سرفصل های این قسمت:
- هر علمی که توانسته پیشرفت کنه، به واسطه آدمی بوده که توانایی اش در آن مورد را باور کرده و برایش قدم برداشته است؛
- جادوی پرسیدن سوالات قدرتمند کننده؛
- باورهای قدرتمند کننده، ایمان و اطمینان فرد به “امکان پذیر بودن” را در وجود او پرورش می دهد؛
- تشخیص اصل از فرع درباره “دلیل اصلی نتایج”؛
- فردی که به “امکان پذیری” باور دارد، به “چگونگی”، هدایت می شود؛
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره قانون آفرینش و نحوه خرید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD178MB11 دقیقه
- فایل صوتی درباره قانون آفرینش | دلیل اصلی نتایج10MB11 دقیقه
به تنها قدرت جهان رب، سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز سلام به دوستان گل
استاد نمیدونم چه جوری بنویسم چون ذهنم خیلی مقاومت داره، این هم می گم برای چی،
می خواهم بگویم کلمه باور خیلی فراتر از این چهار حرف که استاد تو تمام فایل ها داد می زنه می گه، خیلی باید ریز بشیم در تمام ابعاد زندگیمون، ببینیم هر جایی که لنگ می زنه یک باور اشتباهی داریم، از تجربه خودم می گم من با دوره 12قدم خیلی خوب شروع کردم پیش رفتم، برای من اولویت تغییر شخصیت بود خوب خیلی باید کار می کردم، و انصافا هم خیلی خوب تغییر کردم به قول دوستمون زیبا جان، تو یکی از همین فایل ها گفته بود نتیجه مگه غیر از این است کلی از خصوصیات اخلاقیت تغییر کنه و من خودم واقعا تغییر کردم، شخصیتی که الان دارم آرام صبور خوش اخلاق، خیلی ذهنم می توانم کنترل کنم و خیلی چیزهای دیگه، این هم به خاطر این بود که خیلی با خودم این باور ها را تکرار می کردم با وجود اینکه ورودی هام خیلی خوب کنترل میگردم و می کنم زیبایی های اطراف تحسین می کردم فایل گوش می دادم، تو محل کارم تواتاق تنها هستم خدا را واقعا شکر می کنم تو خونه خدا را شکر شرایط خیلی خوبه،ولی این وسط یک چیزی لنگ میزد من احساس خوبی نداشتم، قلبم گرفته بود، واقعا گیج بودم می گفتم مگه قانون غیر از این کارهایی که من دارم انجام می دهم پس چرا من به احساس خوب نمی رسم، تحسین می کردم ولی آون احساس نبود باورها را می گفتم ولی آون احساس عالی نبود شگر گذاری می کردم آون. احساسی که میخواستم نبود این هم بگم حواسم خیلی به ذهن بود چه فکر هایی از سرم می گذره، یعنی می خواهم بگم این نبود که من آگاه نباشم یک فکری حال من بد کرده، اگر تضادی برام پیش می آمد سریع باورهای درست می گفتم تا از آون احساس بد بیام بیرون، به طور کلی زندگیم خدا راشکر خیلی راحت پیش می ره، ولی احساسی می خواستم نبود خیلی از خدا سوال می کردم مطمئن هستم خداوند جواب من داده ولی دریافت نکردم، تمام این ها را گفتم که بگم من آنقدر با خودم تکرار کرده بودم چرا احساس من بد برای من باور شده بود و تمام تمرکز من گرفته بود با اینکه خیلی خوب داشتم روی خودم کار می کردم ولی این مورد از چشم من دور مونده بود به همین راحتی و مدار من تغییر نمی کرد وقتی فهمیدم قلبم انگار باز شد ولی میدانم باید آگاهانه این باور عوض کنم و کار کنم، از آن جایی که خیلی کمال گرا بودم و الان بهتر شدم ذهنم مقاومت می کرد برای نوشتن که بعد از 12قدم هنوز این طوری هستی وغیره، ولی این نوشتم که یادم بمونه و خیلی باید حواسمان به همه جنبه های زندگیمون باشه خدارا شکر می کنم به خاطر پیدا کردن این ترمز، استاد عزیزم بسیار سپاسگزار م به تمام زحماتی می کشید خانم شایسته عزیز از شما هم بسیار سپاس گزارم، واقعا این سایت یک گنجه، و از دوستان عزیز سپاسگزار م به خاطر کامنت های پر از آگاهی، خدا را شکر می کنم در این مسیر هستم، خدا را شکر می کنم شاگرد شما هستم، استاد عزیز همیشه سالم سلامت و شاد باشید.