زندگی افرادی زیادی در تردیدی دائمی سپری میشود که دربارهی اخذ تصمیمات سرنوشت ساز زندگی شان دارند
آنها مدت هاست می خواهند ازدواج کنند؛
طلاق بگیرند؛
شغل، شهر یا کشورشان را تغییر دهند؛
کسب و کارشان را شروع کنند؛
اما هنوز به نقطهی شفافیت و یقین در این باره نرسیدهاند. برزخی که احتمالا تمام دوران زندگیشان را در آن خواهند گذراند، حاصل تصمیماتی است که قادر به اخذشان نیستند
چون قادر به شناختن خودشان، ارزشها و علائق شان نیستند.
چون ارزشهای ناکارآمدی برای خود انتخاب کردهاند و بالاترین اولویت و انرژی شان آنچنان خرجِ آن ارزشهای ناکارآمد شده که فرصتی برای تأمل درباره خودشان و آنچه که میخواهند باشند و تجربه کنند، نمانده است.
برای همین است که اینقدر در تشخیص اصل از فرع عاجز ماندهاند
برای همین است که روی هرچیزی سرمایهگذاری کردهاند الا نیروی درونیای که برای خلق زندگی دلخواهشان به آنها داده شده است
دست به دامان و گلاویزِ همه چیز شدهاند الا نیروی جسارتی که موتور حرکت زندگیشان به سمت شرایط مورد دلخواه آنهاست.
برای همین است که با وجود اینهمه تلاش طاقت فرسا، هشتشان گرو نُهشان است و انگار روی تردمیل راه میروند. زیرا به قول قرآن، سرمایهگذاری شان مثل کف روی آب رودخانه، بی سود و برفناست.
آنها از عهدهی تصمیمات اساسی زندگی شان برنمیآیند، چون توانایی برعهده گرفتنِ مسئولیت آن تصمیمات را ندارند و آبشخور این ناتوانی در اخذ تصمیمات اساسی، کمبود عزت نفس است.
آبشخور این بیایمانی، حساب نکردن روی جریان هدایت و ناتوانی از اجرای توکل در عمل، کمبود عزت نفس است و تا این مانع اصلاح نشود، آنها در این برزخ خودساخته خواهند ماند.
بذر ایمان و جسارت در وجودت، فقط با پرورش عزت نفسات، کاشته میشود. آنوقت این جسارت، پای حرکتات میشود تا جهادی اکبر برای بیرون آمدن از تردیدهایی به راه بیندازی که یک عمر تو را فلج کرده بود و از تجربه ی آنهمه نعمتی محروم ساخته بود که پشتِ سدِّ آنهمه تصمیمات گرفته نشده، متوقف مانده بود.
آگاهیهای دوره عزت نفس، استاد عباس منش به شما کمک می کند تا قدم به قدم با شناختِ خودت، ارزش ها و توانمندی هایت، مهمترین خاصیت عزت نفس یعنی حساب کردن روی جریان هدایت و اجرای توکل در عمل را آرام آرام یاد بگیری و به این وسیله از عهدهی اخذ تصمیماتی برآیی که کمترین فایده اش حذف تمامِ تردیدها و زندگی در آرامش است.
آرامشی که تکلیف را مشخص میکند، تو را به وضوح میرساند و در حقیقت، در این وضوح است که فرصتِ خروج از مدار ناخواستهها و ورود به مدار خواستههایت را پیدا میکنی.
“عزت نفس” دنیایی جدید را به تجربیات تان می افزاید.دنیای که شما را به استقلالِ مالی بیشتر، احساس بهتر و آرامشِ بیشتر می رساند.
هرچه عزت نفس ات را رشد میدهی، آرام آرام پایه های ایمان و خودباوری به گونهای در درونت بارور میشود که قادر به اخذ تصمیمات اساسی آنهم به شکل سریع و صحیح در زندگیات میشوی و به این وسیله در زمان مناسب، در موقعیت مناسب قرار میگیری و به جریان هدایت وصل میشوی و به قول استاد عباسمنش، روی شانههای خداوند مینشینی.
برای همین مهم ترین سرمایه گذاری زندگی ما، سرمایه گذاری روی عزت نفسمان است. سپس همه ی موفقیت های دیگرمان، به برکت این سرمایه گذاری، فرصت رشد و بروز پیدا میکنند. زیرا عزت نفس، پایه و اساس سایر توانمندیهایی است که میتوان در زندگی کسب کرد.
اطلاعات بیشتر در مورد دوره عزت نفس
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD400MB34 دقیقه
- فایل صوتی روی خودت سرمایهگذاری کن31MB34 دقیقه
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
روز پنجاه ویکم، روز شمار تحول زندگی من!
روی خودت سرمایه گذاری کن!!!
اول باید ببینم سرمایه گذاری معنیش چی هست؟!!!
خب همیشه از قدیم شنیدیم که گفتن برو اگه پولی داری برا خودت سرمایه گذاری کن، بذار پولت زیاد بشه، بذارش بانک سود بگیری وام بگیری، برو ملک وزمین وطلا و دلار وسکه و…بخر برو باکسی شریک بشو کسب وکاری پولسازی راه بنداز منبع درآمدت بشه،
تا پولت بیشتر بشه، تا با افزایش اونچه که الان داری بتونی راحت تر زندگی کنی، اسوده تر وبا خیالی راحتر…
خب اونکه میرفت با عقل ودرایت ومشورت و تحقیق و … داشتشو جای خوب سرمایه گذاری میکرد بازخورد خوبی هم نسیبش میشد
واونکه بدون فکر وتحقیق و با هول و ترس وتردید وطمع، میرفت یه جا سرمایه گذاری میکرد نه تنها سود نمیکرد بلکه داراییشم از دست میداد…
خب حالا سرمایه گذاری روی خودت یعنی چی؟!!!
یعنی کارکنی خودت رو افزایش بدی، خودت رو زیاد کنی، خودت رو بزرگ کنی، خودت رو ارزشمند کنی….
جوریکه بتونی رو خودت حساب کنی، خودت به خودت بتونی کمک کنی، خودت بتونی چاره ساز خودت باشی و تکیه ات به خودت باشه!!
خب حالا اینا چطوری بدست میاد؟!
منکه نمیدونستم بلدشم نبود، امااا لطف خدا شامل حالم شد تا بتونم تا حدود زیادی اول خودم رو بشناسم، خدامو بشناسم وجهان رو درک کنم…
کم کم این شناخت ها باعث شد بفهمم چرا اومدم به این دنیا هدف خداوند وهدفت من از بودن در این دنیای مادی چی هست؟
من درک کردم که اینجام توی این دنیام تا عشق ولذت وشادی وآرامش رو تجربه کنم، اما چون در گذشته شناختی از خودم و شناختی از خداوند وقوانینش نداشتم، پیرو 98 درصد مردم دنیا گیر بودم، گرفتار بودم، اسیر بودم، گیرو گرفتار واسیر چه کنم چه کنم ها، چی خوبه؟ چی بد؟ کدوم بهتره؟ کدوم بدتره؟ برم یا نرم؟ انجام بدم یا ندم؟ بخرم یا نخرم؟ ….
من چون تکیه بر عقل خودم و تکیه بر شعور جمعی کرده بودم، (تکیه بر غیر خدا) معلوم بود که همیشه پراز ترس ودلهر بودم وقدرت حرکت نداشتم، اگرم حرکتی میزدم پشت بندش بدون شک با کله زمین میخورم،چرا؟؟؟
چون منه نادان، منه عجول، منه ترسو، منه مثلا قوی، منه توخالی چی داشتم؟! چه قدرتی داشتم به تنهایی؟
الگوم یه سری افراد بدتر از خودم بودن، کساییکه همیشه توشک ودو دلی بودن، ترسو بودن، گله مند وشاکی بودن، عجول بودن، همش بدو بدو داشتن که بگیرن وببرن تا تموم نشده، طمع داشتن،مسابقه داشتن توی چشم و هم چشمی ها که با دارایی و قیافه ومدرک و …چشم اطرافیان کور کنند!!!
زندگی گذشته من حول محور این جمله میگذشت، خدا مارو آفریده حالا مثل پادشاه تکیه زده به تخت منتظره دست از پا خطاء کنم تا پدرمو دربیاره، منو آفریده تا عذاب بکشم درد ورنج وفقر رو تحمل کنم بیماری رو شکست ها رو تحمل کنم بعد اگه دید تحمل کردم و کم نیاوردم اون دنیا بهم پاداش بده وچون من نمی تونستم اونجور که خدا دوست داره پاک ومطهر باشم و سختی ودرد بکشم اون دنیا میرم جهنم، و در نهایت هم این دنیام وهم اون دنیام جهنم بود، جبری مطلق ومن محکوم به چنین زندگی!!!
اما شناخت عظمت وبزرگی خداوند، شناخت ودرک مهربانی وعدل وانصافش ..
وشناخت خودم ودرک اینکه اصلا قرار نبوده ونیست که من به تنهایی از این زندگی مادی گذر کنم و اینکه همیشه می تونم روی خداوند وکمک ویاریش حساب باز کنم،باعث شد تا آروم بگیرم، وقلبم قرص بشه، واین ارامش باعث شد از ترسها وتردید هام کم بشه، تا بتونم با ذهنی بازتر فکر کنم…
فکر کنم به اینکه چطور انجامش بدم، حالا هر کاریو، اینکه من حالا در نقش فرزند، در نقش مادر،در نقش همسر، در نقش خواهر، در نقش دوست، در نقش همکار…یا درنقش یه انسان چطور باید ظاهر بشم که مورد پسند خداوند باشم، وکارهام موجب رضایت خداوند وخودم باشه،خدایی که از هر نوع نعمتی در اختیارم قرار داده و بهم این فرصت رو داده که باتوکل وتلاش وایمان بتونم از همشون بهرمند بشم…
من از شمایاد گرفتم که مهمترین رابطه ی زندگیم رابطه ی خودم وخداوند باشه….
رابطه ی عاشق ومعشوق…
عاشق برای معشوق چیکار میکنه ؟ کاری میکنه باب میل معشوقش باشه وطوریکه معشوقش دوست داره حرف بزنه وعمل کنه….
خب من بادرکی که از خداوند وجهان بدست آوردم فهمیدم که خداوند میخواد توی این دورانی که من توی این دنیاهستم نمایندش باشم روی زمین، یعنی جوری باشم که هرکسی منو واعمالم رو دید یاد بزرگی وعظمت خداوند بیفته..
کسیکه عشق ومحبت و مهربانی رو در جهان گسترش میده…راستی ودرستی وصداقت رو سرلوحه اعمال وگفتار وحتی افکارش قرار داده…
من اینو فهمیدم یعنی درکش کردم، که باید انقدر خودت رو بدون خداوند عاجز وناتوان ببینی هر ثانیه که بتونی هرثانیه بگی خدایا من بی تو نه می تونم نه میدونم، تنها توهستی که میدونی ومی تونی…
پس در این مسیر، در امروز وامشبی که بهم فرصت زندگی دادی کمکم کن هدایتم کن تا فکر وزبان واعمالم رو لحظه به لحظه به تو بسپارم، تا دوتایی شراکتی باهم انجامش بدیم..
از یه چای درست کردن ساده گرفته تا انتخاب اینکه چه لباسی پوشم، تا شرکت توجلسه کاری، مهمونی، مسافرت، کارای اداری، گرفتن تاکسی و خرید و امورات شغلی وکسب وکار ومشتری و توی روابط و ارتباط با ادمها و ….
همه وهمه جا وهر لحظه بیا باهم انجامش بدیم…!
وقتی باهم انجامش میدید اوضاع خوب پیش میره، اتفاقات خوب میفته وهی دلت قرص تر میشه وگرمتر به این شراکت و دوتایی انجام دادن…
جای ترس وتردیدها رو توی وجودت توکل وارامش وامید میگیره، دیگه دری بسته نیست واگه بادر بسته روبرو بشی هزاران در دیگه برات باز میکنه، به قول شما استاد عزیزم سوت زنان توی جاده صاف وخوش آب وهوا میری که برسی به اون دشت سرسبزوقشنگ و دیدنی ..
خب به این درک رسیدن زمان میبره، باید خیلی از خودت عاجز و خیلی به خداوند تکیه کنی، باید هیچوقت هیچوقت هیچوقت تحت هیچ شرایطی روی قدرت عقل خودت به تنهایی حساب باز نکنی، نباید امیدت روی آدمها باشه وکمکهاشون، باید بدونی آدمها دستی از دستان خداوند هستند وتو نمیدونی کی وکجا میخواد دست خداوند باشه برات ..
فقط باید مطمعن باشی که در مسیر درستی هستی ونشونش آرامشی هست که داری و اون آرامش حاصل ایمانی هست که داری واون ایمان حاصل تسلیم بودنت هست…
انوقته که پراز امید هستی پراز انگیزه، کارهات به طرز شگفت انگیزی سروسامون پیدا میکنه، وخداوند جاری وساری میشه تو همه چیز ودل هر شری برات خیری قرار میده…
ودلت رو شاد میکنه دلت رو آروم میکنه…
وبعد یه نگاه به زندگیت میندازی می بینی از وقتی رو قدرت خداوکمکش حساب باز کردی، روی ایمان ودرستکاری وصداقت سرمایه گذاری کردی، حالا از هر نظر غنی هستی…
وچرخ زندگیت روان میره، چون تو از خودبی خدات و از هرکه جز خدا بریدی ، وبه خدا وخود با خدات تکیه کردی…
خدایا تنها تورا می پرستم وتنها از تو یاری می جویم..
خدایا مرا به راهی راست هدایت کن، راه کسانیکه به انها نعمت عطاء کردی، ونه گمراهان…
آمین