معرفی دوره «قانون سلامتی» | قسمت 5

به نام خداوند بخشنده ی مهربانم .

اومدم بعد سالها که قانون سلامتی شده سبک زندگیم ،یه رد پایی از خودم بزارم برای خودم .

و دوستانی که قصد دارن در ابن دوره شرکت کنن .

تا ایمانم ،قوی تر بشه به مسیری که هستم .

انرژی جسمی و اون انرژی جوانی که استاد گفتن همه‌ی ما،بچه های قانون سلامتی که به درستی عمل کردن ،(البته گاهی از مسیر خارج شدم و به لطف خداوند دوباره برگشتم )داریم تجربه ش میکنیم .

به طوری که من یه پسر نوزده ساله و دختر چهارده ساله دارم ،زمانی که کسی اونها رو با من میبینه ،به هیچ عنوان باور نمیکنه که من فرزندانی در این سن و سال دارم . در این حد من جوانتر شدم . و خیلی ها فکر میکنند من مجردم خخخ

تو کوهنوردی مثل یه غزال می‌دوم ،به طوری که بیشتر دوستان بهم لقب شوکا دادن .

چند وقت پیش با همسرم بیرون بودیم بنده خدا ،مغازه دار ،فکر کردم همسرم پدرم( آخه تفاوت تا کجا .خخخ)

دوتا از اطرافیانم با من همسیر بودن ،و دوره رو بعد چند ماه به بهانه های رها کردن . که هر دوشون کلی مریضی داشتن و الان اوضاعشون به مراتب بدتر شده و حاضر نشدن ،بهای سلامتی شون رو بپردازن. و باز هم با ابن که میبینن من چقدر سالمم و انرژیم زیاد شده و خدا رو شکر کوچکترین مریضی ندارم و باز هم ،نسبت به دوره مقاومت دارن و من هم دیگه رهاشون کردم .

و دیگه کاریی به کارشون ندارم که بخوام ،حرفی در مورد دوره ، بهشون بزنم . چون من از توانایی تغییر دیگران ناتوانم .

بی شک دوره سلامتی جزوه بهترین دوره هاست و من به عنوان اولین دوره هدایت شدم به خریدش .

که چقدر که اعتماد به نفس من طی این سالها بالاتر رفته . که تونستم ،بالاخره بعد از بارها و بارهارژیم گرفتن وشکست خوردن های پیاپی و پیاده روی های سختی که داشتم ،به اون خواسته ی قلبیم که اندام زیبا و انرژی بالا بود برسم به لطف خدای خوبم .

خدا رو هزاران مرتبه شکر . هر چقدر شکر کنم باز هم کم . این سلامتی ،بالاتربن دارایی من

بالاترین دست آورد من

گر چه تو این مسیر ،بارها ،توسط اطرافیانم ،تحقیر شدم ،ولی ابن قدر ،ابن مومنتوم قدرت داشت ،که با هر زمین خوردنی ،به سرعت بلند میشدم و ادامه میدادم .

و از یه جایی به بعد حرف دیگران برام ،کوچکتر از یه دانه ارزن شد . و خداوند چنان قدرتی به من داد که در ابن مسیر ثابت قدم ماندم .

و این سبک از زندگی ،تا آخر عمرم با من خواهد بود

به لطف خداوند چند سال لب به کربوهیدرات نزدم و فقط و فقط گاهی تنها و تنها در مورد شیرینی خوردن ،پیش اومده که چیت کردم و از دوست عزیزم از بچه ها ،قانون سلامتی یاد گرفتم ،که اگر بخوام از دوره دور بشم ،احتمال داره که این خطا ها رو انجام بدم . و فهمیدم که باید بیام مثل معتادان انجمن گمنام ،که بعد از بیست سال هنوز در کلاسها شرکت مبکنن تا ثابت قدم بمونن ،تو دوره مشارکت داشته باشم . در کامنت خوندن و نوشتن و مرور دوره

من هم یک معتاد به شیرینی بودم .

باید ،دوره سلامتی رو مدام مرور کنم و حضور داشته باشم در جمع دوستان ،که یادم نره از کجا به کجا رسیدم و ایمانم قوی بمونه .