آیا واقعاً چشم زخم حقیقت دارد؟

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

تقریباً همه‌ی ما با واژ‌‌ه‌ی چشم زخم‌، آشنا هستیم.

کابوسی که‌، احتمال خراب شدن یکباره‌ی اوضاع و از دست رفتن غیرمنتظره‌ی دستاوردها و نعمت‌های زندگی‌مان را همواره در گوش‌مان نجوا می‌کند.

شِرکی مخفی‌ که‌، ما را متقاعد کرده، کنترل خیلی از مسائل زندگی‌مان از دست ما خارج است و نیروهای اهریمنی‌ای درکارند که در هر لحظه خوشبختی‌مان را تهدید و نعمت‌های‌زندگی‌مان را به تاراج می‌برند بی آنکه توانی در برابرشان داشته باشیم.

و تا این شرک در وجودمان باقی و در افکار و رفتارمان جاری است‌، قادر به باور و تجربه‌ی تنها قدرتِ جهان‌ نخواهیم بود؛

همان نیروی خیری که‌، سُنّتش «بما قدّمت ایدیهم» و «بما کسبت ایدیهم» است؛

همان نیروی خیری که‌، وعده‌ی فزونی و اجابت درخواست‌‌های هر درخواست‌کننده‌ای را داده است‌؛

همان نیروی خیری که قدرت خلق زندگی‌مان را در دست باورها و فرکانس‌های خودمان گذاشته و جهانش را به گونه‌ای برنامه‌ریزی نموده که‌ به آن باورها و فرکانس‌ها واکنش نشان دهد. یعنی  اساس آنچه را که باور می‌کنیم و در ذهن‌مان می‌پرورانیم‌‌، به شکل اتفاقات و شرایط‌، وارد تجربه‌ی زندگی‌مان کند.

حقیقتت این است که تنها یک جریان و یک خدا و یک قدرت وجود دارد و آن نیروی خیری است که به شکل سلامتی‌، بهبود‌ی‌، رشد‌، ثروت‌، عشق‌، زیبایی و نیکی جهان را فراگرفته است.

هرآنچه که به معنای شر شناخته می‌شود، وقتی وارد تجربه‌ی زندگی‌ات می‌شود که‌، نمی‌توانی نیروی خیر را باور کنی؛

هر آنچه که تو به معنای بیماری می‌شناسی‌، وقتی وارد تجربه‌ی زندگی‌ات می‌شود که‌، نیروی سلامتی را باور نمی‌کنی؛

هرآنچه که تو به معنای فقر می‌شناسی‌، وقتی وارد تجربه‌ی زندگی‌ات می‌شود که‌، فراوانی و برکت را از یاد می‌بری؛

هرآنچه که به معنای نفرت در زندگی‌ات تجربه می‌کنی‌، به این دلیل است که عشق را باور نکرده‌ای؛

و در یک کلام‌، ترس‌ها و نگرانی‌ها به این دلیل بر زندگی‌مان سایه می‌افکند که‌، جای خالی ایمان به چنین نیرویی را در وجودمان می‌بیند.

در نبودِ ایمان به این نیرو است که ترس از فقر‌، ترس از بیماری‌، ترس از اتفاقات بدِ آینده آنچنان فرد را احاطه می‌کند که نمی‌تواند قدرت خودش و باورهایش را در خلق زندگی‌اش درک کند  و آنچنان  نقش خود را در سرنوشت‌ خود بی‌مقدار‌ و ناچیز می‌پندارد که‌، برای محفوظ ماندن از گزند حوادث غیر مترقبه‌، دست به دامان دعانویس‌‌ یا آویختن چند مهره و نماد به در و دیوار یا هر عاملِ دیگری می‌شود که بیرون از اوست.

آنوقت است که به جای تأمل در افکار و باورهایش‌ و تلاش برای تغییر آنها‌، خیلی راحت می‌پذیرد که:

به این دلیل محکوم به زندگی در تنهایی است که بختش را بسته‌اند؛

به این دلیل محکوم به تحمل بیماری است که‌، چشمش زده‌اند؛

به این دلیل دار و ندارش به فنا رفته که‌، از چشم بد در امان نمانده یا قادر به دور کردن چشم بد از خود نبوده

و به قول خداوند‌، به همین سادگی به خودش ظلم می‌کند.

ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِ (۱۸۲)

این به واسطه آن چیزی است که از پیش فرستاده ای(فرکانس). خداوند هرگز بر بندگانش ظلم نمى‏کند. (۱۸۲ آل عمران)

حقیقت این است که ما برگی در باد نیستیم، ما بخشی از نیرویی هستیم که این جهان و نعمت‌هایش را مسخرمان نموده است.

ما به پشتوانه‌ی نیرویی پا به این جهان گذاشته‌ایم که وعده‌اش «فَإِنِّی قَرِیبٌ» و  «أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ» است. رابطه‌‌ی ما با این نیرو- که برگی بدون اذنش به زمین نمی‌افتد‌- دائمی است.

کارِ ما فقط باور کردن این خدا و ایمان و یقین داشتن به قوانین این نیرو است.


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    533MB
    45 دقیقه
  • فایل صوتی آیا واقعاً چشم زخم حقیقت دارد؟
    41MB
    45 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

372 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علی کریمی» در این صفحه: 1
  1. -
    علی کریمی گفته:
    مدت عضویت: 3962 روز

    سلام

    ضمن تشکر از شما استاد محترم و گروه فوق العاده عالی در زمینه موفقیت

    بنده از سمینار هدف گذاری سال 93 با این گروه آشنا شدم و تا به حال مطالب بسیاری را فراگرفته ام .

    در خصوص این ویدئو با موضوع چشم زخم مطلبی بود که میخواستم خدمتتان عرض کنم

    ابتدا به تفسیر آیه موردنظر 51 سوره قلم میپردازیم_ تفسیر نمونه

    ﺗﻔﺴﻴﺮ: ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻛﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ

    ﺩﻭ ﺁﻳﻪ ﻓﻮﻕ ﻛﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺳﻮﺭﻩ” ﻗﻠﻢ” ﺭﺍ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ، ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺗﻌﻘﻴﺐ ﭼﻴﺰﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺭﻩ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﻧﺴﺒﺖ ﺟﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺹ ﺁﻣﺪﻩ.

    ﻧﺨﺴﺖ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ:” ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻰ ﺷﻨﻮﻧﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻫﻠﺎﻙ ﻛﻨﻨﺪ، ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﺍﻭ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ” (ﻭَ ﺇِﻥْ ﻳَﻜﺎﺩُ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻛَﻔَﺮُﻭﺍ ﻟَﻴُﺰْﻟِﻘُﻮﻧَﻚَ ﺑِﺄَﺑْﺼﺎﺭِﻫِﻢْ ﻟَﻤَّﺎ ﺳَﻤِﻌُﻮﺍ ﺍﻟﺬِّﻛْﺮَ ﻭَ ﻳَﻘُﻮﻟُﻮﻥَ ﺇِﻧَّﻪُ ﻟَﻤَﺠْﻨُﻮﻥٌ).

    ” ﻟَﻴُﺰْﻟِﻘُﻮﻧَﻚَ” ﺍﺯ ﻣﺎﺩﻩ” ﺯﻟﻖ” ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻟﻐﺰﻳﺪﻥ ﻭ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﻨﺎﻳﻪ ﺍﺯ ﻫﻠﺎﻛﺖ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩﻯ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ.

    ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻰ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ:

    1- ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﻣﻔﺴﺮﺍﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﺑﺎ ﻋﻈﻤﺖ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻰ ﺷﻨﻮﻧﺪ، ﺑﻪ ﻗﺪﺭﻯ ﺧﺸﻤﮕﻴﻦ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﻰ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﻬﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻓﻜﻨﻨﺪ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻛﻨﻨﺪ! ﻭ ﺩﺭ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻰ ﺟﻤﻌﻰ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﭼﺸﻢ ﺯﺩﻥ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﻣﺮﺩم ﺑﻪ ﺁﻥ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﺍﺛﺮ ﻣﺮﻣﻮﺯﻯ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻃﺮﻑ ﺭﺍ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻳﺎ ﻫﻠﺎﻙ ﻛﻨﺪ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺒﺮﻧﺪ.

    2- ﺑﻌﻀﻰ ﺩﻳﮕﺮ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻨﺎﻳﻪ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻫﻬﺎﻯ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻏﻀﺐ ﺁﻟﻮﺩ ﺍﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﺋﻴﻢ ﻓﻠﺎﻥ ﻛﺲ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﻰ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻳﺎ ﺑﻜﺸﺪ! 3- ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺗﻔﺴﻴﺮﻫﺎﻯ ﺑﺎﻟﺎ ﻧﺰﺩﻳﻜﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﻀﺎﺩ ﻋﺠﻴﺒﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﻯ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺍﺳﻠﺎم ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺎﻥ ﻇﺎﻫﺮ ﺳﺎﺯﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺍﻳﻨﻜﻪ: ﺁﻧﻬﺎ ﻭﻗﺘﻰ ﺁﻳﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺷﻨﻮﻧﺪ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﻣﺠﺬﻭﺏ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﻋﺠﺎﺏ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﭼﺸﻢ ﺑﺰﻧﻨﺪ (ﺯﻳﺮﺍ ﭼﺸﻢ ﺯﺩﻥ ﻣﻌﻤﻮﻟﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻣﻮﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺍﻋﺠﺎﺏ ﺍﻧﮕﻴﺰ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ) ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺣﺎﻝ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺗﻮ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺍﻯ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﺳﺘﻰ ﺷﮕﻔﺖ ﺁﻭﺭ ﺍﺳﺖ، ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﻭ ﭘﺮﻳﺸﺎﻥ ﮔﻮﻳﻰ ﻛﺠﺎ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﺎﺕ ﺍﻋﺠﺎﺏ ﺍﻧﮕﻴﺰ ﺟﺬﺍﺏ ﻭ ﭘﺮﻧﻔﻮﺫ ﻛﺠﺎ؟.

    ﺍﻳﻦ ﺳﺒﻚ ﻣﻐﺰﺍﻥ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﭼﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻭ ﭼﻪ ﻧﺴﺒﺘﻬﺎﻯ ﺿﺪ ﻭ ﻧﻘﻴﻀﻰ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ؟

    ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﻳﺎ ﭼﺸﻢ ﺯﺧﻢ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﺳﻠﺎﻣﻰ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻋﻠﻮم ﺭﻭﺯ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻳﺎ ﻧﻪ؟ ﺩﺭ ﺑﺤﺚ ﻧﻜﺎﺕ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﺳﺨﻦ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﮔﻔﺖ

    ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎم ﺩﺭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻣﻰ ﺍﻓﺰﺍﻳﺪ:” ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﭼﻴﺰﻯ ﺟﺰ ﻣﺎﻳﻪ ﺑﻴﺪﺍﺭﻯ ﻭ ﺗﺬﻛﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ” (ﻭَ ﻣﺎ ﻫُﻮَ ﺇِﻟَّﺎ ﺫِﻛْﺮٌ ﻟِﻠْﻌﺎﻟَﻤِﻴﻦَ).

    ﻣﻌﺎﺭﻓﺶ ﺭﻭﺷﻨﮕﺮ، ﺍﻧﺬﺍﺭﻫﺎﻳﺶ ﺁﮔﺎﻩ ﻛﻨﻨﺪﻩ، ﻣﺜﺎﻟﻬﺎﻳﺶ ﭘﺮﻣﻌﻨﻰ، ﺗﺸﻮﻳﻘﻬﺎ ﻭ ﺑﺸﺎﺭﺗﻬﺎﻳﺶ ﺭﻭﺣﭙﺮﻭﺭ، ﻭ ﺩﺭ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﻣﺎﻳﻪ، ﺑﻴﺪﺍﺭﻯ ﺧﻔﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﻳﺎﺩﺁﻭﺭﻯ ﻏﺎﻓﻠﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺟﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﺁﻭﺭﻧﺪﻩ ﺁﻥ ﺩﺍﺩ؟

    ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺍﻳﻦ ﺗﻔﺴﻴﺮ” ﺫﻛﺮ” (ﺑﺮ ﻭﺯﻥ ﻓﻜﺮ) ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ” ﻳﺎﺩﺁﻭﺭﻯ” ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﻰ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﻣﻔﺴﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ” ﺷﺮﻑ” ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺷﺮﺍﻓﺘﻰ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻤﺎم ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ، ﺷﺒﻴﻪ ﭼﻴﺰﻯ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ 44 ﺳﻮﺭﻩ ﺯﺧﺮﻑ ﺁﻣﺪﻩ ﻛﻪ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﻭَ ﺇِﻧَّﻪُ ﻟَﺬِﻛْﺮٌ ﻟَﻚَ ﻭَ ﻟِﻘَﻮْﻣِﻚَ” ﻗﺮﺁﻥ ﻣﺎﻳﻪ ﺷﺮﻑ ﻭ ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻮ ﻭ ﻗﻮم ﺗﻮ ﺍﺳﺖ” ﻭﻟﻰ ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺫﻳﻞ ﺁﻳﻪ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﻧﻴﺰ ﮔﻔﺘﻴﻢ” ﺫﻛﺮ” ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻳﺎﺩﺁﻭﺭﻯ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﻰ ﺑﺨﺸﻰ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺍﺻﻮﻟﺎ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﻬﺎﻯ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﺠﻴﺪ ﻫﻤﺎﻥ” ﺫﻛﺮ” ﺍﺳﺖ، ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺍﻭﻝ ﺻﺤﻴﺤﺘﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ.

    ﻧﻜﺘﻪ: ﺁﻳﺎ ﭼﺸﻢ ﺯﺩﻥ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ﺩﺍﺭﺩ؟

    ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﻣﺮﺩم ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﺍﺛﺮ ﻣﺨﺼﻮﺻﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺍﻋﺠﺎﺏ ﺑﻪ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﻨﮕﺮﻧﺪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺒﺮﺩ، ﻳﺎ ﺩﺭﻫﻢ ﺑﺸﻜﻨﺪ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻳﺎ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﻛﻨﺪ.

    ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻋﻘﻠﻰ ﺍﻣﺮ ﻣﺤﺎﻟﻰ ﻧﻴﺴﺖ، ﭼﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﻧﻴﺮﻭﻯ ﻣﻐﻨﺎﻃﻴﺴﻰ ﺧﺎﺻﻰ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻛﺎﺭﺍﻳﻰ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺩﺍﺭﺩ، ﺣﺘﻰ ﺑﺎ ﺗﻤﺮﻳﻦ ﻭ ﻣﻤﺎﺭﺳﺖ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺩﺍﺩ، ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻐﻨﺎﻃﻴﺴﻰ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻫﻤﻴﻦ ﻧﻴﺮﻭﻯ ﻣﻐﻨﺎﻃﻴﺴﻰ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﺍﺳﺖ.

    ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎﻳﻰ ﻛﻪ” ﺍﺷﻌﻪ ﻟﻴﺰﺭ” ﻛﻪ ﺷﻌﺎﻋﻰ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻣﺮﺋﻰ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻛﺎﺭﻯ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻫﻴﭻ ﺳﻠﺎﺡ ﻣﺨﺮﺑﻰ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﻴﺮﻭﻳﻰ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻣﻮﺍﺝ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺩﺭ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﺛﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ﭼﻴﺰ ﻋﺠﻴﺒﻰ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ.

    ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﻧﻘﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺍﻓﺮﺍﺩﻯ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺮﻭﻯ ﻣﺮﻣﻮﺯ ﭼﺸﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻳﺎ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ﻳﺎ ﺍﺷﻴﺎﻳﻰ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﭼﺸﻢ ﺯﺩﻥ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺍﻧﺪ.

    ﻟﺬﺍ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺍﺻﺮﺍﺭﻯ ﺩﺭ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﻮﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻋﻘﻞ ﻭ ﻋﻠﻢ ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ.

    ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺍﺳﻠﺎﻣﻰ ﻧﻴﺰ ﺗﻌﺒﻴﺮﺍﺕ ﻣﺨﺘﻠﻔﻰ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﻣﺮﻯ ﺭﺍ ﺍﺟﻤﺎﻟﺎ ﺗﺎﻳﻴﺪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ.

    ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺜﻰ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻴﻢ ﻛﻪ” ﺍﺳﻤﺎء ﺑﻨﺖ ﻋﻤﻴﺲ” ﺧﺪﻣﺖ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺹ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺟﻌﻔﺮ ﭼﺸﻢ ﻣﻰ ﺯﻧﻨﺪ، ﺁﻳﺎ” ﺭﻗﻴﻪ” ﺍﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻴﺮم (ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ” ﺭﻗﻴﻪ” ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻰ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻯ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺯﺧﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻧﮕﻬﻤﻴﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﻌﻮﻳﺬ ﻧﻴﺰ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ).

    ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺹ ﻓﺮﻣﻮﺩ:

    ﻧﻌﻢ، ﻓﻠﻮ ﻛﺎﻥ ﺷﻰ ء ﻳﺴﺒﻖ ﺍﻟﻘﺪﺭ ﻟﺴﺒﻘﻪ ﺍﻟﻌﻴﻦ

    ” ﺁﺭﻯ، ﻣﺎﻧﻌﻰ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺍﮔﺮ ﭼﻴﺰﻯ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺮ ﻗﻀﺎ ﻭ ﻗﺪﺭ ﭘﻴﺸﻰ ﮔﻴﺮﺩ ﭼﺸﻢ ﺯﺩﻥ ﺑﻮﺩ”! .

    ﻭ ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻉ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻣﺎم ﺣﺴﻦ ﻭ ﺍﻣﺎم ﺣﺴﻴﻦ” ﺭﻗﻴﻪ” ﮔﺮﻓﺖ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﺩﻋﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ:

    ﺍﻋﻴﺬﻛﻤﺎ ﺑﻜﻠﻤﺎﺕ ﺍﻟﺘﺎﻣﺔ ﻭ ﺍﺳﻤﺎء ﺍﻟﻠَّﻪ ﺍﻟﺤﺴﻨﻰ ﻛﻠﻬﺎ ﻋﺎﻣﺔ، ﻣﻦ ﺷﺮ ﺍﻟﺴﺎﻣﺔ ﻭ ﺍﻟﻬﺎﻣﺔ، ﻭ ﻣﻦ ﺷﺮ ﻛﻞ ﻋﻴﻦ ﻟﺎﻣﺔ، ﻭ ﻣﻦ ﺷﺮ ﺣﺎﺳﺪ ﺍﺫﺍ ﺣﺴﺪ

    :” ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻤﺎم ﻛﻠﻤﺎﺕ ﻭ ﺍﺳﻤﺎء ﺣﺴﻨﺎﻯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺷﺮ ﻣﺮﮒ ﻭ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ﻣﻮﺫﻯ، ﻭ ﻫﺮ ﭼﺸﻢ ﺑﺪ، ﻭ ﺣﺴﻮﺩ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻛﻪ ﺣﺴﺪ ﻭﺭﺯﺩ ﻣﻰ ﺳﭙﺎﺭم، ﺳﭙﺲ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺹ ﻧﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:” ﺍﻳﻨﭽﻨﻴﻦ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﻭ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﺗﻌﻮﻳﺬ ﻧﻤﻮﺩ” .

    ﺩﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻠﺎﻏﻪ ﻧﻴﺰ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ

    ﺍﻟﻌﻴﻦ ﺣﻖ ﻭ ﺍﻟﺮﻗﻰ ﺣﻖ

    :” ﭼﺸﻢ ﺯﺧﻢ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺩﻋﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺩﻓﻊ ﺁﻥ ﻧﻴﺰ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ” .

    ﺫﻛﺮ ﺍﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﻟﺎﺯم ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻣﺎﻧﻌﻰ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﻳﻦ ﺩﻋﺎﻫﺎ ﻭ ﺗﻮﺳﻠﻬﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺟﻠﻮ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻧﻴﺮﻭﻯ ﻣﺮﻣﻮﺯ ﻣﻐﻨﺎﻃﻴﺴﻰ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺩﻋﺎﻫﺎ ﺩﺭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺨﺮﺏ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺛﺮ ﻣﻰ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺧﻨﺜﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ.

    ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺰ ﻟﺎﺯم ﺑﻪ ﻳﺎﺩﺁﻭﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺒﻮﻝ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﭼﺸﻢ ﺯﺧﻢ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺍﺟﻤﺎﻝ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻯ ﺧﺮﺍﻓﻰ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻋﻮﺍﻣﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺧﻠﺎﻑ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﺕ ﺷﺮﻉ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻫﻢ ﺳﺒﺐ ﺷﻚ ﻭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﺎﺁﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺍﺳﺖ، ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﺑﺎ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺫﻫﺎﻥ ﮔﺬﺍﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: