مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-05 06:59:552025-01-07 05:28:28مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
گلبرگ:
سلااااااام، من اووووومدم?الهی که خدا نگهدار خودت هم باشه استاد عززززیزززز ما، نزدیک به دو ماهی بود که دیگه قرآن نمیخوندم، خیلی دوست داشتم بخونم، حتی دیروز هم که یک لحظه چشمم به قرآن افتاد یه بوس براش انداختم ?و گفتم هر موقع فهمیدمت میام میخونمت، اذیت میشدم این آخریا وقتی میخوندم نمیدونم چرا، احساس میکردم نمیفهمم چی میگه، با اینکه معنی فارسیشو میخوندم. از خدای هدایتگرم کمک میخوام تا کمکم کنه دوباره بخونم ولی این بار با احساس عالی و درک عالی، و این فایل پیامی از طرف خدا برای من بود، سپاس مهربونترین استاد دنیا، برم فایل جدیده رو گوش بدم، خیلی خوب شد که تصمیم گرفتید جمعه ها هم فایل بگذارید این طوری حضورتون رو توی خانواده ی گرررممون بیشتر حس میکنیم خدا جووووونم سپاس
سلام و درود به معلم عشق
و دوستان و یاران همیشه همراه
سپاسگزارم بابت این فایل بسیار عالی
امیدوارم برخی از اعضاء سایت ، باز در مورد سبک شخصی استاد درباره برنامه خواب و استراحت و کارشون و هم در مورد نوع عبادت کردن ایشان دچار سردرگمی نشوند ، ایشان فقط سبک شخصی خودشون رو توضیح دادند و این بدین معنی نیست که ما همه به این شیوه کار کنیم یا عبادت کنیم .
در کل زندگی شخصی چیزی نیست که بشه از روی زندگی بقیه افراد کپی کرد ، بلکه باید بتونیم به روشی که خودمون تشخیص میدیم بهترین روشه زندگی کنیم ………….
و الگو برداری رو برای مسائل اساسی و اصلی بذاریم . مثل درک و فهم قانون جذب.
شاد و سالم و ثروتمند باشید.
سلام زهرا خانم
منظور استاد رو شما کامل متوجه نشدید
ایشون میگن شما به جای تکیه بر شخصی که شِرک به وجود میاره و دور میشید از یکتاپرستی و اعتماد به خدا، خودتون با تکیه بر توحید به کتاب خدا مراجعه و خودتون درباره رابطهای که میخواهید با خداوند داشته باشید تحقیق کنید.
فکر نمیکنم این موضوع شخصی باشه
اگر ویژه شخص استاد بود دوره های مختلفی برای توحید نمیزاشتند.
به نام خداوند بسیار بخشنده ومهربان
خدای جان ای هدایتگر وهم نفس ثانیه هایم هدایتم کن تا ورق امروز سفرم را با همپایی و همراهی همیشگی تو در این مکان مقدس به یادگار برای آیندگان بنویسم .
خدایا سپاسگزارم که دوباره هدایتت بر من رسید تا بفهمم که چگونه چشم وگوش هایم را باز کنم و با قدرت تفکر تصمیم بگیرم.
چند وقتی هست که باور مذهبی که راجع به نماز دارم باز مرا در خود گرفت .با اینکه استاد معنای نماز را در دوره آفرینش برایم باز کرد و همان جا فهمیدم صلاه یعنی احساس خوب و کا ر روی باورها و توحیدی کردن وجودم است .یعنی تسلیم نجوای ذهنت نشدن که هر لحظه میخواهد توجه تو را بروی ناخواسته ها ببرد و مرا در گیر احساس بد کند به هر ترفندی که بلد است .
انگار در این مورد قویتر نشدم که هنوز نگران نگاه دیگران نسبت به خودم وسبک شخصیم و عبادتم با او هستم و اگر دیگران بفهمند طیبه ای که آن جوری که همه نماز میخوانند او نمی خواند .چه نگاهی دارند .؟؟؟؟؟؟؟؟
کسی که همیشه میگفت نماز میخوانم حالا به آن روش دیگر نمی خواند دیگران چه میگویند ببین این نجواها مرا تا انتخاب همسرم هم کشانده ????
از امروز تعهد میدم که روی خودم کار کنم و بزرگترین عبادتم بهترکردن خودم و زندگیم. از هر جهت باشد و بهترین عباداتم کنترل ذهنم و ساخت باورهای قدرت من کننده و هدایت الهی باشد .بهترین عبادتم صلح و دوستی و صداقت و دوست داشتن خودم با خدای خودم وجهانش باشد.
بهترین عبادتم رابطه ای عاشقانه باشد که هر لحظه احساس شکر گذاری باشد برایم .
بهترین عبادتم خوشبخت زندگی کردن و شاد ولذت بردن از زندگیم باشد .بهترین عبادتم تحسین و تایید موفقیت های دیگران و شاد بودن بخاطر خوشبختی دیگران باشد .
بهتری عبادتم که معنوی ترین کار در جهان است ثروتمند بودنم باشد وبالا وبالا بردن مدار م وثروت آفرینی م تا آخر عمر باشد .
بهترین عبادتم تربیت فرزندانی باشد که نسلی توحیدی و با عزت نفس بالا واحساس لیاقت باشد که هرکدام جهانی را تغییر میدهند.وقتی جهان خودشان را عوض میکنند.
بهترین عباداتم توحید باشد و یکتا پرستی م .
آره همین خوبه یه عمر اون جوری فکر میکردم اون باورها خیلی بهم کمک کردن تا به اینجا هدایت بشم اما باورهای قشنگتر و بهتری و پیدا کردم و میخوام برای دا خودم باشم یه انسان آزاد ه و زیبا .
خدایا شکرت راحتم کردی عزیزم واقعا هدایت خواستم این بار به طرز جدییی گفتی طیبه بسه به خودت بیا دختر من سبک خودت و داشته باش اون عاشقی که دوست داری بامن بکنی و انتخاب کن و راحت باهاش باهام .
دوستت دارم خانم شایسته عزیزم خانوم گلی استادم ??????
نوشته ی اول سفر هایتان همیشه الهام بخش وتوحیدیست . و منو به خودم میاره باز.
سپاسگزارم عزیزم ????
برای استاد خوشگل خودم خنده رو وساده وصادقم والبته جذابم و همه ی خانواده ی صمیمی من بهترین ها رو آرزو دارم .
در پناه خدای مهربان و عزیز و آگاه به همه ی جهان شاااد و خوشبخت وثروتمند و عاشق باشید .
???????
گام پنجم از پروژه مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر – رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلید
به نام خداوندی که هرچه داریم از آن اوست.
سلام به استاد عزیز و مریم جانم
خداروشکر که بعد از یه فاصله ی کوتاه با هدف مرور آگاهی های فایل جدید و گامهایی که تا اینجای پروژه برداشتیم ، داریم این مسیر رو باهم ادامه میدیم.
طبق تعهدی که در این پروژه به خودم دادم دریافتم رو از آگاهی های این فایل مینویسم تا به درک بهتر خودم کمک کنه و در قدم بعدی شاید کمکی هم باشه برای دوستان هم مسیرم .
سوال اول-باور استاد از پرودگار در تمامی جنبه ها
————–
ایجاد باور به سیستمی بودن خداوند و تقویت آن به ما کمک میکنه درک بهتری از خداوند داشته باشیم.
خداوند به هرشکلی که من در ذهن و باورم نسبت بهش ایجاد بکنم برای من درمیاد.
مثل آب که ما در هرظرفی اون رو بریزیم آب هم همون شکل ظرف ما رو به خودش میگیره.
به نظرم در قدم دوم-جلسه ی هفتم سیستمی بودن خداوند و اینکه جهان ما بر اساس قوانینی هست که خداوند وضع کرده به طرز عالی توسط استاد توضیح داده شده و مرور آگاهای های این جلسه به ما کمک میکنه درک خیلی بهتری از سیستمی بودن خداوند داشته باشیم.
سوال دوم-نحوه ی برپایی نماز در مورد استاد
————–
در مورد مسائل دینی مثل برپایی نماز یا گرفتن روزه ، همه ی ما از گذشتگان خودمون باورهایی بسیار بنیادین رو به ارث بردیم و با همون باورها فکر میکنیم تنها راه ارتباط با خداوند نمازهای یومیه ای هست که به شکل فعلی میشناسیم و همه ی مسلمان ها انجامش میدن.
اما ما باید بتونیم با تفکر در این مورد به راه درستی که ما رو به خداوند وصل میکنه برسیم نه با تقلید
هرکدوم از ما میتونیم روش منحصر به فرد خودمون رو برای برقراری اون ارتباط با خود برترمون و منبع انرژی که اسمش رو خدا گذاشتیم داشته باشیم.
طوری که اون احساس لذت و حال خوب رو برای ما ایجاد بکنه و هیچ کسی غیر از خود ما نمیتونه بهمون بگه که کدوم روش برای ما بهترین روشه.
درست مثل این میمونه که هرکدوم از ما با توجه به رابطه ای که با فرد مقابلمون در یک رابطه ی عاشقانه داریم ، میتونیم تشخیص بدیم بهترین روش ابراز علاقه و عشق ورزیدن به طرف مقابلمون چیه و در این مورد تقلید کردن از روابط بقیه جواب نمیده و ما رو به نتیجه ی حال خوب داشتن در اون رابطه نمیرسونه.
استناد به آیه ای از قرآن که در مورد تبعیت از خدا و رسول صحبت شده هم درست نیست چون شرایط و مکان گفتن این آیه و همچنین آیات قبل و بعد از آن در نظر گرفته نشده.
یه باور غلط و محدودکننده ای که از گذشتگان ما و با توجه به درک اشتباه از آیات قرآن به ما القا شده اینه که اگر درست و به همون شیوه ی عرفی که هممون از نماز خوندن میشناسیم عبادت نکنیم مشمول خشم خداوند میشیم و عذاب الهی رو دریافت میکنیم.
در حالیکه اگر آیه های عذاب رو به درستی در قرآن مطالعه کنیم خط قرمز ها رو متوجه میشیم.
شرط متوجه شدن این نکات اینه که قرآن رو بارها مطالعه کنیم و بعد از چندین بار مطالعه کردن متن و ترجمه ی قرآن از نرم افزارهایی که در این زمینه وجود دارن هم کمک بگیریم تا آیات قرآن رو به صورت موضوعی هم مورد بررسی بیشتر قرار بدیم.
در این صورت هست که اصل پیغام قرآن رو میتونیم دریافت کنیم.
در روند مطالعه ی قرآن میتونیم تفاوت آیات متشابه و محکم رو متوجه بشیم.
به عنوان مثال آیه های عذاب یا آیه هایی که در مورد حجاب هست رو میتونیم به صورت موضوعی مطالعه کنیم .
اگر با این تعهد وقت بگذاریم و قرآن رو مطالعه کنیم جواب همه ی سوال هامون رو دریافت میکنیم، و بعد میتونیم با درک جدید از این موضوعات شیوه زندگی مون رو با قرآن تنظیم کنیم و با اطمینان قلبی به روش قرآن در مسیر زندگی مون پیش بریم.
شرط رسیدن به چنین درکی اینه که ذهنمون رو از تعصبات رها کنیم و به آنچه که از گذشتگانمون از قرآن به ارث دریافت کردیم شک کنیم و خودمون شروع کنیم به تعقل در آیات قرآن و دریافت پیغام اصلی آن.
در این مسیر از خداوند هم باید هدایت بخوایم که بهمون کمک کنه که نگاهمون از این تعصبات پاک باشه ، اونوقت چیزهایی رو در قرآن میبینیم که قبلا نمیدیدیم و دیدمون وسیع تر میشه به دریافت نکات قرآن.
اگر طبق باورهای گذشته مون بخوایم وارد مسیر خوندن قرآن بشیم و با اون تعصب قرآن رو مطالعه کنیم گمراه میشیم و نمیتونیم به درک درستی از آیات قرآن برسیم.
باید این باور رو در خودمون ایجاد کنیم که : به تعداد انسان های روی کره زمین راه برای رسیدن به خدا و ارتباط برقرار کردن باهاش وجود داره.
پس نباید نگاه صفر و یکی به خداوند داشته باشیم و بعد از مطالعه ی دقیق قرآن هم متوجه میشیم که هیچ اثری از این نگاه در آیات قرآن نیست.
این باورهای محدودکننده رو باید با باورهایی قدرتمند کننده جایگزین کنیم که :
خداوند در درون همه ی ماست.
خداوند هرلحظه هدایتگر ماست.
خداوند همون انرژی که ما ازش شکل گرفتیم و از طریق این انرژی جهانمون رو داریم تجربه میکنیم.
هیچ وقت رابطه ی ما با خداوند قطع نمیشه.
خداوند خود ماست و ما خود خداوندیم.
همه چیز از خداست، همه چیز خود خداست.
اگر با این نگاه پاک و بدون تعصب و با باورهای قدرتمند کننده در مورد خداوند بریم سراغ خوندن قرآن ، هدایت خداوند در دسترس ما قرار میگیره و میتونیم به درک درستی از قرآن برسیم.
خداوند خودش گفته : ما قرآن رو آسان کردیم برای فهمیدن شما .
با همین دیدگاه اگر وارد مطالعه ی قرآن بشیم بی شک نتایجی از فهم قرآن رو تجربه میکنیم که بی نیاز از تقلید از دیگران به روش شخصی خودمون برای برقراری ارتباط با خداوند میرسیم و از این ارتباط عاشقانه لذت میبریم :)
ممنون از توجهتون به کامنت من دوستان
در پناه الله یکتا باشیم همگی :)
گام پنجم – پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
.
سلام
فایل هایی که به صورت خالص و تخصصی راجب ماهیت خدا صحبت میشه رو باید با سرعت کم گوش کنم، مغزم نمیتونه هضم کنه ماهیت انرژی ای که در قالب کلمات داره بیان میشه.
+ همیشه به خودم گفتم پای اینجور فایلای استاد عباسمنش سختمه کامنت نوشتن…
الانم اصلا نمیخام خوشمزه نویسی کنم ، صاف و مسقتیم میخام اندازه تعهدم به این پروژه که شرکت کردم سهم خودمو انجام بدمو به نتیجه گیری برسم که رشدم بده.
با تمام وجودم از خدا تقاضای هدایت میطلبم که اگاهی های این گام، یه کلید کاربردی بهم بده در جهت شناخت بیشتر خدا و بهبود شیوه اتصالی که تا حالا باهاش داشتم.
خب
تا با استاد عباسمنش اشنا بشم ، انصافا تو مسیر شناخت و ارتباط موثر با خدا ، سعی و تلاش های زیادی کردم. لازم نیست به گذشته برگردمو اشتباهات و خطاهامو بررسی کنم، از طرفی موضع افسوس و آه ، هم ندارم.
میدونم همه اون فعالیت ها باعث شد به این نتیجه برسم که؛ با اولویت ترین ارتباط من، باید رابطه ای باشه که با خودم/خدا دارم.
خدارو صد هزار مرتبه شکر که به این مرحله رسیدم…
حالاع مرحله بعد اینکه :
برای ارتقا و بهبود این ارتباط باید یه سری کارها انجام و یه سری کارها هم باید پرهیز بشه.
.
خب این تصمیم و اقدامات چیه؟؟؟؟؟
؟!؟!
؟
اعتراف میکنم علارغم اینکه بیش از 25 بار جلسات7تا11 دوره راهنمای عملی گوش کردمو ساعت ها راجبش فکر کردم، الان نمیتونم، نمیدونم،، چطور ، این باید و نباید هایی که در ارتباطم با خودم/خدا موثر هستو واضح بگم و اجرا کنم…
داشتم متن بالا رو مینوشتم که بخشی از سوره شمس بهم حادث شد ، فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَىٰهَا
نوشتن متوقف کردمو از خودم پرسیدم چرا گُم و گیجم؟
رک و پوس کنده گفت :
به خاطر همون باور قدیمی که از بچگی بهم میگفتن ماکه نمیفهمیم. باید از مرجع تقلید ، تقلید کنی تا…
خلاصه
پی بردم هنوز،اجازه ، مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس نرسیدم که :
عامو میتونی شیوه و سبک خودت واسه عشق بازی ابداع و اجرا کنی، فارغ از هر اصل و اصولی.
میان عاشق و معشوق حجابی نیست
توخود حجاب خودی مهدی از میان برخیز
.
نمیتونم در قالب کلمات بنویسم.
قلبم روشن و باز شد.
.
پیرو تمرین این گام ؛ حالا که به این نتیجه رسیدم ، برای بهبود رابطم با خودم/خدا چه تصمیماتی باید اخذ کنم :
1- از خدا تقاضا میکنم در مسیر زندگی و کاریم، مراده با افراد و افعالی قرار بده که موجب افزایش تمرکزم بشه و احساس حضور بهم بده. نه اینکه درگیر افیون ها یا فعالیت های باطلی بشم که بجز اتلاف وقت وانرژی هیچ عایدی واسم نداره.
خدایا ذوق و تمایل هایی که موجب رشد و تعالیم میشه رو در وجودم شکوفا کن و نیاز و خلاء هامو از فضلت پر کن.
( تصمیم میگیرم برای وقت و انرژیم خصاصت بیشتری لحاظ کنمو از هر فعالیتی که قلبم میگه، پرهیز کنم. )
خدایا در این خصوص با تمام وجودم ازت تقاضای هدایت و حمایت دارم….
2- هر وقت ذهنم میگه نمیدونم چجوری به خدا نزدیک تر بشم . بهش بگم عامو همین که میدونی نمیدونی ینی درهای نزدیک شدن به خدا به روت باز شده. مرحله بعد اینکه به همین نادونیت اعتراف کنی و از خدا تقاضای هدایت کنی.
» باور کن هرکسی با تمام وجودش بخاد، راه بهش نشون داده میشه و هدایت میشم. این یک قانونه.
متن بالا ^^^ تو این فایل واسم بولد شد…
تمام.
1727+
به نام خداوندی که هدایتگر است و همه چیز را برای کسی که بخواهد آسان میکند
سلام و درود خدمت استاد عزیزم
یادداشتها و نکاتی که از جلسه دارم رو مینویسم:
خداوند یک سیستم است! یک سیستم که هر جور که هستی و هر فرکانسی که بهش میدهی جهان اطرافت به همون شکل در میآید. یعنی خداوند همه چیز هست و واکنش نشون میدهد به افکاری که شما دارید، خداوند همه چیز هست، ظاهر و باتن و اول و آخر … واکنش میدهد به اون چیزی که تو هستی.
اگر رزاق بودنش رو باور کنی رزاق است، اگر بخشندگیش رو باور کنی بخشنده است، قدرتمند بودنش را باور کنی قدرتمند است… به هر شکلی که باور کنی به همان شکل در میآید.
— خیلی جالبه که به تعداد آدمها ورژنهای مختلفی از این خداوند یا سیستم وجود دارد، اینکه یک نفر گله و شکایت میکنه به زمین و زمان در مورد شرایط، حاصل تفکر و خدایی است که برای خودش ساخته است و اینکه کسی مثل استاد به نعمتها و ثروتهای زیادی دست پیدا کرده است، حاصل تفکر و خدایی است که برای خودش ساخته است به قول خودشون که روی دوش خدا سوار میشن و خدا کارها رو براش آسان میکند. مگر عدالت بیشتر از این داریم؟! هر طور بخواهی میشود… —
در مورد مسایل و ارتباط با خداوند اصلا نباید دنبال تقلید کردن باشیم،
مثل این میمونه که دنبال این باشیم برای نحوه غذا خوردن از کسی تقلید کنیم یا توی رابطه عاشقانه با همسر یا پارتنر بخواهیم از کسی تقلید کنیم، هر کسی با نگرش و رفتاری که دارد شیوهای متفاوت دارد. این موارد چیزهایی درونی هستند و نمیشه تقلید کرد. هر شخصی به نحوی به شکلی که احساس لذت بخشی دارد با خداوند ارتباط برقرار میکند.
در مورد مسایل دینی باید با تفکر بهش برسیم نه با تقلید و پیروی بدون تفکر کردن.
در قرآن بارهای بارها اشاره شده برای کسانی که تفکر و تعقل میکنند، باید فکر کنیم و الگو و شیوه ی خودمان برای ارتباط با خداوند را پیدا کنیم.
رابطه ی شما با خداوند یک رابطه کاملا شخصی است. (هر کسی را سیرتی بنهادهام / هر کسی را اصطلاحی دادهام)
—- داستان موسی و شبان به روشنی این موضوعی که استاد فرمودند را تایید میکند:
دید موسی یک شبانی را به راه / کو همیگفت ای گزیننده اله
تو کجایی تا شوم من چاکرت / چارقت دوزم کنم شانه سرت
دستکت بوسم بمالم پایکت / وقت خواب آید بروبم جایکت
ای فدای تو همه بزهای من / ای به یادت هیهی و هیهای من…
این نَمَط بیهوده میگفت آن شبان / گفت موسی با کی است این ای فلان
گفت با آنکس که ما را آفرید / این زمین و چرخ ازو آمد پدید
گفت موسی های بس مدبر شدی / خود مسلمان ناشده کافر شدی
این چه ژاژست این چه کفرست و فشار / پنبهای اندر دهان خود فشار
گند کفر تو جهان را گنده کرد / کفر تو دیبای دین را ژنده کرد
چارق و پاتابه لایق مر تراست / آفتابی را چنینها کی رواست
گر نبندی زین سخن تو حلق را / آتشی آید بسوزد خلق را
آتشی گر نامدست این دود چیست / جان سیه گشته روان مردود چیست
گر همیدانی که یزدان داورست / ژاژ و گستاخی ترا چون باورست
دوستی بیخرد خود دشمنیست / حق تعالی زین چنین خدمت غنیست
گفت ای موسی دهانم دوختی / وز پشیمانی تو جانم سوختی
جامه را بدرید و آهی کرد تفت / سر نهاد اندر بیابانی و رفت
وحی آمد سوی موسی از خدا / بنده ی ما را ز ما کردی جدا
تو برای وصل کردن آمدی / یا برای فصل کردن آمدی
تا توانی پا منه اندر فراق / ابغض الاشیاء عندی الطلاق
هر کسی را سیرتی بنهادهام / هر کسی را اصطلاحی دادهام
در حق او مدح و در حق تو ذم / در حق او شهد و در حق تو سم
ما بری از پاک و ناپاکی همه / از گرانجانی و چالاکی همه
من نکردم امر تا سودی کنم / بلک تا بر بندگان جودی کنم
هندوان را اصطلاح هند مدح / سندیان را اصطلاح سند مدح
من نگردم پاک از تسبیحشان / پاک هم ایشان شوند و درفشان
ما زبان را ننگریم و قال را / ما روان را بنگریم و حال را
ناظر قلبیم اگر خاشع بود / گرچه گفت لفظ ناخاضع رود
زانک دل جوهر بود گفتن عرض / پس طفیل آمد عرض جوهر غرض
چند ازین الفاظ و اضمار و مجاز / سوز خواهم سوز با آن سوز ساز
آتشی از عشق در جان بر فروز / سر بسر فکر و عبارت را بسوز
موسیا آدابدانان دیگرند / سوخته جان و روانان دیگرند
ملت عشق از همه دینها جداست / عاشقان را ملت و مذهب خداست
لعل را گر مهر نبود باک نیست / عشق در دریای غم غمناک نیست
چونک موسی این عتاب از حق شنید / در بیابان در پی چوپان دوید
بر نشان پای آن سرگشته راند / گرد از پره ی بیابان بر فشاند
عاقبت دریافت او را و بدید / گفت مژده ده که دستوری رسید
هیچ آدابی و ترتیبی مجو / هرچه میخواهد دل تنگت بگو
کفر تو دینست و دینت نور جان / آمنی وز تو جهانی در امان —
اگر براتون مهم است در رابطه با موضوعات مختلف از قرآن بدانید لازمه وقت بذارید و آن را بخوانید لزومی به پرسیدن از سایرین نیست، اگر آدم باهوشی باشی خودت فکر میکنی و اگر بخواهی هدایت شوی به راه درست هدایت میشوید.
در مورد مسایل قرآنی، وقتی که آدم ذهنش رو از تعصبات و پیشداوری ها و باورهایی که گذشتگان دادند پاک کند دنیا را خیلی واضح تر و بهتر درک میکنه و دنیا را روشنتر میبینه. به قول مولانا: پیش چشمت داشتی شیشهای کبود لاجرم عالم کبودت مینمود. وقتی همه چیز را همانجوری که هست میبینی دنیا برات روشنتر میشه و همه چیز شفاف میشه. وقتی از خداوند درخواست هدایت داریم و ازش میخواهیم که ما را به راه راست هدایت کند و با نگاه پاک به دنیا نگاه میکنیم چیزهایی را میبینیم که قبلا نمیدیدیم، دیدمون وسیعتر میشه.
به تعداد انسانهای روی زمین راه هست برای رسیدن به خداوند، وقتی این نگاه روشن و بدون تعصب داریم قطعا و بدون شک به مسیر درست هدایت میشویم و به آگاهی میرسیم. خداوند را هدایتگر، رزاق و بخشنده و انرژیی ببینیم که توی همه چیز هست و در همه ابعاد و شرایط مختلف کمکمون میکنه و در زندگیمون حضور دارد.
در مورد همه چیز و همه شرایط و مسایل خداوند حضور دارد و میتوانیم ازش درخواست هدایت کنیم.
وقتی داستان هدایت پیامبران و مردم را میخوانیم درس میگیریم که چطور خداوند در همه بخشهای زندگیمون حضور دارد.
پیشنهاد:
– کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم.
– دوره روانشناسی ثروت
به نام رب العالمین
درود بر شما و بسیار سپاسگزارم بابت بروز رسانی این فایل ها که چقدر زیبا رحمت کشیدید خانم شایسته و استاد گرانقدر.
من چون در دوره سلامتی هستم تمرکزم روی جسمم هست در وهله اول و بعد با انرژی بیشتر میخوام روی رابطه زمان زمان و انرژی بزارم به امید الله یاری رسان.
من چند روز در ستاره قطبی از خدا خواستم که نور ایمان منو به غیب خودت در قلبم تقویت کن البته تقریبا هر روز اینو میگم صبح ها و شور و اشتیاق و کلام دلنشین بهم بده …
بعد دیدم غروبش با حس خوب این تصویر و درک کلمه ی سیستم به قلبم به یه جور دیگه نشست.
تا حالا می گفتم خدا از من حمایت میکنه ولی چند شب پیش اومدن گفتم سیستم خداکند که اینقدر دقیق و مویی همه چیز رو بهم متصل و هماهنگ کرده و نگاه با بصیرت و محاسبات بی نهایت دقیقی داره از بدن من از آرزوها و خواسته های منم حمایت می کنه اونم بطور کامل.
من تصمیم دارم به یاری خداوند این سیستمی که در خدمت منه، و رب به خدمت من درآورده به کمکش، احساس و تمرکز ذهنم رو درگیر فایل های مناسب همون روزم کنه مثلا قدم دهم یا فایلهای توحیدی + دوره سلامتی و اجرای اون به مدت یک هفته حداقل تا سهم خودمو در این سیستم تا جایی که واقعا میتونم تلاشمو صادقانه انجام بدم و در آرام ترین شادترین حالت ممکن این قلب نازنینم رو نگه دارم.
اون وقت ببینم سیستم الهی سهمشو برای شادی و آرامش و تندرستی جسم و جان من چطور از من حمایت میکنه.
و نکته عملی دیگه ای که شروع کردم چند روزه
این تمرینه، بطور تقریبا دائم از صبح تا شب به احساسات و هیجاناتی که در بدنم رخ میده دقت کنم.
مشاهده و نظاره کنم. بعنوان یک ناظر
یک مراقبه گر واقعی باشم.
در لحظه حال باشم تا اجازه ندم بدنم (ناخودآگاهم) بر من غلبه کنه بلکه من کنترلشو بدست بگیرم و فرمانش دست خودم باشه.
سیستم از من حسابی حمایت می کنه و جالبه که چقدر حرف گوش کنه، خدا با اون عظمتش، حرف منو گوش میده. خدایا از این حرف گوش کنیت، خیلی ممنونم.
ارادت مندم
مهدی رجبی
به نام خداوند مهربان
با سلام خدمت استاد عزیزو تمامی بزرگواران
گام پنجم
درک من از این فایل
اولا اینکه خداوند رو به صورت یک سیستم بدونیم و اینکه خداوند رو هر جور باور کنید همون می شود برایت پس بدونیم خداوند یک سیستم هس که به افکار مت واکنش نشون میده برای یک زندگی زیباتر باید زیبا بیاندیشیم و زیبا بین باشیم و زیبا عمل کنیم و مطمعن باشیم این قدرت عظیم هم پاداش این تقوا رو به ما خواهد داد
دوم اینکه در مورد ارتباط با خالق مهربان لازم به هیچ تقلیدی نیس بلکه تفکر باید کرد و درک درست داشته باشیم و هر طوری که این ارتباط مارو با خالق هستی بهتر و عاشقانه تر می کنه و در کل لذت بخش تر می کنه و آرامش بیشتری به ما میده همون رو سرلوحه کار خودمون قرار بدیم
تصمیم گرفتم که در عین حالی که الان دارم روزانه 3 تا 4 صفحه قرآن می خونم این خوندنم رو بیشتر کنم و بیشتر توش تفکر کنم و از خداوند بخوام که منو خودش به بهترین مسیر هدایت کنه آمین
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
در پناه حق سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید
سلام خدمت استادعباسمنش عزیز وخانم شایسته نازنین وخانواده دوست داشتنی من
ردپای گام 6
استادجانم چقدر من دنبال این فایل گشتم فقط بابت پیدا کردن اسم اون نرم افزار وبالاخره شما از راه رسیدید وبهم مجدد گفتید که اسم اون نرم افزار جامع قرآنی چیه؟این فایل رو قبلا گوش کرده بودم ودانلود ولی انقدر تعداد فایلا زیاده نمیدونستم کدومه فقط توی مدیا پلیرم از فایلای قدیم ب جدید گوش میکردم تا پیداش کنم.
باید بگم تمرینات این جلسه رو من خیلی وقت پیش انجام دادم.تصمیم گرفتم ی نرم افزار قرآنی پیدا کنم و ریشه کلمه عذاب و حجاب رو توش بررسی کنم.
واین کارو هم کردم.هنوز هم نرم افزار توی گوشیم هست.
خلاصه هرچی بیشتر ی همچین فایلایی رو گوش کردم تا به امروز کلا تعصباتم رو سر مسائل کنارگذاشتم
شخصیتم رو بهبود دادم و سر هیچ مسئله تا جایی که میتونم و از دستم در نمیره بحث نمیکنم با کسی.
کما اینکه همین پیدا کردن اسم نرم افزار باعث شده بود آگاهی های بسیارزیادی مجدد برام مرور شه.
القصه این فایل پاسخی بود ب تفکرات این مدت من که خیلی وقته دارم راجع به تقلید در دین از مراجع تقلید فکر میکردم و آخرش هم به این نتیجه می رسیدم که چرا کار سخت وطاقت فرساییه.مگه میشه مدام برای هر کاری که میکنی ی آدابی رو رعایت کنی.اصلا منی که چندین وچند بار برای مسائل مختلف به رساله قبلا مراجعه میکردم همیشه سردرگم بودم و انقدر پیچیده وسخت توضیح داده شده مسائل که کلا یا آدم بیخیال انجامش میشه یا انقدر گیج وگنگ میشی که نمیفهمی اینی که الان انجام دادی بالاخره صحیح بود یانه؟
صدها مورد راجع به آداب انواع غسلها
انواع نمازها
انواع مکروهات،واجبات،مستحبات
اگر این کارو کنی اسمش اینه و صحیح یا باطل
اگر اون کارو کنی اسمش ی چیز دیگس و مکروه یا مستحب یا باطل
انصافا من هیچ وقت نتونستم اینهمه قلمبه سلمبه صحبت کردن هارو درک کنم.حتی توی حافظه آدم هم نمیمونه.
همیشه ی طوفانی در درون افکارمن بود که خدایا مگه میشه تو برای عبادت کردن خودت اینهمه آداب وترتیب بذاری؟اینجوری که طرف کلا زده میشه از ثنا وستایشت؟
خیلی مسائل پیچیده ودست وپاگیرهستند.چرا کسی که ناخنش لاک داره نمیتونه با خدا به صورت نماز صحبت کنه؟
چرا کسی که موهاش بیرون یا چمیدونم پشت پاشنه پاش رو نامحرم ببینه عبادتش با خدا باطل و قبول نیست؟
چرا حنا که ی گیاه رنگی و روی مو میزارن نماز خوندن باهاش صحیحه ولی رنگ موی شیمیایی اجر نماز رو پایین میاره؟
مگه غیر اینه که حنا رو خدا خلق کرده و اون مواد شیمیایی رو هم خداخلق کرده که باهم ترکیب شن میشن رنگ موی شیمیایی؟
شما خیلی دقیق و واضح حرف دل منو زدید و توی همون تیتر نام فایل حجت رو برهمگان تموم کردید.
رابطه دورنی باخداوند باتفکر ایجاد میشود نه باتقلید
تمااااااااااام
واقعا ازهرزاویه بهش نگاه کنیم این منطقی تره.
استادجانم اعتراف میکنم که ی زمانی درگذشته منم دوست داشتم در زمان پیامبران وامامان زندگی میکردم.ولی هرچقدر بزرگتر شدم و عاقل تر فهمیدم که نه اون دوره ای که من متولد شدم ودارم توش زندگی میکنم همون بهترین دوره اس برای من.
ازکجا معلوم که اگر من اون دوران زندگی میکردم آدم خوب وآگاهی میشدم؟شاید اصلا میشدم یکی از زنان جبار عالم؟
الان کاملا از زمانه ای که توش دنیا اومدم و دارم زندگی میکنم راضی وشاکرم.عصر تکنولوژی ورفاه وآسایش از هرلحاظ
عصری که من به آگاهی هایی دست پیدا کردم که شاید قبل ازمن نبوده وشاید حتی بعد از من هم نباشه.پس توی همین برهه از زندگیم سپاسگزار خدای منان هستم واز لحظه به لحظه اش استفاده درست میکنم ولذت میبرم.
ممنونم ازشما که بازهم به موقع سررسیدید ومهرتائیدی به افکارو اعتقادات من زدید.از خدای خودم هم بی نهایت ممنونم که هر روز منو با آگاهی ها احاطه میکنه و تفکر کردن در مسائل مهم زندگی رو بمن یادآوری میکنه
درپناه خداباشید.آمین
به نام خدای مهربان
اول از همه، نگاهتون استاد به خداوند
من اولین بار این فایل حدود یک سال پیش شنیدم و اون بخشی که راجع به خدا صحبت میکردید استاد، اون تیکه رو گذاشته بودم روی تکرار و بار ها و بار ها گوشش دادم. اصن عاااالی بود… چقدر نگرشتون به خداوند فوق العادست!
اینکه باور داشته باشیم که خداوند به خودی خود هیچ قصد و غرضی نداره و فقط و فقط به شکلی در میاد که ما باورش کنیم…
قدرتش رو باور کنیم، قدرتمند میشه
رزاقیتش رو باور کنیم، بهمون رزق میده
مهربونیشو باور کنیم، باهامون مهربون میشه
حتی اگر خشمش رو باور کنیم خشمگین میشه!
در مورد تمرین این گام، اول از همه میخوام هدایتگری خداوند رو بهتر و بیشتر از قبل باور کنم؛ چون الان در برهه ای از زندگی هستم که درک هدایت های خداوند و اینکه همیشه و هر لحظه و هر جا با منه برام از هر چیز دیگه ای لذت بخش تره
اولین قدمی که براش برمیدارم، مرور دائم این نکتست که خداوند همیشه و هر لحظه با منه و هدایتم میکنه اگر که بهش اعتماد کنم و روش حساب کنم
قدم بعدی، مرور کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم هستش. چون من آدمی بودم که بخاطر درک اشتباه جهان و خداوند همیشه عذاب وجدان های عمیقی داشتم و واقعا هیچ وقت نمیتونستم احساس آرامش واقعی داشته باشم، ولی با خوندن این کتاب به کل نگرشم تغییر کرد و وقتی چند بار خوندمش خیلییی احساس بهتری به خودم، خداوند و جهان هستی پیدا کردم. بخاطر همین الان تصمیم گرفتم یکبار دیگه این کتاب فوق العادرو بخونم و باور هام رو تقویت کنم.
و قدم بعدی، خوندن قرآن به زبان فارسیه! کاری که اگر به قول استاد بدون پیش داوری و با ذهنی کاملا آزاد انجامش بدیم، بسیار لذت بخش و البته بسیار مفید خواهم بود.
و در آخر، ای خدای من، ای یاور من، ای همه کس من، ای هدایتگر من، ای پروردگار من، مثل کل مسیر زندگیم که لحظه به لحظه با من بودی و هدایتم کردی، این بار هم بهم قوت بده تا در مسیر تغییر شخصیتم قوی عمل کنم و در انتهای این پروژه کاملا تغییر کرده باشم.