دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟! - صفحه 32
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/05/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-05-07 08:13:102020-10-19 00:14:12دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
مسیر52
تا الان بیدار بوذم الان ساعت پنج صبحه داشتم
برای شغلم سرچ میکردم و از ده صبح دنبالش بودم بعد اومدم سایت گفتم نشونه بده پیدا نمیکنم نشونه اومد در مورد صداقت در کار
اصلا ایده کارم عوض شد و قرار شد صادقانه تر پیش برم و بعدش پیداش کردم و خیالم راحت شد
به خودم گفتم بسه دیگه کمالگرایی بسه چقدر میگردی
بعد الان که این فایل گوش دادم دقیقا حرف خوبی بهم زد که حالا تو پیش برو دولت بهت گیر داد بعد یکفکری بکن و دیدم چقدر به جا بوذ
خب پس مرحله بعدی هم اوکی شد
این کار تا اخرش میرم دیگه فکر دیگه ای نمیکنم
این مسیر برای من تکامل جدیدی هست
و حسم میگه خوبه دقیقا اون مدل مدیریتی میشه پس انجامش بده اون دوره که ضبط کردم هم هنوز فروش نرفته که الان متوجه شدم شاید باید در همین شغلم دوره ضبط کنم نه چیز دیگه
احتمالا مرحله بعد اینکار باز انجام مبدم تا من درامد غیر فعال نسازم که بیخیال نمیشم
الان دارم هر روز بیرون میرم فعالیت میکنم چون در مسیرم کلی ایده هست که اجرا باید بشه اما هدف من همیشه یک چیز بوذه درامد غیرفعال،
بااینکه ساعتها هست نخوابیدم اما خوابم نمیاد چون ذهنم پر هیجانه پر ایده برای اجرا، پر فکر خوب،
کلا من تا ایده هام عملی نکنم همینم و مثلا ایده ضبط دوره که اومد تا صبح سرفصل هاش نوشتم صبح ضبطتش کردم
الان دارم مسیر جدیدی میبینم من هفته ای سه تا مقاله مینویسم پس مسیر بعدی ضبط همین مقالاته و همینم میتونم دوره ازش بسازم
خدایا منو میشناسی که ول کن نیستم پس خودت زودتر منو به مسیر هدایت کن
امشب بهت کفتم هدایتم کن گفتی صداقت بعد سریالی که شروع کردمم صداقت داشتن نشون میده که بااینکه خیلی راحت پول کلاهبرداری بدست میاره هر بار میره پس میده و بعد هم بهم گفتی نگران دولت نباشم خب اینا را تاالان متوجه شدم قدم بعدیمم برداشتم منتظر فردام ببینم چی دیگه مبخوای بهم بگی
امروز مصممترین بودم خوشحالم که انقدر پشتکار دارم ممنون خدایم که همیشه راه میدی میگه خب برو خداروشکر بااین فایلها چاه نداره و مستقیم دارم میرم دیگه تو چاه نمی افتم
شکر شکر شکر
بنام خدای یکتای مهربان و هدایتگر
من ذرهای از وجود خداوند هستم.
خداوند خالق و فرمانروای قدرتمند جهان است.
خداوند هدایتگر و گسترش دهنده تمام جهان است.
خداوند از آسمان باران را میبارد.
خداوند درمانگر تمام بیماری ها است.
خداوند همه چیز است.
چون من ذرهای از وجود خداوند هستم، تمام زندگی من در اختیار من است.
هرچیز در جهان است از وجود خداوند است.
خداوند که جهان را هدایت میکند، مرا هم اداره و هدایت میکند.
من به این خداوند قدرتمند اعتماد و ایمان دارم.
خداوند تمام خواسته های مرا اجابت میکند و حتی به تمام توجهات من پاسخ میدهد. در حقیقت توجهات من، همان درخواستهای من است که توسط خداوند پاسخ داده میشود.
پس من با توجه خودم، زندگی خودم را میسازم.
البته با ایمان و اعتمادی که به خداوند دارم این امر به راحتی اتفاق میافتد.
حالا بیکاری یعنی چه؟
چه زیبا استادم گفت:
بیکاری نشان دهنده بی ایمانی به خداوند میباشد.
نشان دهنده بی ایمانی به قدرت و فرمانروایی خداوند است.
نشان دهنده شرک به خداوند میباشد. یعنی قدرت را در دست کس دیگری به غیر از خودم و خداوند دیدم که میتواند برای من کاری انجام دهد و سر نوشت مرا تغییر دهد.
استاد من عاشقانه اینگونه افکار و فرکانسهای توحیدی هستم.
من عاشق پیدا کردن ریشه های قانون توکل در هر کسی هستم.
دلم میخواهد در برخورد با هر مسئلهای و هر صحبتی و هر منظرهای دنبال ریشهها و قوانین و فرکانسهای توحیدی بگردم و آنرا پیدا کنم.
دنبال توکل و ایمان به خداوند.
دنبال توحید و یگانگی خداوند.
وقتی حرفهای شما به این جا رسید که در بحثهای انتخاباتی دنبال قوانین توحیدی میگردید براین شدم تا مقداری مکس کنم و در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه و میان دورهای مجلس در ایران و انتخاب شوراهادنبال آن گشتم دیدم این مبحث داغترین بحث هرجلسه انتخاباتی است.
با نجواهای شیطانی حس حسادت را بر انگیخته میکنند.
کوچکترین عیوب هرکسی را بیان میکند و خودشان را فرشته های نشان میدهند که عیب دیگران را بگیرند و اصلاح کنند یعنی لاوه بر شرک به خداوند بلکه عیب خداوند را میگیرند.
این فرکانسها را تلوزیون و رسانههای جمعی هم دنبال میکنند و به صورت غذایی فست فودی آماده و مفید نشان می دهند و بیان میکنند.
ملت را از به ایمانی آماده ترغیب میکنند. نسخه خود را بدون تحقیق دارویی موثر و مقوی برای نجات همه میبینند.
خلاصه قوانین آفرینش را ندید میگیرند و مخاطب را بردگانی میبینند نه بندگان خداوند.
خداوند را حاکم قدرتمند جهان معرفی نمیکنند.
با تمام قدرت آگاهانه ویا شاید ناآگاهانه قدرت اداره و فرمانروایی جهان را از خداوند میگیرند.
از تمام ترفندها استفاده میکنند که کوچکترین مشکلی که برای هدایت تعدادی هست را به عنوان بزرگترین معضل اجتماعی بیان کنند و روی آن مانور تبلیغاتی داشته باشند.
خلاصه، تلاش میکنند که من فراموش کنم ؛
من ذرهای از وجود خداوند هستم.
من بر هرچه توجه کنم خداوند ریشههای آن موضوع را وارد زندگیام میکند.
من با هرچیزی که میبینم و میشنوم و احساس میکنم خواسته هایم شکل میگیرد و ممنون و سپاسگزار خداوند هستم که هم خواستههایم را معرفی میکند و هم آنرا وارد زندگیام میکند.
من بسیار بسیار خوشحالم که خداوند در وجود من هست.
خداوند هرلحظه جهان و من را هدایت میکند. با من صحبت میکند. خداوند این کار را کاملا در سکوت انجام میدهد.
هر وقت همصحبتی با خداوند درک میکنم به آرامشی بسیار بسیار خوب و لذت بخش میرسم.
احساس خوبی دارم و گاهی خواسته هایم فراموشم میشود و احساس میکنم خداوند چقدر بیشتر و بیشتر از من میخواهد که من ثروتمند تر و خوشبخت تر باشم.
هر خواستهای داشته باشم خیلی کم هست.
تسلیم را احساس میکنم.
ایمان به خداوند را احساس میکنم.
ابراهیم را میفهمم.
ذرهای از خداوند را میفهمم.
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار ترا دیدم و بیمار شدم
خوب میفهمم وقتی می گویی که :
هروقت هدایتی از من آمد هرکسی از آن پیروی کند نه غمی دارد و نه ترسی.
خدایا شکرت هرلحظه مرا هدایت میکنی.
خدایا شکرت هرلحظه ترا در تمام وجودم احساس میکنم.
خداراشکر که 52روزه ،هر روز قوانین ترا دنبال میکنم و تحسین میکنم.
خداراشکر که خداوند را در وجودم میبینم.
واذا سئلک عبادی عنی فانی قریب.
خدارا شکر که تلاش میکنم هرلحظه ایمان و اعتمادم به خداوند بیشتر و بیشتر شود.
یا ایها الذین آمنوا، آمنوا.
خداراشکر که جهان را دستان خداوند میبینم.
خداراشکر حتی برگی بدون اذن خداوند از درخت نمیافتد.
خداراشکر که خداوند چنین قدرتمند هست.
خداراشکر که خداوند هرچه میبخشد چیزی از او کم نمی شود.
خداراشکر خداوند هرچه من بخواهم میبخشد. بینهایت بخشنده است.
خداراشکر خداوند چیز های میبخشد که من فقط به آنها توجه کردهام.
خداراشکر که خداوند با قوانین محکم و بدون تغییر جهانش را اداره میکند و با آن قوانین هم جهان و من را هدایت میکند و با آن قوانین با من در کمال سکوت صحبت میکند.
خداراشکر که من به هرچه توجه میکنم وارد زندگیام میشود.
خداراشکر که هرکس هرچی میخواهد وارد زندگی کس دیگ نمی شود و تاثیری هم ندارد وگرنه تمام جهان دچار بد هرج و مرجی میشد.
حتی تصورش هم سخته، که من برای تو چیزی بخواهم که تو نخواهی و وارد زندگیات بشود و یا بالعکس.
خداراشکر که خداوند نیروی و انرژی بینهایت هوشمند هست و قوانین بسیار محکم و ثابتی دارد.
خداراشکر که خداوند غم را از دل ما میگیرد.
این 52مین مرحله از سفر نامه زندگی من هست و به خاطر آن خداوند را سپاسگزارم.
دوستان خوشحالم که شرح عاشقی ام را گوش کردید.
درپناه خداوند، آرام و ثروتمند و سلامت باشید.
به نام خدایی که همواره من و به سمت اگاهی های ناب برای زندگی بهتر هدایت میکنه
« اگر تو بخوای شغل ایجاد کنی قطعا میتونی چه دولت بخواد چه نخواد چه همه مردم بخوان چه همه مردم نخوان. »
واقعا اگر ماتصمیم جدی بگیریم برای کار کردن کار فراوونه. اگر تصمیم جدی بگیریم، توانایی هامون و بالا ببریم، باور های توحیدی بسازیم، احساس لیاقت بسازیم، رد خور نداره که شغل خواهیم داشت.
اگر بخوای پیش بقیه کار کنی، رئیس اون بخش یا مدیر عامل و خدا نبین و فک نکن که اون میتونه با قبول یا رد کردن تو عامل خوشبختیت یا بدبختیت باشه. اون هیییییچ قدرتی نداره، اگر اون جواب رد میده صد درصد به نفع تو هست.
اگر جواب رد میده تو رو رشد میده تا احساس لیاقتت و بالا ببری، توانمندی هات و بیشتر کنی. و باورت به خدا و توحید و قوی تر کنی و قدرت و از اون بگیزی. اونوقته که لاااااااااجرم هدایت میشوی به یه جای عالی.
استاد کافیه چندروز رو خودم کار نکنم تا تحت تاثیر شرک محیط اطرافم قرار بگیرم. چقدددر مردم دارن قدرت و میدن به دولت، واقعا دولت کیه؟
اصلا نه فقط دولت مردم به همه چی و همه کس قدرت میدن. مخصوصا به یه شخص خاص تو خونوادشون، مثلا پدر یا مادر یا خواهر یا برادر.
فیلم ها وااقعا شرک ورزیدن و بهمون یاد میدن.پدر من شبا یه فیلم میبینه و من یه قسمتاییش و دیدم این جوری بود که خواهر بزرگ فک میکرد خداس، فک میکنه میتونه برای همه اعضای خانواده تصمیم بگیره و اونه که فقط درست و غلط و از هم تشخیص میده. چقدر بابام کیف میکنه میگه ببین این رئیس خونس این همه رو مدیریت میکنه.
این فیلما ناخودآگاه این باور و به بچه های خونواده مثل خودم میدن که تو تا وقتی خونه پدرتی بقیه باید برای کوچیک ترین مسائلت تصمیم بگیرن برات و وقتی هم ازدواج میکنی شوهرت.
چقدرر از اطرافیان شنیدم که بذار حکومت عوض میشه ما اوضاع مالیمون خوب میشه، بذار شاه بیاد همه چی خوب میشه، یا میگن الان اصلا خوب نیست دوره خاتمی پادشاهی میکردیم. دوره فلانی خیلی خوب بود.
یادمه یکی از نزدیکانم تا قبل از دوره انتخابات رئیس جمهور میگفت نهه من اصلا رای نمیدم اینا زندگیمون و خراب کردن و… بعد زمان انتخابات که شد رفت رای داد گفتم چرا؟ گفت بذار شاید فلانی اومد یکم اوضامون تغییر کرد.
چقدر شنیدم از اطرافیانم تا یه جنس و میخرن شروع میکنن به فوش دادن به دولت که این دولت باعث شده ما میوه درست نخوریم، گوشت نتونیم بخریم، موتور نتونیم بخیریم… چقد ضعف چقدر بدبختی تو این جمله هاست. چقدر شرک.
من ادمای دیگه رو بد جلوه نمیدم خودمو خوب، منم اگر یه مدت کوتاه ورودی هامو کنترل نکنم دقیقا همسن. اتفاق برام میفته، دقیقا وقتی پول خرید بعضی چیزا رو ندارم حسم به دولت بد میشه.. غافل از اینکه مننن قدرت دارم با تغییر نگاهم ثروت و به زندگی خودم دعوت کنم.
دیروز خیلی به این مسئله فکر کردم و گفتم من چه باوری میتونم بسازم که موقع خرید دچار این افکار نشم و از خریدم لذت ببرم و به این رسیدم که:
به میزانی که قیمت اجناس بالا میره، درآمد هم بالا میره، اگر قیمتا زیاد میشه درامد منم به همون میزان زیاد میشه و به نفع منه افزایش قیمتا.
به میزانی که قیمتا بالاتر میره فرصت های شغلی هم بیشتر میشه، آدمای بیشتر ثروتمند و ثروتمند تر میشن.
دیشب با برادر زادم که 9 سالشه رفتیم خرید. میخواست با پول تو جیبی خودش پپرونی بخره بخوریم. وفتی پول و دادیم اومدیم بیرون من در حالی که یکم سختم بود که قیمتا بالاتر رفته گفتم که یک ماه پیش اینا شد چهل تومن الان شده،55 تومن.
برادر زادم میدونید چی گفت؟ در حالی که لبخند میزد و حالش خوب بود گفت خب منبع درامدشونه میتونن قیمتا رو بالا ببرن، حق دارن قیمتا رو بالا ببرن که درامد بهتری داشته باشن.
فرصت های شغلی بیییی نهایت زیادن. من باید بی نهایت بار این فایل و گوش کنم تا توی دام باور کمبود شغل قرار نگیرم.
حالا فهمیدم…. چند روزه دارم سریال فرندز و میبینم و یکی از شخصیت های فیلم هرر وقت میره برای مصاحبه رد میشه و این داره به من باوری رو میده که کار کردن و پول دراوردن سخته. خدایا شکرت ممنونم که فهمیدم.
ما میتونیم با خلاقیت و ایده ها و توانایی ها و قدرت هایی که خداوند در وجود ما گذاشته کار انجام بدیم.
ما برای انجام دادن کار نیاز به هییییچ کس نداریم نیاز به دولت نداریم نیاز به پدر پولدار یا پدر حمایت گر نداریم. نیاز نداریم هیییچ کس به ما کمک کنه یا ما رو حمایت کنه. ما خودمون میتونیم با توکل به خدا بزرگترین و موفق ترین قدما رو برداریم.
صاحب شرکت علی بابا نگاه توحیدی داشته که این شده. توجه به دولت و موانع بیرونی نکرده. رو خودش تمرکز کرده و موفقیتش و فکر مشکلاتی که قراره در آینده پیش بیاد نیست. هر وقت هم مسئه ای پیش بیاد حلش میکنه.
راجب ادمایی که از لحاظ جسمی مشکل دارند میگم:
توی دانشگاه پسری رو دیدم که با ویلچر میاد دانشگاه.
و مورد دیگه اینکه صبح ها که میرفتم کلاس میدیدم دم در دو تا آقای دو قلو و نابینا از تاکسی پیاده میشن، یه روز از جلوی یه کلاس رد شدم و دیدم که یکی از اونا استاد بود 🫠🫠🫠خدایا شکرتت.
چقدر بهم انرژی دادید، چقدر این فایل و دوست داشتم. باید هزاران هزار بار گوشش کنم.
ممنونم.
خدانگهدارتون باشه.
با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی زیبا
روز 52ام و تعهد من!
استاد منم از همون بچگی ،همیشه این حسو فکر رو داشتم که چرا ادمها ،از بقیه میخوان تا کاری انجام بدن واسشون
ولی اونقدر ،اطرافیان و فکرو باورشون روی من تاثیر گذاشت که فکر میکردم حق با اونهاست
فکر میکردم بله!ادمها وظیفشونه برای ما کار انجام بدن
تا اینکه رسیدم به اگاهیهای شما
و مخصوصا این روز از سفرنامه
و یه نفس راحت کشیدم
گفتم اخیش!یکی بالاخره توی این دنیا پیدا شد ک فکر منو تایید کنه!
حالا موضوع چیع!؟
من خیلی توی اطرافم و روابطشون،چه رابطه با پارتنر و همسرشون چه رابطه پدرومادر با فرزندانشون وهمینطور بالعکس،فرزندان در رابطه با پدرو مادر
همیشه توقع و انتظار داشتنو دیدم
دوستانم یا خانواده و فامیلو دیدم،که با ذوق و افتخار میگن،دخترشون با یه پسر پولدار ازدواج کرده و زندگیشون تامینه!
من همیشه پسه ذهنم میگفتم،خب دختره چی؟ دختره چیکار میکنه؟
میشنیدم ،پسره داره دیگه بسه!!!
این قسمته حرفاشونو دوس نداشتم
یا دوستام میگفتن،پارتنرشون براشون فلان گوشیو کادورو خریده ،وظیفشه!!
من درک نمیکردم
چرا وظیفشه!؟
چرا به عنوان یک فرد،باید خودمونو ضعیفتر و ناتوان توی برطرف کردن نیازهامون در مقابل پارتنر یا همسرمون بدونیم
چرا مثلا دوتا ادم،نباید هرکدوم برای نیازهای خودشون،کنار هم و دریک خونه ،تلاش کنن؟
چرا بعضی از دخترا،یا حتی پسرا،ازدواج یا رابطه ی دوستیو از نگاه اینک طرف وظیفشه باید بخره! میبینن
وقتی به زبون میوردم پیش دوستام،با این حرفا مواجه میشدم:
ندا فلانی شانس داره همچین پسری اومده سراغش
ندا تو حتما باید زجر بکشی وگرنه فلانی ببین خرجشو میدن
ندا تو باید خرج پارتنرتم بدی ،شانس نداری که!
….
یا از طرف خانواده میشنیدم
فلانی با یکیه ک طرف خرج کل خانوادشم میده!
من هیچوقت همچین چیزی نمیخواستم و یجورایی بهم بر میخورد ک بخوام با کسی باشم ک بخواد منو ناتوان تلقی و مسئولم باشه
از طرفی این ورودی ها و نجواها از همه طرفم،قبل از اشنایی با استاد،منو توی برزخی قرار میداد
برزخی مثل این:
که هم دلم میخواست خودم زندگیمو بسازم هم از طرفی میگفتم چرا من پارتنری ندارم که بتونه هزینه هامو تامین کنه مثل بقیع!!!
خب همین بلاتکلیفی با خودم و باورهام،خودش منو در مداری قرار میداد ک هم نمیتونستم پول بسازم هم نمیتونستم با کسایی باشم ک خودشون تامینو بی نیاز مالی باشن
وقتی کم کم،یکیو توی این دنیا پیدا کردم ک به باور قلبیه من نزدیک تره اموزه هاش،با خودم روشن شدم
تصمیمه قطعی گرفتم
به خودم گفتم،تو مثله بقیه دخترا نیستی ک بخوای با پارتنرت بری بیرون و همیشه منتظر بشینی کارتشو دربیاره و حساب کنه!
پس حالا ک به این شناخت رسیدی،با احساس خوب اینکارو انجام بده
توی خودت بخاطر ورودیای قدیمت نگو،اینم شانسه منه دیگ،باید حسابشم بدم
و چقدر با احساس خوب،با احساس قدرت ک بله،منم توانام در پرداخت هزینه هام،موقع حساب کردن،کارتمو در میارم
قبلا میگفتم ،باید باکسی باشم که خونه داشته باشه،ماشین،کار ،…
چیزهایی ک حالا میفهمم خودم باید داشته باشم
نه اینک طرف داشته باشه و من برم ازش استفاده کنم یا به صورت هدیه دریافت کنم
نه اتفاقا،وقتی خودم بسازمشون،لذت استفادشم بیشتر میشه و پیش خودم،برای خودم افتخار میکنم
و میمونه پارتنری ک قطعا باید حالمون باهم خوب باشه
و قطعا که با این نگاهو باور،به پارتنری هدایت میشم که اون هم یا در حال تلاش برای رسیدن به خواسته هاشه و یا رسیده و توانای مالیه و مثل من جویای حاله خوبه
هیچ وقت یک پکیج کامله رابطه ندیده بودم قبل شما،که هر دو هم مستقل و هم وفادار و هم متعهد،عاشق و در عین حال بدون وابستگی باشن
با دیدنتون و شناختتون گفتم،بله پس وجود داره
اون چیزی ک من میخوامو قلبم باهاش ارومه
روابطه بقیه،شده پر از توقع ،پر از حساب کتاب با احساس قربانی بودن،پر از بده بستون
من نمیخوام اینارو
من دلم میخواد خودم اونقدر از نظر مالی،زندگیمو بسازم ،بدونه در خواست از کسی(پدرو مادرو پارتنرپ..چه برسه از دولتو این ارگانها؛)که فقط اگه کسیو برای بودن کنار خودم میخوام،برای همراهی و لذت بردن از لحظاته عالی باشه
دقیقا مثلشما
یادمه ،از یکی شنیدم ک میگفت،دلش میخواد با یه پیرمرد پولدار باشه
یا پسریو دیده بودم ک با یک خانم خیلی بزرگتر از خودش بود و البته پولدار
من مدتهاست باگه فاصله سنیو در خودم از بین بردم
ولی بودن با کسی،نه بخاطر احساس ارامشو عشق،بلکه بخاطر پول! اینو نمیتونستم هضم کنم
و به اونها میگفتم چطوری روی خودتون تعصب ندارین؟؟؟؟
اونا به الفاظ خودشون،منو یه ادمه خنگ تلقی میکردن
ولی الان که توی این فضام،متوجه شدم نه واقعا،راه درست همینه!
خودت خالقی
شاید اونها الان در بهترین موقعیت های مالی،مکانی باشن
و من حتی هنوز نتونستم ماشینمو عوض کنم،ولی به نظر خودم،اینک هدف داشته باشم و براش تلاش کنم تجربه هایی بدست میارم ک اگه اخرین ماشینو بیارن بزارن پارکینگمون برای من،ارزش اون تجربه ها چندین برابره و قطعا اگه کنترل ورودی و تلاش برای درک درست ترمزهامو داشته باشم،به اون ماشین هم خواهم رسید
این حرفها برای گول زدنه خودم نیست ک به قول معروف:گربه دستش به گوشت نمیرسه،میگه پیف پیف بو میده!
نه اتفاقا،وقتی من روی خودم تمرکز کنم و از ندای درونم درخواست کنم،قطعا در مدار دریافت قرار میگیرم،مداری از جنس راحتی،مداری از جنس سرعت در دریافت،مداری از جنس لذت،مدار از جنس هدیه
ولی اگه در وهله ی اول بخوام با ادمی باشم که ازش توقع داشته باشم که وظیفشه برام فلان چیزو بخره،هیچ وقت اون لذتی که لایقه من هست رو،نمیبرم
اتفاقا ادمهایی که. هدیه های گرون قیمت و خیلی بزرگ دریافت میکنن ،تحسین میکنم
و میگم در مدارش بودن که دریافت کردن
و
هیچ وقت،خودمو سرزنش نمیکنم که چرا برای من نمیخرن!من چیم کمتره از اونها؟(دوستم همیشه وقتی میشنوه ،پارتنراون یکی دوستم براش کادو خریده ، میاد میگه غر میزنه حرص میخوره و میره و مام میخندیم)
این روزها درککردم که خودم باید فرکانس بفرستم
و خدا و جهان،با هزاران دست اون خواسترو برام محقق میکنن
یا کادو،یا خریدش توسط خودم و یا هزاران راهی که من اگاه نیستم…
من باید با احساس خوب و لایق بودن برای اون خواسته،فرکانس بفرستم
و ایده ها بیان و عملی کنم
نه اینک مثل دوستم با حرص و کینه بگم چیه من از فلانی کمتره!
اتفاقا باید بگم،پس میشه ،دوستم دریافت کرده،حالا بههر طریقی،پس میشه منم داشته باشم
خداروشکر بالاخره،قلبم هدایت شد به یکی که حرفاش مثل حرفای دلمه
اگه توی اونبرزخ میموندم ،کینه و حسادت کل وجودمو میگرفت و خشم منو از بین میبرد
خداروشکر دیگه حرفای بقیه،نسبت به زندگیه بقیه،منو تحریک نمیکنه
با شنیدنشون میگم،خداروشکر به فلان چیز رسید یا براش خریدن
و خداروشکر که هرروز متوجه فاصله ی زیادم از ادمها میشم
نگاهم به زندگی ،دیگه حتی مثل نزدیکترین اعضای خانوادم نیس،چه برسه دوستو فامیل
احساس بدو بدو و اینک احساس کمبود که ادمهای پولدار تموم شدن و دخترای زرنگ همرو بردن و الان در بهشت زندگی میکننو،ندارم
احساس غصه و نالایق بودن برای وجود ثروت در زندگی رو ندارم
چون مطمعنم که خالق منم و هرروز باید باورو قوی تر کنم
استاد ممنونم ازتون
به نام رب روزی رسانم
درود به استادجانم و دوستان خفن عباسمنشی
تو انتخابات میبینیم که بحث سر اینه که دولت چن تا شغل ایجاد میکنه و مشکل بیکاری جوانا رو حل کنه مسئله ازدواج رو حل کنه مسئله تحریمو حل کنه مسئله گرونی رومسکن روبنزین رو.. حل کنه. ..چرافک میکنم که دولت باید همه کار کنه و خودمون بشینیم و منتظر باشیم دولت چه میکنه؟
این مغایر باقانون جهان هستی است.
شغل رو خودمون ایجاد میکنیم، روابط خوب ازدواج خوب رو خودمون ایجاد میکنیم. توان مالی برای خریدراحت رو خودمون ایجاد میکنیم. خونه ماشین امکانات رو خودمون ایجاد میکنیم
با فرکانس هامون با عملکردمون.
برا خودمون شغل بی نهایت هست.روابط خوب بی نهایت هست.. خونه ماشین امکانات بی نهایت هست. فراوانی هست.
مگ دولت برا مردم امریکا شغل ایجاد کرده؟
ما بخواهیم میتونیم شغل ایجاد کنیم همه جا مسائلی هست عرضه و تقاضایی هست که میتونیم حل کنیمشون و پول بسازیم.
فارغ از اینکه مردم بخان یا نخان ما میتونیم شغل ایجاد کنیم بقیه ابزاری ان که ما داریم بهش شکل میدیم که درجهت خواسته مون باشن یا ن.
اینکه دولت ها میان میگن شغل ایجاد کنیم مسئله ازدواج حل کنیم و فلان کنیم این از کجا میاد
از فکر اینکه یه گاوشیردهی باید اون بالا باشه که ب ما کار بده همه چی بده .
به افراد بیکار نباید یه قرون داد حتی اونایی ک از لحاظ جسمانی مشکل دارن.. ما کم الگو داریم ک محدودیت جسمی دارن ولی کاردارن و پول میسازن؟
میگیم دولت چکار کرد و چیکا نکرد باید چکار کنه؟ اینا یه مشت بحث پوچ و بیهوده است قرار نیس دولت کاری کنه که.
ما خودمون باید برا خودمون کاری کنیم.
ما توانایی داریم ک شغل ایجاد کنیم برا خودمون و دیگران
ما نیازی به کمک کسی نداریم.
ما خودمون مسئول زندگیمون هستیم.
دولت، کشور، پدرو مادرو… مسئول زندگی ما نیستن.
این خنده داره که مردم منتظر منجی هستن بیرون خودشون که قراره بیاد وضع اقتصاد و مسکن و شغل و… رو درست کنه…این مخالف قانون حاکم بر جهانه و نتیجه عکس میده.
رئیس جمهور امریکا گف نگید دولت چکار کرد بگید مردم برا امریکا چیکارکردن؟
داستان مدیر عامل شرکت علی بابا، میگه تو چین هم مردم دولت رو مقصر و مسئول همه چی میدونستن ولی ما کار خودمون رو انجام میدادیم و حالا مقدار عظیمی از ثروت دولت چین بخاطر بیزینس ماست.
هر عامل بیرونی مثل اینک دولت، بابام، دوستم باید یکاری میکرد تا بجایی برسم.
این نگاه نگاه ادمای ضعیفه.
این منم که میتونم زندگیمو هرجور بخام رقم بزنم. بقیه ن تاثیری دارن در پیشرفت من نه تاثیری دارن در شکست من.
تنها کسی که میتونه زندگیتو تغییر بده خودتی!
تنها کسی که مسئول زندگیته خودتی!
هرکی بخاد کار کنه کار هست از جای کوچک از کارگری شروع کنه…مثل هزاران نفر دیگ از صفرشروع کردن و یواش یواش بیزینسشون رو ساختن. مشکل یسرایی اینه مخان بشینن یجایی یا مث ربات باشن و دولت همیشه حقوقشونو بده… گاو شیردهی هست که همیشه شیر میده.
کاربخای کار هست…هرروز موقعیت ها شغل ها بیشتر میشه
منتظر کسی نباش. اینک عامل بیرونی رو موثر در زندگیت بدونی شرکه.
باید باوراتو نو عوض کنید از کارای کوچولو کوچولو شروع کنید راه فروش را یاد بگیرید با ادما ارتباطاتو یادبگیرید تو این مسیر یسری چیزارو یاد بگیرید تکاملتو طی کنی
فقط باید صبر کنی اون وقته که بجایی میرسی که تو ب دولت کمک میکنی.
من مسئول صددرصد اتفاقات زندگیم هستم.
هیچ دوستی بیرون ازمن وجود نداره.
هیچ دشمنی بیرون ازمن وجود نداره.
این منم که خالق زندگیم هستم.
خدایاسپاسگزارم
سلام به خداییییی رحمان و رحیمم
سلام پر از عشق از عاشق به معشوقش
سلام به خدای رزاق وهاب به خدای فراوانی ها
سلام به خدای که عاشقم هست هوای من را دارد دست من را رها نمیکند از خودم بیشتر متوجه من هست خدایا شکرت
خدایا شکرت که هستی و هوای من را داری الهی شکرت خدایا شکرت برای همه چیز خدایا شکرت برای فرصت زنده گی گردن خدایا شکرت خدایا دوستتتتت دارم یا الله با تو همه چیز زیبا و عالی هست اصلا بدون تو نمیشود چرا شود بدون تو هیچی مزه ندارد خدایااااااااا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت خدایا عاشقت هستمممم
سلام به استاد عزیزم سلام به مریم خوشگل سلام به دوستان عزیز ثروتمند ام
روز پنجاه و دوم روز تحول زنده گی من
خدایااااااااا شکرت بخدا این خدا بزرگ هست این خدا ستودنی هست این خدا عاشقانه حرف میزند این خدا زیباست این خدا میگوید بخواه من بگویم چشم این خدا همه چیز به خیر ما میکند من عاشق این خدا هستم من عاشق هستم عاشقم عاشقم
فایل فقط یکبار گوش دادم خواستم بیایم کمنت ها را بخوانم بعد فایل گوش بدهم همین کمنت مرضیه جان که خواندم حس حالم به گونه دیگر شد حالم خوب بود ولی خوبتر نشد انگار عذاب وجدان گرفتیم که چرا بیکار هستم راستی هم من که اینقدر کار میخایم چرا هنوز هم فکرم به دست دوستم هست زیاد خودم کنترول میکنم ولی زهنم باز همان سو میرود در حال خواندن کامنت بودم با خودم گفتم راست میگوید پاکیزه چرا برایت اینقدر عادی باشد که بیکار باشی چرا باید به بیرون از خودت فکرت باشه حسم به گونه دیگر شد امروز یک فایل از استاد شندیم که گفت جملات تاکیدی را برای هدف تان اینگونه بگویید که دارید بعد دفعتا او به فکرم آمد گفتم اینجاست باید حس مه عالی بسازم گفتم پاکیزه اینجاست ایمان ات بخدا نشان بتی گفتم خدایا این هم نشان درست هست که درک کردم چرا بیکار باشم باید صاحب کار شوم حتی این حسم هم خوب هست باید تنها از تو بخوایم بخدااااااااا این خدا واضح گفت عاشق اش هستم گفت کار من بود حتی او فایلی که امروز در تلگرام شنیدی و این هم گفت بگو خدایا شکرت که کار عالی با درآمد عالی دارم همین را گفت تکرار کن یا الله شکررررت احساسم با این جمله به سقف چسپید جالب اش اینجاست خداوند همیشه که با من سخن بگوید چشمک میزند با یک نشانه ،
روشنی آفتاب به الماری خانه از پشت پرده می تابید بعد یک روشنی به صورت چشمک زدن شد چشمم خورد گفتم خدایا خودت هستی یکبار دگه که مطمین شوم باز شد وااااای خدایا عاشق ات هستم بعد از آن به چند دقیقه دیدم دیگر نشد باز گفت من بودم سر به سجده گذاشتم از خوشی از احساس عالی گفتم خدایااا شکرت که هستی گفت من هستم ارام باش گفتم شکرت که هستی خدایا شکرت که هستی خدایااا شکرت که هستی این کار یا شغل چیست تو بزرگتر از اینا هستی و میبخشی بهترین ها را برایم خدایا شکرت خدایا ببخش اگر بعضا مشرک شدیم خدایا شکرت خدایا دوستتت دارم
خدا را شکر من کار عالی با درآمد عالی دارم
خدا را شکر من کار عالی با درآمد. عالی دارم
خدا را شکر من کار عالی با درآمد عالی دارم
وقتی خدا برایت سخن بگوید و وعده بدهد چقدر دلت قرص میشود خدایا شکرت
باور های استاد دراین فایل
کار زیاد هست شغل زیاد هست بی نهایت فرصت هست بی نهایت ثروت هست کار زیاد شغل زیاد هست
من عاشق این خدا هستم خدایا شکرت میدانم بخیر در بهترین زمان بهترین مکان بهترین درآمد به دست میاورم و به زودی با شما دوست های عزیزم شریک میسازم این خوشی زنده گیم را خدایا شکرت خدایا شکرت
خدایا شکرت که هر لحظه هدایتم میکنی و مسیر درست نشانم میدهی
عاشقتان هستم الهیییییییییییی
شکرررررررررررررررررت صد هزار مرتبه
سپاس از خدای فراوانی ها
بخدااا حس حالم عالی هست و میدانم این حس عالیم اتفاق های عالی را برایم رقم میزند خدایا شکر سپاسگذار هستم باید باشم
به نام خداوند وهاب و به موقع و دقیق من، رب العالمینم، قدرت تمااااام کاینات
زیباترین استاد دنیا سلام
استاد این فایل آبی بود بر آتش درون من.
این فایل تبری بود بر باورهای پوسیده ی من
این فایل پتکی بود بر سیمان های ذهنی ام.
الان که در جایگاه یک کارآفرین هستم، چقدر این فایل درکش برایم آسان تر بود.
چقدر فهمیدم که توحیدی عمل کردم و این همه تحسین شما به عنوان الگوی توحیدی برای من، خودم را هم برای خودم به تحسین واداشت.
گفتم بهار احسنت که چشمت را ندوختی به دست دولت و خودت برای خودت کار ساختی و در راستای رویایت برای دیگران هم کار ساختی، و این بهبود درآمد حق توست و آغاز جریان زیبا و همیشگی این ثروت در زندگی توست.
جایی که گفتید مدیر بانک به شما زنگ زدند برای اعطای وام، گفتم ببین چقدر فرق هست بین فردی که با التماس برای چندغاز وام دنبال رییس بانک، با فردی که رییس بانک به او زنگ میزند تا خدماتش را بفروشد.
این است فرق مدار ثروت و مدار فقر،
این است فرق باورهای ثروت ساز و توحیدی و باورهای محدود و شرک آلود.
حتی دنیا هم دو برخورد متفاوت دارد، یکی با التماس دنبال قرار ملاقات با مدیر است و دیگری در ماشین آخرین مدلش، مثل آب خوردن وعده چند میلیاردی را رد میکند. مثل آب خوردن، با اتصال به رب العالمین.
استاد جانم سپاسگزارم که روزی که پارادیس برای ما در حد یک اسم بود و یک ملک،( نه بهشتی که الان حتی جای تک تک علف ها و برگهایش را میدانیم) به دلتان افتاد که تلنگری بزنید به من، به بهار، در سالیان بعد، که بهار قدرت را از درون تغذیه کن و به هیچ عامل بیرونی حتی دولت، حتی مورچه ی کف خونه ات قدرت نده.
چشم استادم
چشم رفقیم
چشم نور چشمم
خدایا دستم را بگیر و بهم بگو پاهایم را کجا بگذارم، مثل همیشه.
به نام یکتای بی همتا
سلام و درود به استاد عزیزم وخانم شایسته گرامی
چه فایل بی نظیری بود درست موقعی که بهش نیاز داشتم خدارا شکر که ما را هدایت میکنه
همه چیز بر میگرده به خود ما و درون ما وباورهای ما چقدر زیباست که ما به این حقیقت برسیم که در مسیر زندگی کسی را مقصر ندانیم که چرا این کار را برای ما انجام نداد ،چرا فرصتی مناسب برای ما ایجاد نکرد یا چرا چنین هزینه ای برای پیشرفت ما دراختیارمون قرار نداد و….رسیدن به این حقیقت که همه کاره خود ماهستیم وخودمون میتونیم برای خودمون شغل ایجاد کنیم وکاری انجام بدیم .ما را از شرک داشتن دور میکنه وبه خداوند نزدیک میکنه که با قدرت مطلق هماهنگ بشیم وبه خواستهامون برسیم وبه معنای واقعی توحید برسیم که با خدا بودن من را به بالاترین مقامها می رسونه وبی خدا بودن هیچ
چه خداوند عادل ومهربانی که باقوانین ثابت وساده اش خلق زندگیمون را به خودمون سپرده تا انتخاب کنیم ودر مسیر از هدایت ویاری او بهره مند شویم.واینجاست که ما باید وظیفه خودمون را بخوبی انجام بدهیم ومشرک نباشیم.همه قدرت را به خداوند بدهیم وبه اوتوکل کنیم ودر راستای هدفمون قدم های کوچیک برداریم تا ادامه راه به ما نشون داده بشه.وبا باورهای درست به اهدافمون برسیم ودر دنیا با شادی وراحتی زندگی کنیم تا در ادامه زندگیمون در آخرت هم زندگی خوبی داشته باشیم.
از استاد عزیزم سپاسگزارم واز خدای بزرگ میخوام که مرا در این مسیر هدایت کنه تا زندگی زیبایی را تجربه کنم
به نام خدای زیبایی ها
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
روز پنجاه دوم از سفرنامه من
این فایل چقدر منو یاد روزهایی انداخت که هر روز دنبال کار و پول دراوردن بودم کلی ام به همه چی غر میزدم
و وقتی به الان خودم نگاه میکنم میبینم با اینکه هنوزم کلیییی باید رو باورهام کار کنم ولی چقدر با این دیدگاه که من میتونم برای خودم کار ایجاد کنم و تو مسیر علاقم پیش برم، آرومم کرده، خوشحالم
استاد تو این حرفایی که شما زدید، باورها و دیدگاه هایی رو گفتید که تغییرشون زندگی ادمو از این رو به اون رو میکنه
اینکه
سرمایه نداشتن فقط بهانس میشه از هرجایی شروع کرد، تکامل رو طی کرد و به جایی که دوست داری برسی
اینکه هیچ عامل بیرونی رو من تاثیر نداره و فقط خودم هستم که زندگیمو میسازم، شرایطمو اونطور که میخوام به وجود میارم و ثروتم که خودش میاد
اینکه هر ادمی، چه سالم چه معلول، قطعا اگه خودش بخواد خدا مسیرهایی رو پیش روش میذاره که بتونه کاری که میخواد انجام بده و خودش کسب دارمد کنه
اینکه همیشه باید نگاهمون به درون خودمون و خدایی که هدایتمون میکنه باشه
وقتی میگید که این حرفارو فقط به کسایی میزنید که آمادگی گوش دادنشو دارن، من به خودم میبالم که خدا هدایتم کرد تا تو این مسیر قرار بگیرم و بدونم که میتونم زندگیمو بسازم
…
خدایا شکرت که منم یه استاد عزیزی دارم که هر روز بهم یادآوری میکنه که مسیرمو درست برم
الان تو شرایطی که هستم خیلی حس خوبی دارم
چون منم دارم کار مورد علاقمو انجام میدم و از جایی شروع کردم که به لطف خدا بتونم تکاملمو طی کنم و روزهایی رو میبینم که تو بهترین مکان و بهترین شرایط هستم
خدایا شکرت
سپاسگزارم استاد جان️
سلام ب هدایت شدگان عزیز
سلام ب استادم
سلام بانو مریم
امروز زیاد شارژ نبودم ب قول خودم و همش دلم میخواست بیام تو سایت پر انرژی تا برگردم تو حال خوب و احساس خوب چون واقعا خودمم نمیتونم تحمل کنم بی انرژی باشم یکم باصدای بلند براخودم خوندم چه میدونم هر چی اومد تو ذهنم ولی حسمم میگفت باید بری ی کامنت بزاری مشارکت داشته باشی تو جمع خانوادگی عباسمنشی حتما بهتر میشی خلاصه من رفتم پشت میز یکم کارای دفترچه شغلمو انجام دادم حالم خوب شد خداروشکر ک تونستم ومیتونم خودمو ب احساس خوب برسونم خداروشکر ک شغل دارم شاید گاهی یهو ذهنم شروع میکنه ب نجوا ولی از طرفی حرفای استادم ب من قدرت میده ادامه دادن انگیزه داشتن منو ب اهدافم میرسونه و فوری ذهنمو ب سمت مثبت و خوبیها میکشونم چون فهمیدم من توانایی کنترل ذهنمو دارم وباید هر روز بیشتر این قدرتو تقویت کنم اما در مورد این روزشمار در روز پنجاه ودوم با موضوع شغل و دولت ای بابا تا چ زمانی یکی تونسته پشت تریبون منو ب خواستم برسونه مگه علم غیب داره ک نیاز من ب چ شغلیه ب چ درآمدیه چ شرایطی میخوام برامکان کار برا زمان کار و واقعا ب قول استادم اینا همش چیزی ب غیر شرک نیست وقتی من نگاهم توحیدی باشه ک من میسازم هر لحظمو ومن قدرت خلق خواسته هامو دارم موجب میشه ب راحتی خدای هدایتگرم جواب بده ب اون چیزی ک از درونم میجوشه قدرت میگیرم میرم مغازه ب مغازه وقت میزارم محصولمو معرفی میکنم باعشق قدم برمیدارم با دیگران ارتباط برقرار میکنم واز اعتمادبنفسی ک دارم لذت میبرم از راحتی کارم ک هر وقت دوست دارم میرم بیرون و اگر شرایطی باشه ک نرفته باشم باتماس میفروشم و کلی ذوق میکنم خودمو تحسین میکنم میگم آفرین تونستی بازم میتونی و امید دارم ب روزی ک ماشین میخرم پخشمو انجام میدم با محصولات بیشتر و درآمد بیشتر وتکامل در همین مسیر وشغلی ک دارم هر روز برام واضح تر میشه پس قدرت منم توانایی منم شغلم درآمدم دسته خودمه و نه هیچکس دیگه نمیدونم خوب نوشتم اصلا چی نوشتم فقط اومد منم تایپ کردم نگاهتون ب خودتون باشه ب خدای درونتون باشه همه چیز خودتی فقط ایمان واستمرار میخواد عشق و اشتیاق میخواد..خدایا شکرت ک در همزمانی قرار گرفتم و امروز ب موقع این فایل برام اومد تو سفر عالی ک دارم میگذرونم خدایا شکرت هنوز فایلو ندیدم فقط مطلبشو خوندم و نوشتم چون باید ب خودم یاد آوری میکردم روزای بیکاری روزایی ک دوست داشتم درآمد داشته باشم براخودم کار کنم و تو هدایتم کردی قدم برداشتم و مدت 6ماه میشه ک با هر شرایطی ادامه دادم ب نجوای ذهنم غلبه کردم وآینده خوبمو میبینم چون علاقه و خدارو دارم..پس پاشو ادامه بده و ایمان داشته باش..
احساسم خوب شد ب خودم افتخار میکنم خودمو تحسین میکنم با قدرت بیشتر ادامه میدم..اینم ردپای عالی من برای آینده شغلم
درپناه الله یکتاباشید..
سلام دوست عزیزم.
من الان در شرایطی هستم که میخوام کار کنم، یکی بگه برو تو یه اموزشگاه کار کن یکی میره برو کلاس خصوصی بذار.
الان درگیر امتحاناتم. میخوام وقت بذارم بعد امتحانا با مراجعه به درونم وارد عمل بشم.
اینکه با اعتماد به نفس مغازه به مغازه میرید و محصولتون و معرفی میکنید واااقعا خیلی بزرگه وااقعا اعتماد به نفس میخواد واقعا باورای توحیدی قوی میخواد.
الگو هایی مثل شما رو که میبینم راه برام آسون تر میشه.
ممنونم از کامنتتون. مطمئنم به نتایج فوق العاده میرسم و من الان تازه دارم وارد شغل و درامد میشم باید تکاملم و طی کنم باید از مسیرم لذت ببرم.
سلام دوست هم خانواده من
الهی شکر ک تصمیم داری برای خودت وقت بزاری و این بهترین کاریه ک در حق خودت میکنی خیلی خوبه ک انگیزه داری و حتما موفق میشی عزیزم..
قطعا قانون تکامل مهمه و منم توی همین شغلی ک هستم روزهای اول کجا ک محصولاتو نمیشناختم و اینقدر رفتم و ادامه دادم ک حالا میشناسم و تازه صحبت کردن و متقاعد کردنو خیلی بیشتر بلد شدم و ب قول استادجان روزها بر نجوای ذهنم کنترل داشتم ک خیلی مهمه چون ذهن نجواگر میگفت ولش کن بیخیال این همه دست تو کاره ک قدیمی ان محصولشون ارزونتره شناخته شدن و خیلی مورد دیگه ولی من فقط هندزفری میزاشتم و صدای استادو گوش میکردم و میگفتم من این شغل خوش درآمد با استقلال زمان و مکانو دوست دارم من ارتباطاتو باعموم مردم دوست دارم من لبخندو احترام گذاشتن متقابلو میپسندم پس تسلیم ذهنم نشدم و ادامه دادم و ب لطف خدای مهربانم خیلی راضی ام و ب درک لعلکم ترضی رسیدم و برای شما هم از خداوند خواستارم ب آنچه در دل دارید برسید و اقدام کنید با ایمان با باور ب اینکه خیلی از افراد تونستن منم میتونم و قطعا ب اهدافتون میرسید..
سپاسگزارم ک با جوابتون دوباره برام مرور شد و باز قدرت و ایمانم بیشتر شد برای ادامه دادن..همواره بدرخشی دوستم
درپناه رب العالمین شاد سالم ثروتمند وسعادتمند دردنیاو آخرت باشید..
سلام دوست عزیزم.
از روزی که این کامنت و نوشتم به تضاد هایی برخوردم و بعد حلشون کردم ث بزرگتر شدم و مسیر برام واضح تر شده.
موضوعی که امروز داشتم حلش میکردم دقیقا تکامل بود و چقدر جالبه که شما هم همین امروز کامنت منو پاسخ دادید و از تکامل نوشتید. من این همزمانی رو یه نشونه از خدا میگیرم که بیشتر رو این موضوع کار کنم.
چون به وضوح داشتم عجله میکردم و تکامل و نادیده میگرفتم. امروز خیلی ارومتر شدم اما نیاز دارم خیلی جدی تر کار کنم رو خودم.
ممنونم از پاسخ زیباتون دوست عزیز.
عاشقتونم و موفق باشید