معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1 - صفحه 4
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-14.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-27 03:55:002024-02-14 06:11:15معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله یکتا
سلام خدمت استاد بی نظیرم
بلاخره زمانش رسید و این دوره فوق العاده داره میاد روی سایت
میدونین الان ک دارم فکر میکنم این احساس لیاقت از چ نظر نقش مهمی توی باورهای من داره و اینکه چطوری به من آسیب میزنه به جوابای جالبی رسیدم
اول اینکه من وقتی خودمو لایق نمیدونم یعنی خودمو خیلی کوچیک میدونم در برابر حالا هر فرد هر موفقیت هر ثروت
مگه نه ک ما جزئی از خداییم پس داریم خدارو هیچ میدونیم اصلا وقتی برخورد میکنیم ب ی چیزی اونقدر اونو بزرگش کردیم توی ذهنمون که دیگ خدای درونمون هچیییی حساب نمیکنیم انگار نه انگار
اون میشه برامون بت
دیشب داشتم قران میخوندم ی لحظه با خودم فکر کردم که اصلا کافر به کی میگن مگه حتما باید ی بت واقعی جلو من باشه مثل هزاران سال پیش من جلوش خم و راست بشم
من بارها این حرفا از شما شنیدم ولی دیشب داشتم هزاران خطا با خودم بررسی میکردم که کدوم از اینا باعث میشه من کافر بشم و کفر بورزم
واقعا هچی بجز شرک مخرب تر و بدتر نیست
فکر میکنم این چیزی ک شما درموردش حرف میزنین و کسی تونسته در حد خودش احساس لیاقت کنه بنظرم خیلی به خدای درونش وصله خیلیی خدای درونشو قبول داره نه به ادعا و بلند بلند داد زدن ک من فلانم
ی جور احساسی ک اونو مطمئن میکنه به هرچیز هرکس
واقعا کسی که تونسته این احساس لیاقت و باور و ایمانو تو خودش ایجاد کنه بقول دوست عزیزمون غزل جان به این باور برسه که اقا همین که خدا ی گوشه از منو برای وجودش انتخاب کرده یعنی من خیلی باارزشم که خدای من منو خلق کرده و از روح و قدرتمندی خودش به من داده تا از پس هرچیزی بربیام
واقعا کسی بتونه قدرت خدارو باور کنه و به این احساس برسه میتونه از پس خیلی از شرک های وجودش بربیاد
این چیزی بود که من تا الان با درک خودم برداشت کردم
اومدم به موقعیت ها و افرادی که از بچگی تا الان این احساسو توم کمرنگ کردن فکر کنم دیدم اونقدر زیاده ک فکر نکنم بهتره چون از طرفیم باعث میشه اونارو مقصر بدونم و از مسیر تغییر شخصیت خودم خارج بشم
اونا با ذهنیت خودشون رفتار کردن و هیچ ظلمی درکار نبوده مهم اینه ک من اینجام و میخام شخصیت خودمو با کمک خدا و دستان پر مهرش اصلاح کنم که بعدا به هرجایی رسیدم تماما هرچیز ک داشتم متعلق به خودش بدونم و بیشتر بهش ایمان بیارم
خدایا خودت کمکم کن قدر این مسیرو بیشتر بدونم و درگیر وسوسه ها نشم .
همینجور ک گفتین رد پای اینو در تمام لحظات و مراحل زندگیمون میتونیم ببینیم
از وقتی ک بچه بودم کلا ی جور ترس تو وجودم بود که جواب بدم به سوالی
یا مثلا اگه سوالی بلد بودم هزاران دلیل میومد تو ذهنم که بگه غلطه تو درست نمیگی و از جواب دادن منصرف میشدم
الانم همینطوریم حتی
علاوه بر این موضوع کلا از اشتباه کردن جلو کسی میترسم
ی ترسی تو ذهنمه که جلو اونا خطا کنی چ فکری میکنن یا ترس از مسخره شدن
ی چیز دیگ که خیلی مشخصه اینه که من خیلی احساس عدم لیاقت میکنم توی پول دریافت کردن از پدر و مادرم
مثلا اخرای وقت انتخاب رشته بود من بشدت ذهنم به هم ریخته بود از استرس
سر ی موضوعی مشاور اولیو کنسل کردم و نخواستم برم پیشش
ی مشاور خوب پیدا کرده بودیم حالا فکر نمیکردیم وقت بده منم چون اخرا بود رفتم ی مشاور دیگ
از قضا عصر همون روزی من رفتم پیش مشاور دومیه اون مشاوره ای که امید نداشتم بهش که وقت بده از طریق یکی از دوستای مامانم وقت داده بود
شب که رفته بودیم دفترش خیلی جالبه من بجای اینکه حالا تصمیم بگیرم درست فکر کنم ک چی میخام نگران این بودم که وای سه جا پول دادیم|:
یعنی اینقدر اونجا احساس عدم لیاقت من واضح بود که همش ناراحت بودم خودمو سرزنش میکنم حالا مامانم میگفت اشکال نداره اون بنده خداها شماره کارت گرفتن مقداریش که جلسه دومش نرفتیم پس بدن باز من راضی نمیشدم
بگذریم که اون موقع چه اتفاقای ناجالب و شرایط تنش زایی رقم زدم برای خودم ولی گفتم اینو بگم که خیلی واضح بود برام
من نسبت به همسن سالام که چقدر راحت این همه پول میگیرن این همه از پدر و مادرشون درخواست بیجا دارن بشدت احساس عدم لیاقت دارم
و ی جور حس منفی میاد سراغم وقتی پول بهم میدن نمیدونم شاید برمیگرده به اینکه وقتی پول میدن بارها تکرار میکنن که اون کارو کردیم یا اینکه بابام این کلمه ندارم اولین حرفی بود به زبون میورد بعدش باید هزاران دلیل بیاری که همین باعث شده من مدتهاس که ازش درخواستی نداشتم یا اگه پولی خرج کرده خیلی احساسم بد میشه
در کل همینا باعث شده من خیلی خیلی درخواست کم کنم ازشون
قطعا همین احساس عدم لیاقته که باعث این برخوردا میشه طبق گفته خودتون من اکه احساس لیاقت و توکل داشته باشم قطعا رفتار همونا که جزئی از شخصیتشون شده باشه با من متفاوت میشه و همه بهم خدمت میکنن
ایشالا که بتونیم این احساسو توی خودم ایجاد کنم و
سلام امینه جونم دوست هم فرکانسی و قشنگم
خیلی از خوندن کامنتت لذت بردم عزیزدلم خیلی خوشحالم ک درک کردی احساس لیاقت ما باید برگرده ب اینکه ما از خداوند و ما جزئی از خداوندیم و باید احساس لیاقت داشته باشیم
خداوند با ارزشه و ما هم با ارزشیم
ولی از حرف زدن تا عمل کردن خیلی راهه ما باید روی خودمون کار کنیم و این باور و در وجود خودمون ب وجود بیاریم و اونوقته ک نتایج خیلی بزرگ میشه
خداروشکر بابت وجودت با ارزشت تو این سایت دوست عزیزم
خیلی دوست دارم
از راه دور میبوسمت
ب رب جهانیان میسپارمت عزیزم
سلام من به مهدیه عزیزم
خیلی خیلی ازت سپاسگزارم بابت لبخندی که به لبانم جاری کردی با کامنتت و انرژی خوبت
درسته . ما وقتی میتونیم از چیزایی میدونیم نتیجه بگیریم که بهشون عمل کنیم
سپاسگزارم ازت بابت یاداوری که کردی ما هممون از زبون استاد خیلی چیزا میشنویم ولی ی وقتا فراموش میکنیم
الهی که روز به روز به خدای درونتون بیشتر نزدیک بشید و از خدای مهربون براتون لبخندا و حال خوب زیاد ارزو میکنم
شما هم از کسایی هستی که از کامنتات خیلی چیزا یاد میگیرم سپاسگزارم بابت کامنت های فوق العادت و وجود ارزشمندت
سلام خانوم امیری دوست خوبم
کامنتتون واقعا برام عالی بود به تمام معنا
وقتیکه شما میگین اگه ادم خودشو بشناسه بعنوان قسمتی از خداوند قطعا خودشو ارزشمند میدونه
شما یکی از بزرگترین ترمز های زندگی منو در این کامنت به من نشون دادین به علت شرایط خانوادگی و گذشته ام من خودمو در برابر دیگران کوچک میبینم و به همین دلیل روابط خوبی ندارم با بقیه
ولی در برابر بقیه موفقفیتها این طور نبوده ام و همیشه هم نتایجم خوب بوده خدا رو شکر
من قسمتی از خداوندم خداوند من
خدا منو اشرف مخلوقات خودش برگزید و به من قدرت آفرینش زندگی خودمو داد
خدایا شکرت
حدود 4-5 سال پیش بود بهم الهام شد شروع کن به تولید دوره پریمیر(نرم افزار ادیت ویدیو) خیلی آماده نبودم ولی خب خیلی مهارتم در این زمینه خوب بود حتی همون سال ها ولی نمیدونستم باید از کجا و چطوری شروع کنم قبل از اینکه بخوام شروع کنم میگفتم خب کجا و چطوری باید بفروشم دوره رو مثل الان نبود.با سرچ توی نت فهمیدم یکسری سایت ها هست که میتونی دوره تو آماده کنی بذاری و اونجا بفروشی چون من مهارت درست کردن سایت و این چیزا رو نداشتم یه سایت پیدا کردم که نسبتا هم معروف بود توی این زمینه و رفتم ثبت نام کردم و طبق قوانینش چندتا آموزش افترافکت (نرم افزار کاربردی جلوه های ویژه و موشن گرافی و…) درست کردم و گذاشتم توی اون سایت,هروز با ذوق و شوق میرفتم بررسی میکردم ببینم از محصولاتم فروش رفته یا نه! نمیدونم دقیق بعداز چند روز بود یه محصولم فروش رفته بود که سهم من حدود 7000 هزار تومن میشد! آره هفت هزار تومن… خدا میدونه چقدر خوشحال شدم و اولین تجربه من بود از فروش اینترنتی و بعد گذشت و گذشت حدود شاید یک سالی با اون سایت کار کردم و دوره پریمیر رو دست و پا شکسته ظبط کردم فقط برای اینکه بذارم توی اون سایت و فروش داشته باشم با اینکه مهارت خوبی داشتم ولی مهارت تولید دوره تا حالا نداشتم.خلاصه هر طوری بود دوره پریمیر رو ظبط کردم و گذاشتم توی سایت و کلا حدود 5 میلیون تومنی فروش داشت کل محصولاتم که درصدی رو خود سایت برمیداشت.دیگه کم کم دلسرد شدم و بخاطر بد حسابی اون سایت در پرداخت ها بیخیالش شدم بهشون گفتم کل محصولاتم رو از سایت بردارن و همشو حذف کردن بسختی هم تسویه کردن باهام.این رو تا اینجا داشته باشید…
گذشت و گذشت مدتی رفتم توی آتلیه کار کردم و به درآمد خوبی رسیدم و دوست های خوبی پیدا کردم و در کارم ادیت ویدیو خوب پیشرفت کردم.بازم یمدت گذشت و از خیلی ها میشنیدم که احسان تو که کارت اینقدر خوبه چرا خودت آتلیه نمیزنی و این حرفا چون سرمایه ای نداشتم اصلا به این چیزا فکر نمیکردم فقط دوستداشتم برای دیگران کار کنم(سیستم ذهنی برده داری!) یعنی همیشه از اطرافیان میشنیدم هم جلو خودم هم پشت سرم که آره فلانی کارش خیلی خوبه در این زمینه حتی فیلمبرداری و ادیت که تخصص اصلیم بود.استاد یعنی واقعا کارم خوبه ها در این زمینه هم فیلمبرداری و هم ادیت ویدیو ولی من از عدم ارزشمندی و احساس لیاقت به خودم و تخصص و مهارتی که داشتم فقط بفکر کار برای دیگران بودم یعنی عملا قدر کارم و تخصص رو نمیدونستم فک میکردم همه براحتی میتونن این کارهارو انجام بدن.مدت های گذشت و توی آتلیه کار میکردم که با دوست های جدیدی آشنا شدم که همون ها بهم پیشنهاد میدادن چرا دوره آموزشی ظبط نمیکنی! تازه کم کم اینستاگرام افتاده بود روی بورس همه شده بودن دوره فروش…
اینم بگم همیشه به اون الهامی که خداوند بهم کرد توجه میکردم که چرا دوره تخصصی ظبط نمیکنی و خودت سایت راه بندازی و همه کار هاشو خودت انجام بدی دوباره این خواسته در من شکل گرفت که بیام شروع کنم به ظبط دوره پریمیر و بعدش افترافکت.هربار به یه دلیل بهانه میآوردم و مینداختمش پشت گوش یه بار به دلیل سر و صدای زیاد که نمیشد تمرکز کنم و دوره رو ظبط کنم یه بار به بهانه اینکه میکروفون خوب ندارم و هی این بهانه ها ادامه داشت تا پارسال… 1401
یعنی حدود 3 تال 4 سال بهانه می آوردم و همش دنبال کار کردن برای دیگران بودم بعد از اون آتلیه چندجایی در زمینه ادیت ویدیو فعالیت داشتم و بعدش فقط فریلنسری کار میکردم و در آمد خیلی معمولی داشتم…
گذشت و گذشت شروع کردم یه پیج زدم و هروز با تعهد یک آموزش درست میکردم و میذاشتم توی پیج کم کم فالورا بیشتر و کامنتهای خوبی دریافت میکردم ولی از درون برای کارایی که انجام میدادم واقعا ارزش خاصی قائل نبودم و فک میکردم اکثرا همه چی رو بلد هستن با اینکه میدیدم چه کامنتها و دایرکت های خوبی دریافت میکردم که استاد واقعا کارتون عالیه!(لقب استاد هم گرفته بودم) ولی امان از عدم احساس لیاقت و ارزشمندی…
بعد یکی دوماه از فعالیتم توی ایسنتاگرام میگذشت و دایرکت دریافت میکردم که شما دوره آموزشی ندارید! بازم جرقه ای توی ذهنم میخورد که چرا نمیای وقت بذاری این دوره لعنتی رو اماده کنی واقعا چرا؟ عدم احساس لیاقت که کار من خوب نیست و همه میتونن این کار هارو انجام بدن یا کی میاد از دوره های من خرید کنه!!! بازم عدم احساس لیاقت و ارزشمندی…
دیگه گفتم تو که نمیای دوره تخصصی رو ظبط کنی حداقل یه سایت بزن و آموزش های نیم ساعته و یا پروژه های آماده ای که داری رو بذار برای فروش(پروژه آماده افترافکت زیاد داشتم) گفتم باشه این رو که میتونم انجام بدم.
دیگه بعدش شروع کردم به آموزش دیدن برای راه اندازی سایت (هزینه راه اندازیشو نداشتم بدم کسی دیگه ای برام انجام بده) خودم شروع کردم آموزش دیدن و کم کم با وردپرس آشنا شدم و هاست خریدم و دامنه خریدم و هرطوری شد یه سایت با قالب آماده آوردم بالا بازم کلی ذوق و شوق ولی واقعا بازم عدم احساس لیاقت داشتم اینکه مثلا چیه خب سایتی رو آوردی بالا آپولو که هوا نکردی! واقعا خیلی برام جالب بود که چرا من با این همه مهارت و تخصصی که دارم چرا براشون ارزش قائل نیستم و فک میکنم یه چیز عادیه که همه بلدن این کارهارو انجام بدن… من علاقه وحشتناکی به افترافکت و پریمیر داشتم و خداشاهده وقت بود بالای 15 تا 20 ساعت فقط توی یوتیوب آموزش میدیم و عشق میکردم دارم چیزای جدید یاد میگیرم هر تکنیکی که بود رو با عشق میرفتم یاد میگرفتم. یه تکنیکی هست به اسم ترکینگ من عاشق این حرکت بودم واقعا دیوانه وار ها توی آموزش های یوتیوب با سینما فوردی آشنا شدم دیدم با این نرم افزار میشه مثلا متن های 3D خیلی خفن رو با استفاده از ترکینگ ویدیو بصورت طبیعی توی یک ویدیو که از قبل فیلم برداری شده قرار بدی(که بهش میگن ترکینگ ویدیو) اینقدر عشق و علاقه به این تکنیک داشتم که استاد رفتم نرم افزار سینما فوردی هم تا حدودی یاد گرفتم که فقط بتونم اون تکنیک رو با سینما فوردی اجرا کنم…که بخوبی هم انجامش دادم…
بعدها یاد گرفتم که میشه با نرم افزار افترافکت و پلاگین المنت تری دی این کارو راحت تر و آسانتر انجام داد که وقتی اونو یاد گرفتم دیگه بیخیال سینما فوردی شدم.خداروشکر فقط بخاطر علاقه ای که داشتم افترافکت و پریمیر رو ادامه دادم وهمیشه و حتی همین الان هم دارم از دوره های خارجی آموزش پریمیر و افترافکت رو میبینم درصورتی که همچنان دارم احساس عدم لیاقت و ارزشمندی رو حس میکنم مخصوصا این ویدیو معرفی دوره شما احساس لیاقت (که خودش بازم جرقه ای بود برام).
اینو میخوام بگم که هر چقدر هم خفن ترین باشی توی کارت ولی احساس ارزشمندی و لیاقت نداشته باشی تو پیشرفت نخواهی کرد نمونه بارزش خودم هستم حی و حاضر!
دیگه اون پیج و همینطور گذاشتمو سایتم جمع کردم.
ولی خداروشکر حدود 7 8 ماهی میشه استاد با تعهد کامل و دلی وقت گذاشتمو و هروز بالای 5 تا 6 ساعت دارم آموزش های هدیه شمارو که کمتراز دوره هاتون نیست رو با تمرکز کامل میبینم و عمل میکنم و روزی چندین صفحه فقط کامنت میخونم که واقعا خدا میدونه من چقدر حالم خوبه و دارم کم کم احساس ارزشمندی رو در خودم میبینم چرا؟؟ چون هم دارم از آموزش های شما استفاده میکنم( فقط هدیه ها) و در کنارش آموزش های زمینه کاری خودم رو میبینم چه داخل اینستاگرام و چه آموزش های خارجی, تازه دارم میفهمم واقعا چقدر تخصص و مهارت ارزشممندی دارم که حتی از خود همون خارجی های داخل یوتیوب کارم بهتره و درک بهتری از این دوتا نرم افزار عشق دارم(پریمیر و افترافکت)
پارسال بود دیگه بعداز کلی تضاد و بی کاری و بی پولی تصمیم گرفتم دوره پریمیر رو ظبط کنم. شروع کردم و حدود 15 جلسه از آموزش رو ظبط کردم و ادیت زدم… دیدم آموزش ها اون چیزی که من میخوام نیست و خیلی جاها دارم تن تن صحبت میکنم و یه جوری اظطراب دارم چون سر و صدای محیطم خیلی زیاد بود که باعث عدم تمرکزم میشد و من هم دوستنداشتم اولین دوره تخصصیم به این صورت باشه. وقت گذاشتم و یه جلسه دیگه ظبط کردم ولی با تمرکز بالا و کیفیت بهتر وقتی ادیتش زدم دیدم قبلیا واقعا در برابر این هیچی نیستن… دوباره یه مدت بیخیالش شدم و گفتم باید از اول این دوره رو ظبط کنم یعنی 16 جلسه رو گذاشتم کنار و تصمیم گرفتم بعدا دوره بهتری ظبط کنم. گذشت و رفتم یکی دوماهی دوباره برای دیگران ادیت ویدیو میزدم حضوری و بعداز دوماه دوباره بیکار شدم و گذشت و گذشت با یه تضاد به ظاهر وحشتناکی رو به رو شدم (فروردین 1402)و شروع شد به چک و لقد خوردن من از اینکه اینقدر کار هارو پشت گوش مینداختم یعنی همون که تو این قدر کارت خوبه و خیلی ها دوستدارن جای تو باشن و این همه مهارت ارزشمند رو داشته باشن چرا وقت نمیذاری و دوره هاتو درست نمیکنی و با باور های درست برای خودت شروع به فعالیت نمیکنی؟؟ چرا وقعا؟ جواب : عدم احساس لیاقت و ارزشمندی…
یعنی این احساس عدم لیاقت و ارزشمندی ریشه در وجودم داره که تازه تازه دارم درکش میکنم که چرا من با این همه مهارت ارزشمندی که دارم باید بیکار باشم و بی پول. وهمیشه توی برنامه دیوار دنبال کار ادیت ویدیو باشم! بازم جواب : عدم احساس لیاقت و ارزشمندی… استاد با اینکه واقعا کار برای ادیت ویدیو الان فراوانه ها ولی من بیکارم چون برای خودم و تخصصم هیچ ارزشی قائل نبودم و به هرکسی پیشنهاد میدادم یا جواب نمیدادن و یا میگفتن نمونه کار بفرست من چون اکثر کار هام آتلیه ای بود نمیشد برشون بفرستم کلیپ مردم رو. یسری کارم بود که در زمینه تیزر تبلیغاتی کار کرده بودم با اینکه ادیتش خوب بود ولی تصاویرش خوب نبود عدم احساس لیاقت اجازه نمیداد اون ویدیو هاور برای کارفرما ارسال کنم.چون ویدیوش رو کسی دیگه ظبط کرده بود و من فقط ادیتش زده بودم. میگفتم این چیه که بخوام بفرستمش برای نمونه کار!
خلاصه استاد بعداز این تضاد که همچنان یکمی از آثارش توی زندگیم هست همون اول سال که گفتم شروع کردم به دیدن آموزش های شما و کامنت های ارزشمند رو خوندن(که اگه با هدایت خدا شروع نمیکردم آموزش های شمارو دیدن بخدا قسم احتمال داشت خودمو بکشم! در این حد) کم کم به آرامش رسیدم و توکل و ایمانم بخدا بیشتر شد و اون تضاده به لطف معجرات خدا که برای رشد و پیشرفت و تلنگر به من ایجاد شده بود فهمیدم که باید با استمرار شروع کنم و در همین زمینه بصورت تخصصی و درست حسابی به سبک کیفیت آموزش های شما دوره هامو آماده کنم (که تا به امروز 05-07-1402) 22 جلسه ارزشمند و با کیفیت این دوره رو ظبط کردم (پریمیر) حدودا 25 % ازش مونده که به پایان برسه و همچنین دامنه سایتم و قالب سایتم آمادس که به لطف خدا فعالیتمو شروع کنم و باعشق آموزش هامو ارائه بدم و با خود باوری و ایمان و احساس لیاقت کارمو شروع کنم و با همین ویدیوی معرفی دوره احساس لیاقت برای خودم ارزش بیشتری قائل شدم و گفتم بیام این کامنت رو اینجا بنویسم برای رد پای خودم در این مکان الهی و ارزشمند.
تخصص و مهارت هایی که دارم (که از این به بعد براشون ارزش بی نهایت باید قائل بشم) :
1- فیلمبرداری با دوربین حرفه ای و دوربین موبایل
2-ادیت ویدیو در زمینه های مختلف بصورت حرفه ای
3- تولید دوره های آموزشی هم برای خودم و هم برای دیگران که بتونند دوره و محتواهاشون رو ظبط و ادیت کنند.
4- راه اندازی سایت وردپرسی با قالب آماده برای فروش محصول و دوره های آموزشی
این رو هم بگم استاد عزیزم من با تعهد و دیدن همین فایل های هدیه شما به نتایجی در روابط و احساس خوب رسیدم که هیچکسی شاید باورش نشه اینها نتیجه تعهد به آموزش های هدیه شماست! واقعا خیلی دوستون دارم و برام ارزشمند هستید براتون آرزوی خوشبختی و حال خوب و سلامتی و ثروت بیـــــــــــــــــشتر آرزومندم…
الهی شکرت
سلام استادعزیزم .
بی نهایت ازشماسپاسگذارم که این دوره مفید راتهیه
کردیدتاپازل دوره های قبلی کامل شود .نه تنها
کارشمابسیارارزشمنداست بلکه خریداین دوره برای
دانشجویان شمانیزارزشمندترین تصمیم زندگیشان
میتواندباشد .به این دلیل که کسی میتوانداین دوره
راخریداری کند ک برای خودش ارزش قائل شود
وخودش راارزشمندبداند وقدم به این دوره بی نظیر
بگذارد تاارزشمندی درونی خودش راکشف کند.
بی اندازه ذوق دارم که کامنت دوستان در این دوره
رابخوانم وازنتایج شگفت انگیزشان به وجدبیایم .
سپاسگذارخداوندم که من رادرمداردریافت این
آگاهیهاواسرارشگفت انگیزجهان هستی قرارداد
امیدوارم بتوانم ازایندوره بی نظیرکه نیازتک
تک انسانهاست به بهترین شکل استفاده کنم و
فصل دیگری اززندگیم بانتایج این دوره شگفت انگیز
آغازشود.
درپناه حق خوشبخت وسعادتمندوثروتمندباشید .
به نام خدایی که ویژگیش بخشنده گی بی حد و حصر هست و همه چیز تحت سیطره ی قدرت اوست و هدایت تمام مخلوقاتش رو بر خود واجب کرده
سلام به استاد ودوستان عزیزم
استاد جان امروز به خواسته مهم خودم که هرروز از زمانی که گفتید دوره احساس لیاقت رو تهیه کردید از خداوند درخواست کردم که به محض اومدن این دوره ارزشمند برام به راحتی و عزتمندانه بخره تا من از کار کردن روی این دوره ارزشمند نتایج عالی بگیرم خداوند قدرتمند و قادر و غنی پاسخ مثبت داد و از طریق حساب کاربری خواهرم این دوره رو خریداری کردیم و قسمت اول این دوره رو در حال دانلود کردن هستیم تا انشالله با دقت به درک و عمل اگاهیها هدایت بشیم دوره ای که با تمام وجودم من و خواهرم لازمه موفقیت در همه ابعاد زندگی و خوشبختی بیشتر خودمون رو کارکردن روی این دوره میدونیم
من خودم به شخصه خیلی از مواردی که به خواستم یا نمیرسم یا خیلی به سختی میرسم رد پای عدم لیاقت رو بارها حس کردم مقاومتی که تو ذهنم باعث میشه تا به بخشی از خواستم برسم و سریع با باور عدم لیاقت که تو ذهنم مقاومت ایجاد میکنه مسیر رو سخت و نیاز به تقلا میکنه و مسیری رو که داشت ساده و راحت پیش میرفت رو متوقف میکنه و یا سخت و پیچیده میکنه
مقایسه کردن خودم با دیگران که اون افراد از نظر مالی و روابط عاطفی و اجتماعی وشکل ظاهری ،خانواده موفق تر و بهتر بودن چقدر احساس بد در من ایجاد میکرد و خودم رو سرزنش میکردم
همیشه در همه مراحل زندگیم این باور رو داشتم که برای داشتن کوچکترین امکانات و موقعیت های خوب من باید ،حتما ، لزوما کاری انجام بدم که مستحق اون نعمت باشم اصلا ذهنم شرطی شده که حتما در مقابل هر نعمتی بااااید خدمتی انجام بدم نباید ساده و راحت به دست بیاد حق من نیست راحت چیزی به دست بیاد
من حتی خودم رو لایق درخواست دادن از خداوند هم نمیدیدم که بدون هیچ گونه در نظر گرفتن شرایط کنونی خودم، با باور لیاقت از خداوند درخواست نعمتهای بینهایت زیبا و فراوان خدا رو داشته باشم
تحمل افراد نامناسب در اطرافم به سختی انداختن خودم برام تائید گرفتن از دیگران جرات اظهار نظر نکردن در مقابل افراد موفق مقایسه کردن خودم با دیگران از نظر مالی و شرایط خوب زندگیشون همه اینها خیلی احساس عدم لیاقت و ارزشمندی رو در من ایجاد میکرد
نکته مثبتی که در خودم با کار کردن روی خودم و بودن در این سایت ایجاد شده بهتر شدن خودم در این زمینه بوده و نتایج واقعی ایجاد شده اما همونطور که گفتم این نتایج ادامه دار و بزرگتر نشده و این موضوع برام سوال بود و از خداوند دیروز با طرح سوالی هدایت خواستم که امروز این دوره احساس لیاقت روی سایت اومد با هدایت خداوند با نشونه هایی که تو این چند روزه هم من هم خواهرم میدیدیم هدایت شدیم به خرید این دوره که ایمان دارم صددرصد نتایج زندگی من در همه ابعاد زندگیم به راحتی و اسونی رشد عالی و پایدارتری رو ایجاد میکنه
خدایا هزاران میلیارد بار شکرت که لایق شدم در دوره احساس لیاقت باشم و هم راه با این دوره رشد پایدار و عالیتر رو به راحتی و اسونی داشته باشم اسون بشم برای اسونیها الهی امین
استاد جان عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
سلام استاد عزیزم
نمیدونید چقد این روزا من به شنیدن این فایلهای ارزشمندتون نیاز دارم
احساس لیاقت
چند ماهه دارم دنبال کار میگردم .خیلی جاها هدایت میشم نشونه های زیادی میبینم اما به سرانجام نمیرسه و من خیلی فکر کردم که چرا نمیشه چه ترمزی دارم
و متوجه شدم که ترمز خیلی خیلی بدی دارم که اونم عدم احساس لیاقته .با تمام وجودم میدونم که باید این دوره رو استفاده کنم و رو خودم خیلی کار کنم تا بتونم به چیزی که میخام برسم .
تمام باورهای جامعه اطرافیان خانواده از کودکی تا الان باعث شدن من نتونم به کار مورد نظرم هدایت بشم و الانم جایی مشغول به کار شدم که زیاد باب میلم نیست اما تا رو خودم کار نکنم میدونم که باید اونجا باشم وبعد خداوند منو هدایت میکنه به کار مورد نظرم به درآمد بالاتر به کار سبکتر و محیط خیلی زیباتری .
خداروشکر میکنم بابت این نشونه ی بزرگ و بابت این دوره ای که قراره بزودی روی سایت قرار بگیره .بی صبرانه منتظر دوره جدید هستم
استاد عزیزم خیلی ازتون تشکر میکنم و براتون آرزوی سعادت و سلامتی و موفقیت در تمام جنبه های زندگیتون رو دارم . خبلی دوستتون دارم
خدایا عاشقتم بی نهایت
به نام خدای مهربان
سلام به استاد خوش تیپ عزیزم و همراه با عشقشون خانم شایسته نازنین و همه دوستان عزیز و ارزشمندم
خداروشکر میکنم استاد برای حضورتون برای شخصیتتون برای اینکه هم شما و هم خانم شایسته نازنین الگوی من تو زندگی هستید در پاسخ به سوالتون باید بگم من به شخصه فقدان احساس ارزشمندی و لیاقت رو در وجودم به شدت احساس میکنم تو همه جنبه ها به نظر من احساس ارزشمندی خیلی به باورهای توحیدی گره خورده اس و احساس ارزشمندی یعنی خودِ خدا و توحید یعنی اون گوهرناب درونت که من همینی که هستم کافیم و بس و این چقدر باور قوی هست که من در اون خیلی ضعیفم خیلیییی !
من با اینکه همیشه شاگرد اول و درس خون مدرسه بودم و مورد توجه معلمانم ولی هیچ وقت این تواناییم رو ارزشمند ندیدم و دوستام بهم میگفتن چقدر خوبه که خودتو نمیگیری و مغرور نیستی ولی این از سر غرور نداشتن نبود چون من اصلا قادر به دیدن تواناییام نبودم و این باور چنان ریشه داره که بعدها توی محیط کارم با اینکه خیلی توانمند بودم ولی بازم نمیدیدمش با اینکه ارتقا میگرفتم ولی اصلا ارزش خاصی برام نداشت انگار ،همیشه توی دور نارضایتی از خودم بودم که این کمه ،من کممم و باید بیشتر باشه نه برای اینکه تواناییام رشد کنه بلکه برای اینکه من احساس خوبم وابسته به اون نتایج بیرونی بود و اگر به هردلیلی اون برآورده نمیشه انگار منم باهاش فرو میریختم و توی روابطمم همین الگو یعنی این باور عدم لیاقت خیمه میزنه توی تمام ابعاد زندگی و اصلا مهم نیست که چقدر تلاش فیزیکی کنی همین کافیه که به قول خدا تلاش هات همه پوچ بشن استاد جان من خیلی از دوره های شما رو تهیه کردم و نتیجه اش واقعا برام جادویی بوده همینکه پول تهیه این دوره رو هم داشتم از نتایج دوره های قبلی هست یادمه اوایل ورود به سایت اصلا باور نداشتم بتونم یه روزی دوره ها تون رو راحت بگیرم و اولین دوره ای که ازتون گرفتم عزت نفس بود یادمه یک هفته فقط گوش میدادم و گریه میکردم خیلی حس عجیبی داشتم و خیلی منو کوبید از نو ساخت استاد عزیزم ازتون بینهایت سپاسگزارم برای اینکه انقدر با کیفیت هستید خیلی از افراد رو که میبینم برای جراحی های زیبایی و آرایشگاه و این داستانها کلی بیشتر از این دوره هزینه کردن و میکنن و نتیجه اش فقط دو روز خوشحالیه و بعد دوباره نارضایتی و گیر دادنای بیشتر خیلی خداروشکر میکنم که هدایتم کرد به این مسیر من به خودم قول دادم تا لحظه ای که تو دنیا دارم زندگی میکنم توی این مسیر بهشتی و توحیدی بمونم و سقفی برای خواسته هام نذارم یعنی این شکرگزاری هر روزه منه برای بودن در این مسیر و بهتر شدن در عمل به آگاهی ها ایمان دارم معجزات این دوره مثل بقیه دوره هاتون قابل شمارش نیست استاد جانم یه درخواست کوچیک دارم که در مورد وابستگی در روابط عاطفی و توحیدعملی خیلی خیلی صحبت کنید
بی نهایت ازتون ممنونم
به نام خدای مهربان
سلام و درود بر خواهر خوبم زهرا جان دختر عالی بود کامنت شما خیلی لذت بردم مخصوصاً اول کامنت شما که نوشته بودید
به نظر من احساس ارزشمندی خیلی به باورهای توحیدی گره خورده اس و احساس ارزشمندی یعنی خودِ خدا و توحید یعنی اون گوهرناب درونت که من همینی که هستم کافیم و بس و این چقدر باور قوی هست که من در اون خیلی ضعیفم خیلیییی
خیلی ازت سپاسگزارم چقدر پر انرژی و خوب کامنتتو شروع کردی امیدوارم در تمام مراحل زندگی بدرخشی
خداوند همیشه یار و یاورتان باشد انشاالله
سلام و درود به شما دوست بزرگوار و ارزشمند جناب روحی عزیز
خوشحالم که از خوندن کامنتم چراغی در مسیرتون روشن شد کامنتهای این سایت جادویی هستن برای همین هرکدوممون چیزی که نیاز داریم بشنویم رو در دلنوشته های همدیگه پیدا میکنیم از اینکه حس خوبتون رو خالصانه بهم منتقل کردید سپاسگزارم
برای شما بهترینهایی که حتی الان در تصورتون نمی گنجه رو از خداوند مهربان خواستارم
سلام ودرود به استاد عزیزم
خدایا شکرت که من لایقم همچین استاد آگاه وتوانمندی داشته باشم
من لایق دریافت این آگاهی از سمت شما هستم وخودم رولایق میدونم جزو نفرات اول خرید این دوره باشم
آرع واقعاخیلی جاها بوده که از والدینم شنیدم که این کجا وما کجا این برای از ما بهترینه وهمون باعث شده از آرزو وخواسته ی که داشتم دست بردارم وفراموشش کنم وفقط حسرتش رو بخورم
یادمه وقتی خونه ای شیک وبزرگ میدیدم ، میگفتم مامان اینا چه خونه ی خوب وباحالی دارن کاش مام خونمون اینجوری بود ، مامان میگفت این برای از ما بهترینه
وقتی کوچیک بودم میوه های مث موز ونارگیل وآناناس خیلی گرون بود میخواستم ، مامان میگفت اینرو برای ما نزاشتن ، اینا برای ازما بهترینه
ولی زمانی که میخواستم ازدواج کنم خودم رولایق داشتن یه شوهر با ادب میدیدم که احترام پدر ومادر و خواهر وبرادر رو نگه میداره ، ونظرم این بود کسی که به پدر ومادرش ونزدیکانش احترام میزاره صد درصد احترام همسرش روهم نگه میداره واین خواسته زمانی درمن ایجاد شد که میدیدم برادرم به پدر ومادرم ومن محترمانه رفتار نمیکنه ، وخداروشکر همسری دارم که تواین 22 سال زندگی کوچکترین بی احترامی وتوهین وتحقیری ازجانبش ندییدم ، هرچقدر هم ازمن ناراحت باشه صداش رو بالا نمیبره و بی احترامی نمیکنه وفقط با سکوت یا به قول خودم قهر نشون میده که ناراحته
میدونی یاده یه موضوع افتادم اسم من معصومه س واین اسم باعث شده که خیلی جاها از اشتباهاتم برگردم چون به خودم گفتم دختر تو اسمت معصومه س پس باید لایق این اسم باشی ومعصومیت خودت روحفظ کنی که این اسم رو خدشه دارنکنی چون دیده بودم کسای که مثلا اسمشون صابر بوده ودرعمل غیر این رو نشون میدادن واصلا صبور نبودن یا اسم زیبا که دیگران مسخرش میکردن میگفتن وای که چقدرم زیباس
یه دفع این به ذهنم اومد ، من وقتی دختر بودم میدیدم دخترا وپسرا تو خیابون دست همو میگیرن وراه میرن از طرفی دوست داشتم وازاین عشق وعلاقه به وجد میومدم واز طرفی چون یه جور تربیت شده بودم که اینا رو گناه میدونستم وبرای مقابله با این موضوع ذهنم در درونم کاری باهم کرد که اگر هم بخوام نتونم این کار رو بکنم
من وقتی دختر بودم به قدری دستان سفید کشیده وخوش فرمی داشتم که مادرم همیشه دستام رو ناز میکرد وتعریف میکرد ولذت میبرد از دستام میگفت دستات مث پنبه نرم ولطیفه مث الماس درخشان وشفاف، رنگ سفید صورتیش حال دلمو خوب میکنه ، البته دستام وکلا پوست من تو فامیل مثل ومانند نداشت وهمه دوست داشتن ناخودآگاه منو ببوسند یا لمس کنن وبه قول خودشون حتی نگاه کردن به صورت وپوستم ، حالشون رو خوب میکرد
خلاصه اینکه ذهنم برای مقابله با این موضوع جلوم رو گرفت ومن کم کم پوستم خراب شد خشک شد ، قرمز شد خارش گرفت واگزما اومد سراغم و الان شاید نزدیک به 27 ساله که خوب نشدم
یادمه 3تا دوست بودیم که همیشه باهم میومدیم خونه از مدرسه بعضی وقتها هم 5 تا میشدیم وهمیشه تومسیر پسرا تواین جمع ما فقط به من توجه میکردن وشماره میدادن ودوستانم شاکی میشدن که چرا مورد توجه نیستن ومن برعکس ناراحت وفراری بودم از این موضوع وتو دلم میگفتم قشنگی خوب نیست همش دردسره
راستش الان میبینم من ناشکری کردم اون زیبای رو دردسر میدونستم وکائنات هم اونو ازم گرفت وتا حالا دنبال درمانشم
راستش هرچیزی لیاقت میخوادمن اینو قبول دارم
یادمه یه پسر بود شدید دنبالم بود ومیگفت تومث ماهی میمونی همش لیز میخوری فرار میکنی یکم صبر کن ببین اصلا من چه بدی دارم بهم بگو خودم میرم وضعیت مالیش خیلی خیلی ازما بهتر بود خوشگل وخوشتیب، خوش هیکل ورزشکار تحصیل کرده وبقول اون زمان ها خارج رفته وبا کمالات واز هرجهت آرزوی هر هردختری بود که باهمچین پسری آشنا بشه ولی من خودم رو لایقش نمیدیدم وپیش خودم میگفتم من توحرف زدن وبرخوردکردن باخانواده ش کم میارم ، من کجا واون کجا حتی اجازه نمیدادم بیاد خواستگاری انقدرکه اعتمادبهنفسم پایین بود وچندسال پیش ازدامادمون که دوستش بود شنیدم تویکی از بهترین کشورها یه زندگیه رویای داره با بهترین امکانات وثروت موفقیت درشغل و کار ومن باز هم حسرتش رو نخوردم چون بازم خودم رو لایقش نمیدیدیم ولی آلان ناراحتم که چرا این احساس بی لیاقتی باعث شد من انقدر عقب بمونم از زندگی چرا تلاش نکردم خودم رو بالا بکشم
این عدم لیاقت خیلی جاها کار دستم داده و من خودم ازش آگاه هستم واتفاقا داشتم روش کار میکردم
جالبه بدونید من قبل از باز کردن فایل استاد داشتم جملات تاکیدی مینوشتم برای بالا بردن لیاقت
واین همزمانی رو به فال نیک میگیرم وشکرگزاری میکنم ومطمئنم من لایق دریافت نعمتهای فراوان ازسوی خدا هستم
من لایق ثروت وامکانات فراوان هستم
من لایق داشتن سلامتی وپوست شفاف وزیبا هستم
من لایقم که خوش هیکل ورو فرم باشم ولباسهای جذاب وخوش رنگ بپوشم
من لایق داشتن شادی وخنده وآرامش هستم
من لایق داشتن همسری عاشق وشوخ طبع هستم
من لایق شنیدن حرفهای عاشقانه ودلنشین هستم
من لایقم که بچه های خوب وموفق وشادم ومحترم داشته باشم
من لایقم چون خدا این لیاقت رو درمن دید که آفریده شدم وفرستاده شدم به این زمین با این وسعت واین همه زیبای
خدایاشکرت
سلام به معصومه خانم عزیز و مهربان
خیلی لذت بردم از کامنتون
چقدر با خودتون در صلح هستید که انقدر زیبا درباره تجربیات اشتباه گذشته صحبت می کنید
یه وقتایی که با آموزش های استاد به اشتباهات گذشته ام پی میبرم
که از اساسی ترینش احساس عدم لیاقته
و با خودم می گفتم ای کاش مثلا دوسال پیش اینو می دوستم و زودتر با استاد آشنا میشدم
اما بعدا فهمیدم خیلی ها تا آخر عمر هم نزدیک این مباحث نمی شوند پس اگر الان اینجام و صحبت های استاد رو میشنوم و درک می کنم قطعا لطف خدا بود و الان زمانی هست که باید این ها رو درک کنم شاید اگر اون موقع اون اشتباه رو نمی کردم
الان تا اینقدر متوجه ماجرا نمی شدم
خیلی ها در زمینه هایی دارن ناخواسته دارن مسائلشون رو حل می کنن و چون به تضادی برنخوردن به دنبال راه حلی جدید نیستن
اما من اینجام چون به اون تضاد ها برخورد کردم
چون یه زمانی احساس می کردم انقدر ادم زشتی هستم که آدما بد شون میاد نزدیک من بشن و یه دوری شدیدی با آدما داشتم
در مقابل جنس مخالف از اینم بدتر ,
فراری, سر به زیر
با اینکه ادم پرتلاشی بودم و موفقیت هایی هم در زمینه درسی کسب کرده بودم اما سمت کسی نمی رفتم
خدایا شکرت که کم کم با فایل های رایگان استاد احساس لیاقتم بهتر و بهتر شد
الان دیگه خودم انسان به شدت زیبایی می دونم
و می دونم احساس عدم لیاقتم هنوز درمان نشده و این دوره می تونه درمانش کنه امیدوارم منم بتونم بزودی دوره رو تهیه کنم
شما رو تحسین می کنم که قبل از اینکه استاد مباحث جدید رو مطرح کنند خودتون به سراغ حل مشکلتون رفتید و به نظرم این خیلی به شما کمک می کنه که مباحث رو بهتر یاد بگیرید و درک کنید
خدایا شکرت
فکرش هم نمی کردم بخوام انقدر مفصل جواب کامنتتون رو بدم اما خداوند الهام کرد و من نوشتم
معصومه خانم عزیز و مهربان شاد و پیروز و سربلند باشید
سلام محمدجان بزرگوار
محمدجان یه حسی بهم میگه تو آینده ی فوقالعاده عالی داری یه جوری مث جت جلو میری ، یه پیشرفت کوانتومی وفضای ، تو خیلی عاقل وفهمیده هستی من بهت افتخار میکنم وشادم ازاین آشنای
پسرم راستش توهمین الان هم خیلی لایق هستی که تواین سن وسال با این سایت آشنا شدی واینقدر خوب استاد رو دنبال میکنی راستش من وقتی بچه های همسن تو رو میبینم که توچه حال وهوای هستن وتو کجای ؟ حالم خیلی خوب میشه اونوقت تومیشی امید من ، تو ثابت کردی به من که میشه به بچه ها امیدوار بود واز آیندشون نترسید خدایا شکرت
محمدم ممنون که انقدر خوبی وموفق وپرانرژی وپرانگیزه ، این خوبی درسته به نفع خودته و آینده ت رو میسازه ولی بازتاب خوبی داره والگوی خوبی هستی برای همسن وسال خودت وما مادرها رو آروم میکنی بازم ازمادرت تشکر کن وبهش تبریک بگو بخاطر تربیت خوبت
عزیزم تو لایق بهترینا هستی ، برات ازخدا آرامش ، شادی و نشاط ، موفقیت وثروت وفراوانی ومهمتر از اینها سلامتی میخوام
سلام استاد عزیزم
خیلی خوشحالم که این دوره فوقالعاده رو درست کردین
من در تمام لحظات زندگیم عدم لیاقت رو حس کردم
در رابطه برقرار کردن با جنس مخالف و حتی روابط معمولی با مردم ،یعنی تا حدی احساس لیاقت ندارم که واقعا صدام میلرزه موقع حرف زدن،
توی شغلم هم اینقدر خودمو لایق نمیدونم که تقاضای حقوق بیشتر بدم
و کلا توی بیشتر رفتارهای آدمها با خودم، خودمو لایق اون رفتار اون طرف نمیدونم و شرمنده میشم ،همیشه میخام با یک کار بزرگتر جبران کنم
حتی توی لباس پوشیدن این حس رو دارم
استاد ،در مورد ترسها توضیح بدید،ترس از همه چیز
ترس از کار ،از آدمها و…
استاد سپاسگزارم از شما و از خداوند برای وجود شما️
سلام استاد جانم … می بینم که قراره سوپرایز بشیم با این دوره…
من الان وسط دوره قانون سلامتی هستم ولی با دیدن فایل معرفی این دوره خیلی خوشحال شدم
آخه من قبل دوره قانون سلامتی با خودم گفتم اگه بتونم ب وزن ایده الم برسم هر کاری ک بخام رو میتونم بکنم و تقریبا نزدیک وزن ایده الم هستم
حالا واس هدف بعدیم که خریدن یک آپارتمان شیک توی منطقه های خوب مشهده فکر میکنم این دوره احساس لیاقت قراره همون هل اولیه و چراغ راه باشه…
خدایا پولشو از هر کجا ک میدونی برسون من این دوره رو با همه وجودم میخام
به امید همراهی با شما
سلام استاد نازنین من
من سوال شمارو اینطور برای خودم نوشتم تا بهتر درک کنم کجا ها بیشتر باید روی خودم کار کنم
اگه عزت نفس و احساس لیاقت رو در وجودم پیدا میکردم کجا ها خیلی بیشتر پیشرفت میکردم
اگه به این فکر نمیکردم که مردم در مورد من چی فکر میکنن و چطور من رو در ذهن شون ترسیم میکنند
اگه دست از راضی کردن همه برمیداشتم و نمیخاستم همه در مورد من خوب فکر کنند و به این باور میرسیدم که مهم هم نیست چقدر تلاش کنم در هر صورت من نمیتونم همه آدم ها رو از خودم راضی کنم
اگه با اینکه همکارم یک بار مسئله ای رو برام توضیح داد و من متوجه نشدم دوباره ازش میخاستم که بهم توصیح بده و ابن دفعه یک دفعه آرام تر و به این فکر نمیکردم که الان میگه بابا تو چرا نمیفهمی و به این میرسیدم که انسان با تمرین یاد میگیره مثل راه رفتن مثل صحبت کردن و این جزئی از طبیعت انسان هست که باید تمرین کنه تا یاد بگیره
اگه حتی برای کامنت نوشتن همش به این فکر نمیکردم که بابا بیخیال اینجا همه استاد خودشناسی و موفقیت هستن تو چی میخای بگی و حرف دلم رو همون لحظه مینوشتم
اگه هر چی میپوشم هر آرایشی میکنم برای دل خودم و برای احساس خوب خودم میبود نه اینکه بقیه به به و چه چه کنند و بگن چقدر زیباست چیزی میپوشیدم جوری بودم که قلبم باهاش هماهنگ بود
اگه اندام ام رو با بقیه مقایسه نمیکردم و خودم رو میپذیرفتم همینطور که بودم با تمام نقاط ضعف و قوت ام و میگفتم این من هستم و نیازی هم نیست و قرار هم نبوده که من شبیه یک بازیگر یا یک اندامی که جامعه در نظرگرفته که تو اگه تو این قالب باشی زیبایی وگر نه دیگه هیچی دیگه زن زیبایی اینطور هست که فلان باشه فلان باشه رو قبول نمیکردم مثلا اندامی مثل باربی و همه این محدودیت ها و مرز هایی که انسان ها کشیدند رو در ذهنم میشکستم و میریختم دور و بهشون توجه نمیکردم
و با همینچیزی که هستم همین بدن همین پوست همین مو احساس خوبی داشتم و اُکی بودم با خودم
اگه فارغ از اینکه مردم اندامم رو ببینند یا نبینند برای سلامتی خودم برای احساس خوب خودم برای شور اشتیاق سرزندگی و شادابی ارزشمندی و قدرتمندی خودم ورزش میکردم و این روش درست رو تا روزی که زنده هستم جزئی از شیوه زندگیم بدونم
اگه شرایط خونه و زندگیم رو با بقیه مقایسه نمیکردم و دوستم اگه یک قالی نو خریده بود نمیخاستم من بهترش رو بخرم اگه به داشته های دیگران کاری نداشتم و خودم رو باهاشون مقایسه نمیکردم
اگه داشته هام رو نه پول هام مدارک تحصیلی ام خونه و ماشین هام و حساب بانکی ام نمیدونستم
بجاش ثروت ام احساس خوب ام آرامشی که دارم فرزندان سالم و صالح ام رابطه زیبایی که با همسرم دارم زمان هایی که باهم هستیم و صلح و دوستی و آرامش توی خونه من جاری شده از لبخند های بیشتری که بر لب دارم از در آغوش گرفتن فرزندانم از خوردن یک جایی داغ باهمسرم و طبیعت زیبای اطرافم باور های زیبایی که برای خودم ساختم صداقت و درستکاری و وفاداری ام قلب پاک ام زدودن تمام رفتار های نامناسب مثل پاک کردن کینه حسادت خشم حرص آز از سینه ام میدونستم و این ها ملاک ثروتمند بودنم میبود ثروتم خدایی بود که در وجودم پیدا کردم و آرامشی که برام به ارمغان آورده خیلی وقت ها آرامش دارم همه چیز هایی که دارم رو دارم و بعد ذهنم میگه اینها چه فایده ببین اون خونه ویلایی که دوستت داره که نداری این ها که ثروت نیست حالا دروغم نمیگی غیبت هم نمیکنی این هم شد هنر حالا یه رابطه زیبا هم داری چه فایده اون خونه زندگی رو که نداری و ذهن نجوا گرم میخاد بهم بگه تمام تلاش هات برای این مسیر الکی بوده و تو پیشرفتی نکردی .
اگه تا کسی رو میدیدم که یکم وضع اش از من بهتر سریع شرایط خودم رو باهاش مقایسه نمیکردم و اون رو از خودم بالاتر نمیدونستم
اگه خودم رو لایق یک رابطه زیبا و قشنگ میدونستم و بیشتر باور میکردم که من یک زن ارزشمند و توانمند هستم اگه قدرت خلق زندگی مو بیشتر باور میکردم و خودم برای خواسته هام و اهداف ام حرکت میکردم و منتظر بقیه نبودم که با اسب سفید بیان دنبالم و همه شرایط مناسب و عالی بشه و من برم وارد اون شرایط بشم خودم مسئولیت زندگیم و خلق خواسته هام رو به عهده میگرفتم
اگه تمام تلاش و تمرکز ام این بود که فقط یک کوچولو از دیروز خودم بهتر باشم و خودم رو با اطرافیانم مقایسه نمیکردم
اگه بیشتر توانایی ها و استعداد ها و قدرت هایی که خداوند در وجودم گذاشته رو باور میکردم و حرکت میکردم و به این باور میرسیدم که همین که قدم اول رو برداشتی قدم دوم بهت گفته خواهد شد نترس برو جلو مسیر آرام آرام برات باز میشه
اگه به پشتیبانی و همایت و هدایت ها و الهامات خداوند بیشتر باور داشتم و اینکه تو هر مسیری برم همایت و هدایتم میکنه و من آرام آرام هدایت میشم جواب ها به من گفته خواهد شد
اگه موفقیت ها و همایت های خداوند در گدشته رو بیشتر بیاد خودم میآوردم که هرکز از همون اول همه مسیر ها بهم نگفته نشد و من رفتم حرکت کردم و مسیر ها برام باز شد دستان خداوند اومدند و لطف خداوند شامل حالم شد
اگه به یاد خودم بیارم که همون زمان هم شیطان میگفت بابا بیخیال تو نمیتونی اصلا امکان نداره بهتره بیخیال بشی و همیشه نجواهاش بوده و من حرکت کردم و خداوند هدایت همایت و یاریم کرد
اگه نمیخاستم داشته هام و موفقیت هام رو بکنم تو چشم بقیه و بهشون ثابت کنم ببینین من کجا رسیدم و فقط برای خودم برای کشف خودم تجربه خودم در این جهان مادی حرکت میکردم و به این باور میرسیدم که خداوند قدرت خلق زندگی هر کس رو بهش داده و من میتونم اونجور که دوست دارم زندگی کنم و به نگاه بقیه و تحسین و تشویق ها و انتقاد های بقیه کمتر توجه میکردم
اگه مسیری که میدونم درسته رو با قدرت با ایمان ادامه بدم و رها نکنم و به قول قرآن استقامت کنم و پاش بایستم
این ها مواردی هست که باید روی عزت نفس احساس لیاقت و ارزشمندی خودم بیشتر کار کنم تا حدی که بتونم روی خودم کار کنم پیشرفت خواهم کرد و به مراحل بالاتر خواهم رفت
بیصبرانه منتطر دوره تون هستم استاد نازنینم و از خداوند براتون خیر برکت فراوانی و برکت خواهانم هر جا هستید ساد و خوشبخت و سربلند و عزتمند باشید و همچنان هر دوست نازنینی که کامنت من رو با چشمان و قلب نازنین اش دنبال کرد .
سلام دوست مهربونم
انکار شما از زبان من نوشتی چقدر شبیه من
منم همش درمقایسه مادیات بودم
و نمیدیدم که این ثروته که غیبت نکنی
این مه همسرت کنارت احساس ارامش کنه
ابنکه خونه آرامش داره اینکه در گیری مردم رو نداری
اینکه حالت خوبه
اینکه داری رشد میکنی 20 سال در حال یادگیری و هر روز بهتر از دیروز هستی ایتا ثروته
حتی مادیات هم رشد داشتی و باز نمیبی و مقایسه میکنم گاهی البته خیلی کم شده میدونم خداوند به وقتش هر انچه من میخام میده کافیه ظرفم بزرگ بشه و در مدار فراوانی بیشتر قرار بگیرم خیلی وقت بود ماننت نکزاشته بودم ولی کامنت شما حرف دل من بود
من لیاقت آرامش داشتم که الان این نعمت رو دارم
لیاقت ثروت هم دارم از خدا بیشتر میخام میدونم اکر در مدارش قرار بگیرم داده میشود
چون او فراوانه و کمی و کاستی نداره
کمی و کاستی از منه
ممنونم از کامنت خوبتون و از استاد جااان و مریم بانو کرانقدر سپاسگزارم و از خداوند مه عر رپز بیشتر هدایتم میکنه
درود دوست مهربونم
انکار شما از زبان من نوشتی چقدر شبیه من
منم همش درمقایسه مادیات بودم
و نمیدیدم که این ثروته که غیبت نکنی
این مه همسرت کنارت احساس ارامش کنه
ابنکه خونه آرامش داره اینکه در گیری مردم رو نداری
اینکه حالت خوبه
اینکه داری رشد میکنی 20 سال در حال یادگیری و هر روز بهتر از دیروز هستی ایتا ثروته
حتی مادیات هم رشد داشتی و باز نمیبی و مقایسه میکنم گاهی البته خیلی کم شده میدونم خداوند به وقتش هر انچه من میخام میده کافیه ظرفم بزرگ بشه و در مدار فراوانی بیشتر قرار بگیرم خیلی وقت بود ماننت نکزاشته بودم ولی کامنت شما حرف دل من بود
من لیاقت آرامش داشتم که الان این نعمت رو دارم
لیاقت ثروت هم دارم از خدا بیشتر میخام میدونم اکر در مدارش قرار بگیرم داده میشود
چون او فراوانه و کمی و کاستی نداره
کمی و کاستی از منه
ممنونم از کامنت خوبتون و از استاد جااان و مریم بانو کرانقدر سپاسگزارم و از خداوند مه عر رپز بیشتر هدایتم میکنه