درباره قانون آفرینش | خواسته ها محقق می شوند اگر…

با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

خدایا شکرت که باز هم فرصتی برام فراهم شد تا با جریان سیال این سایت الهی همراه بشم و از آگاهیهای نابش برخوردار

خدایا شکرت که موفق به خرید بخش دوم قانون آفرینش شدم و ان شا الله ثروت خلق میکنم و بخش های بعدی رو هم میخرم

خدایا شکرت که با دیدن فایل های مختلف این سایت منم دارم سعی میکنم هربار چیزی رو راجع به ویرایش فایل های صوتی و متنی یاد بگیرم و مهارت های خودم رو هر بار ی ذره افزایش بدم مثل دیشب که دلیل جاستیفای نشدن متن های ورد رو با جستجو کردن فهمیدم

مثل چند وقت پیش که نرم افزار ام پی تری کاتر رو برای کات کردن فایل های صوتی یاد گرفتم

مثل اون زمانی که کم حجم کردن فایل های ویدیویی رو با نرم افزار پیکاسو یاد گرفتم

مثل اون زمانی که شروع کردم به پاورپوینت درست کردن و ازش پول ساختم

مثل اون زمانی که یاد گرفتم فایل های ورد رو به پی دی اف تبدیل کنم

و محرک همه ی این یاد گرفتن ها استاد بود و فایل های بینظیرش و اون جمله ی طلایی:

“که هر مساله ای که من باهاش برخورد میکنم حتما افراد دیگه ای هم قبل از من باهاش برخورد کردن و جوابی هم برای اون داده شده”

و چقدر با باور کردن همین ی جمله من تونستم قدرت حل مساله رو در خودم افزایش بدم و اعتماد به نفس خودم رو بالا ببرم

و چقدر قبل از آشنایی با استاد من برای هر مساله ی کوچکی که توی اینترنت یا لپ تاپم روبرو میشدم دست به دامان دیگران میشدم !!!!!

و الان توی همین زمینه چقدر بزرگتر شدم نسبت به قبل خودم نه دیگران.شاید برای دیگران یاد گرفتن تبدیل کردن ی فایل ورد به پی دی اف ی چیز خنده دار باشه اما برا من ی چیز جدید بود و یادگیری اون ی قدم برای بهبود خودم

تحسین میکنم شما خانم شایسته عزیز رو که شما هم ی روزی بلد نبودین با نرم افزار پریمایر کار کنین اما شما هم قدم هاتون رو برداشتین و یاد گرفتین این موضوع رو و الان دارین از همین چیز که یاد گرفتین هم ثروت خلق میکنین و هم خودتون و هم جهان رو گسترش میدین

من نسخه های قدیمی قانون آفرینش رو نداشتم اما وقتی استاد اینقدر با صلابت در مورد تغییراتی که شما خانم شایسته توی اون فایل ها دادین صحبت میکنه حتما تغییرات عظیم بوده و همین تغییرات خدا میدونه چقدر تاثیرات رو بیشتر خواهد کرد

استاد جان من هم ی زمانی رو به یاد میارم که حرف مردم برام مهم بود و به خاطر حرف اونها چادر میزدم و لباس های شاد نمیپوشیدم .اما الان هم چادرم نمیپوشم و هم راحت تر لباس های رنگی میپوشم. البته نمیخوام بگم چادر بده یا خوبه.شاید کسی واقعا چادر پوشیدن رو دوست داشته باشه و انتخاب کرده باشه و اونجوری راحت تر باشه اما من راحت نبودم .من خودم انتخاب نکرده بودم .من نا اگاهانه انتخاب کرده بودم به خاطر تقلید کور کورانه و بدون تفکر .اما بعد از آشنایی با شما آگاهانه و با تفکر کنارش گذاشتم . من قبلا چادر میزدم چون فکر میکردم ملاک و معیار ایمان چادره . اما از وقتی که فهمیدم ملاک و معیار ایمان نه به جادره نه به ریش و نه به جای تسبیح !!!!! ملاک ایمان احساس خوبه آگاهانه چیزی رو که احساس ناخوبی بمن میداد رو ترک کردم.

البته من هنوز خیلی جای کار دارم که راحت راحت باشم و سبک کاملا شخصی خودم رو داشته باشم اما به نسبت قبل خودم خیلی تغییر کردم

اصن استاد حسابش رو بکنین که من تو خونه جلوی دامادمون همیشه محجب بودم !!!!! و احساس راحتی نمیکردم چون باز هم بامورهای مذهبی من رو محدود کرده بودن. وای چه خفگی به آدم دست میده که توی خونه اونجور پوششی رو داشته باشی .اما با فایل های شما و سریال بهشت به خودم اومدم و اون قید و بندها رو برداشتم البته کم کم اول در حد روسری نپوشیدن و بعدش ی کم لباس های راحت تر پوشیدن .البته اینم هنوز جای کار داره

چقدر از قیافه خودم ناراضی بودم قبل از آشنایی با شما اما خدا رو شکر الان خودم رو پذیرفتم اونجوری که هستم

استاد واقعا بدنتون انعطاف پذیره امتحان کردم دیدم نمیشه خخخخ

چقدر خوبه که یاد گرفتم با بودن با شما که کمتر قضاوت کنم آدم ها رو چه ظاهرشون و چه افکارشون اما باز هم تو این زمینه خیلی کار دارم

عملگرایی عملگرایی:

الان مدتیه که بیشتر دارم به این قضیه فکر میکنم که سعی کنم بیشتر عملگرا باشم و کمتر حرف بزنم .ساکت تر شدم .احسا س میکنم که زمانش برای من فرا رسیده و تفاوت خودم رو با قبل احساس میکنم.آخه اوایل کار کردن روی خودم خیلی حرف میزدم با دیگران در مورد این آگاهی ها .

آره خدا خودش در قرآن این مثال در مورد عمل نکردن رو زده:

مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ(جمعه 5)

وصف کسانی که عمل کردن به تورات به آنان تکلیف شده است، آن گاه به آن عمل نکردند، مانند درازگوشی است که کتاب هایی را [که هیچ آگاهی به محتویات آنها ندارد] حمل می کند. چه بد است سرگذشت مردمی که آیات خدا را تکذیب کردند. و خدا مردم ستمکار را هدایت نمی کند.

استاد جان یکی از آرزوهای من هم داشتن ویلاست توی شمال ایران و عکس چند تا ویلای خوشگل رو هم گذاشتم توی دریم بوردم و هم عکسشون رو قیجی کردم گذاشتم توی جعبه ی آرزوهام. ان شا الله منم چند سال دیگه وقتی زندگیم رو بررسی میکنم میبینم که داشتن ویلا و باغ که ی روزی جز خواسته هام بوده الان جز داشته هامه

مریم جان اون جایی که صحبت کردین راجع به آرزوی استاد توی قانون آفرینش و اینکه الن داره توی ی باغ بیست هکتاری خودش خوش میگذرونه اشک تو چشام جمع شد فقط 6 سال گذشته از اون موقع. پس میشه پس امکان پذیره فقط ایمان و یقین میخواد به این مسیر ، فقط کار کردن روی باورها میخواد و ایمان به خداوند و توکل کردن بر اون به عنوان تنها دهنده ی رزق و روزی .

و این جملتون استاد که :

آرزوها هر چقدر بزرگ باشن آدم بهشون میرسه اگر در مسیر درست باشه اگر قدم به قدم بیاد جلو

و این یعنی همون طی کردن تکامل همون صبور بودن و عجول نبودن .همون بشر الصابرینی که خداوند توی قرآن ازش صحبت میکنه.پس منی که تازه دو ساله این مسیر رو شروع کردم که ی سالش هم خودشناسی بوده باید صبور باشم و فقط همین مسیر رو ادامه بدم و به چطور برآورده شدن خواسته هایی که الن برام بزرگن فکر نکنم .باید امید داشته باشم به رحمت خداوند و ذهنم رو کنترل کنم .نجواها رو کنترم کنم و رها باشم

آره استاد دقیقا من وقتی که عکس خواسته هام رو برش میزنم و میخوام بزارم توی جعبه ی آورزوها سعی میکنم اون لحظاتی باشه که در اوج احساس خوبم و ذهنم مقاومتی نداره .چون مواقعی که ی کم احساسم بده قشنگ مقاومت ذهن رو حس میکنم که میگه با این شرایطی که داری چطور میخوای برسی به اینا

استاد من بعد از آشنایی با شما فهمیدم که چقدر در درخواست کردن از خداوند مشکل داشتم که حتی خواسته هام رو بر زبون هم نمی آوردم کاری که بقول شما دیگه نیازی به صغری و کبری چیدن نداشت. چون عزت نفسم پایین بود چون خودم رو لایق نمیدونستم .اما الان بهتر شدم ولی باز هم توی این زمینه خیلی کار دارم .

وضوح در خواسته و ایمان به برآورده شدن شروط لازم برای رسیدن به خواسته هاست و این کاریه که از طرف ما باید انجام بشه و چگونگیش کار خداوند و سیتمشه

این اون چیزیه که من باید درش مهارت پیدا بکنم تا هدایت بشم به چگونگی . این اون درکی که با این فایل برای من اتفاق افتاد با وجودی که قبلا هم اونها رو شنیده بودم .چون من توی واضح کردن خواسته هام بیشتر از ایمان داشتن به برآورده شدن نیاز به کار کردن دارم

استاد و مریم جان عزیز سپاسگزارم

سلام آقای رجب پور دقیقا حرفهایی رو زدین که من این روزها دارم با خودم مزه مزه شون میکنم که چقدر به اون چیزهایی که دارم مینوسم و لایک میگیره عمل میکنم. قبلا اینجوری نبودم الان مدتیه که این توی وجودم پدیدار شده که البته نشونه خوبیه.

همین کامنت شما هم تلنگری بود برای من که بیشتر حواسم باشه که در شرایط مختلف از این آگاهی ها در عمل استفاده کنم و فقط طوطی نباشم .

سپاسگزارم