مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 74
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-05 06:59:552025-01-07 05:28:28مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام پروردگار رب العالمینم
با سلام خدمت استاد گرانقدرم و سرکار خانم شایسته نازنین و همه دوستان گرامی
گام پنجم
من قبل از آشنایی با استاد عزیزم خیلی اهل خوندن قرآن بودم حدود 25 بار قرآن رو ختم کردم و البته به معنی هم توجه میکردم و الان با توجه به آموزه های استاد باید بگم تا حدودی وضعم بد نبوده یعنی قرآن رو برای خودم سخت نمیگرفتم مثلا اول باری که تصمیم به خرید ماشین گرفتیم می خواستم ببینم خرید این ماشین مد نظرمون به اصطلاح برامون میارکه و خیر داره و اومدم قرآن رو باز کردم سوره ی انعام اومد و آیه ای که اشاره کرده بود به چهار پایان و خداوند در اون آیه ( یادم نیست کدوم آیه بوده)
می فرماید ما اونها رو برای شما آفر یدیم
خیلی خوشحال شدم و فورا قرآن رو بستم و بوسیدم و به همسرم گفتم استخاره گرفتم خیلی خوب شده و ما اقدام به خرید ماشین کردیم
یا اینکه یه بار برای یه آزمونی می خواستم شرکت کنم همسرم و خیلی های دیگه مرتب بهم می گفتن پارتی بازیه و خودت رو خسته نکن منم یه روز واقعا دلم از دستشون شکست و رفتم سراغ قرآن گفتم خدایا خودت بهم بگو آیا زحمتی که دارم می کشم نتیجه برام داره و قرآن رو باز کردم آیاتی که برام اومد مربوط به داستان عصای موسی که به اژدها تبدیل شد و در اون داستان خداوند اشاره میکنه که ما موسی رو بر همه ساحران برتری دادیم خییییییلی خوشحال شدم گفتم ببین اون ساحران پشتشون به فرعون گرم بود و موسی به خداوند و دیگه ایمان قوی پیدا کردم که موفق میشم و شدم خدا رو بی نهایت شکر
یا در مورد بحث حجاب یه بار با همسرم بحثم شد منم گفتم میرم قرآن رو میارم ببینم قرآن در مورد حجاب چی گفته و اون آیه که مد نظر همه از جمله همسر منم بود اون آیه که خداوند به پیامبر می فرماید به زنان مومن بگو که یه چیزی روی سینه هاشون یا سرشون بندازن و من آیه رو خوندم و به همسرم گفتم ببین آخرش خداوند به عذاب دادن اشاره نکرده تازه گفته خداوند غفور و رحیم است اگر اینقدر مهم بود مثل بعضی از آیه ها می گفت عذابی سخت در انتظارتونه
ولی ولی ولی
در کنار تمام نماز و روزه ها و مناجاتها و اجابت دعاهایم واقعا در بعضی زمینه ها شرک داشتم اصلا فکر نمی کردم من جزو مشرکین باشم ترس داشتم ایمانم در خیلی مواقع ضعیف بود یعنی بعضی اوقات از ترس اینکه مثلا اتفاق بدی برای بچه هام نیفته تند تند تند تند صدقه میذاشتم نذر و نیاز می کردم قربونی میدادم از چشم زخم می ترسیدم و باور میکردم و از بس بابت این کارا پول خرج می کردم همسرم دیگه کلافه میشد و حرصش درمیومد
اصلا درکی از احساس خوب اتفاقات خوب رو نداشتم
درکی از حد و حدود انفاق کردن نداشتم
یه بار اتفاق بسیار ناخوشایندی برای یکی از اقوامم افتاد و همه ی اقوام براش پول جمع کردن مبلغی که من کمک کردم از همه به جز بک نفر بیشتر بود و این شخص هر نیاز دیگه ای داشت هی به من می گفت و من باز کمکش کردم ولی بعد مدتی دیگه خسته شدم و ارتباطم رو باهاش قطع کردم
گاهی اونقدر در خوندن نمازهای مستحب افراط میکردم دیگه حال خودم هم بهم می خورد
مثلا می شنیدم که اگر نصف شب یهویی از خواب بیدار شدی باید نماز شب بخونی و چقدر این رفتار باعث اختلال در خواب شبانه ام شد و گیج و منگ بودم در طول روز
ولی با آموزه های استاد گرانقدرم خیلی از مفاهیم رو درک کردم و کج فهمی هایم درست شد و ارتباطی که الان با خداوند دارم هزاران مرتبه عمیق تر شده و حد و حدود انفاق کردن و صدقه دادن رو به خوبی درک کردم معنی واقعی نماز رو فهمیدم که نماز همون الهامیه که خداوند در جهت هدایت تو بهت وحی میکنه و اگر انجامش بدی خودت سود میکنی و اگر انجامش ندی خودت ضرر میکنی و نادم و پشیمان میشی همین چند روز پیش من برای یه مهمانی با همسرم رفتم خرید میوه و موز خریدم اصلا از خریدم راضی نبودم و احساس میکردم موزهای خوبی نیستن و احتمالا سفت باشن و لی برخلاف میلم خرید کردم و اومدم تو ماشین نشستم و به همسرم گفتم می خوام برم خونه مامانم منو برسون و رفتیم ، وسط راه ترافیک شدیدی بود طوری که احساس کردم احتمالا دو ساعت تو ترافیک می مونیم یه دفعه رو کردم به همسرم گفتم این یه نشونه است یعنی نرو خونه مامانت و همسرم هم فرمان ماشین رو چرخوند و ما برگشتیم و یه حسی بهم گفت یکی از موزها رو بخور ببین چجوریه من یکی از موزها رو برای امتحان خوردم آقا چشمتون روز بد نبینه به حدی سفت و بد مزه بود اصلا دهن و زبانم گس شد و به همسرم گفتم بریم پس بدیم و اگه اون ترافیک نبود من یه سر می رفتم خونه ی مامانم و طبق روال همیشه همسرم آخر شب میومد دنبالم موزها هم تو ماشین بودن و روز بعد من جلو مهمونا میذاشتم و کلی ضایع می شدم در واقع کاری که من کردم صلاه یا همون نماز بود خداوند منو با اون ترافیک هدایت کرد البته قبلش هم که حسم بد بود موقع خرید باید می فهمیدم ولی دقت نکردم
خدا رو هزاران بار شکر میکنم که مرا از گمراهی و تاریکی به سمت نور هدایت کرد
و سپاسگزارم از استاد گرانقدرم و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی
به نام خداوند هدایتگرم
سپاسگزار خداوند هستم برای برداشتن این گام و سلام به استاد و تمام عزیزانم :-*
«مهاجرت به مدار بالاتر»
گام پنجم:
جملات کلیدی فایل :
خداوند همه چیز هست و واکنش نشون میده به افکار من .
هرجور باورش کنی برای تو به همون شکل درمیاد .
رابطه با خداوند رابطهای هست ک باید با تفکر بهش برسم نه اینکه تقلید کنم .
به تعداد انسانهای روی زمین راه هست برای ارتباط با خداوند .
قرآن آسان است ، یکی از فایلهای پروژه «خانه تکانی ذهن» همین عنوان رو داشت.
پاک کردن ذهن از تعصبات ، باعث دیدن حقیقتها میشه .
به قول مولانا :
ای بسا کس رفته ترکستان و چین
او ندیده هیچ، الا مکر و کین
ای بسا کس رفته تا شام و عراق
او ندیده جز مگر کبر و نفاق
پیش چشمت داشتی شیشه کبود
زان سبب عالم کبودت می نمود
گرنه کوری، این کبودی دان ز خویش
خویش را بد گو، مگو کس را تو بیش
به قول سهراب سپهری: چشم ها را باید شست / جور دیگر باید دید …
سوال این قسمت برای دانشجویان پروژه “مهاجرت به مدار بالاتر” آگاهی های این قسمت چه درسهای سازنده ای درباره شناخت خداوند و شیوه اتصال با این نیرو برای شما داشته و این درس ها منجر به اخذ چه تصمیم / تصمیماتی برای شما شده است؟
آن تصمیمات را مکتوب کنید.
تصمیم گرفتم که قرآن رو در چند روز از اول تا آخر مطالعه کنم تا به یک نگاه کلی ازش برسم . نرم افزار حبل المتین رو دارم اما اینکه همه ش ب شکل پراکنده و جستجویی مطالعه کردم اما از ابتدا تا انتها در چند روز خوندن باعث میشه ک به یه درک بهتر از منطق قرآن برسم . و قبل از شروع کردنش هم ذهن و قلبم رو پاک کنم و از خداوند هدایت بطلبم ک درک درستی داشته باشم از این کتاب ارزشمند .
من هم تصمیم دارم ک آیه هایی ک در مورد عذاب صحبت شده رو جستجو و مطالعه کنم و به درک بهتری در مورد خط قرمزهای قرآن برسم . همین نرم افزار حبل المتین ک دارم این امکان رو بهم میده ک کلمه رو در کل قرآن جستجو کنم و با ترجمههای مختلف اون آیات رو مطالعه کنم .
تصمیم بعدی ک مدتهاست گرفتم و خیلی تاثیر مثبت داشته این هست ک بیشتر با خداوند صحبت کنم و ارتباط برقرار کنم و ازش در زمینه های مختلف هدایت بطلبم و یاد بگیرم ک حتا در مورد مسایل ساده و روزمره زندگی هم از خداوند هدایت بطلبم . همواره و همیشه از خداوند هدایت بخوام .یادم هست وقتی بچه بودم خیلی باهاش حرف میزدم اما یه مدت این رابطه قطع شد و باز مجدد بعد از آشنایی با استاد کم و بیش این رابطه شکل گرفت اما الان میخوام به همون سادگی و لطافت بچگی ها باز هم با صدای بلند باهاش حرف بزنم و از خواسته هام بگم و در مورد مسایلم ازش راه حل بخوام .
تصمیم گرفتم ک ذهنم رو از تعصبات و باورهایی ک نسلها بهم منتقل شده پاک کنم تا حقیقتها رو همونطور ک هست ببینم .
تصمیم گرفتم که خداوند رو هدایتگر ببینم . خداوند رو یاری رسان ببینم . سعی کنم ظرف وجودم رو برای دریافت خداوند گسترش بدم تا بیشتر خداوند و برکتها و نعمتهاش رو دریافت کنم.
اخیرا استاد چندین فایل روی سایت گذاشته اند ک در اکثرشون آیاتی از قرآن بررسی شده و یا باورهایی در مورد خداوند و هدایت خداوند بیان شده ک من اون فایل ها رو بارها و بارها گوش دادم و شبها تا صبح هندزفری در گوشم بوده و تکرار میشن اما تصمیم دارم باورهای درست در مورد خداوند رو فهرست کنم و با صدای خودم ضبط کنم و بارها و بارها گوش بدم .
تصمیم مطالعه مجدد کتاب «چگونه فکر خدا را بخوانیم »
حالا که تصمیم خود را مکتوب کردهاید، ایدههای خود برای اجرای این تصمیم را لیست کنید. سپس گام به گام این ایدهها را عملی کنید.
اینکه هرروز ساعتی رو به مطالعه قرآن اختصاص باید بدم .
و همزمان با مطالعه قرآن آیاتی ک در اون کلمه عذاب به کار رفته رو مورد بررسی قرار بدم و یک جا بنویسم تا به درک خط قرمز های خداوند برسم .
الان روزهای زیادی هست ک به لطف ستاره قطبی و دفتر شکرگزاری با خداوند به شکل نوشتاری صحبت میکنم اما گفتگو با صدای بلند در زمان رانندگی هست و زمانی که میتونم تنها باشم ک خیلی خیلی تاثیر گذار بوده برام و باید دفعاتش رو در طول روز و هفته بیشتر کنم ک ب صورت آگاهانه و قلبا به خداوند توجه کنم و در حد چند جمله باهاش صحبت کنم .
کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم رو سالها پیش تهیه کردم و باید مجدد مطالعه ش کنم .
خداوندم تو یاورم باش تا من بتونم بهتر تو رو بشناسم و به این تصمیمات عمل کنم و هرروز ظرف وجودم رو برای دریافت تو آماده تر و آماده تر کنم .
خدایا قلبم رو از تعصبات و عقاید اشتباه پاک کن .
به نام او که آرامش بخش دلهاست سلام به روی ماه و خندونت اومدم ستاره های پایین کامنت رو روشن کنم چون با خواندنش احساس خوبی گرفتم و به یادم آورد همون پراکنده مطالعه کردن قرآن چقدر بهم کمک کرد و حال دلم خوب کرد چقدر سرچ موضوعی باعث شد یه تصمیم درست درمورد رابطه ام با خدابگیرم این که چه جوری باعشق صلاه کنم اونم به شیوه خودم و خودش که دستم خورد و قسمت پاسخ باز شد با خودم گفتم هدایت از طرف خودش و باید بنویسم هر چی خودش گفت ممنونم نرگس جان ممنونم که انقدر قشنگ از تصمیمات و تعهداتت نوشتی وباعث ایجاد حس خوب و این یادآوری عالی که رب جونم خودش میدونه چقدرربهش نیاز داشتم ، شدی.
از صمیم قلبم میخواهم از رب همین طور که با استمرار و تعهد به مسیرت ادامه دادی ادامه بدهی و بهترین بهترین نتایج بگیری و ما با خواندش غرق شادی و لذت بشیم . آسان باشی برای آسانی ها عزیز خدا
دست حق نگهدارت گل نرگس
آگاهی های این قسمت چه درسهای سازنده ای درباره شناخت خداوند و شیوه اتصال با این نیرو برای شما داشته و این درس ها منجر به اخذ چه تصمیم / تصمیماتی برای شما شده است؟
آن تصمیم / تصمیمات را مکتوب کنید.
حالا که تصمیم خود را مکتوب کرده اید، ایده های خود برای اجرای این تصمیم را لیست کنید.سپس گام به گام این ایده ها را عملی کنید.
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
خانم شایسته واقعا ممنونم که شیوه ای که میشه بهتر از این اگاهی ها استفاده کرد رو برامون متن میکنین و میگین چه طور باید تمرین کرد
من عمل به قانون رو با این شیوه ی شما خیلی بهتر دارم درک میکنم و خب نتایجمم خیلی سریعتر میاد
تمرینی که من خیلی برام چشمک زد موضوع هدایت در قرآن بود
من وقتی 13 سالم بود خسته شده بودم از اینکه از بس بهم گفتن نماز بخون نماز بخون تا موفق بشی و همیشه سوال بود برام که چرا دوستم که اصلا نماز نمیخونه اتفاقا زندگیش شادتر از منه و موفق تره
و همیشه این موصوع تو ذهنم بود میگفتم من آدم با اینهمه پیچیدگی فقط اومدم رو زمین نماز بخونم؟
امکان نداره
به خاطر همین دلایلی منطقی تو اون سن کلن نماز رو گزاشتم کنار بعد ها هدایت شدم به سایت استاد و جواب تمام سوالهام رو گرفتم و چه قدر خوشحالم که من اون روزها با اینکه زور اطرافیانم بالای سرم بود که نماز بخونم تا خدا منو ببینه رو نپذیرفتم
تمرینی که من حس کردم باید انجام بدم بررسی موضوعی ایات قرآن بود ، من قبلن چندین و چند بار قرآن رو خوندم ولی بررسی موضوعی نکرده بودم
با خودم قرار گزاشتم هر شب یک آیه از مبحث هدایت رو دنبال کنم
و روی یک برگه جدا بنویسم تا وقتی رسیدم به ایه 140 بتونم یک جمع بندی برای خودم داشته باشم ، شاید هم همه ی 140 آیه رو باهم انجام دادم ، فعلن در حد یک شب یک آیه پیش میرم
بقره:4
و کسانی که به هرآنچه بر تو و بر پیش از تو نازل شده ایمان میآورند و به آخرت یقین میکنند.
بقره:5
آنها بر هدایتی از پروردگارشان هستند و همانان رستگارانند.
جالبه خود خدا میگه اون چیزایی که به پیامبر و بقیه ی پیامبرها رو باید بهش ایمان بیاریم ، همین جمله کلی تعصبو کنار میزنه که فلانی مسیحیه جهنمیه ، فلانی سنیه جهنمیه
پس من اگر میخوام هدایت باشم و این هدایته باعث رستگاریم بشه ، باید قبول داشته باشم چیزایی که به همه ی پیامبرها نازل شده درسته، یعنی اون غروره رو بزارم کنار
که فقط مسلمان ها اونم شیعه خوبن و البته باور داشته باشم یه زمانی هست که تمام اعمال من سنجیده میشن و زمان آخرته
سلام خدمت استاد عزیزم عباس منش و خانم شایسته گرامی
سلام خدمت دوستان خوبم در این مسیر قشنگ و پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
خلی خوشحالم بابت این آموزش فوقالعاده عالی و تاثیرگذار
من خودم قبلاً رابط خوبی با قرآن نداشتم
در گذشته ها قرآن را از روی ترس و اجبار می خوندیم آنهم فقط کلمات عربی اش را
هیچ وقت به معنی قرآن فکر نکردیم و کسی هم در این مورد چیزی برای ما نگفت
ما قرآن را می خواندیم برای اینکه برای اموات مان ختم کرده باشیم
تا اینکه در زمان دانشجویی که در افغانستان بودم و تا حالا بیشتر از ده سال می گذرد
یکی از استادانم همیشه می گفت قرآن را بی خوانید و با معنی اش بی خوانید
منم علاقمند شدم و قرآنی تهیه کردم
یک ماه تابستان دانشگاه تعطیل بود و منم نیشستم معنی فقط معنی قرآن را مطالعه کردم ولی چیزی درک نتوانستم
و این گذشت و من دیگر به قرآن مراجعه نکردم
و اینکه همه مرجع تقلید داشت و منم توضیح المسایل یکی از این اشخاص را تهیه کردم و مقداری ازش مطالعه کردم خلی برایم جذابیت نداشت
و دیگر هیچ وقت بهش مراجعه نکردم
بعد ها با استادانی در بخش های موفقیت آشنا شدم و از آموزش هایش استفاده می کردم
و بعداً از طریق یکی از دوستانم با آموزش استاد عباس منش آشنا شدم و این آموزش ها را بصورت غیر قانونی استفاده می کردم
و هیچ وقت از افغانستان این محصولات را تهیه نتوانستم
تا اینکه آمدم ایران و بصورت رسمی در سایت استاد عباس منش عضو شدم و کم کم این مسیر زیبا را ادامه دادم
در اوایل درک این مطالب برایم دشوار بود
اما کم کم درکم نسبت به این موضوعات بهتر شد
وقتی دوره ها و فایل ها را بیشتر گوش دادم و بیشتر شنیدم و کامنت های دوستانم را مطالعه کردم مسیر کمی برایم هموار تر شد
همیشه از استاد می شنیدم که قرآن را بار اول معنی فارسی اش را بی خوانید
و منم شروع کردم همین چند وقت قبل به خواندن قرآن و آنهم فقط معنی قرآن را
هر چقدر بیشتر می خواندم برایم بیشتر باور پذیر تر می شد
بیشتر علاقمند می شدم که مطالعه کنم
تا اینکه دفعه اول خواندن معنی قرآن را تمام کردم
و احساس بهتری نسبت به قرآن پیدا کردم
و بعد از آن روی آوردم به گوش دادن فایل های صوتی قرآن و هر شب یک سوره را دانلود می کردم و می شنیدم و فرداش بازهم موقع کار چندین بار می شنیدم
در کنار فایل های دیگه که از استاد می شنیدم این فایل های صوتی قرآن را هم می شنیدم
یکنوع احساس آرامش اطمینان و درست بودن مسیر بهم داده می شد
و بعد از آن شروع کردم با خداوند صحبت کردن
و بیشتر اوقاتی که من می توانم با خدای خوبم صحبت کنم موقع خوابیدن شب است
بعد از نوشتن سپاسگذاری ها و یاد داشت نکات مثبت ان روزم
با خدا حرف می زنم مانند اینکه من همراهی یک دوست بیسار صمیمی و عزیز دارم صحبت می کنم
و خلی راحت و خودمونی باهاش حرف می زنم
می گویم خدا جونم من امروز فلان کار ها را انجام دادم و لذت بردم و این اتفاق ها برایم رخ داد
و همین گونه ادامه می دهم
چقدر احساس خوبی بهم دست می دهد
چقدر خواب شیرین و لذت بخشی را تجربه می کنم
چقدر خوب احساس می کنم که خداوند به من خلی نزدیک است و دارد با من حرف می زند
و هر چقدر این کار انجام می دهم بیشتر برایم باور پذیر تر می شود
در حالیکه قبلاً این چنین کار برایم دشوار و سخت بود
چون من باور نداشتم که خداوند با من حرف بزند و یا حرف من را بشنود
اما حالا دارم کم کم در این مسیر خوب بهتر می شوم و خلی راضی و خوشحال هستم
با شنیدن این فایل خلی احساس خوبی بهم دست داد و درس های بهتری از صحبت های استادم کسب کردم و با خودم گفتم همین نتایج که گرفتی نشان می دهد که داری مسیر را درست می روی پس با عشق و جدیت بیشتر ادامه بده
استاد عزیزم واقعا از شما ممنون و سپاسگزارم که خداوند و را رسیدن به خداوند و صحبت کردن با خداوند را برای من و ذهنم منطقی تر ساختی
چقدر خوشحالم که من دارم کم کم به خداوند نزدیک تر می شوم و خداوند را در زندگیم احساس می کنم
استاد عزیزم از شما و خانم شایسته بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم
از دوستان عزیزم با کامنت ها و تجریبات زیبایی شأن را با ما هم شریک می سازند و ماها داریم می آموزیم سپاسگزارم
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم
خدایا صد هزار بار شکرت
بانام خداوند غفور رحیم
بانام خداوند عشق وثروت
بانام خداوندهدایتگر
سلام وهزاران درود خدمت استادعباسمنش عزیز
استادشایسته نازنین
همه دوستان هم فرکانس درسایت عباسمنش
“گام پنجم”
“رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلید”
تمرین:
آگاهی های این قسمت چه درسهای سازنده ای درباره شناخت خداوند و شیوه اتصال با این نیرو برای شما داشته و این درس ها منجر به اخذ چه تصمیم / تصمیماتی برای شما شده است؟
آن تصمیم / تصمیمات را مکتوب کنید .
پاسخ:
دراواخرسال 98 خداونددوستم داشت ومنوبه این مسیرزیبا والهی هدایت کردواستادعباسمنش راسرراهم قرارداد
قبل ازآن وقبل ازاشنایی باقانون همانطورکه درتمامی حوزهها درب وداغون بودم دربحث خداشناسی واعتقادات مذهبی هم به مرزاستیصال ودرماندگی رسیده بودم
سردوراهی عجیبی قرارداشتم
ازطرفی خدایی که مراجع وبزرگان دین طی سالیان سال نسل به نسل به من ومسلمانان معرفی کرده بودند که حاصل آن مردمانی بود که کورکورانه فقط مقلد بودند مقلد مراجع وبزرگان دین و حاصل آن کشورهای عقب مانده درهمه حوزهها که لبریز بود ازمشکلات مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی
و ازهمه مهمتر دائم درگیر جنگ وآدم کشی هستندازهمه جالبتر که این بلبشو به اسم خدا اسلام ودین انجام میشده ومیشود درنتیجه کشورهایی بااکثر یت مردمانی که درجهل ونادانی زندگی میکنند وموردطمع طمع ورزان دین وسیاست که دین روصرفا فقط ابزاری
برای رسیدن به مقاصدوامیال خود میدانند ومی پندارند تشکیل داده اند
موسوم به کشورهای عقب مانده وجهان سوم
ازطرفی سایرملل ومردم کشورهایی رامیدیدم که به اصطلاح مسلمان نیستند اماعجیب درتمامی حوزهها موفق هستند ودرارامش زندگی میکنند وخبری ازجنگ آدم کشی هم نیست وحاصل ان کشورهای پیشرفته وتوسعه یافته درهمه جنبه هااست که امروزه به کشورهای جهان اول شناخته میشوند
خلاصه این پارادوکس وتناقض حسابی گیجم کرده بود تکلیف خودمو نمی دونستم همیشه عذاب وجدان داشتم واحساس گناه میکردم
زیرادر آن سالهای اخردوران جهالت ( قبل ازسال98) باتوجه به اتفاقات وحوادثی که شاهدش بودم
به طبع اکثرمردم ایمانم به اسلام،دین وخدایی که آقایون معرفی کرده بودند سست ترشده بود وبه همین دلیل هم هرروز احساس گناه بیشتری میکردم
خلاصه زندگی زندگی نبود
تااینکه درسال 98 خدای رحمان دوستم داشت ومنو بااستادعباسمنش اشناکرد ودربدواشنایی بااستادوسایت ایشان استاد بافایلهای توحید عملی ودرادامه جلسات قرآنی دوره مقدس دوازده قدم، خدا وجهان دیگری رابه من نشان داد ومنو ازسردرگمی واستیصال نجات داد تاراه درست ،مسیرصحیح وخدای واقعی ام رابشناسم
ودراین 5سال دیگه خبری ازترس وعذاب وجدان نیست خبری ازآن خدایی که معرفی کرده بودندکه ازصبح تاشب نشسته تامچ بنده هاشو بگیره وبراشون پرونده سازی کنه نیست
دراین 5سال فقط
باخدایی اشناشدم
که عاشق بنده هاشه
باخدایی اشناشدم که برابنده هاش
فقط شادی میخواهد
فقط سعادت میخواهد
فقط سلامتی میخواهد
فقط ثروت میخواهد
فقط خوشبختی میخواهد
فقط ارمش میخواهد
درنتیجه با خدایی اشناشدم که باان احساس رفاقت میکنم
باخدا تقسیم کارکرده ام وظیفه من فقط بندگی خدارابکنم روی شونهاش نشستم خداهم وظیفه اش راانجام میده کارمو به بهترین شکل ممکن انجام میده
من فقط عشق وحال میکنم
وخداهم کارموبه بهترین شکل ممکن انجام میده
حاصل این رفاقت این شده شبانه روز فقط فقط نام وذکرخدابرزبانم جاری است
موندم چطورمیتونم سپاسگزارش باشم
سپاسگزار این همه نعمت که به من عطاکرده
خدایاازت درخواست دارم که هرروزقدرت سپاسگزاری بیشتری به من عطاکن
بی نهایت شاکروسپاسگزارخداوند هستم که دوستم داشت ومنولایق دونست ومنوبه این مسیرالهی ونورانی هدایت کرد
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
همچنین بسیارتابسیارتشکرمیکنم وسپاسگزاراستادعباسمنش هستم
که همه این حال خوب این روزهایم رومدیون استادهستم
اما اززمانی که دراین مسیرالهی قرارگرفتم اولویت اول من این بود وخواهدبودتاخدای واقعی ام رابهتربشناسم وروی باورهای توحیدی بیشتر وبهترکارکنم وشکرخدافکرمیکنم به موفقیت نسبی رسیده ام هرچندهنوزاول راه هستم وتلاش میکنم هرروز بهترازدیروزم عمل کنم
وشکرخداازروزی که دراین راه الهی ونورانی قرارگرفتم ازهمان روزهای اول نشونه هادرزندگی ام پدیدارشد وباعث شدهرروز ایمانم قوی تربشه وانگیزه بیشتری بگیریم برای ادامه دادن
تصمیمات واقدامات:
دراین مدت تصمیمات وتعهداتی هم داشته ام که باعث شده شیفته کارکردن روی باورهای توحیدی وخداشناسی باشد که به چندموردان اشاره میشود
* به جرات میتونم بگم فایلهای توحیدعملی را هرکدومشون رابالای 100بارگوش کردم ومیکنم
* چندین فایل ازجملات تاکیدی بامضمون توحیدی باصدای خودم ضبط کردم وهرروز گوش میدم
* کتاب چگونه فکرخدارابخوانیم را دههابارمطالعه کردم
* اکثرکامنتهای فایلهای توحیدعملی وجلسات قرآنی را چندباره باعشق خوندم وباعث درک بهتری ازموضوعات مطروحه شده
* هرروزحداقل یک فایل قرآنی یاتوحیدعملی جز برنامه هام میباشدکه حتما بایدگوش کنم
* اخیراتصمیم گرفتم روزی حداقل 10صفحه معنی فارسی قرآن رامطالعه کنم
* هرروزمنتظرفایل قرانی جدیدازاستادنازنین هستم
ازخداوند رحمان درخواست دارم تا هرچه زودترمرا درمدار خوندن قرآن به صورت اصولی قراردهد
درپایان بازم سپاسگزار استادعباسمنش استادشایسته سایرعوامل سایت وهمه سروران گرامی خانواده عباسمنش هستم
وازدرگاه ایزدمنان بهترین هارابرای همه عزیزان خواستارم
تادرودی دیگربدرود
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام سلام ،یه سلام پر از انرژی به مریم بانوی گلم و استاد عزیزم در این مهاجرت بی نظیر به مدار های بالاتر
یه سلام پر از انرژی دیگه به هم قدمی های عزیزم که واقعا از خوندن کانتتون لذت میبرم و تحسینتون میکنم عااااشق همتون هستم
مریم جان در ابتدا تشکر کنم ازتون که بهمون فرصت دادین تا این چند روز روی این قدم هایی قبلی و مدارهای قبلی کار کنیم وفرصت مناسبی بود برای من ،الان چند روزی هست که با عشق دلم روانشناسی ثروت رو به صورت موردی شروع کردیم داریم کار میکنیم بخصوص جلساتی که راجع به فراوانی بود واقعا چقدر ماها فراموشکاریم .
ذهن آدم همیشه یکاری میکنه تویادت بره که باید همیشگی روی بعضی باورها کار کنی همیشگی یعنی مثل نفس کشیدن که باور فراوانی همینجوری هستش .
ممنونم مریم جااااان بابت این تنفس چند روزه برای تفکر و عمل کردن به دانسته ها وآگاهی ها،چون فقط دانستن مهم نیست یا گوش کردن به آگاهی ها بلکه مهمتریم موضوع عمل کردن هستش باید عمل کنی
به قول استاد
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
اگر به دانسته هام ایمان داشته باشم باید قدم بردارم و عمل کنم و هرچقدر قدم بدام نتایجم بیشتر و بزرگتر میشه و هر چقدر عمل کردن من به صورت مستمر باشه بشه جزیی از شخصیت من اون موقع است که نتایج بزرگ و بزرگتر میشه.
مبحث این قدم تفکر هستش ،فکر کردن راجع به چیزهایی که میشنویم میبینیم ،فکر کردن راجع به عقایدمون ،خداروشکر میکنم که آدم مقلدی نیستم و خیلی به این فکر نمیکنم که استاد با خدا چه شکلی ارتباط داره یا چجوری نماز میخونه نمیخونه ،روزه میگیره نمیگیره ،چون من چیزی که از استاد فهمیدم بیشتر باورهایی من رو درباره خدا تغییر داده و دیگه ارتباطش به خودم بستگی داره مهم اون حسی که تو داری از اون سبک ارتباطی که داری ،من خودم به شخصه همین نماز خوندن و روزه گرفتن رو دوس دارم و خیلی احساسم عاااالی میشه ،به نظرم اون حس آرامش اون احساس اطمینان ،احساس اعتماد ،حس هایی هرکس یونیک تجربه اش میکنه ،برای هرکس خاصه ، برای هر شخصی منحصر به فرد ، نمیشه گفت مثلا ببینم تو چجوری احساس میکنی منم مثل تو احساس کنم واقعا اصلا نمیشه همیچین چیزی ،به قول استاد خوردن کباب ،اینکه تو با چه حسی کباب میخوری منم با اون حس کباب بخورم اصلا نمیشه واقعااااا
خیل سختش نکنیم ،خیلی برای خودمون این ارتباط به این قشنگی که اصلا خود خدا بهت میگه چجوری با من صحبت کن رو سختش نکنیم پیچیده اش نکنیم ،خیلی راحت و خیلی قشنگتر از این حرفا خدا با آدم ارتباط میگیره مهم اینکه قلبت رو پاک کنی از هر گونه آلودگی و وصل بشی به خدا ، وصل بشی به منبع اون موقع خود به خود بدنت هم ،خودت هم بهت میگه چیکار کن،یه تجربه ازخودم بگم چند روز قبل نماز ظهرم رو نخونده بودم و داشتم آماده میشدم برم سرکار ساعت 3 بود رفتم سرویس بهداشتی ،یک مقداری هم فکرم درگیر یک موضوعی بود باااااااااااورتون میشه به خودم اومدم دیدم وضو گرفتم دارم مسح میکشم اصلا انگار بدنم خود به خود اتومات داشت کارشو انجام میداد و این یعنی خود خداااااا داشت منو میبرد به سمت خودش و انقدر من احساساتی شدم که گریه ام گرفت و حتی با یه ذوقی این قضیه رو به عشق دلم توضیح دادم و کلی با خدای خودم با جان جانان نشستم راز و نیاز کردمو و نمازمو خوندم .امیدوارم متوجه شده باااشین چی میگم اصلا یک احساس خاصی که فقط خود شخص میفهمه نمیدوووونم اصلا چی بگم
راجع سرچ کردن در قرآن هم ،واقعا استاد عزیزمون درست میگم وقتی من سوالی برام پیش میاد خودم باید برم سرچ کنم لقمه حاضر و آماده اصلا خوب نیست چون وقتی خودت میری دنبال سوالات ذهنت بهتر میتونی ذهنتو منطقی کنی و دیگه حرفی نمیمونه برای ذهنت، و بهترین روش هم همینه که خودت بری دنبال اطلاعاتی که لازم داری و راجع بهشون فکر کنی و به جواب برسی و هیچ وقت تقلید کورکورانه نکنی
من با دیدن این فایل تصمیمی که گرفتم این بود که قرآن رو با معنی بخونم و آیه هایی که راجه به عذاب هست رو پیدا کنم و بنویسم و حتما برای شماهم میام و مینویسم و همچنین کتاب چکونه فکر خدارو بخوانیم هم از امشب شروع میکنم به خوندن و نت برداری ،قطعا که برام خیر خواهد بود و آگاهی هایی خواهد داشت که در رشد من تاثیر خواهد گذاشت با توکل به خدا
استاد عزیزم عااااشقتم
مریم جاااان احساسم بهم میگه که مدارم داره میره بالاتر خدارو هزار مرتبه شکر
عااااشق دوتانوم
پیش به سوی مداااار بعدی ….
به نام خدای مهربان
وَءَاتَىٰکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلۡتُمُوهُۚ وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَظَلُومࣱ کَفَّارࣱ
و از هر چیزى که از او خواستید، به شما عطا کرد. و اگر نعمت هاى خدا را شماره کنید، هرگز نمىتوانید آنها را به شماره آورید. مسلماً انسان بسیار ستمکار و ناسپاس است.
پرورگار عزیزم تو بسیار اجابت کننده ای و از هر چیزی که خواستیم به ما عطا کردی، چه تعاملی میتونیم با تو داشته باشیم غیر از سپاسگزاری؟ خدایا چی میتونیم بهت بگیم غیر از شکر غیر از تشکر از تو بابت بینهایت نعمتی که هر روز و هر لحظه داری به ما میبخشی. من تصمیم گرفتم تلاش کنم کمتر کفور و پوشاننده ی نعمتهای خداوند باشم و بیشتر ببینم و درک کنم بینهایت نعمتی که به من داده و هر لحظه داره میده که چقدر کم سپاسگزارم، تو نعمت غرقم و دلم راضی نیست چون یه چیزی هست یه جایی که من ندارم، چی بخوام خدای من وقتی این همه غرق نعمتهای بیشمار توام و هر روز و هر لحظه هم داری بیشتر و بیشتر بهم نعمت میدی. همه چی هست، همه چی رو خداوند داده، ماییم که با ناسپاسی کر و کور میشیم نسبت به نعمتهای بیشتر خدا و بغل گوشمونو نمیبینیم، انقدر اون بیرون داریم میگردیم که آروم نمیگیریم برگردیم پشت سرمونو ببینیم، ببینیم اونی که اون بیرون داریم دنبالش میگردیم اون منتظر ماست که آروم و سپاسگزار بشیم و سربرگردونیم و ببینیمش، من دوست دارم بفهمم، درک کنم این حجم عظیم نعمت خدارو که خودش میگه بابا تو حتی نمیتونی بشماریش انقدر بهت نعمت دادم، انقدر غرقت کردم تو نعمت و تو بجای سپاسگزاری معلوم نیست کجا دنبال چی میگردی و با نارضایتی ناسپاسی میکنی.
وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ
کامنتم رو فرستاده بودم ولی قسمت بعدی سوال خانم شایسته عزیز رو دیدم که چجوری این تصمیم رو عملی میکنی؟
آلارم میذارم روی گوشیم تا بیاد بیارم نعمتهای خدارو.
استاد جان ممنونم، خانم شایسته نازنین سپاسگزارم برای سوالات و تمرینات این فایل.
سلام استاد عباس منش بزرگوار و سلام استاد شایسته نازنین
و سلام به همه اعضای سایت توحیدی عباس منش
من یکی از سپاسگزاری های هر روزم که در دفتر هم مینویسم بابت عضویت در این سایت هس.
استاد من در آسمان دنبال چنین آگاهی های عملی میگشتم اما در زمین پیدا کردم.
استاد عزیز هر روز که میگذره بیشتر متوجه میشم که من مصداق این شعر هستم که: ” من گنگ خواب دیده و عالم همه کَر * من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش”. شما تصور بکن یه آدم گنگ بخواد خوابش رو برای یه عده کر تعریف کنه دقیقا این حال این روزای من هس تو جمع دوستانم و دورهمی ها و حتی جمع خانواده، هر چند خانواده هم تقریبا همراهم هستند در این مسیر خدا رو شکر.
استادجان از زمان آشنا شدن با این سایت اینقدر دلیل برای شکر گزاری دارم که حساب نداره. من داخل ماشین فاصله دویست سیصد کیلومتری دو تا ترانه گوش نمیکنم همه ش کارم شده گوش کردن فایل.
و در تمام فرصتهای فراغتم که خدا رو شکر کم هم نیست کارم دیدن فایل هس و کامنت خوندن.
خدا رو شکر بابت اینکه رها شدم از دست فضای مجازی.
خدا رو شکر بابت اینکه رها شدم از دست تلویزیون چه شبکه های داخلی و چه ماهواره.
خدا رو شکر که با قرآن آشتی کردم چقدر هر روز قرآن میخونم چقدر قرآن گوش میکنم و چقدر قرآن از شما یاد گرفتم و یاد میگیرم و چقدر از طریق کامنت دوستان قرآن یا گرفتم و یاد میگیرم.
استاد تمام حرفهاتون داخل دفترم یاداشت کردم و سعی میکنم آنها را عملی کنم مخصوصا بارها قرآن خوندن، تا متوجه شوم که رابطه درونی با خداوند با تفکر ایجاد میشود نه با تقلید.
تا بیشتر و بیشتر درک بکنم کلام خداوند را و بیشتر از هدایتهای خداوند استفاده کنم و زندگی کنم
و خدا رو شکر من راهنمای عملی دستیابی به رویاها هم دارم و باید باز هم بارها ببینم و گوش کنم.
استاد سپاسگزارم از شما و سپاسگزارم از استاد شایسته
به نام الله.سلام به استادان بزرگوار وهمه دوستان عزیز در این پروژه زیبا
استاد یعنی اولین چیزی که خیلی راحت با آموزه های شما فرو ریخت همین باورهای اشتباه مذهبی بود که درهمه زمینه ها مثل علف های هرز رشد کرده بود واجازه پیشرفت نمیدادانگار نه انگار که من 35سال با اینها زندگی کردم وباورهای مذهبی تو ذهن من با زجر برابرشده.
شب قدر ها حتی اگه شیفت شب هم بودم باید همه اعمال رو به جا می آوردم که جا نمونم وسرنوشتم خوب بشه.جمعه ها اهنگ تعطیل روز امام زمانه. اگه زن به حرف شوهرش گوش نکنه تا صبح فرشته ها لعنت میفرستن وباید حتی اگه ازشدت خستگی خوابت میومد بیدارمیموندی ورفع نیاز بشه واقعا همه زجر بودن.انواع نمازهای سخت وطولانی برای به حاجت رسیدن.چقدر بدون تفکر یه عمری تقلید کردیم.خدایا شکر که این زنجیرهای نامرئی از دست وپامون بازشد.
چقدر فایل قبلی مرغ همسایه غازه مفید بود واز کامنتها استفاده کردیم واقعا سیستم عصبی ذهنی همه ادمها یکسانه همه مون ناخودآگاه تو شرایط مشابه مثل هم رفتارمیکردیم ودچار مقایسه میشدیم مگر اینکه آگاهانه رو خودمون کارکنیم.
چندوقت پیش یکی از همکارام گفت مریم چقدر تو عوض شدی ومن چقدر خوشحال شدم
خوب نکات این فایل
.
خداوندیک سیستمه که به هرچه تو فرکانس بفرستی به همان شکل درمیاد.او اول واخر وظاهر وباطنه.هر چی رو باور کنی همونه.
باور کنی رزاقه رزاقه باور کنی وهابه وهابه.
استاد اصلا از کسی تقلید نمیکند.رابطه هرکس با خدا شخصیه.چیزی نیست که بشه تقلید کرد .
این خدایی که کل کیهان رو آفریده وداره مدیریت میکنه فقط یک کتاب داره که همه چی رو توش گفته وهیچ تغییری نداشته بعد این همه سال.واقعا اگه همینو باورکنیم این کتاب رو قدرشو بیشتر میدونیم وازش استفاده میکنیم.اگر ذهنمون رو از همه پیش فرضها پاک کنیم خیلی درست خدا رو درک میکنیم،انرژی که همیشه با ماست هیچ وقت ما رو رها نمیکند او خود ماست ما خود اونیم.
اگر با دل پاک واز ته قلبمون از خدا هدایت بخواهیم حتما هدایت میکند.
خدا خودش گفته ما قرآن را آسان کردیم برای کسانی که تعقل میکنن تفکر میکنن.خیلی کتاب فهمش آسانه.همین باور خیلی خوبیه چون خیلی از ماها با این باور که بابا خیلی سخته ما که نمی فهمیم سراغش نمیرویم.
منم چندوقتی هست که این تصمیم رو گرفته بودم که از اول شروع کنم با دقت معنی فارسیشو بخونم البته قصدم با شروع سال جدید بود.قبلا بارها وبارها عربیشو فقط به خاطر ثوابش میخوندم ودریغ از یه جمله فهمش .که بیشترش آیه های عذاب بود وترس
استاد عزیز چقدر عالی با این صحبتهایتان امثال من رو مشتاق کردین که هرچه زودتر دست به کار بشین وبا ذهنی خالی شروع به خوندنش کنیم
به نام خدای مهربان
اول از همه، نگاهتون استاد به خداوند
من اولین بار این فایل حدود یک سال پیش شنیدم و اون بخشی که راجع به خدا صحبت میکردید استاد، اون تیکه رو گذاشته بودم روی تکرار و بار ها و بار ها گوشش دادم. اصن عاااالی بود… چقدر نگرشتون به خداوند فوق العادست!
اینکه باور داشته باشیم که خداوند به خودی خود هیچ قصد و غرضی نداره و فقط و فقط به شکلی در میاد که ما باورش کنیم…
قدرتش رو باور کنیم، قدرتمند میشه
رزاقیتش رو باور کنیم، بهمون رزق میده
مهربونیشو باور کنیم، باهامون مهربون میشه
حتی اگر خشمش رو باور کنیم خشمگین میشه!
در مورد تمرین این گام، اول از همه میخوام هدایتگری خداوند رو بهتر و بیشتر از قبل باور کنم؛ چون الان در برهه ای از زندگی هستم که درک هدایت های خداوند و اینکه همیشه و هر لحظه و هر جا با منه برام از هر چیز دیگه ای لذت بخش تره
اولین قدمی که براش برمیدارم، مرور دائم این نکتست که خداوند همیشه و هر لحظه با منه و هدایتم میکنه اگر که بهش اعتماد کنم و روش حساب کنم
قدم بعدی، مرور کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم هستش. چون من آدمی بودم که بخاطر درک اشتباه جهان و خداوند همیشه عذاب وجدان های عمیقی داشتم و واقعا هیچ وقت نمیتونستم احساس آرامش واقعی داشته باشم، ولی با خوندن این کتاب به کل نگرشم تغییر کرد و وقتی چند بار خوندمش خیلییی احساس بهتری به خودم، خداوند و جهان هستی پیدا کردم. بخاطر همین الان تصمیم گرفتم یکبار دیگه این کتاب فوق العادرو بخونم و باور هام رو تقویت کنم.
و قدم بعدی، خوندن قرآن به زبان فارسیه! کاری که اگر به قول استاد بدون پیش داوری و با ذهنی کاملا آزاد انجامش بدیم، بسیار لذت بخش و البته بسیار مفید خواهم بود.
و در آخر، ای خدای من، ای یاور من، ای همه کس من، ای هدایتگر من، ای پروردگار من، مثل کل مسیر زندگیم که لحظه به لحظه با من بودی و هدایتم کردی، این بار هم بهم قوت بده تا در مسیر تغییر شخصیتم قوی عمل کنم و در انتهای این پروژه کاملا تغییر کرده باشم.