مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 86

1113 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هانیه قنبریان گفته:
    مدت عضویت: 736 روز

    سلام ب استاد نازنینم و مریم بانوی عزیز والگوی بینظیرم

    امشب از طریق بهونه ی های هینا خداخواست بیدارم کنه ک بیام و این گام روگوش بدم و من پراشک شوق شدم

    مطمئنم ک هرثانیه درحال هدایت منه وبیشتراز خودم میخواد ک طعم واقعی آرامش ولذت روبچشم توی این دنیاش هزاران بار شکرت.

    حس کردم خداخواست بهم بگه شروع کن یبار دیگه قرآن روبخون

    و تازگی شروع کردم ب مدیتیشن کردن و توی مدیتشن شکرگزاری کردن حس میکنم اینطوری قشنگتر میتونم عبادتش کنم.

    الهی عاقبت هممون بخیر و ختم ب سعادت بشه

    ممنونم ازتون استاد نازنین ک دیدگاهتونو بدون چشم داشت ب اشتراک میزارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    حسین عبادی گفته:
    مدت عضویت: 1834 روز

    بنام خداونده بخشنده ومهربانم….

    إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ ۚ وَلَا تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا(نسا105)

    ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم؛ تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنی؛ و از کسانی مباش که از خائنان حمایت نمایی!

    سلام به استاد عباسمنش و مریم بانو قشنگ قلب….

    سلام به بچه های پاک این منزل…

    الهی….

    وقتی تو با منی هیچ غمی نیست…

    وقتی تو در منی هیچ منی نیست…

    وقتی تو بر منی هیچ کمی نیست….

    پس انگونه در برم گیر که تنها اراده تو جاری باش و بس….

    خدایا صد هزار بار شکرتتتتت….

    بینهایت شکرت رب نازنینیم….

    اونرو داشتم با مینا خانوم فایل گوش میدادم یه حرف قشنگی بهم زد گفت حسین من خیلی خدا رو دوست دارم…

    و خیلی سپاسگزارشم ولی نه اونطوری که تو و ادمهای دیگه باهاش ارتباط دارن…

    من مثل خودم با خدا ارتباط دارم کار کسی دیگه ایم ندارم…و بنهایت ازش سپاس گزارم و همیشه کنارم بوده و هستتتتت….

    اینقدر نگاهش کردم و تویه دلم تحسینش کردم که نگو نپرسسس…

    واقعااا متوجه شدم که ارتباط با خدا از یه مسیر نیست چون کسی از دل کسی خبر نداره نمیشه قضاوت کنیم ولی ما نشستیم و ….قضاوت میکنیم با افکاری که از پشت عینک داریم مبینیم…

    خدایا شکرت برای این فایل بینظیر و پر از عشققق…

    چقدر قشنگ شد شروع قران خونیه من که الان سوره 248 بقره هستم به لطف رب و با اگاهیاا این فایل میتونم تمرکز بیشتری بزرام و با تمرکز بالاتر بخونم و گوش بدم به کلام فرمانرو…بوسسسسسسسسسسسسسسس دوستت دارم رفیق و قرمانروی قشنگم

    خدایا شکرت بینهایت شکر برای این فایل بینظیر و پر از عشققق و نعمت و اگاهی الهی شکرت رب نازنینیم…

    استاد دوستت دارم مریم بانو دوستت دارم ممنونم ازت مریم قشنگ قلب خودمونننن در پناه رب باشید….برای تما این قشنگیهاااا ازتون ممنونم بینهایت دوستتون دارمممممممممم

    در پناه جان جانان رب العاالمین شاد سلامت و ثروتمند باشید…

    با عشق حسین عبادی بنده خو بخدا……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    مهدی جعفری گفته:
    مدت عضویت: 858 روز

    سلام وقت همه بخیر خوشی

    درباره نماز خواندن وارتباط باخدا من خودم نماز میخونم ولی ارتباط باخدا یه وقتهایی برام پیش میاد که خداوند و درک میکنم وبخشندگی ومهربانیش میبینم توی این دنیا وحالم خیلی خوب میشه وبعضی وقتا نشستم وخواب هستم و خیلی

    آرامش داره من قبلاً با خدای خودم درجنگ بودم و همه مشکلات مینالیدم ولی الان باهاش دوست شدم ودرکش کردم و بزرگی ومهربانیشم به من نشون داده

    توملکت ایران که من گشتم ودیدم ازقبلا از الان دیدم مردم خیلی معتقد هستند وادمها سیاسی و برای منافع خودشون سواستفاده کردن ولی الان خیلی دارن هوشیار میشن من کلا تلویزیون کنار گذاشتم به خاطر همین بود درباره همین قند استاد گفتن من پدرم خودش اینو شنیده بود گفتن قند حرامه ومشکل داره برای دین وچندوقت بعدش گفتن بزنی توچای حلال میشه می‌دونی چه فاجعه ای هست که مردم بازیچه کردن من الان چند ساله دیگه هیچ کسیو قبول ندارم فقط خودم دربارش اطلا علت جمع میکنم و میبینم ومیسنجم حرفها شما استاد برای همه نیست فقط کسی که میخواد آگاه بشه وپیشرفت کنه

    تشکر از استا دمهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1828 روز

    به نام خالق چاره ساز سلام.

    آگاهی های این قسمت چه درسهای سازنده ای درباره شناخت خداوند و شیوه اتصال با این نیرو برای شما داشته و این درس ها منجر به اخذ چه تصمیم / تصمیماتی برای شما شده است؟

    دفعه پیش که این مصاحبه رو گوش کردم برام سوال بود که صلاه یعنی چی؟ چرا باید چادر سرکشم موقع نماز ؟ مگه خدا همیشه با من نیست؟ پس برای چی باید موقع نماز یه پوشش خاص داشته باشم ؟ بهم می.گفتن برای احترام یعنی در بقیه حالت ها که نماز نمی‌خواندن به خدا احترام نمیزاشتم؟ کلا که بدجور ذهنم درگیر بود و از طرفی بابت نخوانده احساس ترس و عذاب وجدان داشتم تا استاد با تلنگر شما در این فایل رفتم سرچ موضوعی راجب صلاه و رکوع و سجده کردم با همین جامع تفاسیری که شما گفتید و دیدم اصلا نماز اون طور که بهم گفتن نیست و به این معنایی که میگند هم نیست باعث شد تصمیم بگیرم اون طور که راحتم باربم در ارتباط باشم و از دیگران تقلید نکنم البته که خانواده پذیرا نبود اول اما خدا جونم خودش کارها رو درست کرد الان تو خونه کسی کاری به نماز من نداره و به نظرم در این زمینه احترام می‌گذارند و خودش خداجونم می‌دونه چقدر زندگیم با همین یک تصمیم راحت تر شده چقدر آرامش بیشتری دارم و خودم رو نزدیک تر بهش می‌بینم. اما این سری مریم جون قبل گوش کردن فایل متنی که روی صفحه گذاشته بودید رو خواندم و گفتم خدایا خودت بگو چه تصمیمی بگیرم من کتاب چگونه فکرخدارو بخوانید خواندم قبلا همون اول کتاب استاد توصیه می‌کند اول برید قرآن بخوانید و بررسی کنید چون من این حرف میزنم نپذیرید خودتون شروع کنید به مطالعه قرآن بعد از این که امروز گوش کردم با خودم گفتم نه تو بارها قول دادی و عمل نکردی ترس‌هام دونه دونه به سراغم اومد خدا خودش هدایتم کرد به سمت سوره حجر خدا داشت باهم حرف می‌زد به خصوص آیات آخرش:وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِما یَقُولُونَ/فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ کُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ/وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ چرا که جواب تک تک ترسهام در این سوره بود و آخرش بهم گفت که از حال و روزم کاملا آگاه هست. و گفت باید‌چیکار کنم.

    پس هدف شد مطالعه قرآن اما چه جوری؟ و این که مدت متوجه شدم باید از نظر ذهنی آماده انجام یک کار باشم باید آنقدر دلایلم براش قوی باشه که وسط کار کم نیارم و عقب نکشم برای همین ازش خواستم خودش هدایتم کند . ایده‌ام این که هرروز حداقل یک صفحه ترجمه قرآن می‌خوانم. بدون عینک تعصب .

    هدایت شدم به خواند بخشی از کامنت بچه‌ها بر اساس امتیاز ها از صبح تا ظهر طول کشید. هر کدام از این کامنت ها به نحوی قلبم رو آروم کرد به خصوص کامنت دختر خدا و نرگس جون خیلی کمک کننده بود باعث شد بفهمم که باید این بار شروع کنم ترجمه کلی قرآن بخوانم و همین طور باعث شد بفهمم شکست وجود نداره و ما حرکت می‌کنیم یادمیگیرم و اصلاح می‌کنیم و پیشرفت و عزت نفس یعنی باور کردن قدرت و عظمت خداوند، تنها نیروی جهان که خیر هست و این که من یک آدم منفعل نبودم بلکه به صورت موضوعی و پراکنده قبلا براساس مدارم این کار رو کردم درنتیجه این‌بارهم خدا کمکم می‌کند. تا هرچی شک و دودلی در دلم هست پاک بشه و با ایمان قوی تری حرکت کنم . با گوش کردن به فایل مرغ همسایه غاز هست یک هدف و دلیل دیگه بهم داد رب جونم برای مطالعه قرآن هدف: برای این که توجه‌ام رو از ناخواسته ها بردارم و خودم رو از این دور باطل نجات بدهم. با درک بهتر و بیشتر خداوند و این جهان و قوانین آن.

    استاد این تصمیمی هست که مدتها قبل می‌خواستم انجامش بدهم مطالعه کامل قرآن ( فقط ترجمه فارسی ) اما ترس هام و کمالگرایی جلوم رو گرفته بود به لطف الله الان در مداری هستم که می‌توانم انجامش بدهم خدارو هزاران هزار مرتبه بابت این موضوع سپاس گزارم. خوش حالم و متشکرم برای تک تک ردپاهایی که گذاشتین تا به این‌جا از همگیتون ممنونم و خوش حالم در این مکان الهی هستم . استادجان مریم جان ممنونم

    یارب به امید تو نه خلق روزگار

    دست حق یار و نگهدارتون

    از صبح شروع کردم تا ظهر کامنت بچه هارا خواندم هر کدوم از این ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    Ms Mohadese گفته:
    مدت عضویت: 2499 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده عزیز عباسمنشی

    به نام خدا

    نکات مهم گام پنجم

    خداوند یک سیستم است که هرچیزی که هستیم و هرفرکانسی بدهیم به همان شکل برای ما در می آید به شکلی که باورش کنیم مثل یک ظرف که مثلا وهابیت ربانیت و رحمانیت را باور کنیم به همان شکل برای ما در می آید.

    رابطه با خداوند چیزی است که با تفکر ایجاد می شود نه با تقلید فکر کنیم تا بهش برسیم هرکسی به شیوه خودش باید رابطه ایجاد کند چون رابطه با خداوند مسئله شخصی است.

    خط قرمز های قرآن آیه هایی است که در آن کلمه عذاب آمده است با هر ترجمه ای بخوانیم اصل داستان دستمان می آید اصل و فرع آیه های قرآن را متوجه می شویم .

    وقتی ما ذهنمان را از تعصبات پاک کنیم و جور دیگری نگاه کنیم به آگاهی و درک بهتری از جهان و دنیای اطرافمان می رسیم و از خداوند بخواهیم که مارا هدایت کند قطعا به مسیر هایی هدایت می شویم که باعث درک بهتر ما و جواب سوالات را پیدا می کنیم .

    به تعداد انسان های روی زمین راه برای رسیدن به خداوند وجود دارد نباید نگاه صفر و یکی به خداوند داشته باشیم بلکه خداوند را وسیع و هدایت گر بببنیم و انرژی ببینیم که همه جا هست و همیشه همراه ماست .

    با خواندن این فایل تصمیم به خواندن کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم و گرفتم و در اولین فرصت نسخه چاپیشو تهیه کنم تا به درک بهتر از خداوند برسم .

    در پناه حق باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2409 روز

    به نام الله رحمان

    گام پنجم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    پنجم بهمن هزار و چهارصد و سه

    • تمرین؛

    _ آگاهی های این قسمت چه درسهای سازنده ای درباره شناخت خداوند و شیوه اتصال با این نیرو برای شما داشته؟

    اول اینکه خداوند یک سیستم است ، نه یک شخص ، احساسات ندارد و احساسات را درک نمی‌کند ، صرفا بر اساس قوانینی کار میکند که تغییرناپذیر هستند و در قرآن از آن به عنوان سنت‌های تغییرناپذیر الهی یاد شده است.

    دیگر اینکه خداوند برای هر شخص به شکلی درمی‌اید که آن شخص فرکانسش را ارسال کرده باشد ، مثل آبی که در هر ظرفی ریخته شود شکل همان ظرف را به خود میگیرد.

    مورد بعد اینکه رابطه‌ی هر فرد با خداوند کاملا شخصی و شخصی‌سازه‌شده است ، نمیتوان از یک رابطه خاص الگوبرداری کرد و همان احساسات را عینا تجربه کرد ، پس بهتر است که هر فرد رابطه‌ی مناسب با خود را با خداوند پیدا کند.

    بعدی اینکه خط قرمزهای خداوند در قرآن ، آیات عذاب هستند و مطالعه قرآن برای هرکس ساده و آسان است ، این ادعای خود قرآن است و قرآن را با هر ترجمه‌ای که بخوانیم ، عقل ، منطق آن را درک می‌کند.

    _ این درسها منجر به اخذ چه تصمیم / تصمیماتی برای شما شده است؟

    آن تصمیم / تصمیمات را مکتوب کنید.

    با این آگاهی‌ها متوجه شدم مسیر رسیدن به خواسته‌ها ، هر طور که باشه ، اگه با محبت و دوستی و رفاقت با خدا همراه باشه بسیار شیرین‌تر میشه.

    حتی نزدیک شدن به خداوند در خیلی از مواقع هدف اصلی از همه‌ی برنامه‌های زندگی است.

    یعنی ما تلاش می‌کنیم برنامه‌ریزی میکنیم به اهدافمون برسیم که در نهایت شخصیت شاکرتری داشته باشیم.

    به امید خدا تصمیم دارم رابطه‌م رو با خدا بهبود ببخشم و ساعات بیشتری از روز رو با این منبع عظیم در اتصال و ارتباط باشم.

    _ حالا که تصمیم خود را مکتوب کردید، ایده‌های خود برای اجرای این تصمیم را لیست کنید.

    یک) قرآن را با توجه بیشتری بخونم. خداروشکر من اهل قرآن خوندن هستم و به لطف الله بخشی از آیات رو از حفظ هستم ، بعد از این فایل تصمیم دارم قرآنی رو که هر روز تلاوت میکنم با تدبر و تعقل بیشتری بخونم.

    (ممنون که انگیزه‌ای میشید برای روی آوردن آدمها به قرآن و کلام وحی)

    دو) دوست دارم ریشه‌ی بعضی از کلمات رو از قرآن بفهمم ، مثل نماز ، روزه ، تقوا ، حجاب ، گناه .

    سه) چند روز قبل به پیشنهاد یکی از بچه‌های سایت ، کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم رو خریداری کردم ، تو این فایل وقتی مجدد بهش اشاره شد متوجه شدم در مسیر درست هستم و برای خوندنش مصمم‌تر شدم ، به امید خدا این کتاب رو هم تصمیم دارم بخونم.

    چهار) من نماز رو میخونم و معتقدم به این طریق رابطه‌ی خودم رو با خداوند حتی شده به اجبار حفظ میکنم. تصمیم دارم از این به بعد با حضور قلب بیشتری نماز بخونم و این رابطه رو عمیق‌تر کنم.

    پنج) دوره‌ی راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو تا جلسه پنج گوش دادم ، دوست دارم این دوره رو به انتها برسونم و طبق توضیحات این فایل روی جلسات 9 و 10 تمرکز بیشتری داشته باشم.

    پی‌نوشت؛

    چقدر این روزا که این پروژه رو شروع کردم حالم خوبه ، چقدر احساس آرامش دارم ، واقعا حس میکنم در مسیر درست هستم (چیزی که مدت‌ها ، خلافش در وجودم بود و روحم رو آزار میداد) حتی امروز وقتی به افرادی که به نوعی بهشون وابستگی دارم فکر کردم ، برای چند لحظه این وابستگی در نظرم مسخره اومد و چقدر این رهایی شیرین بود.

    به امید روزی که از ظرفیت‌های وجودی‌مون نهایت استفاده رو بکنیم و این روح متعالی رو که خداوند بهمون هدیه داده به اوج خودش برسونیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    سجاد بحرینی گفته:
    مدت عضویت: 1956 روز

    سلام به استاد عزیزم سید حسین عباسمنش

    به یاد دارم سال 96 یا 97 بود تازه از قم برگشته بودم به شهر خودم چون نتورک بهم معرفی شده بود و منم تو هول و ولا افتاده بودم که باید بی برو برگرد همه خانواده ی من بیان و کار کنند و شبکه سازی کنیم و به پول و ثروت های افسانه ای برسیم چون معتقد بودم که هرگز خانواده و دوستانم پشتم رو خالی نمیکنند

    دستم رو میگیرند و اونا هستند که من رو قراره خوشبخت کنند

    و…

    خلاصه اینکه من چقدر ضربه های روحی خوردم به خاطر شرک به خداوند و حساب کردن روی آدم ها

    نتورک که جواب نداد و گفتم خوب میخوام مغازه بزنم رفتم سمت سوپر مارکت به مدت کار کردم اینم جواب نداد به خاطر همین شرک و حساب کردن روی آدم ها به خاطر مغازه ام ماشینم رو فروختم بدون ماشین شدم

    مغازه رو جمع کردم و با خودم میگفتم اینجا اصلا نمی شه پول دربیاری

    تهران پر از پول و ثروته

    آدم های اینجا لیاقت منو رو ندارن و من باید به جای دیگه به پول برسم

    قانون رو نمیدوستم و کلی کلی کلی چک و لغت خوردم

    و البته که این ها برای من لازم بود

    یعنی کسی که قانون رو بلد نیست حتما حتما حتما باید چک و لگدهاشو بخوره و درس هاشو بگیره

    حالا بالاخره یا میره خودکشی میکنه یا راه رو پیدا میکند و خدا هدایتش میکنم

    خلاصه

    تو شرایطی که

    فرزند سومم میخواست بدنیا بیاد

    و و من از طریق آگهی دیوار به کار املاک در تهران هدایت شدم توی تهران هم هر کجا روی خدای خودم حساب کردم برد کردم هرجا هم که روی آدما حساب کردم جوابش چک و لغت بود

    پس به این نتیجه رسیدم که همه جا آسمون ی رنگه

    و هیچ جا کسی برات فرش قرمز پهن نمیکنه

    خلاصه خسته و کوفته هم از تهران برگشتم ولی اومدم روی آموزه های سایت استاد کمی تمرکز کردم

    کمی یعنی در حد 1 دهم درصد

    و به کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم خداوند من رو هدایت کرد

    و زندکی من به دو قسمت تبدیل شد

    قبل از آشنایی این کتاب

    بعد از آشنایی این کتاب

    این کتاب نمیدونم چه انرژی توش داره که هر بار میخونیش یه درک جدید ازش پیدا میکنی

    یعنی این رو حتی خود استاد عزیز هم میدونن

    و هر کسی که وارد این مسیر بشه براحتی براش قابل درک خواهد بود

    من به عنوان تمرین این جلسه میخوام قرآن رو شروع کنم به خواندن به صچورت روزانه حداقل روزی یک صفحه

    به علاوه مرور کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 3996 روز

    سلاااام پر انرژی

    در گام پنجم و شکر خدا برای بودن و نوشتن امروز : )

    خوب ، من که الان 30 سالمه ! در دوران نوجوانی و اوایل جوانی فردی مذهبی و در یه برهه ای هم شاید خیلی مذهبی بودم !

    ولی مثل اکثر افراد مذهبی ، بدون آگاهی بودم ! ( البته با کمال احترام به نسبت عام افرادی که دیدیم )

    ساده تر و خلاصه تر بگم ، دنبال ثواب جمع کردن بودم ، از خواندن عربی قرآن بعد از هر نماز گرفته تا اعمال مختلف دیگه و طولانی ! اما شبیه به بازی های دیجیتال ، داشتم سکه جمع میکردم : ) و تفکر و درکی از توحید نداشتم

    دقیقا مثل استاد خودمون و خیلی از افراد دیگه که در اون فضا و خانواده و افراد بزرگ شدند ، حالا یا یه سری بیشتر ازش دور میشند و یا یه سری بیشتر ادامه میدند ، من شخصی بودم که بیشتر واردش شدم و مذهبی تر از افراد خانواده خودم بودم !

    تا اوایل جوانی که با استاد عباس منش توحیدی و دوست داشتنی آشنا شدم ، کم کم به کمک استاد که دستی از خداوند همیشه بودند و هستند ، تفکر و تعقل خودم ، کتاب عالی چگونه فکر خدا را بخوانیم ؟ ، خواندن چند بار معنی قرآن ، به وضوح دیدم که یه پرده ای از ذهنم داره برداشته میشه !! حقایقی مشخص میشه که نه تنها بیشتر تمایل به خواندن قرآن دارم بلکه با منطق قرآن و با سعی بر از بین بردن پیش فرض های ذهنی هنگام خواندن و تحقیق کردنش ، تازه به مقابله با اون پیش فرض ها ، شنیده ها و همینطور جملات و باورهای عام مردم با عنوان خدا گفته ، قرآن گفته میرفتم و میدیدم که همچین خبری نیست !!! ای داااد ، پس خدا کجا گفته ؟! قضیه چیه ؟! پس این سکه هایی که من جمع کردم از کجا بوده ؟! اصلا سکه بوده واقعا یا سنگ بوده ؟! : )

    تاااازه درونم به نور توحید و دوری از شرک بیشتر و بیشتر روشن شد !! به قول استاد ما هیچ وقت نمیتونیم بگیم حتی لحظه ای هم بدون هیچ شرک بودیم یا هستیم !! ولی در مسیرش سعی میکنیم بیشتر و بیشتر تقویتش کنیم و بیشتر پروردگار خودمون را درک کنیم ، و تازه از این قدرت بی نهایت توحید در زندگی دنیوی خودمون استفاده کنیم !

    خدا را به اندازه همه ی برگ درختان شکر : ))

    یهویی دلم خواست قسمتی مختصر از دل نوشته سال 97 را اینجا بنویسم در راستای همین تغییراتی که داشتم :

    ………………………………………

    خستم ، دنبال خدایی میگردم فارغ از بحث و جدال ، فارغ از فرق و عرف ، فارغ از محدودیت !

    سراسر آرامش

    سراسر شادی و پاکی

    خدای بی انتها ، بدون سو استفاده شخصی

    درونم از انرژی فریاد میزنه که میتونه هم نابودم کنه و هم به سعادتم برسونه

    ولی اختیار منه که این راه را مشخص میکنه و خدا به هر دو گروه کمک میکنه و هیچ وقت از خدا ستمی به بندگانش نمیرسه !!

    دنبال خدایی ام که طبق کلامش مالک همه چیزه و هیچ شریکی به قدرتش وارد نیست ، نه تنها وارد نیست بلکه صاحب پوسته ی هسته ی خرمایی هم نیست !!! چه برسه به قدرت .

    درونم از آزادی فریاد میزنه ، فریادی که میتونه منو به راه راست هدایت کنه و به راه کسانی که خدا به آنها نعمت داد و یا اینکه تبدیل بشه به یه زامبیه خود ساخته !!

    دست به دامن و منتظر خدایی که ببینم کسی که میخواد راه پاکی و درستی را بره چطور هدایت و راهنماییش میکنه !

    خدایی که در لحظه هدایت میکنه !

    خدایی که قبل از درخواست تو همه جا هست !

    هدایتی میخوام ، خسته از همه شنیده ها ، در لحظه ، آشکارا !

    آماده ام برای بها دادن هدایت و ترس دارم از اشتباه رفتن و انفجار انرژی درونم !!

    من بنده ایم که نه دینی دارم ، نه چیزی شنیدم ، و نه عملی ، کوله باری از اشتباه و تجربه دارم و انبوهی از ثواب هایی که از بچگی شنیده ام ، ولی حالا فارغ از انبوه ثواب ها و به دور از کوله بار اشتباه ها ، چه به نام گناه چه بی گناه !

    از اینکه بدوام تا نمازم قضا نشه خسته شدم ، به دنبال حقم ، پاکی ، درستی و آرامش !

    مرامم توحیده ، و خواسته ام عمل به توحید و یکتا پرستی

    به دنبال عشقم ، عشقی که توی عملم باشه ، نه حرف باشه ، نه تظاهر باشه !

    عشقی که بگم : انا اقول لهو کن فیکون

    با تمام وجود احساس نیاز میکنم ، احساس نیاز به بی نیاز آفرینش !!

    دنیا و مخلوقات در برابر منه اشرف مخلوقات ، تعظیم کرد ، و به تسخیرم در اومد ولی همین مخلوق پر قدرت اگر غرور کاذبش منکر نیاز شدیدش به منبع بشه ، باعث سقوطش میشه و تبدیل به کمتر از هرچیزی !! ولی اگه با تمام وجود ابراز نیاز کنه و بپذیره ضعف خودش رو ، بلافاصله بعدش به صورت آشکارا هدایت میشه و در مسیر قرار میگیره که افراد صالح و جاودان رفتند !

    الان میخوام خدا کنارم باشه و باهم یه قهوه ی دیگه بخوریم ، ولی نه اینکه کوچکش کنم به اندازه ی خودم ، نه اینکه براش بعد فیزیکی قائل بشم و ناخواسته قدرتش را به اندازه فکر محدودم کم کنم ، نه !!!

    میخوام الان اون بی نیاز هستی ، نیاز به یک هم پیک منو پر کنه ، خدایی که همه چیز میشود همه کس را ، به شرط ایمان ، اعتماد و پاکی دل ️: )

    چه بسیار خواندم ، لذت بردم و اشک ریختم از قسم خدا به داوود نبی ، از اینکه خدا به عزت و جلال خودش قسم میخوره که اگر همه ی اهل آسمان و زمین به من امیدوار باشند و از من درخواست کنند و درخواست هر کدومشون 70 برابر دنیا باشه ، و من خواسته ی همه را اجابت و بر آورده کنم ، مانند اینه که هر شخصی سوزنی را به آب دریا فرو کنه و در بیاره ، آیا این کار چیزی از آب دریا کم میکنه ؟؟؟

    خواندم ، هیجان زده شدم ، اشک ریختم ، سپاس گذاری کردم ولی هنوز نفهمیدم که چی گفته !!!!

    من حمیدرضا ، نوشتم ، از دلم از نیازم به بی نیاز عالم ، از لحظه و حالم !! در لحظه و درهم برهم ، هرچه آمد نوشتم !

    ما را تمام لذت هستی به جستجوست ……

    خدایا یاورم باش تا اراده ی اختیارم و انرژی درونم را به راه صالحان هدایت کنم ، به راه عشاق

    و نه به راه کسانی که بر آنها غضب کردی و نه گمراهان !! آمین

    ……………………………………………………..

    .

    طولانی شد ، ببخشید ، پای توحید که میاد وسط دیگه کامنتا طولانی میشه : )

    در البته در مورد تصمیمی هم که بانو شایسته در متن این فایل نویشتند ، با کمی تقلب از مثال های بانو و همینطور به شکرانه ی داشتن کتاب چگونه فکر خداوند را بخوانیم و همینطور داشتن دوره فوق العاده راهنمایی عملی دستیابی به رویاها که خیلی وقته دوباره بهشون گوش ندادم

    تصمیم براینه که هم کتاب و هم فایل های 9و10 با دوباره مرور کنم و همینطور خواندن قرآن که در یک سال گذشته کم خوندم و خواندنم به شکل پایدار و روتین نبوده ، آرام آرام این به روند به هر روز تبدیلش کنم و دوباره بخونمش ، هر روز کوتاه با تعقل و ادامه دار

    دوستتون دارم : ) و در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    بتول ازادنیا گفته:
    مدت عضویت: 957 روز

    سوال :این قسمت چه درسهایی درباره ی

    شناخت خداوند برای شما داشته و این درسها منجر

    به چه تصمیمی شد؟

    من تصمیم گرفتم که بدون تعصب و با طلب

    هدایت از خداوند یکبار بشینم معنای فارسی قران

    رو از اول تا اخر بخونم مهم نیست چن روز طول

    بکشه حتی شده یک سال طول بکشه حتما هر روز

    هر چند صفحه که بتونم از قران رو میخونم ولی حتما این کار و تا اخر انجام میدم و اگه

    با یک بار خوندن حکمت قران رو نفهمیدم این کار و

    چندین بار دیگه تکرار میکنم بعدش هم حتما

    تجزیه تحلیلش میکنم سرچ موضوعی سرچ کلمه یا

    هر چیز دیگه ای که لازم باشه و از امروز هر شک و

    شبهه ای سوالی چیزی برام در مورد دین پیش

    اومد خودم برم به کتابم مراجعه کنم و خودم به

    جواب درست برسم

    ———————

    اگاهی که این قسمت برای من داشت خب خیییلی

    زیاد بود خیییلی ولی همین اینکه یاد گرفتم رابطه

    با خدا یه رابطه ی شخصیه و به تعداد ادمهای روی

    زمین راه برای ارتباط با خدا هست ،تصمیم گرفتم

    از امروز به نحوه ی ارتباط هیچ کس با خداوند کار

    نداشته باشم ،قضاوت نکنم،مسخره نکنم ،نظر ندم

    و کاری به عبادت کسی نداشته باشم

    ——————

    استاد من قبلا به حفظ قران مشغول بودم و حدودا

    5جز از قران رو حفظ کردم ولی میتونم بگم در تمام

    این مدت هیچ چیز از قران رو نفهمیدم اینکه قران

    رو عربی از حفظ بخونی ولی چیزی از حکمت اون

    ندونی هیچ فایده نداره حالا اینم بمونه که از

    بچگی تو گوشمون خونده بودن که اگه قران و

    بخونی و حفظ کنی و بعدش فراموش کنی گناه

    بزرگیه و … و من چندین سال با همین احساس

    گناه سپری کردم،استاد این فایلتون خیییییلی

    خیلللی عالی بود مثل همه ی قسمتای دیگه واقعا

    ازتون ممنونم که این قسمت رو به ما هدیه کردید

    چند وقت بود که تصمیم داشتم بشینم هر روز چند

    صفحه معنی قران رو بخونم ولی با شنیدن این

    قسمت دیگه تصمیمم قطعی شد،از خانوم شایسته

    هم وااااقعا ممنونم که این فایل ها رو به این شکل

    زیبا برای ما دسته بندی کردن واقعا اسم `مهاجرت

    به مدار بالاتر`برازنده ی این پروژه هست وبا چشم

    خودم دارم میبینم که هر روز اگاهی هام از روز قبل

    بیشتر میشه و هر روز یه گام جدید به سمت مدار

    بالاتر برمیدارم.

    —————–

    اینهمه گفتیم لیک اندر بسیچ

    بی عنایات خدا هیچیم هیچ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مهناز اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 2191 روز

    سلام استاد جان و خانم شایسته عزیز و مهاجران مدار بالاتر

    گام 5

    من از وقتی که با سایت استاد عباسمنش آشنا شدم تازه خدا رو در حد ظرفم شناختم و آرامش رو پیدا کردم و تا ذهنم میخواد که به من احساس بدی بده و سرزنشم کنه میتونم با تغییر نگرشم جلوشو بگیرم و هنوز خیلی راه دارم تا هدایت های هر لحظه خداوند رو متوجه بشم .

    در تمرین ستاره قطبیم از خدا می‌خوام که منو آسون کنه برای آسونی ها و ازش درخواست میکنم یه جوری هدایتم کنه تا من متوجه اون هدایت و آسونی بشم .

    من تصمیم گرفتم که کتاب « چگونه فکر خدا را بخوانیم » رو مطالعه کنم تا سیستمی بودن خدا رو بیشتر درک کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: