مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»

قدم سوم

به نام خدای نور

سلام به استاد های عزیزم.

هرچقدر باتقوا ترباشم ثروتمند ترم و چون رابطه بین ثروتمندی و تقوا یکیه هرچقدر ثروتمند تر باشم نزد خداوند عزیزترم.

هرچقدر ثروتمند تر باشم به خداوند نزدیک ترم و خداوند بغیر حساب به من می بخشه رزق روزی و نعمت رو خداوند بی حساب به من میده.

برای تجربه فروانی باید فراوانی هایی که میبینم رو تایید و تحسین کنم.

ازاین به بعد میخوام خیلی بیشتر به فراوانی های اطرافم توجه کنم و طبق قانون به هرچی توجه کنی اون رو به زندگیت دعوت میکنی…

استاد وقتی برای خرید های عید نوروز رفته بودم یه مغازه ای هست همیشه درحالت عادی پر مشتری و انقدر توی عید شلوغ بود که جا نبود وایسیم و برای پرو کردن شلوار باید میرفتیم مغازه جفتی یعنی انقدر فراوانی مشتری بود که باید لباست رو میبردی میرفتی مغازه جفتی پرو کنی ببینی اندازته یا نه….

بازم یه مغازه دیگه ای هم هست که اونم کلیی شلوغه که برای حساب کردن یا تحویل لباس برای پرو کردن کلیی باید منتظر بمونی و همچنان همیشه این مغازه پرمشتری.

یه مثال جالب دیگه هم وقتی ما گوجه رو قاچ کنیم داخلش کلیی بذر دیگه هست که هرکدوم ازاون بذرها میتونن به یه گوجه دیگه تبدیل بشن و دورون اون گوجه هم کلی بذر دیگه هست و این چرخه ادامه داره…

استاد ما داریم با فراوانی زندگی میکنیم ولی اصلا نمیبینیمشون و درگیر کمبود ها و محدودیت های ذهن میشیم ولی دراصل جهان خداوند اصل و اساسش برپایه فراوانی خداوند خودش گفته اگر بخواید نعمت هارو بشمارید نمیتونید پس این اگر فراوانی نیست پس چیه…

شکر نعمت نعمتت افزون کند اگربازم این فراوانی نیست پس چیه؟افزودن افزایش جهان برپایه فراوانی خداوند خودش ازفراوانی گفته فقط باید باور کنم با باور کردم این حرفام کلیی زندگیم تغییرمیکنه اون معجزه ای که منتظرشم با باور کردن همه اینا به وجود میاد.

استاد یادمه یه دکتری بود که برای گرفتن نوبت پیشش شیش ماه طول میکشید یعنی این فرد انقدر پرمشتری بود و همیشه مشتری داشت که میگفتن گاهی تا خوده 3 صبح میموند و مشتری هارو ویزیت میکرد و همچنان نوبت هاش پر بودن که باید شیش ماه حداکثر سه ماه منتظر میموندن تا نوبتشون برسه.

من دکترایی رو دیدیم که برای انجام کار تزریقات زیبایی شده طرف یک سالم منتظر بوده نوبتش برسه…

وای خدای من فراوانی جهانت رو الان دارم میبینم خدایاشکرت که باران نعمتت همیشه درحال بارشه ولی سطل من نیاز به تعمیر داره نیازه نشتی هاشو بگیرم نیازه سوراخ هاشو بگیرم نیازه درست زیر باران نعمت هات قرارش بدم و ازت میخوام برای همه اینا هدایتم کنی.

اون ماشین های لوکسی که میبینم که کلیی پولشونه ایناهم نماد فراوانین یعنی طرف انقدر خداروباور داشته انقدر تونسته پول بسازه انقدرفراوانی رو زندگی کرده که تونسته همچین ماشینی رو بگیره خدایاشکرت.

همین توی کارخودم پالت هایی که تموم میکنم،میکروبراش ها،چسبم و…یعنی من انقدر مشتری داشتم که الان پالتم و…تموم شده نیازه باز خرید کنم خدایاشکرت فراونی همینه یعنی مشتری هست وقتی موجودی مغازه ای به اتمام میرسه نماد فراوانی نماد بودن مشتری وقتی دوباره موجودیش شارژ میشه بازم نمیاد فراوانی جهانه.

نجواهارو میندازم دور و بجاش تمرکز میکنم روی این آگاهی ها و با خودم تکراد میکنم این قسمت از کامنت دوست عزیزمون رو:

همون خدایی که تا این لحظه به من اجازه زنده بودن داده قطعا برای رزق وروزی من هم خودش برنامه ای داره.من سهم خودم رو انجام میدم و اونم سهم خودش.

چون خداوند شریک کاری منه و شریکم فقط خیر رو میخواد برای هردوتامون.

رقابت نباید بکنم با هیچکس و تنها رقیب من گذشته خودمه که الان باید هرلحظه خیلی بهترش باشم و خودم رو با هیچکس مقایسه نکنم چون مقایسه دزد شادی و نگاه نکنم که فلانی انقدر پول ساخت من نتونستم چون ما دونفریم بادوتا کودکی با دوتا خانواده و دوتا باورهای مختلف که همه ی این هاداره نتایج رو رقم میزنه و کار کردن روی باورها و بهترشدن درکارم تموم کاری که باید انجام بدم.