آیا واقعاً چشم زخم حقیقت دارد؟ - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)

372 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 3587 روز

    سلام استااد عزیز

    چشم زخم ازنظر علمی ثابت شده حقیقت داره همینطور که درقران وروایات بیان شده است چشم زخم انرژی منفی است که ناشی ازحسادت است اما خیلی ساده واسان با ذکر لاحول ولا قوه…. خنثی میشود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهتاب گفته:
    مدت عضویت: 3162 روز

    به نظر من هم حرفای آقای عباس منش صحیح تره. چرا که وقتی بترسی و آرامشتو از خودت بگیری کهای وای فلانی منو دید که چشمش شوره الان یه اتفاقی برام میفته یا فلانی بدجور نگاه میکنه نکنه چشمم بزنه عملا داری یه تونل میزنی به سمت اون شخص که انرژی منفی رو به سمت خودت جذب کنی. اگه چشم زخم واقعا وجود داشت تا الان باید یه بلایی سر خود آقای عباس منش میچمد مخصوصا که خودشون تحدی هم میکنه ولی چون اعتقادی به جادو یا چشم زخم ندارن اتفاقی براشون نخواهد افتاد و این مساله میتونه الگو باشه برای ما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    رویا گلشنی گفته:
    مدت عضویت: 2175 روز

    سلام خدمت همه شما عزیزان

    من همیشه میگفتم چشم زخم وجود نداره و به دعا و جادو جنبل هم اعتقاد نداشتم

    اما با خوندن مطلبی در مورد فرشتگان الهی متوجه شدم فرشتگانی هم هستند که دعا رو به نزد خدا میبرند پس اینجا به همه باورهای گذشته م شک کردم بعد از مدتی با فردی آشنا شدم که علی رغم همه خوبی هاش همیشه کارهاش با شکست و تلخی و شکست مالی شدید روبرو میشد

    یه دعا نویس گفت که اون فرد طلسم سنگین داره

    الان چند ماهه ک هاج و واج موندم و خیلی دچار تزلزل شدم ☹☹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محمد آصف باقری گفته:
    مدت عضویت: 2426 روز

    به نام خداوند بی نهایت غفور و رحیم

    سلام به همه اعضای سایت

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم شایسته و تمام همکارن شون

    خداوند فقط برای من خیر و خوبی می‌خواد.

    آیه 156 سوره نساء

    وَاللهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ

    خدا می‌خواهد که توبه‌ منو بپذیره.

    وَ یُرِیدُ ٱلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِیلُوا۟ مَیْلًۭا عَظِیمًۭا

    یُرِیدُ ٱللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنکُمْ ۚ وَخُلِقَ ٱلْإِنسَـٰنُ ضَعِیفًۭا

    یعنی خدا می‌خواد کار رو بر من آسون کنه، چون انسان ضعیفه. این یعنی که خداوند نیتش در شریعت و احکام، بر پایه خیر و راحتی برای منه، نه سخت‌گیری یا عذاب.

    سوره زمر آیه 7

    إِن تَکْفُرُوا۟ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِىٌّۭ عَنکُمْ ۖ وَلَا یَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلْکُفْرَ ۖ وَإِن تَشْکُرُوا۟ یَرْضَهُۥ لَکُمْ

    اگه کفر ورزید، خدا بی‌نیازه از شما، ولی برای بندگانش کفر رو نمی‌پسنده، و اگه شکرگزار باشید، اون رو برای شما می‌پسنده. این یعنی خدا خیر منو در شکر، ایمان و بازگشت به خودش می‌بینه.

    در کل، نگاه قرآن به انسان پر از لطف و مهربانی خداست و تاکید می‌کنه که مسیر دین برای رشد، رحمت و رسیدن به خیر واقعی من طراحی شده.

    خداوند برای من قدرت می‌خواد، خداوند برای من آزادی می‌خواد، خداوند برای من سلامتی می‌خواد. خداوند برای من فقط خوبی می‌خواد. خداوند برای من اینو می‌خواد که به خواسته‌هام برسم.

    من تو جهانی زندگی می‌کنم که قانونمندی وجود داره. هر اتفاقی که می‌افته به خاطر قانون خداوند رحمان و رحیم و تواب و بی‌نهایت بخشنده‌ ست.

    مثل استاد عباسمنش که هر چی تو زندگیش خواسته به دست آورده، منم به دست میارم. چون سیستم ذهنی و عصبی تمام آدم‌ها به یک صورت کار می‌کنه. ساختار پایه‌ای مغز و سیستم عصبی همه ‌مون یکیه (همه ما مغز، نخاع، نورون‌ها، سیناپس‌ها و هورمون‌هایی مثل دوپامین و سروتونین داریم). همه ‌مون از محرک‌ها تاثیر می‌گیریم (مثل درد، لذت، ترس و محبت). مغز همه‌ مون قابلیت یادگیری، حافظه، احساسات، تصمیم‌گیری و قضاوت داره.

    چرا سیستم ذهنی و عصبی تمام انسان‌ها به یک صورت کار می‌کنه؟

    حدود 99.9٪ از DNA تمام انسان‌ ها مشترکه. یعنی دستورالعمل ‌های ساخت بدن و مغز در همه‌ مون یکسانه. مغز انسان‌ها معمولا از حدود 86 میلیارد نورون ساخته شده و بخش‌های مشترکی مثل (ترس)، (حافظه) و قشر پیش ‌پیشانی (تصمیم‌گیری) داریم. وقتی ساختار یکی باشه، عملکرد هم شبیه هم میشه.

    همه‌ مون برای زنده موندن به چیزهای مشابهی نیاز داریم: غذا، آب، امنیت، محبت. مغز انسان طوری تکامل پیدا کرده که بتونه به این نیازها پاسخ بده. مثلا همه ‌مون نسبت به درد واکنش منفی نشون می‌دهیم، به محبت واکنش مثبت نشون می‌دهیم و اضطراب رو در شرایط خطر تجربه می‌کنیم. این ‌ها مکانیسم‌ هایی هستن که طی میلیون‌ها سال تکامل، به نفع بقا بوده.

    نورون‌ها در همه انسان‌ها از طریق سیگنال‌های الکتریکی و شیمیایی با هم ارتباط برقرار می‌کنن. این قوانین فیزیکی و بیولوژیکی در همه ‌مون یکسانه. مثل این می‌مونه که بگی چرا همه گوشی‌های آیفون با سیستم iOS کار می‌کنن؟ چون از یک سیستم ‌عامل استفاده می‌کنن.

    انسان‌ ها موجودات اجتماعی‌ هستن و برای ارتباط موثر، باید ذهن‌هایی داشته باشن که در (درک احساسات، زبان و منطق) هماهنگ باشن. این باعث می‌شه ذهن ‌مون شبیه به هم برنامه ‌ریزی بشه تا بتونیم همکاری، همدلی و یادگیری مشترک داشته باشیم.

    سیستم ذهنی و عصبی من و همه‌ی انسان‌ها تقریبا به یک صورت کار می‌کنه چون:

    ژنتیک مشابه داریم.

    نیازهای مشابه داریم.

    ساختار مغز و قوانین زیستی‌ مون یکیه.

    باید با هم زندگی کنیم و همدیگه رو بفهمیم.

    آنچه که من باور دارم، برای من اتفاق می‌افته. من باور دارم که پول در آوردن آسونه، چون خیلی‌ها هستند که به راحتی پول در می‌آورند. هیچ‌کسی نمی‌تونه منو چشم بزنه. من محمد آصف باقری، فرزند محمد رضا رو هیچ‌کسی نمی‌تونه منو چشم بزنه، چون من باور ندارم. چون خداوند قدرت خلق زندگیمو داده دست خودم، دست کانون توجه و باروهام. و یه الگوی خیلی خوب و عالی دارم مثل استاد عباسمنش که هیچ کسی نتونسته این انسان زیبا رو چشم بزنه.

    من از هیچ‌ کسی و هیچ چیزی نمی‌ترسم و هیچ‌ کسی نمی‌تونه به من ضربه بزنه. قدرت و انتخاب در دست ‌های من هست و من آزادی انتخاب دارم. و من نمی‌ترسم، من قدرت رو انتخاب می‌کنم.

    هر انتخابی دو تا نتیجه متفاوت داره!

    تقوا یعنی کنترل نفس. رفتارهای من از باورهای من نشات می‌گیره. باید ببینم چه رفتاری دارم تا بفهمم چه باوری دارم؟ این خیلی مهمه.

    یادم میاد که می‌گفتن که یه چیز خوب بپوشی(شلوار، کاپشن … )، اینو هر جایی نپوش. چون تو مهمونی‌ها همه با لباس‌های شیک میان. اگه آدم هر روز لباس شیک بپوشه، می‌ترسه که مردم چشمش بزنن.

    یادم میاد که وقتی خوراکی خوبی می‌خوردم، مثل گردو، خرما، پنیر، عسل و … اگه کسی مثل پسر عموم میومد، من اون رو از سفره بر می‌داشتم و قایم می‌کردم تا نبینه که من چیزی دارم بخورم و دلش بهم بسوزه. و تازه نمی‌خواستم اون چیزی که دارم رو بخوره تا کم بشه. باور کمبود> توی کوچیکی که من و بچه های عموم توی یه اتاق زیر یه سقف می خوابیدیم مادر بزرگم از جیبش که اون همه باکتری ماکتری خدا میدونه داشت خوراکی مثل نخود و کشمیس می داد و بهم می گفت انقدر یواش بجو که کسی نشنوه. و باز هم می شنویدن…

    در حالی که کار درست این بود که همون چیزی که دارم می‌خورم رو به مهمونم بدم. اگه خودم دارم یه چیز خوب می‌خورم، همونو به مهمونم می‌دادم. اون روزی که خداوند برای اون مقرر کرده بود، همون بود. و من توبه می‌کنم از این که اون خوراکی رو به خاطر باور کمبود پنهون می‌کردم. خدایا توبه می‌کنم.

    احساس دلسوزی دادن به دیگران از مادربزرگم به من سرایت کرد. ایشون پیش همه مظلوم ‌نمایی می‌کرد تا دل دیگران به رحم بیاد و بهش کمک کنن. همیشه می‌گفت که من هر لحظه هر دم شهید و بی‌کس هستم.

    ناشکری خیلی در من ریشه دونده: من از عموم و زن عموم خیلی نیکی دیدم. اگه اون‌ ها نبودن، زندگی من خیلی خیلی سخت می‌شد. اگه زن عموم منو وقتی انگشتم نزدیک بود قطع بشه، به دکتر نمی‌برد، الان شاید انگشت نداشتم. اگه اون منو به خونه خودش راه نمی‌داد، زندگی‌ام خیلی سخت می‌شد. اونا خیلی جاها منو با بچه های خودشون یکی دونستن و من بسیار سپاسگزارم، و از خداوند هم سپاسگزارم به خاطر این همه لطف و رحمتی که شامل حالم کرده.

    ولی من گاهی وقت‌ها این کمک‌ ها رو انکار می‌کردم و می‌گفتم که من به تنهایی بزرگ شدم، من پدر و مادر نداشتم. در صورتی که این همه کمک ‌ها از فضل خداوند بوده. خدایا توبه می‌کنم که تو رو انکار کردم و کمک‌ های غیبی تو رو ندیدم.

    هر چقدر که من در این دنیا انسان خوب، ثروتمند، پولدار، بخشنده و مهربان باشم، نتیجش رو هم در این دنیا و هم در آن دنیا از خداوند می‌گیرم. خداوند هرگز برای من سختی نخواسته و نمی خواد.

    آیه 201 سوره بقره

    رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِى ٱلدُّنْیَا حَسَنَهًۭ وَفِى ٱلْءَاخِرَهِ حَسَنَهًۭ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ

    پروردگارا! به ما در دنیا حسنه بده و در آخرت هم حسنه، و ما را از عذاب آتش (دوزخ) حفظ کن.

    اگه تو این دنیا خوب زندگی کنم، در اون دنیا هم خوبتره.

    پس هیچ منبع شیطانی نیست!!! یک منبع انرژی، یک قدرت، یک منبع حیاتی در جهان وجود داره که همانا خداوند یکتاست. و در نبود اون شیطان به وجود میاد. وقتی نور نیست، تاریکی میاد. وقتی ثروت نیست، فقر میاد. وقتی سلامتی نیست، بیماری میاد.

    شیطان نیرو نیست. شیطان نبود خداوند در ذهن منه. نور نیرو هست و تاریکی عدم نیروست. ثروت نیروست و فقر عمدم ثروت. سلامتی نیروست و بیماری عدم سلامتی.

    یک نیرو، یک رب، یک فرمانروا در این جهان هستی هست. خداوند یک قدرته و بقیه هیچ‌ چیز نیستن. هیچ ‌کس دیگه چیزی نیست!!! هیچ کسی هیچ قدرتی در زندگی من نداره، من هم نمی تونم زندگی دیگران رو تغییر بدم، من فقط می تونم زندگی خودم رو با افکار و باورهام تغییر بدم، با کمک خداوند همه کارها شدنی هست. خدایا هزاران هزار بار شکرت به خاطر این که همواره به من کمک می کنی.

    چشم زخم یکی از باورهایی بنیادی منه که از کوچیکی در خانواده و جامعه دیدم: با مرور باورهایی که در برخی جوامع اسلامی رایج شده، برای من روشن شده که بسیاری از این مفاهیم، از جمله «چشم زخم»، ریشه در متون مذهبی قدیم‌ تر، به در ‌ویژه تورات و کتاب‌های عهد قدیم دارند، (در قرآن به هیچ عنوان حقیقت نداره که کسی بتونه زندگی کسی رو خراب کنه!!!!) متونی که به باور بسیاری تحریف شده. در این منابع، نگاه حسودانه و اثرات منفی آن به‌گونه ‌ای مطرح شده، و بعدها در سنت‌های یهودی گسترش یافته است. چقدر من دیدم که اسفند دود می کردن. حتی من یه مستندی رو دیدم که رضا شاه هم ندیمه خانمش فرح، اسفند دود می کرد. من اون لحظه با خودم گفتم که اینا که با دنیا خارج از ایران چقدر رابطه دارن، اینا دیگه نباید خرافاتی باشن. و الان می فهمم که این تفکرات به همه نفوذ کرده بوده، شاه و گدا نداره.

    به قول استاد عزیزم این باورها در نتیجه تعاملات فرهنگی بین مسلمانان و یهودیان، وارد فرهنگ اسلامی شده‌. همچنین داستان‌هایی مثل گوساله سامری، که در تورات اومده، برای من نمونه‌ ای از گرایش تاریخی قوم بنی‌اسراییل به ساختن روایت‌های نمادین و گاه خرافی ست، داستان‌هایی که گاه به ‌طور غیر مستقیم بر دیگر فرهنگ‌ها هم اثر گذاشته‌.

    تحریف در متون دینی باعث شده مفاهیم تازه‌ای شکل بگیرند و وارد جوامع دیگر شوند. از نظر من، «چشم زخم» هم یکی از همین باورهاست که از مسیر تحریف و انتقال فرهنگی، در میان مسلمانان رواج پیدا کرده.

    در نهایت، به این نتیجه رسیدم که باورهایی از این دست، حاصل ترکیب روایت ‌سازی، تحریف، و انتقال تاریخیه: با وجود این، در قرآن و تعالیم اصیل اسلامی تاکیدی بر چنین مفهومی دیده نمی‌شه.

    تو آیه 51 سوره قلم گفته شده که

    بعضی از کفار وقتی صدای قرآن رو می‌شنیدن، اون‌ قدر از پیامبر بدشون میومد که انگار با نگاهشون می‌خواستن بندازنش زمین. حالا بعضیا اینو ربط دادن به چیزی که ما بهش می‌گیم «چشم زخم». ولی واقعیت اینه که خود قرآن اصلا مستقیما چیزی به اسم چشم زخم رو تایید نکرده.

    تو خیلی از فرهنگ‌ها، از جمله بین بعضی از مسلمونا، این باور هست که نگاه بد یا حسودی می‌تونه به آدم آسیب بزنه. اما بیشتر این باورها از فرهنگ و سنت‌های محلی اومده، نه از خود قرآن.

    آدم‌ها وقتی یه اتفاق بد می‌افته و دلیلش رو نمی‌فهمن، دنبال یه چیزی می‌گردن تا براش توضیح پیدا کنن. اینجاست که باورهایی مثل چشم زخم وارد ماجرا می‌شن. مخصوصا وقتی آموزش دینی درست و حسابی ندیده باشن، ممکنه آیات قرآن رو هم اشتباهی برداشت کنن.

    اما قرآن می‌گه هر چی سرمون میاد، چه خوب چه بد، نتیجه کارای خودمونه. نه اینکه یه نفر با نگاهش بتونه زندگیمونو خراب کنه. مثلا تو قرآن خداوند می‌گه: خوبی از طرف خداست، بدی هم از دست خودتونه.

    یه نیرو، یه رب، یه فرمانروا تو این عالم هست: یه خدا، یه قدرت.

    بقیه هیچی نیستن… هیچ‌کس دیگه واقعا چیزی نیست!

    هر وقت یکی یه کار جدید بکنه یا یه کم از چار چوب‌های معمول مذهب فاصله بگیره، سریع می‌گن: خدا زده!

    من خودم دیدم، برادر زن عموم وقتی ماشین خرید، یه مرغ جلوی چرخ ماشینش قربونی کرد که کسی چشمش نزنه.

    یه بارم دیدم بعضی‌ ها وقتی یه خونه چند طبقه می‌ساختن، یه پارچه‌ قرمز یا سبز می ‌بستن به طبقه‌ آخر یا یه جای قابل دید، تا اگه کسی این ساختمون یا اسکلت نیمه‌ کاره رو دید، چشمش بخوره به اون پارچه، نه به خود ساختمون،که مثلا صاحبش از چشم شور در امان بمونه.

    خب، حالا برسیم به اینکه چرا بعضیا رفتن سراغ آیه 51 سوره قلم و اون رو به دیوار خونه‌ها شون آویزون کردن؟

    چون با یه باور اشتباه رفتن سراغ قران، خواستن یه جور منطق براش تو قرآن پیدا کنن.

    در حالی که تو آیه 7 سوره آل عمران، خدا صراحتا می‌فرماید:

    کسانی که دلشون مریضه، می‌رن دنبال آیات متشابه (یعنی آیاتی که چند تا معنی ممکن دارن، میشه همه جوره تفسیرش کرد) و از اون برای گمراه کردن خودشون و دیگران استفاده می‌کنن.

    گمراهی یعنی همین باورهای غلط و آسیب‌ زا.

    قرآن خودش می‌گه این کتاب می‌تونه هم باعث هدایت بشه، هم گمراهی. بسته به اینکه با چه نیتی بری سراغش.

    در آخر، به جای اینکه دنبال باورهای غیر منطقی و خرافی مثل چشم زخم باشیم، بهتره به خدا توکل کنیم و بدونیم که همه چیز توی زندگی ‌مون با اراده‌ی اونه، نه به خاطر نگاه یا حسادت دیگران.

    در پناه خداوند بی نهایت غفور و رحیم باشیم

    خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فرامرز رزاززاده گفته:
    مدت عضویت: 3878 روز

    سلام خیلی عالی بود استاد

    در تفسیر این آیه نظرات گوناگونی داده‌اند بسیاری مفسران گفته‌اند: منظور این است که دشمنان به هنگامی که آیات با عظمت قرآن را از تو می‌شنوند، به قدری خشمگین و ناراحت می‌شوند، و با عداوت به تو نگاه می‌کنند که گویی می‌خواهند تو را با چشم‌های خود بر زمین افکنند و نابود کنند. و نیز گفته‌اند که این کنایه از نگاه‌های بسیار غضب‌آلود است مثل اینکه می‌گوییم فلان کس آن چنان بد به من نگاه کرد که گویی می‌خواست مرا با نگاهش بخورد یا بکشد.

    در مقابل برخی مفسّران، این آیه را دربارهٔ چشم زخم دانسته و با نقل روایاتی مبنی بر واقعیّت داشتن چشم زخم، درصدد اثبات آن برآمده‌اند. اینان برآنند که مقصودِ آیه، چشم‌زخم کافران به پیامبر اسلام است که می‌خواستند با چشمان خود، او را از بین ببرند؛

    ترجمه مشکینی

    و حقیقت این است که کسانى که کفر ورزیده ‏اند هنگامى که این ذکر (قرآن را) شنیدند نزدیک بود تو را به (نحوست) چشمانشان بلغزانند! و (به خاطر عجز از درک قرآن درباره آورنده آن) می ‏گویند: او دیوانه است

    ترجمه مجتبوی

    و هر آینه نزدیک است آنان که کافر شدند- چون قرآن را شنیدند- که می ‏خواندى- تو را با چشمهاى خود بلغزانند و بیفکنند و می ‏گویند: همانا او دیوانه است .

    واقعا لذت بردم استاد ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مریم قائنی گفته:
    مدت عضویت: 683 روز

    سلام وقت بخیر

    یه سوال برای من پیش اومده و امیدوارم جواب قانع کننده ای بتونید ب من بدید

    امام صادق فرمودند . اگر در قبرستان قبرهارا بشکافید نصف افراد آنجا براثر چشم زخم جان باختند..

    شمامیگید چشم زخم وجود نداره امام یکی از امامان گفته وجود داره !!چطوربه؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رضا زارعی گفته:
      مدت عضویت: 1048 روز

      سلام دوست عزیزم خوش اومدی به این جمع توحیدی

      اولا که هیچ امام‌ و پیامبری بدون خطا نبوده حتی ابراهیم هم شک کرد به همه چی ،حتی موسی هم زد آدم کشت و بعده توبش به پیامبری رسید پس این قضیه معصوم و اینارو باید بریزیم دور اگه باور کنیم که اونام انسان بودن و تفاوتی با هم نداریم و حتی و دعاهای علی علیه اسلام در نهج البلاغه گویای این حقیقته که امام علی هم می‌ترسیده نزد خداوند از اعمالی که شاید ناخواسته و از روی هوای نفس از او سرزده بود

      بعدشم هر حدیثی از هر امام و پیامبری اگر با کلام خداوند و با قرآن منافات داشته باشه اون حدیث یک دروغه و سخن شاید امام نباشه، مثل این آیه به این واضحی رو معلوم نیست از کجاربط دادن به چشم زخم و مردم نادان و بی خرد که خودشون دنبال حقیقت نیستن بر اساس شنیده هاشون خیلی حرف ها میزنن فقط برای اینکه اگه دهنشون هرز نچررخه شاید حوصلشون سر بره و از اونجایی که حتی تو کل عمرش طرف حتی یک صفحه کتابم نخونده اصن حرف تازه ای نداره که بزنه و حرفهاش فقط از مجالس مزخرفی که نشسته ومعاشرت با آدمای ضعیف تر و بدبخت تر از خودش نشات میگیره ،

      و کلام الله بالاترین کلامه و خداوند مگه میشه که فراموش کار باشه ؟؟؟مگه میشه خدا یه چیزو از قلم بندازه و یادش بره که مثلا راجب چشم زخم حرف بزنه که اگه حقیقت داشت این موضوع خداوند به نظرم باید تو یه سوره ی چند صد صفحه ای فقط این و یادآور میشد و براش راهکار میداد !!!!

      در پناه حق

      حقیقت جو باشید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مریم قائنی گفته:
        مدت عضویت: 683 روز

        در قرآن آیه مخصوص چشم زخم داریم و آیات آخر سوره قلم است :

        و إن یکاد ألذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعواالذکر و یقولون إنه لمجنون و ما هو إلا ذکر للألعالمین

        توحرفات گفتی هر حدیثی رو که با قرآن منافات داشته باشه نباید قبول کرد .

        همین حرفی که زدی، خودش حدیث یک إمام معصومه

        چطور حرف إمام رو پذیرفتی در حالی که میگی معصوم نیستند . اگه معصوم نیستند ، نباید حریفشونو بپذیری.

        گفتی طرف تو عمرش حتی یک کتاب هم نخونده و حرف تازه ای نداره و از مجالس مزخرف فقط شنیده و …….

        این حرفت نشون میده خودت هم کتاب نخوندی و فقط با شنیده هات داری حرف میزنی

        به حدیث إمام صادق داری میگی ( آیه )

        هنوز فرق حدیث و آیه رو نمیدونی ( معلومه کاملا بی سوادی )

        گفتی : پیامبر و إمام بی خطا نبودن و از حضرت إبراهیم و حضرت موسی و إمام علی ، شاهد مثال آوردی

        این موارد ( ترک أولی ) بوده و جزء گناه و خطا و غیر معصوم بودن به شمار نمیاد

        گفتی کلام ألله بالاترین کلامه وازاین حرف میشه فهمید که تفکرات سنی ها وگروه های تکفیری تو ذهنته

        چون سنی ها قایلند که قرآن مارو کافیه و حدیث و روایت لازم نداریم برای فهم دین

        ضمنا در مورد غیر معصوم بودن پیامبر و إمامان در هیچ کتاب ( أهل تشیع و أهل تسنن ) تاکنون هیچ موردی از خطاکار بودن و هوی و هوس بودنشون گزارش نشده و بلکه برعکسش ذکر شده

        گفتی مگه میشه خدا فراموش کار باشه ؟

        این إعتقاد به عدم فراموش کار بودن خدا رو چه کسی گفته ؟ غیر اینه که إمامان معصوم گفتند و توام پذیرفتی این حرف رو ؟!!

        مگه میشه خدا راجع به چشم زخم یه سوره چند صد صفحه ای نگه و براش راهکار نده ؟

        معلومه که بسیار بسیار ادم بی سوادونادونی هستی که در مورد قرآن چنین حرفی زدی که چند صد صفحه ….

        معلومه که نه خدارو می‌شناسی و نه قرآن رو نه پیامبر و إمام رو و نه عالم دین رو و نه مردم رو و نه کتاب و قلم و سواد رو

        بعدم گفتی تو کل عمرش طرف حتی یک صفحه کتابم نخونده اصن حرف تازه ای نداره که بزنه و حرفهاش از مجالس مزخرف و معاشرت با آدمای ضعیف تر و بدبخت تر از خودش نشأت میگیره

        این حرفت شامل خودت میشه

        که بارها تو حرفات از کلمات توهین آمیز بهره میبری.

        1_ هوی و هوس و خطاکار بودن به پیامبران و إمامان معصوم

        2_مردم نادان و بی خرد

        3_ مجالس مزخرف

        4_آدمای ضعیفتر و بدبختتر از خودش

        این فحش‌ها ، نشان بر بی سواد بودنه

        إبتدای حرفت نوشتی.

        به این جمع توحیدی

        این ادعای بسیار بزرگیه که فراتر از دهنته

        با توجه به حرفات معلومه که صرفا فقط ادعا داری

        آدمی که أهل توحید باشه ، إدعا نمیکنه

        خودشو به درستی تربیت می‌کنه و بقیه رو هم به درستی رشد میده

        نه اینکه شبهه إیجاد کنه و از دین و مذهب و إعتقاد دورشون کنه

        خلاصه کلام

        اگه جمع توحیدیه اگه فرد توحیدی ای هستی اینطور صحبت کردن مناسب یه فرد توحیدی نیست

        حقیقت جو باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مهرداد غفاری ریسمانچی گفته:
    مدت عضویت: 4033 روز

    با سلام خدمت استاد عباس منش بزرگوار

    استاد عباس منش نمیدونم چطوری از شما بخاطر این فایلهایی که زحمتمی کشید و تهیه می کنید و در اختیار ما قرار می دهید تشکر کنم . واقعا خداوند رو شاکر و سپاسگزارم که با شما و سایت شما آشنا شده ام و دارم از مطالب گرانقدرش استفاده می کنم .

    ان شااله مطالب و آموزشهای شما پلی به سوی موفقیت بیشتر همه دوستان و من خواهد بود .

    از شما سپاسگذارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمدرضا جلال آبادی گفته:
    مدت عضویت: 3978 روز

    سلام استاد عزیزو دوست داشتنی صادقانه از زحماتتون ممنونم

    از آنجایی که مبحث بسیار مهم انتخاب کردین و همینطور اینکه خیلی ها باورها و اعتقاداتشون روی این موضوع است لطفا توضیحات بیشترو کامل تری بزارید

    به عنوان مثال من معنی کلمه اتقو الله را هر کجا که جستجو میکنم حتی ترجمه انگلیسی به معنی ترس از خدا هستش خواهش میکنم بگید به کجا میتونم رجوع کنم که معنی که شما فرمودید ( کنترل خود ) پیدا کنم واسم خیلی خیلی مهمه

    پیشاپیش از توجهتون متشکر م

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: