مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 84
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-05 06:59:552025-01-07 05:28:28مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم و مریم بانو و دوستان گلم
این فایل رو اوایلش رو گوش کردم از فایل انرژی که خدا می نامیم یادم اومد که داخل اون خیلی مفصل تر در مورد خداوند صحبت میکنید . البته درک خداوند تکاملی هستش، درک حضورش درک قدرتش درک وهابیتش واقعا طی تکامل میشه پی برد و وقتی یک اپسیلن درکت از خدا بیشتر میشه اصلا حالت دگرگون میشه و چقد آرامشت و حس و حالت قشنگتر میشه. واقعا از خداوند میخام که توانایی درکش رو بهم بده
خداوند مهربان، وهاب، بخشنده ، وسیع، هدایتگره. خداوند رزاقه
تمام هستی خداونده . خدا همه چیزه. خداوند به شکلی در میاد که ما بخایم و برای هر کسی متفاوته چون بسته به دیدگاه ما فرق میکنه . اگه خدا رو وهاب بدونیم وهاب میشه برامون، اگه خدا رو بخشنده ببینیم همون شکلی میشه. مثل آب به شکلی در میاد که ظرف ما باشه
خداوند میفرماید
او خدایی است که معبودی جز او نیست، دانای آشکار و نهان است و او رحمان و رحیم است.
او خدایی است که معبودی جز او نیست، حاکم و مالک اصلی اوست. از هر عیبی منزه است . به کسی ستم نمیکند. امنین بخش است. مراقب همه چیز است. قدرتمندی شکست ناپذیر که با اراده خود هر امری را اصلاح میکند و شایسته عظمت است. خداوند منزه است از هر آنچه شریک برای او قرار می دهند.
او خدایی است خالق، آفریننده ای بی سابقه و صورتگری بی نظیر، برای او نام های نیک است. آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او می گویند و او عزیز و حکیم است.
به نام خداوند بخشنده ومهربان
سلام به اساتید عزیزم ودوستان خوبم
گام پنجم
رابطه درونی با خداوند با تفکر ایجاد میشود نه با تقلید
هو الظاهر وهوالباطن
هوالاول وهوالاخر
درک بهتر از قبلم ، در مورد هر فرکانسی که میفرستم و آگاهانه درک بهتر خداوند وشناختی که تو اون لحظه(حین رفتار وگفتار وتوجهی که به اطراف ) دارم،اتفاقات وشرایط وروابطم رو برام واضح تر از قبل میکنه
وچون کنترل ذهنم در لحظه با توجه به افکاری که درزمینه های مختلفی که دارم ،سخته،هر چند روند آگاهانه تری نسبت به قبل دارم
،تقریبا حین شکر گزاری که روزانه انجام میدم،این فرکانس مناسب رو برای آرامش ورضایت بیشترم،بهتر درک میکنم
واینکه خداوند به شکل ظرفی در میاد که ماایجادش میکنیم ،با آگاهانه توجه کردن به اتفاقات وشرایطی که خلق میکنیم،ملموس تر از قبله
اینکه من باور دارم رزاق بودن خداوند رو، هر لحظه ،،با توجه به درکی که فعلا دارم،،خیر وبرکت وفراوانی بیشتر از قبل رو دریافت میکنم وبرام ملموس تر از قبل شده وبارها درحسابی که فکرش رو نمیکردم،مقدار قابل توجهی پول داشتم
باورهای مذهبی که ترمزهای قوی در ما ایجاد کرده، با نتیجه باور احساس قربانی بودن واحساس گناه،حتی احساس رضایت وآرامش حین عبادتمون هم دچار چالش کرده
در صورتیکه وقتی آگاهانه خودمون انتخاب میکنیم که درک بهتر وشناخت بیشتری از گفتگو با خداوند حین خواندن قرآن بهتر از قبل خلق کنیم،مسیرمون روشن تر میشه وبهتر خودمون رو درک میکنیم ومسیر تکاملی مون رو میپذیریم تا اینکه با توجه به برداشتی که دیگران از این مسیر دارند وما هیچ تجربه ای ازش نداریم ،،عمل کنیم وبا احساس نارضایتی رها کنیم،یا مسیر پیشرفتمون رو کند تر کنیم
وقتی من روزانه خودم رو موظف میکنم که حتی با خوندن چند آیه ومعنی اون، روز بهتری نسبت به قبلم تجربه کنم،،،واین عادت غلط رو که اطلاعات آماده وبرداشتهای ذهنی بقیه رو با سرچ کردن بطور کامل نپذیریم، ،کمک میکنم که حس کنجکاوی ام برای درک اینکه خداوند در هر لحظه از هر روشی که من بهتر بفهمم بهم کمک میکنه که مطمئن تر وامیدوار تر از قبل برای رشد شخصیتم قدم بردارم،،،نه اینکه دیگران را زیر سوال ببرم که توجیهات ذهنی خودم را برای حرکت نکردن وقدم بر نداشتن برای شناخت خودم ،،قابل قبول نشون بدم وخودم رو راضی کنم(واین روند ترمزهای من رو بیشتر میکنه ومن رو گمراه میکنه وتمرکز از روی خودم به سمت دیگران میره )
اگر من هرلحظه به خودم یادآوری کنم که دنیایی که من با باورهام ساختم،فقط خودم میتونم تغییر ش بدم،دیگه نگران یاد گرفتن وعمل کردن به پیامهایی که از قرآن در مسیر تکاملی ام بهشون میرسم با مقایسه کردن بابقیه نیستم،آگاهانه به خودم یادآوری میکنم،که خیلی از راهکارهایی که الان در زمینه های مختلف دارم ،کم کم با آزمون و خطا بهش رسیدم،والان هم باید در مورد یادگیری ودرک بهتر قرآن بدون احساس گناه از باورهای قبلی، خیلی راحت تر مسیر رو با پذیرش خودم طی کنم
به عملکردی که هر روز دارم فکر کنم ،ببینم چقدر آگاهانه تر از قبل عمل میکنم
عبادت کردن وآرامش بدنبال اون در مسیر درک بهتر قوانین جهان هستی اینه که ببینم نتایج عملکردی روزانه ام برای دیدن زیبایی های بیشتر زندگی خودم واطرافم چقدر بهتر شده ومن چقدر تغییر کردم وچقدر از حاشیه ها آگاهانه فاصله میگیرم
اینکه آگاهانه بپذیرم هرکسی با توجه به دنیایی که برای خودش ساخته عملکرد ودیدگاه متفاوتی نسبت به من داره ومن فقط با توجه به زیبایی های زندگی اون فرد، بدون مقایسه کردن ،وعملکردی از اون فرد که احساس خوبی بهم میده ودر راستای ثبات بیشتر حال خوبم هست،میتونم به خودم کمک کنم ودیدن زیبایی ها رو در وجودم بهتر از قبل تثبیت کنم
وقتی نجواها میاد که درک قرآن رو برای من پیچیده کنه،به خودم یادآوری کنم آیه هایی که در مورد آسان کردن فهم ودرک قرآن اومده وفقط تمرکزم رو بذارم روی مطالعه بهتر از روز قبلم بادرک وعملکرد بهتر تا این نجواها کمتر بشه ومسیرم راحت تر پیش بره
زمانی که من بتونم ذهنم رو از پیش فرضهای قبلی وباورهای قبلی پاک کنم ،درک بهتر ودرستی از خودم وجهان اطرافم با دیدگاه جدیدی که خلق میکنم،در مسیر رو به جلو وفهم بهتر قرآن وخداوند وقوانینش ایجاد می کنم وبار سنگین روی دوشم رو زمین میذارم واحساس سبکی میکنم وهدایت خداوند رو در آرامش هر لحظه ام دریافت میکنم
گمراهی من از اینه که همون چیزی که تو ذهنم با پیش فرضها وباورهای قبلی حک شده رو بصورت واقعیت میبینم ومقاومت ذهنی نسبت به پذیرش وعمل کردن به آگاهی هایی که نیاز به تغییر عملکرد من هر لحظه داره،دارم،،،،هرچند با آگاهی بهتر از قبل ،در مسیر درست در حال پیشرفت هستم
کلا عادت اکثر افراد از جمله خودم این هست که مسائل ظاهری یک قضیه رو (مثلا توجه به باورهایی که بقیه در مورد، مسئولیتی که برای درک وعمل به قرآن داریم،برامون ایجاد کردند )با توجیه اینکه حداقل اقدامی انجام دادیم،خودمون رو گول میزنیم ومتوجه نیستیم که پرداختن به اصل وعدم شرک ورزیدن، در هر زمینه ای چقدر مسیر رو برامون هموارتر میکنه واز وقت ولحظاتی که خداوند بهمون داده، میتونیم نهایت استفاده رو برای خلق آرامش بیشتر خودمون وحس کنجکاوی بیشتر درک قوانین خداوند وجهان هستی،،ببریم واحساس رضایت بهتری ایجاد کنیم
بخاطر دنیای متفاوتی که هر کدوم از ما نسبت به هم داریم،،هزاران راه برای رسیدن به خداوند از دیدگاه هر کدوم از ما وجود داره وهر کدوم از ما مسیر خودش رو با تصمیم هایی که در این راه میگیره انتخاب میکنه
از خداوند می خواهم که هر لحظه ما رو هدایت کنه که برای درک وعمل به قوانینش وفهم بهتر قرآن مشتاقانه قدم برداریم
بنام خدای بخشنده و مهربان
سلام
من هیچ وقت دانش قرآنی نداشتم و هر آگاهی در مورد قرآن و موضوعات قرآنی دارم به لطف خدا از استادعباس منش دارم و یاد گرفتم به واسطه جلسات قرآنی 12 قدم و فایلهای هدیه هست .
ولی یه زمان کوتاهی شروع کردم به مطالعه قرآن و بیشتر هدایت میشم به صفات خداوند در قرآن . خودم خیلی دوست دارم آگاهی و باورم را نسبت به صفات خدا بالا ببرم . من میخوام باورم نسبت به خدا قویتر کنم . من میخوام شناخت بیشتری نسبت به خدا داشته باشم . میخوام توانایی و قدرتهای بی نهایت خداوند را درک کنم و مدام با خودم تکرار کنم .
یک دفتری برای این کار دارم که هر بار به آیه و سوره ای هدایت میشم سریع میام یادداشت میکنم هدایت آن روز را و برای خودم تکرار میکنم و سعی میکنم که درک کنم . خیلی جا کار دارم و تازه اول راه هستم ولی هیج عجله ای ندارم و اجازه میدم خدا منو هدایت کنه . با ادامه دادن مستمر حتما درک و فهم من بیشتر میشه در این مسیر .
از خداوند هدایت میخوام تا قلبم را برای درک بیشتر آیات قرآن وسیع کند.
خدایا شکرت که مرا هدایت کردی تا بتونم این مسیر را همراه استاد و خانم شایسته و دوستان باشم .
حجره ی خورشید تویی…خانه ی ناهید تویی
روضه ی اومید تویی…راه ده ای یار مرا…
گام پنجم
سلام خدمت حجره ی خورشید استاد عباس منش نازنینم و مریم بانوی مهربان که روضه ی امید استاد جانه….
و دوستان هم قدمی گلم….
مریم جونم ممنونم بابت تهیه و تدارک این گام بسیار عالی و فوق العاده
استاد جانم منم لطیف…همون لطیفی ک با پیدا کردن شما داره ب لطف الله تک تک خواسته هاشو خلق میکنه.میسازه.و در آرامش بیشتری سپری میکنه
نگاه من ب خداوند….
حقیقتش من تکاملم حدود ده سالی طول کشید تا رسیدم ب آشنایی با سایت استاد و خوندن کتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم….و فقط بخاطر یکه مستمر روی خودم کار نمیکردم.توجه ب افکارم نمیکردم.باورهامو شناسایی و اصلاحش نمیکردم.و در واقع من با آموزش های استاد یاد گرفتم چجوری باید قدم ب قدم ب خواسته هام نزدیک بشم….من با هدف زندگی توحیدی و رسیدن ب آرامش اومدم عضو سایت شدم…هدایتی اولین فایل رو فایلهای توحید عملی گوش دادم و یه دل نه صد دل عاشق آگاهی های استاد شدم و از اون موقع منی ک نیم ساعت تایم آزاد نداشتم ب مرز شش ساعت کار کردن روی آگاهی های سایت گذاشتم…و این استمرار تکامل منو خیلی سریع برد بالا…من توو زمینه ی قرآنی یکی از بانوان بسیار فعال سطح شهر بندرعباس بودم…مربی و مدرس قرآن بود..مربی احکام قرآنی بودم..مربی آموزش اسماالله بودم.. نویسنده ی کتب اخلاقی برای کودک و نوجوان بودم ک سه کتابم چاپ و منتشر شد…برای مجلات و سایت های تدالبرالقران مطلب مینوشتم….عضو انجمن خیریه بودم..عضو انجمن اصلاحیه بودم..جلسات و نشست های زیادی برگزار میکردیم .و.و.و.و.و.و.و.خلاصه بسیار مشغول بودم.هیچ کدوم از اونا نه زندگی توحیدی بهم داد.نه ارامش…تا اینکه با پیشنهاد دوستم با استاد آشنا شدم و وقتی اومدم سایت و شروع کردم.بقپری متحول شدم ک تمااااااااام فعالیت هامو اروم آروم کم کردم و الان ک یکساله عضو سایتم.الان تمام فعالیتامو به صفر رسوندم فقط آموزشگاه نقاشیمو ک ارامش میده بهم دارمش……
و خیلی خیلی راضی ام.چون بعد از استفاده از آگاهی های سایت هم ایمانم بیشتر شده…هم تقوام بیشتر شده….هم توحیدی زندگی میکنم…هم خدای خودمو شناختم…هم بیشتر از قبل صدای خدا رو میشنوم…هم ب درستی مسیرم بیشتر مطمعن شدم….الان دیگه من خودم خدای خودمو تعریف میکنم….خودم راه خودمو انتخاب میکنم…خودم ب روش خودم نماز میخونم…ب روش خودم با خالقم ارتباط برقرار میکنم.ب روش خودم درخواست میکنم و پاسخ میگیرم….و این زندگی بعد آشنایی با آگاهی سایت عباس منش اصلا قابل مقایسه نیست با زندگی قبلم و نمیخام حتی یه روز بر گردم به اون دوران
خدایا بی نهایت شکرت بابت این مسیر زیبا
خدایا بی نهایت شکرت بابت درک این آگاهی ها
بی نهایت شکرت بابت پیدا کردن استاد
بی نهایت شکرت ک دیدن استاد رو داری برام مقدر میکنی
بی نهایت شکرت ک اینقد دوستم داری
استاد جانم .مریم جانم.و دوستان هم قدمی ام در پناه خدای منان و حنان شاد باشید و سلامت و ثروتمند و سرشار از آگاهی منتظر نتایج های فوق العاده من باشین.
بدرود
قدم 5-
سلام.
باور شما از خداوند در هر جنبه؟
یک سیسمته که هر فرکانسی بهش میدی به شکل همون در میاد.
هر چیزیشو باور کنی به همون شکل خودشو نشون میده.
رابطه با خداوند؟ برای هر کس متفاوت هست هر کس به یک شکلی که راحته با خدا ارتباط برقرار میکنه.
نیاز نیست استاد رو در همه ی جنبه ها الگو قرار بدی هر جایی که دیدی و دوست داشتی همون نتایج رو بگیری میتونی الگو سازی کنی وگرنه تقلید ، کار اشتباهیه.
درباره مسائل دینی؛ با تفکر باید بهش برسی نه با تقلید.
هر کس باید به شیوه خودش به خداوند توجه کنه.
هیچ اجباری نبوده حتی زمان پیامبر.
خط قرمز های خداوند در آیه های عذاب.
چند بار این کتاب خداوند رو بخونی متوجه میشی اصل چیه فرع چیه خودت برو بخون وقت بذار تا قوانین رو درک کنی.
تنها کتابی که دخل و تصرف توش نبوده ، همین یه دونه کتاب و کلام خداوند هست.
خودت تفکر کنی هدایت میشی.
اگر ذهنت رو از هر گفته ای پاک کنی و بدون پیش فرض نگاه کنی ، چیزی می بینی که قبلا نمی دیدی.
قرآن رو به این شکل بخون نه اینکه بخوای با تعصب و پیش داوری قضاوت کنی و چیزی که خودت میخوای رو برداشت کنی ، اونی که هست رو ببین بدون هیچ عینک بد بینی.
….
این فایل باعث شد من یک قدم عملی بردارم دوباره رفتم سراغ فایل قرآنی که دانلود کرده بودم و نشستم دارم از اول میخونمش.
تو مترو تو خیابون وسط زمان تمرینم
و این برای من خیلی مهم بود. این به من یادآوری کرد که چقدر مهمه وقتی من خودم با عشق کاری رو انجام بدم و توش قدم های مستمر بردارم و با فکر جلو برم نه اینکه چون استاد گفته چون انجمن گفته چون بقیه گفتن خدا چه شکلیه منم همونطور بهش باور داشته باشم.
من میخوام خودم خدای خودمو پیدا کنم و میدونم یه نیروی برتر از خودم به من کمکم میکنه و منو هدایت میکنه.
شُکر
ممنونم استاد
سلام به همه دوستان
خداوند یک سیستمِ یک قانون اما خداوند این اجازه رو داده به ما که ما چطور از اون سیستم استفاده کنیم با ساختن باورهامون و این قانون براساس فرکانس های هرشخص برای همون شخص کار میکنه خدا یکتاست و به یگانگیش شکی نیست اما خداوند شرایط و اتفاقا مختلفی رو براساس فرکانس خودت سرراهت میزاره و رابطه با خداوند و عبادت کردن خداوند مثل فرکانس های فرد شخصیه هرجور که راحتی هرجور که بهت حس خوب میده به هرچیزی که اعتقاد داری خداوند رو ستایش کن تو باهرزبونی با خدا حرف بزنی اون میفهمه…
مولانا چقدر خوب قوانین رو فهمیده:
دنیارو جوری میبینی که خودت با باورهات ساختی دقیقا دنیا شکل باورها و فرکانس های ماست
تو هرشرایطی که هستیم، باهر آدمی که در ارتباطم، باهر حقوقی که دریافت میکنیم، همه و همه دقیقا چیزیه که ما با باورهامون ساختیم و باعینک باورهامون داریم میبینیمش
من با این آگاهی هایی که بدست آوردم و متوجه شدم که برای هدایت بیشتر باید عینک باورهامو از چشمام بردارم …
از خدا میخوام که منو هدایت کنه به راه راست به راه آنان که نعمت داده و نه راه کسانی که به آن ها غضب کرده و نه گمراهان
سپاس فروان
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم
سلام به خانوم شایسته مهربان
سلام به دوستان عزیز و توحیدیم در سایت
اجازه بدید تا اول خدا رو شکر کنم بابت هدایتم به این سایت که واقعا نعمتی بزرگی هست که عطا شده ب همه ما شکری که تنها لایق خدای هدایتگر و مهربان هست
از روز اول که پروژه مهاحرت به مدار بالاتر روی سایت قرار گرفت شروع کردم به گوش دادن امروز امشب که دارم مینویسم گام پنجم هستم
نمی دونم خدا رو چطور شاکر باشم که این آگاهی ها ی ناب داره ب سمت من و عزیزانم میاد از اعماق قلبم از تو سپاسگذارم که منو لایق هدایت دونستی ای رب من
امشب که داشتم از آگاهی های این فایل ارزشمند استفاده میکردم همسرم چند برشی از کتاب راز رو برام در روبیکا ارسال کرد که خلاصه آونها این بود که افکار ما باور های ما هستند که جهان بیرون ما رو شکل میدن
از خدا خواستم که منو هدایت کنه به مسیری که فقط خودش باشه و من
و هیچی قشنگ تر از این نیست من خدا رو میبینم
کجا؟؟؟
لا ب لای همین کلماتی که مینویسم
بله استاد عزیز ممنون که یاد ما آوردید که ما برای ارتباط با خدا نیازی به تقلید نداریم ممنون که یادمون دادید که فکر کنیم و بدون اندیشه چیز رو نپزیریم
به شخصه با نماز حال میکنم ولی تنها راه ارتباط هم نیست اینکه ما میتونیم درهر حالتی که هستیم به این منبع عشق و مهربانی وصل بشیم
همین امروز در منجلابی گیر کردم که از خدا خواستم هدایتم کنه باور کنید به محض اینکه خواستم شد
بار ها و بارها تو این گرفتاری گیر کرده بودم تا جایی که بع مرز نابودی کشیده شدم
اما امروز فرق میکرد از خدا خیلی ساده و بدون هیچ ترسی خواستم نجاتم بده و نتیحش شد امنیت آرامش
قرار گرفتن تو آغوشش
به هر طرف که مینگرم تو را میبینم
ب آسمان که مینگرم تو را میبینم
ب تابلو های کنارم که مینگرم تو را میبینم
ب دفترم که مینگرم تو را میبینم
هر وقت که ب دستانم مینگرم ت را میبینم
گرمی دستان گرمت را احساس میکنم
به آینه که نگاه میکنم تو را میبینم
شاید دیگر منی وجود نداشته باشد
به خودم که نگاه میکنم تو را میبینم
همه جا پر شده از تو فقط تو را میبینم
راستی تو در قلب منی یا چشمان معصوم فرزندم؟
تو در قلب منی یا نگاه پر از محبت همسرم؟
تو کجایی ای مهربان خدایم؟
بوی تو فضای خانه ام را پر کرده
میدانم که گفته ای بخوانمت تا اجابتم کنی
راستی کی خواندمت که اجابتم کرده ای؟
می گویند نماز بخوان تا ببینیش
من اکنون لاب لای کلماتم میبینمت
دست مرا گرفته ای
اما…
چموشی میکنم و به سویی میدوم
راستی چگونه رها نشوم از آغوش گرمت؟
چگونه بمانم روی شانه های نرمت
چگونه بشنوم صدای لطیفت را که میکویی
بخوان مرا تا اجابت کنم تو را
می خوانمت ای رب من
میخوانمت با نامی که بندگان متقیت تو را به آن نام خواندند
خدایا ممنون که منو هدایت کردی ممنون که دست منو گرفتی ممنون که منو رو دوش خودت گذاشتی و رنج مسیر رسیدن به همه زیبایی ها رو برداشتی
براتون از خدای عزیزی کع در قلبم هست میخوام که کمکتون کنه که بیشتر از قبل هدایت هاش رو درک کنید و الهاماتش رو دریافت کنید
در پناه خدای مهربان شاد و ثروتمند و عالی باشید
خدایا شکرت که مدارم بالاتر رفته
خدای من شکرت که فک کردن به قانون حالمو بهتر میکنه
خدایا شکرت که با تعهد در این مسیر هستم و راهمو ادامه میدم
خدایا شکرت برای گام پنجم از تعهدم
خدایا شکرت بابت اینکه عملگراتر شدم
نگاه سییستمی به خداوند ناب ترین اگاهیه جهانه
استاد اولین بار که این نگاهو شنیدم فهمیدم خود خودشه تمام سوالام برطرف شد
این نگاهی که میگه خداوند قدرتو داده دست خودت هم میتونی بری عرش هم میتونی بری زیرزمین از فرشم بیای پایینتر بیای تو چاه
این نگاهی که خداوند یک قانونه
خداوند یک نظمه و حمایت میکنه از من بنده اش
خداوند هدایت میکنه منو به سمتی که خودم بخوام
خداوند کمکم میکنه به هر سمتی که خودم میخوام برم
خدایا شکرت که در مدار شنیدن این اگاهی هستم
خدایا شکرت که توفیق شنیدن این اگاهی رو دارم
خدایا شکرت که گمراه نیستم
خدایا شکرت
استاد بینظیر اون توضیح قند و چای در این فایل خیلی عالی بود
اینکه ما چقدر بی اساس و منطق تمام حرف هایی که شنیدیمو نسل در نسل باور کردیم
اینکه هیچوقت نرفتیم دنبالش ببینیم چی درسته
هیچوقت بدون قضاوت نرفتیم ببینیم خداوند چی گفته
خدای من سپاسگزارتم
خدای من سپاسگزارتم
خدایا ازت بازشدن قلبمو میخوام به سمت خودت
خدایا ازت هدایت و حس و حال خوب میطلبم
خدایا ازت خودتو میخوام
استاد اون جاهایی که میگید
خدا خود توعه
خدا همه چیزه
استاد جمله هایی که میگیدو باید یجوری هک کنم توی ذهنم تا نحوه نگرشم تغییر کنه
بینهایت سپاسگزارم
سلام استاد خیلی ممنونم ازتون که مارو بین این همه افکار و عقیده های متفاوت در جامعه نجات دادین.
وراه درست رو خیلی منطقی بهمون نشون دادین.
استاد واقعا من از بچگی راستشو بخواین نمیدونم چرا از قرائت قرآن خوشمنمیاد حالمبهم میخورد.
ولی از وقتی با شما آشنا شدم خیلی مشتاق شدم برم قرآن رو مطالعه کنم اونم فقط معنی قرآن رو.
استاد بچه که بودم میرفتم تو جلسات قرآن یارو پشت میکردن انقد جیغ میکشید منم اون حال هوای جلسه رو تحمل میکردم و بد تر از اون فکر میکردم دارم ثواب میکنم.
استاد همین امروز نرم افزار قرآن رو در موبایلمنصب میکنم.و مطالعه میکنم همیشه ودنبال درک قانون جهان در قرآن هم هستم.
خدایا شکرت
بنام خداوند بخشنده ،”مهربان هدایتگرم…
سلامی دوباره” به استاد عزیزم……نمیدونم چجوری سپاسگزار این خدای بزرگم باشم.بخاطر تمام تک به تک این فایلهای هدایتی..
مخصوصا این فایلهایی که هر روز ورژنش توحیدی تر میشه…
یه انقلابی تو زندگیم بوجود اورده….
انقلابی که شور شوقمو هر روز داره گسترش میده در تمامی جنبه های زندگیم..
نمیدونم چی بگم!نمیدونم چی بگم…نمیدونم….
فقط میدونم …
ما خیلی خیلی خوشبختیم….
هر چقدر خدا رو میشناسم هر چقدر بیشتر درکش میکنم..
انگار احساس میکنم باید ،سر بزنم به بیابون…
بعضی روزها ساعتها میرم…
و مخصوصا اینروزا دیوانه شدم…
نمیدونم چکار میکنم.
فقط میدونم ….
خیلی خوشبختم خیلی خوشبختم…
استادم من از بچگی این ورژن هدایت ،”بصورت واضح درک میکردم.و ناگفته نمونه بهش پیروی میکردم…
یادمه…..دلم میخاست به یه ارزویی برسم…
دوسال وقفه میفتاد تو کارم…
شب و روزمو دوخته بودم بهش…
اینقدر مشکل داشتم..عصبانی شده بودم..
خداوند یفرد نزدیکمو ..برام فرستاد…
من خیلی با خانواده ام مشکل داشتم..و همیشه با هم بحث میکردیم..فقط:میخاستم فرار کنم…
تا اینکه این شخص اومد..یادم از ایه قرآن..به اون افرادی اومد که…برای ابراهیم مژده فرزنداوری رو آورده بودن افتاد..
این شخص اومد بهم گفت….
یفردی اومده بهم گفته.برو رودرو بهش بگو..اگه میخای به فلان خاستت برسی…
باید دست از عصبانی شدنت برداری..
بعد بهت کمک میکنم تا اون خاسته رو بدست بیاری…
بوجودی که از قران اون زمانها نمیدونستم..از فرداش:تصمیم گرفتم…
دیگه دست از خشن و عصبانیتم با اینفرد نزدیکم بردارم…
و اون صبح ..من تو اون خلوتی که با خودم داشتم..اون حس شادی و ارامش رو بصورت واضح درک کردم…
بخودم گفتم حتما تو به این خاسته میرسی..
شب بهم الهام شد.بهم گفت اینم اونچیزی که میخاستی…و اون خاسته رو بهم داد..دقیقا همون سال من هدایت شدم به اون مکانی که دوست داشتم..
و لطف خداوند چه درهایی برویم باز شد.چه افرادی رو سر راهم قرار میداد..
یادمه اینقدر با خداوند صحبت میکردم اینقدر حالم خوب بود…
و بجز این خاسته..خیلی الهامات از بچگی بهم رسیده..دقیقا اون خوابی که سن 7 سالگی بهم رسیده الان همون خاسته .که دقیقا تضادی تو زندگیم شد..
باعث شد تا من هدایت پیدا کنم به این جایگاهی که هستم..
استاد عزیزم..مخصوصا روند بیزنسم..اینقدر درها برویم باز شده…که فقط چشمانم وا مونده که چقدر دقت خداوند بزرگه..
چه هدیه هایی از جاهای مختلف بهم میرسه..اصلا نمیدونم چجور بتونم این حجم از خوشبختی،”سپاسگزارش باشم..
دنیاییم دنیای دیگه شده…همه چیزبرام بهشته..نمیدونم هر چقدر درکش میکنم میگم هنوز کمه…یه احساس عطشی پیدا کردم..
مخصوصا جاهایی که میدونم ترسش زیاده.یه شجاعتی میگیرم..هر چقدر درکش میکنی احساس میکنی هنوز جا داره هنوز جا داره..هنوز جا داره..
الله اکبر الله اکبر…استادم با تمام رگهای بدنم سپاسگزارتونم….هیچ قدرتی بالاتر از خداوند نیست..
خیلی خوشبختم!خیلی زیاد…
احساس میکنم بزرگترین ثروت دنیا رو بهم دادن..
یه میز رنگ چوبی کنار تختم گذاشته..پر اط نشانهای خداوند هست..امروزم یدونه دیگه بهش:اضافه شد…
امروز جایزه کنترل ذهنم بود…
من امروز صبح اولین فرصت..اومدم بعد از چتد هفته کار کردن در زمینه بیزنسیم..طبق هدایتم یه ایمیل برای یه قسمت،” که برای یه استان دیگه بود..اومدم چک کنم..
بازم پیام اومد که ایمیلتون فرستاده نشده..
چون این مدت..تضاد تو این موارد خیلی برام میاد..که یا ارسال مشکله یا مورد تایید نیست..
ولی بخودم قول دادم طبق صحبت شما در دوره عزت نفس….بخودم بگم باید ادامه بدی کم نیاری..
و سعی کردم باور شما رو تکرار کنم.چون ذهنم هر بار میگه…چی شد نتیجه…
و خیلی دارم سعی میکنم حالمو خوب نگه دارم..
امروز کنترل ذهن کردم…و خیلی انصافا سعی کردم.
گفتم باید ایمان و توکلتو نگهداری!
در عرض چند دقیقه…اون ایمیل تایید برام فرستاد…
الله اکبر..خیلی احساسم خوب شد..
امتحان خداوند بود.چون بارها خداوند در قران گفته شما مورد ازمایش قرار میگیریید..
و من سعی کردم خونسرد باشم.و بگم خیدیه خداوند بهترینو برام قرار داده.حتما تو زمان درستش انجام میشه..
جالب اینکه..هر هدایتی میاد.و کار بجای خوبی کشونده میشه.اونروز یه اتفاق خوب مشتی”هم باهاش هماهنگ میشه…
همین باعث شده که من ایمانم قوی تر بشه..
و نشانهامو بیشتر درک کنم.بیشتر بتونم مسیرمو بشناسم…
و این گذشت…و امروز چند تا الهام …اینروزا اینقدر الهامات قوی..که خداوند بیشتر از من مشتاق که این ایده الهامیمو بتونم تو سراسر ایران …رقم بزنم.
من به خارج از کشور فکر میکنم.
انشالله که همینم بشه…
یسری کارها تو ذهنمه از خداوند خاستم…
یچیزی ساده اسان و بسیار پولساز هدایت شدم..همین الان مدام خداوند داره بهر طریقی بهم میفهمونه..
زندگیم پر از لطف خداوند شده ..بعضی وقتا از حجمش …
میزنم میرم بیرون..هر جا که گفت فقط ..باهاش صحبت میکنم..
استادم درک توحید خیلی بزرگه .خیلی زیاد…الله اکبر..
امروز از شدت اون تضاد..قرآن باز کردم…خداوند نورشو..روی اون ایه باز نمود..که تو را ،”نجات می دهیم،”
نجات می دهیم…مدام بهم میگفت..که نجاتت میدهیم..
خیلی از:شما سپاسگزارم..خانم شایسته زیباییم…خیلی سپاسگزارم..
خیلی خیلی خوشحالم…که خوشبختم…
و من در مدار..ربنا آتنا فِ دنیا و اخرت شدم…
الله اکبر…
همه چی ما خداونده..ما خود خداوندیم…
چی میشه گفت …
از این حجم …ش….سپاسگزارم سپاسگزارم.
به امید درک بیشتر خداوند…
یادمه روزهای اول تشنه فایلهای توحیدتون بودم.روز اولی که وارد سایتتون شدم..
مثل کسی که تشنه اب هست..دقیقا همنجوری بودم..
شبانه روزم ،”فقط گوش میدادم.و گریه میکردم….
و میخندیدمو..محو میشدمو…
مثل ادم دیوانه…
یادمه تمام شبها توی کوه میخوابیدم..و مامانم میگفت دختر بیا پایین..مثل دیوانها ساعتها تنهایی میرفتمو و گریه میکردم..
چه شبهایی چه هدایتهایی.الله اکبر..
همون شب..خداوند نورشو تو کوه بهم نشون داد..
اون شب اینقدر شاعرانه بود..که فقط میگفتم الله اکبر…
و من نور خدا رو مدام تو کوه ها میدیدم..اینقدر قوی..که فقط مسخ میشدم..
و چه درکهایی چه حرکتهایی.چه الهاماتی…
ولی الان دیگه خدا ..خودشو در کنارم رونمایی میکنه..
دیگه اون نورهای توی کوه نیست دیگه اومد کنارم.دیگه روی صورتم نوازشم میکنه..
و بدنمو میلرزونه..اینقدر دوستم داره..یه ثانیه.یه پلک احساس میکنم تنها شدم.دوزخو با چشمم میبینم..
یه درکهایی بهم میرسونه..که میگم خدایا…دمت گرم.دمت گرم…
اینقدر این فایلهای توحیدی..قوی ام نموده.که هر لحظه همه جیز برام کن فیکون میشه
هفته قبلی چند تا خاسته برام انجام شد..
از بس دلم میخاسشون.وقتی بهش:رسیدم..خیلی بوسش:میکنم..
میگم خدا ممنونم.
دیشب گفتم خدایا…هر چی خاستم بهم دادی..کمکم کن اینروزا تو بحث مالی ام.و این قدمهایی که پیش میرم..
این ثروت دنیایی باعث نشه..که من کارمو رها کنم.
چون هر سری یه مشکلی پیش میومد.و بعد از یه روز:برام خیریت بود…
و ندام بخودم گفتم تا ذهنم از من دور نشه..و بخاد تسلیم باشه..
مخصوصا توی تضادها درک توحیدی و ایمان و توکل..خیلی خودشو نشون میده..ولی با هر بار کار کردن خیلی تسلیمتر میشی..
و منم سعی سعی سعی ..خیلی سعی میکمم بتونم کنترلش کنم.
و ناگفته نمونه در عرض چند دقیقه کار انجام میشه..برای هر کاری…
وقتی بهش دل میبندی.زود برات انجامش میده..
میخام بگم استادم. ..بعضی موقعها نصف شب بیدارم میکنه قیامتو بهم نشون میده..
خیلی سخته..انشالله بتونیم دنیا و اخرتو برای خودمون بسازیم..
واقعا قیامت سخته..چه درکهایی بردم از این شرایط..
واقعا خیلی سخته…
و در نهایت..سپاسگزارتونم استاد عزیزم که رسالتتو هر روز داری گسترش میدی..
استادم یه سوال دارم…شما تو چه فرکانسی از توحید قرار دارین!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بهتون تبریک میگم زیبای من!!!!!!!!
و به خانم شایسته عزیزم که هم دست شما هستن تبریک میگم!!!!!!!!!!
نوش:جانتون این ایمان و توکل و توحید…
به امید بهتزینهابرای:شما و دوستان عزیزم.
عشق الهی هم این دیوانه بازیا رو داره …..دیوانه نیست…درک خودتووووووو..درک الهیتتتتتت
درکی که سالها ازش..دور بودی…
خدایا افیششششششششششش
حالم خوب شد….دوستتدارم. ممنونم که روی انگشتام نشستی داری صلاتمو میگی..قربون بزرگیت برم……
هر چی از زیباییت بگم کمه..منم یه رسالتی دارم..دارم با خداییم به گسترش جهانم کمک میکنیم….و چه شود….
خدایا شکرت…………