مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 67 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-05 06:59:552025-01-07 05:28:28مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند یکتا
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و همسفران خوبم
۳۹ مین روز تحول زندگی من
تمام چیزی که باید هر لحظه به خودم یاد آوری کنم این هست که این منم که با باورهام شرایط را در زندگیم ایجاد میکنم. این باورهای منه که فرکانسی ایجاد میکنه و من را در مداری قرار میدهد که شرایطی را تجربه کنم.
همه چیز به باورهای من بستگی داره
اگر کانون توجه ام بر روی خواسته هام باشه در مداری قرار میگیرم که به راحتی بهشون میرسم.
پس قرار نیست عوامل بیرونی را تغییر بدم اول باید باورهای خودم را درست کنم. باورهام
و چه فوق العاده خانم شایسته نازنین نوشتن که ایاک نعبدو و ایاک نستعین یعنی هرچیزی که به ذهنم میاد از ترس و ناامیدی و … را باید نادیده بگیرم
فقط به نیروی خدایی اعتماد کنم که هر لحظه منو میبینه هدایتم میکنه و عاشقمه
استاد عزیز برای تحول کسب و کارشون از همون شرایطی که داشتن با همان موقعیت و توانایی شروع به کار روی خودشون کردن.
و کافیه شروع کنیم روی خودمون کار کنیم از همون لحظه تغییرات را میبینیم و به راههای بهتر هدایت میشویم.
خدای متعال یک سیستم است. هرجور که باور کنیم همانطور در زندگی میبینمش
اگر باور داشته باشیم رزاق است رزاق میشود
اگه به ربوبیتش باور داشته باشیم رب است و…
پس با توجه به ظرف وجودیمون بسته به باورهامون به خدای متعال در زندگیمون متجلی میشود.
و هر کس به شیوه خودش با خدا ارتباط داره و چگونگی ارتباط با خدا کاملا شخصیه
نکته خیلی طلایی امروز قانون رهایی بود. که خیلی مهمه و اغلب ازش غفلت میکنیم.
رهایی یعنی در هر شرایطی لذت ببرم از زندگی شاد باشم و امید و اطمینان به خدای مهربان داشته باشم قطعا با خواسته ام میرسم.
تمام افراد موفق هم در لحظه زندگی میکنند و از زندگی لذت میبرند و این یعنی رهایی.
خدایا عاشقتم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم
درود دوستان
بهترین قسمت این فایل از نظر من سیر تکاملی انسان که خیلی عالی توضیح داده شد
از هر کجا که هستی شروع کن لازم نیست همهچیز رو تغییر بدی فقط باورها رو تغییر بده تا آروم آروم هدایت بشی به مسیرهای بهتر
از همین که هست لذت ببر و احساس خوب داشته باش
شادی و لذت از زندگی رو به تعویق ننداز و منوط به شرایط جدیدی نباش
چقدر لازم داشتم دوباره تکرار این جملات رو
در پناه حق
به نام خدایی که آرامش قلبم از اوست
روز ۳۹ سفر
سلام به عزیزانی که شدند جز بهترین دوستانم ،استادی که شده بهترین هدیه که از خدا دریافت کردم.
مصاحبه برای شناخت استاده ولی با مهارت داره از درسها میگه .از اینکه در هر شرایطی که هستیم میتونیم رو باورهامون کار کنیم و نیازی به تغییر در چیزی نداریم .
❣خداوند یک سیستم است هر فرکانس که بهش بدی شکل همون رو میگیره و به افکار ما واکنش نشون میده .
خدا همه چیز است .
مثل آبی که به شکل هر ظرفی که بسازی شکل میگیره .
❣هر چیزی رو که در مورد خدا باورش کنی همون میشه ،وهابیتش رو باور کنی وهاب میشه ،رب بودنش و…
❣در زمانی که آدم در شرایط به ظاهر مشکل قرار داره باید شادی و آرامش رو بسازه و تجربه کنه در این صورت شرایط خود به خود تغییر میکنن.
❣خونسرد بودن آدمهای موفق به خاطر اینه که در لحظه هستند و نگران نتیجه نیستند .
❣هر چقدر ثروتمند تر نزد خدا عزیزتر هستی.
❣در مورد مسائل مذهبی نباید تقلید کرد باید با تفکر خودت بهش برسی .رابطه با خدا یه رابطه ی شخصیه .
❣اگه برای درک قرآن بدون تعصب و پیش داوری به سمتش بری کشفش میکنی و درکش میکنی و هدایت میشی.
به لطف خدا از لفظ های زیبا به سمت توحیدی عملی حرکت کنیم .
استاد عزیزم و مریم مهربانم و دوستان ارزشمندم سپاس گذارم.
سلام به استاد گرامی خانم شایسته عزیز و دوستان همراه❤💖💗
امروز از توضیحات خانم شایسته و سخنان استاد در مورد روابط خودم و خدا خیلی چیزهایی رو به یاد آورده و دستگیرم شد که:
هر طوری که خودم هستم و خودش ، هر طوری که دوست دارم او را بخونم و با او راحت باشم. آموزه های استاد اول از همه، ذهن بسته ام رو باز کرد و نگاهم و دیدگاهم را خیلی وسیعتر کرد. دیدگاهی که فقط بر تقلید و پیروی استوار بود و هیچ اختیار و انتخابی رو برای خود قائل نمب شد دیدگاهی که تفکر و تحقیق را از خودم دریغ میکردم. وقتی ذهن بسته ای داشتم ناخودآگاه، کورکورانه تقلید را انجام میدادم و به دنبال دلیل و منطق برای انجام کارها نبودم درنتیجه درک صحیح از انجام اعمال نداشتم، هرچند که سایه ترس در انجام صحیح و کامل آن اعمال و عبادات همیشه همراهم بود و در صورت عدم انجام و سستی در آنها بعضاً احساس گناه بیارزشی نیز بر من حادث می شد.
از همان روزهای ابتدایی آشنایی با این مسیر درست، کمکم ورق برگشت و ترس جایش را به ایمان و عشق و اطمینان داد اطمینانی که میگفت:
هیچ آدابی و ترتیبی مجو
هرچه میخواهد دل تنگت بگو
افعال و اعمال و عباداتم رنگ و بوی دیگری به خود گرفته بود وقتی که از قوانین آگاهی بهتری کسب کردم دیگر فهمیدم که چرا خدا میگوید ان أکرمکم عندالله اتقاکم
همچنین نیز در این سفرنامه که تماماً از کنترل ورودیها سخن گفته و بارها گفته شد که تمام اتفاقات زندگی ما از فرکانسهای ما به وجود میآید پس باید ورودیها را کنترل کرد تا فرکانسها خالص شود تا رشد کرد و این یعنی تقوا .
وقتی به این نشانهها، آیات و قوانین فکر می کنم به این درک میرسم که فقط کافی است تمرکز و توجه ام را به نکات مثبت و اعمال و خواستههایی که دوست دارم بگذارم و ایمان و باورم را قویتر نمایم و همیشه از این مسیر لذت ببرم و از همهمه و غوغای ذهنم اعراض کنم .
عروس حضرت قرآن نقاب آنگه براندازد
که دارالملک ایمان را مجرد بیند از غوغا
عجب نبود که از قرآن نصیبت نیست جز نقشی
که از خورشید جز گرمی نیابد چشم نابینا
عاشق تون هستم و از همراهی با شما بینهایت لذت میبرم😘😍😘😍😘😍
شاد و پیروز باشید 😊😉✌💪
سلام و خدا قوت
بسیار عالی بود
چقدر نکات زیبایی رو استاد توضیح دادند
خدا رو شکر می کنم که نسبت به قبلا قوانین و درستی مطالب رو درک می کنم و ایمان دارم که توی مسیر درست هستم
مسیری که از خداوند خواسته ام و من رو به آن هدایت کرده است
خدایا شکرت
چونکه مسیر درست و قوانین رو درک کرده ام دیگه مسیرهای دیگه برام اصلا قابل توجه نیست
توی درونم به اون چیزی که دنبالش بودم رسیدم و اون خلاء دیگه پر شده است
پر از اطمینان و ایمان قلبی
خدا روشکر
چقدر ما خوشبخت هستیم که هدایت شدیم به راه سعادتمند
چند روز پیش به سمت آیه ای هدایت شدم که خداوند بهترین راه ارتباط با خودش رو برای من شرح داد
آیه ۱۵۲ سوره بقره
3. فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ ﴿البقره: ١۵٢﴾
بنابراین، مرا یاد کنید [تا] شما را یاد کنم؛ و مرا سپاس گزارید، و [نعمتهاى بیشمار] مرا ناسپاسى نکنید.
خداوند توی این آیه می فرماید که من رو یاد کنید تا شما را یاد کنیم بعد بهتریت طریقه یاد کردن رو هم به ما می گوید(سپاسگزارید)
من فکر می کنم بهترین روش برای ارتباط با خداوند سپاسگزار بودن است
اینکه توجهمون رو فقط رو نکات مثبت زیبایی و نعمت ها بگذاریم و سپاسگزار باشیم
به هر مسئله و موضوعی با دیدی نگاه بکنیم که بایتش سپاسگزار باشیم و احساس سپاسگزارانه احساس شادمانی داشته باشیم
من به این روش زندگی می کنم و همیشه رابطه خوبی با خداوند دارم و خیلی در هم زمانی فوق العاده قرار دارد خدارو شکر می کنم
شاد سلامت و ثروتمند باشید
سلام به همه دوستان عزیز و استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته عزیز
خیلی خیلی ممنونم از خانم شایسته بابت این متن فوقالعاده که واقعاً هرچقدر می خونم از خوندنش سیر نمیشم و دوست دارم باهم یک بار دیگه این آگاهی ها رو مرور کنیم
ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی، نادیده گرفتن هر آنچه که از جانب شیطان ذهنم میآید و به من احساس ناامیدی، نگرانی، درماندگی، پریشانی و کمبود میدهد.
یعنی، نادیده گرفتن ذهنی که راهکارهایش برایم، تغییر عواملی بیرون از من است تا تغییر باورهای خودم.
صلوه یعنی، توجه به نشانههای قدرت این نیرو ،که خودش را در فراوانی، ثروت، عشق، سلامتی، سپاسگزاری و هر خیری نشان میدهد که داشتنش را میخواهم.
تسبیح خداوند یعنی، تمام لحظههایی که میتوانم به نکات مثبت هر اتفاقی توجهکنم، نعمتهای اطرافم را ببینم و به خاطرشان سپاسگزار باشم، نکات مثبت اطرافیانم را به آنها گوشزد کنم و به جای حسد، تواناییهایشان را تحسین نمایم و پذیرای اینهمه عشق باشم که در هر لحظه به سویم جاریاست.
صلواه یعنی، به جای خشم و انتقام، فرکانسهای خودم را دلیل نتایجم بدانم، سپس به جای سرزنش خودم، برای تغییر فرکانسهایم تلاش کنم و به جای دست کم گرفتن خودم، رابطهی همیشگیام را با نیرویی به یاد آوردم که منبع همه راهکارهاست و قرار است مرا به بهترین راهکار هدایت کند.
همان نیرویی که قانونش ان مع العسر یسری است.
وقتی به یاد میآورم نیرویی که بخشی از او هستم، قدرت خلق زندگیام را به دست باورهایم داده، آنوقت عبادت این نیرو را ، در تلاش برای باور فراوانی جهانش میدانم و درک لیاقتم برای رابطهای بی واسطه و دریافت الهاماتش.
صلوه یعنی، نشانهی درستی این رابطه را الا بذکرالله تطمئن القلوب بدانم.
یعنی،تابع هدایت قلبم بشوم. یعنی وجودم را برای جاری شدن آنچه هموار کنم که به من، احساس امید، ایمان، یقین و اطمینان میبخشد و از هر آنچه روی برگردانم که مرا از یکی بودن و دسترسی همیشگی ام به منبع خیر و برکت مردد میکند و دستاوردی جز کم ارزشی، ترس و ناامیدی ندارد.
برای من هیچ شیوهای بهتر از این نیست که، اجازه دهم کارها به شیوه برنامهریزی این نیرو انجام شود.
انجام کارها به شیوه او یعنی، اجرای قانون او. یعنی اجرای توحید. برای من صلوه یعنی تمام لحظاتی که میتوانم در مسیر توحید بمانم.
توحید یعنی، من بخشی از نیرویی هستم که منبع همه قدرتها و نعمتهاست. توحید یعنی رابطهی ابدیام با فراوانی ها را بیاد بیاورم، تا نخواهم روی کسی حساب کنم و از تهدیدهای ذهنم یا دیگران نترسم.
فراوانیای که هر لحظه مثل باران بر من میبارد و مثل خورشید بر من میتابد. اما به اندازهای که این ارتباط را تأیید میکنم و به این فروانی توجه(صلوه) میکنم، در دسترسم قرار داده میشود.
توحید یعنی، خداوند یک انرژی است که واکنش نشان میدهد به آنچه در ذهنم نگه میدارم، بر آن تمرکز میکنم و آن را در گفتگوهای درونیات تکرار میکنم. سپس نتیجه این واکنش، در قالب اتفاقات و شرایط، وارد تجربه زندگیام میشود.
توحید یعنی، تغییر همه جنبههای زندگیام را یک مسابقه یک نفره بدانم. مسابقهای که فقط من در آن شرکت دارم، نه همسرم، نه فرزندم، نه شهرم، نه کشورم، نه قوانین و افکار سیاستمداران مملکتام، نه شغلم، نه حتی یافتههای دانشمندان درباره کمبود منابع یا نگاه دانشمندان درباره سرایت یک بیماری یا شیوههای پزشکان برای برگردان سلامتی.
برای من توحید یعنی، بتوانم واکنشها و نگرشهایم را زیر ذره بین این قانون قرار دهم که، تمام اتفاقات زندگی من بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است.
توحید یعنی اگر میخواهم بزرگ شوم باید از خیلی از دغدغهها، ترسها و نگرانیهایی بگذرم که، از اکثریت جامعهام درگیرش هستند و بپذیرم که دنیای من، فقط و فقط فرکانسهای خودم هست.
همسرم و عشقی که از او دریافت میکنم یا نمیکنم، قالبی از باورهای خودم درباره لیاقت است یا عدم لیاقت.
کسب و کارم و درآمدی که از او دریافت میکنم یا نمیکنم، قالبی از باورهای خودم درباره فراوانی است یا کمبود.
سلامتی و آرامشم، قالبی از میزان کنترل ذهنم برای، باز گذاشتن راه اتصال با اصلم است.
توحید یعنی وحی منزل بدانم که، اگر این فرکانسها درست شوند، بدون شکّ، وضعیت مالیام، رابطهام، سلامتیام و… درست میشود.
وقتی قانون خدایی که او را منبع تمام نعمتها و ثروتها میدانم این است که: تمام اتفاقات زندگیام نتیجه فرکانسهای خودم است، چرا فکر میکنم تغییر را باید از جایی به جز فرکانسها و باورهایم شروع کنم؟
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام به بهترین اساتیدم
همه چیز باور خودمونه همه چیز
خداوند توقران تاکید کرده ما سرنوشت هیچ قومی تغییر نمیدهیم مگر اینکه خودشان سرنوشتشان را تغییر دهند
همه چیز به فرکانس خودمون بستگی داره
آخه عدالت خدا از این بیشتر که زندگیمون رو دست خودمون قرار داده
خیلی وقتا یه صحنه ها و یه اتفاقاتی میبینیم بعدمیگیم پس خدا کجاست مگه نمیبینه ولی غافل از اینکه هرکسی با فرکانس خودش باعث اتفاقات میشه خدا انرژی هست و آدم نیست که احساساتی بشه یه سری قوانین تعیین کرده که جهان داره طبق این قوانین اداره میشه هر کسی هرجایی هست سر جای خودشه هیچ بی عدالتی نیست
خدا تو قلب همه هست همه هم میتونن با هاش ارتباط برقرار کنن فقط باید این رو باور کرد که خدا کنارمون هست و هر لحظه هدایتمون میکنه به شرطی اینکه خودمون رو لایق دریافت این هدایت ها بدانیم
خدایا من رو در مسیر درستی ثابت قدم بگردان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار
روز سی و نهم چله نشینی من
چندین بار باید متن مقدمه مریم عزیز و این فایل را خواند تا عمیقا درک کنم توحید را و فقط و فقط روی خودش حساب کردن را توحید عملی را واینکه در سخت ترین شرایط ناامید نشوم و ایمانم به رب مهربان را قوی تر کنم.امروز فایل خوش آمد ورود به سایت را خواندم و این نکته توجه ام را جلب کرد که مرز بین امید ونامیدی و ترس وموفقیت همان جای است که توحیدی شویم وایمانمان را زنده نگه داریم وباور کنیم قوانین آفرینش را شاید امروز من به این مرز رسیدم و به همین دلیل بیصبرانه منتظر روز چهلم هستم تا بتوانم نتایح این چله نشینی را در خودم بازیابی ویادآوری کنم
شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت
وقتی میگید روی باورام کار میکنم دقیقا چه جوری روی باوراتون کار میکنید؟مثلا وقتی میگید روی باور ثروتم کار کردن دقیقا چکارای انجام دادید ؟چندروز روی باورای مربوط به هر خواسته کار میکنید به چه مدت و روز ی چقدر؟ اینا برام سواله؟از چه جای به بعد دیگه روی باورای مربوط به هر خواستتون کار نمیکنید
سلام خدا بر عباس منش و عباس منشی ها
خدای خوب رو صدهزار بار شکر میکنم که به من این فرصت رو داد تا بتونم تمام این وبسایت عالی رو زیرو رو کنم و دارم بعد از کمتر از یکسالی که تو وبسایت هستم به حقایقی پی میبرم که در سی و هفت سال گذشته بی خبر بودم :
1-خواندن قرآن و خواندن و خواندن
2-هدایت
3-بخشش
4-یادمه استاد تو یه فایلی گفتند کتاب قرآن برداشتهای حضرت محمد بر اساس آگاهی های اون زمانش بوده خوندن یکبار قران کافی نیست و باید باید هزارها بار خوند و فکر کردتا درکش کردو به کار بست …
عجیب فایلی بود عجیب…
باتشکر از خدای خوب و مهربان
احسان ریانی