معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1 - صفحه 19
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-14.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-27 03:55:002024-02-14 06:11:15معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خالق ارزشمندی ها
سلام به بهترین خانواده در دنیا
احساس لیاقت یا عدم لیاقت: خدای من چقدر خود من از بدو تولد بدلیل عدم احساس لیاقت نسبت به داشتن خیلی چیزها ضربه ها خوردم و زخم های کهنه دارم،، خب معلومه وقتی احساس لیاقت نداشته باشی اولا که به اون خواسته نمیرسی دوما اگرهم برسی بدلیل کوچک بودن ظرف وجودت که از احساس عدم لیاقت بالاخره به هر طریقی از دستش میدی و امکانم نداره که از دستش ندی چونکه داری اون نوع فرکانس به جهان هستی ارسال میکنی و اونم داره جنس ارسالی خودتو به خودت بازخورد میده
یادمه یه بار تو یه رابطه رفته بودم که احساس لیاقتم نسبت بهش کم بود و بعدش درست برام جا افتاد که ذهن من داشت اونموقع چی بهم میگفت مدام ذهنم بهم میگفت تو لایق این رابطه نیستی ،تو ارزش داشتن این رابطه رو نداری و خیلی زود هم به طرز ساده و خنده دار از دستش دادم و خیلی از خودم ناراحت و عصبانی بودم اما در نهایت پذیرفتم که مقصر اصلی خودمم
اما واقعا الان که نگاه میکنم چقدر من قبلا حتی خیلی از خواسته هامو خجالت میکشیدم به خدا بگم چونکه بسکه از طریق تعصبات اطرافیان بهم گفته بودن خداوند فقط اهل بیت و یسری آدمها رو خاص خلق کرده و گدای در خونه اونها هستیم و ما با هربار گناه اینجوریم ،فلانیم اما غافل از اینکه ما بالاترین لیاقت زندگی رو در دست داریم اونم چیزی ست به نام زندگی که خداوند بهمون این فرصت رو داده که بهترین تجربه های زمینی و نعمتهاش رو در زندگیمون استفاده کنیم
اما خب بقول استاد واقعا راست میگه احساس لیاقت دکمه نیست که با زدنش یهو همه چیز تغییر کنه،،و اینکه هیچ چیز مثل دکمه فشار دادن تغییر نمیکنه ناراحتی نداره اتفاقا خبر خوبی ست چونکه باعث میشه ما انتظار بیجا و عجله رو از خودمون دور کنیم و به روند تمریناتمون ادامه بدیم*
یادمه زمانی که تو شغل قبلیم بودم اوایل خودمو لیاقت گرفتن دستمزدو درآمد بالا نمیدونستم هرچه زور میزدم اما اون باور ذهنی اجازه نمیداد اما بعد از مدتی به خورده بهتر شدم ولی خب بازم اونقدر خوب نبود وقتی که دیگه از اون شغل انصراف دادم و به همکارم گفتم من دیگه نمیخوام تو این شغل بمونم خودبخود احساس لیاقتم درمورد درآمد اون کار بالاتر رفت و یه عالمه پیشنهادهای خوب و بزرگ بهم میشد چرا؟ احساس میکنم چونکه من ازش کامل رها شدم باعث شد من دیگه اون کارو نسبت به قبل خیلی کوچک تر از بزرگی خودم ببینم،،
الان هرزمان یه بحثی،شرایطی پیش میاد که اون شرایط یا آدمهاش میخواهند خودشونو بالاتر از من بگیرند مثل امشبم این اتفاق افتاد بین منو همکاران که داشتند لول یسری ها رو از من بالاتر میدونستند اما من همون لحظه که ذهنم شروع کرد به نجوا و حرافی سریع به خودم گفتم خب اونا هرطور که دوست دارن فکر کنند چیزی از ارزش من کم نمیشه مهم خودمم که بتونم احساس لیاقت کنم و ارزش خودمو بالا ببرم،این جمله ساده ست اما با نوشتنش خیلی به آدم احساس خوب و لیاقت میده
من از دیروز یه تایم رو میرم قسمتی از پارک که خلوت و درختان زیاد داره میشینم و شروع میکنم به تجسم درمورد یک یا دوتا از خواسته هام و همین احساس هم دیروز هم امشب داره بهم کمک میکنه که من نسبت به اون خواسته خودمو ارزشمند بدونم و به سطح پایین قانع نشم و من به اون چیزی که واقعا میخوام فکر کنم و برسم
اما بازم میگم یکی از پاشنه های آشیل بزرگ من همین احساس عدم لیاقته و باید خیلی رو این باور کار کنم چونکه از روز تولد در محیطی بزرگ شدم که تقریبا همه احساس کم ارزشی در خودشون داشتند
اما من همین الان درمورد یسری ویژگی ها واقعا خیلی احساس ارزشمندی میکنم و خیچ زمان تو کتم نرفت پایین تر از اون اما در بیشتر موارد نه هنوز خیلی مشکل دارم و اگر کسی پیشنهاد و نظری داشت خوشحال میشم بشنوم،،،
به امید خدا این دوره مخصوص منم هست و به موقع منم واردش میشم تبریک میگم به کسانی که وارد این دوره میشند چونکه نماد این خودارزشی حتی در تفاوت بین شرایط و جایگاه کشورهام داریم میبینیم که جنس تفکرات و باورهای مردم هر کشور در طول تاریخ چگونه ست پس در مقیاس کوچکتر در وجود هر فرد هم همینگونه ست که از نتایج زندگیش معلوم میشه
به خدای بزرگ و ارزشمندیها میسپارمتون
سلام ب استاد نازنینم و خانم شایسته و تمام همفرکانسی های عزیزم
به به به واقعا بهترین موضوع رو انتخاب کردی استاد .
احساس عدم لیاقت و عدم خود ارزشی .
من به جرات میگم خواستم بگم 99 درصد ولی واقعا 100درصد در تمام جنبه هام احساس عدم لیاقت وخود ارزشی و خود باوری داشتم
کاری ندارم به گذشته که چجور این لیاقت رو ازمون گرفتن
اما میتونم 100 هامثال بزنم اونم مثال های تکراری یعنی همیشه و همیشه هر بار به شیوه ای تکرار میشن که من احساس عدم لیاقت کردم در تمام جنبه ها م
بخاطر همین هم هست که سخت تغیر میکنم و سخت مقاومت دارم در برابر همه چیز .
1..ثروت ..احساس عدم لیاقت که خودمو لایق ثروت زیاد نمیدونم زیاد چ عرض کنم حتی معمولی هم ندارم من وقتی حتی با زحمت فراوان سختی کار برق کاری انجام میدم با وجود کار هم در مقایسه با گذشتم عالی انجام میدهم اما انقدر این احساس عدم لیاقت در وجود من ریشه داره زیر نصف قیمت بازار کار میکنم و حتی با اون هم میگم نکنه طرف فکر کنه که دارم زیاد ازش میگیرم
و اون موقع های که با صاحب کارم کار میکنم نمی تونم بگم که حقوقمو زیاد کن .
محصولی که دارم به دست مشتری میدم روم نمیشه مثلا قیمت اصلی رو بگم میگم نکنه طرف خیلی زیاد باشه از نظرش فک کنه دارم زیاد ازش میگیرم
2..روابط ..در روابط دیگه خیلی داغون تر م هم عاطفی و هم با دیگران و هم با خداوند
در روابط با دیگران در هر جمعی که رفتم دیدم که یکی انگار اعتماد بنفسش بالاست یا قبلا تعریفشو شنیدم یا ثروتمنده یا درس خون بوده یا خشکل هست و …..
در تمام موارد واقعا لیاقت در وجودم رفته خودمو دست کم گرفتم احساس عدم لیاقت کردم خودم کوچک دونستم خودم کم ارزش دونستم و حتی اگر خواستم برم جای فهمیدم که یکی اونجا هست ثروتمنده موفقه
فلانه بهمانه .اجتناب کردم از اونجا که برم یا با استرس زیاد رفتم
خداااااااااااا ی من هی داره یادم میاد که چقدر من خودم کوچک دونستم مقابل افرادی که از نظر ذهن من بزرگ بود ن وقتی باشون کاری انجام دادم ارتباطی داشتم حالا ب هر شکلی که بوده چقدر احساس ضعف کردم احساس رو دربایستی کردم چقدر خود کم بین بودم . یادمه از بچگی اینطوری بودم این احساس عدم لیاقت رو احساس میکردم
در مورد روابط عاطفی که دیگه زیر صفر اصلا هیچ وقت خودمو لایق ندونستم بخدا تو هیچ دورانی بخاطر احساس عدم لیاقت و کمبود عزت نفس خودم رو لایق نمیدونستم خودمو خیلی خیلی خیلی کوچک و بی ارزش میدونستم در تصوراتم تمام تصوراتم تمامش بدون استثنا
خودم رو با افرادی میدیدم که بد بختن بیچاره اند سپرستی ندارن یا خشکل نیستن ارزشمند نیست در تمام تصوراتم خودمو با ادمی بد بخت تر از خودم میدیدم یعنی فقط به کسانی فکر میکردم که از سر بد بختی و فقیری یا کسی باشون دوست نمیشه میخوان با من دوست بشن یا از سر احتیاج
و کلی از این احساس عدم لیاقتها بودن حتی الانی که همسر دارم خودم این مسیر رو جذب کردم .
یا اصلا در روابط های خانوادگی فامیل ها همیشه بخاطر این عدم لیاقت ضربه خوردم جرات اظهار نظرهامو نداشتم روم نشده حرف بزنم خجالت کشیدم
اصلا خودم لایق ندونستم ارتباط برسرار کنم با افراد جدید بشون دوست بشم و کلی از این موارد که بخاطر عدم لیاقت وخود ارزشی ضربه خوردم ازش
3..شغل ..در مورد شغل یادمه خیلی شغل عوض کردم تا به این 2 تا شغل که عاشقشونم رسیدم
اما بازم خودمو لایق بهترین ها نمیدونم مثلا خودمو لایق نمیدونم که درسته اول کار هستم اما مثلا خودمو به مشتری نشون بدم کاراامو یا فیلمی از خودم بگیرم و پست بذارم خودمو لایق نمیدونم احساس میکنم بقیه چقدر مسخره کنن دوستان یا بابا من لایق نیستم از این کارا بکنم .
4..ارتباط با خداوند ..قطعا در این مورد هم خیلی خیلی ضعیف هستم چون نتایجم ایمانم احساسم نشون دهنده عدم لیاقت
(البته من اینم یاد اور بشم تو این چند سال اشنایم با استاد واقعا خیلی تغیر کردم خیلی احساس لیاقت میکنم خیلی خودمو ارزشمند تر میدونم خیلی خیلی زیاد واقعا اگه الان نتایج های خوبی گرفتم بخاطر اینکه یه ذره خودمو لایق دونستم اگه قبلا رو حساب کنم و با استاد اشنا نمیشدم که خداوند هدایتم نمیکرد به این مسیر قطعا الان یا یک ادم بیمار که توانای هیچ کاری رو نداشتم یا خودکشی کرده بودم )
و در تمام جنبه های دیگه این احساس عدم لیاقت رو دارم قطعا خیلی هم زیاد
وقتی که فایل رو دیدم خیلی خوشحال شدم و مطالب رو خوندم که رسیدم به قیمت یه ذره حالم بد شد که چرا هزینه ی دوره رو ندارم
بعد به خودم گفتم حتما تو مدارش نیستم اشکالی نداره عادل تو از دوره های دیگه از فایل های دیگه ای که داری به درستی استفاده کن عمل کن مطما باش نتیجه میگری و قطعا این عددی نیست که بخوای نارحت نبودنش
باشی .
و این یک تلنگری باشه برات که تو رو به عمل کردن بیشتر واداره
به انجام تمرینات به وابسته نبودن با رها رودن به تصمیم گیری سریع و عمل ان به احساس گناه نداشتن به دلسوزی نکردن
به دوره قانون سلامتی عمل کردن
تو از پارسال خریدیش هیچ استفاده ای نکردی ازش
پس بدون که باید عمل کنی تا نتیجه های بعدی هم بیاد
نباید درجا بزنی بازد. باید به این چیزهای که میدانی عمل کنی این دوره های که داری عمل کنی
قدم هارو برداری در احساس خوب بیشتر و مستمر بمانی قدم های بعدی هم بهت گفته میشه
استاد جان عاشقتم مثل همیشه
به نام الله مهربان ،الهی شکر هزاران مرتبه شکر برای همین لحظه ،برای وجود دست سخاوتمند خداوند برای وجود استاد عزیزم ،برای وجود مریم شایشته ،برای وجود این راه ،برای وجود هدایت های پی در پی ،خداوندا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم و تو به شدت برای من کافی هستی الههی شکر که وقتی استاد عزیزم این دوره رو گذاشتند روی سایت من قلبم باز شد و گفتم خوبببببب جواب ترمزهات قراره به صورت پیاپی از طرق دست بینظیر خداوند گفته بشه خدا میدونه که وقتی سوال میپرسی جوابش میاد اقا الهیییییی خیر ببینی استادم الههی خیر ببینی من میدونستم امشب قلبم اروم میشه الله به من گفته بود خدارو سپاسگزارم برای این دوره که خدا میدونه بازندگی من و هزاران نفر چه گسترشی،چه سعادتی،چه حول حالنایی ایجاد کنه
خدایا ازت سپاسگزارم️️
سلام به استاد عزیزم
که واقعا در این لباس سفید در همون نظر اول چقدر چهره نورانی و فرشته گونه ای رو در نظر هر بیننده ای تداعی میکنه
استاد عزیزم دیروز هدایت شدم به کتابی بنام ” نور نجات بخش که تجربه واقعی پس از مرگ یک تروریست بنام دانیون برینکلی بود
میدونم که توصیه شما خوندن کتاب نیست و اینحا هم جای اون نیست ،
ولی یه حسی به من گفت اولین جایی که توی سایت باز کردی فوراً بنویس و از استاد هدایت بخواه
چون ایشون توانایی فوق العاده ای در تجزیه و تحلیل درست مطالب و بیرون کشیدن اصل از فرع دارن
میدونم اغلب کتابها بخش های زیادی از اونها باورهای مخربی دارن که مناسب راهی که ما انتخاب کردیم نیست
من هم در این کتاب جمله های اشتباه زیادی دیدم که بسرعت از اونها گذر کردم تا در ذهنم باقی نمونن
ولی
یک قسمت از این کتاب بسیار بسیار توجه من رو جلب کرد که با آموزه های شما مطابقت زیادی داشت
و
چون این تجربه واقعی هست و چون من به نیروی الهامات شما باور دارم میخوام اگه ممکنه بهش فکر کنید و برامون باز کنید و حتی اگه صلاح میدونید محصولی در این باره تولید کنید
چون بنظرم این تجربه واقعی ، مهر تایید محکمی بر صحت حرف های شما در مورد رسالت ما انسانهاست
در پایان مراحلی که پس از برق گرفتگی شدید این شخص بر ایشان گذشت و یک صورت اثیری ( روحانی ) مانند یک پدربزرگ مهربان در کنارشان بود ، حرفهای بسیار مهمی میگه :
” ندای صدای روحانی را در گوشم می شنیدم که:
شما انسانها براستی قهرمانید ،
همه آنهایی که به زمین میروند قهرمانند،
زیرا شما کارهایی انجام میدهید که هیچ صورت روحانی شجاعت انجام دادنشان را ندارد .
شما به زمین میروید تا در خلاقیت خدا شریک شوید ،
انسانها موجودات معنوی بزرگ، نیرومند و توانایی هستند .
ما در اینجا هر کسی را که به زمین میرود حادثه جویی بزرگ به شمار می آوریم.
شما شجاعت آن را دارید که به زمین بروید ، زندگی خود را پرورش دهید و نقشتان را در ماجرایی خطیر که پروردگار خلق کرده و جهان نام دارد بازی کنید .
برو و به مردم نشان بده چگونه به جای دولت و کلیسا و معبد به معنویت خودشان تکیه کنند .
آدمیان موجودات معنوی نیرومندی هستند ، تنها چیزی که باید درک کنند این است که عشق خود را به دیگران چنان عرضه کنند که دوست دارند دیگران به خود آنها عرضه دارند.”
سپس مقرر شد که به زمین برگردم و کاری انجام دهم، باید مراکزی ایجاد میکردم که مردم بتوانند برای کاهش فشارهای عصبیشان به آنجا مراجعه کنند ،
چون انسانها از طریق کاهش فشارهای عصبی خواهند فهمید که چه موجودات متعالی و بزرگی هستند و از این راه ترسشان کم و عشقشان به موجودات دیگر زیاد خواهد شد .
سپس هفت اتاق به او نشان داده شد که هرکدام نشانگر مرحله ای از کار بودند :
تالار درمان با صحبت، تالار ماساژ، تالار آرامش، تالار موسیقی ، تالار مراقبه و….
صورت روحانی اضافه کرد : ” هدف از این اتاقها این است که به مردم نشان داده شود که از طریق ارتباط با خدا میتوانند زندگیشان را کنترل کنند .”
می بینید استاد جان ؟؟
چه نکات طلایی به این مرد گفته شد و با رسالتی شبیه رسالت شما به این دنیا برگردانده شدند
این جملات تلنگر شدیدی به من بود که راهمان کاملا درست است
ولی جمله ی طلایی که خیییلی تاثیر گذار بود و مرا به فکر برد این جمله بود که :
(( شما به زمین میروید تا در خلاقیت خدا شریک شوید. ))
سلام به همگی
استاد ازتون بی نهااایت بار سپاسگزارم
واقعا این خلأ رو بشدت درون خودم احساس میکنم. منم مثل خیلی از دوستان از وقتی گفتید قراره این دوره را بزارید منتظرش بودم و اهمیتشا کمی متوجهش هستم نمیتونم بگم صد در صد. پارسال با تضادهای خیلی خوبی که به واسطه و برکت اونا با شما اشنا شدم اوایل خوب درک میکردم اعتماد بنفس ندارم و کمی بعد دوره را خریدم و نتایجی هم اومد ب لطف خدا و درک میکردم رفتار اطرافیانو با خودم که چقد تغییر کرده ولی احساس لیاقت
اول میخوام ب سوالا جواب بدم
حافظه ی کمی دارم ولی تا یادم باشه جواب میدم
یادمه برا کنکور خیلی خوندم دلمم میخواست دانشگاه اصفهان قبول بشم ولی نشدم کلا تو ذهنم بود من کجا اونا کجا پر واضح بود قبول نشدنم دلیلش چیه و بعدش رفتم ازاد
از بزرگ کردن ادمها و کوچیک بودن خودم(درونی البته)که یه عالم مثال دارم, از دانشگاه و دوستای خیلی پولدارم که واااقعا احساس ضعف میکردم ولی خیلی قیافه میگرفتم از غرور و دیگ الان میفهمم غرور ینی عدم عزت نفس , اینو نمیخوام بازش کنم ولی واقعا ضعف دارم یعنی در ظاهر انگار اوکیه ادم با اعتماد بنفسیم از لحاظ صحبت کردن و اینا ولی درونو خودم فقط میبینم چجوریه
مورد بعدی ک بشدت برام مهمه هنرمه, من بارها شده حد نقاشیامو از لحاظ تکنیک و… با اساتید مقایسه میکنم و بهتر بوده(حتی الانم که ایتو دارم مینویسم ذهنم قشنگ با مقاومت میگه چخبرته حالا ) و میخوام باهاش مولد ثروت بشم البته با قدم یک تونستم باهاش ثروت خلق کنم ولی چیزی ک مدنظرمه واقعا بیش از ایناست
من همین دو موردم حل کنم با این دوره کیلومتریه تغییراتم انشالله , خدا کمکم کنه تا بتونم متعهد وارد دوره بشم
خدانگهدارتون
عجب حلوای قندی تو
امیر بی گزندی تو
عجب ماه بلندی تو
که گردون رو بگردانی
بنام خدای قشنگم خدای هدایتگرم
خدایی ک جهانی با قوانینی ساخته ک هر لحظه با تغییر فرکانس و باورهات زندگیت از نو میسازی
خدای من شکرت هزاران بار شکرت
منو به بزرگترین خواسته م ک همین دوره بود رسوندی
قراره رد پای محکم تو این کعبه هم برای خودم و هم دوستای توحیدی م ثبت کنم
ک تونستم به مداری برسم با تعهدی از اول سال به خودم دادم
با هدایت خدایم و توانمندی خانم شایسته در اپدیت و دسته بندی فایل ها
اونقدر چرخیدم تو متن هر دوره
تا بزرگترین پاشنه آشیل م
عدم احساس لیاقت هس
در خودم پیدا کردم و خواسته شم فرستادم
و در زمان مناسب
رو سایت اومد
دیگه تصور کنید با چه اشتیاقی اشک میریختم و فایل گوش دادم
بنام خدا خرید زدم
استاد حتی اونموقع باز نجوا بلندتر شده بود
ولی من فهمیدم ایمواقع ینی تو مسیر درست ترم
میخام اول از حرفاتون برا خودم هم اینجا هم دفتر قشنگی ک مدتی قبل برا این دوره گرفته بودم
حتی یه دفترچه خیلی قشنگتری با روان نویسی ک
هدیه گرفتم اونم هدایت ی
ثبت کنم
تمام اتفاقات زندگی رو بر اساس باورها افکارو احساس خودمان خلق میکنیم حالا اگه خودمان راجب خودمان احساس ارزشمندی نداشته باشیم و خودمونو لایق خوشبختی ندونیم این اصل رو همچی تاثیر میزاره
“تا قبل اینکه به یقین برسم میخواستم دوره عزت نفس رو بگیرم
ولی متوجه شدم مسله ی من عمیق تره ”
ولی تفاوت هس بین این دو ک این احساس ارزشمندی درونی تره بی واسطه س
استاد گفتید هرجا ک پیشرفت داشتید قبلش این احساس رو در خودتون ایجاد کردید
” من در هر موضوعی عدم نداشتن این احساس و کاملا با پوست و استخون لمس کردم،و علیرغم تمام توانایی هام و اینکه قلب ن میدونم لایقشم ولی توان رسیدن نداشتم به هیچکدوم ”
و این روند نزولی ” از کودکی من شروع شد
من فرزند اولم. قطعا تو خانواده ایزوله ی نبودم
خواهر و برادرام هر خطایی میکردن اول من شماتت میشدم
و مسئولیتشون با من بود ، من کودک والد بودم و هستم
تبدیل شدم به یه والدسرزنشگر برای خودم
تو مدرسه همین حسو داشتم
انگار خطای دوستام با من بود”
ما لایق این ثروت و رابطه و خوشبختی نیستم تا وقتی خودتون را لایق ندونید جهان هم شما رو لایق نمیدونه
” شرایط الان من گواه همین جمله س،
تضادی ک روز قبل خرید دوره برام ثابت کرد”
احساس ارزشمندی در درون خودته ،ربطی به جلو بقیه نداره ،با ماسک زدن ،با جلوه دیگری از خودتون نشون دادن ،با غرور اشتباه نگیرید ،
تو خلوت خودمون با فرکانس های غالبمون
” مث روز برام واضحه و چقد اینو تو تمام افرادی ک دیدم مشهوده ،خداروشکر میکنم به این آگاهی رسیدم ”
به اندازه ی ک احساس لیاقت را در خودمون ایجاد کنیم به همون اندازه نسبت به خودمون احساس بهتری داریم نسبت به جهان، نسبت به خداوند
“همینه ک من به نتایج دلخواهم نرسیدم ،همش درجا ،علیرغم داشتن تمام فاکتورهای یک فرد توانمند ”
جایی ک ما خوب نتیجه گرفتیم ک احساس لیاقت در خودمون ایجاد کردیم
” آره اون قدم های کوچیک موقعی بود ک تونستم با کانون توجهم بخودم به حس خوب نسبت به خودم برسم و بالطبع نتیجه ”
از درون در مورد موضوعات اساسی با خودشون در صلح نیستن و خودشون رو لایق نمیدونن
” دقیقا این مسله در وجودم ریشه یی ”
و حالا جواب سوالات متن :
-دقیقا من کم سوال میپرسیدم فک میکردم چون شاگرد زرنگ نیسم یا مسخره میشم
-بخاطر همین ضعف تو رابطه نه نگفتم
-بخاطر همین عدم ارزشمندی بله نگفتم
-با وجود اعتراف کارفرماها م درخواست ارتقا ندادم واین سرخوردگی همراه داشت
-تو جمعی ک افراد موفق و ثروتمندان الان ک نمیرم از،بس حس خجالت در جمع دارم و فک میکنم اونا برترن حتی باوجود اینکه میدونم اینجور نیس ولی باورشو برا خودم نساختم
-طبعا هم دنبال تاییدم به شکل شرک مخفی
-از بچگی ایجور تربیت شدم ،اولویت بقیه خانوادمن و همین الگو تو روابط خارج از خونه هم هس
“از دیروز ک دارم خودمو مرور میکنم
این الگوهای محدودکننده ک یادم میاد از طرفی حالم یجور میشه
بعد یادم میاد این مسیر
از وقتی اومدم تو سایت
اینا بی دلیل نبودن
اینا از حس ارزشمندی هستن ک من اینجام
خود خدایم منو به این مسیر هدایت کرد
زمانی ک با اون سن کم کودکی متوجه شدم دنیا اینجور نباید باشه و چیزی در وجودم داره گم میشه،
اون موقعا ک تو کلاس معلم های دینی و قرآن بخاطر سوالاتی ک حتی خودشون ج نمیدونستن منو تنبیه میکردن و مادرم باید میومد مدرسه ،
همه رو حواسش بود
هدایتم به سایت توسط برادرم بود تغییر کرده بود،
دید همش دنبال این مدل کتابا و فایلها م البته خارجی
منو هدایت کرد
همهی اینا اتفاقی نبودن
من به دنیا اومدم چون ارزشمندم ”
عاشقانه خودمون رو لایق خوشبختی بدونیم به این دلیل ک به این دنیا اومدیم ک زیبایها شو تجربه کنیم
” اینم یه نشونه قشنگ این هم کلامی شما استاد با حرف من ”
خداروشکر میکنم هزاران بار ک دوره طولانیه
ک من خیلی کار دارم خیلی باید رو خودم کار کنم،
خداروشکر ک تمرین زیاد داره و میتونم ریشه رو پیدا کنم ،
زندگی من از 5 مهر 1402 به دو قسمت تقسیم میشه
من تازه میخام با همون حس ارزشمندی ک خدای یگانه م منو آفرید بدنیای بینهایت زیباش بیام برا تجربه زیبایهاش و بنده ی توحیدی شدن.
از لحظه ک خرید زدم یه حس ظریف ارزشمندی همراهمه ،
خیلی لطیفه ،
البته نجوا اونم بیکار ننشسته .
بهش میگم اینبار کارت تمومه ،نمیدونم از چندسالگی م اومدی ولی دیگه وسایلتو جم کن ک وقتش رسیده.
و میدونم ک راهم طولانیه ولی قطعا نتیجه ش رهایی وگرنه بی دلیل اینجا نبودم .
عاشقتم خدای قشنگم قشنگ ترینم
عاشق شما اساتید قشنگمم
عاشق همه دوستای قشنگم
خدایاااا شکرت شکرت شکرت
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت اساتید بزرگم
من در پوست خودم نمیگنجم برای این دوره ی بینظیر و فوق العاده و رویایی و به زودی خیلی زود به این دوره خواهم پیوست
الهی میلیاردها بار شکرت
در رابطه با سوالا اینکه تو روابط عاطفی خیلی خیلی تو بحث کمبود احساس لیاقت ضربه شدید خوردم بعد اومدم با دوره عزت نفس و عشق و مودت به شدت خودمو اوردم بالا و الانم نتیجه شو دارم میبینم خدارو شکر خدارو میلیاردها بار شکرت
ولی تموم این مواردی که استاد تو قسمت محصول دوره احساس لیاقت گذاشتن رو متاسفانه من داشتم نمیگم الان دارم ولی بود باهام و رو خودم به شدت کار کردم و اوکی شدم الان اما پاشنه اشیله باید تا ابد کار بشه بنابراین باز هم من با تموم دوره های استاد الان واقعا شلوغم اما به زودی به جمع این دوره هم میپیوندم
و استاد چقد قشنگ گفتن که وقتی لیاقت این رو داشتیم که اینجا به دنیا بیاییم یعنی لیاقت تمامه نعمت های خدارو داریم هیچ محدودیتی وجود نداره برای هیچ کسی و با دوره ی احساس لیاقت ما ظرفمون بزرگ میشه برای دریافت نعمت های خداوند که تو دوره دوازده قدم استاد گفتن که خداوند در قرآن میفرمایند ما شما را بزرگ میکنیم می افزاییم یعنی ظرفتون رو بزرگ میکنیم و این دوره باهامون اینکار رو میکنه که همه چیه دیگه همه چی منم هستم خیلی زود میام تو دوره عاشقتونم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت لیاقتمند در دنیا و اخرت باشید
سلام به همه بخصوص استاد خوبم
این کامنت رو اول داخل پیام های خودم نوشته بودم ولی برای رد پا گذاشتن داخل سایت میزارم:
من خودم را لایق دریافت ایده ثروت ساز نمیدونستم
من خودم را لایق …
داشتن ماشین خوب نمیدونم
خونه خوب
دوستهای خوب
همسر خوب
محل زندگی خوب
کشور خوب برای مهاحرت
نه گفتن به خواسته های اشتباه دیگران
نه گفتن به خواسته های که من و به سختی میندازه
پرسیدن سوالی که سر کلاس نفهمیدمش
قطع ارتباط با یسری ادم که فقط ضرر بودن
من خودم رو لایق پوشیدن لباس خوب نمیدونم
خرید کردن برای خودم نمیدونم
من خودم رو لایق پیشنهاد دادن به دخترا نمیدونستم
من خودم را لایق ارتباط با دوستهای پول دار نمیدونم و احساس بی ارزشی میکنم
من خودم رو نسبت به کسی که سابقه کاری بیشتری داره سرزنش میکنم
من خودم رو نسبت به هم سن و سالهای خودم که پول بیشتری دارن سررزنش میکنم
من خودم را لایق هیچی نمیدونم که!
من خودم رو لایق گرفتن کادو و محبت از دیگران نمیدنم چون سریع میخام بعدش به فکر جبرانش باشم
من خودم را لایق محبتهای پارتنرم نمیدونم همش میخام یجوری جبرانش کنم
من همیشه دارم خودم رو سرزنش میکنم
همش خودم رو دست کم میگیرم
نتیجش هم شده مسخره شدنهای بیرونی بی احترامی ارزش قایل نبودن بقیه برام و هزار تا مشکل دیگه
این که یه نه نمیتونم به بقیه بگم
اینکه خودم رو اذیت میکنم تا به بقیه فشار نیاد
خودم رو زجر میدم برای بقیه
من خودم را لایق رتبه بهتر نمیدیدم بخاطر همین رتبه کنکورم 300 شد
من خودم رو لایق نفر اول شدن در دانشگاه نمیدیدم واسه همین نفر 7 ام شدم
در عوض من خودم را لایق بهترین استاد دانشگاه دیدم و خودش پیشنهاد داد بهم
من خودم رو تا وقتی لایق داشتن ماشین ندیدم ماشین دار نشدم
من خودم رو تا وقتی لایق داشتن یک رفیق و همراه در مسیر ندیدم کسی پیشم نبود
من حتی خودم رو لایق نمیدونم که بهترین غذا رو که میخام از سر سفره بردارم بخورم
من خودم رو لایق نمیدونم یه پیاله اجیل که مامانم برای میاره رو بخورم میگم بزار بمونه حالا بعداً میخورم و همیشه هم در نهایت خراب میشه و من نمیخورمش
من خودم رو لایق نمیدیدم که حتی روکش پلاستیکی صندلی خودم رو توی ماشینم بکنم و همش پشتم جمع میشد و اذیت میکرد
من خودم رو لایق استفاده از ماشینی که داشتم نمیدیدیم
من خودم را لایق خرید کردن و شام خوردن تنها نمیبینم
من خودم رو لایق تنهایی زندگی کردن توی یه خونه جدا از پدر و مادرم نمیبینم
من خودم رو لایق داشتن ازادی تصمیم توی زندگیم نمیبینم
شاید اگه قبلاً بود اینارو نمینوشتم توی سایت چون احساس خطر یا بد بخت بودن میکردم ولی
الان فهممیدم بابا اینا جزیی از منه
ولی من که نمیخام تا ابد اینارو نگهشون دارم
همین شخصیتی که الان هستم بسیار بسیار بهتر از قبلم هست پس همین روند رو ادامه میدم
اینا رو مینویسم چون میدونم بعداً قراره یادم برم کجا بودم مثل الان که وقتی دو سال پیشو میبینم باور نمیکنم اون ادم من باشم
با اینکه چند ساله توی این فضام ولی اوضاع عزت نفس و احساس لیاقت با اینکه بهتر شده ولی هنوز خیلی خرابه
مشکلی نیست درستش میکنم با کمک الله مهربان
وقتی ادم یه ترمز رو داخل خودش شناسایی میکنه ممکنه حس ناامیدی بگیردتش که ای بابا چقدر این ترمز سختیه و همه جا هست و شاید نتونم تغییرش بدم ولی نه دیگه نه
ترمز وقتی میشناسیم باید خوشحال باشیم چون علت راه نرفتن ماشینو فهمیدیم
علت این که کار پیدا نمیشه رو میفهمم
علت اینکه به خواستههای دیگه میرسم ولی مالی نه رو میفهمم
علت اینکه با بهترینها همکاری میکنم و بعدش همه چی منفجر میشه رو میفهمم
و مهمتر از همه ابزاریه که در دست دارم تا بتونم درستش کنم که دورهها و کامنتهای دوستای خوبمه
مگه غیر اینه که من با افکار و کانون توجهم دارم ههمه چی رو خلق میکنم برای خودم؟! خب ممکنه سخت باشه زمانبر باشه ولی نتیجه میدهد و نتیجه میگیرم
حالم خیلی خوبه برم امروز یه دفتر و چند تا خودکار مشتی نو برای این دوره بگیرم و استفاده کنم
خداروشکر قبلاً خیلی سختم بود تمرینارو انجام دادن ولی دادن تعهد خیلی بهم کمک کرده و از خدا در این بابت هدایت میخام
خدایاشکرت ممنونم ازت استاد
خدایا شکرت که با کردن روی خودم تونستم از اول سال چند برابر پول این دوره رو خلق کنم و این دوره رو بدون فکر کردن بخرم
یادش بخیر یه زمانی آرزوم بود بتونم قدم بعدی دوره دوازده قدم رو سر ماه بخرم
اول امسال میانگین درامدم در سال گذشته ماهی 300 هزار تومان بود اینا رو میگم چون یادمه که وقتی درامدم تا 15-20 برابرش شد بازم ناشکر شدم و گفتم این که کمه به چه دردی میخوره من فلان و میخام فلان و که نمیشه با اینا خرید و ….
امان از این ذهن ناشکر که همه چیزو کم میبینه
حتی وقتی خیلی خیلی پیشرفت کردی و بهتر شدی
خدایاشکرت که امسال اینقدر همه چیز بهتر شده چون من دارم تغییر میکنم و بهتر میشم
بدون خوندن توضیحات محصول دوره رو خریدم
از دورههای جدید خیلی خوشم میاد
اینگار استاد خیلی بهتر مباحث رو توضیح میدن و جا میندازن
از خانم شایسته هم بابت تمرینات فوق العاده ای که مطرح میکنید سپاسگذارم خیلی هوشنمدانه هستند
مطمئنم نتایج هر روز بیشتر و بیشتر میشوند چون قوانین جهان هستی ثابت اند
چون خداوند خلف وعده نمیکند
چون وعده خدا حق است
…
..
.
بسم الله الرحمن الرحیم
سپاس خدایی که مهربان و بخشنده اس
سلام به روی ماهِ استاد عزیزم
چقدر خوشحالم از این رونمایی فرخنده
خدا میدونه این دوره ی با برکت چه درهایی از خیر و برکت قرارِ به رومون باز کنه
الهی بینهایت شکر
استاد من از دیروز فکر کنم 5 بار جلسه اول و گوش دادم و هر بار درهایی از آگاهی به روم باز شد
خدارو بینهایت سپاسگزارم
من که اعتراف میکنم تا چند سال پیش کنسرو کاملِ احساس بی ارزشی و احساسِ عدم لیاقت بودم و خداروشکر طی تکامل هر بار دارم تو این موضوع بهتر میشم
ی نکته جالب
صبح ایمیلی داشتم از کامنتِ دوستهای عزیزم در سایت و دیدم ام البنین ِ عزیز برام نوشته زیر کامنتی که جلسه 6 ، دوره ی بینظیر ِ کشف قوانین
من هر وقت کامنتی از دوستان دارم اول کامنت خودم میخونم بعد کامنت ِ دوستهای فوقالعاده رو
دقیقا این کامنتم در رابطه با احساس لیاقت و ارزشمندی بود و با خوندنش برام یادآوری شد که به محض پیدا کردن ریشه موضوع ، کلا این مشکل از ریشه ناپدید شده
و کلی اول صبح سپاسگزاری کردم بابت قوانین ثابت این جهان ، اصلا آدم خیالش راحت میشه که همه چی خودم هستم صفر تا صد
استاد جان برای من از مثال رد شده از بس که این احساسِ بی ارزشی در تمام ابعادِ زندگیم نفوذ کرده بود و تمامِ اتفاقات زندگی مو تحتِ تاثیر قرار داده بود
استاد بخدا که آگاهی های دوره ها ، مُرده زنده میکنه
نمونه اش خودم هستم
استاد زندگی من در همه ابعاد هیچ ربطی به یک هفته پیش نداره چه برسه به چند ماهِ پیش
خداروشکر هر روز شاهدِ رشد و پیشرفتِ خودم هستم
خدا میدونه که چقدر سپاسگزارِ وجودِ بابرکتتون در زندگی ام هستم
خداروشکر برای هر نفسی که میکشم
خداروشکر که هر لحظه با تمامِ وجودم احساس خوشبختی دارم
خداروشکر که بهشت و در این جهان دارم تجربه میکنم
خداروشکر که خیلی مهارتم در کنترل ذهن بهتر شده
خداروشکر که زمان های بیشتری در احساسِ خوب هستم
خداروشکر که نعمت هام و میبینم
خداروشکر هر روز شاهدِ هزاران نشانه و معجزه در زندگی ام هستم
خدایا با تمامی وجودم سپاسگزارتم
الحمد لله رب العالمین
دیشب مراسم سخنرانی یک نویسنده بنام ایرانی در هلند بودم
ایشون تمام کتاب هاشو به زبان هلندی نوشته و خیلی معروفِ در هلند
(حسین سجادی با اسم هنری ، قادر عبد الله )
چند سال پیش اسم ایشون و شنیدم و گوشه ذهنم بود تا اینکه یک ماه پیش پوسترِ سخنرانی شون و دیدم و همون موقع بلیط خریدم و دیشب اونجا بودم
خیلی برام مراسم دیشب نکته داشت
موضوع سخنرانی سفر بود
سفر از خود به خود
و جالبِ که ایشون طی سخنرانی به قرآن اشاره کردن و اینکه آیه
انا لله و انا الیه راجعون
گفتن و خیلی زیاد قوانین و داشتم در لحظه به لحظه مرور میکردم
و این یک نشانه بود برام که خدا داشت با من صحبت میکرد که سارا تو در مسیر هدایت شدگان هستی
استاد هر روز درکم بیشتر میشه و بهتر قوانین و درک میکنم و راحتر بهشون عمل میکنم
اصلا احساسِ سپاسگزاریم با کلمات قابل توصیف نیست
چقدر آگاهی های دوره عشق و مودت و عزت نفس این روزها آسونم کرده برای آسانی ها
چقدر خوشبختم که هدایت شدم به اصل
استاد سپاسگزارتونم که این دوره ی بینظیر و با عشق و هدایتِ الله ِ مهربان آماده کردین
با فرکانسِ قلبم سپاسگزارتونم
راستی بابت دوره قانون سلامتی تشکر ویژه دارم
اصلا شدم بمب انرژی
استاد سپاسگزارتونم
خدایا سپاسگزارتم برای همین لحظه ی باشکوهِ اکنون
راستی استاد من دیروز صبح دوره رو خریدم چند ساعت بعدش دقیقا 10 برابر پول دوره به حسابم واریز شد
خداروشکر که نعمت از آسمان و زمین در زندگی ام جاریه
الحمد لله رب العالمین
سلام ساراجونم دوست هم فرکانسی و قشنگم
خداروشکر ک هدایت شدید ب اون سخنرانی زیبا خداروشکر ک آسون شدی برای آسونی ها خداروشکر ک میای و از اتفاقات خوبی ک تو زندگیت رخ میده برای ماام میگی تا ایمانمون قوی تر بشه
من همیشه از خوندن کامنتت لذت میبرم و همیشه دنبال میکنم همه ی کامنت هاتو و غرق در آگاهی میشم
خداروشکر ک دوره رو خریدی و داری از هزاران بار گوش کردن بهش لذت میبری
منم در بهترین زمان میخرم این دوره رو و لذت میبرم ازش
خداروشکر ک 10 برابر پول دوره ب حسابت واریز شد تو لایق دریافت همچین پاداشی هستی
خیلی دوست دارم ساراجونم
میبوسمت از راه دور
امیدوارم در بهترین زمان این نقطه ی آبی رو دریافت کنی
بوسه ی منو از اراک دریافت کن خخخ
ب رب جهانیان میسپارمت
بنام الله وهاب و مهربان
سلام به روی ماهت مهدیه جونم
سپاسگزارتم دوستِ زیبا و جذاب و لایقِ من که با عشق برام نوشتی و لاجرم به قلبم نفوذ کرد
چه همزمانی زیبایی !!!
این نویسنده یی که رفتم مراسمِ سخنرانیش اهلِ اراک بود
همشهری شما
بخدا که مهدیه جونم ایمان دارم هیچ محدودیتی برای هیچ آرزویی وجود نداره
محدودیت ها فقط تو ذهنِ ماست
اتفاقا چند ساعت پیش داشتم با خواهرم صحبت میکردم و هر بار آخر حرفهامون به این نتیجه میرسیم که مهمترین باوری که باید ساخته بشه
باورِ توحیدی
باور به اینکه تنها قدرتِ جهان خداوندِ و لا غیر
اگه من این باور و هر روز در خودم محکمتر کنم بخدا که پای پیاده میرم ماه
مهدیه جونم هر چیزی به راحتی میشه بدست آورد با ایمان به توحید
فکر کنیم خدا همون غولِ چراغِ جادوِ
من هر وقت خواسته ایی دارم با همون قدرت سعی میکنم فقط از خدا بخوام
در مورد رابطه دلخواهم ، اونم از خدا میخوام
اگه زمان برده چند ماه، چون فرکانس های من خیلی دربه داغون بوده و زمان برد تا اول بفهمم چه باورهای اشتباهی دارم بعد شروع به تغییرشون کنم
وگرنه که خدا در لحظه اجابت میکنه تمامِ خواسته ها رو
عزیزم در پناهِ الله مهربان به آسانی به تمامِ آرزوهات برسی و از خوشحالی سپاسگزارتر بشی
منم دوستت دارم زیبا
سلام به سارا خانم عزیزم
خییلی کامنتت عالی بود نتونستم جلوی خودم را بیگیرم و گفتم بیایم و یک سپاسگزاری ویژه کنم بابت این حال خوبی که به من و دوستانم منتقل کردی خیییلی ممنونم
بلی جهان به همین سادگی کار میکنه و آسان مان می کند به آسانی ها و چقدر عالی کار کردی روی بارور هایت که ده برابر اون پول وارد حسابت شده خدایا شکرت خیییلی لذت بردم از خواندن کامنت شما به شما عزیز دلم آروزی موفقیت و سربلندی میکنم و از خداوند مهربانم می خواهم که به تمام خواسته هایت برسی
سلام ساراجان عزیزم
لذت بردم از کامنت قشنگی که گذاشتین ساراجان بی نهایت خوشحالم از رشد وپیشرفتتون و سپاسگزارم بخاطر کامنتها بی نظیری که میزارین همیشه با خوندنشون حالم خوب میشه وکلی انرژی مثبت میگیرم.
چقدر تحسینتون کردم وقتی گفتین
(راستی استاد من دیروز صبح دوره رو خریدم چند ساعت بعدش دقیقا 10 برابر پول دوره به حسابم واریز شد)
درپناه اللهی مهربان شاد وسالم وثروتمند وسعادتمند دردنیا وآخرت باشین.
سلام به دوست عزیز سپاسگزارم از کامنتی که گذاشتی
تحسینتون میکنم واقعا لذت بردم از از نتایج عالی تون اره همه چیز توحید باور داشتن به خدا خداوند فقط منبع خیر وخوشی است
بهتون تبریک میگم بابت داشتن این دوره ارزشمند خدایاشکرت از این که تونستم با شما هم فرکانس باشم خوشحالم من لایق هم نشینی با دوستان خدا هستم همین که به دنیا امدم ارزشمند و لایق تمام نعمت های خدا هستم
بازم سپاسگزارم بابت کامنت زیباتون در پناه خدا شاد باشید دوستون دارم
به نام خداوند مهربان و بخشنده
سلام به استاد عزیزم به استاد شایسته عزیزم
سلام به همه به تمام دوستان هم مسیر راه سعادت
امروز خییلی خوشحال شدم که دوره احساس لیاقت در سایت قرار گرفت و اول صبح وختی این اعلان جدید را دیدم فورا در تمرین ستاره قطبی نوشتم دریافت پول احساس لیاقت اصلا پولی هم نداشتم برادرم زنگ گفت برایت پول فرستادم پیش ات باشه منم گفتم بیبین این نشانه است هنوز به صبح است خییلی خوشحال شدم وبه خودم گفتم خداوند جورش میکنه من که نمیفهمم چی جوری کاری خودشه
وختی دوره دوازده قدم را شروع کردم در بخش چکاپ فرکانسی استاد می گفت در بحث عذت نفس من اصلا نمره خوبی به خودم نمیدم من اصلا درک نمی کردم تا اینکه بیشتر و بیشتر روی خودم کار کردم و بهتر فهمیدم و هر چی من پاشنه های آشیل را پیدا کزدم به عذت نفس احساس لیاقت ختم میشه
وختی من در خانه می خواستم نظریه را ارایه بدم و نظر بدم فلان کار درست می آید همیشه از سوی بزرگان خانه تحقیر می شدم همونجا بود که دیگر من در هیچ جا نتوانستم نظر بدم
و هر وخت کسی از خود باکلاس تر می دیدم کمی ثروت مند تر خییلی احساس کم ارزشی می کردم
خب خییلی اشکالات من در بحث احساسس لیاقت است در ارتباط برقرار کردن با افراد
قدرت نه گفتن جای که باید حرف می زدم نزدم چرا؟ بخاطری احساس لیاقت
یک داستان یادم آمد در دوران مدرسه بودیم معاون مدرسه آمد خوب در بین هم کلاسی هایم من نسبت به اخلاق بهتر بودم آنها خییلی با استاد رفتار بد داشتن خب معاون آمد در بین آن همه بچای که درس نمی خواندن و دعوا می کردن گفت فواد بد اخلاق ترین متعلم است من ماندم گفتم استاد چی میگین شما من کجا بد اخلاقی کردم گفت فواد ویدیو هایت پیش من است ماندم اصلا حرفی نزدم بعد فهمیدم که این حرف ها رو بخاطری ترساندن بقیه گفته
اما وخت های بوده که احساس خود ارزشی داشتم او وختی بوده که واقعا بالای باور های خودم کار کردیم و دیدیم تفاوت ها همین چند وخت پیش بعضی چیز ها را فروختم و مقایسه اش کردم با قبل دیدم زمین تا آسمان فرق داره این اجناس را قیمت هم فروختم و اصلا نگران مشتری نبودم و همه میگفتن کیفیت خییلی عالی داره و خییلی راضی بودن و همه میگفتن دفه بعد چی وخت میاری .
همه این نتیجه کار کردن روی باور ها بود و احساس لیاقت من بیشتر می خواهم نتیجه بیگیرم و انشالله دوره احساس لیاقت را هم به زودی میخرم .
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت این سایت و دوستانم که کامنت هایشان معما های ذهنم را حل میکنه خدایا شکرت
هر کجا هستید درپناه الله مهربانم شاد سالم ثروت مند باشید