مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»

سوالات مطرح شده در این قسمت:

  1. چگونه خود را در شرایط سخت احساسی مثل احساس ناامیدی، ترس یا نگرانی کنترل می کنید، به هم نمی ریزید و دوباره به مسیر اصلی بر می گردانید؟
  2. برای بهبود اوضاع مالی، بهتر است هدف را خدمت به خلق انتخاب کنم یا جنبه مادی آن یعنی ثروتمند شدن را؟
  3. روند شکل گیری باورهای قدرتمندکننده شما درباره ثروت به چه شکل بوده است و شما از چه مسیری به استقلال مالی رسیدید؟
  4. نگاه شما به پول و ثروت چیست؟
  5. تغییر چه باورهایی، بیشترین تاثیر مثبت را بر وضعیت مالی شما داشته است؟

 


مفاهیمی که استاد عباس منش در پاسخ به سوالات این قسمت، توضیح داده اند:

  • قدرتمند کننده ترین باوری که در لحظات تضاد، باعث کنترل ذهن می شود؛
  • درک قانون « احساس خوب = اتفاقات خوب» و احساس بد = اتفاقات بد»، قویترین منطق برای کنترل ذهن در لحظات تضاد است؛
  • قانون باور و استفاده از این قانون برای ساختن باورهای قدرتمند کننده و ثروت ساز؛
  • قانون تاثیرگذاری این است که: “شما خودت اولین نفری هستی که به آنچه می گویی عمل می کنی”؛
  • مفهوم کلی تغییر باورها؛
  • چرا تا این حد بر جدی گرفتن تغییر باورها تأکید دارم!
  • معنوی ترین نگاه به پول و ثروت؛
  • معیاری برای “تشخیص الهامات قلبی” از نجواهای ذهن؛
  • تنها کلیدی که در مبحث الگوبرداری، تأثیر سازنده دارد؛
  • مثالهایی درباره «باور فراوانی» و راهکارهایی برای ایجاد این باور به عنوان شاه کلید ورود نعمت‌ها به زندگی؛
  • ثروت، تقوا را افزایش می دهد؛

تمرین این قسمت:

  1. با توجه به آگاهی های این قسمت، باورهای قدرتمند کننده ای را لیست کن که ارتباط مستقیم بین ” تقوا و ثروت پایدار ” را نشان می دهد.
  2. از خلال توضیحات استاد عباس منش در این قسمت، چه راهکارهایی برای ایجاد و تقویت باور به فراوانی آموخته ای با توجه به اینکه، «باور به فروانی» نقشی بسیار اساسی در تجربه موفقیت مالی پایدار دارد؟

منتظر خواندن ایده ها و راهکارهای شما در پاسخ به تمرین این قسمت، هستیم


منابع کامل برای ساختن استقلال مالی: دوره روانشناسی ثروت 1

دوره روانشناسی ثروت 1، استاد شناسایی باورهای شماست. زیرا هر کدام از ما به واسطه ی گذشته ی خود و محیطی که در آن بزرگ شده ایم، باورهای متفاوتی درباره ثروت داریم. به همین میزان هم پاشنه های آشیل ما درباره ثروت و موفقیت مالی، با هم متفاوت است.

به عنوان مثال، پاشینه آشیل یک فرد در مبحث موفقیت مالی، احساس لیاقت داشتن درباره ثروت است. اما برای یک فرد دیگر، مهم ترین مانع در برابر موفقیت مالی، باورهای مذهبی و شرک آلودی است که در ذهن او معنویت و ثروت را در مقابل هم قرار داده است. خداوند و ثروت را در مقابل هم قرار داده است و به این شکل ترمزهای در ذهن فرد درست شده که مانع رسیدن به موفقیت مالی است.

بر این مبنا، آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1،  برای هر دانشجو به صورت منحصر به فرد و شخصی عمل می کند. یعنی این دوره به دانشجو کمک می کند تا با به شناخت رسیدن از باورهایش درباره ثروت، در قدم اول، باور محدود کننده ای را در ذهن خود بشناسد که در حال ایجاد بیشترین تخریب در وضعیت مالی اوست و پاشنه آشیل او محسوب می شود. باوری که حتی کوچکترین بهبود در آن نقطه، بیشترین تأثیر مثبت را می تواند در وضعیت مالی فرد ایجاد کند. سپس در ادامه جلسات دوره، به کمک منطق های قوی، فرایند تغییرات آن باور در ذهن فرد شروع می شود و به همین منوال هم وضعیت مالی فرد شروع به بهبود می کند.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 1

ایجاد باور فراوانی به وسیله “تئوری ظرف آب” در دوره روانشناسی ثروت 1


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»
    247MB
    33 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»
    32MB
    33 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1098 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علیرضا» در این صفحه: 2
  1. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2942 روز

    سلام استاد عزیز از خدا سپاسگذارم که شما رو وارد زندگیم کرد. در مورد این فایل واقعیتِش باید بگم مغزم سوت کشید، فکر نمی کردم دیدگاه و نوع زندگی تون درباره ی روابط اینطور باشه. نمی دونم چرا هنگام دیدن این فایل آرزو کردم که کاش از همسرتون جدا نمی شدید و با هم این مسیر رو از قم تا امریکا ادامه می دادید. شاید من باورهام خیلی ایراد داره و محدوده. اما واقعا هنگام دیدن این فایل یک لحظه به همه چی شک کردم، به تمام قوانیتی که شما گفتین و من با جان و دل پذیرفتم و سعی در اجرای اون ها داشتم. اما باز به یاد آوردم شهریور ماه 95 رو. زمانی که در اوج ناراحتی و افسردگی، در حالی که به فکر از بین بردن خودم بودم، از ته دل مثل کسی که وسط دریا تنها، گیر افتاده و کمک میخواد، از خدا کمک خواستم که راه رو و روشِ زندگی رو به من نشون بده. چون میدونستم که این زندگی نیست. شاید 24 ساعت نگذشت که با یکی از دوستان درباره ی آرزو هام و اینکه چقدر به علم و اختراع علاقه دارم صحبت کردم و اون دوست یا اون دست خدا یا شاید هم خود خدا که به اون شکل دراومده بود من رو با شما آشنا کرد. و فصل جدیدی از زندگی برای من شروع شد. از اون روز تا الان فراز و نشیب های زیادی داشتم. اما الان به لطف خدای مهربانِ هدایتگر انسان دیگه ای شدم. نسبت به اون روز از لحاظ مالی خیلی پیشرفت کردم اما هنوز به اون جایی که می خواستم نرسیدم و دارم تکاملم رو طی میکنم. از لحاظ آرامش به منبع عظیم آرامش و احساس خوب رسیدم و فکر میکنم هدف و رسالتم از زندگی رو شناختم و دارم به سمتش حرکت میکنم و لذت میبرم. از لحاظ کیفیت زندگی هزاران برابر شده. استاد خوبم امشب همانطور شکه شدم که وقتی برای اولین بار ازتون شنیدم که ما خالق تمام شرایط زندگیمون هستیم شکه شدم. در این مورد بدلیل باورهایی که مخصوصا از طرف خانواده و افراد مذهبی بهم القا میشد این حرف شما رو نوعی شرک میدانستم و به خودم میگفتم پس خدا چِکارس؟!! خدا سرنوشت مرا رقم میزند و من فقط میتوانم پنجاه درصد زندگیم رو کنترل کنم. غافل از اینجا که این کلام شما نهایت توحید و این فکر بیمارگونه من نهایت شرک و بت پرستی است. آره واقعا من بت پرست بودم و مشرک. از پدرم بت ساخته بودم. از افرادی که توی زندگیم بودند تک به تک بت ساخته بودم و در ذهنم آنها را عبادت میکردم آنها را اطاعت میکردم. تلاش من فقط برای آن بود که در مورد خواسته هایشان کوتاهی نکنم و رفتاری نکنم که مخالف خواسته آنان باشد. اما اکنون فقط رب را میپرسم. اکنون فقط کسی را میپرسم که تمام قدرت را به من داده تا بتونم زندگیم رو اونجوری که میخوام خلق کنم. وقتی اینها رو بیاد آوردم شک از دلم خارج شد و دوباره هزاران نشانه بیادم آمد. استاد وقتی از قوانین استفاده میکنم و به چشم خودم می بینم که رفتار آدم ها متناسب با نوع فکر و باور من است، احساس میکنم این آدم ها اصلا موجودیت ندارند، احساس میکنم، تنها در روی زمین زندگی میکنم و فقط خدا هست و من. و آدم ها فقط جلوه ای از خدا هستند که من با باورهایم به آنها شکل میدم. این، چیزیه که درک کردم و نتیجه اش آرامش و ثروت و سلامتی و دوستان خوب هست که البته درک الان من مثل خوردن چند قطره آب از منبع آب زلال و شیرینی به اندازه ی دریاست و خیلی درک کمی از قوانین خداست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  2. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2942 روز

    سلام دوست عزیز مثالِ من مثالِ آدمیه که از بدترین شرایط روحی که منفی هزار بوده به لطف خدا تونسته به یک آرامش و زندگی نسبتا خوب برسه. پیشرفت من نسبت به اون روزها خیلی سریع و تند بود اما هنوز به خیلی چیزا نرسیدم و به بعضی ها هم رسیدم مثل قبول شدن در دانشگاه سراسری در مقطع کارشناسی در رشته ای که عاشقش بودم ولی اصلا نمیدونستم این رشته به اون علایق من ربط داره و خیلی چیزای دیگه … و دارم تکاملم رو آرام آرام از منفی هزار به منفی صد و مثبت یک و … ادامه میدم. ایده های خیلی عالی که دقیقا مطابق رویاها و آرزو هام بوده بهم داده شده که الان در حال عمل به اونها هستم مثل نوشتن کتابم یا برنامه نویسی و … اما نتیجه نهایی هنوز حاصل نشده که انشاء الله بزودی نتایج خودشدن رو نشون میدن و من تو سایت میگم. اما چیزی که هست اینه که من شک ندارم قوانین درسته و فقط و فقط همینه و بس و تنها کار من تمرین به اونچه که میدونم هست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: