درباره قانون آفرینش | باور به امکان پذیر بودن - صفحه 7

128 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 875 روز

    استاد بارها گفتید که اینکه کاری نکنی بشینی لین عمل به قانون نیست و کساییکه نمیخوان موفق بشن فقط این جملات میگن و به قانون جذب خورده میگیرن این جملتون همیشه توی ذهن منه ایمانی که عمل نیاره حرف مفته

    دقیقا همینه مگه میشه ایمان داشته باشی کاری بهت گفته بشه بعد انجام ندی

    من هر بار هر ایده ای میاد سریع عملیش میکنم

    برای خونه دیروز یک فایل گوش دادم گفتید قرض نگیر ما هنوز خونمون اجاره نرفته و قرار بود پول بگیرم خونه اجاره رفت پس بدم

    بعد دیدم خب شما چیز دیگه گفتید گفتم چکار کنم که بتونم جابه جا بشم

    ایده اومد قیمت پایینتر بگرد خونه کوچکتر بزار تکاملت طی شه

    دیدم جواب همینه این روش شروع کردم

    تا الان ده تا ایده مختلف اومده هر بار میرم انجام میدم باز نمیشه میگم چه ایده ای و بعد ایده جدید

    حالا مطمینم انقدر این اتفاق میفته تا راهش پیدا بشه

    خیلی خیلی امید و انگیزه دارم

    خب بریم سراغ تعهد

    مت دیمون

    او پانزده میلیون خرج خانه اش کرده. خانه ای که 7اتاق خواب، 10 دستشویی و حمام و 5پارکینگ ماشین دارد.خانه “دیمون” یکی از بهترین خانه های “پسیفیک پارادایس” نام گرفته است

    یک عکس بیشتر ازش نبود یک خوته وسط یک جنگل

    مطمینا خیلی زیبا و خاصه

    خدایا شکرت دایمون لایق این خونخ زیبا کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2156 روز

      به نام خدای مهربان و هدایتگر راه

      سلام عزیز دلم

      سلام ساناز جان

      سلام ساناز گلم

      خداوند من را هدایت کرد به نوشته های شما

      من هم به امید الله و با قانون دارم حرکت می کنم به سمت زندگی کردن در خونه ی خودم

      نوشته شما و کامنت شما یه نشانه ی واضحی بود و مهر تایید بر عمل کردن به قانون و حرکت های من و صد در صد کسانی که در این مسیر هستند

      امیدوارم به خونه رویایی تون دست پیدا کنید و بیایید از داشتنش و عشق کردن در خونه تون بگید

      من هم هر روز میروم با حال و احساس خوب خونه ها را می بینم و تحسین می کنم

      خدا را صد هزار مرتبه شکر

      خیلی از ترمزهای ذهنی ام را شناسایی کردم که یکیش این بود که فکر می کردم تقصیر بقیه است که من به خواسته ام نمی رسم که البته خداوند بهم گفت منظورم این هست که تا بقیه بهم می گفتن این نمیشه و این نیست و این خونه . این خونه ای که دریافت کردم . بدرد نمی خوره و سریع جا می زدم و کم میاوردم

      همین الان که فهمیدم البته خیلی وقته فهمیدم ولی باز هم باید روش کار کنم

      همین الان داشتم شکرگزاری می کردم برای جاری ام که داره خونه دار میشود خدا را صد هزار مرتبه شکر

      همین الان همه ی آدمها را از ته دلم بخشیدم به خاطر خودم

      ………

      خداوند در هر لحظه ما را به مسیر درست هدایت می کنه

      ترمزهای ذهنی مون را باید بشناسیم . حل کنیم تا به خواسته هامون دست پیدا کنیم

      خدا را شکر می کنم که در مدار دریافت کامنت شما قرار گرفتم

      الهی شکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1169 روز

    سلام به استاد مهربان

    سلام به دوستان خوب خودم

    یکی از دوره هایی که واقعا دوست دارم که در آن شرکت کنم و به سمت آن هدایت بشوم دوره قانون آفرینش است

    این فایل هم هر چند که معرفی دوره است ولی بار نکته های آموزشی عالی را در خود دارد

    من باور دارم که هر چیزی را که می خواهم داشته باشم می توانم به راحتی آنرا داشته باشم

    این نکته و این باور واقعا می تواند برای من خیلی مفید و راه گشا و سازنده و لذت بخش و آرامش بخش است

    اینها را باید همیشه مد نظر خودم داشته باشم که اگر در مورد کاری فکر می کنم که نمی شود آن کار حتما نخواهد شد

    اگر فکر کنم که آن کار می شود بی شک آن کار خواهد شد

    اینها همگی درس هایی عالی را در خود برای من دارد

    باز خداوند را شاکرم که در راهی قرار گرفته ام که حتی فایل های معرفی دوره ها هم به خودی خود برای خودش یک نکته و یک درس را در دل خودش دارد

    اینها همگی نشان از این است که راهی را که در پیش گرفته ام درست و صحیح است

    نکته دیگر

    هر زمان که ذهن من شروع به مقاومت می کند

    می توانم موفقیت های قبلی خودم را نشان ذهن خودم بدهم

    به او بگویم همانطور که قبلا موفق شده ام پس باز هم می توانم موفق بشوم

    نکته دیگر

    باور داشتن به توانستن بسیار مهم است

    نکته مهمتر از این باور داشتن عمل کردن به آن باور است

    وقتی که می دانم آن راه درست است باید بی شک در آن راه حرکت کنم و قدم بردارم

    همین قدم برداشتن ها سبب می شود که برای من قدم های بعدی مشخص بشود

    به الهاماتی که به من می شود عمل کنم

    آن ایده هایی که مناسب با شرایط حال من است

    آن کارهایی که با انجام دادن آن زیاد به زحمت نمی افتم و فقط کمی شجاعت و جسارت می خواهد

    اینها را یاد بگیرم بی شک من موفقترین خواهم بود

    این سه نکته ای که امروز من در این فایل یاد گرفتم

    به خودی خودش برای من یک دوره آموزشی است

    ایمان داشتن به باورها و آرزوهای خودم که می شود

    قدم برداشتن در راستای آرزوهای خودم

    به الهامات و ایده های الهی که به من وارد می شود عمل کنم

    آن وقت من بدون ترس می توانم ادامه بدهم

    الهی شکر که در این مسیر عالی قرار گرفته ام

    خدای من دوستت دارم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1240 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    خواسته های ما از برخورد با تضادها شکل می گیرد. اگر تمرکز خود را به جای ناخواسته ها بر خواسته های خود گذاشته و با پرسیدن سوال: این را نمی خواهم چه چیز را می خواهم و با تمرکز بر خواسته های خود به مسیر درست هدایت خواهیم شد.

    استاد این باور را در ذهن خود ایجاد کردند که خواسته ها برای این در ذهن ما شکل گرفته که

    تحقق آن ها امکان پذیر است و برآورده خواهد شد. به تمام خواسته هایشان با داشتن باورهای مناسب و هم جهت و برداشتن مقاومت ها و ترمز های ذهنی دست یافتند، چون پیش از این به خواسته هایشان طی فرآیند تکاملی دست یافته قدم به قدم با قوی تر شدن باورهایشان به خواسته های بزرگ تری نیز رسیده و همواره در مسیر درست قرار داشتند و از مسیر تحقق خواسته ها لذت بردند. ذهن منطقی استاد نسبت به خواسته های بزرگ مقاومتی ندارد چون با نشان دادن نتایج، ذهن مقاومت کمتری نسبت به تحقق آن خواهد داشت.

    اگر ایمان داشته باشیم باید منتهی به عمل شود. آشغال ها را زیر مبل قرار ندهیم و به آموزه های استاد عمل کنیم. ایده هایی که به ما الهام می شود اگر متناسب با امکانات کنونی ما باشد باید آن را عملی کرده تا نتیجه بخش شود.

    هدف ما باید رشد و پیشرفت شخصیتمان، تجربه ی محیط جدید، غلبه بر ترس ها و پا فراتر گذاشتن از محدوده ی امنمان باشد.زمانی که باورهای خود را تغییر میدهیم ایده های جدید به ما گفته شده و با برداشتن قدم اول مسیر به تدریج برای ما روشنتر و قدم های بعدی به ما گفته می شود. ترس ها را کمتر کنیم که آن هم با داشتن باورهای مناسب امکان پذیر است. برای حرف مردم زندگی نکرده و خواسته های مان در اولویت باشد. تا زمانی که ترس از اقدام داریم یعنی به درستی بر روی باورهای خود کار نکرده ایم.

    زمانی که می دانیم مسیر نادرست است و با اولویت های اصلی ما تناقض دارد باید تصمیم گیری کرده و یکبار برای همیشه آن را کنار بگذاریم حتی اگر به ظاهر برای ما سود دهی داشته باشد و یا به ضرر ما تمام شود.شک و تردید و دودلی بسیار مخرب تر از تصمیمات اشتباه است.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 751 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام به استاد عزیزم به مریم جانم ودوستانم دراین خانواده.

    کلید:اجرای توکل در عمل.

    فایل:معرفی دوره افرینش قسمت4.

    استاد چقدر زیباست این بهشت چقدر تصویر پشت سرتون زیباست ودیدن این بهشت پشت سرتون خواسته های این چنینی رو در من به وجود می اورد.خدایا شکرت

    نکته اول کسی که قانون رو فهمیده ودرک کرده یکی از ویژگی هاش اینه که باور داره به انچه می خواد می رسه وقتی قانون که قدرت از ان خداست واو قادر هست ما رو به انچه می خوایم برسونه واینکه ما بنده خداولایق وشایسته دریافت نعمتها وبرکت ها هستیم واینکه فراوانی در دنیا هست داشتن یک نفر مانع از دیگری نمی شود واینکه هر روز برثروتهای جهان افزوده می شود وخداوند دوست دارد که ما ثروتمند شویم تا بدین وسیله خواسته جهان که گسترش هست را براورده کنیم وقتی اینها رو با گوشت وپوستمون درک کردیم وترمزهای و انچه ذهن منطقی می گه رو کنار گذاشتیم وباور درست جاش اوردیم اون موقع این باور درست می شه که ما خالقیم وهر انچه بخواهیم به دست می اوریم.چنانکه استاد با در ک قوانین وساختن باورهای درست به خواسته رسیدن به ازادی و اسایش ومهاجرت رسید وبه هرانچه براش رویا بود وتونست اونا رو به حقیقت برسونه.

    نکته دوم ایا کار کردن روی باورها کافیه بشینیم وباور بسازیم تا زندگی ساخته بشه؟

    نه ایمان وباوری که عمل نیاورد حرف مفت است .

    کسی که فکر می کنه فقط با باور به هدفش می رسه هیچ چیز از قانون رو درک نکرده هیچ پیامبری هم نبود که بنشینه وخدا کارهاش رو انجام بده حرکت کردند نوح کشتی ساخت موسی به دل دریا رفت .

    این مساله که حرکت نکنیم یه پاشنه آشیله وتا حل نشه پیشرفتی نیست.

    اگر خواسته ای داری باید توکل کنی باور درست بسازی ترمزها رو از بین ببری ونترسی نترسی اگه ترس کنترلت کنه وبترسی کاری از پیش نمی بری وقتی همه این کارها رو انجام دادی بهت الهام می شه وتو باید عمل کنی وحرکت وقطعا این مسیر تهش خوشبختی هست ورسیدن به خواسته ها.

    خدایا شکرت که همواره هدایتم می کنی .

    خدایا شکرت که امروز هم این فایل را گوش دادم کمکم کن عامل باشم.

    استاد ازتون برای رسوندن این اگاهیها سپاسگزارم وتحسینتون می کنم برای این زندگی بهشتی.

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1393 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و استاد شایسته و همه اعضای خانواده قشنگم

    این باور که من هر چی رو بخوام به راحتی میتونم خلق کنم زاییده باور به قانونه،قانون چی میگه ،میگه جهان بازتاب فرکانس‌های تو هست و تو صد درصد مسئول هستی.

    واقعا استاد یه قانون خوبی رو برامون سوا کردن و این قانون زیربنای همه قوانیه، الان که دارم مینویسم باور دارم که من میتونم همه چی رو خلق کنم و همه چیز از فرکانسهام سرچشمه میگیره،البته اینو بگم که تکامل رو رعایت کردم و احساسم رو خوب نگه داشتم و میدارم

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    یه مثال قشنگی استاد میزنه در مورد گنج که اگه آدرس هم داشته باشی حرکت و عمل نیازه

    بحث هدایت و عمل به هدایت خیلی مهمه ،چرا که باید باورهای هدایت شدن رو باید ایجاد کنیم و بعد سوال بپرسیم که هدایت بشیم و وقتی هدایت شدیم عمل کنیم عمل

    چطوری نترسم؟خب باید ایمان عملی داشته باشم،برگی بدون اجازه خداوند به زمین نمی افته

    وقتی روی باورها کار کنیم منجر به عمل میشه ،این خیلی مهمه

    این برای من هدایت بود که باید عمل کنم به الهامات

    سپاسگزار استاد هستم واقعا آگاهی هاتون از جنس نورِ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    فائزه فرخی گفته:
    مدت عضویت: 859 روز

    سلام به استاد عزیزم بهترین استادی که تابحال داشتم… و سلام و درود به مریم خانم شایسته عزیز و خدای درون فوق العادش و ذهن خلاقش:)))

    استاد من این فایل رو در حالی دیدم که احتیاج به یک نشانه داشتم، احتیاج داشتم خداوند دوباره برای بار هزارم منو از خواستم و رسیدن بهش مطلع کنه… از اینکه دوباره نوری به قلب من بتابونه که برو جلو من پشتتم… نترس و فقط به مسیرت ادامه بده…

    استاد عزیزم امروز 1402.3.28 هست و دقیقا 17 روز تا کنکور مونده… و من توی یک شرایطی گیر کردم که از طرفی باید حجم بسیار زیادی مطالعه داشته باشم و از طرفی اوضاع خونه خیلی شلوغ پلوغه و من باید علاوه بر کنترل استرس روی هیجاناتم هم مسلط بشم و تمرکزم رو بزارم روی زیبایی ها و پیشرفت های واقعا فوق العادم و از نازیبایی هایی که داره توی این شرایط حساس اتفاق میفته اعراض کنم….

    استاد جانم میخوام براتون از الهاماتی که برای من اتفاق افتاد بگم از داستان تصمیمم برای کنکور…

    استاد عباس منش خوبم، من سال 1400 در شهر زابل رشته دامپزشکی شبانه قبول شدم و دو ترم رو با موفقیت گذروندم …

    تیر 1401 که امتحاناتم رو دادم و به شهرم به مشهد برگشتم به من الهام شد برای رفع مشکلات مالیم برم سر کار… و من نشستم پای دیوار و اگهی ها رو خوندم تا رسیدم به یک اگهی و علامت دارش کردم، خواهرم که دید گفت نرو… ولی قلب من گفت برو این بخشی از مسیر موفقیت توست و باید انجام بشه …

    من رفتم و بعد مصاحبه توی یک شرکت بیمه به عنوان نماینده فروش شروع به فعالیت کردم

    استاد خیلی جالبه که به جرئت میتونم بگم حداقل 90 درصد انسانهایی که اونجا بودن شما رو میشناختن و از اموزش هاتون استفاده میکردن اخه میدونین اونجا درمورد حوزه موفقیت خیلی جلسه برگزار میکردن تا ذهن ما ثروتمند بار بیاد و کلی درمورد اساتید مختلف موفقیت از جمله شما استاد عزیز و بزرگوار من و کتاب های مختلف صحبت میشد….

    اخر تابستون من باید برمیگشتم دانشگاه ولی دلم نمیخواست… و به من الهام شد که مرخصی تحصیلی بگیرم و دائما خدای درونم به من میگفت بعدا اتفاقی میفته که سرنوشتت تغییر میکنه ( من اون تایمی که زابل بودم خیلی اذیت شدم و ترجیح خودمم این بود که سرنوشتم تغییر کنه) ولی استاد بخدا خیلی تصمیم سختی بود… خیلی همههههه بهم میگفتن نکن فائزه تو خیلی برای این جایگاه زحمت کشیدی اخه من قبلا هم دوسال خوندم تا همینو تو کنکور قبول شدم…

    خلاصه به ندای درونم گوش دادم و علیرغم مخالفت و سرزنش های دیگران پا گذاشتم توی دنیایی که نمیدونستم قراره به کجا هدایت بشم فقط خدای درونم میگفت تو باز هم موفق و ثروتمند خواهی شد بدون اذیت… بدون زابل رفتن… اونجوری که از مسیرت لذت ببری….

    و من بعد از مرخصیم به کارم در شرکت بیمه ادامه دادم…

    ولی یکسری اتفاقات شروع شد… پیشنهادهایی بهم میشد که همیشه خط قرمز ذهن و زندگی پاک من بودن… و من خیلی راحت میتونستم خیلی پول داشته باشم یعنی ره صدساله رو یک شبه برم ولی من به همشون میگفتم نه

    و جالبه هرچی جلوتر میرفتم این پیشنهادات بزرگتر و وسوسه انگیز تر(خیلی صادقانه گفتم وسوسه کننده چون گاهی به زور جلوی خودم میگرفتم تا سمت مسیر اشتباه نرم) بیشتر میشدن…

    تا اخرین گزینه… غول مرحله اخر…

    استاد من به خاطر پول رفتم سر کار و بخاطر پول مرخصی گرفتم و پول بینهایت توی زندگیم برام مهم بود و انجام دادن کار درست خیلی خیلی برام سخت شد و من از شرکت زدم بیرون و دیگه نرفتم تا بتونم جلوی خودم بگیرم و در حق خیلی از بندگان خدا نامردی نکنم…

    این در حالی هست که اگه میشد بنویسم اون پیشنهادات چیا بودن شما تصدیق میکردین که این اتفاقات توی ایران متاسفانه خیلی روتین میفته…

    ولی من یک روز که خیلی روم فشار اومد زدم زیر گریه…

    گفتم خدایا تو خودت مسیری رو به من نشون بده که من از راه درست ثروتمند بشم…

    من همیشه عاشق ماشین BMW بودم، از من پرسید چی میخوای گفتم BMW ولی تا من درس بخونم و فارغ التحصیل بشم بعنوان یک دامپزشک بخوام کار کنم بعد پولامو جمع کنم و اینو بخرم کلی طول میکشه من زود میخوام بهش برسم…

    ازم پرسید کی درامدش از یک دامپزشک بیشتره؟ گفتم یک دندون پزشک…

    گفت پس تو باید دندون پزشک بشی…

    تمام سد های ذهنم فرو ریخت…

    اخه چجوری؟ من رشتم رو دوست دارم و برای بدست اوردنش کلی زحمت کشیدم حالا به اون همه زحمت و تلاش پشت کنم؟(البته من همیشه توی زندگیم عاشق دندان پزشکی بودم ولی قبول نشدم …)

    با خانوادم صحبت کردم و پدر و مادرم به طرز اعجاب انگیزی قبول کردن با روی باز… و کلی خوشحال شدن و تشویقم کردن… و به من الهام شد به فلانی زنگ بزن بگو تصمیمت رو و ازش کمک بخواه بهت بگه باید چکار کنی(اون شخص یکی از اساتید کنکورم بود که رابطه خیلی خوبی باهم داشتیم)

    استادم اول کلی مخالفت کرد و گفت کارت احمقانس و همه ارزو دارن جای تو باشن سرتو بنداز پایین برو درستو بخون ولی استاد دقیقا من جمله شما رو گفتم : ارزوی دیگران موقعیت منه راست میگی… ولی ارزوی من خیلی بزرگتر از اینی هست که دارم

    و وقتی استادم دید من تصمیمم رو گرفتم گفت اوکی این کلاس هارو ثبت نام کن و کلی هم گذشته و تو عقبی ولی باید بتونی خودت رو برسونی…

    گفتم چشم و من رسما از اول اسفند ماه 1401 شروع کردم به کلاس دیدن، درس خوندن و تست زدن… با توکل

    استاد واقعا با توکل چون هیچ بچه کنکوری به صورت منطقی قرار نیست 4 ماه تا کنکور بخونه و همچین رشته ای قبول بشه و من 1.5 سال بود که درس دبیرستان رو نخونده بودم و میگفتم احتمالا یادم رفته ولی دوسال کار مشاوره کنکور انجام داده بودم و کلی تجربه داشتم…

    استاد من شروع کردم و نمیدونید چقدررررررر خدا توی این مسیر به من کمک کرد…

    نمیدونید چقدر میزان گیرایی ذهنم بالا رفته و هرمطلب با یک بار مطالعه توی ذهنم ثبت میشه و چقدر قدرت تحلیل ذهنم بالا رفته اصلا من بطرز معجزه اوری درصدهای بالا دارم میزنم توی درس های مختلف

    البته که یک دلیلش اینه که من سالهای 99 و 1400 خیلی برای کنکور خوندم ولی بازم این بازده توی هیچ بازه زمانی از زندگیم تجربه نکرده بودم…

    و میگم این فقط کار خداس….

    فقط کار خداس…

    و من عاشق این خدام….

    و امیدوارم بعد اعلام نتایج بیام زیر یکی از فایل هاتون کامنت بزارم استاد من قبول شدم….من ماشین مورد علاقه مو خریدم…

    و این فایلی که امشب در قالب نشانه برای من اومد برای بار هزارم بهم یاداوری کرد دمت گرممم که حرکت کردی… و خدا پشتته….

    استاد جون عاشقتونم ایشالا همیشه تنتون سالم دلتون شاد و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید و خیلی زود خبر های فوق العاده ای بهتون بدم :)))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      باران گفته:
      مدت عضویت: 2448 روز

      سلام دوست عزیز

      من نیمدونم چی میشه که بعضیا درست و بموقع هدایت میشن بعضیا نه.

      نه نیازی بود برید بیمه و درستون رو ول کنید

      نه نیازی بود برید کنکور بدین دوباره که دندانپزشکی قول بشید. اونم درحالیکه به دانپزشکی و رشتتون علاقه داشتین!

      کاش رو باورهای ثروتتون کار میکردین. منظورم خرید دووووره ها نیست. با همین فایلهای رایگان و سوالات عقل کل و کامنتتهای بچه ها.

      ولی شما یه باور اشنباه داشتین که فکر کردین با دامپزشکی نمیشه سریع ثروتمند شد!!!

      قطعا میشه چون همه چیز شدنیه

      اگر رو باورهانون کار میکردین، ایده هایی به ذهنتون میومد که میتونستید کلی باهاش ثروت بسازید. حتی قبل اژ تموووووم شدن درس و دانگشاهتون.

      مثلا یه اپلکیشن یا سایت بزنید در مورد  حیوونات و دامها.

      مثلا محصول و غذای پت بفروشید. قطعااا خدا قدم به قدم هدایتتون میکرد، هم محصول ربراتون جور میکرد هم مشتری.

      یا یه پیج اینستا بزنید. اطلاعات مفید ارایه بدین. فالور جذب کنید و کم کم تبلیغ بگیرین از کسایی که غذا و وسایل پت میفروشن یا دامپزشکن. یاحتی کسایی ک میخان سگ و گربه واگذار کنن.

      تا میلیاردهاا درامد میشه داشت در ماه با همین یدونه ایده

      همه چی بستگی به ذهن و باورهای شما داشت تا

      قدم به قدم هدایت بشین

      حالا اینا چنتا ایده ای هست که به ذهن من رسید و از رشته شما سردر نمیارم. شاید ایده های حیلی ساده تری هم باشه

      نیمدونم مشکل از اموزشهای سایت هست یا درک یه عده!!

      شاید بهتر بود فایلهای مجزایی اماده شه مخصوص کسایی ک تازه وارد سایت میشن و این مسایل رو باز کنه تا افراد تصمیمات بیجا و غلطی نگیرن.

      الان 8 نفر کامنت شمارو لایک کردن. این نشون میده که افراد زیادی گمراهن!!!

      یه ذره قاتون رو بلد بودین که همه چی میشه.

      ولی قسمت زیادیش رو بلد نبودین و باورهاتون درست نبود و درست هدایت نشدین

      منم از یه سری اموزشهای سایت ضربه دیدم و مسیرم طولانی و سخت شد

      اما خداروشکر در نهایت راهم رو یپدا کردم.

      این مشکل برای خیلیااا پیش اومده

      فقط باید ناامید نشید ادامه بدین

      هر کجااااای مسیر که باشید، هرچقدررر که اشتباه رقته باشید، باااازم از همین الان همه چی میتونه درجهت درستی قراره بگیزه و ایده و راهکارهایی بیاد که هدف پیدا کنید، پول ذربیارین، پولدار بشید

      حتی اگرررررر بعد 2 سال کنکور و تلاش اون رشته دامپزشکیتون از دست رفته باشه.

      فقط نباید غصه بخورید و اژ هرجایی هستید شروع کنید

      یه نکته هم بگم

      شاید الان سوالتون این باشه ،چرا وقتی تصمیم گرفتم دوباره کنکور بدم و دندون پزشکی قبول شم، هژاران بار ارخدا پرسیدم که ایا موفق میشمو خدا هر بار با نشونه ها گفت اره!!!

      میدونید جواب چیه؟؟؟ شما هر تصمیمی بگیریددددد و به هر سمتی برید خدا اوکیه!! خدا میگه میتونی موفق بشی.

      چون همه چی فرکانسه و خدا میدونه به هر مسیری بری کمکت میکنه موفق بشی.

      امااا سوال درست این بود که بپرسی خدایا من با همین شرایظم، با هیمن رشته ، با هیمن علاقم، با همین دانشجو بودنم، چور میتونم پول بساژم؟؟ و وقتی پول ساختنت شروع شد بپرسی خدایا حالا چطور میتونم پول بیشتری بسازم؟ در ادامه بپرسی پول بیشتر در اندازه خرید mbv و….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        فائزه فرخی گفته:
        مدت عضویت: 859 روز

        باران عزیز سلام

        خیلی ازت ممنونم از اینکه وقت گذاشتی و کامنت منو مطالعه کردی و خیلی ممنونم بابت اینکه لطف کردی و اینهمه برام جوابت رو تایپ کردی…

        الان که دارم این متن رو تایپ میکنم خدارو هزار مرتبه شکر میکنم که به هدایتم گوش کردم و بهشون اعتماد کردم…

        دوست عزیز، من دندان پزشکی قبول نشدم، رشته اتاق عمل در دانشگاه نیشابور قبول شدم و الان توی خوابگاه دارم جوابم رو برات تایپ میکنم: باران عزیز، نه تنها من بلکه تمام کسانی که اطرافم هستند تصدیق می‌کنند که چقدر کار خوبی کردم که دوباره کنکور دادم، اتفاقا الان درآمد هم دارم و از شرایطم خیلی راضیم طوری که همیشه میگم من از جهنم وارد بهشت شدم

        اینقدر شرایطم فرق کرده…

        نه تنها امکانات دانشگاه بلکه شهر و آب و هوا، دوری از خانواده، غذا، بحث مالی و آرامش و تمااااممممم مسائل من الان حل شده

        ببین من به نظرت احترام میزارم ولی اینو فهمیدم که هرکسی باید مراحل تکامل خودش رو طی کنه، و این اتفاق نمیفته مگر اینکه به اولین ایده ها عمل کنی… بعدش بقیه مسیر بهت گفته میشه… این رو بارها و بارها استاد گفتند… اگر ایده ای قراره به 100 خودش برسه، باید اول از قدم های کوچکی که بهت گفته میشه شروع کنی و بعد کم کم پیشرفت کنی…

        شرایط من مشابه کسی بود که ازدواج اشتباه داشته، نمیشه گفت تو نباید از شخص جدا میشدی با اینکه بعدش به یک ازدواج فوق العاده موفق رسیده، تو باید حتما همون همسر اولت رو میداشتی و با باورهای درست مسائل رو حل میکردی…

        باران عزیز گاهی باید رفت، گاهی باید ترک کرد، نه به شکلی ناراحت کننده، بلکه به زیبایی….

        همینطور که استاد شغل شون رو عوض کردن، همسرشون رو، حتی کشوری که توش زندگی می‌کردند…

        خداوند خطاب به کسانی که میگن ما در زمین مستضعف بودیم میگه آیا زمین خدا پهناور نبود که در اون سفر کنید؟

        من فقط مشکل مالی نداشتم تو زابل، بلکه ای و هواش داشت ریه هام رو اذیت می‌کرد، غذاش، خوابگاهش و خیلی موارد دیگری که نمیخوام درموردشون صحبت کنم که تغییرش دست من نبود

        ولی تغییر خودم دست خودمه…

        با کار کردن روی خودم، روی فرکانسم، روی مهارت هام، به ورژن بسیار بهتری از خودم تبدیل شدم و به مکان بهتر و شرایط بهتر و انسان های بهتری هدایت شدم…

        در هر صورت میخواستم بهت بگم هدایت الهی اشتباه نیست عزیزم، باید بهش اعتماد کنی… و نشانه اش هم احساس خوبت هست

        اگر وقتی به اجرای ایده ات فکر میکنی قلبت آروم میگیره و بهت اطمینان میده که تو جسارت نشون بده، بقیش باخدا… حتما برو و بهش اعتماد کن، من هربار اعتماد کردم و گوش دادم سود کردم و هربار بی توجهی کردم و خلافش عمل کردم ضرر کردم

        بازم از اینکه نظرت با من به اشتراک گذاشتی ممنونم

        به قول استاد، در پناه الله یکتا، شاد سالم پیروز، ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          باران گفته:
          مدت عضویت: 2448 روز

          سلام عزیزم

          من قبل کامنت گذاشتن، کامنتهات رو نگاه کردم، میخواستم ببنیم ایا به ایده ای که بهت گفته شده عمل کردی، اگر عمل کردی نتیجش چی شده. ولی دیدم بعد این پیام هیچی نزاشتی تو سایت.

          واسه همین فکر کردم ممکنه شرایطت تغییر نکرده و قصد کمک داشتم بهت.

          و

          از شرایطی ک گفتی من اطلاعی نداشتم. من فکر میکردم مشکلت فقط پول بوده.و نوشته بودی به دامپزشکی علاقه هم داری! واسه همین نوشتم شاید با باورهای اشتباه و بدون کار کردن رو باورای پول، دنبال هدایت بودی.

          چون وقتی ادم رو باورهاش کار میکنه، هدایتی که میاد زمین تا اسمون فرق داره با موقعی که کار نمیکنه.

          یاد یکی اقتادم. یه بلاگری هست تو اینستاگرام به اسم شیوا استایل. چند سال پیش این شیرازی بود و قبول شده بود زابل. یه پسر مشهدی هم همزمان باهاش قبول شده بود زابل. جفتشون رشته علوم ازمایشگاه فکر کنم.

          اینا همون ترم اول با هم دوست میشن و 4سال دوران دانشجویی اونجا کلی خوش میگذرونن. و بعد تموم شدن درسشون ازدواج میکنن و به درخواست دختره ساکن شیراز میشن.الان جفتشون هم درامد بالایی دارن. پسره شرکت داره. دختره هم بلاگره. فکر میکنم میلیاردی درامد دارن.

          نکته ای که برام جالبه اینه که همیشه از زابل تعریف میکرد. خیلی خوب نشونش میداد. تو هایلایتهای پیجش هم هست. همش از خاطراتش میگفت اونجا.

          جالبه که ادما باهم فرق دارن. از یک شرایط و محیط یکسان، ادما برداشتهای متفاوتی دارن و نتایج متفاوتی هم میگیرن

          درکل

          خیلی خیلی خوشحالم برات که الان همه چی بهتر از قبل شده و در کنار درس خوندن، کارودرامد هم داری.

          ایشالا سرعت ننایج و رشد و پیشرفتت ازین به بعد چند برابر بشه.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1476 روز

    به نام خداوندجان وخرد

    به نام خداوندی که مارودرهرلحظه هدایت میکنه

    به نام خداوندی که درکوچه های خلوت بامااوازمیخواند

    سلام دوستان

    این فایل نشونه من بود

    من یک پولی روازکسی میخوام واون بهم نمیده وچندروزه فکرمومشغول کرده

    گفتم بزنم روی نشانه ببینم هدایت خداوندچیه وچه کاری بایدانجام بدم

    خداواضح بهم گفت نگران نباش روی هدایت من حساب کن به راحتی وبه اسانی به خواستت میرسی نه بازجرومشکل

    فقط بایداقدام عملی انجام بدی وبری دنبال اون باحس خوب وپیکیرباشی نه باعصباتیت بایدحرکت کنی واقدام کنی نه این که هیچ کاری انجام ندی

    ولی درکل رهاباش وارام باش واین پول حقه تویه وهیچ کس قدرت نداره که پولتونده

    چون قدرت مطلق دست خداوند

    نترس ودرخواست کن

    بین علت ترسیدنت چیه

    ببین ازچه چیزهایی میترسی

    خداروباورکن

    اگرباورداری که خداوندهدایتت میکنه پس بایدقدم برداری وبری جلو

    اگرداری روی باورهات کارمیکنی به ایده هایی که خداوندبهت میگه عمل کن ایده هایی که الان میتوکی انجام بدی

    دقیقاروزی که گذشت ظهرش اومدم ماشینموروشن کنم دیدم روشن نمیشه بعدچندباراستارت زدم دیدم روشن نمیشه اونجاحال خودموخوب نگه داشتم وبه خودم هی گفتم هراتفاقی به نفع منه وقطعاخیریتی دراین هست

    وبه خداگفتم بهم راه حل بده واسون ترین راه حل روبهم بگوچون استادگفته هرمسیرسختی اشتباهه

    بعدخدابهم گفت بیاسوییچ ماشین روتوی حالتی بزارکه همه چراغ هاو علامت بنزین میادبالا(نمیدونم اسمش دقیقاچیه)

    بعدیک ضربه ای هم روی باتری زدم وبعدماشین روشن شد

    یعنی بگم هدایت خداوندچیزعجیبی نیست همین ایده ساده میشه یک الهام ویک نشانه ویک هدایت

    ایمانی که عمل نیاوردحرف مفت است

    دقیقاچندوقته همش باخودم تکرارمیکنم که من هرجابرم برای من جای پارک کردن ماشینم هست وباورکنیدبه صورت معجزه اساهرجامیرم جای پارک برای من درست میشه حتی همین دیروزیک جای شلوغ رفتم ومقابل پارکینگ ومغازه یک نفرپارک کردم بعدمالک اون جاروپیداکردم گفتم ببخشیدمیشه اینجاپارک کنم (چون علامت پارک مطلقاممنون زده بود)بعداون اقاباکمال احترام گفت مشکلی نیست وپارک کن ومن تعجب کردم ازاین حرف الله اکبربه این قوانین

    وقتی استادعزیزم میگه همه چی باوره یعنی همه چی باوره یعنی ماباتکراراین افکاروتوجه داریم زندگیمون روخلق میکنیم

    باورسازی اولش مشکله ولی اگه حرفه ای بشی داخلش خیلی برات راحت ترمیشه وهی بایدبهتروبهتربشی تواین مورد

    من به خواسته هام میرسم به صورت کاملاطبیعی وبدیهی وراحت 100٪

    عجب باوریه الله اکبر

    خدای من خدای اسونی هاست

    من چیری روبه راحتی وبه اسانی به دست میاورم

    شادوموفق باشید

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    منصوره گفته:
    مدت عضویت: 846 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام بر استاد عزیزم، مریم بانوی نازنین و دوستانم در این سایت الهی

    استاد، من امروز در حین پیاده روی داشتم به این فایل شما گوش می دادم. من چند سالیه که در رابطه با فرزندم که 4 سال و پنج ماهشه با تضادی روبرویم که خیلی به همم می ریزه. خیلی هم تقلا برای حلش کردم ولی جواب نداده.

    در بخش اول که شما گفتید که من به همه خواسته هام راحت رسیدم‌. از خدا پرسیدم پس چرا برای من حل این تضاد اینقدر دشواره؟ بعد جواب رسید که چون بهش خیلی وابسته ای و خیلی احساست بد می شه وقتی این تضاد پیش میاد. پرسیدم که چکار کنم که اینقدر خشمگین و ناراحت نشم؟ و بعد جواب اومد که تو اینقدر عصبانی می شی چون به خودت می گی تا این قضیه حل نشه من نمی تونم بچمو به مهدکودک بفرستم و تا اونو به مهدکودک نفرستم نمی تونم درست و حسابی روی کسب مهارت جدیدم کار کنم و در نتیجه نمی تونم کسب و کارمو شروع کنم و به پیشرفت برسم‌.

    تازه فهمیدم که این همه خشم و ناراحتی از این تضاد ناشی از شرک خودمه ناشی از قدرتی که به این مساله دادم و فکر می کنم این مساله می تونه مانعی برای پیشرفتم باشه. صددرصد باور ندارم که همه چیز دست منه و هیچ کس و هیچ چیز نمی تونه مانعم بشه.

    خدای مهربان به یادم آورد که تو توی این چند سال با بچه کوچک و تضادها هم کاری نبوده که بخوای انجام بدی و نتونسته باشی. خدای مهربانم موفقیتهامو به یادم آورد و گفت الانم چند روز پیش اون 4 ساعتی که برنامه ریزی کرده بودی برای کسب مهارت، موفق شدی و 4 ساعت وقت گذاشتی. اگه جایی نتونستی اشکال از خودت بوده.

    حق با شماست استاد، شما به خواسته هاتون راحت رسیدید چون باورهای توحیدی قوی داشتید. تا قبل از امروز صبح درکم فقط از شرک این بود که روی آدمها حساب کنم و الان خوشحالم که درکم بالاتر رفته و فهمیدم که قدرت دادن به مشکلات هم شرکه. توحید یعنی اینکه خدا قدرت رسیدن به خواسته ها رو بهم عطا کرده، مسائل و آدمهای دیگه اصلا مهم نیستن.

    شما در چند فایلتون این مطلب رو گفتید ولی اون زمان، من در مدار درکش نبودم. گوش می دادم، فکر می کردم که دارم می فهمم ولی در اصل نمی فهمیدم چون باورم تغییر نکرده بود و رفتارم هم نشاندهنده این، عدم تغییر بود.

    الان باید روی این باور جدید کار کنم تا قوی بشه و باور کنم که تنها کسی و چیزی که می تونه مانع رسیدن من به خواسته هام بشه فقط خودمم.

    ممنونم استاد که دارید بهم یاد میدید که اساس همه چیز توحیده، این درست بشه همه چیز درست می شه. واسه همینه خدا اینقدر در قرآن در مورد توحید و ایمان تاکید داره.

    وقتی باور عوض بشه، رفتار عوض می شه و اگه من رفتارم عوض نشده یعنی یه چیزی در ذهنم اشتباهه باید برم اونو درست کنم نه اینکه تقلای بیشتری کنم.

    خدا به شما استاد عزیز و مریم بانوی نازنین عمر طولانی و سلامتی بده.

    خیلی دوستتون دارم.

    هر روز بابت هدایتم به این مسیر از خدای مهربانم سپاسگزاری می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1169 روز

    سلام بر استاد مهربان

    درود بر دوستان خوب خودم

    سپاس از استاد مهربان بخاطر تهیه این دوره های عالی

    یک باور عالی که که هر چیز را که بخواهم براحتی می توانم به دست بیاورم

    گاهی اوقات با افکار خودم کارها را سخت می کنم و در نهایت هم به دردسر می افتم و حالم خیلی گرفته می شود

    و این باور خیلی عالی است و با تمام اتفاقات زندگی من و همه دردسرهایی که در گذشته داشته ام و برای من بصورت یک باور غلط جا افتاده است می توان از آن بخوبی استفاده کرد

    واقعا وقتی که اینجوری تفکر داشته باشم همه چیز برای من براحتی رقم خواهد خورد

    اکنون که فکر می کنم می بینم واقعا چقدر افکار محدود کننده و چه ترمزهایی داشتم که حتی در کارم و زمان پرداخت حقوق هم اذیت می شدم

    این افکار و این باور جدید واقعا عالی است و وقتیکه بتوانم از آن بخوبی استفاده کنم اولین چیزی که نصیب من می شود آرامش است و این آرامش واقعا حال من را خوب می کند و همیشه حال خوب خواهد بود و این حال خوب سبب می شود که افکار خوبی داشته باشم و فرکانس خوبی به این جهان صادر کنم و در نتیجه جهان هستی هم در همین راستا اتفاقاتی همسو و هم راستا با این احساس خوب برایم مهیا می کند

    این یعنی چشیدن طعم خوب آرامش

    یک نکته عالی دیگر

    وقتی که من به چیزی باور دارم باید در جهت آن باید حرکت قدم

    اقدام کنم

    فعالیت کنم

    قدم بردارم

    عمل کردن به این ایده ها و این الهامات بسیار مهم است

    قدم اول هیمن حرکت کردن است

    و این دو نکته واقعا امروز برای من درسی عالی داشت

    و در مسیر خواسته و اهداف خودم حرکت کنم و این یعنی موفقیت

    ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل عالی و پر از نکته

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    اکرم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    سلام به استاد عزیزو مریم جان و دوست های همفرکانسی

    سپاسگزارخداوند سبحان هستم بابت این هدایت

    امروز یه روز بی نظیر و عالی است و از صبح قلبم بازه برای دریافت

    و فقط و فقط هدایت و دریافت

    بشنوم آنچه که باید بشنوم و به من کمک می کنه در مسیر سعادت و خوشبختی

    خدای من چقد قشنگ باهام حرف زدی

    خدایا هر روز یکی از تمرین هام موقع شب اینه که اگر الان رب العالمین ازت بخواد یه خواسته بگه و همین الان اجابت می کنه چی میگی

    من با تمام وجودم، ایمانم و یقینم میگم خدایا میشه محیا کنی آماده کنی تا حضوری بشینم و با استاد از قوانین و هدایت و داستان هدایت ها بگم

    استاد ایمان دارم محقق میشه همان خداوندی که هر لحظه هادی و هدایتگر ماست و اجابت کننده است مهر تایید را می زنه ،این رد پایی است تا به زودی به زودی در کنار شما ساعت ها ساعت ها برای شما از اتفاقات و هدایت هایی بگم که قبل از آشنایی با شما و بعد از آن بارها و بارها دریافت کردم و هر روز ایمانم به رب العالمین بیشتر و بیشتر شده و حدی و مرزی این یقین نداره عجیب و غریبه استاد

    هر چه بیشتر می بینی بیشتر عطش وصل پیدا می کنی بیشتر احساس عجز می کنی بیشتر در این چرخه ی گردون می فهمی که هیچی هیچ و هر چه هست اوست

    در این لحظه از رب الارباب می خوام به راحتی و آسونی مثل آب خوردن مهر تایید بزنه روی درخواستم و ببینم استاد را از نزدیک و باهاش ساعت ها و ساعت ها حرف بزنم و اونجاست که استاد و من و خدا و کلی صحبت توحیدی

    سپاس سپاس سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: