مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 84 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-05 06:59:552025-01-07 05:28:28مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام رب…. دوستان خوبم سلام….. خدایا شکرت امروز در مورد نماز سوال برام پیش اومده بود .راستش چند روز بود نماز نمیخوندم چون هیچ ارامشی به من نمیداد فقط از اینکه دیر بخونم استرس میگرفتم واز خدا خواستم هدایتم کنه وگفتم به توبه پذیر بودن خدا ایمان دارم ووقتی به شناخت خدا رسیدم اگه لازم بود دوباره نماز میخونم وتوبه میکنم والان به این فایل هدایت شدم وبه ارامشی وصف نشدنی رسیدم خدایا شکرت داشتم از عذاب وجدان میمردم.
سلام
هر چه بیشتر کار کنم بهتر قوانین رادرک می کنم مثل اصل رهایی و …
همه چیز عالی است و همه حرفها عالی است و برایم من در مورد سر بریدن گوسفند برایم جالب بود
مسائل دینی به نظر من شخصی است و اینکه هر کسی دریافتی که از قران از دین داره عمل می کنه و نمیشه بی فکر هر کسی هر کاری می کند من هم این طور باشم اگر نمی خوام فکر کنم و می خوام ادامه دهنده قبلیها باشم که هیچ و اگر می خواهم بفهمم و با درک خودم عمل کنم که باید خوب فکر کنم و آموزشهایی که لازم است را ببینم و دینی که فهمیدم را عمل کنم . دقیقا من حرف استاد را کاملا می پذیرم به چیزی که می رسم آن قدر عمل میکنم یعنی اصلا این طور است مگر اینهمه آدم مذهبی نمی بینیم اصلا نمی دانند که چی می گویند و چرا بایداین طور باشند فقط چون قبلیها این طور بودند پس اینها هم هستند.
چقدر عالی است استاد همیشه به هدف به اصل قضیه به کل هر چیز توجه دارند .
در مورد مسائل دینی همان کلمه من یکتاپرستم کل قضیه را برای من مشخص می کند .
در پناه خدای قائم
سلام استاد جان،خسته نباشید و خداقوت،من قصد دارم از امروز از صفحات سایت شما تو یه دفتر بنویسم و بخونمشون،امیدوارم راضی باشین،اگه ناراضی هستین لطفا اعلام کنین که من اینکارو نکنم،در ضمن محصولات شما تو چند تا کانال رایگان گذاشته شده،لطفا پیگیری کنین،درسته شما به این چندرغاز پولای ما نیاز ندارین،ولی وقتی راضی نیستین و کسی بدون خرید داره استفاده میکنه،اینم میشه یه نوع دزدی،دزدی کردن که شاخ و دم نداره که،شاید طرف به پول و پله ای برسه اما قیمتش فروختن شرافتشه،بهر حال سرتونو بدرد آوردم،معذرت،در پناه خدا و مولا جانم علی
باعرض سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز🌷🌷🌷
بنده چند روزی هست که به طور جدی مطالب سایت زیبای شما را در حال پیگیری و استفاده هستم و از این بابت خدا را شاکرم که مرا به این مرحله از آشنایی با شما رسانیده.
ابتدای آشنایی خود را با فایل های مصاحبه با شما آغاز کردم که بسیار بسیار مطالب مفید و ارزشمندی در آن ذکر شده که همچون چراغی میتواند روشنگر مسیر هر تحول خواهی باشد.
در قسمت ششم (و هم در فایل صوتی ضمیمه شده در کانال)شما بحث مطالعه کتاب قرآن و مطالعه بدون داشتن هر پیش فرضی مطرح نمودید و همانطور که در مصاحبه فرمودید در طی سالیان دراز حتی یک “واو” از قرآن کم و یا زیاد نشده است.
سوالی که از محضر جنابعالی داشتم این است که قطعا استادی چون شما قبل از باور 100درصد کتاب آسمانی به اصالت و تحریف ناپذیر بودن آن اطمینان حاصل کرده اید.اگر برای شما امکان پذیر است کمی در مورد مسیری که به یقین تحریف ناپذیر بودن کتاب آسمانی رسیده اید بنده را راهنمایی فرمایید.
باتشکر فراوان🌹🌹🌹
نمیدونم سید این کامنت و میخونی یا نه. من پدر یه فرد بسیار مذهبی و شیعه هست. من به طرز عجیبی چند وقت قبل بدون اینکه اصلا نظرت رو در مورد دین بدانم. همین حرفها رو تازه با جزییات بیشتر به پدر میزدم. گفتم مگر امکان دارد تو باور داشته باشی، پیامبر خاتم انبیا هست بعد بگی حضرت علی جانشین هست؟ به میگفت برو دهنت و اب بکش بچه میری دوزخ یه بلایی سرت میاد. من قران رو همین مدلی ترجمه تحت الفظی بدون پرانتز میخوندم چون پرانتز ها به جهت گیری نوشته شده. شیعه ها به جهت خودشان و سنی ها به جهت خودشان. بعد جفتشان میگن پیامبر اخرین فرستاده خدا. حرف من این بود اگر اخرین فرستاده خدا هست. پس جانشین نمیخواد که، تو قران هم نگفته جانشین گفتم یک جا اسم بیار که علی را گفته یا سنی ها گفتم اسم بیار که خلیفه هاتون. اقا بابا ما گفت بریم حرم فلان پیش اخوند فلان، اخوند گفت در کتاب فلانی یادمم نیست گفته این ایه وقتی حضرت علی انگشتر داد نازل شده فلان اینه برای اوللامر هست یعنی جانشین، من چند بار تمام این ایه ها رو خوندم بالا پایین چپ راست اصلا موضوع یه چی دیگه ربط دادن به جانشینی.من حضرت علی و قبول دارم چون کتاب خدا گفته دوستان من و تو راهشون باش قبول کن. اصلا اسلام یعنی مسلمان شیعه و سنی و هزارتا فرقه دیگه ندارد. یک کتاب وسلام همه چی روشن گفته شده. پیامبر گفته من معجزه ام کتابم نگفته معجزه من کتابم هست با سه هزار پیوست تفسیری و تاریخ اسلام که، خلاصه من توسط اصل کتاب خدا هدایت شدم، و تمام موارد حجاب نمیدونم نماز و نمیدونم فلان به روشنی بیان شده و با کمی تفکر، به خدا تفکر بچه دوساله میشه اسلام اورد و لذت بردددد از زندگی. پیچیده کردن مکتب و دکان و بگیر ببند.
به خدا من طبق گفته های قران از اول مسلمان شدم، هر روز خدا بهم لطف کرده، هر روز نعمت بیشتر ، هر روز دوستانش و بهم نشون میده، هر روز حقیقتی که بهم نشون داده قوی ترم میکنه، جالب اون زمان که تو فاز اینکه یه چیز جدید کشف کردم انقدر دوست داشتم این اگهی انتشار بدم توسط همه کافر خطاب شدم، و جالب همه اونا که به من میگفتن کافر یکبار بکبار قران فارسی نخواندن و تفکر نکردن. عربی میخونن تو مسجد برای ثواب برن بهشت. بعد همه شون میگن کتاب معلم داره ما بلد نیستیم بریم حوزه علمیه قم. حوزه میری از کتاب قران برات دلیل نمیاره یه کتاب پیوست که ۲۰۰ سال بعد پیامبر یکی جمع کرده نوشته میگن چون این گفته منظور خداوند فلان است. بعد کتاب خدا رو میخونی میبینی منظور خدا یه چی دیگه به خدا قسم، یعنی کسی که این کتاب و وحی کردن انقدر درباره همه چی روشن گفته نمیدونم درباره حضرت ابراهیم درباره نمیدونم داستان اقوام درباره قرارداد درباره فلان بعد درباره برخی مسایل خدا منتظر بوده یه فردی ۲۰۰ سال بعد فوت پیامبر بیاد نظر بده. کتاب قران باید خودش و خوند و درباره هر مسله ای همون قدر که در قران بحث شده ما هم اهمیت بدیم، نمونه حجاب در کل قران کلا سه ایه در مورد حجاب هست اونم روشن مشخصه چی گفته و چه توصیه ای کرده و چه حکمی داره، بعد شبکه قران داریم ۹۰ درصد صحبت اش در مورد حجاب، خدا بلد نبوده در مورده حجاب بیاد ۹۰ درصد قران و صحبت کنه، این همه در مورد اقتصاد و ربا و فلان گفته اونها در مساجد در تلویزیون نمیدونم چرا برنامه نمیرن. خلاصه یه قسمتی از زندگی من شد اثبات این موضوع که بعد یه قسمت قران خدا گفت چه کار به بقیه داری تو از انچه بهت گفته شده لذت ببره و خدا هر کسی را بخواهد هدایت میکند. من فهمیدم که عقیده مو نباید به کسی بگم و از زندگی خودم لذت ببرم، هر کسی و خدا بخواد هر مدلی هدایت میکنه به من ربط نداره برای چیزی بجنگم. الان خیلی برام جالب بود شما اولین نفری هستی که دیدم قران قبول داره اونم اون چیزهای که من درک کردم رسیده بهش. چون بعضی ها کلا قبول نداشتن بعضی ها هم قبول داشتن متاسفانه فقط عربی برای ثواب خوندن. و فاز شون از دین کلا با فازی که خدا تو کتاب گفته فرق داره، کلا دوست دارن تو قالبی که یک فرقه براشون درست کردن باشن و از اینکه چون یک جماعتی این راه رفته و درسته اینها هم فکر میکنن درستن. بدون هیچ منطقی و با هر دلیل و توجیحی تمام منطق ها قران خودشون باطل میکنن. اگر کتاب خداس منتهی علیه اسلام پس اون پیوست ها چندین هزار میلیون صحفهای که چندین سال بعد فوت پیامبر به قران چسباندن چیه؟ اگر به فرض پیوست ها و اون خطبه ها و تاریخ اسلام تاریخ فلان تفسیر فلان ایته الله در سال ها قبل مورد تایید است خوب اوکی این کاملا نقض کتاب اصلی هست. بلاخره کدوم و قبول دارن من که نفهمیدم. و در نهایت راه خودمو طبق قران رفتم که گفت بیخیال بابا، تو کار هدایت خدا خودش انجام میده. هرکسی هر حرفی و متوجه نمیشه
سه حسی گفت این تیکه هم به کامنت قبل اضافه کنم.
در مورد حضرت علی صحبت کردم. در انتها اضافه کنم، از نظر من به بقیه کاری ندارم و بیاحترامی به عقیده هیچ کسی ندارم.
به یقن خودم حضرت علی هم همین دیدگاهی که سید عباسمنش در مورد قران دارد و داشته. همین دیدگاهی که من در مورد قران بدست اوردم داشته. و در زمان خودش ثروتمند بوده دانا بوده حکیم بوده. اصلا خداوند و انسان با تفکر بدست میاره، انگار انگار تو وصل میشی به خدا و همیشه خدا یه چیزهای جدیدی بهت میکه که در هیچ کتابی دیده نمیشه، و بقیه فکر میکنن تو وای چه قدر خارق العاده ای، چون خودشون ارتباط با انرژی اصلی در جهان که ما اسم و میزاریم خدا ندارند. فکر میکنن این نفر مقدس هست، و حضرت علی هم راه هم بعد سالها دوست دارنش او را مقدس کردند. در حالی که دعاهای که از حضرت علی مانده کاملا نشان میده ایشون یک فرد عادی بوده که به وسیله منبع اصلی همون خدا هدایت شده.
ولی انسانهای بدون تفکر و بدون نگرش همیشه از یکسری انسانها بت میسازن
و با بتها زندگی کردن را دوست دارند.
به نظر من خداوند همیشه در طول تاریخ این دوستانش را که هدایت کرده وسیلهای قرار میده برای هدایت بقیه و این رسالت و میندازه گردنش، بعدها و سالها بعدم همین خواهد بود و این ادامه دارد …
و هرچه حقایق این دنیا و جهان و حقایق خدا را به انسانها نشان دهی غیر مستقیم که عقل شان روشن بشود
انگار جهان هم به شما بیشتر پاداش میدهد و بزرگتر میشوی
خدا روشکر
و بسیار سپاس گذارم خداوند را که من رو تغییر داد
حس من رو مثبت کرد
و خودش خدا به من از هر طریقی داره نشان میدهد
ارزوی بهترین دارم برات سید عزیز
به نام خداوند زیبا
با سلام به استاد بزرگوار
چند نکته تو این فایل برام خیلی جالب بود
۱-پامونو از روی ترمز برداریم تا نتیجه های خوبی بگیریم و هدایت بشیم🥰🥰🥰
۲-خدارو باید باور کنیم تا به هدفمون نزدیک بشیم😍😍😍
۳-در مسیر لذت ببریم 🌹🌹🌹
اینو یادم نره بگم در مورد نمازوروزه چه جواب کامل وجامع فرمودین 🥰🥰🥰
استاد خیلی فوق العاده هستین🙏
سلام ملیکای عزیز واقعا از بابت حرفها ی قشنگت ممنونم خیلی حس قشنگی بهم داد انگار خدا از طریق این حرفها باهم حرف زد خیلی به دلم نشست از خدا راهنمایی خواستم و حرفهای زیبای تو را سرراهم قرار داد از خدا ممنونم بخاطر خودش به خاطر وجود بنده های خوبی مثل تو بخاطر این سایت بخاطر استاد و مریم زیبا دلش امیدوارم هرجا که هستی همیشه شاد باشی که به قول خودت راه رسیدن به خواستهاست
سلام استاد عزیز
چقدر سوال اول سوال خوبی بود و نیاز داشتم باز هم بشنوم. اینکه نیازی نیست شغلم رو عوض کنم تا درآمدم بیشتر بشه فقط باید رو خودم کار کنم و یواش یواش از اونجایی که هستم شروع میکنم به رشد کردن…
ولی یکم گیجم دقیقا عشق من چیه علاقه من چیه که اون در اصل شغل من میتونه باشه…
گفته باشم برای من کلمه عشق خیلی مقدس هست و عشق خداست شاید برای همینه هنوز نتونستم و نمیخوام عشق دیگه ایی داشته باشم و جالب شاید باشه که من این عشق یک روزی سرسجاده و در حال عبادت و نماز بدست آوردم. البته دقیق یادم نیست نمازم چه شکلی شد چند رکعت بود چی گفتم و چطور ختم شد. فقط میدونم زمانی که خواسته شدیدی برای ارتباط با خدا داشتم و خواستم از تمام وجود نماز بخونم نه اجبار و تکلیف اصلا عادت نبود، یک کشش یک تپش قلب و یک جریان بود در تمام وجود من. تمام کلمات رو با سلول هام درک میکردم وگفتن هر الله اکبر عظمتی رو جلوی چشمان و دل من می آورد که آرامشی توام با ترس در وجودم داشت. یکجور ترس خاص. شاید همون ترسی که در قران میگه از خدا بترسید. ولی در واقع وحشت و ترسی که ما میشناسیم نبود. ترسی از یک عالمه بهت زدگی و حیرت…نمیدونم حس عجیبی بود که انگار فقط از آگاهی سرشار شدم و برای دقایقی عمیقا سیم وصل شد و دیگه وقتی بهوش اومدم چیزی یادم نبود جز نور…………. حالا منی که خودم به حس عجیب اینجوری نماز خوندن رسیدم برام حرف بقه و نظر بقیه مهم نبود. الانم دوست دارم دوباره این عشق و آگاهی ناب رو ر اون لحظه ارتباط با خدا تجربه کنم. از روی فرش به عرش رفتن رو رو بارها بارها تجربه کنم. نه از روی تکلیف و عادت ارتباط برقرار کنم یا به اصطلاح نماز بخونم بلکه مثل اون زمان ناخودآگاه دلم پر بکشه و خودمو ر با طهارت و پاکیزگی آماده کنم برای ارتباط با خدا و در محضرش با خضوع خاص و عشقی ناب حاضر کنم. حالا میخواد بی رکعت باشه یا همش در سجود باشه یا ایستاده باشه یا خوابیده…نمیدونم فقط اصل نماز به سبک خودم ولی به عشق الله یکتا باشه به عشق رب العالمین پروردگار جهانیان باشه….
نمیدونم جی شد فقط میخواستم از کار و درآمد و اون بخش مصاحبه بگم رفتم تو یاد خاطرات و موضوع حل نشده نماز برای خیلی از ماها…حل نشده چون کلمه نماز اینجوری در ذهن ما ساخته شده یعنی رکعت هایی که در زمان هایی خوانده میشه و آداب خاص داره…هر چند بنظرم این آداب هم الفبای اول درک چطور نماز خوندن به سبک خودمون هست. چون من از این الفبای دیکته شده به سبکی رسیدم در ذهنم که هرچند هنوز مقاومت هایی دارم انگار. اینکه واجبه…اینکه میگن اون دنیا میپرسن…البته موضوع گناه حل شده ظاهرا ولی در ناخودآگاهم انگار میگه نه دیدی نخوندی بد شد. حالا نماز بخون ضرر نداره حداقل گناه نکردی یا تکلیفت رو انجام دادی. اما باز یک واگویه ایی در ذهنم میگه خوبه نظم داشته باش اما این نظم نیاد تو رو به دردسر بندازه یا تبدیل به عادت بشه پس این حرفها وگناه و تکلیف چیه…خلاصه انگار تجربه اش کردم یکبار اما بخاطر درخواست از ته دل من و نیاز شدید من در اون زمان بود ولی الان باید بیشتر اون لحظه نابم رو درک کنم…
به هرحال از شما دوستای که سوالات قشنگ میپرسید و مصاحبه کردین ممنونم و از شما استاد عزیز متشکرم از اینکه در این مورد جبهه خاصی رو مشخص نکردین و پایبند به اصل هستین و ایجاد انگیزه و جرقه ایی برای فکر کردن هستین حتی نحوه پاسخگویی تون…عالی بود استاد.
سلام خدمت استاد و دوستان قشنگم
واقعا هرفایل استاد خودش یه دوره زندگی سازه.
خیلی درمورد نماز و قرآن سوال داشتم خداروشکر این فایل جواب همه ی سوالام بود
خداروشکر