درباره قانون آفرینش | پدیده همزمانی

معرفی قانون آفرینش 6

با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال سایت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار

استاد عزیز از دیشب تا الان حال خیلی عالی دارم و کارم فقط شده اشک ریختن میدونین چرا ؟

چون هدایت شدم به مناجات ملاصدرا با صدای شما و از دیشب تا الان چندین بار گوشش دادم که البته بی ربط با این فایل نیست . ی چیزی بهم گفت که بیا اینجا بنویسش و من هم اطاعت کردم:

ملاصدرا :بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما بقدر فهم تو کوچک می شود

استاد عباس منش: اونجوری که میتونی درکش کنی، اون ظرفی که تو داری تو اون ظرفه جا می گیره ، اندازش شبیه اندازه ی اون ظرفه. ی اقیانوسیه بی نهایت که فقط به شکل ظرف تو در میاد حالا ظرف تو هر چقدر که باشه

برداشت من: ظرف استاد عباس منش یقینا ظرف خیلی بزرگی بوده که اینهمه نعمت و ثروت اونم به صورت هدایتی وارد زندگیش شده .ظرفی که هر روز داره بزرگتر و بزرگتر میشه چون که ی روزی باور کرد که اگر مسیر توحید رو دنبال کنه خداوند اون رو وی افزاید و همین اتفاق هم افتاد

ملا صدرا: به قدر نیاز تو فرود می آید

استاد عباس منش: به قدر نیازت.اگر خیلی بخوای خیلی بهت میده اگر کم بخوای کم بهت میده .

برداشت من: معلومه که استاد عباس منش از خدا خیلی خواسته که خیلی بهش داده چون یاد گرفت که به کم قانع نباشه .چون یاد گرفت که زیاد بخواد .چون نامه 31 علی رو خوند و شد الگوش که گنج خزائن جهان دست خداونده و کلیدش هم درخواست کردنه .چون فقط ادای شیعه بودن رو در نیاورد و بدون هیچ واسطه ای هر آنچه که دلش میخواست رو از خداوند درخواست کرد چیزهایی رو درخواست کرد که دیگران نمتونستن بهش بدن از رزق زیاد از سلامتی از خوشبختی و ……

ملاصدرا: به قدر آرزوی تو گسترده می شود

استاد : خواستت چیه؟ رویاهات چیه؟ چقدر بزرگه؟ چقدر کسب و کارت میخواد بزرگ بشه به حد همون میشه؟ چقدر کوچیکه مال ی محله اس یا مال ی شهر یا مال ی کشور یا مال دنیاس

برداشت من: استاد استانداردهاش بالا بود میخواست نه تنها توی ایران بلکه تو جهان هم تو کارش بهترین باشه و خداوند هم به قدر استانداردهاش اون رو برد بالا .اول توی ایران و بعدش توی جهان بهترین شد در کار خودش

ملاصدرا: به قدر ایمان تو کارگشا می شود

به قدر تخ پیرزنان دوزنده باریک می شود

و به قدر دل امیدواران گرم می شود

استاد: چقدر باورش داری .هر چقدر باورش داشته باشی به همون اندازه و نه بیشتر .اگر ابراهیم اونقدر باور داشت که چاقو رو گذاشت زیر گلدی پسرش خدا بهمون اندازه بهش کمک کرد به اندازه ی ایمانش به اندازه ی باورش

برداشت من: استاد اونقدر خدا رو باور کرد که حاضر بود توی این راه جونش رو از دست بده .بارها تهدید شد به طرق مختلف اما تسلیم نشد .استاد میخواست مثل ابراهیم موحد باشه و یکتاپرست و خدا هم به اندازه این تسلیم و سرسپردگی بهش کمک کرد و تا حالا زنده اس و داره در مسیر توحید قدم بر میداره

ملاصدرا: یتیمان را پدر میشود و مادر

بی برادران را برادر میشود

استاد: تو چی میخوای همه کار برات انجام میده به شکل بی نهایت مختلف .تو چی کم داری همون میشه برات اما اگر ایمان داشته باشی اگر ازش بخوای اگر باور داشته باشی

برداشت من : استاد از خدا خواست که براش پدر باشه براش برادر باشه همه کسش باشه .رفیق جون جونیش باشی مثل ابراهیم که رفیق جون جونی خداست و خدا هم وقتی ایمان و یقینش رو دید همه کسش شد .همه ی دلها رو مجذوبش کرد . همه دستها رو به کمکش فرستاد:

لری رو مثل ی برادر وارد زندگیش کرد که بدون اینکه ازش درخواست کنه خودش میاد و کارهای خونش رو انجام میده و میره چه باشه چه نباشه

اون مرد عزیز رو هدایت کرد به سمتش تا بوستر رو روی آرویش نصب کنه

اون فروشنده تراکتور رو به سمتش هدایت کرد تا بیاد گرپل رو براش نصب کنه اونم وقتی که خودش خونه نبود

عزیز دلش رو وارد زندگیش کرد تا از بودنش روزی هزار بار شکر گزار باشه

ملاصدرا : خدا همه چیز می شود همه کس را

به شرط اعتقاد به شرط ایمان به شرط پاکی دل

به شرط طهارت روح به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

استاد : به شرطی که خودش رو باور کنی به شرطی که توحید داشته باشی

برداشت من : استاد از وقتی که فهمید فقط و فقط باید روی خدا حساب کنه از وقتی که فهمید مالک و فرمانرواش فقط خداست از وقتی که شروع کرد به پاک کردن قلب و ذهنش از شرک و به جاش بذر توحید رو کاشت خدا براش همه چیز و همه کس شد

و اما این فایل:

خدا رو شکر استاد به خاطر وجود مریم جان عزیز دلتون که اینقدر با عشق کار تدوین فایلهای قانون آفرینش رو انجام داده که البته این هم جز هدایت الله نیست .

تحسین میکنم شما رو مریم جان که اونقدر مسلط شدین به قانون آفرینش که اینقدر زیبا تمرین های تو دل این فایل ها رو مکتوبشون کردین و به صورت اسلاید درآوردین که خود این کار باعث تمرکز بیشتر روی نکات و تمرین ها میشه

و باز هم جاری شدن جریان آگاهی ها از طریق کلام شما استاد وصل بودن شما به منبع اون آگاهی ها رو داره نشون میده که هر لطحظه در حال آپدیت شدنه

استاد جان جریان اومدن مشتری با پای خودش رو این روزها دارم بیشتر درک میکنم چون از وقتی که باور کردم که اگر در مسیر درست باشی نیازی به تبلیغ نیست خداوند مشتری ها رو به سمت من هدایت میکنه بدون اینکه من کارخاصی فیزیکی رو انجام بدم .الان چند ماهه که ی مشتری رو از طریق یکی از دستانش به سمت من هدایت کرده که خود همین مشتری کلی به من سود رسونده .تا حالا یکبار هم نشده که سر قیمت حرفی بزنیم هر قیمتی رو میگم بدون هیچ حرفی پول رو واریز میکنه به حسابم.خدا شاهده تا حالا حتی یکبار هم نشده که سر قیمت حرفی بزنه .

بله استاد من بارها توی سریال بهشت دیدم اومدن دستان خدا در زندگی شما که چند نمونش رو بالا ذکر کردم

وقتی استاد گفتین ی ذره چرک و چیلی میشه آدم با خودم فکر کردم که ی آدم چقدر میتونه دیدش به مسائل زیبا باشه که در برخورد با همچین مساله ای که بوش واقعا اذیت کننده اس لفظ ی ذره رو بکار ببره در صورتیکه همه میدونیم اون حجم از فضولات چقدر میتونه چندش آور باشه .کدوم استاد موفقیتی همچین کاری رو انجام میده و بعد ازش فیلم میگیره وبا دیگران به اشتراک میذاره !!!!!!

اینه تفاوت عباس منش با افراد ثروتمند و موفق .

اگر من همین لفظ ی ذره رو الگو قرار بدم در برخورد با مسائل به ظاهر ناجالب چقدر میتونم با خودم و محیطم در صلح قرار بگیرم

اینجاست که اون حرفهاتون استاد که میگفتین اگر مثل من فکر کنین و مثل من عمل کنین مثل من نتیجه میگیرن توی ذهنم بولد میشه که نسرین تو چقدر مثل استاد فکر میکنی چقدر مثل استاد عمل میکنی؟!!! و چقدر داری مثل استاد نتیجه میگیری؟

با شندین این حرفها در مورد اون کاور پلاستیکی و رفتار استاد آیا از خودت میپرسی که این رفتار استاد چه درسی برات داره؟

اگر وقتی داری خونه ی خودت رو تمیز میکنی اونم جایی که چندش آور نیست و مثل قبل عمل میکنی پس مثل استاد فکر نمیکنی و رفتار نمیکنی

اما اگر نسبت به قبل بهتر شدی یعنی این حرفها تاثیرشون رو گذاشتن

خدایا شکرت استاد امروز که داشتم خونم که محل کار هم هست رو تمیز میکردم دیدم خیلی نسبت به قبل آروم ترم و بهتر برخورد میکنم هر چند هنوز هم ی ذره بعضی وقتها احساسه میخواد بد بشه اما سریع رفتار شما و مخصوا مریم جان یادم میاد که با چه عشقی کار تمیز کردن رو انجام میده و خیلی سریع حالم رو خوب میکنم اما باز هم جای کار دارم

استاد از وقتی این جمله شما رو در مورد هدایت در زمان مناسب به مکان مناسب رو شنیدم سعی میکنم برای هر کاری این رو مد نظر قرار بدم حتی توی خرید هام هم وقتی میخوام خرید کنم توی تمرین ستاره قطبی از خدا میخوام که من رو هدایت کنه به ی خرید مناسب و دقیقا این اتفاق می افته

خدا رو شکر که با آموزش های شما استاد من هم روی ریل قرار گرفتم .حالا درسته که بعضی وقتها از مسیر خارج میشم اما این خارج شدنه مدت زمانش کمه و دوباره بر میگردم روی ریل . نسبت به قبل که ی گاری رو دوشم بود و با زجر و سختی میکشیدم با چرخ های وارفته و توی سراشیبی وحشتناک و ریلی وجود نداشت خیلی تغییر کردم.

الان میدونم اگر من دارم نسبت به دو سال قبل راحتر زندگی میکنم این یعنی اینکه من قدم ورداشتم و خدا هم قدم هاش رو ورداشته اما به اندازه ایمانم به قدم برداشتن خداوند. اینکه هنوز نتایج مثل استاد بزرگ نشده یعنی اول راهم و تازه کارم مسیر درسته فقط باید این قدم ورداشتن ها پیوسته باشه تا کم کم سرعتشون بیشتر بشه تا بجایی برسه که خدا با اشتیاق بیاد سمت من و من رو بغل کنه و بذار رو شونه هاش همون طوری که برا عباس منش اینکار رو کرد

سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم جان