یک خبر خوب
دوره شیوه حل مسائل زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده و در بخش محصولات سایت قرار گرفته است.
عمل به آموزش های این دوره، فوندانسیون “توانایی حل مسئله” را از پایه و اساس در وجود هر فردی با حد سطحی از توانایی حل مسئله می سازد که آگاهی های این دوره را جدی بگیرد و تمرینات را به همان شیوه ای که آموزش داده شده است، در عمل اجرا کند.
در این بروزرسانی، هر جلسه از دوره شامل 2 بخش شده است:
بخش توضیحات و آموزش های استاد عباس منش
بخش تمرینات
تمریناتی که به صورت فایل صوتی و اسلایدهای تصویری به جلسات این دوره اضافه شده است، حکم یک کارگاه عملی است برای اجرای آگاهی های هر جلسه در عمل.
در بخش تمرین، شما قدم به قدم شیوه ی اجرای آن آگاهی را در عمل یاد می گیرید
تا بتوانید به سطحی عمیق از خودشناسی برسید؛
بدانید اساسی ترین مسئله الانِ زندگی ات چیست؛
ریشه ی این مسئله کجاست؛
و این ریشه، چه مسائلِ ریز و درشت دیگری را مرتباً تولید می کند و چه تأثیرات مخرب پنهانی ای بر سایر جنبه های زندگی ام می گذارد؛
عواقب حل نکردن این مسئله چیست؛
این مسئله چه نشتی هایی در انرژی و تمرکزم ایجاد کرده که از آنها بی خبرم؛
چطور آن نشتی های انرژی را ببندم؛
قدم اول برای حل این ریشه چیست؛
کجاها از حل مسائلم فرار می کنم و الگوی پنهان کردن آشغالها زیر مبل را انجام می دهم؛
عواقب ادامه دادن به این شیوه چیست؛
چگونه این الگوی معیوب را تغییر دهم؛
چه تفاوتی است میان “اعراض از ناخواسته ها” و “فرار از مسئله “؛
چطور این تفاوت را بهتر بفهمم و به جای مخفی کردن آشغالها زیر مبل، منبع آلودگی را حذف کنم؛
و..
بخش تمرین هر جلسه، در حکم یک برنامه ی دقیق و هدفمند است برای تقویت عضله ای به نام “توانایی حل مسئله” در ذهن.
گوش دادن به آگاهی های هر جلسه (حداقل 5 بار) و سپس انجام تمرینات آن جلسه به شکلی که توضیح داده شده است، اول شما را از نظر ذهنی برای حل مسائل تان آماده می کند. یعنی:
باورهای قدرتمندکننده درباره حل مسائل را می شناسید و نحوه ساختن آنها را یاد می گیرید.
منظور باورهایی است که کلید اصلی در توانایی حل مسائل است و شما را به این ایمان و اطمینان می رساند که همه مسائل من نه تنها راهکار دارند بلکه راهکار های ساده دارند (ان مع العسر یسری)؛
باورهایی که شما را با ایده ها و راهکارهایی هم مدار می کند که آسان تر از آنچه فکر کنید مسئله شما را حل می کند؛
با کمک آگاهی های این دوره، ذهن خود را از پیش فرضهای محدودکننده قبلی درباره مسئله خالی می کنید؛
متفاوت نگاه کردن به مسئله را یاد می گیرید تا بتوانی از زاویه های بهتری به مسائل نگاه کنیئ و راهکارهای باز هم ساده تر را تشخیص دهید؛
یاد می گیرید چطور از قوه خلاقیت خود بهتر بهره برداری کنید و راهکارهای ساده تری بسازید؛
مفهوم اعتماد به جریان هدایت و حساب کردن روی هدایت را در عمل یاد می گیری؛
نشانه های خداوند برای هدایت شما به مسیر سر راست تر را تشخیص می دهید و روی خدا حساب کردن را به عنوان اصل مهم در توانایی حل مسئله یاد می گیرید؛
و مهم تر از همه، یاد می گیرید چطور ارتباط با نیروی هدایتگر را همیشه برقرار نگه دارید؛
و چنین جنسی از آگاهی ها، شما را آماده می کند برای اینکه: چطور مسئله اساسی زندگی ات را در این لحظه بشناسید، مسئولیت حل آن را به عهده بگیرید و به “چگونگیِ حل ریشه ی این مسئله” هدایت بشوید؛
همچنان که آگاهی های این جلسات را در عمل اجرا می کنی و تمرینات را انجام می دهی، آرام آرام شخصیت شما درباره برخورد با مسائل تغییر می کند.
به شکلی که شخصیت شما از فردی که مرتباً از مسائل فرار می کرد، تبدیل می شود به شخصیتی که مصمم می شود برای روبرو شدن با مسئله و حل ریشه ای آن.
زیرا باورهای توحیدی ای که در وجودت ساخته می شود، قدم هایی که بر می داری، نتایجی که می بینی و توانایی هایی که در درونت پیدا می کنی و می شناسی، شما را به جنسی از خودباوری و خدا باوری می رساند که نه تنها از مسائل نمی ترسی بلکه آنها را فرصتی برای رشد می بینی.
هیچ چیز به اندازه حل یک مسئله، نمی تواند احساس لیاقت را در وجود ما بسازد.
وقتی مسئله ای را با موفقیت حل می کنی؛
وقتی هدایت ها و حمایت های خداوند را در مسیر می بینی؛
وقتی همزمانی هایی که رخ می دهد و مسیر را برایت آسان تر می کند را می بینی؛
این باور عمیقا در وجودت ساخته می شود که:
با هر مسئله ای آسانی و رشد همراه است
خداوند قطعا مرا به راهکار هدایت می کند
مرا به سمت مهارت هایی که باید یاد بگیرم، هدایت می کند
و در نهایت این تجربه شما را به این باور می رساند که: من مهارت، توانایی و نیروی پشتیبان لازم و کافی برای مدیریت چالشهای زندگی ام را دارم.
این باور به شما آرامش و احساس لیاقت می دهد. ضمن اینکه پاداش شما فقط به حل آن مسئله ختم نمی شود بلکه این شروع کار است و بعد از حل هر مسئله، زنجیره ای از پاداش ها شروع می شود:
بعد از حل هر مسئله، ظرف وجود شما بزرگتر می شود؛
نگاهت به خواسته هات باکیفیت تر می شود؛
هدف هایی را انتخاب می کنی که قبلا حتی درباره انتخاب آنها هم احساس لیاقت نداشتی چه برسد به داشتن آنها؛
بعد از حل هر مسئله، استاندارهایت در تمام جنبه ها بالاتر می رود و شرایط باکیفیت تری را می خواهی و برایش قدم برمی داری؛
زیرا به خودت مطمئن تر می شی که می تونی از عهده ی تحقق این هدف نیز بر بیایی؛
و در این پروسه یاد می گیری چگونه باید احساس لیاقت واقعی را بسازی.
و مهم تر از همه، در این روند، همچنان که شخصیت شما قوی تر می شود، ماهیت مسائل زندگی شما نیز تغییر می کند:
یعنی ماهیت حل مسائل در زندگی شما از تقلا برای رفع یک ناخواسته، تغییر شکل می دهد به: حرکت برای تبدیل شرایط بهتر به شرایط عالی تر و بهبود نتایج قبلی.
این دوره برای چه افرادی مناسب است:
افرادی که مدت هاست با چالش هایی در زندگی دست و پنجه نرم می کنیند و با اینکه هر راهکار ممکن را امتحان کرده اند، اما از عهده ی حل مسئله بر نیامده اند؛
افرادی که هر چند وقت یک بار، درگیر مسائل می شوند که یک الگوی تکراری دارند؛
افرادی که می توانند بگویند زندگی شان خلاصه شده در حل مسائل. یعنی این مسئله را حل می کنند، دوباره درگیر مسئله ی دیگری می شوند که موجب ناامیدی آنها می شود؛
افرادی که از مبارزه با مسائل به نظر غیرقابل حل، خسته شده اند؛
و این تجربیات سخت از حل مسئله، آنها را به این باور رسانده که رسیدن به نتایج مورد نظر آنها سخت است که آنها توان ادامه ی این حد از تقلا و سخت کوشی را ندارند؛
افرادی که مدام از خود می پرسند: چرا با همه ی تلاش هایی که می کنم و با همه ی تغییراتی که سعی می کنم ایجاد کنم، اما نتیجه ای که منتظرش هستم، هنوز هم رخ نداده است؟
فرقی نمی کند خواهد این نتیجه نتیجه ی مالی باشد
خواه تغییری واضح در رابطه عاطقی
خواه تغییری واضح در سلامتی جسمانی ات
افرادی که در حل مسائل عالی هستند و شرایط خوبی در زندگی دارند اما می فهمند که تحقق خواسته های جدیدشان نیاز به سطح بالاتری از توانایی حل مسئله دارد و به این شکل می خواهند ظرف وجودشان را آماده ی تحقق آن سطح جدی تر کنند؛
افرادی که فکر می کنند توانایی حل مسئله را ندارند. به این دلیل که فکر می کنند تا کنون هیچ مسئله ای را حل نکرده اند؛
افرادی که از نگرانی درباره مسائل احتمالی آینده خسته شده اند، زیرا این نگرانی انرژی بسیاری را از آنها گرفته و اجازه ی لذت بردن از لحظه را به آنها نمی دهد؛
افرادی که می خواهند احساس توانایی در برابر چالش های احتمالی آینده را داشته باشند تا بتوانند از لحظه ی کنونی زندگی خود لذت ببرند بدون اینکه نگران مسائل احتمالی آینده باشند؛
افرادی که می ترسند برای خواسته های خود قدم بر دارند چون از مواجه شدن با مسائل احتمالی آینده می ترسند؛
در نتیجه برای اینکه با مسئله ای مواجه نشوند سعی می کنند خواسته های خود را محدودتر کنند؛
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره شیوه حل مسائل زندگی
مطالعه نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD257MB30 دقیقه
- فایل صوتی معرفی دوره شیوه حل مسائل زندگی | قسمت 125MB30 دقیقه
به نام خداوند هدایت کننده
سعییییده سعیده درود خدااا بر تو نازنینم .
هدایتت به این کامنت در این شب ، فقططط و فقطططط به خاطر من بود ، چراااا بعد از دوسال دقیقا امشب ؟؟؟
امشب که پسرم سعی میکرد اشک نریزه که غرورش نشکنه و با بغض میگفت مامان چرا میخوای جدا شی
و منی که داشتم خفه میشدم و نمیدونستم چی بهش بگم که اروم بشه و بفهمه ، دخترم برای اینکه ناراحت نشم خودش رو بی تفاوت نشون میداد و به ظاهر میخندید ولی بعد خاموشی اتاقش صدای گریه ش رو شنیدم.
و همسری که بعد یک ماه دست به دامانم شد که کوتاه بیام .
سعییییده چرااا شبی که من سخت نیازمند هدایت بودم به اینجا هدایت شدی ؟؟
تویی که تو این چندماه اخیر بندرت از همسرت حرف میزدی حتی یکبار گفتی مشکل داری باهاش ؟
و این جز از مهربانی الله یکتا نیست که باور کنیم هواسش به همه ما هست.
—————————————-
پروردگارم حمد و ستایش مخصوص توست ، هر خیری از جانب توست و هر شری از جانب خودم.
خدایا من هیچ نمیدانم . همه چیز تویی ، ظاهر تویی باطن تویی . تویی که از نیت قلب ها خبر داری .
اعتراف میکنم که روزهای سختی را در مبارزه با ذهن نجواگرم طی کردم .
اعتراف میکنم که در برابر علم و قدرتت ضعیف ترینم.
معبودم اگر تو دستانم را نگیری اگر تو چراغ راهم نباشی
از گمراهانم و به مسیر والضالین برمیگردم.
معبودم من به هر آنچه از هدایت و خیر و خوبی و ثروت و سلامتی و رابطه عاشقانه ست سخت محتاجم.
———————————-
رب من بعد از اخرین تضاد با همسر ، دستور دادی جدا شوم ، لبیک گفتم و جدایی ظاهری صورت گرفت ، طبقه بالای منزل پدری را با عشق و احترام برای من مهیا کردی تا غار حرایم شود ، پدری که از همیشه مهربانتر شده بود و هیچ سرزنشی نکرد، مادری که مثل پروانه دورم بود و ازم پذیرایی میکرد و برای بچه ها ناهار میفرستاد تا من در آرامش درس بخوانم و به اهداف زیبایم فکر کنم.
رزق شامی که به صورت آماده از محل کار همسر هر شب میرسد و من عملا دیگر نگران خورد و خوراک بچه ها نبودم و از 8 صبح تا 8 شب در ارامش و سکوت روی خودم و اهدافم متمرکز بودم همان دو سه روز اول معجزه ایی زیبااا برای خواهرم اتفاق افتاد و از من دعوت کرد همراه و همکارش باشم و ایده استارت یک کار ارزشمند دیگر را روزی ام کردی و با توکل بر خودت اغازش کردم .
در این مدت گفتم خدا خود کار را اسان انجام میدهد و نیاز به تقلا و اقدام قانونی من نیست ، بگذار همسر و فرزندان هم امادگی روحی پیدا کنند امتحانات بچه ها تمام شود بعد با رضایت همسر درخواست قانونی جدایی میدهم با انکه حق طلاق دارم.
معبودم در این روزهای جدایی ظاهری هربار دلم لرزید از اینکه نکنه دچار غرور و ناسپاسی شدم تو با آیات و هدایتهای محکم مجابم کردی ادامه دهم.
قریب به یک ماه گذشت
چند روز اخیر درگیریهای ذهن شروع شد که چرا توحید در عمل را انجام نمیدهی ؟ و اقدام قانونی نمیکنی؟
خواستم خودی نشان دهم که شرک ندارم و توحید را در عمل انجام میدهم اقدام کردم برای وکیل گرفتن و کارهای قانونی ولی دستور دادی دچار عذاب می شوی ، گفتم چشم بازصبر میکنم ،
امااااان از نجوااا امان امان
میگفت بعد از این همه نشانه برای جدایی هنوز شک داری ؟ چقدر قران باز میکنی و هدایت میخواهی ؟
نکند ترسیدی و دنبال بهانه ایی ، نکند هنوز وابسته به فرزندان و خانه بزرگ و زببایت هستی ، نکند چشمت به چندرغاز خرجی ماهیانه همسرت هست ، نکند میترسی دعوا شود ؟؟!!
و از طرف دیگر میگفت :
نه تو مغرور شدی خودت رو برتر از همسرت می بینی ،
تو ناسپاس شدی و خوبی های همسر و زندگی متاهلی ات را به اندازه کافی شکرگزاری نکردی، فرکانس منفی خودت باعث ان اتفاق ناخوش آیند شد. بی خود بزرگش کردی ، اگر کارت درست است چرا الان دچار تلاطم شدی ؟ مگر نه اینکه باید آسان شوی برای آسانیها ؟
اعتراف میکنم اگر یاری تو ، توکل و امید به تو ، فایل ها و کامنتهای نورانی سایت نبود ، به اسفل السافلین سقوط میکردم .
هربار در اوج تاریکی کور سوی نوری میدیدم شتابان به سمتت می آمدم و تو مرا در اغوش میگرفتی .
گویی باید این جدایی یک ماهه پیش می آمد که تازه امشب همسرم باور کند که من دیگر آن زن ضعیف نیستم که در برابر بی احترامی و فریادش یا تهدیدهایش بترسم و باج دهم.
همسرم باید این جدایی یک ماهه و مصمم بودنم برای جدایی را میدید تا باور کند این زن دیگر وابسته به فرزند و خرجی ماهیانه و خانه بزرگ و شوهر داشتن نیست و قلب و دلش را جای دیگر شوهر داده.
همسرم فهمید بله این زن قوی شده ریسمانی که این زن به آن چنگ زده گسستنی نیست پس لاجرم احترامش واجب است. او اکنون در تقلا و تکاپو افتاده که این گوهر گرانبها را از دست ندهد
اینک در سپیده دم 403/10/19 خداوند چندین بار با آیاتش امر کرد که جدایی کافیست تا دچار عذاب نشوی.
خداوند دقیقا امشب سعیده شهریاری را که خیلی ارادتمندش هستم ،هدایت کرد به نوشته دو سال پیشش درباره همسرش .
و نشانه روزانه در لحظاتی قبل قدم اول دوره دوازده قدم
عجب هدایتی الله اکبر
و این همزمانی برای من نشانه دیگریست برای آغاز دوباره زندگی. قدم اول برای نو شدنی دوباره . باشد که تعقل کنم و سپاسگزار باشم،
دوباره شروع میکنم آموزه هایی که از استاد یادگرفتم.
و همسرم نیز باید تکاملش را طی کند، نتیجه را رها میکنم هرچه آید خوش آید.
خدایا من نمیدانم در این چالش به اندازه توانم تسلیم بودم یا نه ، اما با تمام عقل ناقص م با ترس ها و امیدها ، این را خوب میدانم که الخیر فی ما وقع است.
من امیدوارانه در این مسیر کنترل ذهن میمانم.
مرا با همه کاستی هایم با همه ظلم به خودهایم ببخش
معبودم تو شاهد باش که چه روزهای سختی را کنترل ذهن کردم تا سپاسگزار باشم و حالم را خوب نگه دارم از من قبول کن و از علم وحکمت بی پایانت بهره ایی نصیبم فرما تا رستگار شوم و در جوار عرش الهی ات در کنار پیامبران و بندگان صالحت در کنار استاد عباس منش و سعیده شهریاریها در منزلگاه آخرت آرام گیرم.
سکان زندگی ام را به دست خودت سپاردم.
مرا به راه کسانی که نعمت داده ایی هدایت بفرما.
برای تمام تفضلهایی که بر من داشتی به اندازه عظمتت سپاسگزارت هستم .
سعیده دووووست دارم و اون اتفاقی که باعث شد بیای اینجا سراسر خیر هست. عااااشق اونی ام که تو رو به اینجا هدایت کرد.
پر پناه نور باشی عزیزم