درباره قانون آفرینش | پایداری در مسیر درست - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

128 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسن بخششی گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    استاد عزیزم و خانم ستایش عزیز سلام

    من تقریبا از اوایل سال ۱۴۰۰ با شما و قوانین موجود در جهان هستی آشنا شدم و فعلا از فایلهای رایگان داخل سایت دارم استفاده میکنم و دست آورد چندانی ندارم ولی از فایل چگونه درآمد خود را سه برابر کنید استفاده کردم و خدا رو شکر الان دارمدم نسبت به اوایل آشنایی با قوانین سه برابر شده

    میخواستم بگم الان که تقریبا با سیستم و قوانین بلا تغییر جهان هستی آشنا شدم به گذشته ی خودم بر میگردم و نگاه میکنم میبینم من به صورت ناآگاهانه چندین بار استفاده کردم که واقعا اتفاق خیلی مهمی در زندگیم بودن

    یکیشو دوست دارم براتون تعریف کنم

    داستان از اینجا شروع شد که یک سال بعد از ازدواجم خانواده من و خانمم اسرار داشتن که ما هر چه زودتر بچه دار بشیم و حتی یه سریهاشون نگران به دلیل حادثه ای که از بچگی برای من اتفاق افتاده بود ما صاحب فرزند نشیم و اسراشون برای بچه دار شدنمون همین بود و تا اینکه خانمم باردار شد همه خوشحال و خدا رو شکر کردن که خب ما صاحب فرزند شدیم ولی بعد از سه ماه من خانمم رفتیم سونوگرافی انجام دادیم و توی سونوگرافی معلوم شد که یه فضایی مثل فضایی که نوزاد درش شکل میگیره هست ولی توش چیزی نیست یعنی توی رحم اندازه یه توپ پینگ پونگ داشت هر روز رشد میکرد ولی توش خال بود نوزادی داخلش نبود بعد ما به دکترش گفتیم حالا چه اتفاقی قراره بیفته و دکترش خیلی ریلکس گفت ده تا آمپول مینویسم اینارو هر شب بزنه و استراحت مطلق داشته باشه انشالله خوب میشه اگر نشد باید تخلیه بشه،

    ما هم طبق گفته ی دکتر اومدیم خونه استراحت مطلق و هر شب یه دونه آمپول به خانمم میزدیم و دقیقا یادمه از شب اول تا شب آخر من و خانمم روی شکمش برای بچه ای که در واقع نبود ولی ما فکر میکردیم و باور داشتیم که هست قصه میگفتیم و کتاب داستان میخوندیم و گاها باهاش صحبت میکردیم یادمه اونقدر اینکارو توی این ده شب ما انجام دادیم که اصلا یادمون رفته بود که دکتر بهمون چی گفته بود و روز یازدهم دوباره رفتیم دکتر و سونوگرافی کرد، اصلا نمیدونم اون لحظه رو چجوری براتون بگم دکتره خودش خسکش زده بود واقعا معجزه که میگن یعنی همین واقعا بعد از ده روز اون توپ پینگ پونگی که داخلش هیچی نبود حالا یه نوزاد با تمام جزئیاتی که یه نوزاد سه ماهه باید داشته باشه رو داخلش داشت یعنی خود دکتر میگفت یه همچین چیزی واقعا غیر ممکنه اصلا اون آمپولهایی که من دادم چیزی نبود فقط یه جورایی تسکین دهنده درد بوده و الان واقعا من میدونم که چه چیزی باعث یه همچین اتفاقی بوده،

    خلاصه گذشت و ما اسم پسرمون رو عرشیا انتخاب کرده بودیم و پسری که خدا بهمون داده بود بازم یک بار دیگه خدا وجودشو بهمون ثابت کرد و پسرمون دقیقا یه هفته زودتر از روزی که باید به دنیا میومد متولد شد دقیقا اذان ظهر عاشورای ۱۳۸۷ و زمانی که به دنیا اومد دکترش و پرستارا گفتن بیا حسینتون به دنیا اومد و این شد که ما اسمشو حسین گذاشتیم و واقعا از خداوند بزرگ و بخشنده واقعا سپاسگذارم که یه بار دیگه من رو هدایت کرد تا بتونم از طریق شما استاد عزیزم با قوانین آشنا بشم تا بتونم عمیقتر به اتفاقت و مسائل پیرامونم نگاه کنم و اینقدر ساده از کنار اینجور اتفاقات نگذرم واقعا من از این قوانین خیلی در موارد کوچک و بزرگ به صورت نا آگاهانه استفاده کردم و الان دارم به صورت کاملا آگاهانه این قوانین رو در زندگیم به کار میگیرم و اینکه میگم مدت کوتاهیه که من با شما و قوانین موجود در جهان خستی آشنا شدم ولی تغییرات خیلی خوبی رو دارم می بینم

    خیلی ممنونم از شما استاد عزیزم و شما خانم ستایش دوست داشتنی و همینطور از اعضای خانواده واقعا کیف میکنم وقتی کامنتا رو میخونم امیدوارم به عنوان عضو کوچیکی از ازن خانواده ی بزرگ متنی که نوشتم مفید واقع شده باشه

    برای همه عزیزان آرزوی شادی و تحقق تمام آرزوها و سلامتی و ثروتمندی و سعادتمندی رو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    حمیده اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2073 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان….

    سلام به استاد و مریم جان عزیزم…عزیزان دل….دوفرشته زمینی دوست داشتنی….

    سلام به دوستان نازنینم در خانواده صمیمی عباس منش…..

    معرفی دوره قانون آفرینش قسمت ۹ 😊

    خیلی خوش اومدین به پرودایس زیبا….دلمون تنگ شده بود حسابی….امیدوارم هر چه زودتر مرغ و خروسها رو ببینیم و کلی ذوق کنیم….

    توی این هوا..این آتیش میچسبه….وقتی این صحنه رو دیدم یاد اون غذایی که مریم جان درست میکردن و میزاشتن روی آتیش افتادم….اسمشو فراموش کردم الان 🤪🤪🤪

    سپاسگزارم بابت تهیه این فایل….بسیار آگاهی دهنده و هدایت گر هست این فایل….

    اول اینکه خداوند رو شاکرم بخاطر نورپردازی بسیار عالی در پرودایس.‌‌..البته که ما الان داریم یه تیکه کوچیکی ازش رو میبینیم…جای بسی شکر گذاری داره که اینقدر همه جا روشن شده….خدارو شکر….

    من میخوام یه سری از نکات مثبتی که استاد و مریم جان در این فایل مطرح کردن رو اینجا با دوستان به اشتراک بزارم‌…‌

    سپاسگزاری مریم جان از استاد برای تدوین این دوره بینظیر…..

    ارتباط درونی مریم جان با این دوره….اولین تجربه همکاری ایشون با استاد عزیزم….

    اینکه مریم جان میگه که کار کردن با این دوره برای من فراتر از یک شغل بود….زندگی بود در واقع برای من…اینکه میگن این دوره یه انقلاب بود توی درک قانون و توانایی فرد برای اجرای این درک توی زندگیش…اینکه نگاه فانتزی به قانون جذب رو این دوره از بین میبره و میاد با منطق سوء برداشتهایی که از قانون جذب میشه رو برمیداره….اینها همه دلایلی هستن بر اهمیت این دوره….

    استاد عباس منش میگه این دوره ماحصل یک روند فکری برای من بوده….یک جمع بندی بوده از چئزهایی که بهش عمل کرده بودم و نتیجه داده بود…این دوره آمیزه ایی از قوانینی که استاد بر حسب تجربه و مطالعه کردن به دست آورده بود با کتاب قرآن…و به همین خاطر یه اطمینان قلبی به مخاطب میده این دوره…..

    اینجا استاد یه نکته ایی رو مطرح میکنه که میگه من اولین بار که با مفهوم افکار و فرکانس و خلق اتفاقات و…اشنا شدم خیلی راحت پذیرفتم.و اینکه قبل از اشناییم با همچین چیزهایی من کاملا غریبه بودم ..و اینکه آدمهایی که اطرافم بودن همه درب و داغون بودن…همه ناراحت و غمگین و افسرده بودن…و نتایجشونم بد بود…اونها رو که میدیدم فهمیدم این راه اونا درست نیست‌..وقتی با مفاهیم قانون آشنا شدم گفتم این راه نتیجش بهتر از این راهی هست که اطرافیان من رفتن….یعنی استاد با دیدن الگوهای منفی که اطرافش بوده به این نتیجه رسیده و به این وضوح رسیده که راهی که نقطه مقابل اون راه اول باشه میتونه نتیجه متفاوت ایجاد کنه ….قانون وضوح از طریق تضاد….

    و از یه طرف دیگه شروع این حرکت با یه حس درونی بوده….با یه ندای درون بوده…این باعث شد یه جور دیگه فکر کنه..‌بعد آرام آرام متوجه میشه که پشت این نوع فکر کردن یه منطقی هست…وقتی اینو درک میکنه…خیلی باورش میکنه….و وقتی باورش میکنه با تمام وجود از همون روز اول شروع میکنه به عمل کردن…توجه به زیباییها….سپاسگزاری کردن آگاهانه…کنترل ذهن….😊😊😊

    بیاییم ببینیم چه چیزی باعث این عمل کردن میشه….اولش با یه احساس درونی شروع شد…این حس درونی همون قلبه…همون روحه…همون خداست…ایمان باعث حرکت شد….ایمان به منبع آگاهی ها….

    جوابی که استاد به مدیر فنی عزیزشون در مورد سوالی که بهتره تبلیغ کنیم برای سایت….ایشون میگن این قانون اگه درسته خودش باید خودشو گسترش بده….چقدر قابل تحسینه این حد از ایمان و اعتماد به خداوند و اعتماد به هدایت های خداوند….

    چی میشه که آدم میاد چند صد میلیون چند سال پیش که به پول الان حدود ۱۰-۱۵ میلیارد تومن میشه رو برای یه کاری هزینه میکنه….و اون کار رو به درامد میرسونه …بسبار توی کارش موفق میشه و میدونه که اگر ادامه بده روز به روز درآمدش بیشتر خواهد شد…چی میشه که توی همچین شرایطی از خدا میخوای ….سوال میکنی ازش…درخواست میکنی ازش که خدایا تو بهم بگو چکار کنم؟ و خداوند به واضحی سوالی که پرسیدی بهت جواب میده….

    که پول میخوای؟ بهت پول میدم

    شهرت میخوای؟ بهت شهرت میدم

    اعتبار میخوای؟ بهت اعتبار میدم

    تو چی میخوای؟ ما بهت میدیم…..

    تو فقط بیا و توی مسیری که بهت گفته شده حرکت کن….

    جواب درخواست استاد از خداوند این بود که دوره تند خوانی رو با اون همه هزینه و این درآمد بیخیال شو و بیا در مسیر علاقت حرکت کن….هم لذت ببر….هم حال کن….هم هر چیزی رو که بخوای ما بهت میدیم….ما بهت میدیم‌.‌.( سیستم بهت میده….) …الله اکبر برای این خدای بسیار بسیار نزدیک….بسبار بسیار دوست داشتنی….بسیار بسیار مهربان….خدایا کمک کن فقط از تو کمک بخواییم توی زندگیمون….کمک کن در برابر الهاماتی که تو به ما میدی تسلیم باشیم….سرسپرده باشیم….عمل کنیم به الهاماتمون…..خدایا عاشقتم….😚😚

    استاد عباس منش بعد از ۲ هفته میاد به نتایجی که از عمل به الهامات و درک و باور این قانون گرفته رو برای خودش میگه..‌.به ذهنش و به منطقش یادآوری میکنه…که بابا یادته فلان جا عمل کردم به حرفهایی که این نیرو بهم گفته بود و نتایجش چقدر خوب وعالی شد؟ و….پس ما هم باید یاد بگیریم که نتایجی رو که از عمل به قانون به دست آوردیم برای خودمون و ذهنمون یادآوری کنیم‌.‌..

    پس باور میکنه این نیرو رو….ازش کمک میگیره…..و تسلیمش میشه…..😊😊

    و الان ما داریم نتایج استاد رو میبینیم….از همه لحاظ داریم میبینیم….به قول خودش یه پک کامله…از سلامتی کامل…روابط عالی….موفقیت مالی…کسب و کار عالی…اعتماد به نفس بالا…باورهای توحیدی عالی که اصل و اساس موفقیت های بشری هستن…..

    به قول مریم جان عزیزم ایت دوره قانون آفرینش ترکیب قوانین + قرآن هست….منطق آیات قرآن باعث شده مقاومت های ذهنی افراد رو بشکنه….

    به خداوند ایمان و باور داشته باشیم….

    متعهد باشیم در درک قانون و توانایی اجرای این درک در زندگیمون….

    استاد شما گفتین من کسی رو نمی شناسم که این پکیج رو داشته باشه…از سلامتی‌…ثروت..عزت نفس…روابط…توحید…

    اما من به خودم میبالم که همچین فردی رو توی زندگیم دارم که از همه لحاظ به موفقیت رسیده…و زندگیش از همه لحاظ رو به پیشرفته….خدارو شکر که دارمتون……

    عتشقتوووونم😊😊😊😚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    ایوب عبدی گفته:
    مدت عضویت: 1714 روز

    سلام به همگی 

    این فایل برای نشانه من اومد و من یه مقدار روش کار کردم. گوش دادن و خوندن صفحه

    حالا هم از فایل و هم یه گفتگوهایی در ذهنم شروع شد که جواب سوالهام بود

    یکیش این بود که بحث تکامل بهم یادآوری شد با داستان استاد و نتیجه صابرین رزق بغیرالحسابه 

    دوم من خودم همیشه میگم که من مردم و با مردها معامله میکنم( بخاطر قول و قرار ها)

    خدا در این فایل بهم جواب داد که کی از خدا خوش قول تر؟ فلانی مرده روی حرفش حساب میکنی ولی من خدام چرا روی حرف من حساب نمیکنی؟چرا آروم نمیگیری؟ 

    طرف هرچقدر هم خوش قول باشه باز ممکنه که یه اتفاقی پیش بیاد ولی اتفاق برای من پیش نمیاد من به حرفم عمل میکنم تو فقط کار خودتو انجام بده.

    در ادامه صحبت های استاد که گفتن اون بهم یه قولی داده و من نمیدونم که کی به حرفش عمل میکنه و کی اون نعمتها تو زندگیم میان ولی میدونم که به حرفش عمل میکنه 

    الان با دیدن وضع استاد معلومه که خیلی دقیق به حرفش عمل کرده البته از خیلی وقت پیش از همون اول شروع شده بود به شکل نشانه ها

    واقعا من به این نیاز داشتم.خیلی آروم گرفتم. آدم هرچقدر روی خودش کار کنه بعضی وقتا یه چیزایی رو فراموش میکنه و باید به خودش یادآوری کنه و یا ممکنه بعضی جاها نجواهای ذهنی بهش فشار بیارن که باید به خدا پناه ببریم که هدایتمون کنه و آروممون کنه.خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    زهرا و صدیقه گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    به نام خدای یکتا

    سلام

    خدمت استاد عزیز خانم شایسته دوست داشتنی و تمام دوستانم

    خدا رو شکر میکنم که دوباره بهم فرصت داد استاد و خانم شایسته عزیز رو ببینم و تحسینشون کنم و اگاهی هایی که حکم اکثیژن رو دارن برای قلبی که نیاز داره اگاه بشه تا بتونه زنده بودن رو زندگی کنه

    اشنایی من هم با قوانین و استاد عباسمنش مثل اغلب دوستانم تو این خانواده بی نظیر با قانون آفرینش شروع شد.قانون آفرینش و فردی که خلاف تمام حرفهایی رو میگفت که تا قبل از اون از مشاور ها روانشناس های مختلف شنیده بودم.از همون زمان با اینکه اصلا نمیدونستم قوانین جهان رو فهمیده بودم اون مسیر و مشاوره ها اشتباهن . دوستی داشتم که بر عکس اون زمان من همیشه حالش عالی بود و روحیه فوق العاده ای داشت . خدا هدایتم کرد به اون دوست و اینکه باهاش صحبت کنم .وقتی صحبت میکردم اون فقط گوش میکرد و فقط اخر صحبتهام گفت من میدونم راه حل رو. استاد عباسمنش رو میشناسی ؟به شدت احساس خوبی داشتم به شنیدن اسمش و احساس میکردم سالهاست میشناسم .فایلهای قانون آفرینش و چند تا از دانلودی های اون زمان استاد رو بهم داد و گفت گوش کن و وقتی نتیجه گرفتی بهاش رو اولین فرصت پرداخت کن یادمه شروع کردم و شبانه روز فایلا رو گوش میدادم.اما نمیفهمیدم چیزی فقط حرفهایی بود که ارومم میکرد و من رو به سمت خودش میکشوند.از کل اون فایلها فقط یه تمرین یادمه که شبیه ستاره قطبی بود و همیشه انجامش میدادم و دوستم که از نتایجش میگفت بیشتر به اون تمرین باور پیدا کرده بودم ولی هیچی از اون همه فایل و اگاهی یادم نمیاد حتی تیکه هایی که گاهی در بین توضیحات استاد و خانم شایسته عزیز از جلسات قانون افرینش گذاشته شده رو هیچی یادم نیست و تازگی داره چون تو مدارش نبودم. اما به شکل رگباری و معجزه آسا نتایج مالی میومد .در کمتر از چهار ماه تا درامد حدود۲۰ تمن از کار مورد علاقم رفتم و قرادادی با مبلغی حدود ۲۰ تمن که با اینکه کاملا اکی بود بسته نشد واتفاقا اگه میشد طبیعی نبود چون اون فایلها رو به شکل نادرست استفاده میکردم و قانون همیشه درست عمل میکنه و هیچ مسیر نادرستی به مقصد درست نمیرسه .خیلی جالبه با این که سالها اون فایلها رو سیو داشتم نه تنها دیگه به سمتشون کشیده نمیشدم که نتایج هم قطع شد و تا حدود دو سال پیش که فایلها رو پاک کردم و عضو سایت شدم و متعهدانه مسیر رو با فایلهای دانلودی شروع کردم و با استاد عباسمنشی مواجه شدم که تمام مدتی که اون فایلها دستم بود به این شکل نمیدیدم و نمیشناختمش.اصلا الان که فکر میکنم برام سواله که اون همه نتایج دلیلش واقعا چی بود که من اصلا اون فایلها رو اون زمان درک نمیکردم و حتی یک کلمه جز اون درک سطحی از تمرینی شبیه به ستاره قطبی یادم نیست؟!!

    برای اولین بار بر خلاف تجربم برای تغییر زندگیم و حرفهایی که از مشاوره ها شنیده بودم با کسی مواجه شدم که بر عکس همه اون حرف ها رو میگفت کسی که نمیگفت حرف بزن که داشت از عمل میگفت .بر عکس همه میگفت حرف نزن وفقط گوش کن و عمل کن و زمانی که نتیجه گرفتی حرف بزن و از عمل کردن های خودش میگفت که الگو شدن برای من و من رو رام یادگیری قوانین کرد.تو این مدت حدود دو سال متعهدانه تمام تغییرات کوچیک و بزرگ زندگیم رو هر روز مینویسم و هر روز متعهدانه میخونم و به یاد میارم که

    از کجا دارم به کجا میرسم و هر روز به درست بودن مسیرم امیدوار تر و مصمم تر میشم.من شروع دوره ها رو به شکل جدی با کتابها و دوازده قدم شروع کردم و الان ۶ ماهه تمرکزی دارم رو قدم یک کار میکنم. تو این ۶ ماه نتایج مالی به شکل مستقل فعلا نداشتم اما چالشهایی داشتم و اتفاقات زیبایی که بار ها تو خود قدم ها اومدم بنویسم اماانقدر زیاد میشد که ترجیح میدم در زمان مناسب به شکل بهتری بگم. بگم الگوی استاد عباسمنش با یه ساک قرمز و دوتا بچه دست خالی تو تهران چه قدرت و چه جسارتی تو وجودم داره هر بار بیشتر و بیشتر ایجاد میکنه.تو این مدت جز مخارجی مثل خورد و خوراک که فعلا مهمون خونه پدرم هستم همه ورودی های اطرافیان رو از خودم قطع کردم که یاد بگیرم رو پای خودم وایسم یاد بگیرم خودم دنیام رو خودم ثروت بسازم از توانایی خودم نه پینه دستای پدر و مادرم.بارها پدرم خودش برام پول میاورد کارتش رو میاورد بدون اینکه ذره ای از چالشهای مالی به ظاهر تضادی که داشتم رو اطرافیانم بدونن میگفت زهرا برو واسه خودت خرج کن تا من هستم ازم بگیر و با عشق و احترام میبردم پس میدادم و میگفتم دارم که خیالش بابت من راحت باشه.بار ها وقتی حتی پول خرید ارزونترین مسواک رو هم نداشتم نجوا میومد که زهرا مسیرت اشتباهه ببین تو که همیشه هر چیزی خوبش رو داشتی به چه حالتی افتادی که پول خرید یه مسواک معمولی رو هم نداری و من فقط تلاش میکردم از خدا هدایت بخوام و بار ها و بارها تو چنین شرایطی به این آیه هدایت شدم (کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و سپس استقامت کردند نه ترسی برای انان هست و نه اندوهگین میشوند)و این همون ندا و الهامی هست که بگم نوا بهتره که میگفت تو مگه پول و ثروت سعادت دنیا رو نمیخوای این مسیر درسته و تو این مسیر رو برو ما به تو همه چی میدیم و همین نوا و ندا منو به جاهای عالی کشونده و شحصیتم رو انقدر صیقل داده که خودمم باورم نمیشه.با اینکه حدود ۲ ماه مسواک نداشتم حالم مثل همیشه عالی بودوعالیتر هم میشد و زیبا تر اینکه حتی یک ذره هم مساله ای برای دندونام پیش نیومد وهمینا ثابت میکرد که مسیرم درسته و خیلی زیبامسواک هم به عالیترین شکلش برام رسید منتها در زمان مناسبش.هر وسیله ای نیاز داشتم به بهترین شکلش از جاهایی که فکرشم نمیکردم بدون پرداخت هیچ مبلغی برام فراهم میشد تا این یک ماه که کلی سفارشات و پیشنهادات کاری شروع شدن پیشنهاداتی که از دید اطرافیانم تکرار نشدنین اما چون در زمینه علاقه مندیم نبودن و یا خلاف عقایدم و آموزشهای استاد بدون این که با کسی مشورت کنم رد کردم چون باور دارم که میتونم فقط تو حرفه خودم و علاقه مندی اصلیم درامد و ثروت بسازم درست مثل زمانی که تازه با قوانین اشنا شده بودم و حتی کلی آماتور بودم تو حوزه علاقه مندیم سفارشای عالی بهم شد. ظاهرش شاید این باشه که من که ۶ ماه از شروع دوره میگذره و هنوز نتیجه مالی ملموس نیومده کم کاری کردم این چیزیه که شیطان خیلی زیاد سعی میکنه بیاد و بگه اما هر بار که شیطان میگه من مصمم تر دارم رو باورهام کار میکنم مثل همیشه هر روز یادداشتهام از اموزشها رو ساعتها میخونم فایها رو بارها و بارها و بارها با دقت گوش میکنم و خیلی خوب دارم تغییر

    باورها رو هر روز اروم اروم حس میکنم . دفتری که برای دوره و قدم یک اماده کروه بودم پاره شده حتی جای عرق دستم رو نوشته ها م مونده و میخوام بگم فقط روخوانی نمیکنم و هر کلمه و جمله رو انقدر میخونم تا اون چیزی که باید رو هر بار عالیتر درک کنم مطمئنم که کم کاری نکردم و قراره اتفاقات عالی بیافته نمیدونم کی اما میدونم حتی اگه سختی باشه که نیست لازمه تا یادبگیرم بسازم و اینا میگذره .نمیدونم کی ولی خدا و کل کائناتش بهم وعده همه خواسته هام حتی فراتر از اونها رو داده.امروز وارد یه ترس بزرگ شدم یعنی از دیروز .سالها ارزوی این رو داشتم که برم تو طبیعت اینجا که تا خونمون ۵ دقیقه هم نمیشه و طراحی کنم با امنیت اما ترس از حرف مردم رو داشتم چون تو تاریخ روستای ما کسی این کارو نکرده و خانوادم هم مخالف بودن و کلا همیشه با خودشون بیرون میرفتم و وصل بودم به اونها دیروز دلم رو به دریا زدم و رفتم قصدم این بود که تنها برم خواهرم همراهم شد ولی چون از خدا خواسته بودم تنهایی برم وسط راه اتفاقی خانم همسایه رو دیدیم که تو زمینش زعفرون میچید و خواهرم رفت پیشش و من تنها ادامه دادم و رفتم تو دل طبیعت دیروز یه کم ترس داشتم اما امروز برای بار دوم خیلی جسارتم بیشتر بود باز هم خواهرم اومد و باز هم رفت پیش خانم همسایه .به خدا گفتم خدایا تو که انقدر زیبا برام ارزویی که یک عمر داشتم رو به این زیبایی اجابت کردی خودت بگو کجا برم و هدایتم کن.دستم رو گرفت و گفت بیا.همونطور که میرفتم یه عطر عجیبی کل وجودم رو میگرفت و هی بیشتر و بیشتر و نزدیکتر میشد 😍😍😍😍😍😍😍انقدر مدهوش اون عطر و زیبایی فضا و رنگای پاییزی بودم که یهو که به خودم اومدم خودم رو دیدم تو کودکیم و زهرای ناز و زیبایی رو دیدم که موهای طلاییش رو تو نسیم اروم بیشه زار رها کرده بود و رو علفزار ها میدوید و شادی میکرد و یه اتیش کوچیک و عطر سیب زمینی و پیاز زغالی و غذای الکیش رو اتیش که مثلا تو یه دیگ سنگی داشت میپخت😍😍😍😍😍انقدر واقعی بود برام که اون عطر تمام وجودم رو پر کرده بود نشستم تو بیشه زاری که الان باغ گردو شده بود و کلی زهرای کودکیهام رو دیدم و خدا بهم گفت یادته اون موقه ها تنها تو این بیشه زار بازی میکردی شادی میکردی کی ازت مراقبت میکرد گفتم تو گفت من همون زهرا رو میخوام من همراهتم تو هم همون زهرا باش😢😢😢😢حال عجیبی بود ولی عالیییییی 😍😍😍😍کلی طراحی کردم و از طبیعت لذت بردم و با زهرای کودکیهام دیدار کردم.خیلی عالیم استاد امروز و خیلی زیاد دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  5. -
    ساناز افشین پور گفته:
    مدت عضویت: 1720 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم نازنیم

    خدایا شکرت که هدایت شدم در این مسیر زیبا و پر از حس و حال خوب ،پر از انرژی ،پراز آگاهی ،پر از خداشناسی و توحید ،پر از آرامش

    خدایا ممنونم که ایقدر من رو دوست داشتی که هدایتم کردی به این مسیر تا رشد کنم و راه و رسم درست زندگی کردن رو بیاموزم .

    خدا ممنونم که من رو هدایت کردی تا با استاد عزیزم آشنا بشم و چشمانم رو باز کنم تا بهتر به جهان و اطرافم نگاه کنم و زیبایی های اطرافم رو ببینم تو رو بهتر حس کنم بیشتر نزدیک بشم و این یعنی من خوشبخت ترینم .

    شاید از لحاظ مالی هنوز دستاورد چشمگیری نگرفتم ولی در زمینه ای دیگه مثل آرامش حس خوب سلامتی خودم و همسر و فرزندانم کنترل ذهنم و باورهام از لحاظ ایمانم از لحاظ خودشناسی و از خیلی لحاظ دیگه رشد خیلی چشمگیری داشتم رابطم با همسرم ووووو.

    الهی هزار بار شکر و ایمان دارم از لحاظ مالی هم حتما به درجات خیلی بالاتری خواهم رسید فقط باید صبر کنم فقط باید تکاملم رو طی کنم باورهای مخربی که در زمینه ثروت و پول دارم رو از ذهنم پاک کنم تا مثل بقیه چیزا وارد زندگی من بشه و من غرق در ثروت نعمت بی پایان پروردگارم بشم.

    خیلی لذت بخشه، بودن در کنار شما استاد عزیز ، همیشه در حال یادگیری هستم و همیشه دارم لذت میبرم و میگم این بزرگترین الگوی تو هست ساناز . ایمان دارم راهی که انتخاب کردم راه اصلی نهای زندگی من هست و میدونم خیلی زود نتایج بزرگ نمایان میشه .

    پس با عشق زندگی میکنم و لذت میبرم و خوشبخیم رو حس میکنم تا اون روز بی نظیر فرا برسه بعد با خودم میگم دیدی طی شد تکاملت افرین خوب اومدی تو لایقش بودی ‌ پروردگارت در این مسیر هدایتت کرد.

    اصلا همین الان من خوشبخت ترین خوشبخت ها هستم چون خدا ایقدر منو دوست داشت که من رو در این مسیر قرار داده این سعادتی هست که خیلی ها از اون بی نصیب هستن و من حتما لایق همچین خوشبختی هستم .

    الهی هزار با شکر و سپاس بخاطر همه چیز ممنون استاد عزیزم که هر شب حالم با شما عالی و عالیتر میشه و مصمم و قوی تر پیش میرم تا شاهد اتفاقهای خیلی گسترده تری در زندگیم باشم .

    بدرود ای فرشته ی خوشبختی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  6. -
    نجمه السادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2955 روز

    سلام خدمت خانواده صمیمی عباسمنش خصوصا استادجان و خانم شایسته عزیز

    شاید این دیدگاه من زیاد ارتباط مستقیم اختصاصا با این فایل نداشته باشد ولی این را خوب میدانم که این فایل انگیزه ای شد برای نوشتن این کامنت.

    مدتها بود باورم را بخودم و شخصیتم و قدرت تغییر خودم از دست داده بودم.

    مدت زیادی بود پر بودم از حس عدم لیاقت بخاطر باور نداشتن اراده تغییر و انجام کاری بصورت پیوسته….

    تااینکه بلطف خدا هدایت شدم به صحبت و مکالمه با خودم…. صدامو ضبط کردم و باخودم روراست نشستم به گفتگو…. قشنگ از خودم پرسیدم چته….

    چرا بااینکه فایل های عزت نفسو ثروت۱ و قدم۱ و کشف قوانین را خریده ای ولی نمیشینی دل درست تمرین و کار روی خودت را آغاز کنی و بهش ادامه بدی؟؟؟؟

    جوابش ساده بود … طبق آموزه های ثروت ۱ جای اهرم رنج و لذتم درست نبوده

    خب حالا سوالم دقیقتر شد….

    نجمه جون چی میشه که ۳بار اهرم رنج و لذت طولانی هرکدوم حداقل ۶_۷ صفحه ای مینویسی و هربار تاثیرگذارتر از قبلی ولی در مطالعه هر روزی این اهرم رنج و لذت هم تعلل میکنی و باز در این هم پیوستگی نداری؟؟؟

    جوابش در کمال ناباوری اومد

    علتش چنتا مشکل همزمان منه که باعث این معضل شده

    ۱. کمال طلبی که دوسدارم هرکاری را از ابتدا در حد اعلا انجام دهم

    ۲. توقع بالا از خودم که دوسدارم یهو همه ی نواقصم یکجا برطرف بشه و همه تمرینات را باهم یکجا بچسبم بهش

    ۳. اجازه اشتباه بخودم ندادن و نبخشیده خودم در صورت انجام خطا و ملامت درونی

    ۴. صحبت کردن در مورد کاری که درحال انجامش هستم بعد چند روز متوالی و در نهایت کنسل شدن ادامه ی آن

    پس باخودم عهد بستم

    که فقط چند آیتم را رعایت کنم

    ۱. فقط شبی ۱۰ دقیقه سپاسگذاری کن و نه بیشتر

    ۲. فقط شبی ۱۰ دقیقه ستاره قطبی بنویسی

    ۳. صبح بمحض بیداری فقط دو دقیقه ستاره قطبی ات را بخون

    ۴. در اول صبح اهرم رنج و لذتت رو بخون

    ۵. اگر یک روز لغو شد با خودت قهر نکن خودتو ببخش و حتما فرداش انجامش بده

    ۶. در مورد این کارها با هییییییییچکس حرفی نزن هیچکس یعنی هیچکس

    اوایل یکم برنامه لغو میشد ولی

    الان حداقل یک ماهه که توانستم بصورت پیوسته و بدون حتی وقفه ی یک روزه تمامی امور بالا را انجام دهم

    باورم بخودم بهتر شده و انرژی مضاعفی برای انجام یک شرط یا قول بعدی بهم داده شد

    با دیدن این فایل شوق کار روی قانون آفرینش در وجودم زنده شد…. ولی باز یه حسی اومد سراغم که تو اجازه خرید هیییییچ محصول دیگری را نداری تا با آن محصولات قبلی تغییری را در خودت اعمال کنی…

    و اینبار بجای دلسردی یک شوقی درمن زنده شد

    که باشه قول میدم که لیاقت خودمو ثابت کنم

    چجوری؟؟؟؟

    با یک برنامه بلند مدت تغییری و بسیاااار آهسته …. بدون توقع هول زدن و عجله کردن و کمال‌گرایی و البته بدون گقتن برای کسی

    فرصت برای خرید هست

    اول خودت را بخودت ثابت کن نجمه جون

    تو یکبار در مورد سپاسگذاری و ستاره قطبی نوشتن و خوندن هر روزی اهرم رنج و لذت پیوستگی خودتو نشون دادی و این باعث شد انجام هر روزی این چند آیتم برایت کاملا معمول و عادی و راحت شود.

    میخواستم این صحبت های الانم را باز در دفترم باخودم بنویسم و بعد صدای خودم را ضبط کنم و به نرمی و نوازشی باخودم صحبت کنم و باخودم عهد ببندم ولی یک حسی بهم گفت اینبار بیا این صحبتهاتو در قالب کامنت در این فایل بنویس

    اینجوری شرط بعدیم که نوشتن پیوسته کامنت در سایته هم اجرایی میشه هم شادی موفقیتت را با دوستان همفرکانس خودت به اشتراک میزاری

    هم یک رد پایی از خودت و شرایطت و نحوه عملکردت بجا میگذاری ، پ

    استاد جان دوسدارم به همین صراحتی که از خلق خواسته هاتون در آینده ، برای هزاران هزار نفر صحبت کردید و خلق را انجام دادید من هم بتونم براحتی به عهد و پیمانم پایبند باشم و بدون هیچ شرکی خواسته هامو بلطف الهی خلق کنم

    خداوندا میدونم که من هم لیاقت استفاده از همه فایلهارادارم ولی این حس لیاقت را بسیار واضحتر بگوش خودم میرسونم…من هم موفق میشم بلطف الله

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      زهرا آبلو گفته:
      مدت عضویت: 1913 روز

      سلام دوست خوبم نجمه عزیز

      عاشقتم عاشقتم نمیدونی کمانت زیبات چقدر به موقع و عالی بود برای من دقیقا نکاتی رو گفتی که من الان لازم داشتم کمال طلبی و اینکه به خودم سخت میگرم و میخام همه تمرینات رو باهم انجام بدم مانع میشه که من پیوسته حرکت کنم دقیقا سوال تو توی ذهن من بود که اومدم توسایت و اولین کامنتی که هدایت شدم کامنت شما بود چقدر عالی و پاسخ صریح خدا به من بود عاشقتم عزیزم که این کامنت زیبا رو نوشتی در پناه الله باشی عزیزدلم😘😘😘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    صدیقه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1964 روز

    بنام خالق زیباییها

    سلام به بهترین استاد دنیا و مریم جانم

    سلام به همه دوستان عزیزم که خوندن کامنتاشون برای من خیلی لذت بخشه.

    مریم عزیزم نمی‌دونم چطور ازت تشکر کنم برای اینهمه زحمتی که می‌کشی و با عشق فایل‌هایی رو آماده می‌کنی که پر از آگاهیه.

    استاد عزیزم نمیدونین وقتی از قانون آفرینش حرف میزنین چقدر دلم میخواد که این دوره رو داشته باشم .

    راستش اینه که خواهر من تونست این دوره رو تهیه کنه و بعد از اینکه یکی دو جلسه از اونو گوش داد اومد. و کلللی ازش برام تعریف کرد و منو مشتاقتر کرد برای گوش دادن .

    ولی اصلا به خودم اجازه ندادم که ازش بخوام اون فایلها رو برام بریزه .

    ولی خودش با حس خواهرانه و قشنگش جلسه اول و دوم رو برام فرستاد توی تلگرام .

    راستش یکی دو هفته مقاومت داشتم که گوش کنم ولی بالاخره ذهن بر قلب غلبه کرد و با نجواهای زیادی منو راضی کرد که بشینم اون جلسه ها رو گوش کنم .

    و چقدرمن لذت می‌بردم از آگاهی‌هایی که گفته می‌شد .

    ولی هر بار که میخواستم پلی کنم اون جلسه رو یه حسی می‌گفت هنوز تو مدار شنیدن این آگاهی ها نیستی چون اگر بودی خودت می‌تونستی هزینه شو پرداخت کنی و براحتی گوششون کنی ولی چون هربار اول هر فایلی میگفتین خواهر یا برادر مشکلی نداره که استفاده کنه منم خودمو گول میزدم و با استناد به این حرفا گوش میکردم اون جلسه ها رو.

    تا اینکه خانم شایسته عزیز توی یک ایمیل حجت رو تموم کردن و اعلام کردن فقط خواهر و برادری که توی یک خونه زندگی کنن.

    استاد اینم بگم که من تو اینستا هم دوتا پیج رو دنبال میکردم که هر روز کلیپای چند دقیقه ای میذاشت از حرفای شما و به اصطلاح فن پیج شما بودن.

    حالا هربار از یک دوره یا حتی فایل رایگان بود ولی اغلبش از همین دوره قانون آفرینش بود .

    ایمیل خانم شایسته که اومد دیگه اون صدا کاملا پررنگ شدو من فهمیدم که شنیدن اونها درست نبوده .

    استاد من همونجا رفتم تمام فایل‌هایی که از تو اینستا سیو کرده بودم رو پاک کردم .

    اون فایل‌هایی که خواهرم فرستاد رو پاک کردم .و اون حس بهم گفت تو سایت رو داری

    اینهمه فایل رایگان هست که هنوز گوش ندادی

    قدم اول رو داری که اگر رو همون کار کنی میتونی ثروت‌ها بسازی و بقیه دوره ها رو هم خودت بخری و با اعتماد به نفس بالا اونا رو گوش کنی .

    میدونی استاد وقتی خودت هزینه رو میدی و دوره رو میخری هر بار که اول هر فایلی شما میگین من رضایت ندارم

    که از جای دیگه تهیه بشه .تو با غرور به خودت میگی من خودم تهیه کردم دوره رو و الان دارم گوش میکنم.

    و این اعتماد به نفس خیلی خوبه .

    آره استاد خلاصه من هرچی کلیپ ،هرچی فایل،هر چی ویس داشتم که از جایی بجز سایت به دستم رسیده بود همه رو پاک کردم و خودم رو متعهد کردم که فقط و فقط فعلا رایگانها رو استفاده کنم

    چون اونا یه گنجه که باید بفهمیشون

    دوره ها مثل دری میمونه که کلیدش فایلهای رایگانه

    اصلا تا رایگان ها رو‌نشنوی و عمل نکنی و نتیجه نگیری از دوره ها چیزی نمیفهمی .برای من که اینجوری بوده .

    شاید اونجا فکر کنی آره فهمیدم ولی وقتی مدارت بالاتر می‌ره میبینی که اون دفعه هیچی نفهمیدی .

    البته که این در مورد همین فایلهای رایگان هم صدق می‌کنه و هر بار با بالا رفتن مدارت چیزهایی می‌شنوی که اصلا دفعه های قبل نشنیدی .

    استاد جانم ولی اینو بگم که من هم کلی تغییر کردم از همین فایلهای رایگان .

    وقتی برمی‌گردم و خودم رو با سال پیشم مقایسه میکنم میبینم که چقدر تغییر کردم .

    چقدر راهها برام باز شده .

    چقدر زندگی برام روونتر شده .

    و اینا همش از عمل به قانونه هرچند خیلی دست و پا شکسته.

    به امید روزی که منم در مدار دریافت آگاهیهای قانون آفرینش باشم .

    و چیزهایی بشنوم که اصل و اساس قانونه و استادم با عشق گفته و مریم جان با عشق تدوین کرده .

    ممنونم ازتون دستهای بی نظیر خدا عاشقتونم خدایاشکرت برای امروز و این فایل عالی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  8. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2158 روز

    به نام خدا

    سلام و صد تا سلام هزار و سیصد تا سلام

    چقدر با خدای خودم رفیق شدم من ………………خدای خودم که از اول تا الان با من رفیق بود این من بودم که خودم رو دور می کردم

    از استاد عزیزم ممنونم که حرف هایی در جهان بینی و دوازده قدم و کشف قو.انین می زنه که هر لحظه وصل میشم به خدای خودم .. خدایا شکرت

    اینم بهم الهام شد تا بگم شاید یه نفر بگه چطور وصل شدی ؟؟؟و جوابش ..خیلی واضحه .. با رعایت کردن قوانین بدونه تغییر خداوند .. یکیش کنترل ذهن .. یکیش شکرگزاری برای داشته ها .. یکیش دوست داشتن خودم و دیگران ……

    امروز از خدای خودم هدایت خواستم برای کسب و کارم البته من فکر می کنم تا قانون رو نمی دونستم یه هزار تا شغل و هنر عوض کردم!!!!!! از خدای خودم خواستم که یه شغل بهم بده که راحت باشه چون راحتی جزیی از قانونه ..درآمدش بالا باشه.. کار به کسی نداشتته باشم ..خودم خانم خودم باشم خودم آقای خودم و

    ////خداوند بهم گفت برو در کار ارز دیجیتال////خدایا شکرت

    راستش من قبلا با اساتیدی دیگر هم بودم ولی اساتید دیگه همه خوبن ولی وسط راه رهات می کنن میگن با خودت یه جورایی خودشون هم دوبه شک هستن نمی خوام مقایسه کنم نمی خوام بگم فلانی اینجوریه یا اونجوریه ولی من لنگه استاد عباس منش را ندیدم یعنی همه چی دون ولی یه وقتایی هم خودشون میگن مثلا.. قانون اینه ولی من در این قسمت خوب نیستم ………..اصلا من خودم نمی تونم با استادی دیگه باشم چون همش تردید دارم ولی با استاد عباس سمتش تریدد هات تموم میشه دیگه نمی خوای جای دیگه ای بری

    از استاد عزیزم ممنونم که من رو خدایی کرد

    از خدای خودم سپاسگزارم که قانون رو نشونه من داد

    از خدای خودم سپاسگزارم که دستمو در هر زمینه ای گرفت و ول نکرد

    از استادعزیزمم ممنونم که زندگیشو نشونه من داد از خوابیدنش از خوراکش از پوشاکش تا من ببینم و ذهنم را منطقی کنم و بهش بگم ببین می شود……….

    از استاد عزیزم ممنونم که درسهایی که بلد بود و خداوند بهش میگفت رو مو به مو یاد من داد

    از خدای خودم ممنونم که کمک کرد تا آروم آروم رشد کنم وجلوبیام

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  9. -
    مهسا شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1721 روز

    سلام به عشقای من.سلام به همه ی عزیزانم.

    چه هوای خوبیه.بوی آرامش بخش آتیش رو حس می کنم.خدایا شکرت.استاد،اصلا همه ی فایل های شما، چه زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا،همشششونننن برای ما درسه و من دارم از تک تک لحظاتم با شما و فایل هاتون درس یاد می گیرم و فقط باید چشمامو بیشتر باز کنم و گوشامو بیشتر تیزتر!..استاد من توی تابلوی آرزوهام،عکس اینو گذاشتم که همهههه ی دوره های شما رو بخرم.و میدونم که همشونو میخرم اما وقتی میخرم که تکاملم و عمل کردنم به دوره های رایگان و هدیه طی شده باشه.وقتی عمل کنم در مسیرشون بیشتر و بیشتر قرار میگیرم چون قرار نیست که انبار اطلاعات داشته باشم،باید بیشتر عمل کنم و خداروشکر من کتابهای شما و دوره بی نظیر عزت نفس رو خریدم و با این دوره و فایل های هدیه پیش میرم.استادم، من همیشه،یعنی هر روز،شاید روزی صد بار،توی دلم یا زبونم به خدای خودم میگم خدایا شکرت که منو به سمت این مسیر زیبا هدایتم کردی و و و و و خدایا شکرت که منو با ااستتتتتاد عباس منش آشنا کردی.چون من اگه استاد دیگه ای داشتم این مسیر رو رها میکردم.با توجه به شناختی که از خودم دارم.چون کلام شما در من خیلییی نفوذ داره.میگم خدایا شکرت که من ایرانی ام و هم زبون استاد عباس منش.میگم من خیلی خوشبختم که استادی مثل شما سر راهم قرار گرفته.شما بهترین استاد در این زمینه هستین در تماممممم کل این جهان.مثل شما نداریم توی دنیا.میگم خدایا شکرت که استاد رو چند سال پیش هدایت کردی که این مسیر رو با قدرت ادامه بده و ایمان داشته باشه به این مسیر تا الان دست مهربون باشه از طرف تو برای ما.خدایا شکرت.استاد، اگه ما خیلی دوره قانون آفرینش رو دوست داریم،بخاطر اینه که خودتون هم گفتین.که یه سری چیزا برای شما بدیهی بوده و ما تازه داریم میفهمیمش و ما هم باید قدم به قدم یاد بگیریم.من نظر خودمو میگم،مثلا اگه کسی بیاد برای اولین محصولی که میخواد بخره،کشف قوانین زندگی رو بخره،شاید قانون رو درست درک نکنه.اول باید با فایل های رایگان(هدیه) و کتاب ها شروع کنه.تو عقل کل به سوالاش برسه.بعد قانون آفرینش رو بخره.( دوره عزت نفس)،بعد دوازده قدم.و بعد طبق نیازهاش عزت نفس و کشف قوانین و عشق و مودت و ثروت و جهان بینی توحیدی..استاد،همیشه با خودم میگم ماهایی که عضو سایت هستیم، اگه نتونیم مثل شما در همممههه ی جنبه ها نتیجه بگیریم،خودمون در حق خودمون اجحاف کردیم.خودمون کم کاری کردیم و عمل نکردیم وگرنه کل بازی زندگی همینه.استادم، من وقتی زندگی شما رو در تمام جنبه ها میبینم،خیلی قلبم باز میشه.میگم ببین مهسا، اگه استاد تونسته تو هم میتونی.چون همه ی زندگی من، شبیه گذشته ی شما بوده و هست.حتی استاد پاشنه های آشیل شما، پاشنه آشیل منم هست، یا حتی خانواده هامون شبیه اند.خیلی جالبه.برای همینه که میگم ببین، وقتی استاد تونسته، منم میتونم.وظیفه ی من کنترل ذهنه.وظیفه ی من توجه به نکات مثبته.وظیفه ی من کنترل ورودی هاست.وظیفه من احساس خوبه.من فقط و فقط باید روی خودم کار کنم، اون وقت بیرونمم درست میشه.استاد، من باورهام در همه ی زمینه ها داغونه.ثروت و اعتماد به نفس و روابط.بعد چند وقت پیش داشتم به خودم میگفتم خدایا شکرت که باورهای توحیدی و سلامتیم خوبه.یه لحظه این الهام اومد که، نه تو باید روی باورهای توحیدی و سلامتیت هم کار کنی دختر.مگه یادت نیست فلان جا این و اینو در مورد خدا شنیدی یا پدر و مادرت همیشه مریض بودن و غیره.نشونه ها اومدن.دیدم آره.راست میگه.استاد من باورام در مورد بچه و بچه داری هم خرابه!اصلا من یه چیزایی در گذشته دیدم و شنیدم که خنده داره.ولی با عشقققق روشون کار میکنم.چون میدونم تنها مسیر خوشبختی همینه، با عشق روشون کار میکنم.همین باعث میشه که روی ورودی هام به شددتتت کار کنم.کار کردن روی باورها مثل غذا خوردنه.باید همیشه باشه.مگه میشه من یه روز صبحونه نخورم.ناهار نخورم.شام نخورم. خب گشنه ام میشه.بدنم ضعف میکنه.مگه میشه من هله هوله بخورم، و انتظار داشته باشم بدنم سالم باشه.اگه بدن سالم میخوام، باید غذاهای سالم و میوه و سبزیجات بخورم.مگه میشه علف های هرز باغچه ام رو تمیز نکنم، اما انتظار داشته باشم گل های قشنگم نمایان بشن.من باید حواسم باشه که چه ورودی ای به ذهنم میدم.در هررر للللحححظه.در هر لحظه دارم فرکانس ارسال می کنم.با اعمالم و با رفتارهام دارم فرکانس ارسال می کنم.شخصیت باید تغییر کنه.قانون جذب یه چیز فانتزی نیست.باور که تغییر کنه، نتایج آروم آروم میاد.قانون تکامل رو یادت نره مهسای قشنگم، که خداوند به صابران و متقین، پاداش عظیم میده.این مسیر استمرار و ایمان میخواد.باید ادامه بدی.همین ادامه دادنه کنترل ذهن میخواد.خداوند بهت هر چی بخوااای میده تو این مسیر.به ندای قلبت گوش کن. خدا هر لحظه داره باهات حرف میزنه.

    نمیدونم چی شد یهو استاد، میخواستم چیزای دیگه بنویسم یهو این حرفا مثل طوطی تو گوشم گفته شد که بنویسم.احساسم دگرگون شده.خدایا شکرت.

    یدالله فوق ایدیهم،قدرت خداوند،بالاترین قدرت هاست.

    خداوند مالک تمام جهانه و بهم این قدرت رو داده که به هررچچییی که میخوام برسم.

    خدایا تو منو ببر.تو منو هدایتم کن مثل همیشه.

    عاشقتونم استاد و مریم عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  10. -
    علی اکبر شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1714 روز

    سلام استاد عزیز و مریم جان

    این قدر این چند روزه غرق یک سری فایل ها شدم توی سایت که یادم میره اول وقت بیام فایل های جدید را ببینم

    استاد جان

    چند روز پیش اومدم قرآن را گذاشتم جلوی خودم و گفتم خدایا میخوام از اول بدون هیچ پیش زمینه ای از شنیده ها و گفته های قبلی شروع کنم حتی گفته های استاد

    و میخوام خودم به این ایمان برسم

    و هنوز تو سوره ای حمد موندم

    اما از اون روز تا حالا حس میکنم یه حال متفاوتی دارم با این که یکساله به خیال خودم دارم فایل های شما را گوش میدم و روی خودم کار میکنم چند ماه دوره ای راهنمای عملی را کار کردم ولی اصلا حس میکنم باید بشینم از اول کار کنم حس میکنم مثل دانشگاه فقط خوندم که پاس بشه ، حس میکنم تازه با شما آشنا شدم و انگار ذهنم و تمام گوشت و پوست و استخونم نیاز داره با دل و جون و با یک باور درست و با ایمان قلبی دوباره گوش بده و این بار هر چی شنیدم را عمل کنم

    به قول خودتون من که یک عمر با باورهای قبلیم زندکی کردم و این نتایج را دارم حالا میخوام با این باورها زندگی کنم نه این که فقط گوش بدم ، زندگی کنم

    و باز به قول شما با همین تعهد ها همون اول نشونه ها میان

    که خود همین فایل یک نشونه عالی بود برای نجوا های امروز من که علاوه بر تمام درس های دیگه برای من فریاد زد تو فقط برو دنبال عشق و علاقه واقعی خودت نه اون حرفه و کار دهن پر کن که جامعه میپسنده

    بعد چی میخوای ثروت میخوایی ، پول میخوایی بهت میدم

    روابط عالی میخوایی بهت میدم

    سلامتی کامل میخوایی بهت میدم

    حتی ایمان و انگیزه میخوایی بهت میدم

    خودم را میخوایی بهت میدم

    هدایت میخوای تو جهت اهداف و خواسته هات هدایت میکنم

    چندین بار این طوری کامنت گذاشتم که تهش فهمیدم احساسی بوده نه منطقی

    اما امشب منطق قوی پشتش هست

    اونم قرآنه که با هر بار خوندنش میبینم تمام حرف ها و گفته ها و رفتار شما نشأت گرفته از قرآنه

    و چه منطقی پشت قرآنه این که این کتاب بعد ۱۴۰۰ سال این همه پادشاه و حکومت ها اومدن نتونستن هیچ تغییری درش ایجاد کنن چون خودش گفته من از خودم حفاظت میکنم

    چون با هر بار خوندن هر آیه حس آرامش درونم ایجاد میشه

    منطق بعدی نتیجه های الگویی هست که حتی اون زمانی که چیزی نداشته میگفته من به این جاها میرسم

    اون الگویی که تو همین فایل هشت سال قبل میگه من عمل میکنم ولی نمیدونم کی خدا به وعده‌اش عمل میکنه اما ایمان دارم عمل میکنه به وعده اش

    و امروز میبینم خدا به وعده اش عمل کرده

    و پاداش کسی ‌که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده بهشته

    بهشت در تمام ابعاد

    بهشت در نعمت و ثروت

    بهشت در سلامتی

    بهشت در روابط عالی

    بهشت در معنویت و ارتباط با خالق

    بهشت در احساس عالی

    و این گونه خدا پاداش میده

    حالا در کنار اصلی ترین الگو

    میبنم تمامی بچه هایی که باور کردن و عمل کردن دقیقا همین نتیجه ها را دارن میگیرن

    چون قوانین خدواند ثابته

    یعنی دارم میگم اگه با این همه منطق باورت نمیشه دیگه به منطق خودت شک کن

    اما به قانون شک نکن

    به این آگاهی ها شک نکن

    به این مسیر شک نکن

    به هدایت شک نکن

    به رزاقیت شک نکن

    چون دیگه هیچ جایی برای شک و تردید نیست

    و اگه شکی بود مطمئن باش از ناحیه شیطانه

    چون داره احساست را بد میکنه و شک بدترین آفته

    اما استاد جان درسته شما فایل ضبط شده داری اما خدا را شکر این امکان را برای ماها فراهم کردید که بتونیم کامنت بنویسیم و این رد پاها را جا بزاریم که یادمون نره کجا بودیم و چه کارهایی کردیم درسته تو سررسید می‌نویسیم اما این جا خیلی تو دسترس تره

    بی نهایت ممنونم ازتون

    از خانم شایسته عزیز هم تشکر میکنم بابت آپدیت این دوره ای عالی و مطمئنم تو آینده ای نزدیک این دوره را هم تهیه میکنم و در مدارش قرار میگیرم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: