مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها» - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-10 09:32:582025-01-12 08:02:26مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله النّور
سلام استاد عباس منش عزیز و سلام بانو مریم عزیز
این نکته ای که گفتین که جهان مسیر خودش را طی می کند و وابسته به حضور و فعالیت یک شخص خاص در یک زمینه ی خاص نیست رو خودم قشنگ تا حد زیادی درک می کنم و چوبش رو هم خوردم و به خاطر باور نادرستی که در این زمینه داشتم سال ها از علاقه ی مهم خودم که نقاشی هست دور افتاده بودم. حدود 18 سال پیش با استاد بزرگی آشنا شده بودم و حدود یک سال و نیم هم پیش ایشون کلاس می رفتم . پیشرفت خیلی خوبی هم داشتم که خود استاد هم همیشه با دیدن تمرینام سرشار از شادی و شور میشد اما من اون زمان قدر ندونستم و به دلایلی واقعاً بیهوده رها کردم . دقیقاً از روزی که رها کردم تا دو سال پیش تو ذهنم این بود که استاد فقط همون استاد! و دیگه هر جا برم بیفایده است.چون از قم به شمال مهاجرت کرده بودیم هیچ امیدی هم به ادامه ی کلاس با ایشون نداشتم تا اینکه توی همین فایلهای شما باورهای غلظ سیمانی ذهنم ترک برداشت و باورم رو عوض کردم و دوباره نقاشیم رو شروع کردم با اولین استادی که سر راهم قرار گرفت دوره های آموزش آنلاین رو شرکت کردم و یواش یواش ادامه دادم و دو سه تا استاد عوض کردم تا رسیدم به یه استاد خوب. و با عشق ادامه دادم و از طریق همین نقاشی هدایت شدم به مسیر زیبایی که اتفاقاً کمی هم از علاقه ام درآمد زایی می کنم و خیلی راضی ام. یا مثلاً در مورد مدرسه ی پسرام فکر می کردم که فقط همین یکی تو روستای ما خوب کار می کنه و با اینکه تضادهای مهمی مربوط به همکلاسی های پسرم وجود داشت از جابجایی بچه هام ترس داشتم . تا اینکه امسال گفتم که من باید جابجا کنم و دائم خداوند داره به من میگه و من گوش نمی کنم. و سه روز مونده به شروع مدرسه ها پسرم رو جابجا کردم . یعنی از لحظه ای که من اقدام کردم تا همین امروز اتفاقات زیبایی افتاده که من حیرت زده شدم .خدا رو هزار مرتبه شاکرم .
مسئله ی دیگه ای میخام بگم اینکه این ترمز که برم شغل دیگه ای و ازش پول بسازم که بتونم به علاقه ام بپردازم و این باور غلط که شاید نتونم از اشتغال به علاقه ام پول خوبی بسازم خیییلی مخفی و نامحسوسه و حتی ناخودآگاه مورد تصدیق خودم بوده . که من تازه درآمد زایی تو نقاشی رو شروع کردم و چند سال طول می کشه تا به درآمد خوب برسم پس الان همزمان به یه کار دیگه هم مشغول بشم که بتونم درآمد بیشتری کسب کنم!!!و حتی سه چهار بار سراغ کارهای دیگه رفتم ، کارهایی که اتفاقاً هنری بودن .انگار میخاستم اینطوری وجدان خودم رو آروم نگه دارم! البته هیچ کدامش رو شروع نکردم فقط می رفتم سمت کار دیگه ای تا اینکه بیشتر بدونم و کم کم تو اون زمینه کسب درآمد کنم.تا اینکه آخربن کاری که در موردش تحقیق کردم و خیلی به شروعش نزدیک شدم یهو درون خودم با صدای بلندی شنیدم که می گفت : کجای کاری ؟ دقیقاً کجایی ؟ تو حتی به این کار علاقه هم نداری ! بهم گفت برو و به مسیر علایقت ادامه بده و فقط باورهات رو درست کن. من هم همین کار رو کردم و دقیقاً از فرداش خلاقیت هام تو تدریسهام بیشتر و بیشتر شد. من زبان و نقاشی رو خیلی دوست دارم. بیشتر درآمدم از زبان هست و مقداری هم از نقاشی. دقیقاً مشکلاتی که تو هر دوی اینا داشتم داره بکی یک به لطف الله و هدایت واضح خودش برطرف میشه.در عرض یک هفته چندین تضاد در این دو زمینه حل شد که اگه بخام بنویسم خیلی طولانی میشه . چقدر این فایل زیبا بود استاد. نکته برداری کردم و برای خودم باید ها نباید هایی که یاد گرفتم رو نوشتم و حقیقتاً امروز این فایل خیلی چسبید و قوّت قلبم شد . متشکرم از شما استاد بزرگوار. هر جا هستین خوب و خوش و ثروتمند باشید
خدایا از تو بسیار بسیار سپاسگزارم برای اینکه باز هم دستم رو گرفتی و با هدایت خودت من رو بیشتر به سمت علاقه ام بردی. متشکرم متشکرم متشکرم
الّهمّ ثبّت اقدامنا…..
اگر سپاسگزار باشد خداوند با عذاب شما چه کار است ؟ نسا ایه 147
با این آیه حرفامو شروع میکنم از وقتی روی قران کار میکنم چقدر زندگیم داره آروم آروم عوض میشه بیشتر به توحید رو میارم بیشتر میفهمم که سپاسگزاری یعنی چی، از وقتی دیدم بارها توی سوره بقره خداوند میگه سپاسگزاری کنید به قدرتش پی بردم و برای خودم یه خورده خلاقیت زدم و تمرینای سپاسگزاری انجام میدم حالم خیلی خوبه.
راجب این باور که تمام اتفاقا حاص باورهای ماست چقدر حال کردم باهاش چقدر این باور که توی ذهنم توقیتش کردین بهم کمک میکنه که روی باورام جوری کارکنم که هرچی که اون باورها هستن به شکل اتفاق ایجاد میشه این اطمینان خیلی دوست دارم
هر روز خداوند داره هدایتم میکنه من عاشق محتوا و تدریسم خیلی احساس خوبی هم راجب ملک دارم نمیدونم چرا خیلی احساس میکنم توی ملک قویم.
محتواهام که مینویسم درآمدم خوبه و روز به روز بهتر میشه خداوند ثروتمنده و هر روز هم این ثروت بهم میده.
من هدایت شدم به خوندن زبان باور کنید توی آموزشگاه رفتم چهار جلسه اس روابطم اون قدر خوبه با دوستان معلمامم مدیریت که انگار همه چی اونجا فقط داره برای من انجام میشه من از خداوند سپاسگزارم که اینقدر مدیریت روابطمو عالی انجام میده انشالله قدمامو با طمئنینه بر دارم و به مراحل بعد برم.
باورها تون راجب ثروت که میگید هرکاری توش پول هست باعث شده اون باورهای قدیمی که شغل مهمه و مدرک و تحصیل وفلان کمتر بشه و با نتایجی که هرچند کوچیکه اما عالیه گرفتم تو کار و اینا تقریبا داره میشکنه.
:
پی نوشت: بعضی وقتا که به تضاد میخورم، یه چیزی میشه خوب؟؟ با خودم میگم اگر از قانون بخوام استفاده کنم چی کار کنم همون موقع یع چیزی میاد، خیلی وقت ها که قدرت افکار منفی زیاده و دستمو یه جوری میبندم یه ندایی از اون ور میاد که اگر استاد یا خودمانی تر عباسمنش جای تو بود الان چیکار میکرد با توجه به باورهایی که داره با توجه به چیزایی که راجب قانون میدونین؟؟ خیلی خیلی خیلی این برام پیش اومد و وقتی این حرف میاد که ثریا اگر عبامنش تو این شرایط بیشتر توی روابط قرار میگرفت چی کار میکرد >>؟؟ همون دقیقه یا ده دقیقه بعد یه حوابی میاد که واقعا دگرگونم میکنه و اکثرش هم اعراض کردنه.
نمیدونم این چه جوری دوست داشتم بگمش نمیدونستم کجا از نظرات مثل همیشه استفاده کردم و اینم که این الگو رو دوست دارم خیلی توی ذهنم بهم کمک میکنه .
سلام دوست خوبم خداقوت..این سوال ک اگه عباس منش بود چیکارمیکرد خیلی عالیه و کارساز..امیدوارم منم بتونم ازین راهکارهای عالی توی روز و لحظه ب لحظه ی زندگیم استفاده کنم.ولی من زود فراموش میکنم.یادم میره.فک کنم باید مرتب این مطالب رو بخونم و البته باورمو عوض کنم.ازین به بعد من میدونم اون چیزی ک نیازمه و توی مدارش هستم برای گذراندن لحظه ب لحظه ی روزم بااحساس خوب بهم میرسه.خدا خودش میشه اون یاداوری اون نیاز و میاد تو زندگیم??
سلام به خانواده عزیز و صمیمی عباس منش
امروز 1000 مین روزی هست من اینجا هستم و توی این 1000 روز خیلی تغیر کردم دوست داشتم بنویسم تا هم برای خودم یادآور بشه هم برای کسی که میخونه دلگرمی .
بزرگ ترین دست آورد من در این مدت افزایش عزت نفس ام بوده نمیدونم چه طور باید این تغییر توضیح بدم اما از اونجایی بگم که هاجر الان میتونه محکم و بدون ترس توی 70 درصد مواقع حرف شو محکم بزنه که قبلا چنین چیزی نبود تو زندگیش هاجر الان ارشد میخونه چیزی که از بچگی آرزو شو داشته ولی قبلا بخاطر حرف دیگران اونقدر خودشو ناتوان میدید که فکر میکرد واقعا توانایی حرکت به سمت خواسته شو نداره حتی الان خیلی روان انگلیسی صحبت میکنه چیزی که قبلا با وجود کلی کلاس و هزینه براش یه آرزو بود وقتی شروع کرد دوره عزت نفس رو و تمرین استاد رو دید که کارهای ناتموم زندگی تونو تموم کنید یه تعهد محکم داد و الان هر روز داره به مهاجرت برای دکتری فکر میکنه چیزی که قبلا حتی از یاد برده بودمش چون میگفتم نمیشه هاجر اونقدر تغییر کرده که اونایی که چند سال قبل دیده بودنش وقتی میبننش اول جا میخورن بعد میگن چقدر عوض شدی هاجر الان ماشین شخصی خودشو داره و میتونه راحت جاهایی که میخواد بره یک مقدار پس انداز داره حقوق دریافت میکنه بدون اینکه کاری بکنه چون خدا براش شرایطی ساخته تا راحت به خواسته اش برسه
اما روابط واقعااا روابط پاشنه آشیل من بود توی این هشت یا نه ماهی که این دوره رو خریدم به طور عجیبی آدم های اطرافم حذف شدن فقط با یکتمرین اونم شناخت استاد گفت روابط سطحی ایجاد کنید ببنید چی دوست دارید و ندارید و من وقتی روابط سطحی ایجاد کردم و به روابط عمیقم نگاه کردم دیدم اصلا این روابطی که من الان دارم باب میل من نیست برای همینه اینقدر از روابطم ناراضی هستم و در این مدت به طور عجیبی افرادی که خیلی بهم نزدیک بودن همبن که من گفتم خدایا دورتر کن دورتر شدن و چقدر بهم کمک کرده یک محیط ایزوله بسازم و ببینم که چی هستم و چی میخوام از زندگی و روابط
سلامتی من در این سالها تغییر کرده فکر کنم چندبار بیشتر سرماخوردگی نداشتم و این منی هستم که هر ماه دوبار سرماخوردگی و دکتر بود یه زمانی اگه از نوروبیون استفاده نمیکردم نمیتونستم سرپا بشم الان ماه ها هم میشه نوروبیون استفاده نمیکنم
من توی دست هام یک دردی داشتم که بدتر شده بود باشگاه و اینا هم کمکم نکرد زیاد این درد مزمن اذیتم میکردم که با ساختن باور در مورد دست هام هدایت شدم به درمانش و الان بهتر و بهتر میشه.
من نمیدونم چقدر باید خدا رو سپاسگزار باشم که شکر این همه نعمت تو زندگیم به جا بیارم ولی میدونم خداوند همه هست که منو اجابت کرد و اینطور منو هدایت کرد.
ممنونم استاد عزیزم.
سلام هاجر عزیز
من به کامنت شما هدایت شدم چقدر لذت بردم از این همه نتیجه شما را تحسین می کنم اینکه نوشتی زبان به راحتی صحبت می کنی آفرین دختر ای کاش می نوشتی چه روشی باعث شد در زبان عالی بشی خیلی لذت بردم برای شما بهترین ها را آرزو می کنم
سلام زهرای عزیزم خدا رو شکر که نوشته ام به دلت نشسته و برام کامنت گذاشتی. در مورد زبان من کتاب خریده بودم سالها پیش شروع کردن کلمه به کلمه شو خوندم لغت هایی که بلد نبودم نوشتم جمله سازی کردم تمرینات شنیداری رو دوبار تکرار میکردم و مرور چهارمرحله ای داشتم حدود یک سال بعد من اثرات این تمرینات دیدم یعنی یک سال تلاش کردم. و البته الانم میخونم تا بهتر ئ بهتر بشم. این روش من بود که هدایت شدم شما هم میتونی این روش بری هم به خدا بنوبسی و بخوای تا بهترین روش زبان خوندن هدایتی بشی و مسیر برات راحت بشه .موفق باشی زهرای عزیزم
سلام هاجر جان
ممنونم از کامنت زیبا و تاثیر گذارتون و خیلی خیلی خوشحالم از نتایج فوق العادتون
میدونم از کامنتتون ماهها گذشته و من به لطف پروژه جدید هدایت شدم به کامنت شما
دیدم نوشته بودید یکی از پاشنه آشیلهاتون روابط بوده و بهبود پیدا کرده، منم همین مشکل رو دارم و با وجود تلاشی که میکنم هنوز از روابطم ناراضی هستم، خودم احساس میکنم تو روابطم یه حالت واکنشی خاصی دارم به علت تجربیات گذشته ام، اما درک نکردم درست که چطور شما با روابط سطحی به روابط عمیقتون پی بردید و چطور آدمها حذف شدن؟
به نام خداوندی که از کانال قوانینش هر چه بخواهی به تو میدهد…
قسمت نهم مصاحبه با استاد:
برجسته ترین نکته این فایل که فکر میکنم لازمه هزاران بار به خودم بگم ویادآوری کنم اینه که هییییییچ چیزی غیر از باورهای ما در زندگی ما تاثیری نداره.آخه همین امروز بود که چیزی پیش اومد ومن گفتم وای خدا این عامل جهانی حتما تو کار من تاثیر خواهد داشت, فهمیدم که عمق باورهای محدود کننده خیلی زیاده وهنوز باید تکرار وتکرار وتکرار قوانین تو زندگیم باشه هرچند این پروسه یک پروسه مادام العمر هست اما اون اوایل یک کمی کارمون سخت تر هست ولازمه بیشتر رو خودمون وافکارمون حساسیت ووسواس بخرج بدیم.
خدا رو شکر میکنم که استاد عزیز ,دست مهربان خداوند دوباره مهمترین قانون رووبهم یادآور شد ودلم به آینده قرص تر شد.
ووقتی که اینو فهمیدیم ودرکش کردیم تازه یک ماحرای شیرینتر شروع میشه واون اینه که میفهمیم همه چیز اعم از خیر وشر من فقط وفقط در دست فرکانسهای من هست ومنم که اختیارم دست خودمه دیگه ,وقتی با تمام وجود شدت تخریب فرکانس وافکار منفی رو فهمیدم دیگه این فرکانس مخرب رو تولید نمیکنم, فرکانس سازنده رو تولید میکنم, درست مثل اینکه از یک منو حق انتخاب یک آهنگ شاد یا یک آهنگ غمگین رو داشته باشم ووقتی فهمیدم آهنگ غمگین برام ضرر داره خیلی راحت تزش عبور میکنم وآهنگ شاد رو پلی میکنم.هر روز باید هزاران بار به خودم بگم که زندگی من نه ۹۹ درصد که ۱۰۰ درصد در دست خودمه ونه هییییچ قدرت ودولت و احدالناس دیگه,مگر اینکه خودم اختیار و قدرتی رو برای دیگران متصور بشم ودچار شرک بشم وبه خودم آسیب وضرر برسونم.زنده باد توحید,زنده باد ایمان, زنده باد صداقت,زنده باد اختیار صددرصد…
مثال چرخ دنده درکتاب اسکاول شین با این تعبیری که شما گفتین بسیار جالبتر هست, اینکه از اولین موقعیتی که حتی کمی دوستش داریم شروع کنیم وبعد با باورهای درست وفرکانس مداوم وصحیح مرتب ما دقیق ودقیق تر به جایگاه ویژه خودمون در جهان هستی پی میبریم ودر نهایت در اون جایگاه اصلی وویژه که طرح الهی هست قرار میگیریم وکولاک میکنیم ومیتونیم دنیا رو تکون بدیم وخودمون هم در اوج ناز ونعمت وسلامتی وثروت واعتماد به نفس باشیم.
چقدر جواب زیبایی دادین که گفتین فرقی نداره ,اینها با هم یکی هستن, که میزان درآمد شما بستگی به مسائلی داره که شما حل میکنین وبه دیگران خدمت میکنین.واقعا چقدر عالیه که بتونیم بهبودی رو در زندگی دیگران ایجاد کنیم وبهشون خدمتی باکیفیت ورضایتبخش رو ارائه بدیم وحتی از این بابت پول وثروت هم بدست بیارین, الهی بینهایت شکر.ودنیا هم هر روز با گسترش وتنوع بیشترش این فرصتها رو برای ما بیشتر وبیشتر خلق میکنه ودر اختیارمون میگذاره.چقدر این نکته به درد من خورد بخدا, من مدتها علاف این بودم که به چه چیزی یا چیزهایی خیلی علاقه دارم ومدتها این تردید مانع اقدام وعمل من میشد اما الان میدونم که فعلا با همین امکانات واطلاعات پیش برو تا دنیا خواسته ات رو دقیقتر کنه وراههای بهتری رو سر راهت قرار بده.عاشقتم خداجون
اینکه خیلی راحت جواب این سوال رو دادین که راه تشخیص اینکه یک فکر یا الهام از خداست یا غیر خدا, اینه که افکار والهامات الهی به شما احساس خوب میدن وافکار غیر الهی احساس بد بهتون میدن واگر هیچ حسی نداشتین مطمئن باشین که اون خوبه .چون اگر بد بود مثل زخمی که رو بدنمون بوجود میاد دردش واحساس بدش قشنگ ما رو تکون میداد واذیت میکرد اما وقتی سالمی حس خاصی نداری پس حالت خوبه حتی اگر حس خاصی نداری,چقدر از این توضیح ومثال لذت بردم ,یقین دارم این کلام خداست وهدایت الله که دارم میشنوم, فقط خدا میتونه انقدر زیبا وهوشمندانه صحبت کنه.عاشقتم خدای عشق ورحمت
اینکه گفتین اگر فکر میکنی کاری خیلی خوبه برات وخیلی خوب جواب میده ولی بخاطر تردید تا حالا انجامش ندادی یعنی اینکه دوستش نداری وبهش عشق نداری چون کاری که بهش عشق داری نیاز به تردید وتعلل نداره میری یکراست تو دل کار,اینم جواب عالی وهوشمندانه ایه اما برای درک بیشتر خودم اینو با مطلب قبلی اینطور تطبیق میدم که اگر اون کار بر اساس قانون تکامله وسرراهت قرار گرفته وامکانات وتوان انجامش رو داری وکار بهتری از اون رو مد نظر نداری برو شروعش کن وترید نکن ومطمئن باش با کارروی باورهات به جاهای شیرین تر ودلپذیرتر والبته پردرآمدتر هدایت خواهی شد.الهی آمین
اینکه شما نصف شب جلوی دوربین هستین دلیلش اینه که انقدر جایگاه خودتون رو در طرح الهی ودر جایگاه ویژه هستی خوب پیدا کردی که اصلا نمیتونی نیای جلوی دوربین واز قوانین وموفقیتها صحبت نکنی واین خدمت رو به مردم ارائه ندین,خدایا هزار مرتبه شکر که موفقیت ما وابسته به ارتقا دادن دیگران ودادن خدمتی به اونها هست.چقدر شیرین هست این قوانین…
خداوندا هزاران هزار مرتبه شکرت
🗣👥🗣👥🗣👥🗣👥🗣👥🗣👥🗣👥🗣👥🗣👫👬👭👫👬👭👫👬👭👫👬👭👫👬👭💑👪
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دَابَّهٍ وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ “164”سوره بقره
همانا در آفرینش آسمانها و زمین و در پى یکدیگر آمدن شب و روز و کشتىهایى که براى سودرسانى به مردم در دریا در حرکتند و آبى که خداوند از آسمان نازل کرده و با آن زمین مرده را زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایى که میان آسمان و زمین معلّقند، براى مردمى که مىاندیشند، نشانههایى گویاست.
===============================
سلام بر دو استاد عزیز و دوستان نازنینم
الهی که حالتون عالی باشه
خدا رو شکر می کنم برای حضورم در این گام
گام نهم
کلید لذت بردن از مسیر “تحقق خواسته ها”
اگر وارد مسیر مورد علاقه مون بشیم قطعاً از کارمون لذت خواهیم برد،
و اگر استمرار داشته باشیم، و باورهای ثروت ساز در زمینه کاری مون ایجاد کنیم هم لذت می بریم هم از لحاظ مالی پیشرفت می کنیم
واای استاد جان من وقتی که دارم فایل گوش میدم، نت برداری میکنم، کامنتا رو میخونم و کامنت مینویسم همین احساسو دارم؛ نه زمان، نه مکان، نه گشنگی، نه خستگی، نه خواب، هیچی نمی فهمم
مثلاً یک بعد از ظهر شروع می کنم به کار کردن، یهو نگاهم به ساعت می افته می بینم ساعت از پنج هم گذشته! اَی بابا مگه چقدر از ساعت یک گذشته؟! کِی دو شد؟! کِی سه شد؟! کی چهار شد؟! بارها و بارها آرزو کردم شبانه روز 48 ساعت باشه بجای 24 ساعت
اصلاً تو خاطرم نمی گنجه که حتی فقط یک روز رهاش کنم
باورهاست که داره اتفاقاتو رقم می زنه نه هیچ عامل دیگه ای
این، این جمله رو کسی قبول نمی کنه به این راحتی!!!
خب استاد جان برای اینکه واقعاً راحت نیست!!
یه عمر ما فکر می کردیم زندگیمون از قبل مقدر شده
خیلی خیلی باید کار کنیم و این جمله رو هر روز هزار بار با صدای بلند بگیم و بنویسیم و تکرار کنیم تا کم کم ذهنمون باور کنه
بدون استثنا تمام تجربیات و اتفاقات و شرایطی که توی زندگی شما داره رقم می خوره، بدون استثنا، توسط افکار شما، و یا باورهای شما به شکل کلی، داره رخ میده
من هم بعد از چند سال کار کردن هنوزم میبینم یه گوشه ذهنم جا خوش کرده
باید خارپشتی روش کار کنیم و تمرکز کنیم
عاشق مثالهایی ام که استاد میاره! قشششنگ برای ذهنمون منطقی میکنه
شما داری تو موبایلت فیلم یا فایلی می بینی، مطمئنی صد در صد که دلیلی که داری این فایلو می بینی اینه که خودت پلی اش کردی، میتونی اینو استاپ کنی، برگردی یه فایل دیگه ببینی، می تونی نبینی، می تونی خاموش کنی،
فکر نمی کنم کسی اصلاً شک داشته باشه چیزی که تو موبایلش داره می بینه خودش دکمه رو زده داره می بینه، و می دونه هم خودش اگر یه دکمه دیگه رو بزنه می تونه نبینتش
همه اینو باور دارن قبول دارن که هر وقت هر چی رو نخواستن این دکمه رو می زنن نمی بیننش
اگه به همین کیفیت به این نتیجه برسید که اتفاقات و شرایط ما همینجور داره رقم میخوره؛ الان دوست ندارم، میام رو باورام کار می کنم شرایطو تغییر میدم
تغییر باورها با یه فاصله زمانی اتفاق می افته
باید کار کنیم ادامه بدیم تا فرکانسها به ثبات برسن
آسون بگیریم به خودمون، کمالگرا نباشیم، در لحظه زندگی کنیم، به خواسته هامون نچسبیم، عجول نباشیم، منتظر مقصد نباشیم
مهم، لذت بردن از مسیره
اینقدر نگین پس کی من به خواسته هام میرسم
از یک پروانه زیبا توی حیاطتون لذت ببرید
از یک سلام پر مهر و محبت مادرتون خواهرتون همسرتون فرزندتون پدرتون لذت ببرید
از یک پارک قشنگ تو محله تون لذت ببرید…
آخ چقدر زیبا گفتی استاد واای که چه چیزای قشنگی بما یاد دادی چقدر روح ما رو لطیف کردی
من خیلی وقته دارم با دیدن دوتا پروانه ای که لابلای شاخه های درختای باغچه مون بازیگوشی می کنن و همدیگه رو دنبال می کنن ذوق می کنم و با نگاهم دنبالشون می کنم
از یه تشکر ساده همسرم بعد از هر غذا چقدر بیشتر از قبل لذت می برم
از پرواز پرنده ها، از صدای جیک جیک گنجشکها، از رنگ طلایی نارنجی هنگام غروب خورشید، از ستاره ها و ماه در پهنه آسمون شب، لذت فراوون می برم
اَی بابا ساعت دوازده و نیم شب شد که
من از ساعت هفت و نیم دارم به این صحبتهای شیرینتر از عسل گوش میدم و تایپ می کنم…
خدا کنه مریم جان یه تنفس بده
برم بخوابم که خیلی دیر نشه
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و غوطه ور در نعمتهای بی انتها باشید
به نام خدای معجزه ها
خدایی که هر چه دارم از لطف بی نهایت اوست
سلام استاد نازنینم و سلام مریم فوق زیبایی
سلام به همه همراهان این مسیر ناب مقدس
خدایا هزاران بار شکرت که امروز منو هدایت کردی بنویسم
شاید نوشته من در حیطه توضیحات این فایل نباشه اما قطعا قراره چیزی گفته شه که منو دست به قلم کرده
خدایا هزاران بار شکرت
من ی انسان ناشکر و نا سپاسی هستم که با وجود این همه نعمت و فراوانی در زندگی ام گاها منتظرم معجزه ای رخ بده تا دست به قلم شم
خدای رزاق و وهاب من خدای فراوانی ها بی نهایت سپاس گذارم که زندگی ام در تمامی جنبه هاش فوق العادست
فوق العاده واقعی
بدون هیچ شک و شبهه ای
خدایا هزاران بار شکرت که اون روزها بدون هیچ نتیجه ای در این مسیر مقدس حرکت میکردم الهام قوی تو منو سرپا نگه داشت و گفت ببین چقدر ارامش داری چقدر حال دلت عالیه چقدر احساس ارزشمندی داری تو بنده خوب منی و من تمام جهان رو به کار گرفتم که بهت پاداش بدم
یادمه نجواهای شیطان از هر طرفی به من حمله ور میشدن اما فقط قدرت محض تو بود که میگفت بهشون رو نده این منم که بدون هیچ هماهنگی با تو قلبتو کار انداختم بدون هیچ هماهنگی با تو اکسیژن به تک تک سلول هات میرسونم بدون هیچ هماهنگی با تو چشاتو رو به این همه زیبایی باز کردم پس محل به اون نجواها نزار و من تو رو رها نکردم
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى
که پروردگارت تو را رها نکرده و مورد خشم و کینه قرار نداده است
من تو رو فراموش نکردم
من خوابم نبرده و حواسم به همه چیز هست
خدایا هزاران بار شکرت
شاید همین یک سال پیش دوری از مادرم منو به ستوه اورده بود و هر تلاشی میکردم که بتونم در کنارش زندگی کنم در صورتی که ما دوتا دو نوع زندگی فوق العاده متفاوتی داشتیم اما به لطف و قدرت خدا چندین ماهه که مادرم به شهر من مهاجرت کرده و من امشب به راحتی و با لذت تمام کنارش میخوابم و بابت این نعمت فوق العاده خدارو سپاس گذارم
خدایا هزاران بار شکرت
حدود دو هفته هست به خاطر تعمیر جزئی ماشینم تعمیرگاه هستش و امروز اعلام کردن دوتا قطعش هنوز پیدا نشده که با نهایت ارامش و کنترل ذهن از مسئول نمایندگی تشکر کردم و گفتم قطعا خداوند در زمان خودش این مساله رو حل میکنه مگه این مدت من کجا اذیت شدم یا عزیز دلم یا داداشم یا آژانس به راحتی منو اینور اونور بردن چرا باید حالمو خراب کنم بزار از لحظه هام لذت ببرم
مگه خدا کجاست؟دقیقا تو همه لحظه های من خدا هست پس چرا از وجود بی نهایتش غافل شم؟
امروز ی مشتری داشتم و کلی با هم حرف زدیم خودش میگفت من از اون افرادی هستم که حال حاضرمو به تباهی میکشم تا اینده خوب داشته باشم و من گفتم من از اون افرادی هستم که در حال حاضر نهایت لذت رو میبرم و این فرد متاسفانه به حدی ذهن فقیری داشت که برای انتقال پول به حساب من میگفت اگه علت انتقال رو فلان مورد بزنم میزان کارمزدش عدد خیلی کمی میشه در صورتی که اصلا کارمزد انتقال پول اینقدر عدد ناچیزی هست که مثلا حداقل با 20 برابر اون عدد میشه ی ادامس بی کیفیت خرید
تو دلم گفتم خدایا من غرق نعمت و فراوانی هستم اما سپاس گذار نیستم ببین ادما تا کجا محدودیت دارن؟؟؟
خدایا هزاران بار شکرت
و من این روزها دارم دوره طلایی ثروت 1 گوش میدم و به لطف الله آگاهی های نابش رو نوش جان میکنم و به لطف خدا چقدر باورهای قدرتمند کننده ساختم از پایه و اساس
این روزها بازار نوسان دلار تو ایران داغه و همه جا همهمه هستش که بازار همه چی راکد هست و همه دارن مینالن اما من چشم امیدم فقط به تنها منبع رزق و روزی ست که خدارو هزاران بار شکر هر روز از بی نهایت طریق از بی نهایت طریق رزق به زندگی من میاره
خدایا هزاران بار شکرت
که حتی امروز ی همکاری از دوبی با من تماس گرفت وگفت دوشنبه میاد ایران و از نزدیک درباره شروع ی پروژه جدید باهمدیگه صحبت کنیم که اینقدر این موضوع همکاری برای این شخص حائز اهمیت بود که با خط دوبی با من تماس گرفتن در صورتی که دو روزه دیگه دارن میان و نیازی نبود که بخوان تماس بگیرن. گفتم خدایا فقط تو بلدی از بی نهایت طریق از بی نهایت طریق رزق برسانی ولاغیر………..
قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ
بگو: یقیناً پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد وسعت می دهد یا تنگ می گیرد، ولی بیشتر مردم [نسبت به مصلحت خدا] معرفت و آگاهی ندارند.
خدایا هزاران بار شکرت
دوستان عزیزم سلام و درود . امروز به مطلب زیبایی برخوردم از سخنان امیرالمومنین علی (ع) که انسان را به کتاب تشبیه کرده اند . زیباست . گفتم بنویسم که شما هم بدانید:
دوائک فیک و لا تشعر و دائک منک و لا تبصر و انت الکتاب المبین الذى باحرفه یظهر المضمر أ تزعم انک جرم صغیر و فیک انطوى العالم الاکبر
اى انسان داروى تو در خودت وجود دارد و تو نمیدانى و دردت هم از خودت میباشد ولى نمىبینى اى انسان کتاب روشنى هستى که با حروف خود هر پنهانى را بیان و هر سرى را انشاء میکنى تو گمان کرده وجود و جثه کوچکى میباشى و حال آنکه در وجودت عالم بزرگى پیچیده شده است.
تفسیر جامع، ج1، ص: 106
چه خوب و درست بود لذت بردم
ممنون بسیار عالی و قشنگ بود
مخصوصا که از مولا علی این نقل رو کردید.
به نام خداوند جان و خرد
کز این برتر اندیشه بر نگذرد
خداوندِ نام و خداوندِ جای
خداوندِ روزیدِهِ رهنمای
خداوند کیوان و گَردانسپهر
فروزندهٔ ماه و ناهید و مهر
سلام وهزاران درود خدمت اساتید نازنین
دوستان هم فرکانس درسایت عباسمنش
” گام دهم” کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها
تمرین:
اگر عشق و علاقه خود را می شناسی، به شما تبریک می گوییم. با اشتیاق بیشتری در آن مسیر حرکت کن، بهبود ایجاد کن و هم مهارت هایت را افزایش بده و هم باورهای ثروت آفرینی درباره آن علاقه بساز.
پاسخ:
وای خدای من استادمثالی ازاسکاول شین زدند ازکتاب 4 اثرگفتند
استادعزیزمنوبردین به روزهای اوایل سال 98 خداوند به یکی از بندهاش که اززندگی باری به جهت به ستوه امده بود، بریده بود، همه چیزبراش تیره تاربود ،دست پامیزد تاخودشو ازاین منجلابی که گرفتارش بود نجات بده اما نمیدونست چه کارباید بکنه هیچی نمیدونست هیچی هیچی هیچی
عنایت ویژه ای کردوکتاب 4اثراسکاول شین رابه طورمعجزه آسایی سرراهش قرارداداین بنده فلک زده فکرمیکرد وباخودمیگفت این کتاب هم …
ایااین کتاب هم مثل سایرکتاب هاست؟
ایا این کتاب هم یک رمان قشنگ است که فقط باجمله هاو واژه هابازی میکنه ؟
باشک وتردید شروع به خوندن کتاب کرد باخوندن همان
بخش اول کتاب
” بازی زندگی وراه این بازی”
متوجه شدم انگاراین کتاب باهمه کتابها فرق میکنه ادامه دادم رسیدم به
بخش دوم کتاب
” کلام توعصای معجزه گرتواست”
شورواشتیاقم بیشترمیشدادامه دادم رسیدبه بخش سوم کتاب
” درمخفی توفیق”
همچنان باشوروحرارت زیاد میخوندم تارسیدم به بخش پایانی کتاب
” نفوذکلام”
یک دورکتاب راخوندم اماچیززیادی دستگیرم نشددوباره شروع کردم باردوم انگارزنگها به صدادرامد ونویدروزهای زیبایی رامیدادادامه دادم دوررسوم دورچهارم…
خلاصه کاربه جایی رسید که کل جملات تاکیدی کتاب رادرقالب یک فایل باصدای خودم ضبط کردم وشبانه روز گوش میکردم وهمزمان کتاب رو هم میخوندم تاتک تک جملات و واژه ها درضمیرناخواداگاهم نفوذکنه انگارنوری برزندگی ام تابید وکم کم درهایی ازارامش به رویم بازشد انگارخودمو سپرده بودم به امواج خروشان رودخانه که هرجا دلش خواست منوببره
نتیجه این پشتکار ادامه دادن واستمرار این بود روز به روز حالم بهترمیشد احساسم به زندگی ودیدم به محیط اطراف بهتر بهترمیشد
انگارخداوندمسیرتازه ای برام بازکرده بوددرادامه کتابهای
“قدرت”
” راز”
“سپاسگزاری معجزه خدا”
ازراندابرن راخوندم دقیقااحساسم در آن روزهااین بود انگارسبک شده بود
ازخدواند درخواست کردم
خدایاحال که این کتابه ها اینقدربرام مفیدهستند وحالمو خوب کردن میخواهم بازم دراین مسیرباشم وادامه دهم
بازهم به طورمعجزه آسایی درهمان روزها یکی ازاساتید موفقیت که من تازه اسمشون به گوشم میخورد درشهرمون سمیناریک روزه داشت ومن آن زمان کارمندفرماندری بودم وباتوجه به مسولیتی که داشتم تمام سمینارها کنسرتها ومراسمی که درشهرمون برگزارمیشد به صورت رایگان میرفتم و شرکت میکردم آنهم درصف وجایگاه اول به اصطلاح
صف وجایگاه مسولین
ازآنجا بودکه باموضوع قانون جذب، کائنات وازاین حرفا اشناشدم
طبعاواکنش من این بود که روزبه روز مشتاق ترمیشدم ومیخواستم تامطالب تازه ای بشنوم یه جورایی باحرص ولع دنبال موضوعی وچیزی بودم که راه میانبری زده بشه ومنو به منبع اصلی وصل کنه
تااینکه اواخرسال 98 بازهم به طورمعجزه آسایی بااستادعباسمنش آشنا شدم ازطریق فایل توحیدعملی2 اگراشتباه نکنم وبه این شکل بود که خدادوستم داشت ومنوبه مسیرالهی وزیبای تغیرهدایت کرد وبهترین دستش راکه حکم پیامبرزمانه راداشت ودارد به عنوان معلم واستادسرراهم قرارداد
” استادسیدحسین عباسمنش”
خانم شایسته نازنین درجواب سوال وتمرین این فایل بایدبگویم
همه چیز عشق است
باعشق وعاشق بودن است که انسان به همه چیزخواهدرسید
وقتی عاشق کاری باشی شب روزبرات معنایی نداره زمان برات معنایی نداره فقط ادامه میدی آنهم بااحساس خوب وحال خوب هم لذت میبری وهم ادامه میدی تاباطی کردن تکامل روز به روز به هدفت نزدیک نزدیک ترشوی
این عاشق بودن است که پس از5 سال دقیقا مثل روزاولی که اولین جملات کتاب 4اثرفلورانس اسکاول شین برام جذاب بود امروز اموزشها موضوعات،گفته ها ومطالب استادعباسمنش عزیزنوشته ها ومقاله های خانم شایسته نازنین و کامنتهای دوستان گل وگلاب درسایت عباسمنش دهها برابربرام جذاب ترشیرین تر وتاثیرگذارتراست وروز به روزبا آگاهی ودرک بهترموضوعات برای رسیدن به اهداف بزرگترم گام برمیدارم.
هرچند ازدیدخودم نتایجی که تاکنون دراین مسیرنصیبم شده فراترازانتظارم بوده
توحیدی ترشدن
شناخت خدای واقعی ام
رسیدن به اصل اساسی قانون که خودم هستم باافکارم وکانون توجه ام خالق زندگی ام هستم
رسیدن به آرامش
رسیدن به احساس خوب وحال خوب
داشتن خواب راحت
ارتباط عاشقانه باخانواده وبستگان
سالم ترشدن وتندرس ترشدن وشادترشدن
زندگی کردن فقط برای خودم
انجام کارهام به راحتی هرچه تمامتر
رسیدن به وضعیت مطلوب مالی
ودهها مورددیگر
” هم اکنون به یمن لطف الهی همه درها ودروازه هابرای شادمانیهای نامنتظرگشوده میشودوخداونددرطرح الهی زندگیم شتاب می ورزد”
” ازهرچه که درمشیت الهی زندگیم نیست دست می شویم وطرح الهی زندگیم هم اکنون آشکارمی شود”
” هم اکنون طرح الهی زندگیم آشکار می شودتاجایی راپرکنم که جزمن کسی نمی تواند آن راپرکند.هم اکنون به کارهای دست می زنم که جزمن کس دیگری قادربه انجام آن نیست.”
” من برای طرح الهی زندگیم کاملا مجهزم. من دربرابرهروضعی،نه برابربلکه بالاترم.”
تادرودی دیگربدرود
بسم الله النّور
سلام دوباره استاد عباس منش عزیز و سلام بانو مریم عزیز
از دیروز دارم از منوی کلیدها روی بخش “هدف بعدی را مشخص کن” کار می کنم. بعد از کامنتی که اینجا نوشتم رفتم سراغ فایل ” نقش باور و انگیزه در بروز توانمندی ها” تا اومدم مقاله رو بخونم یادم اومد که مقاله این فایل رو نخوندم و برگشتم اینجا و وای خدای من! سالهای زیادی به این فکر می کردم که من رسالتم چیه؟ تا اینکه چند وقت پیش گفتم من که آخر نفهمیدم رسالتم چیه ! زیادی فکر کردن به این سوال هم اذیتم می کنه پس فعلاً بیخیالش میشم و تصمیم گرفتم حالم رو خوب نگهدارم ، کاری که ازم برمیاد و آروم آروم با تمرین بیشتر دارم به حال درون خودم مسلط تر میشم . گفتم سه تا کار هست تو این دنیا که خییییلی لذت میبرم و واقعاً وقتی به این سه تا مشغولم حالم خوبه و اگه حالم خوش نباشه وقتی یکی از اینا رو انجام میدم حالم واقعاً بهتر میشه. اما یه مسئله داشتم ! بحث تمرکز ! من هنوز نتونستم بین اینا یکی رو انتخاب کنم و دو تای دیگه رو حذف کنم. خیلی فکر کردم ، در مورد زنبور دیدم من میخام فقط همین دو سه تا کندو رو داشته باشم و نمیخام که زنبوردار بشم و …. . دیدم وقت گذاشتن برای زنبور برام لذت بخشه اما حاضر نیستم تعداش رو زیاد کنم و …. پس عملاً این کار وقت زیادی از من نمیگیره. در مورد زبان هم دیگه کلاسی اضافه نکردم با اینکه متقاضی داشتم و این توان رو داشتم که برم مدرسه های اطراف و طرح آموزشی معرفی کنم و به شاگردام اضافه کنم. چون دیدم که من دوست دارم کلاس آفلاین زبان داشته باشم و الان کلاسام آنلاین هست و خداروشکر خانواده ها خییییلی راضی هستن. اما من هنوز نمی دونم چطور همین کیفیت و نتیجه رو از آفلاین بگیرم . اما تو فکرش هستم که یه روزی برسه آفلاین بشه با همین کیفیت کار. و اما نقاشی ! بعد از خیلی تلاش و تجربه های گوناگونی که داشتم به این رسیدم که نقاشی همونی هست که هر چی بیشتر سراغش برم بیشتر به وجودم عشق و شور و شوق زندگی تزریق میشه . هدایت شدم به ایده ی تشکیل کلاس های حضوری برای کودکان با اینکه شرایط خونه ام به نظر خودم قابل قبول نبود اما گفتم این هدایت خداست و باید انجام بشه. تبلیغ رو رو پروفایلم گذاشتم و عکس تبلغ رو برای همسایه هایی که می شناختم فرستادم اما حتی یک نفر ثبت نام نکرد. یکی دو روز بعد چند تا از شاگردای کلاسای آنلاین زبانم پیام دادن که خانم کلاس نقاشی آنلاین ندارین؟؟!! گفتم نه ! مادر یکی از شاگردام گفت که لطفاً آنلاین هم بذارین گفتم من اولین تجربه ی تدریسم هست و میخام که حضوری باشه و تو فکر آنلاین نبودم. ایشون گفتن که خب با آنلاین کار تدریس رو تجربه کنید …. خلاصه اینکه بالاخره رسیدم به نقطه ای که ذهنم پذیرفت که شروع کنم. و اینجا بود که بهم الهام شد که آفلاین کار کنم ، هم ارسال فیلم آموزشی و هم رفع اشکال ها آفلاین باشه و شروع کردم. خدا خیلی کمکم میکنه و روزبروز داره مسیرم رو هموارتر و دلچسب تر می کنه. …. الهی شگرت . بعد از اولین جلسه ی آفلاینم تصمیم قطعی گرفتم که کار زبان و زنبور رو وسعت ندم و آروم آروم بیشتر تمرکزم رو ببرم سمت نقاشی . بعد از این تصمیم هم در کار زنبور و هم در تدریس زبان هدایت هایی از خداوند رسید که خیلی از مشکلات قبلی رو برام حل کرد و وقتم رو خیلی بیشتر کرد…. دیگه مطمئن شدم که راه درسته و انتخابم درست بوده. اما هنوز در مورد رسالتم گنگ و مبهم بودم . تا اینکه هفته ی پیش به خودم گفتم من نمیدونم رسالتم چیه ! اما الان اینو میدونم که من باید حال دلم رو خوب نگه دارم و افسار حال دلم رو به هیچ چیزی یا به هیچ کسی نسپرم. و الان که این مقاله مقدمه ی فایل رو خوندم خییییلی خوشحال شدم و جوابم رو گرفتم :
رسالت هر فرد از مسیر عشق و علائقش می گذرد. هر فردی ساخته شده تا کاری را به انتها برساند که عاشق انجامش است. کاری که انجامش، او را در بالاترین فرکانس و بهترین احساس قرار می دهد. منظورم همان کاری است که از انجام آن کار ، بیش از نتایج انجامش لذت می برد. برای همین است که فارغ از اینکه نتیجه چیست، تمام وجود خود را وقف انجام آن می نماید.
جای مناسب هر فرد در این جهان، همان جایی است که عشق و علائقش آنجاست.
اگر عاشق نقاشی هستی، جای مناسب تو، نقاشی کردن است.
خییییییلی خیییییلی ممنون برای این مقدمه ی رسا و زیبا
خدایا هزار مرتبه شکرت . چقققققققدر حالم خوبه امروز . ممنونم از تو ممنونم از تو : جانی و دلی ! ای دل و جانم همه تو!
اللهمً ثبّت اقدامنا……
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عباسمنش وخانم شایسته نازنین.
این 10 روز که پروژه مهاجرت به مدار بالاتر شروع شده من تلاش میکنم با هر گام همراه باشم و هر گام را به دقت گوش میدهم.و تا گام 6 موفق به خلاصه نویسی شدم. و هر فایل معجزه برای من بهمراه داشته. از بهتر شدن برخورد آدما، اضافه شدن مشتری های جدید، اعتماد بنفس بالاتر، تمرینِ استمرار(برای من استمرار خیلی مشکله، و این روزادارم درک میکنم چه ضربه هایی از عدم استمرار خورده ام) و یادگرفتن تمرکز تا جور شدن خواسته های کوچکم به صورت معجزه آسا و هدیه گرفتن از عزیزانم و مهمتراز همهحال خوب و آسانترشدن کنترل ذهن.
فقط میخواستم بگم درسته کامنت نذاشتم برای هر فایل ولی خداوند توفیق داده تا روی فایلها متمرکز بشم. و از آگاهی ها لذت ببرم. جالبه چندتا از این فایلا رو چند سال قبل شنیده بودم ولی درکش نمیکردم و ارزش شان را نمیفهمیدم ولی الان به هر فایل مثل الماس نگاه میکنم.خیلی خوشحالم که مدارم بالاتر رفته و درکم بیشتر شده.
خیلی ممنونم از سخاوت بی نهایت شما.
درپناه الله باشید.