درباره قانون آفرینش | پدیده همزمانی

به نام مهربان پروردگارِ باسخاوتم که هدایتم کرد به این سایت توحیدی

سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین تاخوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه

استاد این هم زمانی اتفاقات ،خیییییییلی دلچسبه،خیلی لذت بخشه،وقتی اتفاق میوفته آدم مطمئن میشه که مسیرش درست بوده

من قبلاً تو کتابِ خانم اسکاویل شین این جمله رو خونده بودم اما وقتی با آگاهی های شما آشنا شدم درکش کردم،و واقعا شده دعای هرروزه ی من که مهربان پروردگارِ باسخاوتم ،امروز منو درزمان درست در مکان درست قراربده تا کار درست رو انجام بدم تا هم تو خشنود باشی هم من….

چندتامثال دارم ازاین هم زمانی اتفاقات که بازگو کردنش هم، برام بسیار دلنشینه چه برسه به لحظه ی تجربش….

پارسال با خواهرم رفتیم بیرون ومن ماشینو یجایی کنار خیابون پارک کردم وقتی برگشتیم دیدم کنار ماشنیمون دوتا آقا با وسیله های که مربوط به باطری به باطری کردن هست ایستادن

من رفتم سوار ماشینم شدم اما هرچی استارت زدم ماشین روشن نشد اون آقایون که ،یکیشون تعمیرکاربود اومد به ماشینم نگاهی انداخت و گفت ماشین توهم باطریش خوابیده گویا ضبط رو ،روشن گذاشته بودم و اومدو کمکمون کردو ماشینمون رو به راحتی روشن کرد که اگر اونانبودن قطعا روشن کردن ماشین هم برام هزینه ی زیادی داشت هم زمان و انرژی زیادی ازم می‌گرفت

تجربه ی بعدی که دیروز برام اتفاق افتاد باز مربوط به تعمیر کار هست که من چون رو خودم خیلی کارکردم رو ترسم غلبه کردم ،حالا میتونم تنها به مسافرت برم که این نتیجه ی بزرگ یکی از دستاوردهام باآگاهی های این سایت هست،خلاصه ،بعد از نزدیک 200کیلو متر رانندگی کردن نزدیکی مقصد، ماشینم خراب شد اما درست جلوی در تعمیرگاه واین هم برام بسیار تجربه ی خوبی بود چون اگر جای دیگری خراب میشد مثلا تو کوه ها و تو اتوبان،علاوه بر استرس های دیگه، حتماباید دوبرابر هزینه ی تعمیر، هزینه ی جرثقیل میدادم وتا دم تعمیر گاه میاوردمش،

اما ،ماشینم در جای درست والبته زمان درست خراب شد چون تعمیرگاه باز هم بود.

هدایت بعدی باز مربوط میشه به سفر ،اما اینبار موضوع ما ماشین نیست بلکه کله پاچه ای هست

ماه قبل ،ساعت حدود 11ظهر بودکه ما باز تو سفر بودیم ،اینو بگم که بعد از تماشای پیوسته ی سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا من هدایت میشم به این سفر های عالی ،خلاصه ساعت حدود 11ظهر بود و ماگشنه بودیم اما من به شدت هوس کله پاچه کرده بودم و هم سفر عزیزم می‌گفت این ساعت بین راه نمیشه کله پاچه پیدا کرد یه جا وایساد و پرسید و صاب مغازه گفت که کله پاچه هاشو تموم کرده

از رهگذری که بچه ی همون شهر بود پرسید که کله پاچه ای دیگری این دورو برا هست که اون آقای محترمم گفت نه نیست ،نگرد ،صد قدم بعدهم باز ما وارد اتوبان می‌شدیم و عملا خوردن کله پاچه تعطیل میشد

که من تمام قلبم می‌گفت بپیچ تو این فرعی،قلبم می‌گفت بی جهت نیست که کنار این فرعی مالین عابر رو دیدیم احتمالا در مکان درست هستیم وما پیچیدیم داخل فرعی درست روبرومون، با یک مجتمع بزرگ مواجه شدیم که کله پزی بود و اتفاقا مشتری های زیادی هم داشت و ویوی عالی …. کوه پراز پوشش گیاهی و مه داشت که ما رفتیم و کله پاچه ی معرکه ای که انصافا بسیار هم خوشمزه بود میل کردیمو سراسر بخاطر این هدایت ،بخاطر این مجتمع کله پزی بزرگ و تمیز و بخاطر اون ویوی فوق العاده و غذای خوشمزش سپاس گزاری کردیمو از لحظه هامون لذت بردیم

البته اینا فقط دو سه تا از تجربیاتم بود که باشما به اشتراک گذاشتم

استاد عباسمنش عزیزم شما فرمودیدوقتی رو باورها مون کارمیکنیم ما هدایت میشیم به آدم های درست به مکانهای درست ،چون در مسیر درست قرار داریم،ومن بسسسیار به این حرفتون ایمان دارم و به تازگی دارم تلاش میکنم تا رابطه ی تجربه هامو با کار کردن رو خودم پیدا کنم تا باورهام قوی ترشه واین روش بسیار بهم کمک می‌کنه ،روش پیدا کردنِ رابطه ی بینِ تجربه هام با کانون توجه هاتم ،

استاد عباسمنش عزیزم شما فرمودید:

“بازی اینکه من وقتی رو خودم کارمیکنم درمسیر درست تر از مسیر قبلی خودم هدایت میشم”

این جملتون خیلی آرومم کرد شما فرمودید من به ایده ها انسان ها شرایط واتفاقاتی هدایت میشم که با مداری که توش هستم هماهنگی داره واین پاسخ بسیار واضحی بود به سوالی که در ذهنم داشتم که چرا من هدایت نمیشم به اتفاقات و آدم ها و شرایط وغیره ای که مد نظرمه

من هدایت نمیشم چون قانون داره درست کارمیکنن چون من دست رسی ندارم به اون شرایط و اتفاقات چون من در این مدارم فقط به همینا درست رسی دارم

اگر شرایط ،اتفاقات ،ایده ها و آدمهای با کیفیت تری رو می‌خوام ،لاجرم باید مدارمو بالاتر ببرم

با چی باید اینکارو کنم؟

با کارکردن پیوسته رو خودم ،با تو این سایت موندن ،با ،بمب باران کردن خودم با آگاهی های این سایت و دوره ها ،با ساختن باورهای قدرتمند کننده هماهنگ با خواستم ،با تکرارشون،با پیدا کردن الگو های مناسب و هماهنگ با خواستم،با تشویق و تحسین نشانه های کوچیک با کنترل کانون توجهم و….

سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین تاخوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه

دوستتون دارم ،وعشق برای همه ی بچه‌های سایت توحیدی عباسمنش 🟢