مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 68 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند هدایتگر

به نام فرمانروای هستی

روز ۳۹ ام روزشمار تحول زندگی من

سلام

جلسه امروز برای من یک نشانه بود،امروز صبح ساعاتی به پیاده روی مشغول بودم و کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم را در مسیر گوش میدادم (صوتی شده) و میگفتم واقعا چقدر نیاز دارم که من این حرف ها را بشنوم،من نیاز دارم که خداوند را رزاق ببینم تا ثروتمند شوم،من نیاز دارم خداوند را خالق بدانم تا بتوانم موسیقی خلق کنم،من نیاز دارم خداوند را مهربان ببینم تا مهربانی ببینم.

برایم همیشه جالب بوده که چرا افراد نتایج مختلفی میگیرند،حداقل از قتی با این برنامه اشنا شده ام و بقول استاد در کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم چرا فردی که فکر میکنیم نماز میخاند و روزه میگیرد اما نتیجه ی خوبی در زندگی نمیگیرد و مریض است و پول خوبی ندارد و … ولی فردی که به آن شکل از عرف جامعه نیست و ما فکر میکنیم آدم مومن و حال مسلمانی نیست اتفاقا نتایج بهتری در زندگی اش پدید آمده؟

چندی پیش با دوستی صحبت میکردم،این فرد گفت نظرت درمورد نماز چیه؟تو چجوری ازش تبعیت میکنی؟گفتم من شیوه ی خاص خودم رو دارم.خب این فرد به من پیشنهاد داد برم و کتاب مراجع تقلید رو بخونم تا چیزی رو که نمیدونم ازش بفهمم

اما یه چیزی جلوی من رو همیشه گرفته،من هیچ وقت نخواستم بدون اینکه خودم چیزی ندونم دنبال کسی برم،من دوست دارم مقلد باشم،من دوست دارم ابداع کنم،من میخوام هدایت بشم به اون مسیری که بیشترین لذت رو ازش میبرم حالا چه معنویات باشه،چه سلامتی چه …

یه مثال میزنم،من از مدت ها قبل می خواستم رژیم گیاهخواری داشته باشم و زمانی شروع کردم درموردش تحقیق کردم و خب این افراد که حالا به چند دسته تقسیم میشن که گیاهخواری و خام گیاه خواری و چند تا دسته دیگه هستند از خوردن لبنیات و عسل و محصولات حیوانی به کلی پرهیز میکنن،از خوردن چیز هایی مثل سرکه طبیعی و خیلی چیزای دیگه

تو اون گروهی که من بودم بالغ بر ده هزار نفر گیاهخوار وجود داشت که همه از این روش دنبال میکردن و اکثریت باور هایی درمورد کمبود داشتند،من گفتم این مسیری نیست که میخوام.من چیز های مفیدی که لازم بود رو ازشون یاد گرفتم،من در حال حاضر هم طب سنتی دارم یاد میگیرم که از ترکیب این دوتا به سبک غذایی دلخواهم برسم.افرادی که اونج حضور داشتند معتقد بودند کمبود آب وجود داره و ما نباید خیلی دوش بگیریم ولی من نپذیرفتم،من میگم میلیون ها و میلون ساله که زمین وجود دار و آب وجود داره،هفتاد درصد زمین آبه و انسان به جایی رسیده که میتونه آب اقیانوس ها رو هم آشامیدنی کنه،من هر روز ورزش میکنم و دوست دارم دوش بگیرم چون باعث میشه سرحال تر شم،انرژیم بالا تر بشه و سلامتیم بیشتر

درمورد عبادت هم همین موضوعه.من تو خانواده شدیدا مذهبی بزرگ شدم که همیشه تاکید کردن باید نماز بخونی (به شکلی که جامعه میگه) اما این مورد قبول من نیست.من از این عبادت لذت خاصی نمیبرم و باید با مطالعه درست قرآن به همون راهی درست هدایت بشم

هماهنگی این جلسه با کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم گفت شروع کن به خواندن قرآن و من برای چند روز آینده برنامه ای برای شروع مطالعه قرآن دارم تا به اون درک درست و شخصی خودم از قرآن برسم تا بقول اون دوست نرم تا از شخصی تقلید کنم

چون به شدت به این بیت مولانا معتقد هستم :

مر مرا تقلیدشان بر باد داد ، که دو صد لعنت بر آن تقلید باد

و بقول شمس تبریزی : کی روا باشد مقلّد را مسلمان دانستن؟

داستان موسیقی و شبان هم بی نظیره که نشان میده نباید مقلد بود

بقول رضا مارمولک : راه های رسیدن به خدا به تعداد آدم هاست و باید اون راهی که مال منه رو پیدا کنم و به خدا برسم

خدا رو شکر میکنم بخاطر این جلسه فوق العاده که نشانه هایی برای من داشت،برای برنامه و هدف بعدیم.

از خداوند مهربان سپاسگزارم که منو به این مسیر زیبا هدایت کرد و با استاد آشنام کرد تا راه درست رو پیدا کنم

از استاد عباسمنش عزیزم و مریم شایسته عزیز بابت متن های بی نظیرش سپاسگزارم

خدایا شکرت