دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟!

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

مشغول تماشای ویدئویی از مناظره های انتخابات ریاست جمهوری بودم که از طرف دوستی ارسال شده بود. بحث و جنجال بر سر کارهایی بود که دولت درباره اشتغال جوانان باید انجام دهد!

و این موضوع تبدیل به شعار انتخاباتی نخ نمایی در تمام دوران انتخابات شده که:

“من می خواهم ….. کار ایجاد کنم، …… حقوق ماهانه به افراد بدهم یا فلان تغییر شگرف را در اوضاع اقتصاد بوجود آورم…”

وقتی این حرف ها را می شنوم که هیچ سنخیتی با اساس قوانین جهان ندارد، نمی توانم این عده کثیر از افراد را درک کنم که تغییر اوضاع زندگی شان را در تغییر دولت یا حاکمیت یک حزب خاص دانسته و تمام تمرکز و انرژی شان را صرف کاری بیهوده و بی اثر می نمایند.

آیا در دنیایی که با فرکانس های ما کار می کند، در جهانی که طراحی شده تا فقط اساس فرکانس های ما را به شکل اتفاق و تجربه در زندگی مان پدیدار سازد، فردی غیر از ما، قادر است مسئول یا تعیین کننده نوع شغل و میزان درآمد ما باشد؟

پس از خودت بپرس، چه فردی به جز من، توانایی ایجاد فرصتی برای شروع یک کسب و کار برای من را دارد؟ و به جای انتظار برای حاکم شدن یک دولت جدید، به دنبال ایجاد یک نگاه، تفکر و باورقدرتمند کننده باش تا بر ذهن ات غالب شود و به تو توانایی دیدن و خلق فرصت هایی را بدهد که همیشه در اطراف ات بوده، فارغ از اینکه چه دولتی با چه سیاست هایی بر سر کار است.

انتظار داشتن از دولت، جامعه، پدر و مادر و … هیچ تغییری در اوضاعت ایجاد نمی کند. قادر به راه اندازی هیچ کسب و کاری برایت نیست و هیچ ثروتی خلق نمی کند.

چنین رفتاری، شرک محض است.

شرک یعنی نادیده گرفتن توانایی ای که به تو در انتخاب سرنوشت ات داده شده و واگذار کردن آن، به عاملی بیرون از خود و وابسته شدن به غیر خدا.

دیدن جهانی پر از فرصت های بی شمار برای ایجاد شغل، ایجاد روابط خوب و ایجاد هر آنچه که می خواهی، تنها نیاز به نگاهی یکتاپرستانه دارد تا بتوانی بپذیری خداوند قدرت خلق هر خواسته ای را به تو داده و هیچ عاملی جز فرکانس های تو، کمترین نقش و قدرت در خلق تجارب زندگی ات را ندارد.

اگر به دنبال فرصت ایجاد یک شغل هستی، هر مشکلی در اطرافت، قابلیت تبدیل شدن به فرصتی برای شروع یک کسب و کار را دارد.

فرصت ها همواره جایی زندگی می کنند، که مشکلات آنجا هستند. اگر می گویی در مشکلات غرق شده ام، بدین معنی است که درون فرصت های بزرگی در حال غوطه خوردن هستی.

شروع تمام پیشرفت های تاریخ بشر و شروع همه کسب و کارهای بیلیون دلاری، از برخورد با یک مشکل و تلاش برای حل آن و پول ساختن به واسطه حل آن مشکل شروع شده.

فقط یک تغییر نگاه کافی است

این فکر را که یک عامل بیرون از من، باید برایم کاری کند، کسب و کاری راه بیندازد، استخدامم کند و … را برای همیشه از ذهنت پاک  کن. خداوند و توانایی را باور کن که در وجودت به ودیعه گذاشته شده.

اگر هنوز سرمایه ای نداری، قدم ها را از ساده ترین کاری که در شرایط کنونی ات قابل اجراست، بردار، کم کم فروش، بازاریابی و خدمات مشتری را بیاموز و به جای انتظار داشتن از عاملی بیرون از خود، با شناسایی مشکلات جامعه اطرافت و حل آن مشکلات، کسب و کاری بیافرین. این یعنی توحید ناب

یعنی فردی که به جای انتظار داشتن از دیگری، خدا را باور و با توکل بر او، آنچه را می خواهد در ذهنش می سازد و با وفادار ماندن به این تصویر ذهنی، قدم هایش را استوار، جسورانه و با ایمان بر می دارد.


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

 

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    236MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟!
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

575 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ساحل آرامش» در این صفحه: 2
  1. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1680 روز

    دولت ها و ایجاد شغل واقعاً.

    یکی از قسمت‌های مناظره‌ای که دوستان برام فرستاده بود نگاه کردم و یه چیزی خیلی توجه منو جلب کرد اونم بحثی بود که کاندیداها در مورد معضل بیکاری می‌گفتن

    این می‌گفت اینقدر شغل ایجاد می‌کنیم اون یکی می‌گفت نه اصلاً نمیشه اینقدر شغل ایجاد کرد محدودیت‌های کشور اجازه نمیده ما مجبوریم فقط اینقدر شغل ایجاد کنیم

    به بیکاران اینقدر حقوق میدیم تا وقتی که شغلی پیدا کنن

    همش بحث سر همچین موضوعاتی بود

    من خیلی فکر کردم به این موضوع من کلاً آدم سیاسی نیستم علاقه‌ای هم به این داستان‌ها ندارم و چیزی که برام مهمه خیلی بزرگتر از بحث‌های سیاسی و اونم اینه که چرا واقعاً آدم‌ها فکر می‌کنن که باید دولت براشون شغل ایجاد کنه

    یعنی من اینو درک نمی‌کنم یعنی مثلاً وقتی فلان کاندید می‌گفت ما اینقدر شغل ایجاد می‌کنیم رو نمی‌فهمیدم که یعنی چی اینقدر شغل ایجاد می‌کنیم

    مگه شغل رو باید یکی دیگه برای آدم ایجاد کنه

    اصلاً مگه میشه این حرف

    شغل رو خودمون ایجاد می‌کنیم برای خودمون

    کار خودمون ایجاد می‌کنیم برای خودمون شغل که بی‌نهایت هست

    بی‌نهایت فرصت برای پول ساختن هست

    مگه ما باید بشینیم دولت برامون شغل ایجاد کنه

    مگه توی آمریکا دولت می‌شینه شغل ایجاد می‌کنه برای این همه آدم موفق و کارآفرین توی تمام دنیا.

    اصلاً دولت چه کار است که بخواد شغل ایجاد کنه

    میگم اینا رو من نمی‌فهمم درک نمی‌کنم چیزی که من می‌فهمم اینه که انسان اگه بخواد می‌تونه برای خودش شغل ایجاد کنه

    چه دولت بخواد چه دولت نخواد چه کل مردم دنیا بخوان چه کل مردم دنیا نخوان

    این چیزیه که من می‌فهمم

    اینو می‌فهممش که همه جای دنیا بازاری هست عرضه‌ای هست تقاضایی هست نیازهایی هست یکی میاد بر طرفش می‌کنه یک شغلی ایجاد می‌کنه یه سری نیازها یه سری مشکلات رو برطرف می‌کنه یه سری کارها رو آسون‌تر می‌کنه یه سری مراحل رو زیباتر می‌کنه یه سری خدمات جدید ارائه می‌کنه یه سری محصولات کاربردی‌تر ایجاد می‌کنه شغل ایجاد می‌شه خودش هم برای هزاران نفر دیگه

    اینجا دولت چیه اون وقت که اینقدر دعوا سر اینکه دولت مشکلات ازدواج جوانان رو حل کنه دولت شغل ایجاد کنه اصلاً این نگاه که مردم ما حالا شاید مردم دنیا نمی‌دونن واقعاً اینقدر نگاهشون به اینه که یکی از اون بالا یه کاری بکنه این نگاه به نظر من شرک آمیزترین نگاه نسبت به دنیاست

    یکی اون بالا نشسته برای من یه کاری بکنه اون برای من شغل ایجاد کنه اون کار رو کمک کنه بتونم ازدواج کنم همش توی ایران بحث‌های سیاسی دولت چیکار کرد دولت چیکار نکرد ما بدبختیم به خاطر اینکه اون اومد این کارها رو کرد اون نیومد اون کارها رو بکنه اون باید اون کارها رو می‌کرد اون یکی نباید اون کارها رو می‌کرد دولت قبلی اینجوری بوده دولت بعدی باید اینجوری باشه و یه مشت بحث‌های پوچ و بیهوده که هیچ وقت هم تمامی نداره یعنی شما نگاه کنید هر دوره همین داستانه که مردم همیشه در نهایت شاکی‌اند که دولت چیکار کرده برای ما دولت فلان

    بابا خودمون باید برای خودمون کار کنیم خودمون با توکل به خدای مهربان باید برای خودمون کار کنیم

    ما به بی‌نهایت فرصت در هر زمانی دسترسی داریم برای اینکه هر کاری را بتونیم انجام بدیم ما توانایی اینو داریم که شغل برای خودمون ایجاد کنیم برای خانواده‌مون ایجاد کنیم برای همه ایجاد کنیم

    هر کدوم از ما توانایی اینو داریم که با خلاقیتمون با ایده‌های جدیدمون با قدرت‌های خدادادی که توی وجود همه ما هست کار بزرگی بکنیم اما نیازی به کمک کسی نداریم یعنی من از همون اول نگاهم این بوده من نیاز نداشتم به کمک کسی هیچ وقت نیاز نداشتم که دولت برای من یه کاری انجام بده که مثلاً ما بعد بیایم شاکی بشیم که اگر من نتونستم موفق باشم به خاطر اینکه دولت اینجوری بوده اونجوری بوده فلان کارو نکرده فلان کار رو باید می‌کرد چه ربطی داره

    من یه روزی که قوانین رو فهمیدم گفتم قوانین اینجوریه که جهان به فرکانس‌های من به باورهای من واکنش نشون میده پس کل کار همینه که من بیام فرکانس‌های مناسب باورهای مناسب همونجوری که توی بسته روانشناسی ثروت یک گفتم ایجاد کنم و اتفاقات اونجوری که دوست دارم رقم بزنم

    کل داستان همین بود برای من و همه زندگیم رو به همون روال دارم انجام میدم و نتیجه هم مشخصه و این خنده داره که این تعداد مردم منتظرن

    منتظرن یه معجزه از طرف یک کسی بیرون از خودشون اتفاق بیفته یکی بیاد وضع بازار رو درست کنه وضع بازار مسکن رو درست کنه وضع وام فلان رو درست کنه وضع اقتصاد فلان را درست کنه

    به خدا ماها هستیم که باید این کارو بکنیم جان اف کندی یه جمله معروفی داره میگه اون موقع که رئیس جمهور می‌شد گفت نگید که آمریکا برای ما چیکار کرد بگید شما برای آمریکا چیکار کردید این نگاهی که فلانی فلان کارو نکرد بهمانی فلان کارو باید می‌کرد این نگاهی که اینقدر شایع توی ایران این نگاه همیشه ما رو فقیر نگه خواهد داشت

    این نگاه این باور همیشه ما رو ضعیف نگاه خواهد داشت

    داشتم داستان جک مال رو می‌خوندم مدیران شرکت علی بابا یعنی دقیقاً نگاهش همین بود می‌گفتش که توی چین هم خیلی‌ها همین حرف رو می‌زنن که دولت اینجوریه جلوی یه سری چیزها رو می‌گیره اصلاً کاری به این چیزها نداشتیم ما کار خودمون رو می‌کردیم ما اصلاً نگران این نبودیم که دولت جلوی ما رو بگیره نگیره این کارو بکنیم ما کار خودمون رو پیش می‌بردیم و هر بار یه مسئله‌ای هم پیش میومد بالاخره حلش می‌کردیم و الان اینقدر بزرگ شدیم که مقدار بسیار زیادی از درآمد دولت به خاطر کاری هست که ما داریم انجام می‌دیم به خاطر بیزینس‌های ماست به خاطر شرکت‌های ماست به خاطر سایت‌های ماست مقدار عظیمی از ثروتی که داره دولت چین به دست میاره ما اصلاً کاری به این چیزها نداشتیم ما داشتیم کار خودمون را انجام می‌دادیم.

    یعنی این نگاه که فکر می‌کنیم دولت

    حالا الان دارم میگم دولت به خاطر اینکه الان بحثشه هر عامل بیرونی بابام باید یه کاری می‌کرد برام بچه‌ام یه کاری می‌کرد برام زنم یه کاری می‌کرد شوهرم یه کاری می‌کرد دوستم یه کاری باید می‌کرد فلانی برام یه کاری می‌کرد تا من به جایی برسم این نگاه نگاه شرک آلودی هست

    این نگاه نگاه آدم‌های ضعیفه آدم‌هایی که هیچ کاری نمی‌تونن انجام بدن

    اگر می‌خواید توی زندگیتون موفق بشید باید همیشه بگید منم که تصمیم می‌گیرم زندگیم رو اونجوری که دوست دارم رقم بزنم بقیه اصلاً مهم نیستن

    به خداوندی خدا بقیه نه تاثیری دارن توی موفقیت تو و نه تاثیری دارن توی عقب موندن و شکست تو

    بقیه فقط یک ابزاری هستن که تو با باورهات بهشون شکل میدی که در جهت تو باشن یا در مخالف جهت تو

    همین

    بنابراین این بحث‌هایی که دولت عوض بشه فلانی بیاد بشه رئیس جمهور من کار پیدا کنم مشکل بیکاری جوان‌ها حل بشه و مشکل ازدواج جوان‌ها حل بشه این یک توهم

    چند ساله این توهم رو داریم از زمانی که دولت‌ها شکل گرفتن

    هر سال هر دولت این بحث‌ها الان شاید برای یه سری‌ها جدید باشه ولی برای اونایی که یه ذره سنشون بیشتره تکرار رو در تاریخ دیدن این بحث‌ها تکراریه هر سال همین بوده هر سال یک منجی بیاد که مشکلات ما رو حل کنه این دولت نه دولت بعدی میاد فلانی میاد با فلان دیدگاه مشکلات اقتصاد رو حل می‌کنه بیکاری جوانان چرخ‌های تولید به گردش در میان مشکلات مملکت این‌ها توهم

    تنها کسی که می‌تونه زندگی تو رو تغییر بده خودتی و نه هیچ عامل دیگه‌ای

    کار بی‌نهایت زیاده شغل بی‌نهایت زیاده مگه الان توی ایران کسی هست که بخواد کار کنه واقعاً بخواد کار کنه و کار نباشه از ساده‌ترین کارها از نظافت منزل گرفته تا کارگری تا کارهایی که به تخصص نیاز داره.

    کار هست من یاد ندارم من توی تهران هم که اون موقع بودم یاد ندارم کسی واقعاً می‌خواست کار کنه و بیکار می‌موند یاد ندارم این قضیه رو

    مشکل اینجاست که یه سری‌ها می‌خوان برن یه جایی اداره‌ای بشینن هیچ کاری نکنن دولت یه حقوق معینی سر ماه بهشون بده بعد بگن دولت به ما کار داد

    مشکل از این تفکره که یه سری‌ها می‌خوان فقط بشینن یه جایی هیچ کاری نکنن یه ربات باشن زیر دست یه سری آدم که بهشون بگه این کارو بکن اون کارو بکن حقوقت هم مطمئن باش چه کار مثبت کردی چه کار منفی کردی حقوقت رو دولت میده هست یه گاو شیردهی هست اون بالا که اون شیرش رو میده بهت تو فقط اینجا باش این نگاهه که باعث شده که همه فکر کنن که دولت بیاد یه کاری برای من ایجاد کنه و ما بریم سر کار.

    بابا کار می‌خوای کار هست من اتفاقاً یه صحبتی با چند تا از دوستانم داشتم که می‌گفتن کار نیست و چند سال هم هست که بیکارن باورتون نمی‌شه یه سری از دوستانی هستن که چندین ساله که بیکارن بعد همیشه میگن آره کار نیست یه کار دولتی پیدا کنیم بعد آدم‌هایی هم هستن که از لحاظ جسمی کاملاً سالم و توانمند هستن یعنی اصلاً مشکل جسمی ندارن و همیشه حرف من این بود که واقعاً تو اگر امشب تصمیم بگیری فردا صبح 5 صبح سر کوچه وایسی کار نیست که حداقل بری عملگی کنی بنایی کنی کار نیست برای تو کار هست تو نمی‌خوای کار کنی تو منتظری که یه چیزی از اون بالا یه چیز مفتی بهت داده بشه یه حرکت مفتی برات انجام بشه بریزن توی حلقومت تو هم همونجا بشینی و هیچ کاری نکنی کار هست هر کسی الان می‌خواد کار کنه کار هست فقط موضوع اینه که واقعاً می‌خوای کار کنی میگی پول ندارم سرمایه ندارم از کارگری شروع کن از کارهای کوچیک شروع کن آروم آروم جمع کن داستان کاسبی رو یاد بگیر داستان بیزینس رو یاد بگیر از کم شروع کن یواش یواش بیزینس خودت رو بزن مثل هزاران هزار کارآفرین دیگه‌ای که این کارو کردن مثل هزاران هزار نفری که دولت یک ریال بهشون وام نداده یک کمک کوچیکی هم بهشون نکرده خودشون کار کردن مسائل رو حل کردن مشکلات شون رو حل کردن شدن مولتی میلیاردر شدن کسانی که هزاران هزار نفر دیگه توی کارخانه‌هاشون توی شرکت‌هاشون توی کارگاه‌هاشون دارن کار می‌کنن

    کار هست برای هر کسی که بخواد کار هست ولی نه برای کسی که مفت‌خوره کسی که نشسته یه جایی یه چیزی از اون بالا بیفته پایین این نگاه که یک عامل بیرون از من باید برای من یه کاری بکنه از مغزتون بیارید بیرون اینو من به مردم ایران نمی‌گم اینو من به تعداد محدودی از افرادی که برنامه منو دنبال می‌کنن میگم چون اون تعداد محدود که می‌خوان این صحبت رو بشنون وگرنه این داستان حالا حالاها ادامه داره که یه عالمه آدم می‌خوان بشینن یه جایی یه کیسه پولی از اون بالا بیفته پایین یه کسی براشون یه کاری بکنه دولت براشون یه حقوق معین کنه بیمه بیکاری بده به اونایی که کار ندارن توی فلان سامانه ثبت نام می‌کنن ولی کار پیدا نمی‌کنن یه پولی بده چندر غاز که پول نون و سنگک و پول نون و پنیرشون هم نمی‌شه.

    اتفاقا نگاه من اینه که اون کسی که بیکاره یک ریال نباید بهش کمک کرد به آدم بیکار هیچ کمکی نباید بشه تا مجبور بشه بره سر کار وگرنه اگر کمک بهش بشه من توی فایلی آماده کردم به کبوترها غذا ندهید اگر کسی بیکاره و نمیره دنبال کار کمک بهش بکنی دیگه مطمئناً سراغ کار نمیره با همون چند غازی که می‌گیره یه جور سر می‌کنه وگرنه توی شرایط سخت توی محدودیت‌ها توی این کمبودها هست که انسان ایده‌ها به ذهنش می‌رسه تواناییش بیشتر میشه نیازها مشخص می‌کنه که انسان چقدر می‌تونه پیش بره.

    وقتی نیازش برطرف باشه معلومه که کاری نمی‌کنه به شدت اعتقاد دارم که افراد بیکار یک ریال نباید کمکشون کرد حالا شاید بیاید بگید نه بعضی‌ها از لحاظ جسمی توانایی ندارن چند تا الگو بهتون نشون بدم که معلول بودن از لحاظ جسمی سالم نبودن ولی مولتی میلیاردر شدن کسب و کارهایی که خودشون ایجاد کردن با همون جسم معلولشون خودتون هم می‌دونید منم می‌دونم چند تا مثال بزنم که طرف سواد نداشته توی بازار یکی از موفق‌ترین افراد بازار هنوز بلد نیست اسم خودش رو بنویسه

    یعنی می‌خوام بگم این‌ها همش بهونه افرادی هست که نمی‌خوان حرکت کنن

    موضوع اینجاست دنبال این نباشید که یک عاملی از بیرون به شما کمک کنه اراده کنید بازار هر روز بهتر می‌شه موفقیت‌ها هر روز دارن بیشتر میشن مثالش هم نشونش هم اینه که هر روز ثروتمندها دارن بیشتر میشن هر روز تعدادی که ثروتشون از یک میلیون دلار از یک میلیارد دلار بیشتره دارن بیشتر میشن توی تمام دنیا توی همون ایرانشم همینجوریه هر روز این تعداد داره بیشتر می‌شه هر روز ماشین‌های لاکچری دارن بیشتر وارد میشن هر روز خونه‌های گرون قیمت دارن بیشتر ساخته میشن هر روز ویلاهای بزرگ توی ایران داره بیشتر ساخته می‌شه هر روز موقعیت‌ها داره بیشتر می‌شه اینا داره از کجا میاد به خاطر اینکه هر روز داره فرصت‌ها بیشتر می‌شه برای چه کسایی بیشتر میشه برای اونایی که باور دارند برای اونایی که یه جور دیگه فکر می‌کنند

    نه مثل بقیه مردم

    منتظر هیچکس نباش منتظر نباش کسی بهت کار بده در بهترین حالت میگن دولت کار بده کار کار شغل ایجاد کنه در بهترین حالت اینه که یه کارخانه کارگاه دولتی بزنه یه مشت آدم رو استخدام کنه با حقوق چند غاز که در حدی که فقط بتونه زنده بمونن که بعد از یه مدتی هم مثل تمام بخش‌های دولتی اون کارخونه هم ورشکست می‌شه و از بین میره و کلاً نابود می‌شه مثل تمام بخش‌های دولتی تاریخ نه فقط ایران همه جای دنیا که الان تصمیم گرفتن که ما توی آمریکا اصلاً هیچ بخش دولتی نداریم هیچ چیز خصوصی تو دنبال کار می‌گردی گیوه‌هات رو هم می‌کشی توکل می‌کنی به خداوند حرکت می‌کنی کار بی‌نهایت زیاده این نگاه که یک آدمی از بیرون یک رئیس جمهور بیاد از بیرون یه کاری برای من بکنه این نگاه رو بریزید دور بذارید کنار همیشه باید نگاهتون به درون خودتون باشه به خدایی که توی وجود شما هست خدایی که هر لحظه با شما هست به خدایی که از خودتون بیشتر می‌خواد که موفق بشید ثروتمند بشید خوشبخت بشید از خودتون بیشتر اینو می‌خواد باید نگاهتون به اون خدا باشه باید نگاهتون به بی‌نهایت فرصتی باشه که پروردگار برای شما و برای تمام مردم جهان فراهم کرده از اول فراهم کرده بود و تا ابد این کار رو ادامه خواهد داد نه به یک فرد خاص نه به یک

    دولت نه یک آدم مهم.

    اینا همون چیزهایی هست که من به اسم توحید می‌فهممشون

    بعضی‌ها فکر می‌کنن این مسائل ربطی به توحید و شرک نداره ولی دقیقاً در ذهن من این مسائل یکی از مهم‌ترین مسائلی هست که به توحید و شرک ربط داره و دوست داشتم که این حرف‌ها رو بزنم دوست داشتم که اونایی که باید بشنون این حرف‌ها رو بشنون نگاهشون هم به دست کس دیگه‌ای نباشه به وجود خودشون باشه به توانایی خودشون باشه به خدای خودشون باشه و بعد ببینن که کارهایی می‌کنن که همون دولت محتاجشون میشه یعنی اینقدر من خودم توی کار خودم اون موقع که ایران بودم پیشرفت کردم اینقدر موفق شدم که یادمه یه روز بانک زنگ زد گفت ما بررسی کردیم دیدیم که توی مشتری‌های ما شما جزء اون افرادی هستی که به شما وام تعلق می‌گیره یه سری وام‌ها می‌تونیم به افرادی بدیم که حسابشون خوبه دارن کار می‌کنن شرایط خوبی دارن و می‌تونن پرداخت کنند و این توی شعبه فقط به شما تعلق می‌گیره بعد من توی اتوبان می‌رفتم گفتم خیلی ممنون که به فکر ما بودی سپاسگزارم که تماس گرفتی ولی من نیازی به وام ندارم و انشاالله کار به جایی می‌رسه که اگر یه وقت بانک شما نیاز داشت به وام زنگ بزنید من در خدمتتون هستم به بانک شما وام بدم از همون اول نگاهم این بود به جای اینکه نگاه کنم به دست کسی شاید اون موقع که من این حرف رو می‌زدم اون موقع اگر مثلاً به یکی می‌گفتی بانک با یک شرایط خیلی عالی می‌خواد 5 میلیارد بهت وام بده بال در می‌آورد همون لحظه برمی‌گشت توی هر اتوبانی بود اون تحسیلات رو می‌گرفت ولی من از همون اول به خاطر اینکه نگاهم این بود که من نباید نگاهم به دست کس دیگه‌ای باشه اینقدر باید خوب قوی بشم که اگر یه موقعی تونستم نیازی رو برطرف کنم کمک کنم نه اینکه نیازمند بشم که محتاج کمک دیگران بشم و دوست دارم اونایی که با من هستن اونایی که دارن برنامه‌های منو پی می‌گیرن به این نقطه برسن و می‌رسید به خدا می‌رسید فقط باید باورهاتون رو تقویت کنید باید یه ذره زمان بذارید صبر کنید باید بذارید که روند تکاملی طی بشه همونجوری که برای من طی شد باید کار کنید از کارهای کوچک شروع کنید تجربه کسب کنید بیزینس یاد بگیرید راه فروش رو یاد بگیرید راه با مردم ارتباط برقرار کردن را یاد بگیرید یه سری چیزها رو باید توی این فرایند یاد بگیرید و بعد بزرگتر و بزرگتر میشید به جایی می‌رسید که به دولت وام می‌دید انشاالله

    در پناه الله یکتا شاد سالم سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1680 روز

    با سلام به استاد عزیزو خانم شایسته جان ودوستان عزیزسایت

    سفرنامه روز پنجاه ودوم

    چرا آدم ها فکر می کنن که دولت باید براشون شغل ایجاد کنه؟؟

    انسان اگر بخواد میتونه برای خودش شغل ایجاد کنه

    چه دنیا بخواد چه نخواد

    جهان پر از فرصته و هرکسی میتونه با برطرف کردن نیاز جامعه برای خودش و هزاران نفر دیگه شغل ایجاد کنه

    نگاهی که چشم مون به دست کسی دیگه باشه تا برامون شغل ایجاد کنه شرک آمیز ترین نگاهه

    اگر قوانین را بفهمی و درکش کنی که جهان به فرکانس‌های ما پاسخ میده و باورهای مناسب ایجاد کنی

    می تونی برای همه شغل ایجاد کنی

    سعی کن از خلاقیت خودت استفاده کنی

    از قدرتت و نیروی درونت

    این که بگی پدرم ،مادرم، همسرم ،پسرم ،کاری برای من نکردن یک نگاه ضعیف و شرک آمیزه

    فقط باید بگی من هستم که توانایی خلق زندگیم رو دارم

    بقیه فقط ابزاری هستن که با توجه به باورهای تو شکل می گیرن

    که در راستا و در فرمان تو باشن

    یا در خلاف خواسته های تو

    کار برای کسی که بخواد کار کنه هست حتی از ساده ترین کارها

    از صفر شروع کن از کارهای کوچک شروع کن

    بازی ثروت رو یاد بگیر سرمایه‌گذاری رو یاد بگیر

    تصمیم جدی و محکم و قوی بگیر

    انسان توی کمبودها و محدودیت ها و نیازمندیها رشد میکنه

    اینقدر قوی باش که بتوانی به بقیه کمک کنی نه اینکه از کسی دیگه کمک بگیری

    تکاملت رو طی کن

    صبر کن و باور بساز

    هیچ وقت نگاهتون به بیرون نباشه

    همیشه باید نگاهتون به درون خودتون باشه و به خدایی که در وجود شماست

    اینکه فکر کنیم فلان دولت تغییر کنه تا مشکلات ما حل بشه یک توهمه

    چون کسی که باید عوض بشه تا زندگی ما تغییر کنه خودمون هستیم

    سپاس از استاد عزیزوخانم شایسته جان

    💖💖💖💖🙏🥰🥰🙏💖🥰🥰💖🙏🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: