درباره قانون آفرینش | تقسیم کار با خدا

سرفصل های این قسمت:

  • راهنمایی قدرتمند کننده برای تصحیح مسیر؛
  • رابطه ما با خداوند به عنوان نیرویی که این جهان را خلق کرده و هدایت می کند؛
  • “تقسیم کار” با نیرویی که هم صاحب قدرت بی نهایت و صاحب بخشندگی بی حساب است؛
  • مفهوم “س خ ر” در آیات قرآن و ارتباط آن با بازسازی احساس خود ارزشمندی درونی؛
  • مفهوم ظلم در قرآن و استفاده از این مفهوم برای درمان معضلی به نام “احساس قربانی بودن”؛
  • مفهوم ضمایر “من” و “ما” در قرآن و رسیدن به خودشناسی و خداشناسی؛
  • “احساس لیاقت درونی” و ارتباط آن با ” راحت درخواست کردن از خداوند”؛
  • زندگی به سبک “تقسیم کار با خداوند”؛

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره قانون آفرینش و نحوه خرید

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    186MB
    12 دقیقه
  • فایل صوتی درباره قانون آفرینش | تقسیم کار با خدا
    10MB
    12 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

147 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «هاشم داداشی» در این صفحه: 1
  1. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1370 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز 133

    دیشب وقتی که مغازم و بستم برم خونه رفتم با ماشینم که تو پارکینگ رو باز بود برم هر کاری کردم درب های ماشینم به علت یخ زدن باز نشد اگه قبلم بودم عصبانی میشدم و ناراحت و هی فوش و بدوبیرا بود که میدادم ولی الان که با آگاهی از قانون جهان و اینکه هر اتفاقی بیفته به نفع منه و من خالق زندگی خودم هستم بدون اینکه مقاومتی کنم و تقلایی بکنم اومدم لب خیابون ماشین گرفتم و رفتم خونه مادرم که همون نزدیکیا بود و دیشب و مهمون مادرم بودم چقدر حال خوبی داشتم وقتی صبح از خواب بیدار شدم و فهمیدم که خونه مادرم هستم بلند شدم و نمازم و خوندم و سماور و روشن کردم شکر گزاری مو با زبانم بیان کردم و خوابیدم چقدر حال داد یه روزم به این شکل زندگی کنم مادرم از خواب بیدار شد بدون اینکه بدونه کلی ازش عکس گرفتم عکس از اون موهای استخوانی رنگ قشنگش و کلی لذت بردم از این کارم بلند شدم و رفتم برای صبحانه وسیله خریدم و با مادرم با عشق صبحونه رو زدیم به بدن هنوز داره برف میاد و خداوند این نعمت بیکرانشو نصیب ما کرده چقدر روز خوبی رو شروع کردم و این حال خوب ادامه داره و سعی من بر اینه که مدت زمان بیشتری در روز و در احساس خوب بمانم و هر اتفاقی که برام رخ میده از زاویه دید مثبت نگاش کنم و بدونم که هیچ چیز بی دلیل نیست و به مصلحت منه خدا رو هزاران میلیارد بار شکر میکنم که به این حد از آگاهی رسیدم و برای کنترل ذهنم سعی میکنم که هر روز بهتر عمل کنم چون همه چیز به قول استاد به کنترل ذهن برمی‌گرده

    رد پای امروزم خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: