دوره احساس لیاقت، یکی از نتیجه بخش ترین دوره های آموزشی سایت است که تا کنون آمده شده و با توجه به نقش اساسیِ “احساس لیاقت” در “تجربه شرایط دلخواه در هر جنبه از زندگی”، این دوره پیش نیاز تمام دوره هاست. چون این دوره، اساسی ترین عامل خوشبختی یعنی “بازسازی احساس خود ارزشمندی درونی” را به صورت ریشه ای آموزش می دهد.
طبق قانون، تاثیرگذارترین فرکانس بر باکیفیت شدن زندگی ما در هر جنبه ای، “فرکانس احساس لیاقت” است. جهان طراحی شده تا در هر لحظه کیفیت شرایط زندگی هر فرد در تمام جنبه ها را، بر اساس کیفیت «احساس لیاقت و خود ارزشمندی درونی» او بروزرسانی کند.
هر کدام از ما با احساس لیاقت و خود ارزشمندی درونی سالم بدنیا آمده ایم اما به دلایل مختلف و در طی احاطه شدن با باورهای محدود کننده از طرف جامعه اطراف، ناآگاهانه احساس خود ارزشمندی درونی خود را تخریب کرده ایم. در واقع، تمام ناکامی ها و سختی های مسیر زندگی ما از، عدم احساس لیاقت درونی سرچشمه گرفته و هموار کردن مسیر زندگی در تمام جنبه ها نیز باید از همین این نقطه شروع شود.
آگاهی این فایل را با دقت بشنوید. این آگاهی ها به شما کمک می کند تا باورها و رفتارهای مخربی را در وجودت بشناسی که در حال تخریب احساس خود ارزشمندی شما و در نهایت، دلیل اصلی ناخواسته های زندگی تان است.
” احساس عدم لیاقت “، تأثیر مخرب گسترده ای بر تمام جنبه های زندگی می گذارد. از وضعیت مالی گرفته تا روابط، سلامتی و …
دلیل آن هم ساده است. زیرا وقتی فرد از درون احساس خود ارزشمندی نداشته باشد، نمی تواند خود را لایق پیگیری خواسته هایش بداند. حتی خود را لایق هدف انتخاب کردن نمی داند و انگیزه ه ای برای پیگیری اهدافش ندارد.
فردی که از درون احساس خود ارزشمندی ندارد، توانایی ها و مهارت هایش را نمی بیند و ارزشمند نمی داند که بخواهد از آنها ثروت بسازد.
فردی که از درون احساس خود ارزشمندی ندارد، کانون توجه او متمرکز بر نقص ها، اشتباهات، ناتوانایی ها و کمبودهایی است که دارد. این جنس از توجه، جنگی درونی در او به پا می کند و گفتگوهای درونی او را به سمت انتقاد، سرزنش و خودتخریبی های مکرر پیش می برد که واقعاً می تواند اوضاع زندگی را در تمام جنبه ها برای فرد سخت کند. روابط را مخدوش کند، سلامتی را به خطر اندازد و…
افراد زیادی از این پروسه ی خود تخریبی نامرئی که با دست خود راه انداخته اند بی خبرند. بدتر از همه، افراد متوجه نیستند که احساس عدم لیاقت در وجودشان، به چه شکل در حال ضربه زدن به زندگی آنهاست و چطور شرایط را از هر لحاظ، برای آنها سخت و دشوار کرده است. به همین دلیل آنها به دنبلا حل مسائل و مشکلات خود، در بیرون از خود هستند و راهکار را در تغییر عوامل بیرونی جستجو می کنند.
حال آنکه اگر فرد به خودشناسی برسد، به قول قرآن در اینباره بینا می شود که:
این ” احساس عدم لیاقت درونی” در وجود خودش است که مثل یک بیماری مزمن و مخفی، ریشه های زهر آلود خود را به هر جنبه ای از زندگی او کشانده و او را برای سختی های متعدد، آسان کرده است. برای همین دوره احساس لیاقت، بازسازی خود ارزشمندی درونی را از خودشناسی شروع می کند.
آگاهی های جلسات خودشناسی این دوره، مثل یک آینه است که جلوی ذهن دانشجو نگه داشته می شود و او را در موقعیتی قرار می دهد که رو راست با خودش مواجه می شود و احساس لیاقت خود را به صورت واقعی ارزیابی می کند:
- می فهمد چه افکار و باورهایی در ذهن او در گردش است؛
- این باورها و رفتارها، به چه شکل او را بر علیه خودش آموزش داده و او را برای سختی ها آسان کرده است؛
- این باورها که بی هیچ منطقی آنها را پذیرفته، چقدر ترمزهای مخفی در برابر خواسته هایش ایجاد کرده و مسیر رسیدن به خواسته ها را برایش سخت و دشوار کرده است؛
- دلیل اینهمه هدف گذاری کردن اما دوباره ناامید و بی انگیزه شدن هایش را می اند؛
- می فهمد چرا نتوانسته از مهارت ها و توانایی هایش پول بسازد؛
- چرا روابط نامناسبی دارد؛
- ایرادها را پیدا می کند و رفع آن ایرادها را در عمل یاد می گیرد؛
در واقع دانشجوی این دوره، مثل یک مشاور خبره یاد می گیرد که:
چه نگاهی به خودش و توانایی هایش دارد؛ رفتارهای او از چه باورهایی نشات می گیرد و این باورها، چقدر کمک کننده اند و چقدر ضربه زننده و چطور می تواند با حذف این ترمزهای مخرب ذهنی، باورهایش را اصلاح کند. منطقهای قوی ای که استاد در هر جلسه در دست دانشجو می گذارد، هر بار بخش مهم تری از « احساس لیاقت و خود ارزشمندی بیقید و شرط» را در درون دانشجو احیاء می کند و با هر بهبودی که در احساس لیاقت او ایجاد می کند، جهان در پاسخ به این فرکانس با کیفیت تر، شرایط زندگی اش را بهبود می دهد.
از روی این الگو و این بهبودهای تکرار شونده در شرایط زندگی اش است که دانشجو متوجه نقش اساسی احساس لیاقت در تجربه خوشبختی می شود و با انگیزه بیشتری روی آگاهی ها و تمرینات این دوره تمرکز می کند و به این ترتیب طبق قانون، خود را به معنای واقعی کلمه، آسان می کند برای آسانی ها
✅ محتوای آموزشی این دوره را در بخش محصولات مطالعه کن و اگر نشانهای دیدی که قلبت آن را تایید کرد، با ما در مسیر معجزه آفرین دوره احساس لیاقت، همراه شو.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزش دوره احساس لیاقت
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 2378MB20 دقیقه
- فایل صوتی معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 20MB0 دقیقه
به نام خدا
سلام استاد عزیز و مریم شایسته جان عزیز که اول باهاشون تضاد داشتم ولی الان عاشقشونم
استاد عزیز این اولین کامنت من هستش و من دوازده سالمه و کلاس ششم هستم و به همراه مامانم ( افسانه الماس زاده ) آموزه های شما رو دنبال می کنم . و چون من تا به حال با اکانت خودم محصولی رو خریداری نکردم ؛ نمی تونم در بخش نظرات دوره احساس لیاقت کامنت بذارم ؛ پس در فایل معرفی دوره کامنتم رو می ذارم ؛
این دوره با ارزش شما مصادف شده با یک موضوع انشا در کتاب درسیم و من با توجه به دریافت هایی که از آموزه های شما داشتم کامنتم رو میذارم.
.
.
.
موضوع انشا : گفت و گوی ظروف آشپزخانه پس از برگزار شدن یک مهمانی .
.
.
همهمه مهمان ها بعد رفتن از مهمانی جاش رو به یک سکوت آرامش بخش داد و میزبان با رضایت از برگزاری مهمانی روی مبل ولو شد . و شروع کرد به صحبت با خودش : که من با برگزاری این مهمونی اون هم به طوری که بی نقص باشه باعث شدم همه من رو دوست داشته باشن آره آره من چون خونه خوب دارم، من چون ماشین خوب دارم و چون شرایط مالی خوبی دارم همه از مهمانی دادن های من استقبال میکنن . و این شرایط
ایده آل باعث شده همه به من احترام بزارن ولی اگر من این شرایط رو نداشتم هیچکس من رو آدم حساب نمی کرد و یا حتی توی جمع خودشون من رو راه نمی دادن . و بعد با این گفت و گو خونه ی به هم ریخته و آشپزخانه شلوغ را رها کرد و به اتاق خواب رفت تا بخوابد . ظروف آشپرخانه که این گفت و گو میزبان با خودش را شنیده بودن شروع کردن با یکدیگر صحبت کردن:
قابلمه غذا رو کرد به لیوان چای و گفت : من خیلی با ارزش هستم ؛ چون میزبان، غذای مهمانی اش را در من پخت . ولی من بدون این مسئله هم ارزشمند هستم، من مهم هستم . چون تا من نباشم مواد غذایی هرچقدر هم گرون باشند کجا میخواهند پخته شوند آن هم روی آتش
خیلی سوزاننده !
لیوان چای کمی فکر کرد و گفت : بله تو درست می گویی پس من هم خیلی با ارزش هستم ؛ وجود من باعث شد که میزبان برای پذیرایی و احترام به مهمانانش اول توسط من چایی داغ و خوش عطرش را تعارف کند ؛ و من هم بدون اینکه کاربردی داشته باشم، هم ارزشمندم هم باعث زیبایی میشوم و هم باعث ارائه یک خدمت چون میزبان نمی توانست آن چایی خوش عطر را کف دست مهمانانش بریزد تا آنها نوش جان کنند پس من به خودی خود مهم هستم ؛
در همین حین قاشق ها و چنگال ها هم گفتند : پس ما هم خیلی ارزشمندیم و باعث آبروی میزبان میشویم چون مهمان که نمی تواند با دست غذایش را نوش جان کند ؛ و ما خودمان را دوست داریم و ارزش خودمان را میدانیم ؛ بدون اینکه میزبان مارا دوست داشته باشد یا از ما تشکر کند ؛
در این حین بشقاب ها هم گفتند : ما هم خودمان را خیلی دوست داریم و برای خودمان ارزش قائل هستیم ؛ ما کاری نداریم که کسی مارا دوست دارد یا ندارد همین که آدم ها این را بدانند که نمیتوانند ؛ غذایشان را از روی زمین کثیف و پر از گرد و خاک بردارند و بخوردند بلکه باید غذا را در بشقاب بریزند تا از هرگونه آلودگی جلوگیری شود . یعنی اینکه ما ارزشمند هستیم ؛
همه ظرف و ظروف یکصدا گفتند : چرا میزبان فقط بخاطر داشتن پول و ثروت ، خانه و ماشین و
غیره …. خودش را ارزشمند میداند ؟
و فکر می کند آدم ها اورا بخاطر این دارایی ها باید دوست داشته باشند نه بخاطر وجود خودش؟!
و همگی با هم ناراحت شدند گفتند : ما به افکار میزبان کاری نداریم فقط خوشحال هستیم که ما خودمان را دوست داریم و برای خودمان ارزش قائل هستیم و در پذیرایی از مهمانان امشب سهمی بزرگ و مهم داشته ایم . و همه شب بخیر گفتند و خوابیدند .
.
.
.
استاد خیلی دوست تون دارم امیدوارم در آینده با افکار و باور های قدرتمندم پیشرفت کنم و با پیشرفتم باعث رشد جهان بشم . البته به لطف آموزه های شما .
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم
سلام به همه دانشجویان دانشگاه توحید ، مخصوصا توحید عملی
خیلی خیلی ممنونم و سپاس گزار ، از همه دوستانی که با کامنت های پر از مهر شون قلب تپنده ی من رو به شوق ذوق آوردند.
ممنونم از استاد عزیز که با الهامات و درس هاس آگاهی بخش شون ، خورشید روشنایی بخش این مسیر توحیدی شدند .
تا همه ما ، چه کسانی که گذشته ی تاریک و نامفهومی داشتند و چه نسل من که پر ارزو هستیم برای رشد و پیشرفت کشور مون ؛ از این مسیر بهره مند شویم و تبدیل بشویم به قهرمان داستان زندگی مون نه سیاهی لشگر داستان .
روی ماه همه شما عزیزان رو میبوسم به گرمی و با عشق و آرزوی بهترین هارو براتون دارم چون همه شما ارزشمند آفریده شده اید تا قهرمان داستان زندگی تون باشید .
عاشق تون هستم ، روژین ، 12 ساله از مشهد