مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»

سلام به استاد عزیز و دوستان

در مورد صحبت های استاد از سبک زندگی که انتخاب کردن خیلی از دوستان موافق بودن و میخوان همین روشو انتخاب کنن

این سبکی هست که استاد انتخاب کرده و طبق علاقه ی خودشون بوده و بین صحبت هاشون یکسری نکات ریزی هست که بهتره از اونها استفاده کنیم ولی این به اون مفهموم نیست که ما هم همین سبکو انتخاب کنیم .

درسته که نباید در زندگی به کسی وابسته بشیم ولی ازدواج یعنی مسئولیت پذیری . این که بخوایم زیر بار هیچ چیزی نریم و فقط رابطه داشته باشیم اسمش آزادی نیست و از نظر من بی مسئولیتی هست . مثل همین دوست دختر پسرایی که چون نمیخوان مسئولیتی قبول کنن فقط باهمن تا نیازهای عاطفی و جنسیشون رفع بشه و هر وقتم از هم سیر شدن بزارن برن سراغ یکی دیگه .

با تمام احترامی که برای استاد قائلم ولی با یکسری صحبت هاشون موافق نیستم . توی دوره ی قانون آفرینش گفتن ما مسئول بچه هامون نیستیم و میتونیم جدا بشیم خودشون راهشونو پیدا میکنن.

بله ممکنه بعد سالها برخورد به تضاد ها در 30 – 40 سالگی بتونن تازه بفهمن چی میخوان ولی نصف عمرشون حروم شده و شایدم اصلا نتونن .

شما فرزند آقای عباسمنش را ببینید از همون کودکی در محیط خوبی بزرگ شده و الانم آمریکاست از همین سن کم کلی موفقیت بدست آورده کوچکترینش همین مسلط شدن به انگلیسی هست که میتونه از بی نهایت ریسورس عالی استفاده کنه .

ما سالها داریم زور میزنیم کلاس میریم هزینه میکنیم زبانمون خوب بشه ولی هنوزم نشده ولی ایشون در محیط هست براحتی مسلط شده .

خیلی دستاوردهای دیگه را بدست آورده بدون اینکه خودش بخواد زیاد به تضاد بخوره و سختی بکشه چون محیط براش فراهم بوده . ولی خیلی از ماها 30 سال داریم ولی هنوز حقوق ماهی 5 میلیون برامون آرزو هست و کلی مشکلات عاطفی و اعتماد به نفس داریم .

از بچگی تو سرمون زدن حالا تا بیایم اینا را درست کنیم کلی از زندگیمون عقب میفتیم ولی میبینیم در اطرامون خیلی فامیلها و دوستان براحتی هر چیزی که برای ما آرزو هست را دارن . خیلی از همین افرادم در اوج موفقیت با قانون جذبم آشنا میشن دیگه همینطور موفقیت پشت موفقیت ولی ما میبینیم پس از مدت ها هنوزم داریم باورمون را تغییر میدیم تا یکم اوضاع بهتر بشه .

درسته میشه مثالهایی پیدا کرد از کسانی که درخانواده های سطح بالا بودن و به راههای بد کشیده شدن ولی اینا آمارشون ناچیزه و برعکس خیلیا هستن در خانواده ی عالی بودن و خودشون هم خیلی موفق شدن و همینطور خیلیا که در مشکلات بودن و هنوزم سالهاست دارن با مشکلات میجنگن .

پس ما مسئولیم در مقابل فرزندانمون چون رفتار ماها هست که اعتماد به نفس را در اونها نابود میکنه یا میسازه . آموزه های ماهاست که باعث میشه فرزند ما در زندگی چطور با مشکلات روبه رو بشه . وگرنه باید سالها با تضادهاش بجنگه تا شاید بعد از اینکه جوونیش حروم شد تازه بفهمه چی میخواد . شایدم هیچ وقت نتونه به موفقیت های بزرگ برسه . ولی قطعا اگر در کودکی در خانواده ی خوبی باشه درصد رسیدن به موفقیتش بالای 90درصد هست .

شما خودتون قضاوت کنید درصد موفقیت پسر آقای عباسمنش چقدره ؟ آیا میتونید بگید خودتون شانس موفقیت بیشتری دارید یا اون که همین حالا در بهترین محیط هست ؟ ما باید مدت ها با باورهای مخربمون بجنگیم ولی کسی که از کودکی در محیط سالم باشه به تضادهای کمتری بر میخوره و مسیر موفقیتش خیلی راحت تره .

پس ما مسئولیم و اگر نمیتونیم مسئولیت قبول کنیم پس بهتره ازدواج هم نکنیم چون زندگی فقط تولید مثل نیست .

استاد عباسمنش هم باورهای منفی در مورد ارتباطات در ذهنشون هست مثل اینکهمیگن آدم در ازدواج زندانی میشه و باعث وابستگی و خیانت میشه و اینکه ممکنه ازدواج کنم و بعد دوباره رابطه خراب بشه و اموالم را بالا بکشه . همین قضیه باعث شد این سبکو انتخاب کنن در صورتی که خیلیا هستن ازدواج کردن رابطه ی عالی دارن . پس اینها باورهای مخرب مربوط به ایشون هست . وقتی ما میدونیم با استفاده از قانون فراوانی شخصی را بدست بیاریم که با ما هماهنگ هست و همچنین با قانون برانگیختگی در روابط کاری کنیم که طرف مقابلمون اونطور که میخوایم با ما رفتار کنه پس مشکلی نیست میتونیم ازدواج هم بکنیم و خوشبخت باشیم .

اصلا کسی که بخواد ازدواج کنه و بعدش شرایط بهش فشار بیاره و خیانت کنه خودش آدم مشکل داری هست و جنسش خرابه .

آدمی که ذات درستی داشته باشه اگرم از رابطش ناراضی باشه خیانت نمیکنه جدا میشه .

قرار نیست هر کس از رابطش راضی نیست بپره بره خیانت کنه .

پس اون شخص حتی اگر از رابطشم راضی باشه بازم بخاطر ذات خرابش میره خیانت میکنه .

خیلی افراد با شنیدن این صحبت ها احساساتی میشن داد میزنن آرررررره همینه قانون همینه و جار میزنن و بحث میکنن که تو اشتباه میکنی قانووووووووووووونه ولی وقتی زندگی خودشون را میبینیم درگیر مشکلات مالی و عاطفی و بدهی هستن و فقط جوگیر شدن و بعد از مدتی هم این احساس فروکش میکنه .

با دیدن این موارد بیشتر یاد بازاریاب های نتورک مارکتینگ میفتم که هیچی ندارن ولی همش حرف از bmw و بنز میزنن و به همه میگن بیا عضو شو 6 ماه دیگه لامبورگینی میخری .

خب اگر قانون همینه پس چرا خودت هنوزم نتونستی ازش استفاده کنی اینقدر له و لورده هستی ؟

یک استادی چند روز پیش فایلشو گوش میدادم میگفت وقتی باور کنی میتونی ماهی 150 میلیون در بیاری در میاری خیلی آسونه باور کن تمومه ولی خودش وضعیت مالیش داغونه . یک محصولی داره 200 تومن و داره خودکشی میکنه بفروشه و کارمندم هست . یکی نیست بگه چرا خودت باور نمیکنی که اینقدر سینه سپر میکنی و داد میزنی !!!

دقت کنید که نمیخوام حرف های استاد را نقض کنم یا قانون را نادیده بگیرم چون خودمم از این قانون نتیجه گرفتم و با اکثر حرف های استاد هم موافقم و دارم از برنامه هاشون استفاده میکنم فقط میخوام بگم هر چیزیو چشم بسته نپذیریم .

اگر از چیزی میخوایم حرف بزنیم اول ببینیم خودمون چقدر ازش نتیجه گرفتیم . آیا نتایج ما در حدی هست که اینقدر محکم اون قانون را تکرار کنیم ؟ یا فقط داریم حرف میزنیم ؟

استاد عباسمنش خدا نیست که هرچیزیو قبول کنیم به هر حال طبق گفته ی خودشون ایشون هم کامل نیستن اشتباهاتی دارن و هنوزم دارن روی خودشون کار میکنن .

بهتره خودمون هم مطالعه و بررسی کنیم و سعی کنیم در قوانین فکر کنیم نه اینکه همینجوری هر چیزیو قبول کنیم .

شاد و پیروز باشید