مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 80

1113 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 200 روز

    به نام خدای زیبا و متفاوت

    خدایا شکرت که منو به سایت استاد عباسمنش هدایت کردی

    سلام به استاد عزیز و بانو شایسته خوش قلب و دوستانم در سایت

    استاد عزیزم برای بار چندم هست که توی کامنتام از شما تشکر میکنم بابت آشتی دادن من با قرآن … من اصلا قران نمی خوندم بجز حالا یه مدت کوتاهی که اونم اصلا دلم نمیخواست ترجمش رو بخونم و فقط برای اینکه میگفتن قرآن خوندن ثواب داره منم همینجوری روخونی عربی میکردم ….. واقعا هیچی از قرآن متوجه نمی شدم…. ‌اما الان چنان اشتیاقی برای خوندن قرآن پیدا کردم که خدا میدونه … مخصوصا اینکه توی دوره ی 12 قدم به قرآن هم پرداختید دیگه با جون و دل قرآن رو ترجمش رو میخونم …. راجبش فک میکنم چندین بار میخونم تا کاملا متوجه بشم و درکش کنم … و چه آرامشی داره وقتی آدم قرآن رو میفهمه یعنی قشنگ میشه خدا رو درک کرد قرآن رو درک کرد و دیگه اصلا نگرانی معنی نداره ….و چقد حیف و صد حیف که اینهمه سال از قرآن فاصله گرفته بودم به دلیل تقلید کورکورانه و باورهای غلطی که به خورد ما داده شد و این کوتاهی صددرصد از طرف خودم بوده چون به قول استاد میشه مگه همینجوری فکر نکرده هر کی هر چی میگه قبول کنی و خودت نری قرآنی رو که خود خدا گفته خییلی واضح و روشن هستش و همه میفهمنش و نیازی به کسی نیست نخونی و اینهمه سال یه زندگی پر از استرس و نگرانی رو داشته باشیم …..

    أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿36﴾

    آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ و مردم تو را از قدرت غیر خدا می‌ترسانند! و هر که را خدا به گمراهی خود واگذارد دیگر او را هیچ راهنمایی نخواهد بود.

    إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ ﴿41﴾

    ما این کتاب را براى مردم به حق بر تو فروفرستادیم پس هر کس هدایت ‏شود به سود خود اوست و هر کس بیراهه رود تنها به زیان خودش گمراه مى ‏شود و تو بر آنها وکیل نیستى

    و‌ببینید این ایه چقدر قشنگه….

    وَسَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لَّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (الجاثیه-13)

    و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است همه را براى شما مسخر کرد و همه اش از او است و در این خود آیاتى است براى مردمى که تفکر کنند.

    ما فقط کافیه قرآن رو خودمون بخونیم با ترجمه ی فارسی انققد واضح و روشن و دقیق راهنماییت میکنه که آدم میتونه دو دستی خوشبختی رو بغل کنه ….

    و حالا این ایه واااای خداااا

    وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (139-آل عمران)

    سست نشوید، غمگین نشوید شما پیروزید اگر ایمان داشته باشید

    فقط ایمان به خدا

    فقط اعتماد به خدا

    فقط باور قوی به خدا

    فقط خدا فقط خدا فقط خدا……و تمااام…..

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1653 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به شما استاد عزیز و خانم شایسته جان و دوستان عزیز سایت

    مصاحبه با استاد

    رابطه درونی با خداوند با تفکر ایجاد می‌شود نه با تقلید

    هدف شما همیشه گسترش توحید و یکتاپرستی بوده خب باورهای اصلیتون در دوره‌های مختلف به زبان اومده اما در حالت کلی و با یک جمع‌بندی باور شما از پروردگار چیه

    در همه جنبه‌ها بفرمایید

    هم رزق و روزی و مهربانی و بخشش و آرامش

    من بارها گفتم در کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم هم توضیح دادم که خداوند یه سیستمه که همینجوری که هستی هر فرکانسی رو که بهش میدی به شکل همون در میاد جهان اطرافت

    خداوند همه چیز هست همه چیز و واکنش نشون میده به افکار شما

    به قول قرآن هو الظاهر هو الباطن

    هو الاول هو الاخر

    اون همه چی هست

    ظاهر و باطن و اول و آخر و بالا و پایین و چپ و راست نمی‌گنجه

    ولی واکنش میده به اون چیزی که تو هستی یک چیزی مثل آب که توش شکل ظرفی که تو ایجادش می‌کنی به اون شکل در میاد حالا تو باور کنی رزاق بودنش رو رزاقه

    وهاب بودنش رو وهابه

    ربوبیتش رو ربِ

    قدرتش رو باور کنی هر چیش رو باور کنی همونه

    این چیزیه که حالا اگه توی یک جمله بخوام بگم اینجوری میگم هرچند که میگم دوره‌های مختلف توی دوره راهنمای عملی و دوره روانشناسی ثروت 3 بسیار در موردش توضیح دادم.

    چه جوری شما روزه می‌گیرید؟

    چه جوری نماز می‌خونید؟؟

    من یک کلیتی به شما بگم من در مورد این مسائل از هیچ کسی تقلید نکرده و نخواهم کرد و به شما پیشنهاد می‌کنم که خودتون مسیرتون رو پیدا کنید

    مگر رابطه با خدا مثلاً رابطه‌ای هست که من به شما بگم چه جوریِ

    اصلاً شما چیکار دارید به من

    اصلاً شما باید مگر منو نگاه کنید

    اصلاً مگه مهمه که من چیکار می‌کنم چه رابطه‌ای با خداوند دارم که شما مثلاً بخواید از اون الگو بگیرید

    مثل این می‌مونه که بگی من می‌خوام ببینم چه جوری لذت می‌بره از آب خوردن من یاد بگیرم همونجوری لذت ببرم

    مثلاً چه جوری با عشقش لذت می‌بره من مثلاً می‌خوام یاد بگیرم اینجوری عاشقانه لذت ببرم از زندگیم

    مگه اصلاً میشه اینا رو الگو گرفت

    اینا یه چیز درونیه

    چه جوری مثلاً از اون غذا مثلاً اون کباب رو می‌خوری چه جوری لذت می‌بری من می‌خوام یاد بگیرم که وقتی اومدم اون کباب رو بخورم همونجوری لذت ببرم

    اصلاً میشه؟؟

    به نظر شما این تفکر درسته؟؟

    به همون نسبت که این تفکر غلطه در مورد رابطه شما با خدای شما این تفکر غلطه که فلانی چه جوری نماز می‌خونه چه جوری روزه می‌گیره چه جوری عبادت می‌کنه منم می‌خوام یاد بگیرم

    اولاً که در مورد الگوهاتون اگر یه جایی فکر می‌کنید من الگوی مناسبی نیستم اصلاً قرار نیست از من الگو بگیرید

    یه جاهایی که به دردتون می‌خوره الگو بگیرید از من

    یه جاهایی که فکر می‌کنید من آدم مناسبی نیستم براش اصلاً الگو نگیرید از من

    از آدم‌هایی که فکر می‌کنید مناسبن الگو بگیرید این از بحث الگوگیری

    2، اینکه در مورد مسائل دینی این مسائل با تفکر باید برسه آدم بهش نه با تقلید.

    من سال‌ها فکر کردم اصلاً خدا رو درک کنم رابطم رو با خدا ایجاد کنم نه اینکه یکی ببینم یه کسی داره اینجوری با خداست منم برم همون کارو بکنم

    نه من به هیچ عنوان به شکلی که بقیه ملت دارن مثلاً توی ایران دارن اون رابطه خاصی رو ایجاد می‌کنن خیلی هم تبلیغش رو می‌کنن میگن همه باید اینجوری باشن

    من نه اعتقاد دارم نه به اون شکل عمل می‌کنم

    پس به شکل خودم عمل می‌کنم فکر کردم بهش رسیدم

    شما فکر کن

    این همه توی قرآن اومده گفته برای اونا که تعقل می‌کنن برای اونا که تفکر می‌کنن

    آقا فکر کن بهش برس

    اگر فکر کنی بهش برسی خیلی بهتر از اینه که یک مسیری رو یک راهی رو یک روشی رو بدون فکر حتی به زعم اینکه اون روش درسته ولی بدون فکر مثلاً مثل یک ربات بخوای انجامش بدی دولا راست بشی بگی نه چون بقیه این کارو می‌کنن منم این کارو بکنم بعضی‌ها میگن نه خداوند توی قرآن گفته از قرآن و رسول او تبعیت کنید

    کجا این حرف رو در مورد نماز زده

    کجا این حرف رو در مورد عبادت زده

    اصلاً اون آیه تبعیت در مورد خدا و رسولش برید ببینید به نجوا می‌خوره

    اصلاً به موضوع دیگه‌ای می‌خوره

    اصلاً ربطی به این مسائل نداره

    برید دوتا آیه بالاترش رو بخونید دو تا آیه پایین‌ترش رو بخونید کی همچین حرفی رو زده

    یعنی این همه که میگم سوء استفاده از قرآن اینه که یه چیزی رو دست می‌گیرن

    بعد کی گفته که پیامبر مثل حضرت ابراهیم نماز می‌خونده مثل حضرت عیسی مثل حضرت موسی عبادت می‌کرده هر کسی به شیوه خودش کار می‌کرده

    همین الان هم پیروانشون به شیوه خودشون و متفاوت دارن کار می‌کنن

    یعنی رابطه شما با خداوند یه رابطه کاملاً شخصیه دلیل اینکه توی قرآن هم نیومده هم اینه

    اگر قرار بود یه رابطه خاص باشه مثل همون جوری که یه عالمه مسائل اومده با جزئیات اومده رابطه شما با خداوند هم میومد که باید اینجوری باشه.

    چطور در بقیه موارد اومده نگفته از پیامبر تبعیت کنید در مورد نماز گفته که این آیه رو بذارید به اینکه نه چون پیامبر اینجوری بوده

    اولاً کسی نمی‌دونه اون موقع دقیقاً به چه شکل

    اون یک سمبلی بوده اونم برای اتحاد مسلمانان نماز جمعه و اون نمازهایی که انجام میشده

    دوماً همون جاشم خیلی‌ها به همون زمان پیامبر هم در زمان پیامبر و در شهر پیامبر هر کسی مسیحی و یهودی به روش خودشون داشتن خداوند رو عبادت می‌کردن

    هیچ اجبار و هیچ روشی هم نبوده که پیامبر مجبورشون کنه بگه نه ما چون اینجوری شما هم همینجوری نماز بخونید

    بنابراین این سوال که نمی‌دونم چرا اینقدر تکرار شده نماز و روزه و فلان و اینا چرا اصلاً می‌خواید از من بپرسید

    فکر کنید بهش برسید

    بهش بزارید برسید

    هیچ نگران نباشید

    بعضیا فکر می‌کنن خدا الان دیگه اگر اونجوری که مثلاً قرار بوده نماز نخونی دیگه خدا با تیغ رگ گردن رو زده برده گذاشته توی طبقه منفی 250 جهنم شعله رو هم زیاد کرده گفته بسوز که درست عبادت نکردی

    اصلاً اینطور نیست

    من بهتون قبلاً هم گفتم می‌خواید بدونید که خط قرمزهای قرآن چیه برید آیه‌های عذاب رو بخونید خط قرمزهاش مشخص میشه.

    اون دوستانی هم که در مورد قرآن سوال می‌کنند در مورد فلان چیز نظرتون چیه فلان چیز رو قرآن چی میگه

    اگر اونقدر مهم نیست براتون که یک کتاب 200، 300 صفحه‌ای رو نمیرید بخونید چرا از من می‌پرسید

    اگر براتون مهمه برید بخونید

    برید پیدا کنید

    برید بشینید از اول تا آخرش رو بخونید

    این همه نرم‌افزار هست که می‌تونید خیلی سریع‌تر بهش برسید به آیه‌های مختلف، به کلمات مختلف

    هرچند که بالاخره باید یه بار کل قرآن رو بخونید بعد از اون نرم‌افزار استفاده کنید من خودم از نرم‌افزار جامع التفاسیر نور استفاده می‌کنم

    اما قبلش شما باید یه چند باری خودش رو خونده باشید به کلیت داستان آشنا شده باشید حالا برای یه سری جزئیات برای یه سری شک و شبه‌هایی که برات به وجود میاد سوالاتی که توی ذهنت شکل می‌گیره از اون نرم‌افزار استفاده کنید با ترجمه و تفاسیری که داره و یه عالمه کار دیگه

    ولی اگر ارزش نداره که بشینی این کتاب 300، 400 صفحه‌ای رو بشینی یه چند بار بخونی اصلاً دیگه سوالی ما با هم نداریم

    حرفی با هم نداریم

    اگه برات مهمه که اینقدر می‌پرسی و میری سوال می‌کنی و در به در جوابشی، وقت بزار بشین بخون

    بعضی‌ها میگن ترجمه خوب

    با هر ترجمه‌ای که شما اون قرآن رو بخونید فقط توی پرانتزها رو نخونید

    ترجمه‌هایی که پرانتزی ندارند

    یا اگر هم دارند پرانتزهاشو نخونید با هر ترجمه‌ای بخونید عقلت منطقش رو درک می‌کنه کلیتش رو درک می‌کنه اهم و غیراَهمش رو درک می‌کنه

    مهم نیست با چه ترجمه‌ای می‌خونی اون داخل پرانتزی‌ها رو نخونید بقیه‌اش رو بخونید با هر ترجمه‌ای

    دوبار سه بار بخونید اصلاً اون کتاب بهت میگه من چی می‌خوام کلاً بهت بگم

    اصل داستان چیه

    چند بار بخونی اصلش میاد می‌فهمی اصل چیه آیات محکم چیه آیات متشابه چیه عذاب چیه چیزهایی که عذاب نیست چیه بارها و بارها در مورد حجاب چقدر پرسیدید برید بخونید متوجه میشید اصلاً اصلِ این قضیه

    فرعِ، عذابی براش اومده نیومده چی هست اصلاً نمی‌خوام به شما یه سری چیزها رو بگم مهمه برات برو بخون

    نه اینکه از من بپرسی من یه چیزی بگم بعد به یکی دیگه یه چیز دیگه بگی

    بگی اِ پس اون چرا اینو گفته

    پس اون چرا اینو گفته.

    خودت برو بخون

    اون کتاب که 1400 سال تغییری نکرده که

    اَ اون اُ نشده

    یه واو ازش کم و زیاد نشده، خب برو وقت بذار بشین بخونش اگر مهمه برات

    اگر فکر می‌کنی تاثیری داره

    اگر فکر می‌کنی این جهان قوانینی داره

    این کتاب از طرف خداوند نازل شده

    اگر فکر می‌کنی حقه

    مگه میشه فکر کنی یه خدایی هست کل این جهان رو خلق کرده داره مدیریتش می‌کنه یه کتاب داده بیرون که مطمئنی که تنها کتابی هست که دخل و تصرفی هم توش نبوده مثل کتاب‌های دیگه که هزار جور شکل رو عوض کردن

    هزار تا انجیل مختلف ما داریم هزار تا عهد عتیق و عهد جدید و تورات داریم

    ورژن دارن کلاً

    این یه ورژن هم نداره

    قرآن هیچی هم نداره

    اگر تو باورت اینه که این خدا جهان رو خلق کرده و آفریده و فرمانرواست و یک کتاب داده 300، 400 صفحه و کلام خودش هم هست اگر این باور رو داری و این کتاب رو نمی‌خونی که اصلاً ول معطل

    که امکان نداره این باور رو داشته باشی و این کتاب رو نخونی

    امکان نداره

    بعضیا میگن آقای عباس منش چقدر دوست داشتم در دوره پیامبران به دنیا میومدم نمی‌خواد دوست داشته باشی

    این کتابی که الان هست رو بخون همون پیامبرها آرزو داشتن یه همچین کتابی براشون باشه

    همون پیامبری که تو آرزو داشتی در

    دوره شون به دنیا میومدی همون اماما که آرزو داشتی در دوره اون‌ها به دنیا میومدی و میرفتی اون‌ها رو پیدا می‌کردی و دستبوس و پابوس اون‌ها میشدی اون‌ها اصلاً رشدشون و پیشرفتشون و موفقیتشون و اعتبارشون به خاطر عمل به اون کتاب است

    تو اون کتاب رو داری اگر برات مهمه برو بخونش

    سوال‌هایی که شما دارید در مورد نماز و روزه و ریشه‌ها جوابش اینقدر واضح توی قرآن هست که اگر همت کنید سه بار دو بار چهار بار پنج بار این کتاب رو بخونید از اول تا آخرش رو بخونید به فارسی بخونی قضیه رو کامل درک می‌کنی

    اون وقت دیگه نه از کسی تقلید می‌کنی

    نه تبعیت می‌کنی

    نه تو بگو چیکار کنیم میگی.

    نه من خودم خوندم،

    مثل همون حرفی که من به خدا زدم گفتم خدایا من این کتابت رو خوندم نه یه بار و دو بار و چند بار و ده بار و 20 بار،

    هزاران بار به شکل‌های مختلف از اول تا آخر از آخر به اول از وسط به آخر سرچ موضوعی سرچ کلمه‌ای ما کلیت رو گرفتیم قضیه‌اش رو درکش کردیم و به همون روش هم زندگی می‌کنیم.

    من یک درصد به مسیری که دارم میرم شک ندارم

    یعنی اگر همه مردم جهان بیان بگن تو باید از این مسیر می‌رفتی

    این مسیر خدا اینو گفته یک درصد شک ندارم خودم خوندم بهش رسیدم

    نه فکر کسی بوده نه تبعیت کسی بوده نه تقلید کسی بوده خودم بهش فکر کردم رسیدم خوندم

    بارها و بارها اون خونده‌ها رو توی فکرم آوردم تجزیه تحلیلشون کردم با آیه‌های دیگه مقایسشون کردم

    از آیه‌های قبل آیه‌های بعد دوباره اومدم خوندم هرجا تردید داشتم دوباره اومدم خوندم بهش رسیدم اصلاً شکی توش نیست که مسیری که دارم میرم مسیر درستی هست برای خودم مطمئنم

    شما میخوای مطمئن بشی بسم الله کتاب هست یه قیمت خیلی ارزون هم می‌تونی بخریش داشته باشیش هزار تا نرم‌افزار هم هست می‌تونی روی موبایلت نصب کنی بشینی از اول بخونی با هر ترجمه‌ای بخونی و متوجه بشی

    و نماز و اینا هر سوالی داری برو از روی اون کتاب پیدا کن از هیچکس هم نپرس.

    اگر آدم باهوشی باشی در مورد این مسائل از کسی چیزی نمی‌پرسی

    خودت می‌خونی

    خودت فکر می‌کنی

    خودت تعقل می‌کنی

    تفکر می‌کنی و هدایت میشی

    اگر بخوای به راه راست هدایت بشی هدایت میشی

    در مورد بحثی که در مورد نماز و اینا بود و دوستان سوال پرسیده بودن نماز و روزه و کلا همه مسائل قرآنی،

    من فکر می کنم وقتی که آدم ذهنش از تعصبات، از پیش داوری ها، از باورهایی که گذشتگان بهش دادن پاک کنه و هیچ عینکی روی چشمش نداشته باشه خیلی دنیا رو قشنگ تر میبینه

    یعنی خیلی واقعیت ها رو درست تر درک میکنه، قوانین رو درست تر درک میکنه، خدا رو درست تر درک میکنه

    به قول مولانا میگه

    پیش چشمت داشتی شیشه کبود

    لاجرم عالم کبودت می‌نمود

    وقتی که یک عینکی روی چشم بذاری همه جا رو تاریک می بینی، وقتی عینک سبز بزنی همه جارو سبز میبینی، ولی وقتی عینکی نزده باشی همه چی رو همونجوری که هست میبینی، همونجوری که واقعا هست

    در مورد قرآن، دین و نماز و تمام مواردی که به دین برمیگرده نه فقط 1400سال، ما ده ها هزار ساله که بمباران شدیم با باورهایی در مورد دین و هر کسی به نفع خودش در واقع در هر دوره‌ای به نفع خودش یک سری باورها را القا کرده به افراد

    مثال جدیدش همون زمانی بود که ایران با شوروی به مشکل برخورد بعد اون قند و شکری که از شوروی وارد شد و استفاده میشد برای اینکه بخوان حرومش کنن یه سری از دوستان اومدن گفتن که این قند حرومه و نباید بخوریدش

    بعد چند وقت بعد رابطه شون خوب شد گفتن که حلال شده. فقط برای اینکه حلال بشه قند رو باید بزنی توی چای بخوریدش اون وقت دیگه حلال میشه.

    ما هنوز که هنوزه توی ایران وقتی میخواهیم چای بخوریم ناخودآگاه قند رو میزنیم توی چای بعد میخوریم

    یعنی می خوام بگم اینقدر بازی شده با ما توسط دین. دیگه تا تهش رو شما بخونید. به همین دلیل وقتی که با باورهای گذشته، وقتی که با عینک های متفاوت به دین به خدا و به قوانین نگاه میکنیم حقیقت رو درک

    نمیکنیم

    ولی وقتی که پاک میکنیم ذهنمون رو میگیم خدایا خودت ما رو هدایت کن، همون کاری که من انجام دادم و انجام میدم همیشه.

    نه فقط توی بحث قرآن و دین توی همه قسمتهای زندگیم، خدایا منو هدایت کن. همون صحبتی که خدا توی قرآن گفته

    خدایا ما را به راه راست هدایت کن، به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای، نه کسانی که بر آنها غضب کرده و نه گمراهان

    ما را به راه خوبان هدایت کن

    خلاصه وقتی با نگاه پاک به جهان نگاه میکنیم و از خدا می‌خواهیم هدایت کنه اونوقت چیزهایی رو میبینی که قبلاً نمیدیدی.

    نگاه‌هایی رو و حوزه وسیعی از دید رو پیدا می کنی که قبلا نداشتی. من پیشنهاد می کنم اونجا که من گفتم برید قرآن رو چند بار بخونید قبلش کاشکی میگفتم بدون تعصب بدون پیش‌داوری، بدون باورهای قبلی برید بخونید این کتاب الهی رو تا به حقیقت برسید.

    یعنی کسی که با یک پیش داوری میخواد بره سراغ قران احتمالاً گمراه میشه، وقتی که میخواد، یعنی یه چیزی رو توی ذهنش پذیرفته و فقط میخواد همونو که پذیرفته رو ببینه. همین.

    اصلا نمیخواد چیز دیگه ای رو ببینه این احتمالاً گمراه میشه تا کسی که میگه من همش رو پاک می کنم، خدایا تو منو هدایت کن و شروع میکنه به خوندن قران

    پس قبل از اینکه قران رو بخونید به زبان فارسی بخونید، اصلاً عربی بخونید، اصلاً هر جوری که دوست دارید، گفتم فقط معنای خود کلمات رو بخونید نه اون قسمتی که توی پرانتز مترجم از دیدگاه خودش نوشته یا توضیحات بیشتر داده

    وقتی شروع می کنید بدون هیچ تعصب و پیش داوری شروع میکنید به خوندن اصلاً شما حکمت قرآن رو درک می کنید، اصلاً این کتاب رو درک می کنید، چند بار بخونید اصلش رو درک می کنید

    اصلاً خدا با شما صحبت میکنه، کاملاً درکش می کنید و می فهمید که قضیه چیه. به خاطر همین هم اینقدر اصرار دارم از کسی نپرسید خودتون بخونید اگه براتون مهمه.

    در مورد نماز اینقدر سوال پرسیدید دوستان این مثال هم همون مثالی بود که گفتم کاشکی میگفتم توی فایل،

    ما هنوز الان یک میلیارد و خورده‌ای نفر ما مسلمان توی جهان داریم از این یک میلیارد و خورده‌ای حدود 80 ، 100 میلیون نفر شون شیعه هستن، اون یک میلیارد و بقیه همه اهل تسنن هستن، ما هنوز نمیدونیم یعنی شیعه ها میگن اینجوری، سنی ها میگن اون جوری که پیامبر وقتی که وایمستاده نماز میخونده دست هاش رومیبسته روی سینش، یا باز نگه میداشته در موازی با پاهاش

    ما هنوز اینو نمیدونیم، ما نمیدونیم که پیامبر وقتی نماز میخونده مهر میذاشته یا مهر نمیذاشته

    ما هنوز اینو نمیدونیم که پیامبر وقتی وضو میگرفته موقع وضو گرفتن از بالا به پایین دست هاش رو میشسته یا از پایین به بالا.

    ما هنوز در مورد مسح پا نمیدونیم پیامبر پاش رو میشسته یا مسح می کرده

    یعنی اختلافِ بین این مسائل، اختلافِ بین مسائل ظاهری نماز

    در مورد مسائل ظاهری نماز اختلاف هست چه برسه به مسائل باطنی اون، که اصلاً هیچکس توی دل پیامبر نبوده که ببینه اونجا چه خبره، هیچکس توی غار حرا نبوده ببینه اونجا چه خبر بوده،

    توی مسائل ظاهری اختلاف هست بعد ما مثلاً دنبال اینیم که شیوه درست ارتباط با خداوند چیه.

    می خوام بگم به قول فکر فیلم مارمولک به تعداد انسانهای روی زمین راه هست برای رسیدن به خداوند و این تعصب ها رو بذاریم کنار و این پیش‌داوری‌ها رو بذاریم کنار دیدمون رو باز کنیم.🪴

    وقتی قرآن رو میرید میخونید می فهمید بارها و بارها گفته مثلاً این کار نادرسته اما اگه مجبور بودی اشکال نداره، خداوند توبه پذیر و مهربان است.

    یعنی اصلا این نگاه صفر و یکی به خدا داشتن که یا اینکه من میگم یا پدرتو در میارم میفرستمت ته جهنم، اصلاً توی قرآن نیست. اصلاً اثری ازش نیست. وقتی که شما بارها بدون قضاوت و پیش داوری و بدون باورهای گذشته میایید سراغ قرآن، به این آگاهی میرسید.

    دوست داشتم این ها رو باهاتون به اشتراک بذارم و از خدا بخوام که ما را به راه راست هدایت کنه. من تمام تلاشم اینه که اون باوری رو به شما بدم که خداوند رو مهربان ببینید، رزاق ببینید، وهاب و بخشنده ببینید، وسیع ببینید، خداوند رو توی وجود خودتون ببینید، خداوند رو هدایتگر ببینید، خداوند رو انرژی ببینید که همواره با شما هست، انرژی که شما ازش شکل گرفتید، شما از طریق اون انرژی جهانتون رو دارید تجربه می کنید، یعنی همه چیزی که شما دارید تجربه می کنید همون خداونده، همون انرژیه و دوست دارم که این نگاه رو به عنوان رسالتی که دارم این نگاه رو گسترش بدم، نگاه یکتاپرستی، نگاه توحید و نگاه باور به خداوند که توی وجود شماست، به شما وصل هست، با شما بوده، از قبل بوده، هست و در آینده هم خواهد بود

    هیچ وقت رابطه شما با خداوند قطع نمیشه هیچ وقت اون شما رو تنها رها نمیکنه، اون خود شماست، شما خود خداوند هستید، همه چیز همونه، امیدوارم که با یک نگاه پاک و بدون پیش داوری بدون قضاوت بدون باورهای گذشته بریم سراغ قرآن و مهمتر از همه قبلش از خداوند بخواهیم که خدایا خودت ما را هدایت کن.

    به خدا اگر با دل پاک و با تمام وجود بخواهی هدایت بشی نه فقط در مورد درک قرآن، در مورد ثروت، در مورد روابط، در مورد سلامتی

    به خدا بارها و بارها شده مثلاً یه ذره گلوم درد گرفته گفتم خدایا خودت منو هدایت کن الان چی بخورم خوبه

    یه تصویری یه لحظه از جلوی چشم من رد شده، یه مزه‌ای هوس کردم، یه چیزی شده که بهم نشون داده اگه اینو الان بخوری حالت خوب میشه، بعد میخورم همون موقع،فرداش میبینم حالم خوب شده🪴

    در مورد کارم، در مورد بیزینسم، در مورد یه جا مسافرت میریم، نمیدونم الان کجا بریم میگم خدایا الان دوتا جاده اینجا هست یه پیغامی، هدایتی یه چیزی به من داشته باش که از کدوم طرفی برم که بیشتر بهمون خوش بگذره، یهویی یه پرنده توی یکی از اون جاده‌ها میشینه، یه اتفاقی میفته، یه حسی، یه تصویری، یه چیزی میاد که میگه از اون ور برو بعد من میرم میبینم چقدر باحال چقدر فوق العاده.

    مثلاً دفعه های بعد که از اون یکی جاده که مثلاً نگفته بود رفتیم میدیدیم اون انتخاب اولی که خدا به ما کرد چقدر انتخاب خوبی بود، چقدر عالی بود

    یعنی این هدایت در هر لحظه در دسترس ماست، اگر ما باورش کنیم، اگر ببینیمش،

    اگر قبولش داشته باشیم

    وقتی شما قران رو میخونید متوجه میشید داستان هدایتِ پیامبران رو، داستان هدایت مردم رو توی لحظات مختلف، توی شرایط مختلف، اتفاقاتی که توی این داستان‌ها میفته چقدر اینها راهگشا و چقدر درس داره برای ما این نگاه رو داشته باشید،

    پیچیدگی هایی که روی قران گذاشتن اصلاً پاک کنید توی ذهنتون

    خود قرآن بارها و بارها گفته ما این کتاب را آسان کردیم برای فهمیدن نه یه بار و دوبار، بارها گفته اینو آسان کردیم برای اینکه بفهمید.

    آیا کسی هست که تحقق کنه، کسی هست که بفهمدش

    این چیزی که براش آسون کردیم

    به خدا خیلی این کتاب آسونه، خیلی فهمش آسونه

    امیدوارم که همیشه شاد باشید، در پناه الله یکتا شاد باشید، سالم باشید، خوشبخت باشید، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت🪴

    سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانم شایسته جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    آرزو دادفر گفته:
    مدت عضویت: 965 روز

    با سلام خدمت شما استاد گرامی

    من اولین بار که با شما آشنا شدم به واسطه آیه ای که از قرآن خوندید وتفسیرش کردید ومعنی وتفسیر شما کاملا با همه چیزهایی که تو زندگیم شنیده بودم فرق داشت ،به همین دلیل چند روزیه خودم دارم قرآن رو به فارسی و بدون تعصبات و دانسته های قبلی خودم میخونم واقعا چیزهای جدیدی یاد گرفتم مثلا دیشب داشتم سوره لیل رو میخوندم که به این آیه رسیدم

    وصدق بالحسنی فسنیسره للیسری

    وکذب بالحسنی فسنیسره للعسری

    این همون قانون جذب رو داره میگه قانون دیدن نکات مثبت وقانون تحسین خوبی ها وزیبایی ها وچقدر باورم به حرفهای شما قوی‌تر شد

    از خداوند سپاسگزارم بابت هدایت‌هاش

    من هر روز ازش هدایت میطلبم به خصوص صبحها که میخوام برم اداره ازش هدایت میطلبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2196 روز

    مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلید

    بنام خداوند وهاب و بخشنده و مهربان هدایتگرم که کلید جادویی و طلایی مهاجرت به مدار بالاتر برای اجابت دعاها و خواسته هایم را در این مسیر الهی به من عطا بخشیده

    درود به دوستان ساکن در این مسیر توحیدی

    درود و وقت بخیر خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم

    از وقتی با استاد عباسمنش عزیزم آشنا شدم راه و مسیر درست و صحیح رسیدن به نور و نجاتم و یکتاپرستی را به من آموخت راهی که هیچ موبَلق دینی نتوانست انجام دهد . راهی که فقط یک راه را می شناسد . راهی که تبصره و راههای در رو و گریز و فرار و پیچ و خم ندارد …

    دستمو گرفت و گفت بیا بهشت را نشانت بدم .. آن هم بهشت واقعی .. دیدن زیبایی ها را به من آموخت من را به دیدن نکات مثبت هدایت کرد.. مرا به دیدن داشته هام تشویق کرد .. من را با داشته هایم آشنا کرد و دیدن این داشته هام یعنی خوشحال شدن و لذت بردن و از اینکه توانایی دیدن این نعمت ها را پیدا کردم خودش نعمت بزرگی است پس باید قدرشناس دیدن این نعمت هایم باشم و سپاسگذار خداوندم باشم .. استاد عباسمنش عزیزم راه مسیر الهی ام را به من نشانم داد و بهم یاد داد که سپاسگذار هر آنچه که دارم باشم چون تمام داشته های من هم از آن خداوند است خدایاااا شکرت هر آنچه که دارم از آن توست

    جی پی آس درونی من را فعال کرد.. چراغ هدایت درونی من را روشن کرد .. فهمیدم که احساس درونی من چراغ و نور نجات من است .سر نخ رسیدن به خوبی ها را دستم داد که یک سرش به احساس خوب و شاد وصل است و یک سر دیگرش من را به اهدافم متصل کرده است و مسیر رسیدن به آرزوهایم را با همین نور لذت بخش احساسم چراغانی کرده و هدایتم میکند و می توانم به سعادت و خوشبختی برسم و آرامش و آسایش و رفاه را با تمام وجودم احساس کنم . می توانم هر روز بیشتر و بیشتر و بهتر این نعمت ها را داشته باشم . میتوانم همین طوری سوت زنان و رقص کنان بالا و پایین بپرم و شاد باشم و ظرف وجودمو بزرگتر و وسیعتر کنم و هر روز با شاد شدنم احساسم قشنگتر شود و حال و احوالم نیکوتر خواهد بود . استادم قانون این جهان هستی را یادم داد..

    احساس خوب =اتفاقات و نتایج خوب

    فهمیدم من دیگه تنها نیستم

    هم صداهای شلوغ توی ذهنم همراه من است و هم صدای گرم و آرامش بخش روح و قلبم کنار من است و با آرامش و گرم و صمیمی و آرام با من سخن میگوید پس من اصلا تنها نیستم .. من کسانی را در درونم دارم که باید هر روز صبح تا شب برایشان جلسه ی مذاکره بگذارم .. باید برای هر دو دسته وقت و زمان و فرصتی بگذارم خب دسته دوم تکلیفش معلوم است . آن صداهای غیل و قال توی سرم طنابش به قهقراه و ناکجا آباد وصل است پس مرا با آنان کاری نیست ولی باید آرامشان کنم . باید مدام بهشان بگم سکوت کنند .. باید همانند یک مُبصر کلاس باشم .. باید نظارت کنم ببینم کدامشان بیشتر سر و صدا به پا میکند . ترس نگرانی . دلشوره و غم و غصه و اشک و آه و حسرت و حسد و کینه و خشم و غرور و کبر و خودپسندی و عصبانیت و فریب و نیرنگ و خدعه و دروغ و بی شرمی . و کمبود و کم ارزشی ها . و یا زشت و ناپسندی ها و غیره…. هر چند من فهمیدم که هیچ کدام از اینها را نمیخواهم . فهمیدم اینها برای مسیر من چاه و چاله گذاشته آند و فریبم می دهند ولی هر روز از هر دری پیدایشان میشود

    این کار ها برایم همچون عبادت روزانه است پس من آگاهانه با تمرکز به مسیر درست و مناسب و صحیح نماز و یا بعبارتی به زبان خودم و با گویش خودم با خداوند درونم صحبت میکنم و برای مسیر درستم هدایت می‌طلبم و نیازی نیست که برای شکرگذاری هایم تعیین تکلیف معلوم کنم و یا اینکه شیوه ی گویش ام را تغییر دهم ویا مثلاً حتما به زبانی صحبت کنم و عبادت کنم که اصلا با زبان مادری ام تفاوت دارد و یا اینکه حتما باید صبح ظهر و شب و شب این عبادت را داشته باشم بلکه من لحظه به لحظه با خداوندم صحبت میکنم .. لحظه به لحظه برای خلق زیبایی هایش شکرگذارش هستم . لحظه به لحظه در خواب و بیداری بیادش هستم .. هر لحظه او را می‌نویسم و ردپایی برجای میگذارم . لحظه به لحظه طلب هدایت دارم و برای کوچکترین کارهام ازش هدایت و کمک می‌طلبم .

    من لحظه به لحظه به او نیاز دارم . قدم به قدم حرکت های من بلطف خداوند متعالم حرکت میکند .و من را بمسیرهای درست و مناسبی هدایتم میکند خدایاااا شکرت که هر چه بگویم هنوز اول خط هستم و شکر نعمت هایش را هنوز بجای نیاورده ام

    خدایااا شکرت که در این این مسیر توحیدی به همراه دوستانم حضور دارم و با خواندن کامنت های دوستانم ظرف دریافت آگاهی های من پر بارتر و عمیقتر و وسیعتر میشود خدایاااا هزاران هزار بار شکرت

    خدایاااا شکرت که هر روز در روند بالاتر رفتن مدارم هستم و آن چیزهایی که روی دوشم سنگینی میکند و مانع بالا رفتن من شده اند را بجای میگذارم و به طبقات بالاتری صعود میکنم .. وقتی به طبقات بالاتر حرکت میکنم همه چیز جدید است و من در آن مدار قبلیم و در آن طبقه ی پایین پشت درهای بسته ای بودم که فقط میخواستم با وابستگی هام با چنگ دندان به آنها بچسبم قافل از اینکه درک و آگاهی من رشد کرده و باید بسمت بالا حرکت کند و این یعنی ظرف وجودم من هم وسیعتر شده و باید بیشتر به درک و آگاهی های روحم نگاه کنم و من با تضادهایی فهمیدم که باید به این نشانه ها توجه کنم وبا توکل و ایمان و اعتماد به خداوند از نردبان دیگری بسمت طبقات بالاتری حرکت کنم پس من همچنان صلاه را بجای میآورم و لحظه به لحظه وجودمو سرشار از عشق الهی ام میکنم و توسط فرشتگان الهی که به من کمک و مدد می‌رسانند درود می‌فرستم و سپاسگذار خداوندم هستم خدایااا شکرت که بهشت را در همین دنیایم میخواهم . من باید تجربه ی بهشت را در همین جهان مادی تجربه کنم تا در بُعد و فضای پس از این زندگی هم وارد بهشت جدیدم بشوم . پس اول باید در همین جهان مادی وارد بهشت زندگیم شوم

    ولی موبلقان دین و مذهب وعده ی بهشت دروغین نادیده را دادند و هزاران راههای پیچ و خم و دور زدن قوانین جهانی را که در رزومه ی قوانینی که خودشان ساخته و پرداخته آند را در گوشم خواندن .این که فقط خودشان آن مسیر را بلد هستند و حتی آن مسیر را بیشتر پیچ و تاب میدهند و تبصره میگذارند که هیچوقت چراغ راهت را پیدا نکنی و همیشه در پیچ و تاب تقلید و شیوه ی دانستن اسم خالقی باشی که هیچ شناختی ازش نداشتم و حتی یک قدم هم به خالقم نزدیک نشوم بله .. بله اینها چیزهایی بود که یک عمر توی گوشم خوانده شده بود و من همچنان به دره های تاریکی سقوط کرده بودم .. در صورتی که استادم با کلامی ساده و شیوا و روان مِهر خداوند را درقلبم انداخت و او را بمن شناسوند.. و رابطه ی من با خداوند را بهبود بخشید و فکر کردن به ذات خداوند را چراغ راهم قرار داد و این جمله ی طلایی استاد را باید با طلا نوشت و جلوی چشمانمان قرار دهیم اینکه.

    رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلید

    خدایاااا شکرت که دستان قدرتمند فرشتگان الهی ات به کمک و مدد من شتافته آند تا من را به مدار بالاتری از ارتعاش و فرکانس خوب و عالیم هدایتم کند تا بهترین نسخه و ورژنی از خودم تبدیل و متصل شوم که آن زندگی دلبخواهم را داره

    خدای قدرتمند من ، من در برابر علم و آگاهی تو هیچم ،همه چیز رو به خودت میسپارم و آسانم کن مرا برای آسانی ها .

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2499 روز

    به نا خدا

    خداوندی که هر لحظه منو هدایت میکنه

    و به اندازه آنچه میخواهم برایم میشود

    خدایا تنها تو را دارم و تنها از تو یاری می جویم

    هر لحظه منو هدایت کن به سمت فراوانی

    زیبایی

    ثروت و نعمت به آسانی و راحتی

    سلام استاد و مریم جان

    استاد وقتی صحبتها رو میشنوم

    به خودم میگم ببین همه همینه

    از چندین سال پیش استاد گفته

    اونروز درک دانشجو ها و بچه های سایت از کامنتها معلومه

    و امروز همون حرفها درک بالاتری برای عزیزان دارد

    واقعا ایول استاد که قواتین جهان را برایمان روشن کردی و درک بهتری دادی

    مریم جان عزیز دل دوست داشتنی ممنون ازت بابت این پروژه مهاجرت

    سپاس فراوان

    دوستان هم خانواده هم کلاسی

    از همتون بابت کامنت های و درکی که دارید و می‌نویسید سپاسگزارم

    از همتون بابت باورها که دارید و نوع نگاهتان و تجربه هاتون که می نویسید سپاسگزارم

    درک من از خدا

    خیلی وقته نمی ترسم سالهاست

    ولی الان امید و شوق دارم که چه عالی کار میکنه

    چه عالی جواب میده

    و تازه دارم هدایت و درخواست در هر کاری رو ازش یاد میگیرم

    خدایا شکرت که منو هدایت میکنی

    خدایا منو در این مسیر یاری و ثابت قدم گردان

    و کارها را برایم آسان کن

    درمورد نماز من میخوندم و حس خاصی نبود ولی دوست داشتم

    از وقتی فهمیدم یه نوع سپاس گزاری هست

    یه نوع هدایت خواستن و تمرکز بر نکات مثبت و تشکر هست بهتر و اگاهانه تر خوندم و اگر جای به هر دلیلی نخوندم عداب وجدان ندارم و با کنترل ذهن صلاه میکنم

    ولی روزه این روزها بهش،فکر میکنم

    چند سالی هست که نگرفتم و اون رو خستگی و گرسنگی و نتونستن میدیدم و فکر میکردم نمیتونم

    تو این چند سال تو هفته روزه میشدم و آخر هفته که همه اعضا خانواده بودیم نه

    اما الان جور دیگر دیدم

    قانون سلامتی را ندارم ولی از صحبتهای استاد و کامنتها متوجه شدم باید بدن هم استراحت کند تا بهتر مواد دریافتی را تفکیک و ویتامین ها را جذب کند

    چند ساعتی باید فقط آب خورد و مایعات

    رژیم غذایی فستینگ هم همینه

    یه جورایی

    و سالم بخوره و به اندازه

    با روزه فرقی نداره فقط امروزی شده

    کلا نگاهم عوض شد

    و خدا را هر زمان خواستم دیدم

    هر زمان خواستم بود حتی اگر ندیدم

    و چقدر خوشحالم که رو خودش حساب میکنم و بس

    خدایا تو را دارم تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم

    مرا به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن مرا به سمت بهترینها هدایت کن مرا به سمت آسانی ها و راحتی

    در رسیدن به استقلال مالی و خواسته هایم هدایت کن

    شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    انسیه زمانی مهر گفته:
    مدت عضویت: 694 روز

    سلام سلامتی یرای استاد عزیزم مریم بانوی مهربانم خدارا شاکرم که توانستم دوباره خودم را با این پروژه هم مدار کنم

    استاد عزیزم من قبل از اینکه این فایل را گوش کنم واقعا جریان هدایت من را به سمت خواندن کتاب چگونه فکر خدارا بخوانیم برد تا درک لهتر و کم مقاوم‌ترین نسبت به این فایل داشته باشم

    استاد اگر بخواهم به این سوال پاسخ دهم که آگاهی این فایل چگونه من‌را از مدار فعلیم جدا می‌کند فقط یک کلمه میتوانم بگویم آن‌هم تفکر است من دباره خیلی از امور لازم دارم تحقیق کنم فکر کنم وبادرک ویقین عمل کنم

    من تصمیم گرفتم روزی 50 آیه از قرآن را به زبان فارسی و بدون تعصب بخوانم واز خداوند طلب هدایت کنم استاد عزیزم سپاسگزارم که اینقدر نگاه جامع و بازی به مسائل دارید ودنبال حاشیه نیستید

    خدایا سپاسگزارم که من را هدایت کردی تا باز به مسائل نگاه کنم خدایا من عاشق ابن همه آزادی در نگاه تو هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3342 روز

    بنام خداوند هدایتگر مهربان

    خداوندا هرآنچه دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

    سلام ودرود بر استاد عباس منش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی

    وقتی طبق فرموده استاد، قرآن را بدون تعصبات و پیش‌فرض‌های ذهنی مطالعه کنی و از خداوند هدایت بخواهیم متوجه میشویم که هنگامی که پیامبران خداوند به رسالت مبعوث میشدند،

    توحید و یکتا پرستی، اساس دعوت تمام آنان بوده است و اینکه به مردم بگویند: که تنها خدا را بپرستید، که جز او برای شما نیست.

    این جمله توحیدی، در تمام آیه های قرآن در مورد پیامبران مشترک میباشد:

    عبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَیْرُهُ ۖ تنها خدا را بپرستید،که معبودی جز او برای شما نیست.

    بعنوان مثال:

    سوره اعراف آیه 59

    ما نوح را به سوی قومش فرستادیم، (او به قومش) گفت: تنها خدا را بپرستید،که معبودی جز او برای شما نیست؛ من از عذاب روزی بزرگ بر شما میترسم

    سوره اعراف آیه 65

    و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را فرستادیم، (هود) گفت: ای قوم من، تنها خدا را بپرستید، که ‌معبودی جز او برای شما نیست.

    سورره بقره آیه 21

    ای مردم، صاحب اختیارتان را بپرستید؛ (خدایی) که شما و کسانی که قبل از شما بودند را آفرید، شاید تقوا پیشه کنید.

    و در مقابل توحید و یکتاپرستی، شرک قرار دارد که متضاد توحید و یکتاپرستی است

    وقتی پیامبران الهی، قومشان را به توحید و پرستش خداوند دعوت میکردند، مسلماً هشدار می‌دادند که به خدا شرک نورزید.

    و بازهم مطابق با آیات قرآن و صحبت‌های استاد مهمترین و اساسی‌ترین رکن اصلی قرآن همانا توحید و یکتاپرستی و دوری از شرک میباشد

    اگر من همین را باور کنم و سعی کنم بصورت تکاملی تنها روی خداوند حساب کردن را درون خودم نهادینه کنم و قدرت دادن به دیگران را از وجودم پاک کنم یقیناً سعادت دنیا و آخرت را بدست خواهم آورد

    و اما تصمیم من در خصوص آگاهی‌های این گام این است که شروع کنم و قرآن را از ابتدا بصورت ترجمه فارسی بخوانم و بدنبال آیات توحید و یکتاپرستی و دوری از شرک باشم و در آنها تفکر و تعقل نمایم و از خداوند درخواست و طلب هدایت و راهنمایی میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1768 روز

    به نام خدایی که هر چه دارم از اوست

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته

    سلام دوستان گرامی

    گام پنجم

    خداوند انرژی است که ما و جهان پیرامون ما از آن ساخته شده است.

    قبلنا برای من عراقی ها خیلی انسانهای بد و کافر و بی دین بی خدا و هر چی صفت بد هست.

    و بعدها که بزرگتر شدم متوجه شدم که اونا هم برای وطن شون از دید خودشون میجنگیدن و خیلی از اونا هم این باور و داشتن که تو این جنگ کشته بشن میرن بهشت.

    و داستان داعشی ها که باور داشتن با کشتن چند تا شیعه میرن بهشت

    و این یعنی هر کسی یه جور خدا رو درک کرده

    و واقعا کی میتونه درست یا غلط بودن هر کدام رو تعیین کنه.

    داعشی هدایت میشه ، عراقی و سنی هدایت میشن ،شیعه هدایت میشه و همچنین مسیحی،یهودی،نصارا،زردشتی،بودایی،هندو و……….

    همه هدایت میشن به چی؟

    به هر مسیری که خودشون خواهان اون هستند.و انتخاب میکنن.

    و اون درک من از خدا برام کار میکنه نه درک یکی دیگه از خدا برای من

    و من وقتی میبینم قدرت فقط و فقط از آن خداوند است پس چرا برم به سمت چیزهای کم قدرت و کسایی که همون یک ذره قدرتشون رو هم از خدا گرفتن و این درک شخصی خودم برام کار میکنه دیگه دنبال تقلید نیستم.

    و تصمیم دارم برم و تمام آیه های عذاب رو بخونم و خط قرمزهای خدا رو پیدا کنم

    خدایا کمکم کن تا بهتر و بهتر درکت کنم و بهت اعتماد کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سیده ملیکا مرتضوی گفته:
    مدت عضویت: 740 روز

    بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ 5

    خدایا استاد گفت از تو بخوام …از تو یاری بخوام …که منو هدایت کنی …قربونت برم من …

    ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِیمَ 6

    من رو به سمت راه درست و راست هدایت کن …

    سلام سلام سلام

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم قشنگم که اینقدر خوبی …

    اینقدر زیبا مینویسی …اینقدر زیبا تمرین میدی و اینقدر زیبا اجرا میکنی …

    عاشقتونم …

    و سلام به دوستان عزیزم …

    قبل از اینکه متن صفحه رو بخونم با حرفاس استاد به خودم گفتم واقعا که ملیکا خجالت بکش که یه دور این کتابو نخوندی و تصمیم گرفتم خوندن این کتابو به صورت مستمر شروع کنم …

    وقتی استاد درباره ی مرز ها میگفت تصمیم گرفتم که ایه های عذاب رو پیدا کنم و بهش فکر کنم

    و بعد از خوندن تمرین…آنچنان بدنم سراسر آرامش شد که نگو ….و جوابی که مریم عزیز دل به اون تمرین داده بود ….

    تمرین ؛

    آگاهی های این قسمت چه درسهای سازنده ای درباره شناخت خداوند و شیوه اتصال با این نیرو برای شما داشته و این درس ها منجر به اخذ چه تصمیم / تصمیماتی برای شما شده است؟

    آن تصمیم / تصمیمات را مکتوب کنید.

    حالا که تصمیم خود را مکتوب کرده اید، ایده های خود برای اجرای این تصمیم را لیست کنید.سپس گام به گام این ایده ها را عملی کنید.من تصمیم گرفتم بدون تعصبات قبلی، قرآن را یک بار به زبان فارسی ساده بخوانم تا به یک شناخت نسبی نسبت به کلیت آیات قرآن برسم.

    من تصمیم گرفتم ریشه “عذاب” را در قرآن جستجو کنم و تمام آیات این ریشه را مرور کنم تا اولا: به جای تقلید از دیگران درباره خط قرمزهای خداوند، خودم بدون واسطه آنها را از زبان قرآن بشنوم. ثانیاً: بر خیلی از ترسهای بیهوده ای غلبه کنم که ذهن من درباره عذاب های خداوند برایم درست کرده و به من احساس گناه می دهد؛

    من تصمیم گرفتم به شناخت صحیح خداوند بپردازم، رابطه درونی ام با خداوند را از نو بسازم.

    من تصمیم گرفتم کتاب “چگونه فکر خدا را بخوانیم” را مطالعه کنم تا مفهوم سیستمی بودن خداوند را درک کنم.

    ……….

    قربونت برم مریم عزیزم که کلی از روی دستت تقلب نوشتم …

    راسش وقتی تصمیم آخرت رو خوندم …یادم افتاد به هدایت چندین ماه پیش که باعث شد کتاب چگونه فکر خدا بخوانید رو بخرم …و من یک بار بیشتر نخوندم….

    و این نوشته ات تصمیم منو برای شروع خوندنش مصمم تر کرد ….

    راسش حیفم اومد که حالا که تا اینجای کار اومدم …یه قدمی هم براش بر ندارم …

    پس رفتمو سرچ‌کردم

    کلمه ی عذاب در قرآن و 306 نتیجه آورد…

    10 صفحه بود و من صفحه ی اولش رو یکی یکی برای خودم تحلیل کردم و توی نت گوشیم نوشتم …

    راسش چند ساعتی وقت برد و بعدش گفتم نباید زیاده روی کنمو بزار آروم آروم پیش برم …فعلا صفحه اول رو خوندم ….

    و تصمیم گرفتم هر روز به مدت 10 روز این کارو انجام بدم و بیام بخشی از نتایج تفکر در قرآنم رو اینجا ثبت کنم …

    با عنوان تفکر در قرآن من /10

    امیدوارم شما هم بتونید به خوبی استفاده کنید …البته که اصلا به این کامنت و رد پا اکتفا نکنید چون این با توجه به فرکانس و هدایت قابل درک من هست و مطمئنناااا با شما متفاوت خواهد بود …

    نوشته هان رو در ادامه میزارم …

    فعلا در پناه لله باشید

    “””””””””””””””””””””””‘”””””””””””””””””””””””””””””””””””””

    بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    مرز هایی که خداوند تعیین کرده فقط معتبر اند

    بقیه ی مرز ها خرافی اند …

    پس فقط آنها را پیدا کن و از بند تمام چیز های دیگر رها شو….

    مرز ها و خط قرمز های خدا

    آیات عذاب است

    …….

    306 نتیجه

    …….

    1.

    فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ یَوْمِ الظُّلَّهِ إِنَّهُ کَانَ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿189﴾

    پس او را تکذیب کردند و عذاب روز ابر [آتشبار] آنان را فرو گرفت به راستى آن عذاب روزى هولناک بود (189)

    درباره ی شعیب بود …که اومد پیش قومش و اونا رو دعوت به تقوا و کم فروشی نکردن کردو اونا تکذیب کردن

    فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿179﴾

    از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (179)

     

    وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿180﴾

    و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمى ‏کنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (180)

     

    أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ ﴿181﴾

    پیمانه را تمام دهید و از کم‏فروشان مباشید (181)

     

    وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ﴿182﴾

    و با ترازوى درست بسنجید (182)

     

    وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿183﴾

    و از ارزش اموال مردم مکاهید و در زمین سر به فساد بر مدارید (183)

     

    وَاتَّقُوا الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالْجِبِلَّهَ الْأَوَّلِینَ ﴿184﴾

    و از آن کس که شما و خلق [انبوه] گذشته را آفریده است پروا کنید (184)

    2.

    إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ ﴿10﴾

    کسانى که مردان و زنان مؤمن را آزار کرده و بعد توبه نکرده‏ اند ایشان راست عذاب جهنم و ایشان راست عذاب سوزان (10)

    درباره‌ی بمباران و آتش باران کردن مؤمنان در خندق بود ….

    که حتی گفته شده بود

    وَهُمْ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ ﴿7﴾

    و خود بر آنچه بر [سر] مؤمنان مى ‏آوردند گواه بودند (7)

     

    وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ﴿8﴾

    و بر آنان عیبى نگرفته بودند جز اینکه به خداى ارجمند ستوده ایمان آورده بودند (8)

     

    الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ﴿9﴾

    همان [خدایى] که فرمانروایى آسمانها و زمین از آن اوست و خدا[ست که] بر هر چیزى گواه است (9)

     

    إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ ﴿10﴾

    کسانى که مردان و زنان مؤمن را آزار کرده و بعد توبه نکرده‏ اند ایشان راست عذاب جهنم و ایشان راست عذاب سوزان (10)

     

    إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْکَبِیرُ ﴿11﴾

    کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏ اند براى آنان باغهایى است که از زیر [درختان] آن جویها روان است این است [همان] رستگارى بزرگ (11)

    و در آخر هم میاد راه حل میده برای اینکه جزو اونا نباشیم …اینکه ایمان داشته باشیم و عمل صالح انجام بدیم و حتی قبلش میگه که اگه توبه کنید اوکیه ….

    3.

    مَنْ یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُقِیمٌ ﴿40﴾

    [که] چه کس را عذابى که رسوایش کند خواهد آمد و عذابى پایدار بر او نازل مى ‏شود

    داره درباره‌ی کسانی میگه به خدا ایمان ندارند که حتی ایه قبلش میگه ؛

    قُلْ یَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنِّی عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿39﴾

    بگو اى قوم من شما بر حسب امکانات خود عمل کنید من [نیز] عمل مى ‏کنم‏پس به زودى خواهید دانست

    اینجا درک میکنم که همش …همه ی توحیدی که داره دربارش صحبت میشه …عمل به اون توحیدی هست ‌..

    عمل تو چیه ؟ مهم نیست فکرت چیه …مهم اینکه باورت چیه که باعث اون عمل میشه ….

    داره درباره ی کسانی میگه که دیگران رو برای خودشون گنده کردن ….

    که خدا میگه ؛

    یْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿36﴾

    آیا خدا کفایت‏ کننده بنده‏ اش نیست و [کافران] تو را از آنها که غیر اویند مى‏ ترسانند و هر که را خدا گمراه گرداند برایش راهبرى نیست (36)

     

    وَمَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أَلَیْسَ اللَّهُ بِعَزِیزٍ ذِی انْتِقَامٍ ﴿37﴾

    و هر که را خدا هدایت کند گمراه‏ کننده‏ اى ندارد مگر خدا نیست که نیرومند کیفرخواه است

    ……

    من قربونت برم اخههههه ….عشق منییی

    4و5و6

    أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ ﴿26﴾

    که جز خدا را نپرستید زیرا من از عذاب روزى سهمگین بر شما بیمناکم

    و

    فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُقِیمٌ ﴿39﴾

    به زودى خواهید دانست چه کسى را عذابى خوارکننده درمى ‏رسد و بر او عذابى پایدار فرود مى ‏آید (39)

    و

    قِیلَ یَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَکَاتٍ عَلَیْکَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿48﴾

    گفته شد اى نوح با درودى از ما و برکتهایى بر تو و بر گروههایى که با تواند فرود آى و گروههایى هستند که به زودى برخوردارشان مى ‏کنیم سپس از جانب ما عذابى دردناک به آنان مى ‏رسد (

    داره درباره ی داستان حضرت نوح میگه ….

    روایتی معروف و پر از پند

    ایه اول قبل از درخواست نوح برای پسرش بود …

    و مال وقتی بود که هنوزز عذاب نیومده بود ….

    از آیات قبلش … میفهمم که قوم نوح اونو انکار کردن و گفتن تو یکی مثل مایی و فرقی با ما نداری که میای میگی عذاب میاد و بعد نوح میگه خدا بهترین یاوری و من چیزی ازتون نمیخوام و غیب گو هم نیستمو گنجینه ای از خدا هم ندارم و خدا از دل همه باخبر تره و در غیر این صورت من ستمگر خواهم بود …

    اونام میگن اره بابا تو داری با من جنگ میکنی خبر نداری …اگه راست میگی که خب اون عذاب واقعیه که خب بزار بیاد دیگه ….بزار ببینیم …

    و نوح میگه

    قَالَ إِنَّمَا یَأْتِیکُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ

    من معجزه نمیکنم که خدا با توجه به قوانینش قطعا اون عذاب رو میرسونه …

    و بعد میگه که

    وَلَا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کَانَ اللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ هُوَ رَبُّکُمْ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿34﴾

    و اگر بخواهم شما را اندرز دهم در صورتى که خدا بخواهد شما را بیراه گذارد اندرز من شما را سودى نمى ‏بخشد او پروردگار شماست و به سوى او باز گردانیده مى ‏شوید

    یه همچنین جوری که آقا من اگه بخوام بهتون اندرز بدم آخرش نمیتونم شمارو تغییر بدم و در آخر هم حساب کتاب شما با خداست و میرین پیش خدا ….

    بعدش ..میگه

    أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ فَعَلَیَّ إِجْرَامِی وَأَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ ﴿35﴾

    یا [در باره قرآن] مى‏ گویند آن را بربافته است بگو اگر آن را به دروغ سر هم کرده‏ ام گناه من بر عهده خود من است و[لى] من از جرمى که به من نسبت مى‏ دهید برکنارم

    یا حالا میگین کتابو از خودت درآوردی و اینا …و دروغ میگم که اگه اینطور باشه گناهم برگردن خودمه…

    اما اونا ایمان نمیارند و خدا میگه ناراحت نباش کشتی بساز …و درباره ی اونا هم که ستم کردن با من سخن نگو چون اونا غرق میشن ….

    و اونا هر بار میان و مسخره می‌کنند و میرن …که ایه ی دوم گفته میشه …

    بعد که آب از تنور میاد و نوح و اینا نجات پیدا می‌کنند…

    نوح میگه که اون پسرم بود و خدا میگه نبود از نادان ها نباش …

     وَنَادَى نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی وَإِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْکَمُ الْحَاکِمِینَ ﴿45﴾

    و نوح پروردگار خود را آواز داد و گفت پروردگارا پسرم از کسان من است و قطعا وعده تو راست است و تو بهترین داورانى (45)

     

    قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ ﴿46﴾

    فرمود اى نوح او در حقیقت از کسان تو نیست او [داراى] کردارى ناشایسته است پس چیزى را که بدان علم ندارى از من مخواه من به تو اندرز مى‏ دهم که مبادا از نادانان باشى

    قَالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِی وَتَرْحَمْنِی أَکُنْ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿47﴾

    گفت پروردگارا من به تو پناه مى برم که از تو چیزى بخواهم که بدان علم ندارم و اگر مرا نیامرزى و به من رحم نکنى از زیانکاران باشم (47)

     

    قِیلَ یَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَکَاتٍ عَلَیْکَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿48﴾

    گفته شد اى نوح با درودى از ما و برکتهایى بر تو و بر گروههایى که با تواند فرود آى و گروههایى هستند که به زودى برخوردارشان مى ‏کنیم سپس از جانب ما عذابى دردناک به آنان مى ‏رسد (48)

    …..

    ……………….

    7.

    سوره ی مائده !

    اولین ایه عذابش بعد از کشتن هابیل توسط قابیل بود …یه جورایی حس میکنم …بیدار شدن اون حس حسد و نفسانی که در آخر منجر به این کار نفسانی بد قابیل شد میتونه مرز باشه ….که این همون مقایسه کردن خودمون با دیگران هست …

    و یا حتی کشن یا آسیب به عمد که این رو قصاص میگن …..

     أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿32﴾

    از این روى بر فرزندان اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس کسى را جز به قصاص قتل یا [به کیفر] فسادى در زمین بکشد چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد و هر کس کسى را زنده بدارد چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است و قطعا پیامبران ما دلایل آشکار براى آنان آوردند [با این همه] پس از آن بسیارى از ایشان در زمین زیاده‏ روى مى کنند (32)

     

    إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿33﴾

    سزاى کسانى که با [دوستداران] خدا و پیامبر او مى ‏جنگند و در زمین به فساد مى ‏کوشند جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت‏ یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند این رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت (33)

     

    إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿34﴾

    مگر کسانى که پیش از آنکه بر ایشان دست‏ یابید توبه کرده باشند پس بدانید که خدا آمرزنده مهربان است (34)

     

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿35﴾

    اى کسانى که ایمان آورده‏ اید از خدا پروا کنید و به او [توسل و] تقرب جویید و در راهش جهاد کنید باشد که رستگار شوید (35)

    و حتی کسانی که سر جنگ با خدا و پیامبر دارند و حتی راه حلش رو هم میگه که توبه کنند و کسانی که ایمان آوردند

    تقوا پیشه کنند و به خدا نزدیک شوند و جهاد کنند تا رستگار شودند ….

    (جهاد یعنی چی؟)

    .

    .

    8.

     

    وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَهُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءً بِمَا کَسَبَا نَکَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿38﴾

    و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه کرده‏ اند دستشان را به عنوان کیفرى از جانب خدا ببرید و خداوند توانا و حکیم است (38)

     

    فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿39﴾

    پس هر که بعد از ستم‏ کردنش توبه کند و به صلاح آید خدا توبه او را مى ‏پذیرد که خدا آمرزنده مهربان است (39)

     

    أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿40﴾

    مگر ندانسته‏ اى که فرمانروایى آسمانها و زمین از آن خداست هر که را بخواهد عذاب مى ‏کند و هر که را بخواهد مى ‏بخشد و خدا بر هر چیزى تواناست (40)

    درباره ی دزدی میگه ولی بعدش میگه که اگه توبه کنید اشکال نداره ….

    و میگه خدا بر اساس قوانینش عذاب میکنه و بر اساس قوانینش میبخشه و خدا بر هر چیزی تواناست …

    یکی از قوانین دور شدن از خط قرمز ها حتی اگه یه بار ردشون کردی توبه هست که خدا گفته بر اساس این قانون میبخشه …

    تفکر در قرآن من 1/10

    ادامه دارد …..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    خدیجه غلام زاده گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    به نام خدایی که هرانچه که دارم از آن اوست.

    سلام به استادان عزیز و همه اعضا این خانواده ی صمیمی

    مصاحبه با استاد قسمت پنجم :

    این فایل تلنگر عجیبی برام داشت و بارها و بارها دیدمش و امروز بین  خودم و خدای خودم متعهد شدم از همین امروز روزی یک صفحه قران رو بخونم و از خدا خواستم بهم بگه از کجا شروع کنم و کمک کنه که قران رو بفهمم و درکش کنم و ادامه بدم.

    اون قسمت فایل که استاد گفتن اون عده ای که به حق بودن این کتاب باور دارن ولی نمیرن بخونن اصلا حرفی باهاشون ندارم و اونا ول معطل اند واقعا بهم برخورد.

    من قبلا چند بار اقدام کردم برای خوندن قران ولی ارتباط برقرار نمیکردم و روند من خیلی کند بود و ادامه نمیدادم. توی ذهن من یکم سخته چون زبانه عربیه  و تعداد ایات زیاده.

    ولی منطقی کردم برا خودم. گفتم نوشتن سپاسگذاری هم واست سخت بود اولش ولی ادامه دادی و ادامه دادی که شد مایه ارامشت توی خیلی از روزها و شب ها.

    و از خداوند می خوام  بهم کمک کنه که در کنار این پروژه بتونم قرانم بخونم.

    در مورد باوره به خداوند چون میدونم افکار و دیدگاه های ادم تغییر میکنه اونچه من تا این لحظه درک کردم:

    خداوند یک اگاهی برتر و یک انرژی هست که کل کیهان و جهان و کهکشان ها از اون ساخته شده و منشا گرفته. بدون احساس و ویژگی های انسانیه و اونطور که ما باورش کنیم توی زندگی مون متجلی میشه.

    من این جای فایل با خودم فکر کردم که من خدا رو چطوری باور کردم‌!! دیدم اصلا تا قبل استاد باورم از خداوند اشتباه بود و با این  جمله (خداوند یک سیستمه و قوانین خودشو داره) کلا مقاومت داشتم. کلی سوال داشتم ولی توی مدرسه یاد گرفتم در ذات خداوند تجسس نکنم که گمراه نشم.

    تا اینکه با استاد اشنا شدیم حالا میتونم درک کنم خدایی که همزمانی ها رو برام رقم میزنه. همون انرژی که از فکر و نیت و نیاز های ما اگاهه و از هزار و یک طریق ما رو هدایت می کنه.

    من میتونم بگم هدایتگر بودن خداوند رو باور کردم چون تا مساله یا چالش یا سوالی پیش میاد ناخداگاه به خودم میگم گفته میشه هدایت می شیم.

    پس باید ادامه بدیم به مسیر تغییر و کارکردن روی خودمون تا باور رزاقیت و وهابیت روهم زندگی کنیم و بعد باور کنیم مث حضرت سلیمان و بعد میبینم توی زندگی مون خدا برامون همون طور متجلی میشه.

    در مورد مسایل دینی باید با تفکر بهش برسیم نه با تقلید کردن از دیگران.

    همون طور که توی قران هم امده بارها گفته شده برای کسانی که تعقل می کنند و تفکر می کنند.

    و استاد جان اونجای فایل که گفتید اگه توی بعضی مسایل دوست ندارید منو الگو قرار ندهید.

    با خودم گفتم چه الگویی بهتر از شما استاد عزیز که در تمام حوزه ها چه سلامتی. چه روابط. چه مالی عالی هستید و چه الگویی بهتر از شما که دارید بهشت را در همین جهان مادی تجربه می کنید.

    نه دیدم و نه شنیدم کسی مثل شما زندگی کند.

    و به انچه در قران امده عمل کند. هر چی بیشتر با شما در این مسیر خودشناسی و تغییر ادامه میدهم بیشتر به این نتیجه می رسم تمام تصمیمات ریز و درشت شما،دوره های اموزشی شما، دیدگاه های مختلف شما در هر حوزه و حتی نوع نگاهتان به زندگی همه وهمه برگرفته از قران است.

    و خداروصدهزار مرتبه شکر برای توفیق شاگردی چنین استادی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: