سرفصل های این قسمت شامل:
- خواسته های ما در وجودمان متولد شده اند، برای اینکه به حقیقت بپیوندند؛
- باور به امکان پذیر بودنِ رسیدن به یک خواسته، نتیجه شناسایی ترمزهای ذهنی مقابل آن خواسته و حذف آنها با ابزار منطق است؛
- وقتی با کار کردن روی بهبود باورهایت به خواسته هایت می رسی، این نتایج و شواهد، ایمان شما درباره “امکان پذیری خواسته های آینده”، افزایش می دهد؛
- رابطه باورهای قدرتمند کننده با “برداشتن قدم های عملی”
- خواسته ها محقق می شود اگر در مسیر هماهنگ با آن خواسته ها حرکت کنی؛
- وقتی روی باورهایت کار می کنی، اقدامات عملی در راستای آن خواسته ها به تو الهام می شود؛
- لازمه جدّی گرفتن ایده های الهامی، “ایمان” است؛
- اقدامات عملی ای که به تو الهام می شود، با شرایط و امکانات کنونی شما، قابل اجراست؛
- کار کردن روی باورها یعنی: کم کردن ترس ها و افزایش ایمان. این عمل در نهایت منجر به اقدام عملی می شود؛
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره قانون آفرینش و نحوه خرید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD366MB23 دقیقه
- فایل صوتی درباره قانون آفرینش | باور به امکان پذیر بودن21MB23 دقیقه
سلام و درود
فکر میکنم معرفی دوره قانون آفرینش خودش یک دوره عالی و فوق العاده شده.
جلسه چهارمش رو امروز دیدم و گفتم خدایا استاد ومریم عزیز چقدر سخاوتمندانه دارن نکات و آگاهیها رو به اشتراک میگذارن.
در سه مورد اساسی بحث شد که هر کدوم کلیدهایی از گنجهای بی پایان هستن.
۱.هر چی رو که میخواستم بدست بیارم انقدر برام بدیهی و راحت و طبیعی بودن که هر چی که از خدا خواستم بدست آوردم. کلمه کلیدی و طلایی این بحث اون کلمه بدیهی هست .یعنی انقدر باید رو باورهای خودمون کار کنیم که کلمه به معنای واقعی در مورد اون خواسته تو ذهنمون محقق بشه.
بدیهی بدیهی بدیهی بدیهی بدیهی بدیهی بدیهی بدیهی بدیهی بدیهی
من از کل مسیر بینهایت لذت بردم و هیچ ناراحتی برای من نداشته.الهی شکر
وروی ترمزهای ذهنی خودم هم کار میکردم.
۲.در مورد ترکیب جدایی ناپذیر ایمان و عمل یا باور وعمل هست که این دوتا دوبال پرواز یک پرنده بوده وهرگز از هم جدا نبوده و نخواهند شد وگرنه پروازی در کار نخواهد بود.
اگر باور داشته باشی عمل میکنی واگر باور نداشته باشی وشک داشته باشی هرگز به هیچ الهامی عمل نمیکنی.اگر میگی باور دارم یا ایمان دارم ولی عمل نمیکنم پس بدون که باور نداری.خیلی راحت
۳.مثالهای زیبای پیامبران در مورد عمل به الهاماتشون و مثال زیبای خود استاد.
من با راه رفتن خیلی الهام میگیرم. ساعت ۲ نصف شب خدا بهم گفت که راه برو و برو بیرون، ومن رفتم و خدا با من صحبت کرد و من بهش گفتم واقعا قصد مهاجرت دارم و روی باورهامم کار میکنم ولی چرا هنوز جور نشده؟من میخوام مهاجرت کنم وباید جور بشه ،من اونو میخوام.
وخدا گفت که فکر میکنی مسیر زندگیت که داری طی میکنی با خواسته هات یکی هست؟گفتم یعنی چی؟گفت که تو داری هر روز به دفاتر و اعضای گروهت اضافه میکنی و از یک طرف میخوای پرواز کنی و از طرف دیگه خودت رو با دهها صرب بستی.
واون موقع بود که من تصمیممو گرفتم و وقتی برگشتم ایران اولین کاری که کردم این بود با وجود اینکه در اوج بازدهی کاری و موفقیت بودیم کل افراد رو مرخص کردم و کل دفاتر رو پس دادم ووسایلش رو فروختم و حتی ماشینها ووسایل خونمو فروختم و کل مدارکم رو ترجمه کردم وطوری خودم رو جمع وجور کردم که اگر بهم بگم پاشو الان برو من همین امروز آماده رفتن باشم در حالی که اصلا هیییییچ خبری در مورد مهاجرت نبود و مقصد هم دقیقا مشخص نبود که استرالیا باشه یا کانادا یا آمریکا.
وبعدش بهم گفت که پاشو با همین امکاناتی که داری هر جا که میتونی برو و سفر کن به هر کشور خارجی که میتونی.
منم با ویزای چند ماهه ام راه افتادم و روسیه ودبی و تایلند وچندین جای دیگه رو گشتم و بعدش کم کم به اینجا هدایت شدم.
الهی شکر
نکته های کلیدی:
۱.کلمه بدیهی شدن خواسته برای ما
۲.خدا با من صحبت کرد
۳.من از کل مسیر رسیدن به خواسته هام لذت بردم
۴.من میخوام دنیا رو ببینم من میخوام خودم رو تجربه کنم.در سنین جوانی
۵.جریان زندگیت رو در مسیر حرکت به سمت خواسته هات قرار بده