باطلی از جای نشوند » چند بار خوندمش و رفتم دنبال معنیش و به کنترل ذهن و احساسات رسیدم که چقدر کیکاووس قشنگ و واضح گفته که به هرچیزی باطلو بیهوده ای حالتو بهم نریز و حالتو دگرگون نکن که انسان های بزرگ به هر لغوی حالشونو عوض نمیکردن . یا وقتی داشتم شعری که کل عمرم شاید بگم توی تمام کتابام بود رو میخوندم به توحید رسیدم که چقدر نظامی گنجوی قشنگ بیان کرده است توحید رو.

    ای کار گشای هرچه هستند .

    نام تو کلید هرچه بستند .

    صاحب تویی ان دگر غلام اند.

    سلطان تویی ان دگر کدامند؟

    گنج تو به بذل کم نیاید .

    وز گنج کس این کرم نیاید.

    هم قصه نانموده دانی .

    هم نامه ی نانوشته خوانی .

    ای عقل مرا کفایت از تو .

    جستن ز من و هدایت از تو .

    چه ارامشی که توی این سخنان از توحید خداوند نیست و چقدر که این حرف ها دل و روح رو اروم نمیکنه .

    خداوند را هزاران بار شکر میکنم که فرصت این زندگیو دارم .

    انشاالله که همگی در پرتوی وحی الهی باشیم عاقبت بخیر در دنیا و اخرت ⁦❤️⁩⁦🌹⁦🙏🏻⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    فاطمه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1327 روز

    ردپای تحول 39-2: آگاهی های جلسه سی و نهم

    سلام و صد سلام خدای مهربونم و هم فرکانسی های عزیز دلم و استاد عزیزم و مریم جونم 💫💫💫💫💫

    خدارو شکر که باز هم اومدم کامنت بذارم با حال خوب و قدم های خوبی که برداشتم و باورهای خوبی که ساختم و باز هم می‌سازم و ادامه میدم با قدرت تمام …

    . تغییر در جایی بیرون از خودم و باورهایم رخ نمی‌دهد وضعیت شغلی روابط نگرانی ها همگی چیزی به جز شکل فیزیکی باورها و فرکانس‌هایم درباره آن موضوعات نیست اگر تصمیم به تغییر در زندگی ام گرفته ام باید کار را از تغییر ورودی های ذهن و تغییر کانون توجه ام شروع کنم و از عهده کنترل ذهن بر آیم و این روند را آنقدر ادامه دهم تا نگرش جدید من آنقدر قدرت بگیرد و به ثبات فرکانسی برسم که آن فرکانس ها بتوانند به شکل تجربه های جدید و دلخواه در آن جنبه از زندگی ام وارد شوند اگر به این روند متعهد باشید در هر وضعیتی که هستی نشانه ها کم کم می آید و راه را برای ورود به مسیر نعمت ها و شرایط جدید باز میکند نشانه که شروع به احساس خوب است تا زمانی که باورهای قدرتمند کننده درباره خواسته هایت نسازی هرگز به مدار راهکارها و یا ایده هایی که به تحقق خواسته ات منجر شود هدایت نمیشوی

    .استاد میگن هر چقدر به خواسته هام رسیدم رهاتر شدم رهایی یعنی شما از همان چیزهایی که هست لذت ببر و به احساس خوب برس و این باعث میشه به خواسته هات هم برسی.

    . افراد موفق همیشه آرام ترخونسردتر هستند خونسرد بودن یعنی از لحظه لذت بردن نگرانی نداشتن یعنی از سفر لذت بردن به جای رسیدن به مقصد

    ‌. نگاه استاد درباره ثروتمند شدن :هر چقدر ثروتمند تر باشید در نگاه خداوند عزیز تر هستید

    . در مورد مسائل دینی آدم باید با تفکر به باور برسه نه از تقلید باید فکر کنی و بهش برسی این درسته خداوند بارها توی قران گفته فکر کن رابطه شما با خداوند یک رابطه شخصیه و نباید از کسی تقلید بشه

    . اگه آدم باهوشی باشی در مورد مسائل نماز و روزه و غیره از کسی سوال نمیپرسی خودت میری قرآن رو میخونی فکر میکنی تعقل و تفکر میکنی و هدایت میشی اگه بخوای و خدا راه درست رو بهت نشون میده و تو رو هدایت میکنه

    .وقتی دو یا سه بار قرآن میخونی همه چیز دستت میاد دیگه از کسی تبعیت نمی‌کنی و تقلید نمیکنی کلیت رو درک می‌کنی و مسیر درست را پیدا می کنی

    . برای فهمیدن خط قرمزهای خداوند آیه هایی عذاب رو بخونید با نرم افزار جامع التفاسیر نور ورژن ۳ اما باید شما چند بار قرآن رو خونده باشید ترجمه ها را بخون ولی داخل پرانتز ها را نه..

    زندگی پر از عشق و برکت و سلامتی و ثروت و سعادت مندی در دنیا و آخرت و یکتاپرستی و پر از عشق ب خدا براتون آرزومندم 🥰🥰😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمد علی گفته:
    مدت عضویت: 3601 روز

    سفر نامه فصل دوم – روز سی ونهم

    درود و اردات خدمت استاد عباس منش ، مریم بانو، دوستان ، هم فرکانسی ها و همسفران عزیرم💕

    سپاسگزار پروردگار بی منتهای ، که مرا به دنیایی قانونمند فرستاد. 🙏

    ✍سفرنامه روز سی ونهم : مصاحبه با استاد

    سپاسگزار خداوند لایتناهی هستیم که ما را در زمره هدایت یافتگان خاص خود قرار داده و سپاسگزار استاد عباس منش و سرکار خانم شایسته بابت اینکه دستی از بی نهایت دستان خدا شدند در این مسیر هدایت ، سعادت و خوشبختی.

    براستی که خداوند جهان مادی را پلی بین دو جهان فرامادی قبل از تولد و پس از مرگ قرار داده ، تا ما در این جاده خوشبختی ، تجربه ساختن بهترین نسخه خود را داشته باشیم.

    باز هم سپاسگزار رب المیان هستیم که به ما فرصت داد تا در قهوه خانه موفقیت بر سر میز استاد عباس منش ، مهمان چای معرفتی باشیم که مهر بانوی بهشت با عشق برایمان آناده ساخته.

    هم فرکانسی های عزیز ، دوستان خوبم ، نور هدایتی که میز ما را روشن ساخته ، فرای نورهای پیکره عامه جامعه می باشد ، چرا که ما از مرحله هدایت عامه خداوند پا فراتر نهاده و به مداری خاص تر ارتقاء یافته ایم.

    فرکانس ارسالی صحیح همه ما ، که از باور لیاقت ، فراوانی تشکیل شده و بر پایه های مستحکم عزت نفس استوار می باشد ، همه ما را به این مهمانی ثروت ، نعمت و سلامتی هدایت کرده.

    چه بسیار از دلنوشته های شما ، که بازتاب هدایت خاصه خداوند می باشد ، بهره جستم و بسیار لذت بردم از اینهمه زیبایی و تحسین و تصدیق کردم ” وصدق بالحسنی ” .

    براستی که نوشته های هم فرکانسی های عزیزم ، گنجینه ای بی نهایت از هدایت ، ثروت ، فراوانی و عزت نفس را در بر دارد و بر خود می بالم ، که خدا مرا برگزید و به این منبع عظیم معرفت رهنمود ساخت.

    تجربه خودم رو در بهره گرفتن از این گنجینه خدمتتون به اشتراک می زارم: اولا هیچ کسی نیست که تمام باورها ش صحیح ، کامل و بدون نقص باشه ، پس ما در مسیر ایجاد باورهای قدرتمند کننده بایستی این اصل رو فراموش نکنیم ، که ما نمیتونیم تمام باورهامون رو از یکی کپی کنیم و تجربه و نتیجه شبیه اون رو بگیریم. چون این مساله خیلی به تجربیات شخصی ، تعاریف و ارزشهای بنیادین هر فرد بستگی داره.

    دومین اصل ، اینه که همواره به دامهای پنهان و نجوای نفس باید دقت کنیم و بدونیم که ” ایجاد ، تقویت و تعهد به انجام تمرینات ، یه فرآیند دائمی در مسیر زندگی ماست ، یعنی اینکه باید با رسیدن به هر مرحله از موفقیت ” تو همین قهوخونه و دور همین میز جمع بشیم و با هم یه چای معرفت بزنیم و بریم برای لذت بردن از ادامه مسیر خوشبختی ” …. خوب علاوه بر این کار باید دست از قویتر کردن اون باور و تعهد به انجام مستمر این فعالیت بر نداریم.

    و کلاک آخر اینکه ، هر کلامی که از دل بر آید ، لاجرم بر دل نشیند ” یعنی اگه با خوندن هر متنی ، برامون احساس خوب ایجاد شده ، پس این میتونه همون نور هدایتی باشه ، که خداوند از بی نهایت روش و متد ، برامون ارسال کرده.

    🤲خدایا ما را همواره در پرتو هدایت عام و خاص خود قرار بده.

    🤲بار الهی دلی شاد ، روانی پاک و تنی سالم در طول زندگی ، برای هم سفرمانم آرزومندم .💕

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 1720 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم جان شایسته و تمام دوستان عزیزم خداوند. را هزاران مرتبه سپاسگزارم که در این روند تکاملی قرار گرفته ام خدایا شکرت

    سی و نهمین روز سفر نامه من

    رهایی به معنی یکجا شدن با خالق خود رهایی یعنی نظریه و حرف های بقیه اصلا برات مهم نباشد فقط بالای خودت تمرکز کن و از زندگی ات لذت ببر و به این باور داشته باش که خداوند هر چی را در زمان خودش برایت میدهد نه نگران باش ون ترس داشته باش فقط بر روی تنها خالق جهان حساب باز کن و بیبین که نعمت های خداوند از هر سوی برای تو می آید و از همه مهمتر احساس خوب است که باید داشته باشیم و هر روز این قانون را به خودم یادآوری میکنم احساس خوب اتفاقات خوب اخساس بد اتفاقات بد

    باز هزاران مرتبه خداوندم را شکر گذار هستم که در این مسیر تکاملی هستم خدایا شکرت

    هر جای دنیا هستید در پناه الله یکتاییم شاد سالم ثروتمند در دنیا و آخرت باشید 😘🥰🥰💚🥰💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    مریم السادات هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1402 روز

    سلام استادجان

    چقدر قشنگ در مورد روزه و نماز و سوالهایی که به ذهنمان خطور میکنه هدایت کردی..بله دقیقا اگه برامون مهمه خودمون بریم و جوابهارو پیدا کنیم.من خودم یکی از اونایی هستم که از تقلید خسته شدم مخصوصا در مورد همین آداب اسلامی که از کودکی مجبور به اجرای آنها بودیم…خودم بارها سوال کردم از خداوند که خدایا آیا روزه و نماز به روش قدیمی که پدرانم انجام میدادن درست است؟خودت هدایتم کن.اتفاقا تازه ماه رمضان تمام شده و من در محیط کاری ام ۲نفر دیگر هستن که خردو محجبه و نمازخوان هستن..وخیلی به من با کنایه و یه جوری حرف میزدن که تو که مسلمان هستی چرا نماز و روزه نمیگیری و نمیخوانی..گفتم در این زمینه هیچ دخالتی نکنین.جلوی من نماز میخوندن و از این جور کارها ..و من از خدای خودم سوال کردم خدایا خودت هدایتم کن نمیخوام مثل گذشته کور کورانه کاری کنم که دیگران راضی باشند و بگن آفرین.یه عمر برای رضایت خانواده مدرسه معلمان و …انجام داده بودم..دیگه نه..الان امروز جوابم رو گرفتم..یاد داستانی از موسی افتادم…زمانی از بیابانی عبور میکر که به چوپانی رسید شب را در بیابان و نزد آن چوپان مهمان شد…دید که چوپان در حال صحبت کردن باخدا با روش خودش که به صورت شعری بود و من الان آن شعر رو نمیدونم.ولی قربان و صدقه خدا میرفت و داشت زندگیشو میکرد اما موسی به او گفت داری چیکار میکنی تو با این حرفها داری بی احترامی میکنی به خداوند باید اینچنین و آنچنان با خدا صحبت کنی..آن چوپان بنده خدا روش خودش رو داشت حالا میخواست کار و روشی دیگر رو انجام بده که برایش سخت بود و چیزی غیرعادی…خداوند به موسی وحی کرد که تو چکار به بنده من داری هرکسی راه خودش را برای ارتباط بامن دارد من با همان زبان و روش او صحبت کردنش رو دوست داشتم …..نمیخوام طولانیش کنم فقط یادم اومد که خدا خودش میگه هرکسی راه روش خودش رو داشته باشه

    دقیقا حرفی که استاد زدن که از من تقلید نکنید اون راهی که دوست دارید و ازش لذت میبری انجام بده قرار نیست همه مثل هم باشیم

    خدایا شکرت چندروز پیش ازت سوال کردم و امروز جوابم رو گرفتم.عاشقتم

    در پناه الله یکتا شاد ثروتمند سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت

    و اینم بگم که برنامه ایی از قرآن رو روی تلفنم نصب کردم که هرروز آیه ایی منتخب از سوره ای رو برایم ارسال میکنه و من آن را نشانه میگیرم و آن صفحه از سوره رو باز میکنم آیه های قبل و بعد آن آیه منتخب رو میخونم ..و اینجوری الان مدتهاست دارم یواش یواش قرآن رو میخونم روزی یک صفحه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سیاوش گفته:
    مدت عضویت: 1543 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به همه دوستان عزیزم

    روز سی و نهم سفرنامه:

    بنظرم قانون تکامل باید توی اولویت تمام کارهای ما باشه. حتی توی غذا خوردن و ورزش کردن و کاهش وزن یا افزایش وزن،در مورد مسائل مالی و هرچیزی که به فکرمون برسه. ما هرجا که این قانون رو رعایت نکردیم بدون استثنا زمین خوردیم. خودم سعی میکنم هرکاری که انجام میدم اول تکاملم رو مد نظر قرار بدم.

    ممنونم ازت استاد عزیزم و خداروشکر میکنم هزاران بار بابت وجودی چون شما و خانم شایسته.

    شاد و سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: