آیا واقعاً چشم زخم حقیقت دارد؟ - صفحه 27
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-66.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2020-01-14 00:00:002024-11-24 11:43:36آیا واقعاً چشم زخم حقیقت دارد؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درود خدمت استاد عزیز و همه دوستان امیدوارم که عالی باشید
چقدر نیاز داشتم به گوش کردن این فایل استاد جان
ممنونم ازتون که مثل همیشه ماموریت هدایت مارو دارید
من رفتم معنای و ان یکاد رو خوندم بله استاد کاملا درست میفرمایید
حالت خبری داره که میگه کافران فکر میکردن پیامبر دیوانس
اما واقعا چیزی درمورد چشم زخم نگفته
و متاسفانه تو همه خونه ها هم هست
و همونطور که فرمودید چشم زخم هم به باور های ما برمیگرده
و چقدر بعضی از افراد خیلی کارهارونمیکننچونمعتقدند چشم میخورن
چقدر مارو عقب میندازه
الهی شکر که این فایل قسمتم شد تا گوش بدم
و اگاه بشم
استاد بینهایت ازتون سپاسگزارم
به نام خداوند بی نهایت غفور و رحیم
سلام به همه اعضای سایت
سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم شایسته و تمام همکارن شون
خداوند فقط برای من خیر و خوبی میخواد.
آیه 156 سوره نساء
وَاللهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ
خدا میخواهد که توبه منو بپذیره.
وَ یُرِیدُ ٱلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِیلُوا۟ مَیْلًۭا عَظِیمًۭا
یُرِیدُ ٱللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنکُمْ ۚ وَخُلِقَ ٱلْإِنسَـٰنُ ضَعِیفًۭا
یعنی خدا میخواد کار رو بر من آسون کنه، چون انسان ضعیفه. این یعنی که خداوند نیتش در شریعت و احکام، بر پایه خیر و راحتی برای منه، نه سختگیری یا عذاب.
سوره زمر آیه 7
إِن تَکْفُرُوا۟ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِىٌّۭ عَنکُمْ ۖ وَلَا یَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلْکُفْرَ ۖ وَإِن تَشْکُرُوا۟ یَرْضَهُۥ لَکُمْ
اگه کفر ورزید، خدا بینیازه از شما، ولی برای بندگانش کفر رو نمیپسنده، و اگه شکرگزار باشید، اون رو برای شما میپسنده. این یعنی خدا خیر منو در شکر، ایمان و بازگشت به خودش میبینه.
در کل، نگاه قرآن به انسان پر از لطف و مهربانی خداست و تاکید میکنه که مسیر دین برای رشد، رحمت و رسیدن به خیر واقعی من طراحی شده.
خداوند برای من قدرت میخواد، خداوند برای من آزادی میخواد، خداوند برای من سلامتی میخواد. خداوند برای من فقط خوبی میخواد. خداوند برای من اینو میخواد که به خواستههام برسم.
من تو جهانی زندگی میکنم که قانونمندی وجود داره. هر اتفاقی که میافته به خاطر قانون خداوند رحمان و رحیم و تواب و بینهایت بخشنده ست.
مثل استاد عباسمنش که هر چی تو زندگیش خواسته به دست آورده، منم به دست میارم. چون سیستم ذهنی و عصبی تمام آدمها به یک صورت کار میکنه. ساختار پایهای مغز و سیستم عصبی همه مون یکیه (همه ما مغز، نخاع، نورونها، سیناپسها و هورمونهایی مثل دوپامین و سروتونین داریم). همه مون از محرکها تاثیر میگیریم (مثل درد، لذت، ترس و محبت). مغز همه مون قابلیت یادگیری، حافظه، احساسات، تصمیمگیری و قضاوت داره.
چرا سیستم ذهنی و عصبی تمام انسانها به یک صورت کار میکنه؟
حدود 99.9٪ از DNA تمام انسان ها مشترکه. یعنی دستورالعمل های ساخت بدن و مغز در همه مون یکسانه. مغز انسانها معمولا از حدود 86 میلیارد نورون ساخته شده و بخشهای مشترکی مثل (ترس)، (حافظه) و قشر پیش پیشانی (تصمیمگیری) داریم. وقتی ساختار یکی باشه، عملکرد هم شبیه هم میشه.
همه مون برای زنده موندن به چیزهای مشابهی نیاز داریم: غذا، آب، امنیت، محبت. مغز انسان طوری تکامل پیدا کرده که بتونه به این نیازها پاسخ بده. مثلا همه مون نسبت به درد واکنش منفی نشون میدهیم، به محبت واکنش مثبت نشون میدهیم و اضطراب رو در شرایط خطر تجربه میکنیم. این ها مکانیسم هایی هستن که طی میلیونها سال تکامل، به نفع بقا بوده.
نورونها در همه انسانها از طریق سیگنالهای الکتریکی و شیمیایی با هم ارتباط برقرار میکنن. این قوانین فیزیکی و بیولوژیکی در همه مون یکسانه. مثل این میمونه که بگی چرا همه گوشیهای آیفون با سیستم iOS کار میکنن؟ چون از یک سیستم عامل استفاده میکنن.
انسان ها موجودات اجتماعی هستن و برای ارتباط موثر، باید ذهنهایی داشته باشن که در (درک احساسات، زبان و منطق) هماهنگ باشن. این باعث میشه ذهن مون شبیه به هم برنامه ریزی بشه تا بتونیم همکاری، همدلی و یادگیری مشترک داشته باشیم.
سیستم ذهنی و عصبی من و همهی انسانها تقریبا به یک صورت کار میکنه چون:
ژنتیک مشابه داریم.
نیازهای مشابه داریم.
ساختار مغز و قوانین زیستی مون یکیه.
باید با هم زندگی کنیم و همدیگه رو بفهمیم.
آنچه که من باور دارم، برای من اتفاق میافته. من باور دارم که پول در آوردن آسونه، چون خیلیها هستند که به راحتی پول در میآورند. هیچکسی نمیتونه منو چشم بزنه. من محمد آصف باقری، فرزند محمد رضا رو هیچکسی نمیتونه منو چشم بزنه، چون من باور ندارم. چون خداوند قدرت خلق زندگیمو داده دست خودم، دست کانون توجه و باروهام. و یه الگوی خیلی خوب و عالی دارم مثل استاد عباسمنش که هیچ کسی نتونسته این انسان زیبا رو چشم بزنه.
من از هیچ کسی و هیچ چیزی نمیترسم و هیچ کسی نمیتونه به من ضربه بزنه. قدرت و انتخاب در دست های من هست و من آزادی انتخاب دارم. و من نمیترسم، من قدرت رو انتخاب میکنم.
هر انتخابی دو تا نتیجه متفاوت داره!
تقوا یعنی کنترل نفس. رفتارهای من از باورهای من نشات میگیره. باید ببینم چه رفتاری دارم تا بفهمم چه باوری دارم؟ این خیلی مهمه.
یادم میاد که میگفتن که یه چیز خوب بپوشی(شلوار، کاپشن … )، اینو هر جایی نپوش. چون تو مهمونیها همه با لباسهای شیک میان. اگه آدم هر روز لباس شیک بپوشه، میترسه که مردم چشمش بزنن.
یادم میاد که وقتی خوراکی خوبی میخوردم، مثل گردو، خرما، پنیر، عسل و … اگه کسی مثل پسر عموم میومد، من اون رو از سفره بر میداشتم و قایم میکردم تا نبینه که من چیزی دارم بخورم و دلش بهم بسوزه. و تازه نمیخواستم اون چیزی که دارم رو بخوره تا کم بشه. باور کمبود> توی کوچیکی که من و بچه های عموم توی یه اتاق زیر یه سقف می خوابیدیم مادر بزرگم از جیبش که اون همه باکتری ماکتری خدا میدونه داشت خوراکی مثل نخود و کشمیس می داد و بهم می گفت انقدر یواش بجو که کسی نشنوه. و باز هم می شنویدن…
در حالی که کار درست این بود که همون چیزی که دارم میخورم رو به مهمونم بدم. اگه خودم دارم یه چیز خوب میخورم، همونو به مهمونم میدادم. اون روزی که خداوند برای اون مقرر کرده بود، همون بود. و من توبه میکنم از این که اون خوراکی رو به خاطر باور کمبود پنهون میکردم. خدایا توبه میکنم.
احساس دلسوزی دادن به دیگران از مادربزرگم به من سرایت کرد. ایشون پیش همه مظلوم نمایی میکرد تا دل دیگران به رحم بیاد و بهش کمک کنن. همیشه میگفت که من هر لحظه هر دم شهید و بیکس هستم.
ناشکری خیلی در من ریشه دونده: من از عموم و زن عموم خیلی نیکی دیدم. اگه اون ها نبودن، زندگی من خیلی خیلی سخت میشد. اگه زن عموم منو وقتی انگشتم نزدیک بود قطع بشه، به دکتر نمیبرد، الان شاید انگشت نداشتم. اگه اون منو به خونه خودش راه نمیداد، زندگیام خیلی سخت میشد. اونا خیلی جاها منو با بچه های خودشون یکی دونستن و من بسیار سپاسگزارم، و از خداوند هم سپاسگزارم به خاطر این همه لطف و رحمتی که شامل حالم کرده.
ولی من گاهی وقتها این کمک ها رو انکار میکردم و میگفتم که من به تنهایی بزرگ شدم، من پدر و مادر نداشتم. در صورتی که این همه کمک ها از فضل خداوند بوده. خدایا توبه میکنم که تو رو انکار کردم و کمک های غیبی تو رو ندیدم.
هر چقدر که من در این دنیا انسان خوب، ثروتمند، پولدار، بخشنده و مهربان باشم، نتیجش رو هم در این دنیا و هم در آن دنیا از خداوند میگیرم. خداوند هرگز برای من سختی نخواسته و نمی خواد.
آیه 201 سوره بقره
رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِى ٱلدُّنْیَا حَسَنَهًۭ وَفِى ٱلْءَاخِرَهِ حَسَنَهًۭ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ
پروردگارا! به ما در دنیا حسنه بده و در آخرت هم حسنه، و ما را از عذاب آتش (دوزخ) حفظ کن.
اگه تو این دنیا خوب زندگی کنم، در اون دنیا هم خوبتره.
پس هیچ منبع شیطانی نیست!!! یک منبع انرژی، یک قدرت، یک منبع حیاتی در جهان وجود داره که همانا خداوند یکتاست. و در نبود اون شیطان به وجود میاد. وقتی نور نیست، تاریکی میاد. وقتی ثروت نیست، فقر میاد. وقتی سلامتی نیست، بیماری میاد.
شیطان نیرو نیست. شیطان نبود خداوند در ذهن منه. نور نیرو هست و تاریکی عدم نیروست. ثروت نیروست و فقر عمدم ثروت. سلامتی نیروست و بیماری عدم سلامتی.
یک نیرو، یک رب، یک فرمانروا در این جهان هستی هست. خداوند یک قدرته و بقیه هیچ چیز نیستن. هیچ کس دیگه چیزی نیست!!! هیچ کسی هیچ قدرتی در زندگی من نداره، من هم نمی تونم زندگی دیگران رو تغییر بدم، من فقط می تونم زندگی خودم رو با افکار و باورهام تغییر بدم، با کمک خداوند همه کارها شدنی هست. خدایا هزاران هزار بار شکرت به خاطر این که همواره به من کمک می کنی.
چشم زخم یکی از باورهایی بنیادی منه که از کوچیکی در خانواده و جامعه دیدم: با مرور باورهایی که در برخی جوامع اسلامی رایج شده، برای من روشن شده که بسیاری از این مفاهیم، از جمله «چشم زخم»، ریشه در متون مذهبی قدیم تر، به در ویژه تورات و کتابهای عهد قدیم دارند، (در قرآن به هیچ عنوان حقیقت نداره که کسی بتونه زندگی کسی رو خراب کنه!!!!) متونی که به باور بسیاری تحریف شده. در این منابع، نگاه حسودانه و اثرات منفی آن بهگونه ای مطرح شده، و بعدها در سنتهای یهودی گسترش یافته است. چقدر من دیدم که اسفند دود می کردن. حتی من یه مستندی رو دیدم که رضا شاه هم ندیمه خانمش فرح، اسفند دود می کرد. من اون لحظه با خودم گفتم که اینا که با دنیا خارج از ایران چقدر رابطه دارن، اینا دیگه نباید خرافاتی باشن. و الان می فهمم که این تفکرات به همه نفوذ کرده بوده، شاه و گدا نداره.
به قول استاد عزیزم این باورها در نتیجه تعاملات فرهنگی بین مسلمانان و یهودیان، وارد فرهنگ اسلامی شده. همچنین داستانهایی مثل گوساله سامری، که در تورات اومده، برای من نمونه ای از گرایش تاریخی قوم بنیاسراییل به ساختن روایتهای نمادین و گاه خرافی ست، داستانهایی که گاه به طور غیر مستقیم بر دیگر فرهنگها هم اثر گذاشته.
تحریف در متون دینی باعث شده مفاهیم تازهای شکل بگیرند و وارد جوامع دیگر شوند. از نظر من، «چشم زخم» هم یکی از همین باورهاست که از مسیر تحریف و انتقال فرهنگی، در میان مسلمانان رواج پیدا کرده.
در نهایت، به این نتیجه رسیدم که باورهایی از این دست، حاصل ترکیب روایت سازی، تحریف، و انتقال تاریخیه: با وجود این، در قرآن و تعالیم اصیل اسلامی تاکیدی بر چنین مفهومی دیده نمیشه.
تو آیه 51 سوره قلم گفته شده که
بعضی از کفار وقتی صدای قرآن رو میشنیدن، اون قدر از پیامبر بدشون میومد که انگار با نگاهشون میخواستن بندازنش زمین. حالا بعضیا اینو ربط دادن به چیزی که ما بهش میگیم «چشم زخم». ولی واقعیت اینه که خود قرآن اصلا مستقیما چیزی به اسم چشم زخم رو تایید نکرده.
تو خیلی از فرهنگها، از جمله بین بعضی از مسلمونا، این باور هست که نگاه بد یا حسودی میتونه به آدم آسیب بزنه. اما بیشتر این باورها از فرهنگ و سنتهای محلی اومده، نه از خود قرآن.
آدمها وقتی یه اتفاق بد میافته و دلیلش رو نمیفهمن، دنبال یه چیزی میگردن تا براش توضیح پیدا کنن. اینجاست که باورهایی مثل چشم زخم وارد ماجرا میشن. مخصوصا وقتی آموزش دینی درست و حسابی ندیده باشن، ممکنه آیات قرآن رو هم اشتباهی برداشت کنن.
اما قرآن میگه هر چی سرمون میاد، چه خوب چه بد، نتیجه کارای خودمونه. نه اینکه یه نفر با نگاهش بتونه زندگیمونو خراب کنه. مثلا تو قرآن خداوند میگه: خوبی از طرف خداست، بدی هم از دست خودتونه.
یه نیرو، یه رب، یه فرمانروا تو این عالم هست: یه خدا، یه قدرت.
بقیه هیچی نیستن… هیچکس دیگه واقعا چیزی نیست!
هر وقت یکی یه کار جدید بکنه یا یه کم از چار چوبهای معمول مذهب فاصله بگیره، سریع میگن: خدا زده!
من خودم دیدم، برادر زن عموم وقتی ماشین خرید، یه مرغ جلوی چرخ ماشینش قربونی کرد که کسی چشمش نزنه.
یه بارم دیدم بعضی ها وقتی یه خونه چند طبقه میساختن، یه پارچه قرمز یا سبز می بستن به طبقه آخر یا یه جای قابل دید، تا اگه کسی این ساختمون یا اسکلت نیمه کاره رو دید، چشمش بخوره به اون پارچه، نه به خود ساختمون،که مثلا صاحبش از چشم شور در امان بمونه.
خب، حالا برسیم به اینکه چرا بعضیا رفتن سراغ آیه 51 سوره قلم و اون رو به دیوار خونهها شون آویزون کردن؟
چون با یه باور اشتباه رفتن سراغ قران، خواستن یه جور منطق براش تو قرآن پیدا کنن.
در حالی که تو آیه 7 سوره آل عمران، خدا صراحتا میفرماید:
کسانی که دلشون مریضه، میرن دنبال آیات متشابه (یعنی آیاتی که چند تا معنی ممکن دارن، میشه همه جوره تفسیرش کرد) و از اون برای گمراه کردن خودشون و دیگران استفاده میکنن.
گمراهی یعنی همین باورهای غلط و آسیب زا.
قرآن خودش میگه این کتاب میتونه هم باعث هدایت بشه، هم گمراهی. بسته به اینکه با چه نیتی بری سراغش.
در آخر، به جای اینکه دنبال باورهای غیر منطقی و خرافی مثل چشم زخم باشیم، بهتره به خدا توکل کنیم و بدونیم که همه چیز توی زندگی مون با ارادهی اونه، نه به خاطر نگاه یا حسادت دیگران.
در پناه خداوند بی نهایت غفور و رحیم باشیم
خدا نگهدار
سلام ودرود خدمت استاد خانم شایسته عزیزم ودوستان هم فرکانسیم خدا رو شکر برای هدایتم به این اگاهیهای عالی من چند بار به این فایل برخوردم وخواستم که گوشش بدم اما چون توفرکانسش نبودم نشد امروز عصر طبق عادت همیشگی هر وقت یه وقت گیر بیارم سریع میام سراغ سایت وچند روزی هست که به علت شرایتی که داشتم بد جور احساس نیاز میکردم که فایلهای هدایتی را گوش کنم وامروز هدایت شدم به این فایل که غیر از چشم زخم برام اگاهییهی بیشتری داشت من قبلا به چشم شور برمیخوردم مثلا یک دختر عمه داشتم که هر وقت میومد خونمون یا میدیدمش حتما یه بلایی سر مون میومد وهمه میگفتن که چشمش شوره وحسوده به همه چیز همه کس چشم داره ومن هم تاثیر گرفته بودم از باورهای دیگران ولی همیشه به این موضوع فکر میکرد که چطور میشه یه نفر بتونه دیگری رو چشم بزنه از انجا که همیشه دنبال جواب سوالم بودم وبه طرف استاد وبعد به سایت هدایت شدم واز استادشنیده بودم که تو فایلهای دیگر هم به این موضوع که اگر کسی این قدرت رو داره بیاد ومنو چشم بزنه خیلی زود تونستم این باور به چشم شور رو کنار بزارم ودیدم که تاثیر کسایی که قبلا باهاشون برخورد میکردم وبرام اتفاقی میفتاد از بین رفته ودختر عمه ام نه تنها نمیتونه چشم بزنه بلکه از فرکانسم هم بیرون رفت والان به ندرت باهم برخورد میکنیم این موضوع باعث شد تا تاثیر باورهای مخرب رو درک وجایگزین کردن باور جدید ومراقبت از ان رو بیشتر بفهمم واین رو اول از خدای هدایتگرم وبعد مدیون وجود استاد عزیم هستم .
این فایل چشم زخم بجز اصل موضوع برام این اگاهی رو داشت که من وقتی وجود منبع خیر رو باور دارم اگر واقعی باشه باید ترس استرس وتمام باورهایی که ضد منبع خیر هست رو کنار بزارم وباوجود باورهای قدرتمند مضر وذهنیت های مقاوم قدیمیم که دارموخیلیم با سختی دارم جایگزین میکنم با باور اینکه فقط یک منبع خیر وجود داره ولی باید به زور وباایجاد اهرم رنج ولذت دارم سعیم رو میکنم واین فایل خیلی باورمو قویتر کرد وباعث شد از عصر تا الان ذهنم درگیر این سوال از خودم باشه که واقعا من به عنوان یک مسلمان که ادعا داریم خدا رو میخوام ومتدینم چقدر قدرت خدا رو در زندگیم وکارهای روز مره باور دارم وباکمال تعجب دیدم که انقدر باور به خدا تو اموراتم کم ونادیده است که خودم از خودم خجالت کشیدم وبه راستی امروز فهمیدم که اکثریت واز جمله خودم اسم خدا باوری ومسلمان وتدین بودن رو فقط یدک داریم میکشیم ویه نقاب ظاهریه ووقتی که با یک اگاهی وتفکر عمیق به خودم نگاه کردم دیدم این خدایی که من باورش کردم هیچیش شبیه این چیزهایی که استاد گفت وبا ذکر ایات قران وتوضیحات زیباش در مورد خدا گفت نیست وانگار یه پرده از روی ذهنم وتفکرات کهنهام کنار رفت یه لحظه این فکر تو ذهنم اومد که تو که ادعا داری که خدا باوری پس کو چرا وقتی اتفاقی میفته استرس تمام وجودت رو میگره چرا وقتهایی که میترسی خدات میشه ترس خدات میشه بچهات خدات میشه شوهرت خدات میشه خیلی چیزها وتنها کسی که تو این مواقع نیست خدای واقعیه امروز من تو این اگاهی فایل دیدم وبه این نتیجه رسیدم که انسان در مواقع سخت باید تو وجودش دنبال خدا بگرده وببینه چند تا خدا داره ایا اگر خدا باورم تو سختیا خدا هست بهش روجع میکنم توکل انقدر در قلبم وباورم محکم هست که سختیه نتونه منقلبم کنه ونور خدا گم نشه ولی من نداشتم این باور قوی رو وامروز به این اگاهی رسیدم خدایا شکرت برای هدایتم به این فایل
اینم بگم من 5یا 6 روزه که مرتب به علت ترسی که سالهاست از موضوعی بامن هست ومرتب برام تکرار میشد واین ترس چنان استرسی به جانم مینداخت که تا حد سکته کردن میرفتم وقتی هم اینجوری میشدم ترس واسترس انقدر بزرگ بود تو وجودم که اثری هیچ خدایی جز خدای ترس نبود ومن را از خودوخدای یکتا غافلمیکرد امروز فهمیدم خدایی که من ادعا داشتم بهش ایمان دارم در وقت ترسم گم میشه وترسم خدا میشه امروز بارها از خودم پرسیدم مسلمان واقعی تو به راستی اگر خدا رو به عنوان قدرت مطلق قبول داری پس چرا وقتی میترسی تمام بدنت شروع به لرزه میکنه استرس تمام وجودت رو میگیره پس قدرت مطلقت کو کجا میره تو اون لحطات وفهمیدم من فقط ظاهری دارم میگم خدا قدرت مطلقه خدا یکتاست واز این حرفای خوشکل ودروغ وامروز میخوام وبه قول استاد میخوام جهاد اکبری بکنم بر علیه ترسی که سالهاست همراهمه وبرام خیلی دردسر درست کرده میخوام ریشه شو پیدا کنم وبا هدایت خداوند برای همیشه از دستش خلاص بشم انشاالله تو کامنتهی بعد از دستاورد وریشه کنی ترسم بگم به یاری خدا خدایا شکرت من چند روزه ازت هدایت وحمایت خواستم وچه زود اجابت میکنی خدایا شکرت
وتشکر از استاد عزیزم برای وجودپربرکتتون شکر
وبرای دوستانی که کامنتهی عالی میزارن من کامنتها رو میخونم از یکیشم نمیگذرم واز خدا میخوام کمکم کنه واگاهیهای همه رو به درستی به درکش برسوندم خدایا برای همه چیز شکرت
من به هدایت وحمایتت نیازمندم
خدایا شکرت که من زیر سایه ارامش وامنیت توام
.خدایا شکرت که در پناه تو ام پناه تو امن وارام وپراز فراوانیست.
این تیکه اخر رو چند روزه دارم هی با خودم شبو روز تکرار میکنم جوری که وقتی از خواب بیدار میشم اولین چیزی که به ذهنم میاد همین جمله است وترسو استرسم کاملا قطع شده وخیلی ارامم خدایا پناهتو شکر .
سلام سوسن جان، خوبی خوشی؟
من کامنتت رو خوندم و تحسین می کنم که خودتو شناختی.
من هم از نوشته ها یه چیزی یادم اومد می خوام بنویسم.
من ترس از خداوند رو از یه کتاب دینی آموختم
اون خدایی که ترسناک هست
وقتی که موسی می گه که خدایا خودتو به من نشون بده
خداوند می گه تو نمی تونی منو ببینی، با اصرار می کنه با خدا چونه می زنه.
خداوند میگه که به اون کوه بنگر، اگه تونستی که اون سر جای خودش ببینی می تونی منو ببینی.
وقتی که حضرت موسی به کوه طور یا سینا نگاه کرد کوه با تجلی پیدا کردن خداوند بر اون موسی از هوش رفت.
من اینجا اون موقع هایی که کوچیک بودم خداوند رو ترسناک توی ذهنم ساختم و بعدش اون درس رو خوندم، و باید توی سوال های امتهان هم بیشتر می خوندم تا اگه از جایی سوال میاد بتونم جواب بدم. بعدش هم مذهب خداوند رو بسیار ترسناکتر کردن توی ذهنم.
در صورتی که خداوند خیلی خیلی مهربانه، مهربان تر از مادر به فرزندش.
در پناه الله یکتا باشی
خدانگهدار
به نام خداوند بخشنده مهربان که بینیاز است همه ما به او نیازمند
خدایا شکرت هر آنچه دارم از آن توست
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنینم ودوستان هم فرکانسیم
هیچ قدرتی وجود ندارد الا قدرت خداوند بزرگ بلند مرتبه
رفتارهای ما از باورهای ما نشأت میگیره
اگه ما باور کنیم که فلانی ما رو چشم زده تاثیر داره
ولی اگه باور نداشته باشیم وجود ندارد همه چیز به باور ماست
من خداروشکر رو این قضیه خیلی باورم قوی بود واین باور شرک خرافات قبول نداشتم
من تقریبا 15الی،16ساله خداروشکر اصلا قرص استفاده نکردم جز ویتامین دی
من سالهای زیادی قرآن خواندم با دوستان کلاس قرآن دور هم خوندیم ولی چیزی متوجه نمیشدم
ولی الان خداروشکر شبی 2،3 ,صفحه میخونم واقعا لذت میبرم باید بیشتر بخونم به درک آگاهی بیشتر برسم
من 15 سال پیش از طریق دستان خداوند بر روی زمین به این آگاهی رسیدم که ترک گناه کنم از دروغ قضاوت، تهمت، کینه،غیبت و…..خداروشکر تقریبا سعی کردم از زندگیم حذف کنم برای اطرافیانم تاثیر گزار والگو بودم
اوایل مورد تمسخر بودم ولی بعد از مدتی با من هم مدارشدن
خداروشکر من به خیلی از خواسته هام رسیدم
و متوجه شدم که همه چیز در درون خودمونه
با افکار وکانون توجهمون زندگیمون رو خلق میکنیم
استاد عزیزم ومریم جان نازنینم از شما ممنونم که با فایلهای بینظیرتون ما رو بهرمند میکنید
سپاسگزار خداوندم هستم که شما رو برای هدایت راهنمایی تو این راه وصال خوشبختی مسیر موفقیت برام فرستاده هزاران بار شکرت شکرت شکرت عاشقتم خدا جونم
دوستتتتون دارررررم استاد عزیزم ومریم جان عزیزم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
درود بر شما انسان آگاه که می درخشید و نور می بخشید. چقدر زیبا گفتید و چقدر زیبا قرآن و آیات رو در قرآن کشف می کنید استاد. اقرار می کنم پس از سالها قرآن خواندن هیچ چیز از آن نفهمیدم. یعنی نخواندم که درکی داشته باشم. حال به خودم افتخار می کنم به خاطر انتخابم برای روش زندگیم و می دانم که خدا خواست چون خواستم از او راه نشانم بده. رب من شما رو معرفی کرد و حال شبانه روز گوش به شما می دهم با جان و دل. از او خواستم که عمل کنم به این آگاهی ها. شکر از خدا و شکر از شما. سپاسگزارم
سلام به خانواده صمیمی عباسمنش
رفتارهای ما از باورهای ما نشأت میگیره.من هم به مسئله چشم زخم قبلا اعتقاد داشتم ، اما با آگاهیهایی که از فایلهای استاد کسب کردم ، روی این باور مخربم خیلی کار کردم و دارم کار میکنم.
هر چقدر بیشتر روی خودمکار میکنم به یقین بیشتر میرسم که این باور چقدر شرک آلوده.
هیچ وقت اینقدر واضح سلسله آیات رو در فایلها ندیده بودم که اینقدر واضح بگه جهان در مورد باورهای ما صرفا واکنش نشون میده و هر موقعیت و شرایط که الان داریم از نظر قرآن صراحتا به این اشاره شده که دقیقا همون چیزها و افکار و ذهنیتهایی است که از قبل فرستادیم.
این فایل بینظیر بود و واقعا باید بارها و بارها گوش کنم.
ممنونم از شما استاد مهربانی و سخاوت
به نام خدای مهربان خدای که درون من است
سلام خدمت استاد عزیزم وبانو شایسته محترم و تمام دوستانم
یه دوتا از طایفه های روستای ما هستن که به حساب خیلی چشم شورن و تو خانواده ماهم به چشم زخم خیلی باور هست من هر موقع یه مجلسی میشد میرفتم و یکی از اون طایفه تو مجلس بود به محض اینکه میرسیدم خونه چپه میشدم مریض میشدم به شدت خخخ خودم خندم میگیره الان . مادرم سه تا تخم مرغ میشکست میگفت خیلی تیر نظر سنگین بود همیشه این خرافات بود تا وقتی که با استاد اشنا شدم و تو برنامه های دیگ ازش شنیده بودم ک چشم زخم وجود نداره دیگ من کلا سعی کردم از ذهنم بندازم بیرون با این که این فایل رو ندیده بودم الان که این فایل رو دیدم ایمانم از این که هست خیلی قوی تر شد خدایا شکرت.
انشالله هر روز به خدا نزدیک ترشویم و از خرافات دور شویم
ممنونم استاد
بنام خدای بی نیاز .
آیا واقعا چشم زخم حقیقت دارد ؟
نخیر تا زمانی که قدرت و باور برایش داشته باشیمم .
اگرکسانی استن که میگویند تقدیر من بد بوده که من بدبخت استم ! یک باور خیلی اشتباه است .
جهااان بازخورد باور ها و ورودی های ذهن ماست .
گاهی تقصیر را به گردن خداوند میندازم میگویم خداوند برایم ما سلامتی خوشبختی …وو چیزا راا نخواسته .پس باید گفت یک باور اشتباه است خداوند همه بندگانش را یکسان را خلق کرده است .به قول این آیه مبارکه سوره حج آیه 10:ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتۡ یَدَاکَ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَیۡسَ بِظَلَّـٰمࣲ لِّلۡعَبِیدِ(١٠)
این [رسوایى و عذاب] به کیفر اعمالى است که از پیش فرستاده اى و به آن خاطر است که خدا نسبت به بندگان ستمکار نیست !
و آیه مبارکه سوره قصص آیه 47سوره قصص وَلَوۡلَآ أَن تُصِیبَهُم مُّصِیبَهُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ فَیَقُولُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَیۡنَا رَسُولࣰا فَنَتَّبِعَ ءَایَٰتِکَ وَنَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ(۴٧)
و اگر نه آن بود که به سبب گناهانى که مرتکب شدند عذابى به آنان برسد، پس بگویند: پروردگارا! چرا پیامبرى به سوى ما نفرستادى تا از آیاتت پیروى کنیم و از مؤمنان باشیم [بى تردید در عذاب کردن و هلاکتشان شتاب مى نمودیم ]
اگر کسی است یا منطقه یا ملت است که بدبخت است یعنی در فکر همان بدبختی است . یعنی هیج گاهی شخص ملا داکتر زخم چشم وووو قدرت و نیرو ندارد برای اوج زندگی ما .تا زمانی که ما قدرت ندهیم برایش .
و ما چقدر ناآگاهانه عمل کردیم آیه مبارکه که نمیدانیم معنیش را در چهارطرف دیوار های اطاق آویزان کردیم(و یکاد الذین) .
در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید!