مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 55 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-05 06:59:552025-01-07 05:28:28مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشاینده ی مهربان
سی و نهمین روز از تحول زندگی من
فکر میکنم 12 سال پیش بود که من روند ارتباط با خدا رو تغییر دادم در زندگیم
قبل از این تغییر بنا بر خانواده و طرز فکر و مدرسه و همه ی این موارد که رو باورهامون تاثیر گذار بودن خوب منم با گریه التماس از خدا درخواست میکرد، عاجزانه و ملتمسانه که وقتی الان به اون روزها فکر میکنم با خودم میگم واقعا چه طرز فکری راجع به خدا داشتند اطرافیان و معلمان من که اینطور یاد دادن به ما که انگار خداوند آنقدر ترسناک و جدی هست که باید یه کاری کنی دلش به رحم بیاد …… خدایا تو به این زیبایی ….
خلاصه من یه روز همه چی و روند ارتباط با خدا رو تغییر دادم ، رها کردم ، نماز و گریه و التماس رو گذاشتم کنار و رها کردم
گفتم خدایا ، تو منو آفریدی پس همه چیو تو زندگیم خودت درست کن به من دیگه ربطی نداره ( تازه با حالت قهر و اینکه مثلا به منچه دیگه خودت میدونی والا )
و این خدای ما انقدددددددر مهربان و پاک و بخشنده هست که به هیچی کار نداشت و فقط به رها کردن من کار داشت انقدررر زیبا زندگی من دو تغییر داد و خواسته هامو بدون زحمت خواستی و من الان متوجه میشم که بدون آگاه بودن فقط قدم بر میداشتم به سمت هر چیزی که دلم میگفت و بک روز دیدم 1 سال از اون شرایط گذشته و زندگی من هیچ ربطی به قبل نداشت
من عاشق آدما شده بودم
هر جوونی رو میدیدم از ته دلم براش آرزوی خوشبختی میکردم
هر مسن و پیری رو میدیدم براش آرزوی سلامتی میکردم
اسم خدا رو که میآوردم گریم میگرفت از عشق
هر پنجره ای که باز بود دعا میکردم از همون پنجره برکت وارد زندگیش و خونشون بشه
و من راه ارتباط با خدا رو اون زمان پیدا کردم
این یادآوری و این فایل اتفاقی نیست چون من لازم داشتم تا یادم بیاد ارتباط خودم با خدای خودم رو ، این فایل اتفاقی نیست چون من دیروز تو کامنتای روز 38 نوشتم که من یکی از خواسته هام اینه که عشق بین خودم و خدای خودم رو بیشتر احساس کنم و این یادآوری به این وصال و نزدیکی کمک کرد
هرجور که دلتون با خدا خوشحاله باهاش ارتباط بگیرید و بدونید که وقتی خیلی خوشحال باشی و حالت خوب باشه خدا بیشتر بهت توجه میکنه
چون خودش پر از شادی و آرامشه
و ما هم بخشی از خودش هستیم
خدایا من عاشقانه دوستت دارم … تو همه چی هستی برام
شکرت خدایا بابت این حال و احوال همین لحظه ام که از عشق تو قلبم داره تند تند میزنه ….
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
خوشحالم که در حال شنیدن این فایل هستم
هر چه بیشتر بتوانم روی خودم و باورهای خودم کار کنم بی شک نتایج زندگی من هم تغییر خواهد کرد
از همه مهمتر اینکه من باید دست به تغییر بزنم و این تغییر سبب می شود که من بتوانم به موفقیت های عالی و فوق العاده دست پیدا کنم
نچسبیدن به خواسته خودم
دنبال چگونگی و کی آن نباشم؟
رها باشم و خودم را وابسته به چیزی نکنم
لذت بردن از چیزهایی که اکنون در اختیار خودم دارم
از الهامات و هدایت های خدای مهربان کمک بگیرم
نکته ها و درس های عالی بود که از این فایل فوق العاده من یاد گرفتم
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد جان، سلام خانم شایسته عزیز و سلام به همه دوستای عزیزم، امیدوارم حال همگی عالی باشه.
استاد جان، از شما درباره رابطه با خدا پرسیده شد، من یاد گرفتم که خدا یه سیستمه، خدا احساسات بشری نداره، خدا یه انسان با احساساتی مثل خشم و عشق و غم و دوست داشتن و حسادت و … نیست، خدا یه سیستمه، یه انرژیه، هر کدوم از ما خدا رو به شکلی تجربهاش میکنیم که باورش کردیم، اگر رزاق باورش کنیم، نشونههاش رو ببینیم، منطقی بشه برامون که خدایی که جهان رو خلق کرده، رزاقه، برای ما رزاق میشه، اگر باور کنیم وهابه، برای ما وهاب میشه، از اونطرف اگر باور کنیم مچگیره، جباره یا هر خصلت دیگه، برای ما اونطور میشه و این نهایت عدالت خداست، خدا نمیاد با همه افراد به یه شکل باشه، به اون شکلی در میاد که هر فرد خدا رو باور میکنه، گفته اون ظرف رو تو میسازی، خدا مثل یه آبه که شکل ظرف من رو میگیره، یکی میشه سلیمان، یکی میشه ابراهیم، یکی میشه من، یکی میشه تو، حالا چطور با این خدا ارتباط برقرار کنیم؟ باید فکر کنیم، باید ببینیم قانون خداوند چیه؟ باید فکر کنیم و برسیم به یه مسیر بهتر، به ذهنیتی که به ما آرامش میده. روش خاصی برای ارتباط برقرار کردن با خدا وجود نداره، به قول استاد در دوره 12 قدم: نَه درخصوص تجسم، درخصوص هیچ موضوعی یه روش خاصی وجود نداره. این موضوعات خیلی شخصیه، درونیه، مثل اینه که بگی من الگو بگیرم از افراد که چطور با عشقم لذت ببرم و ارتباط داشته باشم، چطور از کباب خوردن لذت ببرم.
استاد جان درخصوص قرآن صحبت کردید، مگه میشه آدمی باور کرده باشه خداییکه جهان رو خلق کرده، یک کتاب 400 صفحهای داده بیرون و این کتاب در طول 1400 سال دچار تحریف نشده و هیچ ورژنی نداره و نره اون کتاب رو بخونه، استاد جان، من نمیدونم باور ندارم این موضوع رو یا اینکه مطالعه کتاب قرآن برام اولویت پایینتری داره نسبت به کارهای دیگهام یا اینکه خیلی کمالگرا هستم و مدام این کار رو به تعویق میندازم یا اینکه فکر میکنم سخته و متوجه نمیشم خدا از من چی خواسته، که الان مدتهاست سراغ مطالعه قرآن نرفتم، با وجود اینکه ذهنیت منفی هم نسبت بهش ندارم، اینجا مینویسم که باید روی این موضوع کار کنم و خودم برسم به اینکه خداوند از من چی خواسته، تعقل کنم، زحمت مطالعه این کتاب رو به خودم بدم.
چه پاسخ خوبی درباره نماز و روزه و اینکه سبک شما چطور هست رو دادید، اصلا بحث سر این موضوع نیست که یه نفر مثل استاد نگران نظر مخاطب باشه که بگه من یه این شیوه با خدای خودم ارتباط میگیرم و اون مخاطب شاکی بشه یا نشه، موضوع اینه که استاد میدونه این موضوعات، موضوعاتی نیست که ما بیایم از کسی تقلید کنیم و بگیم خب چون فلانی اینطور نماز میخونه، من هم اینطور بخونم، باید خودم فکر کنم و به حقیقت برسم، به اندازه تمام انسانهای روی کره زمین راه هست برای ارتباط برقرار کردن با خدا، هیچکس نگفته موسی، عیسی، محمد و ابراهیم خلیل، اینها همه به یه شکل نماز میخوندن، به خاطر اینکه الان میبینیم پیروان این افراد هر کدوم به شکل خاص خودشون نماز میخونن، اگر یه شکل خاص برای نماز خوندن بود و همه باید به این شکل عمل میکردن و این یه قانونه، حتما باید توی قرآن میومد، دلیل اینکه شکل نماز خوندن نیومده همینه، چرا برای وضو و حق ارث با جزئیات اومده؟ چرا برای روزه اومده از این زمان تا فلان موقع روزه بگیرید؟
درخصوص باورهای ثروت گفتید باور من اینه که هرچقدر ثروتمندتر بشوم پیش خداوند عزیزتر میشوم. خدایا شکرت.
استاد جان درباره قانون رهایی صحبت کردید، من یاد گرفتم که رهایی یعنی از مسیر لذت بردن و هرچقدر که نتیجه میگیریم انگار رهاتر میشیم، انگار پُر میشیم و به خاطر این قانون رهاییه که افراد ثروتمند خونسرد هستن، آسوده هستن، از مسیر لذت میبرن، مقصدگرا نیستن، مثل داستان پول میمونه، توی یه مصاحبه از آقای دکتر نبی و حتی از استاد این مطلب رو شنیدم که هرچقدر حساس نباشی نسبت به مال دنیا، رها باشی، نچسبی بهش، اتفاقا پول و ثروت بیشتری میاد سمتت، الرزق رزقان، رزق دو نوعه، یه نوعش تو میدویی دنبالش، یکی اینکه اون میاد دنبالت. چه موقع پول میاد دنبالت؟ وقتی از کارت لذت ببری، ادامه بدی، باورهات رو درست کنی و کاری به نتیجه نداشته باشی.
استاد از شما درباره ساعت خواب پرسیدن، من یاد گرفتم که خوبه آدم توی زندگیش نظم داشته باشه، اما این عامل اصلی و اون قانونه نیست برای پول ساختن که بگیم افراد هرچقدر منظمتر و مقیدتر که ساعت خوابشون دقیق برنامهریزی شده باشه و این باعث میشه که پول بیشتر بسازن، قانون یعنی چیزیکه تغییر نمیکنه، از فردی به فرد دیگه، از کشوری به کشوری دیگه، از تاریخ و دورهای به دوره دیگه بدون تغییره، استاد مثال نقض این موضوعه، خیلی افراد هستن روزها استراحت میکنن و شب پول میسازن، حالا یا کدنویسیه یا گیمه یا هر کار دیگهای. شب پول میسازن، بیشتر به این موضوعه که با چه سیستمی از خواب و بیداری ما راحتتریم، وگرنه استاد توی این سوال گفتن ساعت خاصی برای خوابیدن و بیدار شدن ندارن.
متشکرم از خانم شایسته عزیز بابت تیترهایی که درقسمت بالا اضافه کردن که راحتتر بتونم کامنت بنویسم، استاد جان ممنونم بابت این فایل فوقالعاده.
خدایا صد هزار مرتبه شکرت.
امیدوارم همه دوستای عزیزم در پناه خدای بزرگ همیشه شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
به نام خدای بخشنده مهربان
روز 39 از تحول زندگی من
من هر روز یکبار با گوش دادن فایل کلی آگاهی کسب میکنم، یکبار با خوندن متون خانم شایسته
چقدر این دو محتوا مکمل همدیگه هستن و در کنار هم میتونن باور های فوق العاده ای در ما ایجاد کنند
اول راجع به جمله ای که فرمودید استاد؛ اینکه “اگر شما باور هاتون رو تغییر داده باشید، از همون جایی که هستید، از همون نقطه با همون استعداد با همون شرایط با همون توانایی، نتایج شروع میشن به رخ دادن”
دوست دارم این جمله رو صد هزار بار بنویسم تا رسوخ کنه تو لایه های عمیق مغزم
این جمله شما دقیقا برابره با جمله معروف خانم شایسته: همه اتفاقات زندگی ما، بدون استثنا، نتایج باور های خودمان است.
اگر بخوایم تفسیرش کنیم، یعنی اینکه طبق قانون هر چیزی که در بیرون رخ میده، حاصل آن چیزیست که در درون ماست. پس اگر ما بخوایم شرایط بیرونی رو تغییر بدیم، هرگز نباید بریم سراغ عوامل بیرونی بلکه باید در درون خودمون و روی باور هامون کار کنیم.
پس یعنی من قرار نیست از بیرون چیزی رو تغییر بدم تا نتایج رخ بده.
یعنی اینکه هر بار که من به ذهنم میرسه که تبلیغ خاصی انجام بدم تا موفق بشم، این اشتباهه
هر بار که تصمیم میگیرم تا یک مدرک جدید بگیرم بلکه نتیجه ای حاصل بشه، این اشتباهه
هر بار که با خودم میگم فلان کار رو بکنم بلکه مشتری های بیشتری جذب بشن، این اشتباهه
من فقط وظیفه ام اینه که روی خودم کار کنم و خداوند خودش بقیه کار هارو انجام میده
و اقدام عملی ای که در راستای کار کردن من روی خودم بهم الهام میشه، اونه که جواب میده. اونه که نتیجه میده. اونه که فایده داره!
این بنظرم خیلی موضوع مهمی بود توی این فایل که دوست دارم ساعت ها روش فکر کنم.
و مسئله بعدی که روی من خیلی تاثیر گذاشت در این فایل، باور شما نسبت به خدا بود؛
این باور که: خداوند مثل آبه، که به شکل ظرفی که تو ایجادش میکنی، به اون شکل در میاد.
از اون موقع که این کلام رو از شما شنیدم، هر بار که عذاب وجدان میگیرم یا در اثر نجواهای ذهنیم از خشم خدا میترسم، بلافاصله یاد حرف شما میفتم استاد و میگم: ببین فاطمه، اگر تو خشم و سختگیری خدارو باور کنی، خداوند به شکل باور های تو در میاد.
مگر نه اینکه خداوند هزار بار توی قرآن خودش رو بسیااار آمرزنده و مهربان توصیف کرده؟ پس حتما دلیلی داشته
پس من باید اینجور پروردگارم رو باور کنم
و اگر بتونم، خداوند با من بسیار آمرزنده و مهربان خواهد شد
یا وقتایی که دچار شرک میشم و از مسئله ای میترسم، باز به خودم یاد آوری میکنم که ببین، اگر قدرت خداوند رو باور کنی، خداوند هم برای تو بر هر کاری قادر خواهد بود و هر آنچه که بخواهی رو برای تو رقم میزنه.
و حقیقت هم همینه، خدای ما بسیار مهربون، بسیار قدرتمند، بسیار دانا و بسیار آمرزنده است.
برای همین هم هست که من الان اینجام، در این مسیرم و عاشقانه دنبال کسب آگاهی های بیشتر برای نزدیک تر شدن به خدام
خدایا صدهزار مرتبه ازت سپاسگزارم که من رو به این مسیر زیبا هدایت کردی
استاد عزیز و خانم شایسته جان، ازتون یک دنیا بخاطر تهیه و تدوین این فایل و این برگ از سفرمون سپاسگزارم
با آرزوی بهترین ها برای همه همسفران عزیزم
بنام خالق یکتا
سلام به استاد جانم و مریم بانو
روزشمار سو ونهم
و مصاحبه با استاد
وقتی دلنشین پای صحبتهایی بشینی که ممکن سوال من هم باشه و بدونم استاد چجوری این مسیر رفته که من هم با اطمینان و امید بیشترقدم بردارم
اینکه حتما باید تکامل مون طی کرده باشیم و و در مورد خواسته هامون رها باشیم
رها یعنی از زندگیت و چیزهایی که داری لذت ببری نکات مثبتی ببینی و در خواست خواسته و هدف جدید هم داده باشی
یعنی از مسیر رسیدن به خواسته لذت ببری این یعنی مسیرت درسته
در مورد نماز و روزه باید بگم من چیزی که الان بلدم و میتونم بهتر با خدا ارتباط بگیرم همین نمازی که میخونم ممکن سالها بعد وقتی تکاملم طی کردم و تونستم مثل استاد با خدا خودم حرف بزنم مثل دوتا دوست هرجایی با هرلباسی و…روش ارتباطم عوض کنم
اما فعلا روشی که برای ارتباط بلدم اینه و بهم جواب میده پس ادامه میدم
امیدوارم در پناه خداوند یکتا شاد باشید
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام ب خانم شایسته عزیز ک هررررربار اگاهی فایل رو میخونم قلبم پر میکشه از اگاهی ناب و نوشته ی زیباشون،سلام ب استاد عزیزم،
در همین ابتدا از بچها ی سوالی دارم ک راهنماییم کنید ممنون میشم،
میخام بدونم وقتی ی نجوای شیطان میا توی ذهنمون ک میدونیمم چقققدر چرته و بیخود، منطق اشتباه بودنشم براش باز کردم ، چطور با چ تمرینی برای همیشه خفش کنم؟؟
خیییلی خوشحالم ک اومدم باز کامنت بنویسم، راستش از طرفی دوست دارم هروز روز شمار تحول زندگی من رو روش کار کنم بنویسمش گوشش کنم کامنتاشو بخونم،
از طرفی دوره قدم اول رو خریدم روی اونم میخا کار کنم،
از طرفی میگم پس کی میخای قرانو شروع کنی بخونی،اینجوری ک هیچوقت وقت نداری
از طرفی میخا با پسرکوچولوم بازی کنم و وقت بگذرونو
از طرفی میخا ب خونه و زندگی و اشپزی و همسرم برسم،
از طرفی میخام برم از خونه بیرون زیبایی ها رو ببینمو تحسین کنم
از طرفی میخا برم توی گوگل از فراوانی ها بخونمو ببینم
از طرفی میخا باورهای قدرتمند کننده رو جمع اوری و تکرار و تایید کنم ک ب نظرم باید با تمرکز بالا و ارامش باشه.
از طرفی میخا تلاش خودمو برای کسب 1میلیون در ماه کنم.
واقعا از خدا کمک میخام ک ارومم کن بهم بگو چکار کنم؟ برام برنامه ریزی کن زمانمو.
لذت بردم از متن زیبایی خانم شایسته عزیز،
و امیدوارم ب حس خوش خوابی خاصم غلبه کنم،
خدایا شکرت
خدایا من هرچه دارم از توست و از آنِ توست.
سلام و درود به استاد و مریم عزیزم
خدای من شکرت که اینقدر زیبا جوابم رو دادی!
استاد دقیقا دیشب قبل از منتشر شدن این گام حدود ساعت 2 شب بود، به دلم اومد نماز بخونم و بعد ذهنم گفت بابا الان که مهر نداری، چادر نداری (و چون مدتی بود نماز نمی خونم اصلا یادم رفته) ذهنم ادامه داد به گفتن اینکه اصلا بلد نیستی و غیره
استاد یکی از چالش های ذهن من اینه که وقتی نماز بخوام بخونم دوست ندارم کسی ببینه (کسی منظورم حتی مامانمه)،نمی دونم حس خوبی بهم نمیده و دوست دارم در خلوت خودم باشم و این فایل…
استاد نمی دونم چطور بگم چطور میشه نوشت احساسم رو و در این فایل خداوند جوابم رو داد که تو به سمت من بیا هر طور دلت می خواد بیا…با چادر بی چادر ، با مُهر بی مهر…
خدایا شکرت خیلی خوشحالم و خوشبختم که اینقدر سریع صدام رو شنیدی و پاسخ دادی، استاد واقعا سپاسگزار شما هستم،شما حرفهایی میزنید که روح ما دوست داره بشنوه و احساسش بی نظیره شکرت خدایا
سپاسگزار شما و مریم عزیز هستم
به امید دیدار
سلام استاد عزیزم
حدود دوسال پیش با دیدن این فایل مصمم شدم عبادت های تقلیدی رو ببوسم بزارم کنار چونکه واقعا داشتن حالمو بد میکردن و بهم استرس میدادن جای اینکه آرومم کنن
البته که هموناهم جزوی از قدم های اولیه من به سمت خودشناسی بود و خیلی اوقات با همون کارها آرامش گرفتم اما دوسال پیش حس کردم دیگه این عبادات منو آروم نمیکنن دلیلش هم اینبود که من به آگاهی هایی فراتر از مذهب دست پیدا کرده بودم
دقیقا شبیه مثالی که گفتین من برای لذت بردن از زندگیم روش بهتری پیدا کرده بودم و دیگه با مذهب و عبادات معمول روحم و ذهنم اغنا نمیشد
برای همین امدم تو سایت و زیرو رو کردم همه جاشو تا ببینم چکار کنم نکنه حالا که دیگه دلم نمیخواد نماز بخونم طبق آیات خودساخته بعضی آخوند ها و علامگان دهر بیوفتم در قعر جهنم و خیلی ترس داشتم عذاب وجدان داشتم
رفتم قسمت عقل کل کلی راهنمایی شدم بعد سوق داده شدم به این فایل و حرفاتون شد یه مهر محکم برای اثبات ذهنیتم و من دیگه با خیال راحت ترک عادت کردم
اطرافیان هنوز هم با حرفاشون اذیتم میکنن که دختر توکه نمازخونه بودی مسلمون بودی چرا چرا چرا
منم میگم اونموقه با نمازم عشق میکردم الان دیگه به دردم نمیخوره
و این حرفاشونو میزارم به پای نا آگاهی شون و میگذرم
خلاصه خیلی ازتون ممنونم استاد که همیشه یک فرا کل نگری بما میدین و ما راهمون روشن میشه و میریم سمت سراط مستقیم .
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
سلام به همه دوستان
مهاجرت به مدار بالاتر
گام پنجم/ رابطه درونی با خداوند با ” تفکر ” ایجاد میشود نه با ” تقلید ”
متأسفانه خیلی از کارهای ما تقلید از گذشتگانمون هست. و بدون هیچ فکر و تحقیقی اونها رو پذیرفتیم.
خود من چقدر ماه محرم و صفر تو روضه ها شرکت میکردم و لباس مشکی میپوشیدم، گریه و زاری میکردم ،میگفتم هر چی بیشتر اشک بریزم واسه امام حسین ثوابش بیشتره .
ولی بعد از آشنایی با استاد فهمیدم که جه باور اشتباهی رو به ما یاد دادند.
خداوند هیچ وقت نخواسته که بنده هاش ناراحت و غمگین باشند.
برعکس دوست داره شاد و خوشحال باشند
و به راحتی به خواسته هاشون برسند، چون اونها رو خالق زندگی خودشون قرار داده، و برای خواسته هاشون به جز خداوند در خونه کسی نروند ،حتی امامان .
خداوند یک انسان نیست که با اشک و نالههای ما دلش به رحم بیاد.
جهان به صورت سیستمی کار میکنه و اداره میشه.
جهان بر مبنای فرکانسی که ما ارسال میکنیم، شرایط، موقعیت، افرادی رو در مسیر ما قرار میدهد که متناسب با فرکانس ارسالی ما هست.
خداوند ما خداوند مهربانی است ولی هرگز شرک به خودش را نمیبخشد.
من کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم رو دارم ولی به جز چند صفحه اولش، بقیشو نخوندم. امروز تصمیم گرفتم که در اولین فرصت بخونمش و کامنتاش رو هم بخونم. و اولین قدم من اینه که از امروز، بعد از اینکه کامنتم رو نوشتم برم واسه شروع چند صفحه از کتاب رو بخونم و خوب درک کنم.
تصمیم بعدی من اینه که از این به بعد، معنی قرآن رو بخونم و بدون هیچ پیش فرض و تعصبی معنای واقعی اونو درک کنم و واسه خودم پیچیده نکنم.
امیدوارم خداوند من رو به راه راست هدایت کنه.
در پناه الله
به نام خدای مهربان
با سلام خدمت دوستان عزیز
گام 5 مهاجرت به مدار بالاتر
من از وقتی با سایت عباسمنش و فایلهای استاد آشنا شدم،طوری دیگه به قرآن نگاه کردم و خوندم،یکبارتقریبا قرآن رو خوندم و الان دارم برای بار دوم دارم با تفکر بیشتر مطالعه میکنم و تقریبا دارم تموم میکنم،و خیلی دوست دارم تموم کنم و دوباره برای بار سوم با بینش و آگاهی بیشتر بخونمش،الان هر سری که میخونم احساس آرامش و لذت بهم میده و از این بابت خداروشکر میکنم.
با گوش دادن به این فایل تصمیم گرفتم آیه هایی که کلمه عذاب در اونها به کار رفته رو بخونم تا یکسری احساس گناه هابی که دارم رو آن شاءالله از بین ببرم،چون تا میام رو غلتک بیفتم و از مسیر لذت ببرم،یه کاری ازم سر میزنه و احساس گناه بهم دست میده ،همون موقع هم نجوا شروع میشه و شیطان پارازیت میندازه و دقیقا میفهمم که اتصالم به منبع اصلی تا یه مدت قطع میشه،امیدوارم بتونیم در پرتو قرآن به آگاهی برسیم و این احساس گناه ها دست از سرمون برداره و بتونیم انرژی بیشتری از منبع اصلی یعنی خداوند بگیریم،آن شاءالله
خدایا اهدنا صراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والظالین