درباره قانون آفرینش | پایداری در مسیر درست - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

128 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 1913 روز

    بسم االه النور

    سلام استاد جان سلام مریم جان عاشقتونم من 😘

    قانون آفرینش ؛

    اگر میخای خالق زندگی خودت باشی مسولیت صد در صد زندگی خودت رو به عهد بگیر و بدون اینحا که الان هستی به ما قدمت ایدیهم خودت هست خودت با افکار و باورت ساختی پس حالا که این ها حاصل کاشت خودت هست اگر اولا مسولیت تغییر اون رو به عهد بگیری و بعد متعهد باشی و ایمان داشته باشی میتونی با قانون آفرینش تمام زندگی خود رو تجربه کنی ازکوچیکترین چیز ها مثلا غذای دلخواه و دیدار یک دوست تا ثروت و روابط عالی و کسب و کار شخصی خودت و زندگی در بهترین جای دنیا و تجربه بهشت به تمام معنا در همین جهان

    قدم بعد برای اینکه زندگی خودت رو بیافرینی همانطور که میخای اینه که یاد بگیری درک کنی قانون جهان خیلی ساده است جهان یه دستگاه پاسخگو به فرکانس های توعه هرچه که میبینی می‌شنوی و در بارش حرف میزنی و فکر می‌کنی و عمل می‌کنی و برات شده باور جهان اون هارو تبدیل می‌کنه به شرایط مالی و روابط و سلامتی در زندگی تو پس حالا که جهان پاسخگو هست بدون هیچ قضاوتی بیا از نقطه اول شروع کن یعنی دیده ها شنیده ها و افکار تو تغییر بده فیلتر کن خالص کن جهت دهی کنی تا باور هابی در وجودت ساخته بشه که تبدیل به رفتاری بشه که دنیای تو رو اونجوری شکل بده که تو میخای و تو لذت میبری این قانون جهان هست “`قانون باور“`

    پس کار با این جهان پاسخگو خیلی ساده است وقتی خودت مسولیی و کار با خودت هست و قانون رو شنیدی و درک کردی وقت عمل است طبق قانون جهان که پاسخگو هست

    احساس خوب پاسخ اتفاقات خوب و دلخواه

    احساس بد پاسخ اتفاقات بد و نادلخواه

    پس با درک همین قانون ساده جهان شروع میکنم

    پله بعدی اینکه من با استفاده از همون فیلتر کردن دیده ها و شنیده ها روی برگردانم «اعراض»کنم ازهر آنچه که به من احساس بدی میده اگه فقط همینو یاد بگیرم طبق آیات قرآن که بارها به پیامبر مادر موسی وووو گفته نترس و غمگین مباش که نتیجه این احساس غم بیشتر هست و خداوند غم و ترس رو نفی کرده

    حالا که یاد گرفتی درک کردی چطور وردی هاتو پاک و خالص کنی و هر آنچه نمیخای رو بهش توجه نکنی بیا از این فرصت استفاده کن برای خلق و آفرینش زندگی دلخواهت

    چطور ؟

    با نوشتن لیست خواسته هات

    با تجسم کردن

    با ساختن دیرین برد و فیلم خواسته ها و دیدن هر صبح و شب و هر لحظه اون خواسته ها تا ذهنت جهت پیدا کنه به سمت چیز هابی که تو دلت میخواد

    یادت باشه قانون توجه. میگه چیزی که داری مدام راجبش فکر می‌کنی و طبق همون ها رفتار می‌کنی نه اینکه داری فقط ازش حرف میزنی و این توجه رو میتونی پاک و خالص کنی با وردی های مثبت و نکته دیگه اینکه حواست باشه اگه میگی من که دارم مدام به روابط خوب به ثروت به سلامتی فکر میکنم پس چرا هیچ اتفاقی نمیوفته باید نگاه کنی اگه داری عجله می‌کنی اگه داری حرص میزنی اگه حسادت داری درکل اگه احساس بدی داری طبق قانون داری از خواسته هات دور میشی و اتفاقا بد وناخواسته رو رقم میزنی در یک کلام احساس تو قطب نمای توست پس ببین در طول روز با فکر کردن دیدن و شنیدن در مورد خواسته هات در مورد موفقیت دیگران و ثروت در جهان داری تحسین می‌کنی یا حسرت میخوری یعنی مدام احساستو چک کن تا بتونی با استفاده از قانون بدون تغییر جهان که حتی برای پیامبر هم تبیضی قاعل نشده زندگی دلخواهتو بیافرینی

    و با استفاده از آیات قرآن میتونی ذهن منتطقیتو ساکت کنی

    تمام این بازی کنترل ذهن است یعنی کافیه تو اعراض کنی از ناخواسته تو شرایطی که جالب نیست و وقتی مهارت پیدا کردی در اعراض از ناخواسته ذهن تو جهت بدی به سمت خواسته ها و اهدافت این داستان کنترل ذهن است حالا دیگه تصمیم با توعه با تجسم میتونی با حرف زدن راجب خواسته هات میتونی با دیدن فراوانی در جهان میتونی با هر کاری که احساس خوبی در تو به وجود میاره میتونی ذهن تو کنترل کنی و ایمانت به خداوند و قانون رو تقویت کنی

    خدارو درک کن نه با نگاه انسانی خداوند رو به عنوان یک نیرویی حمایتگری درک کن که تو هر باور و هر مسیر فکری داشته باشی تورو حمایت می‌کنه و قدرت مطلق است که اگر باورش کنی و بهش اعتماد کنی در یک کلام ایمان داشته باشی و شرک رو در وجودت بشناسی و سعی کنی ایمان رو جایگزین کنی و هر لحظه شکر گزار باشی نه پوشاننده نعمت ها اونوقت معجزات حضور این نیرو رو در زندگی میبینی

    استاد جان این چیزی هابی بود که من با سه جلسه قانون آفرینش که خریده بودم درک کردم و دقیقا برای من درک قانون از همین دوره شروع شد و به قول مریم جان سو برداشت های منو از قانون برطرف کرد و من سعی کرد هر بار با درک بهتر و عملکرد بهتر تغییر بیشتری در شخصیتم به وجود بیارم قدرت رو به دست بگیرم و خالق زندگی خودم باشم

    عاشقتونم و به زودی آمریکای زیبا میبینمتون 😘😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    فرنوش بیگدلی گفته:
    مدت عضویت: 2568 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و تمام دوستای عزیزم در این سایت

    امیدوارم حال دل همتون عالی باشه

    وقتی متن این فایل رو دیدم که خانم شایسته نوشته بود نگاه فانتزی و توهمی به قانون جذب یاد خودم در سال ۹۷ افتادم که بعد از چندین ماه همراهی با سایت و آشنایی اندک من با مباحث شروع کردم به خرید تک جلسه ای قانون آفرینش چون تنها خریدی که بعد از کتابها می تونستم انجام بدم اونم با پس انداز این دوره بود.

    اینقدر خودمو درگیر تضادهایی میدونستم که بر اساس باورهای اون موقع من فکر می‌کردم طبیعی این مدل زندگی کردن و من با این دید که دوره های استاد اجی مجی می کنن.

    شروع کردم به گوش دادن نگاه فانتزی من این بود که قانون جذب کلیات زندگی عوض نمیکنه صرفاً خواسته‌های جزئی را بهت میده تا شاید کمی زندگی دردناک قابل تحمل بشه فکر می کردم تا همچنان زجر میکشی حالا دو تا خواستم جذب می کنی من نمیدونستم خرداد ۹۷ هدایت شدم به سایتی که قراره وسیله‌ای باشه برای دریافت تمام سوال های من از بچگیام تا حالا !

    نسبت شرایط امروز آن با الانم مثل تفاوت دو شخصیت از دو انسان متفاوت در دو رمان یا فیلم متفاوتی که هیچ ربطی به هم ندارند!

    این به‌روزرسانی‌ها منو یاد روزای انداخت که وقتی از شغل سرشار از تضادم که خواسته هام ی واقعی منو برام مشخص کرد مثل ( آزادی پوشش وقتی به درآمد بالا نزدیکی به خانه رفت آمد راحت با عشق و علاقه کار کردن محصول کارت مفید و کاربردی باشه و صاحب کار خودم باشم) به خونه برمیگشتم بدون نهار خوردن تا شب جلسات آفرینشی که داشتمو گوش میدادم مثل یک تشنه واقعاً تشنه که داره ذره ذره بهش آب میدن آگاهی هارو می نوشیدم !

    من آگاهانه و عاجزانه دنبال راه تحقق خواسته‌های بودم مثل ازدواج در پرکن شغل باکلاس و قبولی ارشد به خاطر خلاهای شخصیتی احساس قربانی شدن و رضایت دیگران از من کم نیاوردن و ثابت کردن خودم به بقیه و این که منم آدمم به دستشون میارم تا بلکه کمی از تالمات روحم کم بشه اما روحم دنبال پیدا کردن جواب سوال های بود که از بچگی در مورد خدا تفاوت انسان ها در شرایطشان جبر و قضا و شانس و (سوال هایی که الان یادم نیست ولی قرار حتماً جوابش گفته بشه) به اشتباه فکر می کردم این سوال های مهم نیستند چون اطرافیان جوابی نداشتند یا جایی جوابشو پیدا نمی کردم

    چقدر رو هم بزرگ تر از من به جهان نگاه میکرد الان سوالایی که از عقل کل پرسیده بودم و می خونم خندم میگیره و چقدر افتخار می کنم که به خودم که در اون مدار نیستم دیگه همین نگاه فانتزی و توهمی من به قانون جذب باعث شده در مقابل حرفهای استاد خیلی مقاومت داشته باشد اما نشان نکنم عمل نکند و سرسری بگذرم و زیادی بدونم این حد از تجربه زندگی و قانع باشم به چیزای معمولی !

    استاد داشت از چیزهایی فراتر از رسیدن به خواسته ها میگفت از شناخت خود جهان خدا اصل و اساس قانون های جهان و اینکه ظرفم کوچک بود از دیدگاه سطحی خودم می گفتم بابا اومدیم یکم درد کتک چوب روزگار را کمتر کنیم حالا یه خواسته‌های هم متحقق بشه دیگه اینا خیلی زیادین !

    اما این هم قدم شدن من با سایت باعث شد از اون شخصیتی که ته بی عزت نفسی بود و فکر می کرد مظلوم ترین فرد جهانه و مجبور اینهمه تضادو تحمل کنه منو تبدیل کرد و شخصیتی که دیگه به خاطر دیگران و تایید شون خواسته ای نداره شخصی توحیدی تر مستقل تر با عزت نفس بهتر هرچند که هنوز بسیار جای کار دارم !

    اصلاً همین که من همینکه جذبو گذاشتم کنار و خواستم سبک زندگی طرز فکر خاص و جهان‌بینی جدیدی را برای خودم بسازم

    و خلق کنم سرمنشا تحولات زندگی من بود

    الان برای دلخوشی و مسکن دردهام آگاهی‌های سایت رو پیگیری نمی کنم بلکه این سایت برای من و مأمن مقدس خداوند که باید تا آخر عمر هم باهاش همراه باشم

    نتایج من تا این لحظه :

    ۱) قبول شدن در مقطع کارشناسی ارشد بعد از چندین سال که آگاهانه تلاش می‌کردم در سالی که من تلاش را متوقف کردم و کاملا رها بودمو دیگه نمیخواستم برای تایید مادرم برم درس بخونم در گرایشی قبول که من اصلاً نمی‌دونستم وجود داره و بهترین و جدیدترین گرایش رشتمه !

    ۲) ازدواج الهی و مقدس من با بهترین رفیق و یار زندگیم (حجت الله دشت پیما )که او هم از بچه‌های سایته داستان آشنایی و ازدواج ما سرشار از همزمان های شیرین و معجزه وار و ماهرانه رب هست که جزو کسی نمیتونه اینقدر ماهرانه همه چیو بچینه.

    انشالله وقتی به من بگوید پروسه اش را بنویس مینویسم تا همگی بیشتر باور کنیم که ما خالق زندگی مان هستیم و بیشتر معنای هدایت و توکل و خود باید رفت به نحو هیچ وقت فرصت را درک کنیم

    عشقی بدون وابستگی و خلا را داریم تجربه می کنیم و لحظات ما سرشار از شادی و لذت و خیلی متفاوت با دیدگاه تمام جامعه هست حتی مادرم در مراحل خواستگاری تا عقد که بودیم به من می‌گفت که ازدواج فرنوش هیچیش شبیه بقیه نیست و من چقدر خوشحال بودم 😁

    ۳)هدایت من به چند کسب و کار آنلاین در زمینه علائم که با لذت ایده پردازی و عمل می‌کنم و هنوز در مراحل اولیه تکامل کسب و کار شخصی هستم

    ۴) قانون آفرینش برای من مهلکه خوبی برای شناساندن خودمه منی که اینقدر درگیر شعر و جهالت ترس از قضاوت و نظر دیگران بودند که فامیل مستعار برای خودم گذاشته بودم در سایت و الان با افتخار نام کاربری را فامیل خودم گذاشتم الان دیگه حتی خیلی از کامنت هایی را که به خاطر لایک یا تعریف بقیه از خودم بود رو اصلاً نمی‌نویسم

    ۵)داشتن دوره های استاد که روزی برای من آرزو بودن و خودم و همسرم با لذت گوش میدیم و ساعت‌ها صحبت می‌کنیم و به همدیگه قانون را یادآور می شیم و سعی می‌کنیم عمل کنیم نمی دونید الان که دو نفره میریم جلو چقدر لذّت و قدرت اش از وقتی که تنها و مجرد بودیم بیشتره

    ۶) تغییر نگاه من به خودم و قانون جذب که دیگ دنبال صرفاً تحقق خواسته هایم نیستم بلکه دنبال ایجاد شخصیتی توحیدی و با عزت نفس هستند که ثمرش خوشبختی و دریافت نعمات به صورت خود به خود و لاجرم است در کل خالص شدن و خودم تر شدن فرنوش و اولویت دادن به احساس خوب و رضایت خودم شناخت و درک بهتر خودم و احساساتم !

    مثلاً در بحث خرید جهیزیه و وسایلی که الان چشم و هم‌چشمی غوغا میکنه من دارم چیزهایی تهیه می‌کنم که برای من و همسرم کاربردی طرح و طبق سلیقه خود مونه تا به خاطر رضایت خانواده همسر یا بقیه یا حتی سلیقه مامانم و خواهرم باشه اینجاست که شخصی خودم را دارم کاملاً پیاده می‌کنم و راضیم

    ۷) منی که چند سال بود دوست صمیمی نداشتم الان کلی دوست عباس منشی دارم که با دیدنشون خیلی درسها رو یاد گرفتم و از بودن با هاشون لذت می‌برم.

    هر کس منو میبینه چه از قبل می‌شناخته اولین بار منو میبینه میگه آرامشت خیلی زیاده چقدر دلنشینی و کنارت هست خوب داریم در صورتی که قبلاً سرشار از اضطراب بودم

    ۸) صلح من با خود با خانواده ام محل زندگیم و مواردی که زمانی جبر می دونستم و مایه عذاب و رنج من بودند حالا فقط خیلی خوبی می بینم و حتی رفتار متفاوت پدر و مادر با من نسبت به بقیه خواهرام که نتیجه صحبتهای استاد در فایلهای رایگان مثل آرامش در پرتو آگاهی و و از دوره‌ها جلسه ۱ عزت نفس که استاد میگن خداوند عاشق منه و همینجوری که هستم بدون قضاوت منو میپذیره و جلسه نه و نه یک کشف قوانین آخ امان از این دو جلسه قلبمو لرزوندن منقلبم کردن از بس آگاهی‌های این دو جلسه خالصه و به دیدگاه منبع نردیکه و نکاه سطحی منو به خودم و شرایطم از بدو تولد تا حالا رو شکوندن

    احساس عجیب جدیدی دارم بعد از شنیدنشون انگار دری برام باز کردند که قبلش بسته بود و حتی خودم با مقاومت سفت گرفته بودم باز نشه !

    حتی صدای خانم شایسته آخر فایل خیلی فرق داره با اول فایل فقط یک جمله اش برای یک عمر من کافیه از دیدگاه خداوند به مسائل خودمون تضادها و جهان نگاه کنیم آن وقت همه چی زیبا میشود

    ۹) تجربه ثروت و نعمت و رزق بیشتر جاری شدن فراوانی در زندگیم و بهبود هر

    روزه باورهام در مورد ثروت

    و بسیار نتایج ریز و درشت دیگه !

    خدایا شکرت بخاطر این همه تغییر که هنووووزم ادامه داره و تازه اول راهه !

    اختمالا من و همسرم بقیه جلساتی که از قانون آفرینش نداریمو میخریم تا تکمیل بشه ! البته که می ذاریم هدایت بشیم 😍

    خدایاشکرت بخاطر این قانون قشنگت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      حجت اله دشت پیما گفته:
      مدت عضویت: 2763 روز

      سلام به عزیز دلم

      و استاد گرامی، خانم شایسته و تمام دوستان الهی

      مدتهاست کامنت نزاشتم و کامنت سرشار از عشق تو باعث شد دست به کامنت بشم

      چند تا جمله از استاد توی دوره ها شنیدم که با تمام وجودم درکش کردم، اونجا که استاد توی دوره روابط میگه بعد از ایجاد رابطه خودتون بعد از مرور پروسه رابطه به همدیگه میگید « جهان چه کرد!» و واقعا بارها گفتیم جهان چه کرد! ینی از اتفاقاتی که افتاد و انشاالله با جزئیات خواهم گفت از تعویض پلاک من روزی که مرکز تعویض پلاک تعطیل بود که بتونم با ماشین خودم برم اهواز سر کارم، تا تعطیل شدن همزمان کار دوتامون که بتونیم شب تولد مریم درویشی عزیز از بچه های سایت بریم ماهشهر خونه شون و… یه عالمه همزمانی دیگه،

      اونجا که استاد آخر جلسه ۲ کشف قوانین با یه لحن خاص و سرشار از عشق میگه «عاشق شنیدن این خبرهام که بگید ترمز رو برداشتم این اتفاقات افتاد، عاشق دیدن اشک های شوق بر روی گونه هاتونم، بخدا بخدا»

      و نمیدونید ترمز رو در سن ۳۲ سالگی برداشتم و اولین و زیباترین رابطه عاطفیم با فرنوش جان ایجاد شد.

      توی فایل استعاره گاز و ترمز استاد میگه «بعد از برداشتن ترمزها اتفاقات به صورت بوم بوم بوم رخ میده»

      برا من یه چیزی فراتر از بوم بوم شد، و پشت سر هم، از یه عالمه همزمانی، هر روز بیرون بودن، تفریح، مسافرت شمال و…

      عاشقتم عزیزم

      و عاشقتونم شمایی که این کامنت رو میخونید….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        مریم درویشی گفته:
        مدت عضویت: 2849 روز

        سلام به حجت الله عزیز بماند که این کامنت چطوری خوندم

        من حظ کردم

        خداروشکر که خدا دوستانی مثل شما رو آورد توی زندگیم که بهترین و سوپرایز ترین تولدم رو تجربه کنم اینا هم نتیجه تسلیم شدن در برابر خداست وقتی میفهمی مسیر که قبلا اومدی از دم اشتباه بوده خداروشکر میکنم اگر فرنوش و رابطه عاطفی برای تو نتیجه س، برای منم وجود شما نتیجه بوده، چطور میتونستم تصور کنم که بعد از جدایی از یه رابطه سخت و پر از وابستگی خدا دوستانی مثل شما رو وارد زندگیم کنه که یادم قبلا ازتون شنیدم اون شب یه زمزمه هایی از رابطه بینتون شکل گرفت، حتی یکی از بچهای گروه به من پیام داد بعد از دیدن اینکه شما اومدین پیش من گفت فرنوش و حجت رفتن توی رابطه؟ دقیقا بعد از رفتنتون از پیشم

        خداروشکر بهم رسیدید به خواسته ای که قلبا میخواستینش ،تحسینتون میکنم

        براتون آرزوی موفقیت دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2334 روز

      به نام یکتای هدایتگر

      و سلام به دوست ارزشمندم

      خدا رو شکر که دوستان آگاه و ارزشمندی چون شما دارم

      از کامنتت لذت بردم

      هزاران بار تبریک میگم پیوند آسمانی شما و برادر عزیزمون آقای دشت پیما که بارها از کامنتهای ایشون خوندم و لذت بردم از صداقت و آگاهی که در عمق نوشته های ایشونه

      قطعا شما دو فرد مستقل و با عزت نفس، حالا با ابن پیوند بسیار شادتر و عالی تر از قبل ابن مسیر رو ادامه میدید و یه عشق واقعی بدون وابستگی رو هم تجربه میکنید

      برای هممون زیباترین تجربه ها رو در مسیر زندگیمون آرزو دارم

      ✌️✌️💯💯🌺🌺💕💕✋🏻✋🏻😘😘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        حجت اله دشت پیما گفته:
        مدت عضویت: 2763 روز

        سپاسگزارم خانم حسینی

        کامنت شما و فرنوش جان باعث شد دوباره در سایت فعال بشم، و انگیزه م بیشتر بشه برای کامنت گذاشتن،

        ممنونم از دعای زیباتون و براتون و برا هممون از خداوند متعال رزق فراوان سلامتی و همه نعمتهای خوب خدا رو خواستارم…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3816 روز

      سلام سلام زندگی سلام

      سلام سلام ای ای زندگی سلام …

      اره دیگه لب کارون …

      چه گلبارون ولک دوستون داروم …

      بینظیر خانا

      چقدررر فوق العاده اید شماها

      چقدر خوشحال تر شدم وقتی که هر بار اتفاقات خوبی را میشنیدم یا میگفتی ..

      چقدر خوشحالم و شادم و خندانم که این همه نتیجه های فوق العاده که نشون میده واسه خودت واقعاا اررش قایل شدی عزت نفس بالایی داری ..

      خدایااا شکرتت

      واقعا خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمندت عزیزم

      خداروشکر میکنم واسه وجود ارزشمند شما حجت جان

      آرزوی یک زندگی سرتاسرر از عشق آزادی لذت فراوانی را واسه شما عزیزای دلم دارم

      دوستون دارم …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      هادی زارع گفته:
      مدت عضویت: 3746 روز

      سلااااام

      من بار اولم هست کامنتت میخونم اینجا

      خداروشکر بابت نتایج خوبت

      نتایج عالیت

      رابطه فوق العاده

      قلب مهربون

      وجود تحسین کننده و پر ذوقت

      الهی فراتر از چیزهایی که دوست داری برسیی

      من شاهد نتایج عالیت و ساختن زندگیت بودم.همیشه ازت چیز یاد میگیرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فرنوش بیگدلی گفته:
        مدت عضویت: 2568 روز

        سلام هادی جان

        ممنونم از تحسین ها و تشویق های همیشگی ات .

        شما و مهدی جان ( داداش های عزیزم ) و خانواده گرامی تون یکی از بهترین نعمت های زندگی من و حجت جان هستین.

        کلی درس ازتون یاد می گیرم ، ویژگی حل مسأله خلاقانه و برخورد همراه با آرامش با اون ها، استفاده های جدید از وسایل و داشته ها ، آماده ی خیر و کمک رسوندن به بقیه چیزایی بوده من توجه کردم قطعا خوبی های دیگه ای هم هست که هنوز من ندیدم .

        بودنتون برامون پایدار

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    وحیده گفته:
    مدت عضویت: 2139 روز

    استاد من هم از کسانی هستم که قبل عضویتم تو سایت اول از یک میکس و بعد از طریق قانون آفرینش که یک کانالی اونو درش گذاشته بود با شما آشنا شدم، حرف اون کانال این بود که چون دوره از روی سایت برداشته شده پس میشه ازش استفاده کرد

    تا بعد که دیگه با سایت آشنا شدم و فایلهارو پاک کردم و زندگی من واقعا به قبل و بعد از این دوره تقسیم میشه

    روح تشنه ی من اگاهی هاش رو می بلعید

    من یادمه صبح تا شب که هندزفری توی گوشم بود و شب تا صبحم با صدای شما میخوابیدم

    یه چیز جالب یادم اومد من انقدر حالم با خودم بد بود که وقتایی که بخاطر دانشگاه میرفتم همدان و میخواستم بخوابم از صدای نفس کشیدن مامانمم نمیتونستم بخوابم و حالم بد میشد و بدم میومد از حتی صدای نفس های مادر عزیزم و هندزفری میذاشتم توی گوشم و با صدای شما با آرامش میخوابیدم، یا یه روز دیگه یادمه دوباره به مشکل خورده بودم رفتم نمازخونه دانشگاه و دوباره با گوش دادن به نمیدونم کدوم جلسه انقدر آروم شدم که خوابیدم

    قانون و نمیفهمیدما ‌اولین بار بود که با این مسائل آشنا میشدم ولی قلبم آروم میشد

    من انقدر حالم بد بود استاد که جلسات دوم تا پنجم فک کنم در مورد تجسم و درخواست و اینا بود که اصلا نمیتونستم گوش بدم و فقط از جلسه یک میرفتم جلسه ۶ تا ده

    استاد من تا دقیقه ۱۷ این فایلو گوش دادم و یاد اون روزها افتادم الان با تمام وجودم واقعا از خدا میخوام که این دوره رو بخرم و داشته باشم و دوباره گوش بدم

    حالا الان یادم افتاد که چرا این کامنتو اومدم بزارم انقدر احساساتی شدم که یادم رفت واقعا اشکام امونم نمیده، استاد حرفای مریم جونو که شنیدم یادم افتاد شما تو یکی از جلسات گفتید که کلی ایده و کار برای انجام دادن داشتید که به نظرتون کلی سود مالی میتونسته داشته باشه ولی بهتون الهام شده که حتماا این دوره رو برگزار کنید و روی هیچی تمرکز نکنید و من هروقت اینو میشنیدم احساس میکردم خدا بخاطر من اون سال این الهامو به شما کرده که چند سال بعد دختری با حال خراب به زندگی و خدا برگرده

    الهی شکرت الهی شکرت

    البته الان با حرفاتون میفهمم که واقعا این دوره برای همه با ارزش بوده

    استاد مشکلات من با همسرم با جلسات روابط حل شد ،من یادمه اون موقع فقط میخواستم که برم سرکار که نیاز مالی نداشته باشم بعد طلاق بگیرم در صورتی مشکل من بودم نه‌ همسرم

    وای باورم نمیشه اینارو همه رو یادم رفته بود،

    الهی شکررررتت تضادهای این روزهای زندگی من در مقابل قبل آشنایی با شما واقعا هیچه

    عکس فایلو که دیدم حتی منتظر دانلود نشدم حتی دقت نکردم که معرفی قانون آفرینش هست، فک کردم که زندگی در بهشته و حتی منتظر نشذم دانلود شه و آنلاین نشستم نگاهش کردم

    و حتی نتونستم صبر کنم فایل تموم شه بعد کامنت بزارم

    عاشقتونم

    خدایااا عاشقتممم که اینجوری کنارمی ، با به یادآوردن اون روزها واقعا فشار تضادهای این روزها برام خیلیییی کمتر شد

    برم ادامه ی این فایل زیبارو ببینم😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  4. -
    مرجان دوست الهی گفته:
    مدت عضویت: 1477 روز

    سلام به استاد عباسمنش و مریم جان عزیزم!

    خداااااااااا قوت مریم جان قدرتمند و پرانرژی و زیبا!

    سلام به این خانواده ی گرم و صمیمی عباسمنش !

    روزتون بخیر و خوشی و سرشار از نعمات لذت بخش پروردگار!

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤❤❤❤❤❤

    دیروز از صبح که این فایل را دانلود کردم برگشتم به سال ۹۸ از اولین باری که من با فایل حزن در قرآن با استاد آشنا شدم و بعد همسرم دوره ی قانون آفرینش را خریداری کرد!

    چه روزایی که خدا رو شکر با قانون آفرینش بخش به بخش و جلسه به جلسه رو سپری کردیم!

    چه تجسم هایی که کردیم بخش ۶ جلسه ی ۳

    یادمه همسرم اون زمان ۱۲۰ کیلو بود و دوست داشت دوباره به روزایی که بدنش ورزیده بود برگرده، استاد در اون فایل در رابطه با این میگفتن که شما میتونید وقتی دارید غذا میخورید تجسم کنید که اون غذا میره به بدن شما و اونجوری که میخواید بدنتون رو میسازه،مثلا اگر میخواید بازوهایی بزرگ داشته باشید یا خانومایی که می‌خواهند گونه های برجسته داشته باشند و کلا هر چیزی که بخوای در بدنت و سلامتیت و انرژیت رخ بده میتونی موقع غذا خوردن تجسمش کنی و ببینی که داره اون اتفاق رخ میده!

    دیگه همسرم خیلیم اعتقاد داشت موقع صبحانه ، ناهار ، شام ،حتی چای سبز و قهوه و آبلیمو عسل که می‌خوردند کلا در تجسم بودند،ایشون براحتی در یکماه شایدم کمتر از وزن ۱۲۰ اومدن به وزن ۷۳ کیلوگرم،بدون اینکه کوچکترین جای بدنش خط بیفته یا چروک بشه و چربی ها بیفتن،یعنی ایشون حدود نزدیک به ۵۰ کیلو کاهش وزن داشتند اما بدنش سالم و صاف و عضله ای ! که دیگه میخواست برسه به هدف بعدیش که بدنسازی بود ایشون باشگاه میرفتن وزنه میزدن و میومدن خونه غذا میخوردن باز همون تجسم ها بود که در اون مسیر هم خیلی زود پیشرفت کردند و چون در مسیر درست لذت بردن هم بودن بسیار از جانب خداوند برای خوردن چه نوع غذایی هدایت می‌شدند!

    ❤❤❤❤❤❤🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    و برسیم به خودم من دو سال پیش اولین باری که این فایل های بی‌نظیر استاد را گوش میکردم فقط غرق در آرامش شده بودم و ذهن و قلبم خیلی زود این مباحث رو قبول و تایید کرد!

    من در مورد اون تجسم هایی که میکردیم داخل یک پیلوت زندگی میکردیم حالم خوب و تجسم میکردم خانه ای رو که میخوام و آزادی هایی که میتونه بهم بده،داخل گوگل میرفتم عکس خانه های زیبا و بزرگ رو میدیدم،کلی تحسین شون میکردم و سرشوق می اومدم،و الان خدا رو شکر یعنی یکسال بعد از اون تجسم ها ما به خونه ی خودمون اومدیم!

    بزرگ ، زیبا ، نورگیر به به این خواسته ی من بود چون داخل پیلوت که زندگی می‌کردیم اصلا نور نبود دیگه و من اولین چیزی که می‌نوشتم و در ذهنم میومد که این بود که خونه آفتاب گیر باشه، و الان صبح تا صبح اول پرده ها رو میزنم کنار تا نور بیاد داخل و من یه نگاه به آسمان میکنم و یه خدایا شکرت بلند میگم!

    اتاق ها هم آفتاب گیر و نورگیر هستند!

    گل و گیاهان فراوان و سبز دارم

    و اینا یه کوچولو از تمام نتایج اون تجسمات هست خیلی فراتر از اینها در زندگی ما خدا رو شکر رخ داده و انشاالله با ادامه دادن در مسیر درست رخ خواهد داد بیشتر بیشتر

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤❤❤❤❤❤

    استاد جان درست میگن اگر ما در دفترمان تمام این تجسمات و زیبایی هایی که از اون اوایل برامون پیش میومد و در دفترمان نمی‌نوشتیم واقعا فراموش میکردیم من دیروز که این فایل را دیدم گفتم بزار من برم دفتر قانون آفرینش رو بیارم یه نگاهی بندازم دیگه رفتم از بالای کمد دیواری آوردمش و غرق اش شدم،که من چه اتفاقات خوبی و اون زمان تجربه کردم!

    تک تک اتفاقات خوب روزم را می‌نوشتم و جلوش می‌نوشتم! خدایا شکرت

    یک روز صبح زود همسرم آش سبزی و نونی که برام خریده بود آورد خونه و باهاش بهم یک بادام هم داد که من اونو گذاشته بودمش داخل دفتر که مثلا بعد بخورمش! اونم دیدم دیروز و چقدر یاد اون خاطره افتادم که چقدر نوشتم خدایا شکرت این از اولین نشانه ی امروزم و اتفاق خوبم! اگر من این اتفاق خوب و یادداشت نمیکردم مسلما الان اصلا یادم نبود

    ولی دیروز باعث شد دوباره حس و حال خوبی پیدا کنم!

    ❤❤❤❤❤❤🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    استاد عباسمنش و مریم جان من که بینهایت قدردان زحمات عاشقانه ی شما هستم،انشاالله بتونم در این مسیر سربلند و موفق بشم که این بزرگترین هدیه ی من به شما هست!دوستتون دارم و سپاسگزارم بابت وجود پرخیر و برکتتون در زندگی همه ما این خانواده ی صمیمی🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    بله دیروز تک تک برگ دفترم و خوندم که چه اتفاقات خوبی رو در اون روزا تجربه میکردم و یادداشت میکردم و دوباره به یادشون افتادم!

    بقول اگر این دفترها نباشند و تمرینات شون، تمام اون اتفاقات از یادمان میرن و انگیزه ای هم نداری!من از دیروز که دفترم و باز کردم دیدم من بخاطر یه رفتار درست که در میوه فروشی دیده بودم اومدم داخل خونه و یادداشتش کردم،از یک رفتار و صحبت محبت آمیز همسرم من یادداشت کرده بودم،خلاصه خیلی چیزای ریز دیگه رو من یادداشت میکردم!

    و الان دوباره انگیزه گرفتم که برم دفتر جدید بخرم و شروعی دوباره کنم از تک تک اتفاقات خوب ریز و درشتی که برام میفته و زیبایی های که میبینم!

    🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩

    به به که چه اتفاقات خوبی با این یادآوری ها در انتظارمونِ

    راستی من الان نزدیک به یک هفته است به یاد قدیم باز دارم تجسم میکنم! حدود پنج کیلو اضافه وزن داشتم و چون زیاد پیاده روی میکنم خودم احساس می‌کردم که اون انرژی و سبکی و ندارم! تصمیم گرفتم بیام هر چیزی و که میخورم با تجسم اندام ایده آل و انرژی بالا بخورمش، اولین چیزی که هدایت شدم آبگرم و لیمو و عسل بود که من صبح ناشتا دو لیوان ازش میخورم و همینجور که دارم میخورمش تجسم میکنم اندام ایده آل و انرژی بالام رو، باور کنید من در عرض یک هفته جواب دیدم اما مسیر درست رو باید همیشه ادامه داد!

    🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤❤❤❤❤

    دوستتون دارم به امید موفقیت های بیشتر و پایدارتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  5. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1271 روز

    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    «یُسَبِّـحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ» ؛ «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ» ؛ «وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» ؛ «ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ» (آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، خدا را میستایند، خدایی که فرمانروای هستی و بینهایت پاکیزه و توانای شکست ناپذیر و حکیم است) ؛ (اوست که در میان مردم بی سواد، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و آنان را پاکشان کند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد، و آنان به یقین پیش از این در گمراهی آشکاری بودند) ؛ (و بر مردمی دیگر که هنوز به آنان نپیوسته اند. و او توانای شکست ناپذیر و حکیم است) ؛ (این فضل خداست که آن را به هر کس بخواهد عطا می کند، و خدا صاحب فضل بزرگ است) ؛ (سوره جمعه 1-4)

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    سلام و درود فراوان به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار ، و همچنین دوستان نازنینم. الهی که در پناه رحمت بینهایت رب العالمین حالتون عالی عالی و انرژی تون مثبت باشه.

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    خیلی قبل از اینکه با سایت و مباحث موفقیت آشنا بشم یه باور ذهنی داشتم و اون هم این بود که هر وقت فکر کردم در مورد یه چیزی (معمولاً مسائل کاری و فنی) دیگه همه چیزشو میدونم اون لحظه، لحظه ایه که باید به خودم شک کنم و احتمالا هیچی نمیدونم که فکر میکنم همه چیو می‌دونم ، و بازم جا داره بیشتر یاد بگیرم … و نکته اش اینکه در 90٪ موارد، چند وقت بعد با یه چالش مواجه میشدم تا چیزای جدید یاد بگیرم و بفهمم واقعاً هیچی نمی‌دونستم، و واقعا هنوز باید شاگردی کنم.

    الان دیگه در مورد مباحث آموزشی سایت به یقین رسیدم که هر جایی روی عقل خودم حساب کردم بعد از چند دقیقه باید عین جناب موسی پیامبر دست تسلیمم رو بیارم بالا و بگم «رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی» و بعدش بگم «رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ»؛ خلاصه اینکه توی این مسیر تکامل کار من به جایی رسیده که وقتی هنوز اتفاق ناگواری پیش نیومده هم میگم خدایا همون مناجات موسی، همین الانش هم که فکر میکنم اوضاع امن و امانه و گل و بلبله باز هم مناجات موسی. در هر صورت من به هر خیری از سمت شما برسه بشدت محتاجم.

    نتیجه گیری ماجرا اینکه یه مدتی که کمتر توی سایت کامنت میذارم ظاهراً تمرکز گذاشتم روی دوره احساس لیاقت و دوره دوازده قدم ، و یه وقتایی این نجوا میاد که دیگه قانون رو یاد گرفتی و باورهای جدید رو ساختی ولی بر حسب اتفاق نشانه همون روز سایت (که مدیریتش با خود خداست چون عجیب با اتفاقات روزمره ام هماهنگی داره) یه فایلی میاد که من رو متعجب و شگفت زده می‌کنه. در مورد این فایل تعجب من اونجاست که من مطمئنم این فایل رو قبلاً دیدم ، ولی انگار صحبتهای استاد رو برای اولین بار بود داشتم می‌شنیدم. خدا می‌دونه شاید چند وقت دیگه در مدار دیگری بازم این فایل رو ببینم و بازم بگم این صحبت‌ها برام تازگی داره.

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    توی صحبت ها، استاد یه جایی در مورد الهام قلبی و نجوای ذهنی حرف میزنه، با اینکه روشنتر از خورشید به حقانیت صحبتهای استاد اطمینان دارم و بارها خودم تجربه اش کردم ولی باز هم وقتی الهام قلبی میاد بازم نجوای ذهن میگه آقااااا همچین چیزی با منطق من جور در نمیاد. طفلکی حق داره ، ابزار تفکر ذهن منطقه. ما با همین منطق های ذهنی چیزهای جدید رو یاد میگیرم و تجربه می‌کنیم و حرف می‌زنیم و کارهای روزمره مون رو انجام میدیم، در کل منطق ذهن ابزار بسیار بسیار مفیدیه … اما حکایت دریافت هدایت برای مسیر سعادت در زندگی و تحلیل اون با منطق ذهن، مثل اینه که بخوای محاسبات پرتاب فضاپیما و فرود روی مریخ رو با یه ماشین حساب دانش آموزی انجام بدی. واقعاً منطق ذهن از تحلیل جریان هدایت بشدت ناتوانه. (ولی خب بزرگوار همش دلش میخواد توی هر آشی نقش نخود رو بازی کنه)

    طی روزهایی که گذشت، بارها و بارها با همین ذهن در چالش بودم، به حدی که ذهن تقلا میکرد تا به زور هم که شده با چندین بار سوال پرسیدن هدایت خداوند رو دریافت کنه و وقتی پاسخ چرا گفتن های مکررش رو دریافت نمی‌کرد درگیر نجوا و احساس منفی میشد. جریان هدایت به زور چیزی به آدم نمی‌ده. باید سکوت کرد و تسلیم شد و صبور بود.

    همین نجوای ذهن یه وقتایی تقلا می‌کنه برای به زور بیدار نگه داشتن من بعد از شیفت و آموزش دیدن یا به زور شکرگزاری نوشتن، در حالیکه اون لحظه احساس خستگی و احساس منفی اومده سراغم. و بعداً عذاب وجدان دادن و احساسی گناه کردن مثلاً بخاطر خوابیدن بعد از شیفت.

    در ضعف و ناتوانی و عجول و حریص بودن ذهن همین بس که اگه افسار زندگی ما رو بدست بگیره، حتی جایی که پلن آموزش و رشد و پیشرفت باشه برامون شکست رقم می‌زنه. ذهن با یک سری پیشفرض ها قدیمی حرف میزنه و در مورد مسائلی که هنوز تجربه ای نداره قطعاً ناتوانه. ولی قلب جایگاه خداست، خدایی که «علام الغیوب و خیر الناصرین» از صفاتشه. آگاه از همه امور. از انتخاب مسیر سفر گرفته تا تصمیم برای راه اندازی یک بیزینس شخصی. خداست که بر استعدادهای درونی ما اگاهه و به فراخور ظرف وجودمون ما رو هدایت می‌کنه. امیدوارم به اون حدی از تشخیص برسم که بین الهام قلبی و نجوای ذهنی بتونم به درستی انتخاب کنم و با ایمان حرکت کنم.

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    نکته خیلی جالب این فایل برام این بود که حتی زمانی که استاد عباس منش نتایج دستش بوده باز هم سر دریافت یه هدایت مقاومت نشون داده. و این بهم ثابت می‌کنه که اکی همه چیز تکامله، حتی برای استاد عباس منش هم به همین شکل عمل کرده و یه جاهایی پشت سد نجوای ذهن مکث کرده. اینجور نبوده که از همون روز اول ذهن در کنترل صد در صد ایشون باشه و به محض اومدن الهام قلبی و هدایت الهی بلافاصله اقدام کنن. پس اگه نجوا اومد بپذیرم که این موضوع طبیعیه . طبیعیه یه وقتایی منفی بشیم، نجوا بیاد، خسته بشیم حتی برای چند دقیقه گیوآپ کنیم. ولی باز باید ادامه بدیم. (جهت یادآوری به خودم ؛ حمید باور کن استاد عباس منش هم ذره ذره تکاملشون رو طی کردن ولی صبور بودن و ایمان داشتن و حرکت کردن)

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    اونهایی که با علوم هوانوردی آشنایی دارن می‌دونن یه اصطلاح هست توی پرواز بنام VFR و نقطه مقابل اون IFR هست . خلاصه اش اینکه توی VFR شما یه سری ویژگیهای محیط رو میبینی و بر اساس اون پرواز می‌کنی . در حالت IFR به هر دلیلی(شرایط جوی یا تاریکی هوا یا مسائل فنی) فقط باید به ابزارآلات و شاخص‌های داخل کابین پرواز اعتماد کنی و بر اساس اونها پرواز رو ادامه بدی. برای ما بهترین شاخص پروازی مون احساس آرامش قلبی و اطمینان خاطر بعد از دریافت هدایته، دیگه نباید به دیده ها و شنیده های ذهن و نجواها اطمینان کرد.

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    از اونجایی که خیلی وقت بود از حافظ براتون ننوشته بودم ، دعوتتون میکنم به خوندن چند بیت از غزل 118 حافظ شیرازی:

    «آن کس که به دست، جام دارد ؛ سلطانیِ جَم، مُدام دارد» ؛ «آبی که خِضِر حیات از او یافت ؛ در میکده جو، که جام دارد» ؛ «سررشتهٔ جان، به جام بگذار ؛کاین رشته از او نظام دارد» ؛ «ما و می و زاهدان و تقوا ؛ تا یار، سرِ کدام دارد».

    در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  6. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2493 روز

    معرفی دوره قانون آفرینش 9

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

    بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باوها و افکارم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار

    با چشمانی اشک بار که ما حصل خوندن کامنت های چند تا از بچه هاست میخوام برای بار دوم این فایل رو ببینم و بر دل صفحه ی ورد به یادگار بزارم اونچه رو که در حد توان و درکم هست از این فایل سراسر آگاهی

    امروز صبح که فایل رو دیدم سراسر شادی و شعف بودم و الان که شبه و برا بار دوم میخوام ببینم سراسر اشکم اما نه اشک آه اشک درک و آگاهی .درک مسیر زیبایی که درش هستم مسیری که بقول هلنا جان اگرچه بعضی وقتها نجواها ی کم اذیت میکنه اما هیچ وقت حاضر نیستم ازش ببرم بیرون و نمیتونم روزی رو تصور کنم که بدون این آگاهی ها زندگی کنم

    حس و حال خوبم یا دیدن صحنه ی شروع فایل خوبتر میشه و بقول سید علی خوشدل من هم میخوام اونچه رو که در این صحنه ی زیبا جریان داره

    منم میخوام تجربه ی سردی پاییز رو در کنار گرمای آتش فایرپیت در کنار عزیز دلم

    منم میخوام بودن در ملک شخصی خودم که رها باشه از هر گونه محدودیتی چه در شب و چه در روز و بقول استاد حتی اگر دلم خواست همه جا رو به آتیش بکشم

    منم میخوام هارمونی رنگ صورتی صندلی تاشو رو با لباس های ست طوسی رنگ و کلاه قرمز مریم جان رو

    منم میخوام نورپردازی فوق العاده در شب پاییزی در ملک شخصیم رو

    منم میخوام موبایل آیفون خفن رو با پایه فیلمبرداری و ………..

    منم میخوام فراوانی هیزم رو در ملک شخصی ام و در کنار فایر پیتم

    منم میخوام همراه و همدلی که ساعت ها فقط در مورد خوبیها باهاش حرف بزنم

    و میدونم که خواستن اینها چیز زیادی برای جهان نیست و جهان هم به محض ارسال درخواست من اونها برآورده میکنه اما مساله ی مهمتری وجود داره و اون هم اینه که ظرف من باید آماده پذیرش اینها باشه

    و همین جا یادم میاد که من قبل از خریدبخش اول و دوم قانون آفرینش اصلا نمیدونستم که قانونی به اسم درخواست وجود داره چون فکر میکردم دهنده خودش میدونه به کی بده به کی نده !!!!!!!!!!!!!!!! و من حقی ندارم برای تعیین و تکلیف کردن

    و بعدش یادم اومد 40 سال زیستن در دوران جهالت رو

    اگر مردم عربستان در دوران جهالت دخترانشون رو زنده به گور میکردن به خاطر باورها وافکار غلطشون بخاطر بی ایمانیشون به خاطر شرکشون من هم دست کمی از اونها نداشتم .من هم آروزهام رو زنده به گور میکردم به خاط رباورهای غلطم به خاطر بی ایمانی و شرکم

    جهالت جهالته فرقی نداره شکلش چجوری باشه چون اصلش از بی ایمانی سرچشمه میگیره

    خوشحالم که ابراهیمی پیدا شد که پیام آور توحید و یکتاپرستی شد برای من با دوره قانون آفرینش و باعث شد من پایان بدم به دوران جهالتم

    و بی شک او فقط پیام آور است و تذکر دهنده

    سپاسگزارم استاد که پیام آور توحید شدین برای من و به یادم آوردین که بخوام از اونی که دهنده اس اونم بی حد و حصر اونم بی مزد و بی منت اما به شرط قبول دعوت

    دوست دارم دوباره برگردم کنار فایر پیت

    دوست دارم گرمای آتیش رو روی بدنم حس کنم

    دوست دارم گوش بسپارم به حرفهایی که جنسشون خداییه

    حرفهایی که از غیبت و قضاوت توشون خبری نیست

    حرفهایی که از غرور و منیت توشون خبری نیست

    و بقول دوستم در مسیر توحید وقتی برمیگردم و تکاملم رو توی رسیدن به این مسیر بررسی میکنم متوجه میشم که:

    چون روح تشنه ی من از دروغ گریزان بود

    از ریاکاری و تظاهر حالش بهم میخورد

    دنبال کسی و جایی بود که فیلم بازی نکنه

    که جلوی روم و پشت سرم حرفهاش یکی باشه

    با کش و وقوس های بسیار دقیقا هدایت شدم به کسانی و به جایی که روحم طالب اون بود و اون چرخ دنده ها سرجای خودشون قرار گرفتن و جفت و جور شدن و واسه همینه که این حرف ها و آگاهی ها به دلم میشینه و مقاومتی در موردشون ندارم

    صحبت رو استاد شروع میکنه و دلیل ورداشتن دوره آفرینش رو از روی سایت توضیح میده دلیلی که برای ایشون مهمه که همیشه دوست دارن محصولی روی سایت باشه که از کیفیتش راضی باشن

    شاید اگر کسی دیگه ای بود و اونهمه درخواست ها رو میدید وسوسه میشد و دوره رو میزاشت روی سایت اما استاد اینکار رو نکرد چون استانداردهاش بالاست چون همیشه دوست داره بهترین خودش رو ارائه کنه

    و از عشق مریم خانم صحبت میکنه برای تدوین این دوره و چقدر من لذت میبرم وقتی کسی اینجوری عاشق کارشه و یکی از خواسته های من هم هدایت شدن به عشق و علاقمه که ی روزی با جرات و جسارت بگم که فلان کار عشق منه و با شوق و ذوق انجامش میدم

    و بعدش صحبت های مریم جان

    میدونین با این حرف ها من یاد چی افتادم یاد خودم وقتی که بخش اول و دوم قانون آفرینش رو خریدم و کار کردم با وجود اینکه چیزهای زیادی ازشون یاد گرفتم ولی چون فکر میکردم ی سری از مطالبشون رو در دوره دوازده قدم یاد گرفتم دیگه ادامه ندادم و بخش های دیگه رو نخریدم با وجود اینکه پولش هم داشتم

    الان با صحبت های مریم جان من ی تلنگری خوردم که ببین فردی که اینهمه روی خودش کار کرده و داره با استاد زندگی میکنه و تمام دوره های استاد رو خریده و کار کرده دوباره نشسته و روی این دوره کار میکنه با جان و دل انگار که اولین باره داره این دوره رو گوش میده اون وقت من با ی دوره کار کردن فکر میکردم اون مطالب برام آشنا هستن !!!!!!!!!!! و دیگه ادامه ندادم .با این حرفها من واقعا به فکر فرو رفتم که من چطور به ی همچین نتیجه گیری رسیدم !!!!!! و اینه تفاوت مدار آدم ها با هم

    استاد عزیزم ما هم در جامعه ای زندگی میکنیم که مثل شما پر از آدم های منفی نگر و غر زن و گله کن هستش اما به لطف آموزه های شما من فعلا در محیطی تقریبا ایزوله قرار گرفتم و فاصله گرفتم از اون آدم های منفی و دور شدم از خیلی ازشون بطور کاملا طبیعی و بدون تلاش خاصی

    البته من توی فک و فامیل آدم های موفق زیادی داشتم که میتونستم حداقل توی بحث مالی و مهاجرت به عنوان الگو ازشون استفاده کنم اما چون با قانون آشنا نبودم این مساله رو درک نمیکردم الان توی این چند سال تازه دارم درکشون میکنم

    من بر عکس شما استاد دقیقا شده بودم مثل اطرافیانم انسان های سرد و بی روح و غمگین و افسرده و منفی نگر .خدا رو شکر با اومدن توی این مسیر متفاوت شدم از گذشته ی خودم هرچند کار بیشتری نیازه که خیلی متفاوت بشم

    مریم جان دارم دقت میکنم که شما همین الانشم سرتا پا گوشین برای صحبت های استاد و دارین با جان و دل گوش میدین و همینه رمز این نتایجی که شما گرفتین .کسی که شب و روز با استاد داره زندگی میکنه جوری داره به حرفهاش گوش میده که انگار اولین باره پای صحبت هاش میشینه و این نشان از تمرکز و دقت بالای شما داره و تحسین میکنم این ویژگی شما رو

    و ی نکته ی طلایی:

    انرژی مثبت و تاثیر گزار خودش خودش رو گسترش میده و نیازی به عامل بیرونی نداره

    مریم جان ی چیزی رو بهم یادآری کردن و اون هم این بود که:

    به مرور زمان ممکنه اون چیزهای اصلی رو که از دوره ها یاد میگیرم رو فراموش کنم پس لازمه که دوباره یادآوری بشن و این قضیه در مورد دوره دوازده قدم برا من اتفاق افتاده و واسه همین هم خداوند مدام داره به من یادآوری میکنه که این دوره رو دوباره شروع کنم و من هم عمل کردم

    و اما بحث میرسه به تضاد بین منطق و شهود و الهام

    منطق زاییده ذهنه و شهود زاییده قلب

    و اونهایی که به صدای قلبشون که جایگاه خداونده گوش میدن علیرغم نجواهای ذهن موفق میشن که نمونه عالیش استاده

    صحبت از قرآن شد و یادم اومد که من قرآن رو با استاد شناختم کتابی که اینهمه سال بغل گوشم بود اما حتی ی بار نخوندمش که ببینم چی میگه و الان برای اولین بار دارم تمومش میکنم اونم به قصد درکش نه فقط روخوانی هرچند همون روخوانی رو هم انجام نداده بودم

    قانون طبیعی کیهان اینه که :وقتی من باورها و افکارم تغییر میکنه نتایج هم تغییر میکنه .و وقتی که بقول استاد این بازه زمانی سه ساله رو بررسی میکنم میبینم که آره چون باورها و افکار من تغییر کرده نتایج هم تغییر کردن به همون اندازه حالا توی بعضی جنبه ها بیشتر و توی بعضی جنبه ها کمتر اما اصل و اساسه که تغییره رخ داده پس مسیر درسته پس حقانیتش ثابت شده پس باید ادامه بدم اونم همیشه تا زمانی که زنده هستم .

    و باز هم بقول آقای خوشدل من هم میخوام تمام اون چیزهایی که استاد میخواسته و بهش رسیده

    اما لازمش تعهد بیشتر برای بیشتر کار کردن روی خودمه لازمش کنترل ورودی ها و تمرکر بر زیباییهاست چون خودم میدونم که نوسان دارم و تا زمانی که این نوسان ها کنترل نشه از ثبات پایدار خبری نیست

    سپاسگزارم استاد و مریم جان و دوستان خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  7. -
    اکرم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جان ریز بین و نکته دان

    خدا رو سپاسگزارم که امشب هدایتم کرد به دیدن این فایل ،

    اشکهایم مجال نمیده که ببینم چی می نویسم ولی دستانم بر روی کلمات می رقصد و هدایت می شود برای نوشتن .

    استاد نمی دانم چند درصد شاگرد خوبی بودم برای شما و در پیشگاه رب العالمینم ولی می دانم و درک کردم که هر روز خداوند مرا راضی تر می کند .

    استاد متعهدانه دارم پا در جا پای شما می گذارم .

    اکرم زود باور که همیشه دیگران بهش می گفتند چقد زود باوری عالی قوانین را باور کرد از همان زمانی که هدایت شدم به این مسیر و الان که یه سال و نیم گذشته با سلول سلول بدنم حرفای امشب شما را درک کردم استاد جون اینقد نتایج گرفتم که دلم می خواد ۱۰ روز برم توی یه خلوتگاه و فقط دفتر ها از معجزات و نتایجم بنویسم .من با صدای قلبم رفیق رفیق شده ام .صدایی که از کودکی تنها انیس و مونسم بود و بارها و بارها بهش گوش دادم و حتی هزاران بار در بدترین شرایط زندگیم راهنماییم کرد و گوش دادم و پیش رفتم در حالیکه دیگران منتظر شکستن من بودند ولی باز پا شدم باز جنگیدم باز قوی تر پیش رفتم استاد اگه شما با دست خالی اومدی تهران ،اکرم هم با عمل به ندای قلبش دو ماه هست اومده تهران ،۸ سال پیش خدا بهش گفت مهاجرت کن و از شهر برو گفت اگه می خوای ایمانت حفظ بشه از قوم و قبیله ات دور شو گفتم چشم و رفتم و ساختم و ساختم و ساختم و الان دوباره بخشیدم و اومدم تهران تا بسازم و از روز برام روشن تره کا وعده های خداوند حقه و محقق میشه در زمان خودش ،یه زن تنها با یه دختر ۱۷ ساله بدون هیچ آشنایی در تهران فقط با امید و توکل و عشق پرودگارم که همین برای من و دخترم کافی است ،اینقد حال ما خوبه که آدم هایی که هدایت می شوند سمت ما و حتی یکی دو ساعت ما را می بینند خونه ی ما میاند تعجب می کنند از فرکانس خونه ی ما ،اعتراف می کنند اینجا با جاهای دیگه فرق داره چقد انرژی خونه ی شما بالاست ،چقد شما خوبید ،بله استاد جون به قول دخترم امروز می گفت مامان توی تهران و دوستامون براشون سخته آدم هایی مثل ما رو باور کنند ،آخه همه با وابستگی هاشون زندگی می کنند ولی این ما را متفاوت تر از بقیه نشون میده که راحت داریم توی تهران توی یکی از بهترین مناطق تهران با فول ترین امکانات و زیبایی ها زندگی می کنیم .استاد مهربانم میاد میاد میاد روزی که اکرم در کنار استادش بشینه و درس پس بده ،کم از نتایجم میگم چون می خوام بشم عباس منشی که اینقد نگفت و عمل کرد تا بقیه اومدن گفتند چکارکردی تا به اینجا رسیدی ،من مرد عملم فقط او بهم بگه چکار کن من میگم چشم ،و تا زمانی که این ندا در قلبم جاری هست و قلبم می تپه به خدا میگم چشم چشم چشم ،خداوند به من قدرت داده و میده تا در مسیر توحید حرکت کنم ،استاد مهربونم

    فقط می دونم که لحظه به لحظه عباس منش ،مریم ،اکرم ،و هزاران هزار انسانی که قلبشان به عشق الله می تپد فقط و فقط وفقط بایستی سپاسگزار پرودگار جهانیان باشند که در میلیارد میلیارد انسانی که آفرید مشیت الهی قرار گرفت که ما را جز هدایت یافتگان قرار داد سر بر آستانش به سجده می گذارم و دوباره با تمام وجودم می گویم خدایا به من توان بده که آنچنان بندگی ات را بکنم که در عرش به آفرینش من به خودت ببالی .و من مصداق فتبارک الله احسن الخالقینت شوم .

    استاد جونم شما آتش زیر خاکستر وجود مرا شعله ور کردید ،عشقی که در وجودم سال ها شعله ور بود که دقیقا ۲۰ سال پیش که ۲۰ سالم بود و استاد دانشگاه گفت در مورد آفرینش بنویسید یا تحقیق کنید و دقیقا ساعت ۳ نیرویی بیدارم کرد و گفت من میگم تو بنویس و نوشتم نوشتم ۴۰ بیت در مورد آفرینش ،بله استاد شما اون عشق را در وجودم شعله ور کردید و من در آتش این عشق می سوزم و از این سوختن لذت می برم .

    آفرینش ،آفریدن ،آفرین

    هر سه باشد لایق رب کریم

    او که با گل در برینش آفرید

    داد مشتی و نکویش آفرید

    بله عزیز جان ، این است مسیر آفرینش انسان ،که آفریده شدنش تحسین خداوند را در بر داشت و چقدر خوبه که به این آگاهی ناب وصل بشیم و وجود خودمان را با آشنایی با قانون آفرینش از نو بیافرینیم و تحسین کنیم که گویا خداوند را تحسین کزده ایم .

    از شما بسیار سپاسگزارم و از تمام خانواده ی عزیزم که کامنت زیبای مرا خواندند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2197 روز

      سلام دوست عزیز و هم خانواده سایت عزیزمون خانم اکرم زمانی

      کامنت زیبا و پر محتواتون رو خوندم و لذت بردم و چقدر این شعر آفرینش زیبا بود و من در دفترم نوشتم

      خدارو شکر در این سایت دوستان خلاق و پر تلاشی حضور دارند که با خوندن کامنت های زیبا و پر محتواشون به درک آگاهی بیشتری هدایت میشوم

      اکرم جان بهترینع بهترین ها رو برای شما دوست عزیزم و برای همه مون آرزومندم

      شاد و موفق سلامت و تتدرست و ثروتمند باشی 💐💐🥀🥀🙏🙏🙏🙏 ممنون و سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    معرفی قانون آفرینش قسمت ۹

    با سلام خدمت استادان عزیزم جناب عباسمنش و خانم شایسته

    و دوستان همراه این سایت

    خدایا شکرت برای هدایت هایی که با ورودی های آگاهانه با حواس پنجگانه ام برای افکارم درست شده که باورهای درست و نیرومند و قدرتمندی برای خلق بهترینع بهترین ها برای رشد و گسترش نتایجی در پکیجی از عشق و روابط درست و مناسب و خوشبختی و سعادت و و موفقیت و سلامتی و تندرستی و آرامش و آسایش و آزادی و امنیت در

    همع ابعاد و لایه لایه های زندگیم و پول و ثروت و قدرت و نعمت و برکت و رحمت و فراوانی و تمام خوبی هایی که فراتر از حد تصور و درک ایده ها و معیارها و تجربه هایی که در زندگیم به آسونی و زیبایی و عزتمندانه هدایت شدم جاری شده است ..

    خدارو شکرت برای اینکه در این مسیر الهی هدایت شدم

    من یادمه زمانی که دچار تضادهای چالشی زیادی بودم بعد از آشنایی ام با استاد در فایل های هدیه ی سه فایل که چگونه در آمد خود را در یک سال سه برابر کنید هدایت شدم وتعهد نامه نوشتم به یک فایلی که قسمتی از قانون آفرینش در یکی از سمیناره های استاد که در مورد تکنیک تجسم خلاق برای حل مسعله ..

    گفتید .. فرض میکنیم که این مسعله حل شده و حل شده ی اون مسعله رو فکر میکنیم که حل شده و در واقع تجسم می کنیم که اون مسعله حل شده و با اون حل شده زندگی میکنیم و به هدفمون رسیدیم..

    نکته جالب بعدیش اینجا بود که گفتید … از خودتون سوال کنید که من چطوری این مسعله رو حل کردم 🙄🤔🤔؟؟

    و بعد راه حل ها بهت گفته میشه.

    استاد جان دقیقا من همین تکنیک و تمرین ها رو انجام دادم و بطور شگفت انگیزی مسعله هام یکی پس از دیگری حل شد و الان هم از همین تکنیک برای حل تضادهام استفاده میکنم که خدارو شکر حل میشه و مهمتر از همه اینکه تضادها هم فوق العاده کم شده و فوری بهم الهام میشه ..

    یعنی بجای اینکه به راه حل فکر کنم تجسم میکنم که حل شده است و طبق گفته های شما با اون تجسم زندگی میکنم و بعدش میرم در دفتر اهدافم سوال مینویسم و از خودم میپرسم چطوری این موضوع حل شده ؟؟ و بعدش به ذهنم میگم من یادم نمیاد چطوری این موضوع حل شده 🙄🤔 ..

    قلب جایگاه خداوند هستش و ذهن جایگاه شیطان

    اینم از اون حرف های کلید طلایی استاد بود که من همیشه بخودم میگم و از طریق قلبم سعی میکنم مسایل رو برای خودم منطقی کنم که البته ذهن همیشه با دلایل منطقی خودش نسبت به الهامات قلبی مقاومت زیادی رو نشون میده بخاطر باورهای گذشته که البته من سعی میکنم با الگوهای درست و مناسب و همچنین موفقیت های قبلی ام و تمرکز روی زیبایی ها و موفقیت های قبلی خودم که خیلی هم زیاد بوده اون مسعله و تضاد رو برای خودم منطقی کنم .. خدارو شکر با تمرین های مداوم ذهن مو تربیت کردم 🤣🤣👌 و سعی میکنم مچ شیطان رو بگیرم …

    استاد جان اتفاقا مدتیه که ذهن من درگیر یک تضادی هستش و دوست دارم اینجا با شما و دوستان مطرح کنم.

    اینکه من یک زمین کوچیکی دارم که بخاطر منابع طبیعی دولت معوض براش گذاشته ولی همون معوض رو هنور بعد از بیست و پنج سال تحویل نداند من تازگی ها از این تکنیک دارم استفاده میکنم ….. خلاصه تازگی ها جلوی مجتمع ما البته خیلی هم نزدیکم نیست ولی براحتی از جلوی پنجره طبقه ششم میتونم دیوار کشی اون زمین رو ببینم و یا کارگرهایی که اونجا کار میکنند رو میبینم و یا ماشین ها و کامیون هایی که مدام برای وسایل ساخت و ساز زمین به اونجا تردد میکنند رو میبینم و حتی میرم داخل دفترم مینویسم که خُب امرور چه کارهایی روی این زمین انجام شده با ذکر تاریخ 🤣🤣 بعد همش با خودم صحبت میکنم و میگم خدارو شکرت این زمینم تا این مرحله پیش رفت ولی چطوری این زمین مو در چنین جای خوبی بهم دادند ؟؟؟؟؟ و چطوری من این زمین رو تا این مرحله تونستم بسازم 🙄🤔🤔 و دارم باهاش زندگی میکنم و با نگاه کردن با اونجا انگار یک سر کشی به ساخت و ساز انجام میدم و حتی موقعی که داشتند دیوارهای سنگی محوطه رو می ساختن رفتم از نزدیک دیدم و خیلی برام جالب بود.. جالبه وقتی اون هفت کارگر اونجا نباشن همش دنبالشون میگردم و پیش خودم میگم اینا کجا هستند ؟؟ چرا کار نمیکنند ..🤔🙄

    این تکنیک رو خیلی روش زوم کردم حتی در مورد مسایل پولی و مالی همین تکنیک رو انجام میدم که خیلی جواب داده و به دوستان هم پیشنهاد میکنم از این تکنیک استفاده کنند .. که اینجا نمیتونم همه رو بنویسم ولی شاید در یک شرایط مناسب بیام مطرح کنم ولی واقعا به نقطه ای رسیدم که نمک غذامو هم از خداوند درخواست میکنم . امرور صبح زود همین که بیدار شدم بهم الهام شد برای خودم ماهی درست کنم چون دو سه روزیع که فقط نون پنیر و تخم مرغ میخورم 🥚🥚🍳🍳🧀 هر چند عاشق تخم مرغ هستم….. ولی چون کلی کار داشتم حوصله پخت و پز نداشتم و احساس میکردم همون یک وعده غذا برام کافیع .. ولی امروز ماهی دارم 😋😋🐬🐠

    دوره قانون آفرینش

    شیطان هر حرفی میزنه نتیجه ی احساسیش ترس نگرانی خشم و افسردگی و اضطراب و تردید و عصبانیع و احساس گناه و قربانی شدن هستش..

    وای استاد جان دو سه تا فایلی در مورد احساس گناه و قربانی شدن گذاشته بودید که یکیش کنار دریا اون فایل رو ضبط کرده بودید واقعا بینظیر بود . و باعث شد بیشتر به کنترل ذهن توجه کنم…

    و خداوند هر حرفی میزنه نتیجه احساسیش آرامش و قدرت و آگاهیع لذت و عشق و احساس خوبع

    استاد عزیزم خدارو شکرت که به الهامات الهی قلبتون توجه کردید و با ذهن منطقی تون همراستا نشدید ..

    استاد عزیزم خدارو شکرت که رسالت خودتونو پیدا کردید و در این حوزه قانون جذب و موفقیت هدایت شدید و میلیون ها انسانی که در تضادهای فکری و کج فهمی های اجتماعی و مذهبی و فرهنگی و امور مالی و پولی و ثروت و روابط و سلامتی و تندرستی گیر کرده بودند رو به مسیر درست هدایت کردید🙏🙏🙏

    استاد عزیزم ممنون و سپاسگزارم که هدفگذاری کردن رو به شیوه درست و مناسب برامون جا انداختید

    استاد عزیزم خدارو شکرت

    عملگرایی بودن رو با این قانون الهی در وجودمون نهادینه کردید .. با اینکه در مسیر پول و ثروت ساختن در دوره های تند خوانی بودید ولی به صدای خداوند گوش کردید و با تغییر مسیر به یک حوزه ی کاری دیگر به بهترینع بهترین ها هدایت شدید هر چند در اون زمان نشانه ای از این همه موفقیت های بینظیر وجود نداشت و از لحاظ مالی براتون به صرفه نبود و گفتید

    این وعده هایی که خداوند بمن داده نمیدونم چه وقتی میخواد محقق بشه اما میدونم که محقق میشه

    واقعا استاد جان خدارو شکر میکنم که این حد از ایمان و یقین و این حد از توکل رو در هیچ کجایی ندیده بودم و نشنیده بودم🙄🤔🤔 آخه اینقدر عملگرا بودن رو چطوری میشه در وجودتون نهادینه کرده باشید ؟؟؟

    و چقدر به دریافت نشانه ها و الهامات ایمان داشتید که در اون سمینار گفتید باورش کنید

    و این باور ها و ایمان ها و تسلیم بودند ها برای من که عین یک معجزه است ..

    خانم شایسته جان🙋‍♀️❤❤ واقعا جای تحسین و تمجید داری که این قسمت مهم از گفته های استاد رو به این قشنگی توی پرانتز گذاشتی و بهمون نشون دادی و یک شاه کلید اساسی رو بدستمون دادی .👏👏👏👏👌👌🗝

    لَعَلَکَ تَرضی’

    ما راضیت میکنیم

    خدارو شکر گزارم برای داشتن چنین استادان نابغه ای

    چی کسی از خداوند خوش قول تر و خداوند به وعده اش عمل کرد

    استاد عزیزم خدارو شکرت که الگویی عملکرا مانند خداوند رو فهمیدی و درکش کردی و آگاهانه پذیرفتی و اجازه دادی که با عشق هدایت شوی به چنین الگوی بینظیری.و تاثیر گذار باشی😭😭😭

    ممنون خانم شایسته جان که این موضوع هدایت دوستان رو اینجا توضیح دادید و گفتید👇

    👈🏻👈🏻 نقطه شروع تغییر تحول دوستانی که داستان هدایتشونو در این سایت نوشتند از همین دوره های قانون آفرینش شروع شده..

    البته من قسمت هاییشو در کانال تلگرامی دیده بودم که در بالا یک مقدرایشو نوشتم واقعا بهترینع بهترین فایل هایی که خیلی دوست دارم همیشه ببینم و بشنوم از استاد عزیزم همان فایل های قدیمی هستش بخصوص اون فایل فقط روی خدا حساب کنید البته نمتونم بگم کدام فایل ها بهترین هستند چون همه ی فایل های استاد آموزشی و بینظیر هستند و هر کدام از دیگری جزو بهترینع بهترین ها هستند . خدارو بینهایت ممنون و سپاسگزارم که به چنین مسیر ارزشمند و گرانبهایی هدایت شدم

    خدارو ممنون و سپاسگزارم که فهمیدم احساس خوب مساوی اتفاقات خوبع

    خدارو شکر که توسط استادم فهمیدم که خداوند توبه پذیر بی منتی است که هر چه خطا کردم بهم گفت باز آی

    خدارو شکرت که در این سایت و گنجینه جواهر نشان با دوستان و هم فرکانسی های الهی هم مدار شدم

    خدارو شکرت به خودشناسی و خداشناسی واقعی هدایت شدم

    استاد عزیزم خدا رو شکرت که وعده خداوند رو دیدی و ما هم دیدیم و پذیرفتیم

    خدارو شکرت که خداوند همراه و همدم و همسر و همراز بینظیری چون خانم شایسته رو نصبیتون کرد و خدارو شاکرم که استادی چون استاد عباسمنش عزیزی رو در کنار خانم شایسته مهربانم گذاشت.

    عتشقتونم تا ابد ❤❤🙋‍♀️

    پاینده و پایدار و ابدی باشید💐💐💐🌹🥀🌺

    ارادتمند همیشگیتون

    رویا مهاجر سلطانی🙋‍♀️❤🥀🥀🌲🥀🌲🥀🥀🌹🌹💐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      حمیده اسماعیلی گفته:
      مدت عضویت: 2074 روز

      سلام دوست نازنینم رویا جان….سپاسگزارم از اینکه برامون این کامنت زیبا و ارزشمند رو نوشتی….

      رویا جان میخواستم ازت خواهش کنم امکانش هست این تکنیکی که گفتی رو کامل و دقیق برامون توضیح بدی..،؟ خیلی دوست دارم بیشتر راجع به جزییاتش بدونم….سپاسگزارم دوست خووبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        رویا مهاجرسلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2197 روز

        با سلام خدمت دوست و همراه و هم خانواده ی عباسمنشی عزیزم حمیده اسماعیلی عزیزم

        اول از همه تشکر و قدردانی میکنم از اینکه کامنت منو خوندید و مورد توجه شما دوست عزیزم قرار گرفت و دوم از اینکه برام پیام فرستادی ووقتت تو گذاشتی برای نوشتن این پیام

        حمیده جان من بطور کامل در کامنتم توضیح دادم اگر دوباره باز خوانی کنی مطمعنان متوجه خواهی شد ولی یکبار دیگه بطور مختصر برات اینجا می نویسم..

        این تکنیک استاد رو میتونی از تلگرام استاد اون بالا ها پیدا کنی فکر کنم اون اوایل فایل های تلگرام باشه که البته من درلپ تابم سیو کردم..

        هر وقت خواسته ای داری که به تضاد برخوردی برو داخل دفترت بشکل خیلی مثبت اون خواسته تو بنویس و باور کن که به زیبایی و آسونی و عزتمندانه به اون خواسته ات رسیدی با توجه به اینکه نحوه ی رسیدن به اون خواسته رو اصلا نخواه که بدونی چطوریع..

        یعنی اول از همه تشکر و قدردانی کن

        و بعد اون خواسته تو بشکل یک انشاء بنویس ..

        مثلا من خانه ی دلبخواهمو نوشتم که مثلا دوست دارم اطاق خوابم چطوری باشه با تمام جزییات .. مثلا کمد و گنجه های اطاقم چطوری باشه چه فضاهایی داشته باشه تا بتونم تمام لباس های زمستونی و تابستانی و کیف و کفش هامو چطوری بچینم و حتی دوست دارم داخل این کمد هام چراغ و سنسور داشته باشه که وقتی درب کمدهامو باز میکنم همزمان چراغ هاش روشن بشه .. علاوه بر زیبایی اش میخواهم بخوبی داخل کمد لباس هامو ببینم و لذت ببرم😍😍🤣 و همینطوری هر روز این موضوع رو برای خودم تجسم میکنم و یا حتی وقتی میرم کمدمو باز میکنم که لباسی رو بردارم برای خودم نقش بازی میکنم و میگم خدایا شکرت که کمد های بزرگ و طبقه بندی شده ای دارم و هر وقت درب کشویی کمدمو باز میکنم چراغ هاش روشن میشه و میتونم براحتی در یک نگاه همه رو براحتی ببینم و انتخاب کنم خدایا شکرت که اینقدر تعداد کمدهام زیاده ( باور فراوانی )

        حالا توی هر چیز دیگری که دوست داری داشته باشی به همون موضوع توجه کن و هر روز تا مدتی بهش توجه کن و بنویس و بعد از مدتی به خدا بسپار و رهاش کن و بگو خدایا شکرت که هر آنچه رو که درخواست کردم به آسونی و زیبایی و عزتمندانه بهم دادی خدایا شکرت و فکر کن که بهش رسیدی.‌ چون باور دارم که خداوند همه چیز رو از قبل برای ما در نظر گرفته وبهمون تعلق داره فقط باید ازش درخواست کنیم .. برای همینه که خداوند میفرماید هر وقت دعایی کنید اجابت شده است. این یکی از قوانین بدون تغییر جهان هستی است..

        خلاصه در مورد همه چیز و همه کار اینطوری فکر کن

        کلا رویایی فکر کن. اصلا هم نگران نباش از اینکه داری خودتو گول میزنی و یا اصلا به این لحظه و زمانی و مکان توجه نکن که چگونه زندگی میکنی.. چون این زندگی در حال حاضرت نتیجه ی افکار قبلیت هست .. پس حالا که فهمیدی زندگیت رو خودت با افکارت خلق میکنی دیگر به چیزهای مثبت فکر کن چون با تکرار و مداومت و تمرین برای افکارت.. ضمیر ناخودآگاهت باورش میشه و خودش میره دنبال راه حلش میگرده و جهان اون خواسته اتو به شیوه های درست و مناسب در مسیرت قرار میده

        پس نتیجه میگیریم که … تو خواسته ات رو اونطوری که دوست داری در دفتر اهدافت بنویس و بصورت سناریو و دلبخواهت بنویس مثل یک کارگردان فیلم های زیبا و رویایی ..‌ مثل فیلم هایی که وسطش سانسور شده

        و همش میپرسی ای وای پس این قسمت فیلم چی شد ؟؟؟؟

        فیلمو من نفهمیدم چی شد؟،🤔🤔🙄🙄🙄 . دقیقا همین سوال رو از خودت بکن و بگو .. چطوری من به این خواسته ام رسیدم ؟؟، چطوری ؟؟؟؟

        بعداز یک مدتی جهان بهت میگه چطوری شد که این مسعله حل شد..🤗🤗😅🤣

        یعنی همش از خودت سوال های خوب و مثبت بکن و باورش کن که درست شده و درست و مناسب برات میشود ..

        هر چند اگر به گذشته ات فکر کنی مطمعنان نکات مثبتی هم داشتی که فکرشو هم نمیکردی که ممکنه از اون طریق درست بشع .. این گذشته ها و موفقیت های گذشته ات رو زیاد در ذهنت مرور کن

        این مرور های گذشته ات خودش یک الگوی خوبی میتونه باشه … با این کارت هم کنترل ذهن انجام دادی و هم به زیبایی ها و نکات مثبت توجه داشتی در نتیجه یک تودهنی محکمی به اون ذهن نجواگر شیطونت میزنی .. خلاصه کلام باید مدام تمرین کنی .. باید هی بنویسی .. باید اینقدر تکرار و تکرار و تکرار … تکرار کنی تا جزویی از شخصیتت بشه..

        یک چیز جالب دیگه بهت بگم بخندی ..

        من هر وقت درب واحد آپارتمانمو باز میکنم و میرم بیرون با صدای بلند میگم.. خدا رو شکرت که درب قصرم به این زیبایی است .. خدارو شکرت که وارد خانه ی رویایی ام شدم .. خدارو شکرت که خانه دلبخواه و رویایی ام اینقدر بزرگ و زیباست که سر و ته نداره 🤣🤣🤣🤣

        منم مثل استاد و خانم شایسته مدام سپاسگزاری و تحسین و قدردانی میکنم ‌.. خدارو شکر که در این سایت بنظیر در کنار دوستان بینظیری حضور دارم و خداوند هدایتمون کرد به بهترینع بهترین ها🙏🙏😍😍😍🥀🌹

        حمیده جان خلاصه مثل اسمم رویایی فکر میکنم

        ببخشید نوشته هام مثل کامنت های فایل هام طولانی شد ..

        وقتی پروفایل تونو دیدم متوجه شدم که تا قدم دوم محصول رو خریداری کردید و پیش خودم گفتم حتما شما خیلی از من جلوتر هستید و اگر میشع شما هم روند و پیشرفت هایی که داشتید رو برام بنویسید تا شاید با تجربه های شما هم تجربه ی خوبی داشته باشم و هدایت بشم به مسیر بهتر و قشنگتر..

        حمیده جان امیدوارم جواب سوالی که از من کردی رو تونسته باشم پاسخ داده باشم ..

        🌹🌹

        و بهترینع بهترین ها رو در همه ابعاد و لایه لایه های زندگی رو برای شما دوست عزیزم و برای همه مون آرزو مندم

        شاد و موفق و سلامت و تندرست وثروتمند باشی

        🙏🙏😍😍🥀🥀🌹🌲🌲

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    Princess Ela گفته:
    مدت عضویت: 2409 روز

    به نام خدایی که هرلحظه حمایت و هدایتم میکند به سمت مسیر مستقیمش

    سلام به روی ماهتون استاد عزیزم

    سلام جان من

    قلبم براتون پرواز میکنه

    سلام.به روی ماه مریم عزیزم عشق من

    استادعزیزم چقدر این فایل هدایتی خدا اشکم دراورد چقدر همزمانی با این روزای بینظیر من داره

    چقدر عشق کردم از این هدایت خدام چقدر سپاسگذار این هدایت خدام که هرلحظه هدایت وحمایتم میکنه منو درمسیر یگانه ی خودش ثابت قدم نگه میداره

    چقدر دلم تنگ شده بود که براتون بنویسم استاد ثانیه به ثانیه دارم باهاتون زندگی میکنم نمیدونین چقدر زیبا بود این آگاهی های بینظیری که برقلبتون الهام میشد وعاشقانه و سخاوتمندانه در اختیارمون قرار میدین

    استاد من دیگه خدای من میخواد چطور بهمون بگه من همه چیز بهتون میدم فقط کافیه منو باور کنید که میدم

    استاد قشنگ من اون قسمتی که مریم عزیزم قانون افرینش رو پلی کرد من دیوانه شدم چقدر قشنگ کفتین که بعضی وقتا فراموش میکنیم که این خواسته هارو داشتیم و بعدش که بهش رسیدیم یادمون میره که خداوند چقدر قشنگ چقدرعاشقانه به وعده اش عمل کرد چقدر عاشقانه فراتر از تصورمون رو بهمون داد

    اینکه تو فقط توی مسیر درست باش تو تنها با من باش تو تنهااا توکل کن به من به الهاماتی که بهت میگم عمل کن

    من میدونم مسیر رسیدن تو به خواسته هایت رو من دارم از اون بالا میبینم من حواسم بهت هست

    تو فقط باور کن توکل کن

    من همه چیز بهت میدم

    همخ چیز بهت میدم

    و استادم شما مصداق حق مطلق این هستین که خدای من خلف وعده نمیکنه

    و وفادارتزین به عهد خود

    این روزا استاد چقدر عمیق تر دارم سعی میکنم روی خودم کار کنم

    این روزا چقدر استادم دارم بهتر بهتر درک میکنم با تمام وجودم میتونم بگم چقدر چقدر این مهاجرت من , من رو بزرگتر کرد چقدرر درست تر هدایتم کرد به روی خودم کار کردن چقدر از من الهام دیِری ساخت و داره میسازه استادم داره میسازه

    جوری که واقعا یه الهام دیِگه شدم الهامی که تازه تازه داره معنا و طعم زیبای عمل کردن وتغییرشخصیتش رو درک میکنه و میفهمه نمیدونین استاد نمیدونین چقدر لذت بخش که تو روی خودت کار کنی و ببینی چقدر رفتار قوانینی شده چقدر لذت بخشه قوانینی و قانونمند زندگی کردن چقدر حرف دارن استاد قشنگم وقتی اونجایی مریم نازنینم گفتن که اینقدر این قوانین جای به جایش توی شما حل شده اینقدر رفتار و شخصیت شما شده که دیگه ناخودآگاه شما هنیشه طبق او عمل میکنی و خوشبختی یعنی این

    اینکه تو اونقدر بهتر بهتر تمرکزت رو بذاری روی خودت اینقدر با خدا یکی بشی اینقدر خدب درک کنی و عمل کنی باور کنی و این باور اونقدر درست تکرار بشه که نفوذ کنع به رفتار تو و رفتارت تغییر کنه تو اون موقع میتونی بگی دارم روی قوانین کار میکنم

    من عاشقتونم استاد قشنگم

    شما جان.وروح منین استاد شما جان منین

    استادم نمیدونین چقدر دارم تلاش میکنم و دارم روی خودم کار میکنم

    دارم سعی میکنم نشتی هام رو کم کنم

    دارم سعی میکنم شخصیتم رو قوانینی کنم که عاشقشم

    عاشقشم دارم سعی میکنم یکی تر بشم با خدام و مهم تراز همه عمل کنم ساکت تربشم عمل کنم استاد قشنگم و ایمان دارم ایمان دارم که خدای من مسیر رسیدن من به خواسته هام رو میدونه او خواسته های منو میدونه و هرلحظه مرابه سمتش هدایت میکنه هرلحظه حمایتم میکنه ومسیر رونشونم میده درست مثل همین قسمتی که چقدر پیام خداوند برای من بود و هدایت خدا بود که درست وقتی رسیدم خونه بهم گفته شد یه سر بزن به سایت ومن از هیچی خبر نداشتم که مستقیم بهم گفت همین فایل خدای من شکرت هزاران بارشکرت که همه توییی هرلحظه با منی هرلحظه هدایتم میکنی بهم میگی برقلبم الهام میکنی هرلحظه استاد چقدر هرلحظه توی ذهنم باهاتون حزف میزنم چقدر دراغوش میگیرمتون چقدر روی ماهتون رو میبوسم چقدر شما خالصین اخه چقدر شما فرکانستون خاصه چرا وقتی از خداوند صحبت میکنین اشک امونم نمیده استاد

    چقدر وقتی اینقدر با تمام وجود از قوانین میگین انگار جهان وایمیسته تا شما صحبت کنین اینقدر که وصلین استاد

    من عاشقتونم من عجیب عاشقتونم قلب منین

    خیلی دوست داشتم براتون بنویسم خیلی دوست داشتم در اغوش بگیرمتون وبگم استاد من باور دارم ایمان دارم همون خدایی که شمارو برسونده به بینهایت لمس و درک این ایه ای که عاشقشم که اونقدر بهت میدهم که تو راضی بشی

    من باور دارم ایمان دارم ایمان دارم که همون خدای قشنگم من.به تمامممم خواسته هایم جتی فراتر از تصورم میرسونه وهدایتم میکنه و مسیررو جانانه وار بهم نشون میده خدایی که تا اینجا به بهنرین شکل بهترینهاش رو به سمتم هدایت کرده وتا اینجا اورده از اینجا به بعدش روهم هدایت میکنه. و ایمان دارم که روزی دربهترین زمان تک تک اون تجسم های نتبم که دارم در اغوش میگیرمتون تحقق پیدا میکنه و در واقعیت انجام میده چون باور دارم که رویاها قطعا به حقیقت میپیوندن ومن الان در تجسم ورویای یه سال قبلم که ارزوی مهاجرت داشتم هستم الان دارم زندگیش میکنم خدایا سپاسگزارم

    معبودم سپاسگذارم که هرلحظه هدایتم میکنی همه از جانب توست همه اعتبارش به توست

    تنهاا تورو میپرستم خدام وتنهاا ازتویاری میجویم تنها ازتو

    چقدر من عاشقتونم که الگوی بارز تحقق وعده های خداوند من هستین چقدرعاشقتونم استاد قشنگم قربونتون برم

    از روی ماهتون میبوسم استادقشنگم

    مریم نازنینم شما جان منین جان منین

    من عاشقتونم پاره های تن من💖

    خدای من سپاسگذارم که هرلحظه هدایتم میکنی به سمت مسیر درستت من اماده ام من مهیا هستم اماده ام که هدایتم کنی به سمت مسیر درست هدایتم کنی به سمت مسیر اونایی که بهشون نعمت و برکت ثروت بیحساب دادی منم میخوام ازاون مسیر برمم تو هدایتم کن خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      نفیسه گفته:
      مدت عضویت: 2111 روز

      سلام الای عزیزززززم

      چقدر زیبا الگو شدی برای من

      چقققققدو تحسینت میکنم دختر شجاعتت رو توکلت رو

      من عااااشق مهاجرین هستم دمت گرم دختر شجاع و توحیدی آفرین به این ایمانت که عمل آورد تو لااااایق بهترین هایی

      چقققدر قشنگ نوشتی که تجسم های یکسال پیشت رو داری توش زندگی میکنی

      و این یکی از قششششنگترین بخش های قانونه

      وقتی گفتی هر روز تو ذهنت با استاد حرف میزنی دقیییقا حال منو گفتی

      سکوتت توی سایت هم مقدسه و زیبا

      منتظر شنیدن خبرهای خوبت هستم مهربون دوست داشتنی

      برای تو بهترین ها رو آرزومندم💝💝💝

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2941 روز

    سلام استادم سلام مریم عزیز

    دیروز تمام صحبت های شما دو عزیز را نوشتم و امروز در خلوت خودم دارم اونها را میخونم . از لطافت شما دو عزیز در پذیرش قانون و تسلیم بودن در مقابلش و سخت بودن خودم رنجیدم ، اشک ریختم ، آخه چرا پذیرش قانونی که میتونی باهاش هر چیزی را خلق کنیم انقدر سخته ، استاد عزیزم بحث من تنها نیست ، بحث اینه که خیلی ها و حتی همون هایی که از روی تو کپی می‌کنند هم مثل خودت نیستند ، همه آغشته به تردید ، همه آغشته به ترس ، همه انگار می‌ترسند به ریسمانی دستهاشون را قلاب کنند که وعده سعادت را به اونها داده ، استاد عزیزم بارها گفتی ایمانی که عمل نیاره حرف مفته و من فهمیدم برای عمل به حرفهای تو باید از اعمال خودم دست بکشم و بنویسم و بنویسم و شروع کردم به نوشتن ، شاید باورت نشه که من هنوز اهرم رنج و لذت که تمرین جلسه دو دوره ثروت هست را ننوشتم چون هربار که میخواستم بنویسم یک جورایی نمی تونستم یعنی یا یه جایی از بدنم درد می گرفت یا توهم درد میزدم یا حتی چشمم گل مژه میزد یا ضربان قلبم بالا می‌رفت و انقدر عصبی میشدم که خودم هم نمی دونستم علتش چیه ولی میدونستم که هرچی هست به همون ترمزها برمیگرده که حتی اجازه نوشتن هم بهت نمیدند ، یادم اومد که توی دوره کشف قوانین شما گفتید همه چیز خوب پیش میره اما وقتی به لحظه آخر می‌رسید همه چیز میترکه و خندیدی و گفتی شما هم می‌ترکید و به خودم گفتم آره دقیقا منم هربار میترکم و بعد مقاومت خودم را شکستم و گفتم حالا دفتر و خودکار میارم فعلا تا ببینم چی میشه و آوردم و گفتم حالا برم صفحه نشانه روزانه را باز کنم یکی از قسمت‌های زندگی در بهشت اومد شما رفته بودید اونجایی که حیوانات را برای حراج آورده بودند ، چقدر شما زمان داشتید که لذت ببرید و چقدر تمرکزتون یکپارچه به اون چیزی بود که می دیدید و تجربه می‌کردید ، به تک تک حیوانات توجه کردید ، با تمام وجود در لحظه اکنون بودید ، قبلش یک صبحانه خوب ردیف کرده بودید با چاشنی خاص خودتون و بعد برای ناهار گوشت مرغ بود با لوبیا سبز و کلم بروکلی و توی مخلوط کن چند تا چیز مقوی خانم شایسته ریخت و مخلوط کرد و نوشیدنی دلخواه را درست کرد بعد قابلمه ها را دیدم که به دیوار زده بودید ، سنگین و خوش جنس بودند و من دیدم چقدر همه چیز از روغن ها و دانه های گیاهی و ادویه ها گرفته تا بهترین لوازم برقی آشپزخونه و فضای زندگی ، عالی هستند و شما از هر چیزی میتونید بهترین و سالم ترینش را داشته باشید پس ثروت برابر میشه با سلامتی، و من همه چیز را نوشتم و از تمام اونها برای اهرم لذت و رسیدن به خوشبختی استفاده کردم و گفتم باید بتونم خوشبختی را بنویسم چون فهمیدم که این ننوشتن از یک ریشه ای میاد و اون‌ باور نکردن خوشبختی مطلقه و من اینجوری دارم عمل میکنم به آنچه استاد میگه و میخوام هرآنچه در زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا میبینم را برای قسمت لذت اهرم ثروت بنویسم

    حالا حس میکنم آرام تر شدم و کمتر می ترسم

    شما گفتید《 دفترها پر میکردم و از اتفاقات خوبی که می افتاد گریه میکردم و جهان هرروز نشانه ها را نشان می‌داد که از وقتی آگاهانه دارم افکارم را تغییر میدم و به چیزهای بهتری توجه میکنم اتفاقات بهتری میفته و این روند را ادامه دادم》شما گفتید 《 بدون اینکه منطق این قانون را بدونم به سمتش کشیده شدم ، انگار یه حس قلبی بود و وقتی فهمیدم افکاری به جهان ارسال میکنیم اتفاقات را رقم میزنه خیلی باورش کردم و از روز اول بهش عمل کردم یعنی به زیبایی ها توجه کردم ، سپاسگزاری کردم و …》و عمل کردید و عمل کردید یعنی وقتی قانون را باور کردید بهش عمل کردید و عمل کردنه مثل بازی قارچ خور نبود که هیچ سدی جلوی شما نباشه و همینجور یکسره و بدون هیچ مانعی عمل کنید بلکه شما با وجود موانع عمل کردید یعنی مانع و تضاد بخشی از مسیر بود و شما اینو پذیرفتید و از موانع عبور می کردید اما در مورد اکثر آدم ها ایتطوره که وقتی به مانع می‌رسند به جای پذیرشش بعنوان بخشی از مسیر ، بهش توجه می‌کنند و انقدر توجه می‌کنند که باورش می‌کنند و اینجاست که واقعیت زندگی اونها میشه اون مانعه یا اون تضاده و قانون میشه براشون یک چیز دروغی که یه مدتی بیخودی بهش دل بسته بودند و استاد این نکته خیلی مهمه و من خودم درگیرش شدم و شاید الان که دارم می نویسم کانال های ذهنم همزمان دارند باز میشند که چرا تضاد برای من میشه اصل و قانون میشه یک چیز بی قدرتی که من نمیتونم روش حساب کنم و البته جواب برمیگرده به همون باورهایی که ما بعنوان اصل پذیرفتیم شون و حالا نمی تونیم یک چیز فراتر را اون بت هایی ساخته شده به دست خودمون و بقیه را بعنوان اصل باور کنیم و من اینو تجربه کردم که از یه جایی به بعد بت ها در ذهن ها ساخته شدند و این خیلی بدتر از بت هاییه که با چشم دیده می شدند

    استاد شما گفتید من دیگه باید به چه نتیجه ای برسم که شما قانون را باور کنید ، استاد میخوام بهت بگم تو حرکتهات را کردی ، دیگه این ماییم که باید باورت کنیم و حرکت کنیم

    حرکت برای من تشخیص هر لحظه این موضوعه که حقیقت ، اون مسیر اصلی و اون صراط المستقیمه و موانع فقط تضادهایی هستند که بخاطر باورهای من سر راهم قرار می‌گیرند و من نباید بعنوان واقعیت باورشون کنم

    هرچقدر ازتون تشکر کنم کمه ، هرچقدر تشکر کنم کمه ، میخوام انقدر خودم را به قانون بدوزم که بشه اصل زندگیم ، میخوام به تضادها به چشم تضاد نگاه کنم که حضورشون طبیعیه و من میتونم و باید ازشون بگذرم ، و منطق هم اینو می‌پذیرد که قانون اصله و تضادها حاصل باورهای غلط هستند چرا که قانون برای همه یکسانه و یک اصل واحد را داره به تمام آدم‌ها میگه ولی تضادها اینطور نیستند و برای هیچ دو تا آدمی عین هم رخ نمیدند چون حاصل فرکانس ها هستند چون نشأت گرفته از باورها هستند چون قائم به فرد هستند

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      مریم م گفته:
      مدت عضویت: 2734 روز

      اندیشه عزیز هر بار وه متنهای شمارو میخونم قوانین رو از زاویه یی که میدانم ولی از دریچه نگاه و درک شما میشنوم باز هم برایم بازتر میشود و انگار درست همون نقطه های کور خودم را در این مسیر پیدا میکنم

      ممنونم عزیزم برای اشتراک درکت ❤🌹🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: